آشنایی با معاملات cfd به زبان ساده
تا به حال برای آشنایی با معاملات cfd اقدامی کرده اید؟ برای آشنایی با معاملات cfd ابتدا باید دید درستی از این نوع معاملات پیدا کنید، بنابراین این مطلب می تواند راهگشای شما باشد. به صورت کلی قرارداد ما به التفاوت یا به اختصار CFD یک نوع قراردادی است بین خریدار و فروشنده که تصریح میکند خریدار باید تفاوت بین ارزش فعلی دارایی و ارزش آن را در زمان قرارداد به فروشنده پرداخت کند. معاملات CFD به معامله گران و سرمایه گذاران این اجازه را میدهد تا بدون داشتن دارایی های اساسی، از نوسانات قیمتی این داراییها کسب درآمد کنند.
آشنایی با معاملات cfd
یک قرارداد CFD ارزش ذاتی یک دارایی را در نظر نمی گیرد: تنها چیزی که اهمیت دارد قیمت ورود و خروج در معامله است. این معاملات را میتوانید روی طیف وسیعی از بازارها از جمله بازار سهام، فارکس، شاخصهای بازارهای مالی و کالاها انجام دهید. این امر از طریق قرارداد بین مشتری و کارگزار انجام میشود و از هیچ گونه سهام، فارکس، کالا یا مبادلات آتی استفاده نمیکند.
سازوکار CFD چگونه است؟
یک معامله CFD در واقع یک توافق بین سرمایه گذار و کارگزار CFD است برای مبادله تفاوت ارزش یک محصول مالی بین زمان باز و بسته شدن قرارداد. این یک استراتژی تجاری پیشرفته است که فقط توسط معاملهگران با تجربه استفاده میشود. به بیان دیگر هیچگونه تحویل کالای فیزیکی یا خرید و فروش سهام واقعی با CFD وجود ندارد. یک سرمایه گذار CFD هرگز در واقع دارایی اصلی را ندارد بلکه بر اساس تغییر قیمت آن دارایی سودسازی میکند. به عنوان مثال، یک معامله گر به جای خرید یا فروش طلای فیزیکی، می تواند در مورد بالا یا پایین رفتن قیمت طلا حدس بزند.
در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛
اساساً، سرمایه گذاران میتوانند از CFD برای شرطبندی در مورد افزایش یا کاهش ارزش و یا قیمت دارایی ها و یا اوراق بهادار استفاده کنند. معامله گران میتوانند روی حرکت صعودی یا نزولی شرط بندی کنند. تفاوت خالص بین قیمت خرید و قیمت فروش با هم جمع میشود و این تفاوت خالص که نشان دهنده سود حاصل از معاملات است از طریق حساب کارگزاری سرمایه گذار تسویه میشود.
مفهوم خرید و فروش در معاملات CFD
خرید و فروش در معاملات CFD به موقعیت یا پوزیشنی که معامله گر در یک معامله باز میکند گفته میشود. اگر معاملهگر در پوزیشن خرید قرار گیرد یعنی فکر میکند که قیمت صعودی خواهد بود و اگر پوزیشن فروش داشته باشد، یعنی بر این عقیده است که قیمت نزولی خواهد بود. در معاملات معمولی و بازاهای سنتی و یک طرفه شما تنها از افزایش قیمت سهام و یا دارایی دیگر میتوانید سود کسب کنید، اما در معاملات CFD و دو طرفه میتوانید با کاهش ارزش و قیمت دارایی مورد نظر نیز در آمد کسب کنید، البته به شرط اینکه در پوزیشن درست قرار گرفته باشید.
هزینه های معاملات CFD
هزینههای معاملات CFD شامل کمیسیون، هزینه تامین مالی و تفاوت بین قیمت پیشنهادی در زمان باز کردن و بستن معامله است. معمولاً برای معامله جفت ارزها در فارکس کارمزد وجود ندارد. اما، معمولاً کارگزاران برای سهام کمیسیون میگیرند. به عنوان مثال، کارگزار CMC Markets، یک شرکت تجارت با استفاده از ضریب اهرمی خدمات مالی مستقر در انگلستان، کمیسیون هایی را که از ۰٫۱۰ درصد یا ۰٫۰۲ دلار برای هر سهم شروع می شود را برای سهام ایالات متحده و کانادا دریافت میکند. معاملاتی که شامل باز و بسته کردن پوزیشن هستند شامل دو معامله جداگانه هستند، بنابراین شما برای هر تجارت کمیسیون پرداخت میکنید.
اگر یک پوزیشن رو برای طولانی مدت نگاه دارید ممکن است هزینه ی دیگری نیز اعمال شود. چرا که پوزیشنهایی که بیشتر از یک شبانه روز طول میکشند یک سرمایه گذاری محسوب میشوند. معامله گران معمولاً در هر یک از روزهایی که این پوزیشن را نگه دارند، سود بهرهای پرداخت میکنند.
به عنوان مثال، فرض کنید که یک معامله گر می خواهد یک پوزیشن خرید در معاملات CFD برای سهام شرکت X باز بکند. معامله گر ۱۰ هزار پوند وارد این معامله میکند. قیمت فعلی هر سهم شرکت X 23.50 پوند است. معامله گر انتظار دارد که قیمت سهام به ازای هر سهم به ۲۴٫۸۰ پوند افزایش یابد.
معامله گر ۰٫۱٪ کمیسیون در هنگام باز کردن پوزیشن و ۰٫۱٪ دیگر هنگام بسته شدن پوزیشن پرداخت میکند. علاوه بر این، برای یک پوزیشن طولانی مدت، معامله گر سود بهره ای نیز باید پرداخت بکند. معامله گر ۴۲۶ قرارداد با قیمت ۲۳٫۵۰ پوند برای هر سهم خریداری میکند، بنابراین پوزیشن معاملاتی آن در مجموع ۱۰٫۰۱۱ پوند است. فرض کنید قیمت سهام شرکت X در ۱۶ روز به ۲۴٫۸۰ پوند افزایش مییابد. در نتیجه، ارزش اولیه معامله ۱۰،۰۱۱ پوند است اما ارزش نهایی ۱۰،۵۶۴٫۸۰ پوند است.
سود معامله گر (قبل از پرداخت کارمزد) به شرح زیر است:
از آنجا که کمیسیون ۰٫۱ درصد است، با باز کردن پوزیشن معامله گر ۱۰ پوند کمیسیون میپردازد. فرض کنید نرخ بهره ۷٫۵ درصد است که باید در هر ۱۶ روز که معامله گر پوزیشن را نگه میداردپرداخت شود.
و از آنجا که موقعیت برای ۱۶ روز باز است هزینه کل پرداختی برای نگه داری پوزیشن:
هنگامی که موقعیت بسته می شود، معامله گر باید یک ۱/۰ درضد دیگر نیز کارمزد معادل ۱۰ پوند بپردازد، سود خالص معامله گر برابر است سود منهای کمیسیون ها و سود بهره است:
۵۵۳٫۸۰ (profit) – ۱۰ (commission) – ۳۲٫۸۹ (interest) – ۱۰ (commission)= £۵۰۰٫۹۱ (net profit)
نقش اهرم یا leverage در معاملات CFD
اهرم یا Leverage در معاملات CFD یک ویژگی است که به معامله گرها این اجازه را میدهد تا با استفاده از آن معاملات بزرگی انجام دهند، بدون اینکه سرمایه ای به بزرگی معامله مطلوب را از ابتدا وارد آن کنند. فرض کنید شما میخواهید وارد معاملهای به ارزش ۱۰۰ سهم از شرکت X شوید. در حالت معامله استاندارد، بدون اعمال ضریب اهرم، بایستی در زمان باز کردن پوزیشن هزینه تمام این ۱۰۰ سهم را در وارد معامله کنید. اما در حالت معامله CFDو استفاده از اهرم، تنها لازم است ۵ درصد از کل این هزینه را بپردازید. که این مقدار بستگی به ضریب اهرم انتخاب شده در ابتدای معامله دارد
ذکر این نکته ضروری است که اگرچه اهرم به شما این امکان را میدهد که در معاملات بزرگتری از سرمایه خود وارد شوید، اما سود و ضرر حاصل از معاملات نیز با لحاظ کردن کل مبلغ معامله محاسبه میشود. مثلا در مثال بالا، سود یا ضرر شما براساس اختلاف قیمت ۱۰۰ سهم از شرکت X از لحظه باز کردن پوزیشن و بستن آن محاسبه میشود. در نتیجه، سودها و یا ضررهای احتمالی شما در مقایسه با سرمایه اولیه شما مبلغ خیلی بزرگی باشند و حتی ممکن است ضرر حاصل از این معاملات موجودی حساب معامله گر را صفر بکنند، اگر معامله گر در انتخاب ضریب اهرم دقت کافی را انجام ندهد.
مزایای معاملات CFD
- ضرایب اهرم بزرگتر در معاملات
در سرمایه گذاریهای سنتی تر، معامله گران اگر بخواهند پوزیشن معامله ای را باز کنند، باید ۱۰۰ درصد سرمایه خود را وارد آن معامله بکنند. به نحوه استاندارد خرید سهام بیشتر معامله گران فکر کنید: اگر ۱۰۰۰ دلار از سهام می خواهید، باید تمام این پول را سرمایه گذاری کنید. اما در معاملات CFD، حاشیه فعلی مورد نیاز برای باز کردن پوزیشن تنها ۵ درصد است. با سرمایه کمتر برای باز کردن موقعیت، معامله گران میتوانند حاشیه سود بالقوه خود را افزایش دهند. برای مثال، اگر می خواهید یک موقعیت ۱۰۰۰ دلاری را در یک جفت ارز فارکس باز کنید، باید فقط ۵۰ دلار به آن سرمایه گذاری اختصاص دهید. این رویکرد پتانسیل ضررهای بسیار بیشتری را نیز ایجاد می کند، اما حفاظت از تراز منفی میتواند بخشی از این خطر را کاهش دهد.
- دسترسی به بازار جهانی از یک پلت فرم
بسیاری از کارگزاران CFD محصولات خود را در همه بازارهای بزرگ جهانی ارائه میدهند و دسترسی شبانه روزی را امکان پذیر میکنند. سرمایه گذاران میتوانند معاملات CFD را در طیف وسیعی از بازارهای جهانی تجربه کنند.
- درآمد بالقوه در بازارهای صعودی و نزولی
معاملات CFD به معامله گران اجازه میدهد تا در هر دو بازار صعودی و نزولی پوزیشن باز کنند و به شما این امکان را میدهند که از هر نوع نوسان بازار سود ببرید. با انعطاف پذیری بیشتر در پیگیری فرصت ها، معامله گران از کنترل بیشتری بر نحوه، مکان و زمان بازکردن موقعیت های خود در بازار برخوردار میشوند.
در مقایسه با روشهای تجاری سنتی تر ، هزینه های کارگزاری CFD بسیار مقرون به صرفه تر است. درآمد کارگزاری ها معمولا از طریق تأمین مالی معاملات روزانه به دست میآید. به عنوان مثال، هنگامی که شما ۵۰ دلار برای افتتاح یک موقعیت ۱۰۰۰ دلاری هزینه میکنید، کارگزاری هزینه کمی را برای پوشش تفاوت ۹۵۰ دلار دریافت می کند.
با توجه به تعهد سرمایه محدود مورد نیاز برای وارد شدن به یک پوزیشن، معامله گران به وجوهی دسترسی دارند که می تواند برای پیاده سازی موقعیت های پوشش داده شده مورد استفاده قرار گیرد و ریسک آنها را در هر زمان محدود کند.
این یک استراتژی مفید است هنگامی که در CFD موقعیت خطرناکی را اتخاذ کرده اید، یا هنگامی که یک موقعیت بلند مدت ضرر ایجاد میکند. به جای فروش با ضرر و تخلیه وجوه حساب خود ، می توانید موقعیت های اضافی را باز کنید به این امید که درآمدی ایجاد کنید که موقعیت اولیه شما را متعادل کند. یک استراتژی پوششی، هنگامی که به درستی مورد استفاده قرار گیرد، می تواند برخی از خطرات ناشی از معاملات CFD را متعادل کند.
معایب معاملات CFD
اهرم یا لوریج همانطور که یکی از مزایای معاملات CFD است، اما در عین حال میتواند یک نقطه ضعف هم تلقی شود. کارگزاری های فارکس حداکثر لوریج را ارائه میدهند. به بیان دیگر، ضریب اهرمی که کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار میدهند میتواند ارقام بسیار بزرگی و در عین حال خطرناکی را پوشش دهد. هیچ محدودیتی در میزان حرکتی که ممکن است در بازار فارکس اتفاق بیافتد وجود ندارد، ممکن است در صورت قرار دادن شرط های اهرمی، معامله گر در عرض چند دقیقه یا ساعت تجارت با استفاده از ضریب اهرمی تمام سرمایه خود را از دست بدهد.
معاملات CFD سرعت حرکت بسیار بالایی دارند و نیاز به نظارت دقیق دارند. در نتیجه، معامله گران باید در هنگام معامله CFD از خطرات قابل توجه مطلع باشند. خطرات صفر شدن اکانت معاملاتی وجود دارد که باید بسیار مراقب بود: اگر نتوانید کاهش ارزش معاملات خود را پوشش دهید، ارائه دهنده یا بروکر شما ممکن است پوزیشن شما را در هر زمانی ببندد، بدون توجه به آنچه که بعدا برای دارایی که شما روی آن معامله انجام داده اید اتفاق میافتد، و شما با ضرر سنگینی روبرو خواهید شد.
نوسانات در معاملات CFD بسیار زیاد است و هیچگونه محدودیتی ندارد. در نتیجه، تغییرات در سیاست و اقتصاد جهانی، آیند قیمت ها در این بازارها را به شدت تغییر میدهد، بنابراین ریسک و سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران را دشوار می کند و خطرات مختص به خود را دارد.
یکی دیگر از معایب تجارت در CFD این واقعیت است که در مقایسه با بازارهای سنتی تر شما باید زمان بیشتری را به این کار اختصاص دهید. هنگام خرید سهام و شروع به کار سبد سهام، لازم نیست روزانه به آنها توجه زیادی داشته باشید و سبد سهام خود را هر روز چک بکنید. اما، هنگامی که شروع به استفاده از CFD می کنید، یک معامله گر فعال هستید. بنابراین مهم است که زمان بیشتری را صرف معاملات CFD خود کنید تا بتوانید به سود برسید.
نتیجه گیری و کلام پایانی
معاملات CFD قطعا مزایا و معایب بی شماری دارند که ذکر تمامی آن ها از حوصله این مقاله خارج است. برای بسیاری از معامله گران فعال اینگونه بازارها، مزایای آن بسیار بیشتر از معایب آن است و روزانه سودهای کلانی کسب میکنند. به لطف وجود CFD، سرمایه گذاران میتوانند با سرمایه های هرچند اندک در بازار ارزها و سهام سرمایه گذاری کنند.
اما باید به یاد داشته باشید که در معاملات CFD ریسک های بالایی وجود دارد که در بالا چند مورد آن ذکر شد. پس حتما پیش از این که با سرمایه واقعی اقدام به سرمایه گذاری کنید، با یک حساب کاربری آزمایشی و رایگان که کارگزاری ها در اختیار کاربران قرار میدهند، اقدام به تمرین معاملات کنید.
امیدوارم از این مطلب تحت عنوان آشنایی با معاملات cfd نهایت استفاده را برده باشید.
تجربه جهانی معدنکاری دیجیتال
داده و فضای دیجیتال با سرعت بالایی در حال تغییر شیوههای تولید صنعتی است. افزایش ابعاد و مقیاس فعالیتهای صنعتی، کاهش ضریب خطا و افزایش دقت ساخت، افزایش ایمنی و تنزل دادن هزینه مهمترین نتایجی است که با انقلاب دیجیتال در بخش صنعت و معدن ظاهر خواهد شد. در بخش معدن نیز مهمترین نتایج این رویه بهبود کارآیی است. در دو تجربه موفق معدنکاری هوشمند در چین و استرالیا، پس از تغییر روال فعالیت معدنی از شیوه مکانیزه به شیوه هوشمند، ابعاد عملیات، دقت آنها، حجم تولید و هزینه تولید با تغییراتی جدی روبهرو شد.
به گزارش تجارت معدن و فولاد : در ایران اما معدنکاری هوشمند عنوان پرطمطراقی است که کمتر کسی درباره ابعاد دقیق آن حرف میزند.
ایمنی بیشتر، کاهش هزینه استخراج و نوآوری سهفایده بزرگ پیوستن به روند معدنکاری هوشمند است. مطالعه تجربیات کشورهایی نظیر چین، استرالیا، ایالاتمتحده آمریکا و کانادا در مسیر هوشمندسازی معادن و معدنکاری هوشمند نشان میدهد که گذار از مدل قدیمی مدیریت معدن به شیوه هوشمند، محتاج تحول در بخش استخراج و توسعه زیرساختهای آیتی و آیسیتی است. در واقع کانون هوشمندسازی بخش معدن، حوزه استخراج است.
در فرآیندهای جدید استخراج نسبت به فرآیندهای قدیمی، نخستین مسالهای که تغییر میکند، نگاه به اطلاعات و داده است. مساله دوم مفهوم خودران و هدایت «مستقل از انسان» است که طی سالهای اخیر خود را در ادوات و تجهیزات و فرآیندهای جدید نشان داده است. سومین مساله نیز فناوری است که در همه زمینهها، شیوه و ابعاد استخراج را تغییر داده است. با وجود این، خرید فناوری جدید به معنی موفقیت قطعی در هوشمندسازی استخراج نیست. در موارد بسیاری در چهار گوشه جهان، شرکتهای بزرگ با خرید قطعات، ادوات و دستگاههایی که انعطافپذیری پایینی دارند، زیان بالایی را از محل هوشمندسازی معدنکاری متحمل میشوند. یادآوری این نکته ضروری است که هوشمندسازی معادن و معدنکاری هوشمند باید در نهایت خطرات استخراج را کاهش داده و تسلط معدنکاران بر محیط معدن را با حداقل هزینه افزایش دهد.
بررسیهای بیشتر نشان میدهد که گذار ایران از حالت کنونی معدنکاری به فرآیندهای هوشمند محتاج تغییر یکچیز است و آن تحول روشهای مکانیزه به چارچوب اتوماسیون است که این مقوله محتاج بسط فناوریهای نسل چهار در همه انواع دوربین، سنسور، نرمافزارها و سختافزارهای آن است. در این چارچوب جدید اساسا ایمنی بالاتر، دقت بیشتر و حضور انسان کمرنگتر است و در عوض ایدههای افراد خلاق و ادوات طراحیشده برای اقدامات مختلف درون معدن، محور کار قرار میگیرد. این رویه که فرصتهای بزرگی برای توسعه پیشروی کشور قرار میگیرد، سالهاست معادن زغالسنگ چین و نیز برخی از معادن آهن، طلا، مس و آلومینیوم را در استرالیا، ایالاتمتحده آمریکا، کانادا و بخشهایی از آفریقا دگرگون کرده است. استخراج بدون سرنشین از مهمترین رویههایی است که در معادن این کشورها محور کار بوده است. در عین حال، ابردادههای زمینشناسی با بالا بردن دقت در استخراج و اکتشاف، توانسته زمینه را برای استفاده از فناوری حفاری سریع هوشمند، روباتهای گشتزن، روباتهای معدنکار، سیستمهای مدیریت معدن مبتنی بر ناوبری و توسعه بازوهای استخراج ایجاد کند.
قلب تپنده این تغییرات، اینترنت نسل چهار و پنج است که امکان میدهد در سطح وسیعی از فضای معدن، امکان استفاده از فناوریهای مبتنی بر ابرداده، هوش مصنوعی، فضای ابری، اینترنتاشیا، یادگیری ماشینی و واقعیت افزوده فراهم شود. اوج کار نیز جایی است که برخی از معادن به مدلی با عنوان «برآورد، پیشبینی و کنترل» رسیدهاند که طی آن با بهروزرسانی پیوسته دادههای واقعی و ارزیابی هوشمند محیط، شرایط برای پایش و توسعه هوشمند محیط فراهم میشود. دقت این سیستمها حین کاوش و استخراج در حدی است که بهدقت لایههای مختلف مواد معدنی را شناسایی و استخراج میکنند. در کنار دقت بالا، بهبود کیفیت حفاظت از محیطزیست در معادن نیز حاصل میشد. در فقره تحول معادل زغالسنگ استان شانژی چین، استفاده از مدل هوش مصنوعی مغز معادن (Mine Brain) کمک کرد تا سطح آلودگی محیطزیست حین استخراج کاهش یابد. در یکی از بزرگترین معادن این استان که معدنکاران در نتیجه برخورد مستقیم با مقوله استخراج در معرض انواع اثرات استخراج قرار گرفته و مشکلات بسیاری برای کارگران پیش آمده بود، استفاده از مدل پنجعمقی معدنکاری هوشمند کمک کرد تا بخش زیادی از مشکلات رفع شود. این پنجمرحله شامل اثر دیجیتالیشدن و هوشمندسازی معادن در بخشهای تونلزنی، استخراج، حملونقل، امنیت و نجات است که محیط معدن را بهشدت راحتتر و ایمنتر از قبل ساخته و کارآیی را نیز بهشدت افزایش داده است.
در مناطق مورد اشاره در چین، هرچند حتی برای نقل و انتقال مواد استخراجی راههایی در نظر گرفته شده تا مواد معدن روی زمین نریزد و به محیطزیست ضربه نزند، اما حذف کل اثرات منفی معدنکاری بر طبیعت فعلا ناممکن است. از آن سو اما برنامه حذف کامل مرگومیر در بخش معدن در دستور کار چینیها قرار دارد و شرکتهای بزرگ و فناوری نظیر هوآوی هم در این قبیل پروژهها دخالت دارند تا در دو افق زمانی ۲۰۲۵ و ۲۰۳۰ مسیر تحول معدنکاری در چین به عصر دیجیتال و هوشمند را فراهم سازند.
مرور برنامههای کشورهای مختلف در بخش معدنکاری هوشمند گویای این نکته است که این فرآیند باید در نهایت به تحقق دو هدف بینجامد؛ نخست تبدیل محیط کار معدن به محیطی امن و مناسب و دیگری، اثربخشی بیشتر اقدامات به طوری که تولید با سودآوری پایدار همراه باشد.
سودآوری پایدار یعنی در کنار کاهش هزینه و رشد درآمد، محیط، نیروی انسانی و فعالیت با تحولات همسو باشند و به شکلی معقول، رشد کنند.
با هدف ایجاد ایمنی در محیط کار معدن، فناوری روی سهبعد ناامنی معدنکار متمرکز شدهاند. اشیا، ادوات و تجهیزات ناایمن، رفتارهای ناایمن و مدیریت ناامن سهرکن ناامن کردن معادن در جهان هستند. برای نمونه نداشتن حفاظهای مناسب صورت در بین معدنکاران یا وابستگی پایش و هدایت ادوات و تجهیزات به چشم انسان ایمنی افراد حاضر در محیط معدن را بهشدت کم کرده است. در عین حال، نظم و انضباط اندک کارگران و فقدان نظارت درست بر رفتار آنها یا نحوه کار ماشینآلات تجهیزات، خطا را به جزء جدانشدنی معدنکاری مکانیزه تبدیل کرده است. در واقع دیگر مساله مهم، تنگناهای ناشی از فقدان اتوماسیون در درون معادن است که باعث ایجاد نقاط کور نظارتی میشود. در عین حال، فقدان هوش مصنوعی ادراکی و هوشمند، تعیین ایمن یا ناایمن بودن فضای کار، شناسایی تخلفات کارگران یا تجزیه و تحلیل وضعیت ماشینآلات را به تجارت با استفاده از ضریب اهرمی پدیدهای دشوار تبدیل میکند. همه اینها در کنار روحیات خاص جوانان امروزی که تمایلی به کار در معادن ندارند، موجب شده تا بهویژه به دلیل مسائل ایمنی، کمبود نیروی کار در این بخش رو به افزایش باشد.
از آنجا که انسان در زمینه انجام امور تکراری با خطاهای فاحشی روبهروست و هوش مصنوعی در کارهای تکراری برتری دارد، در معادن پیوستن به فرآیندهای هوشمند، افراد را از کار سنتی رها میکند. از این رو برای تولید ایمن در معادن، هوش مصنوعی اهرمی است که با گسترش دامنه اتوماسیون و عمیق کردن قابلیتهای هوشمند معدنکاری بهشدت به تحول بخش معدن یاری میرساند. بهرغم برخی خلأهای جدی در مسیر هوشمندسازی معادن در ایران، این کار حتی در مغولستان هم اجرایی شده و فضا را برای استفاده از تکنولوژی، کاهش هزینه و بهبود تولید معدنی فراهم کرده است. حذف هزینههای زائد تولید مکانیزه و ایجاد امکانی برای گسترش مقیاس تولید از جمله نتایج معدنکاری دیجیتال است. در این مسیر، تکنولوژی هدایت خودکار یا حملونقل خودران یکی از کانونهای تحول است.
امروزه عموم گزارشهای راهبردی تایید میکنند که رانندگی خودران با سطح بالای ایمنی و کارآیی، پیش از هر بخش دیگر ارزش تجاری خود را در حوزه معدن نشان میدهد. استدلال نیز این است که در حین اجرای خودکار عملیات توسط ماشینها، بسیاری از وسایل نقلیه مکانیکی مانند کامیونهای معدنی و دامپتراکها، بیلهای مکانیکی یا بولدوزرها میتوانند با هم کار کنند. در گذشته، یک راننده از کامیون خود در معدن مراقبت میکرد، اما اکنون یک فرمانده واحد میتواند از کل گروه کامیونها و ادوات مراقبت کند. در صورت بروز خطا یا خطر نیز فرمانده میتواند وسیله نقلیه را از مرکز کنترل و به صورت از راه دور به منطقه امن هدایت کند و هشدارهایی را برای خودروهای مجاور ارسال کند.
در همین راستا نیز چین در بخش معدن، دستیابی به تصمیمگیری هوشمند و عملیات مشترک خودکار را تا سال ۲۰۲۵ در معادن بزرگ زغالسنگ و معادنی که در آن بلایای شدید در گذشته رخ داده، بهعنوان هدف کلیدی خود تعیین کرده است. به موجب این چارچوب قرار است در دنیای جدید نقشهای کلیدی در معادن را روباتها بر عهده بگیرند و تعداد کمی از کارگران واقعی مجبور به کار زیرزمینی باشند. البته هدف بلندمدت چین، ساختن سیستم هوشمند معدنی با قابلیت سنجش هوشمند، تصمیمگیری هوشمند و اجرای خودکار تا سال ۲۰۳۵ است.امروز نمونههای عملیاتی این اهداف به شکل ابتدایی در چین در حال اجرا هستند. برای نمونه، قابلیتهای بینایی سیستمهای هوشمند مبتنی بر رایانه در برخی از معادن توانست رفتار ناامن را به سیستم نظارت در محل گزارش دهد و هشدارهایی را صادر کرد. این راهحل با شناسایی تغییرات در وضعیت اشیا و محیط کار از افراد محافظت و خطرات را از آنها دور میکند. بینایی کامپیوتری (Computer vision) موفق شده است سناریوهای ناایمن را برای افراد شناسایی و از طریق سیستم بیسیم هشدارهای لازم را صادر کند. همچنین این سیستم میتواند سوابق نرمافزاری تولید کند و در صورت وقوع حوادث، آنها را به بخشی از سیستم تخمین و ارزیابی ایمنی معدن در عملیاتیهای بعدی تبدیل کند.
در مجموع، چارچوبی با عنوان بینایی کامپیوتری به این معنی است که مدیریت ایمنی در معدن نیازی به تکیه بر انسان ندارد. در معادن مختلف، سیستمهای هوشمند با شناسایی شرایطی مانند بیباری، ایرادات تسمه نقاله یا انباشتهشدن مواد معدنی روی تسمه و انحراف آن، میتوانند هشدارها یا پیامهایی از راه دور به سیستم کنترل کمربند برای خاموششدن هماهنگ خط و ادوات استخراج ارسال کنند. در واقع سیستم هوشمند بازرسی و نظارت بر معدن به معدنکاران کمک میکند تا تشخیص دهند که آیا بازرسی بهموقع انجام میشود؟ آیا مدیریت مناسبی از افراد در حال فعالیت صورت میگیرد؟ سیستم به طور هوشمند با دریافت اطلاعات از محیط از طریق دوربینها، سنسورها، پردازش اطلاعات محیطی و… درخواستهای در محل ارائه داده و گزارشهای بازرسی را تولید میکند. در عین حال، یک سامانه هوشمند در معدن میتواند نبود مدیریت در اتاق ارسال پیام (dispatch room) را شناسایی و بهمنظور رفع معضل، از سوابق موجود گزارشهای نرمافزاری برای ارزیابیهای روزانه تولید کند. به طور کلی، دادههای ادراکی هوشمند میتوانند سهحلقه خودکار ایجاد کنند و ایمنی سایت استخراج و تولید را ارتقا دهند. این سهحلقه به ترتیب شامل فرآیند تشخیص تخلفات کارگران، فرآیند رفع خطاها و راهاندازی هشدارهای صوتی و تصویری هستند.
پژوهشهای بسیاری هماینک در دست انجام است که قوه ادراکی هوش مصنوعی برای پایش معدن را به ورای هشدارهای صوتی و تصویری ببرد. در برخی معادن زغالسنگ هوشمندشده در چین یا مغولستان با استفاده از دادهها و هوش مصنوعی تلاشهایی در راستای گسترش قابلیتهای حسی و ادراکی فراتر از دیدن و شنیدن دوربینها و سنسورها در جریان است که شامل تلاش برای استفاده از سایر قوای حسی نظیر لمس، طعم و بو براساس فناوریهای موجود اینترنتاشیا و روباتهای واقعا هوشمند برای مدیریت بهتر معدن هستند؛ موضوعی که در صورت عملیاتیشدن، سطح کنترل و ایمنی در پروژههای معدنی را وارد عصر جدیدی کند. ورود به این عصر نیازمند سرمایهگذاری بیشتر صنایع معدنی در حوزه تحقیق و توسعه است.
در استرالیا بهعنوان قطب فعالیت معدنی جهان، کار روی ساخت شهرهای معدنی دیجیتال در دستور کار انجمنهای حرفهای و سیاستگذاران دولتی قرار دارد و برخی از بزرگترین شرکتهای حوزه آیتی و فناوری جهان نیز در راستای تحقق اهداف به مشارکت گرفته شدهاند. در یکی از پروژههای گروه سیپیام (CITIC Pacific Mining) که در ایالت پرث در دست اجراست، ایجاد زیرساختهای معدنکاری دیجیتال و توسعه معادن هوشمند در محدودههای سنگآهن در دستور کار قرار دارد. از منظر توسعه صنعتی، دیجیتالی کردن عملیات مکانیزه فشرده معدنی مانند فرآیند استخراج هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد، اما در حال حاضر پتانسیل افزایش سود از طریق کارآیی بیشتر کاملا وجود دارد و اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است. برای نمونه در پروژه معادن پرستون در ایالت پرث استرالیا، جایگزینی مرکز داده با مدلهای ابری و استفاده از تراشهها، سختافزار و نرمافزارهای نوآوری کمک کرد تا با فرآیند معماریهای منبع باز، یک بزرگراه برای جاسازی طیف وسیعی از قابلیتهای هوشمند از خودروهای خودران تا سیستمهای پایش و نظارت مبتنی بر صوت و تصویر همزمان در این منطقه دایر شود. این مهم برای برنامهریزی تولید به شیوه دیجیتال ضروری است؛ چراکه بهجز دستگاههای هوشمند استخراجکننده در اعماق زمین، ماشینآلات دخیل در فرآیند بارگیری و باربری و حملونقل نیز باید بهجد متحول شوند. وقتی قابلیتهای مدیریت معدن به سمت هوشمندسازی حرکت کند، از خدمات ویدئویی تا دادهکاوی و ارتباطات صوتی به شیوهای یکپارچه انجام شده و با بهاشتراکگذاری اطلاعات به شکل تجسمی از محل استخراج و مسیر انتقال، ترکیبی از فعالیت ایجاد میشود که کارآیی واحد معدنی را بهشدت بهبود میبخشد.
مدیریت معدن با شبکه هوشمند خدمات متعددی مانند نظارت تصویری، اعزام کامیون و زمانبندی تولید را به شکلی ارائه میکند که در گامهای اولیه دستکم تا ۳۰درصد در هزینههای عملیاتی صرفهجویی میشود. در عین حال، با تغییرات عمده دیگری که در راه است و در محیط استخراج انجام میشود، انتظار میرود به لطف بهبود در قدرت سیگنال eLTE و محدوده پوشش برای اطمینان از تداوم عملیات، مقیاس بهرهوری بیش از این ارقام رشد کند.
در طول سالهای اخیر این راهحلها به گروه CPM کمک کرده است تا زیرساخت مرکز داده خود را ساده و قابل برنامهریزی کند تا برای پشتیبانی از توسعه معادن این ناحیه در طول ۱۰سال آینده مسیر باز باشد. معماری پیشرفته، توان بالا و عملکردهای غنی راهحلها، قابلیت اطمینان مرکز داده را تضمین کرده و کارآیی حل مساله را افزایش میدهد. در مجموع نیز این راهحل خطرات پروژه را کاهش داده و بازده سرمایهگذاری (ROI) را افزایش میدهد. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد در این پروژه گرچه چیزی معادل ۱۲میلیارد دلار آمریکا (۱۶میلیارد دلار استرالیا) هزینه شده، اما تولید سنگآهن با خلوص ۶۵درصد موردنیاز بازارهای جهانی بهشدت افزایش یافته و ثروتی معادل ۱۰۰میلیارد دلار و خدماتی معادل ۵۱میلیارد دلار به اقتصاد استرالیا و شرکتهای همکار در بخش معدن این کشور اضافه شده است.
بورس کار کنیم یا فارکس؟ ۵ نکته مهم
امروزه معاملهگران (تریدرها) به بازارهای مالی بیشتری دسترسی دارند، از جمله بازار سهام ( که از آن به اسم بورس در این مطلب یاد میکنیم) ، ETF ها و بازارهای پرنوسانتری مانند بازار آتی سکه و فارکس! تصمیمگیری برای معامله در یکی از این بازارها، میتواند برای شما پیچیده باشد زیرا باید فاکتورهایی را در نظر بگیرید تا بتوانید تصمیم عاقلانه را اتخاذ کنید.
مهمترین عامل تصمیمگیری بین انتخاب بورس و فارکس، میزان ریسکی است که میتوانید متحمل شوید و سبک معاملات شماست. برای مثال، سرمایهگذاران بلندمدت به احتمال قوی بورس را گزینه مناسبتری برای سرمایهگذاری بیابند، در حالیکه معاملهگران کوتاهمدت و نوسانگیران به بازاری علاقهمندند که نوسانات قیمت در آن بیشتر باشد.
دوستان زیادی از ما سوال میپرسند که بورس تهران را برای معاملات انتخاب کنند یا فارکس، در این مطلب از سایت ارز مارکت، ما سرمایهگذاری در بازار سهام و معاملات در فارکس را با هم مقایسه میکنیم و امیدوارم در انتخاب فارکس یا بورس تهران به شما کمک کند.
بورس تهران یا فارکس؟
بازار فارکس ( foreign exchange market ) بزرگترین بازار مالی دنیاست که در زمان نوشتن این مقاله حجم معاملات روزانه آن بیش از ۴.۵ تریلیون دلار است. بسیاری از معاملهگران به دلیل این حجم بالای پول در گردش و قدرت نقدشوندگی بسیار بالای فارکس، ساعات معاملاتی طولانی و امکان استفاده از اهرم معاملاتی بالا (high leverage ) جذب آن میشوند.
در سمت دیگر، در بازار سهام شرکتهایی با پایداری بالا وجود دارند که میتوانند در شرایطی که اقتصاد چالشبرانگیز میشود به فعالیت خود ادامه دهند و بسیاری از آنها به سهامدارانشان سود نقدی پرداخت کردهاند.
بورس در مقایسه با فارکس و حتی بازار آتی، معمولا نوسانات کمتری دارد و اغلب از آن به عنوان یک سرمایهگذاری باپتانسیل رشد مداوم، جهت افزایش ارزش پرتفوی سرمایهگذاران استفاده میشود.
نوسانات (Volatility)
منظور از نوسانات قیمتی، بالا و پایین شدن قیمتها در کوتاه مدت است. در حالیکه برخی معاملهگران مخصوصا نوسانگیران از بالا و پایین شدن قیمتها در زمانهای کوتاه برای کسب سود استفاده میکنند، سرمایهگذاران با موقعیتی که نوسانات و ریسک کمتری داشته باشد راحتتر هستند.
به همین دلیل نوسانگیران و افرادی که به بازارهای با سرعت و ریسک بالا علاقه مند هستند بیشتر به سمت فارکس جذب میشوند، اما سرمایهگذارانی که به استراتژی “خرید و نگهداری” اعتقاد دارند، پایداری بیشتر و بورس را انتخاب میکنند.
اهرم (leverage)
اهرم یکی دیگر از ملاحظات است. در بورس تهران هیچ اهرمی برای معاملات سهام در نظر گرفته نمیشود و شما به همان میزانی که سرمایه دارید میتوانید سهام بخرید (البته موضوع اعتبار معاملاتی یا credit با اهرم تفاوت دارد). در معاملات فارکس اما اهرم معاملاتی قابل ملاحظهای ( حتی بالاتر از ۱۰۰۰:۱ ) قابل استفاده است.
مثلا فرض کنید سرمایه اولیه شما ۱۰۰۰$ باشد. کارگزاران فارکس معمولا ضرایب اهرمی ۱:۱۰۰ یا ۱:۲۰۰ ارائه میکنند. پس با فرض اینکه بروکر شما ضریب اهرمی ۱:۱۰۰ به حساب شما اختصاص دهد، شما قادر خواهید بود تا سقف ۱۰۰,۰۰۰$ (سرمایه اولیه × ضریب اهرمی) به خرید و فروش زوج ارزهای قابل معامله بپردازید.
البته شما مجبور نیستید از کل این سرمایه مجازی (چون سرمایه واقعی شما ۱۰۰۰$ است) استفاده کنید و هر مقداری که علاقمند باشید در معاملات خود بکار میگیرید.
اما آیا این اهرم الزاما چیز خوبی نیست. چون درست است که میتوان با استفاده از اهرم، با مقدار کمی سرمایه، معاملات بزرگتری انجام داد (حسابهای معاملاتی فارکس حتی با مقادیری مانند ۱۰۰ دلار و پایینتر هم قابل بازگشایی است) اما این اهرم میتواند به راحتی کلیه موجودی حساب شما را نابود کند.
ساعات معاملات
تفاوت عمده دیگر بورس با فارکس در ساعات معاملاتی آن است. ساعات باز بودن بورس سهام محدود است (در بورس تهران از ساعت ۹ صبح تا ۱۲:۳۰ روزهای شنبه تا چهارشنبه معامله صورت میگیرد) اما فارکس در دنیا منحصر به فرد است زیرا که در تمام ۲۴ ساعت شبانهروز باز است. در هر لحظه از زمان و از هرجای دنیا میتوان در آن به معامله پرداخت و فارکس شب و روز ندارد.
ساختار غیرمتمرکز بازار فارکس پویایی خاصی به این بازار داده و باعث شده است که از روز دوشنبه تا جمعه ۲۴ ساعت شبانه روز امکان تبادلات ارز وجود داشته باشد.
حجم تبادلات در زمانهای مختلف بستگی به ساعت کاری کشورهای مشارکتکننده در فارکس دارد. پس از اینکه استراتژی مورد نظر و مطابق با اخلاقیات خود را یافتید میبایست ساعات کاری مناسب برای خود را پیدا کنید.
اولین نکته اینکه باید بدانیم قرار نیست شما از نوسان قیمتها در تمام بازارها استفاده کنید. در هر بازار شاید قیمتها صدها پیپ بالا و پایین بروند و هیچ وقت نمیتوان از تمام این نوسانات استفاده کرد .
بازار دوجهته
فارکس برخلاف بورس تهران یک بازار دو جهته است. یعنی هر جفت ارزی (یا تجارت با استفاده از ضریب اهرمی هر ابزار مالی قابل معامله دیگر مثلا طلا یا نقره) بغیر از قابلیت خرید (Buy) قابلیت فروش (Sell) نیز دارد. (حتی اگر صاحب آن نباشید) بعنوان مثال فرض کنید شما پیشبینی کردهاید که خرید جفت ارز USDCAD برای شما سوددهی خواهد داشت. پس به خرید آن اقدام میکنید. اگر پس از ورود شما به بازار، نرخ جفت ارز USDCAD ترقی کرده و به بالاتر از نقطه ورود شما برسد شما به همان مقدار سود میکنید.
همچنین اگر نرخ به پایینتر از نقطه ورود سقوط کند، به معنی ضرر است. اگر شما قبل از ورود به معامله، تحلیلی مبنی بر نزول قیمت این جفت ارز طی ساعات آتی میداشتید و در زمان ورود به جای خرید (Buy) آن زوج ارز، اقدام به فروش (Sell) آن میکردید، با نزول قیمت جفت ارز سود نصیب شما میشد.
در بورس تهران که یک بازار یکجهته است فقط میتوانید سهام را بخرید و سپس آنرا بفروشید، امکان فروش سهم قبل از اینکه آنرا داشته باشید میسر نیست.
مالکیت
در فارکس خرید یا فروش هر جفت ارز به معنی تصاحب مجازی آن در زمان مورد نظر میباشد و جنس واقعی جابجا نمیشود. یعنی موقع خرید یا فروش هر ابزار مالی (برخلاف بورس که تصاحب سهام خریداری شده واقعی است) شما فقط با شرط بستن معامله (پزیشن) صاحب مجازی آن ابزار مالی هستید.
در بورس شما با خرید سهام یک شرکت، بخشی از مالکیت و سودآوری آن شرکت را بصورتی قانونی از آن خود میکنید و حتی اگر میزان سهام به حدی باشد که جز سهامداران عمده شرکت باشید میتوانید در تصمیمگیریهای اساسی شرکت کنید.
ریسکهای فارکس
برخی از ریسکهای موجود برای معامله گران دز بازار فارکس را در زیر برای شما شرح میدهیم.
به طور کلی در هر نوعی از تجارت میزان مشخصی از ریسکهای منتظره و غیر منتظره وجود دارد، اما بهتر است بدانیم که ریسک معاملات ارز در بازار فارکس بسیار بالا میباشد، بنابراین لازم است تا قبل از هر سرمایهگذاری ابتدا از خطرات و نوع آنها مطلع گردید:
۱- جهت نوسانات بازار میتواند دقیقا بر خلاف آنچه شما پیشبینی نموده اید پیش رود، علاوه بر اینکه بازار فارکس یک بازار با نوسانات شدید و سریع میباشد ، تا حدی که اگر شما هم اکنون معاملهایی را باز کرده و فقط چند دقیقه بعد پی به اشتباه بودن آن ببرید و تصمیم به بستن آن بگیرید، ممکن است با یک ضرر هنگفت و یا سود هنگفت مواجه شوید .
۲- چنانچه سرمایه اولیه شما در این بازار پایین باشد و از ریسک بالائی در معاملات خود استفاده کنید، امکان دارد ظرف چند روز سرمایه خود را از دست بدهید و یا بعد چند روز به سرمایه هنگفتی برسید.
۳- این احتمال نیز وجود دارد که کارگزار فارکس طرف قرارداد شما دچار مشکل شده و یا ورشکست شود، بنابراین بایستی در انتخاب کارگزار دقت فراوانی را بخرج دهید. برای حصول به این اطمینان میتوان از اشخاص مطلع و فعال در این بخش تحقیق نموده و یا اینکه حداقل از وجود بیمه اصل سرمایه خود توسط کارگزار فارکس اطلاع حاصل کنید.
۴- سیستمهای سخت افزاری معاملات شما یا همان رایانه شخصی ممکن است مختل گردد، بنابراین در چنین شرایطی ضرر شما، البته در صورتیکه از حد ضرر استفاده نکرده باشید میتواند بالا باشد.
۵- یک مثل قدیمی انگلیسی میگوید ( هیچگاه بر روی مزرعه خود شرط نبندید ). این بدین معناست که شما فقط جایز هستید از سود ناشی از فعالیتهای اقتصادی دیگر خود یا نهایتا از پولی که به صورت غیرفعال رها شده، برای معاملات در بازار فارکس استفاده کنید که در صورت از بین رفتن آن سرمایه، زندگی عادی شما دچار مشکل نشود.
نتیجهگیری
فعالیت در بازار فارکس نیاز به مهارت و اطلاعات بسیار بالایی دارد و با توجه به ریسک و نوسانات بالا، فقط مناسب افرادی است که آموزشهای حرفهای را دیده باشند و به منابع خوبی دسترسی داشته باشند.
فعالیت در بازار جهانی فارکس به خودی خود بد نیست، بلکه نحوه رفتار و عمل بسیاری از معاملهگران ایرانی باعث شده تا افراد زیادی در این بازار زیانهای هنگفت کنند.
به همین خاطر برای فعالیت در فارکس مجازات در نظر گرفته شده و غیرقانونی اعلام شده است. امیدوارم با بررسی و تحقیق، روش درست را انتخاب کنید و همیشه در نظر داشته باشید که نگهداری اصل سرمایه، از همه چیز مهمتر است و نباید صرفا به دلیل اینکه خودتان را شخصی ریسکپذیر میبینید، با انجام رفتار غیرعقلانی در بازارهای مالی سرمایهتان را به خطر بیندازید.
تجربه جهانی معدنکاری دیجیتال
داده و فضای دیجیتال با سرعت بالایی در حال تغییر شیوههای تولید صنعتی است. افزایش ابعاد و مقیاس فعالیتهای صنعتی، کاهش ضریب خطا و افزایش دقت ساخت، افزایش ایمنی و تنزل دادن هزینه مهمترین نتایجی است که با انقلاب دیجیتال در بخش صنعت و معدن ظاهر خواهد شد. در بخش معدن نیز مهمترین نتایج این رویه بهبود کارآیی است. در دو تجربه موفق معدنکاری هوشمند در چین و استرالیا، پس از تغییر روال فعالیت معدنی از شیوه مکانیزه به شیوه هوشمند، ابعاد عملیات، دقت آنها، حجم تولید و هزینه تولید با تغییراتی جدی روبهرو شد.
به گزارش تجارت معدن و فولاد : در ایران اما معدنکاری هوشمند عنوان پرطمطراقی است که کمتر کسی درباره ابعاد دقیق آن حرف میزند.
ایمنی بیشتر، کاهش هزینه استخراج و نوآوری سهفایده بزرگ پیوستن به روند معدنکاری هوشمند است. مطالعه تجربیات کشورهایی نظیر چین، استرالیا، ایالاتمتحده آمریکا و کانادا در مسیر هوشمندسازی معادن و معدنکاری هوشمند نشان میدهد که گذار از مدل قدیمی مدیریت معدن به شیوه هوشمند، محتاج تحول در بخش استخراج و توسعه زیرساختهای آیتی و آیسیتی است. در واقع کانون هوشمندسازی بخش معدن، حوزه استخراج است.
در فرآیندهای جدید استخراج نسبت به فرآیندهای قدیمی، نخستین مسالهای که تغییر میکند، نگاه به اطلاعات و داده است. مساله دوم مفهوم خودران و هدایت «مستقل از انسان» است که طی سالهای اخیر خود را در ادوات و تجهیزات و فرآیندهای جدید نشان داده است. سومین مساله نیز فناوری است که در همه زمینهها، شیوه و ابعاد استخراج را تغییر داده است. با وجود این، خرید فناوری جدید به معنی موفقیت قطعی در هوشمندسازی استخراج نیست. در موارد بسیاری در چهار گوشه جهان، شرکتهای بزرگ با خرید قطعات، ادوات و دستگاههایی که انعطافپذیری پایینی دارند، زیان بالایی را از محل هوشمندسازی معدنکاری متحمل میشوند. یادآوری این نکته ضروری است که هوشمندسازی معادن و معدنکاری هوشمند باید در نهایت خطرات استخراج را کاهش داده و تسلط معدنکاران بر محیط معدن را با حداقل هزینه افزایش دهد.
بررسیهای بیشتر نشان میدهد که گذار ایران از حالت کنونی معدنکاری به فرآیندهای هوشمند محتاج تغییر یکچیز است و آن تحول روشهای مکانیزه به چارچوب اتوماسیون است که این مقوله محتاج بسط فناوریهای نسل چهار در همه انواع دوربین، سنسور، نرمافزارها و سختافزارهای آن است. در این چارچوب جدید اساسا ایمنی بالاتر، دقت بیشتر و حضور انسان کمرنگتر است و در عوض ایدههای افراد خلاق و ادوات طراحیشده برای اقدامات مختلف درون معدن، محور کار قرار میگیرد. این رویه که فرصتهای بزرگی برای توسعه پیشروی کشور قرار میگیرد، سالهاست معادن زغالسنگ چین و نیز برخی از معادن آهن، طلا، مس و آلومینیوم را در استرالیا، ایالاتمتحده آمریکا، کانادا و بخشهایی از آفریقا دگرگون کرده است. استخراج بدون سرنشین از مهمترین رویههایی است که در معادن این کشورها محور کار بوده است. در عین حال، ابردادههای زمینشناسی با بالا بردن دقت در استخراج و اکتشاف، توانسته زمینه را برای استفاده از فناوری حفاری سریع هوشمند، روباتهای گشتزن، روباتهای معدنکار، سیستمهای مدیریت معدن مبتنی بر ناوبری و توسعه بازوهای استخراج ایجاد کند.
قلب تپنده این تغییرات، اینترنت نسل چهار و پنج است که امکان میدهد در سطح وسیعی از فضای معدن، امکان استفاده از فناوریهای مبتنی بر ابرداده، هوش مصنوعی، فضای ابری، اینترنتاشیا، یادگیری ماشینی و واقعیت افزوده فراهم شود. اوج کار نیز جایی است که برخی از معادن به مدلی با عنوان «برآورد، پیشبینی و کنترل» رسیدهاند که طی آن با بهروزرسانی پیوسته دادههای واقعی و ارزیابی هوشمند محیط، شرایط برای پایش و توسعه هوشمند محیط فراهم میشود. دقت این سیستمها حین کاوش و استخراج در حدی است که تجارت با استفاده از ضریب اهرمی بهدقت لایههای مختلف مواد معدنی را شناسایی و استخراج میکنند. در کنار دقت بالا، بهبود کیفیت حفاظت از محیطزیست در معادن نیز حاصل میشد. در فقره تحول معادل زغالسنگ استان شانژی چین، استفاده از مدل هوش مصنوعی مغز معادن (Mine Brain) کمک کرد تا سطح آلودگی محیطزیست حین استخراج کاهش یابد. در یکی از بزرگترین معادن این استان که معدنکاران در نتیجه برخورد مستقیم با مقوله استخراج در معرض انواع اثرات استخراج قرار گرفته و مشکلات بسیاری برای کارگران پیش آمده بود، استفاده از مدل پنجعمقی معدنکاری هوشمند کمک کرد تا بخش زیادی از مشکلات رفع شود. این پنجمرحله شامل اثر دیجیتالیشدن و هوشمندسازی معادن در بخشهای تونلزنی، استخراج، حملونقل، امنیت و نجات است که محیط معدن را بهشدت راحتتر و ایمنتر از قبل ساخته و کارآیی را نیز بهشدت افزایش داده است.
در مناطق مورد اشاره در چین، هرچند حتی برای نقل و انتقال مواد استخراجی راههایی در نظر گرفته شده تا مواد معدن روی زمین نریزد و به محیطزیست ضربه نزند، اما حذف کل اثرات منفی معدنکاری بر طبیعت فعلا ناممکن است. از آن سو اما برنامه حذف کامل مرگومیر در بخش معدن در دستور کار چینیها قرار دارد و شرکتهای بزرگ و فناوری نظیر هوآوی هم در این قبیل پروژهها دخالت دارند تا در دو افق زمانی ۲۰۲۵ و ۲۰۳۰ مسیر تحول معدنکاری در چین به عصر دیجیتال و هوشمند را فراهم سازند.
مرور برنامههای کشورهای مختلف در بخش معدنکاری هوشمند گویای این نکته است که این فرآیند باید در نهایت به تحقق دو هدف بینجامد؛ نخست تبدیل محیط کار معدن به محیطی امن و مناسب و دیگری، اثربخشی بیشتر اقدامات به طوری که تولید با سودآوری پایدار همراه باشد.
سودآوری پایدار یعنی در کنار کاهش هزینه و رشد درآمد، محیط، نیروی انسانی و فعالیت با تحولات همسو باشند و به شکلی معقول، رشد کنند.
با هدف ایجاد ایمنی در محیط کار معدن، فناوری روی سهبعد ناامنی معدنکار متمرکز شدهاند. اشیا، ادوات و تجهیزات ناایمن، رفتارهای ناایمن و مدیریت ناامن سهرکن ناامن کردن معادن در جهان هستند. برای نمونه نداشتن حفاظهای مناسب صورت در بین معدنکاران یا وابستگی پایش و هدایت ادوات و تجهیزات به چشم انسان ایمنی افراد حاضر در محیط معدن را بهشدت کم کرده است. در عین حال، نظم و انضباط اندک کارگران و فقدان نظارت درست بر رفتار آنها یا نحوه کار ماشینآلات تجهیزات، خطا را به جزء جدانشدنی معدنکاری مکانیزه تبدیل کرده است. در واقع دیگر مساله مهم، تنگناهای ناشی از فقدان اتوماسیون در درون معادن است که باعث ایجاد نقاط کور نظارتی میشود. در عین حال، فقدان هوش مصنوعی ادراکی و هوشمند، تعیین ایمن یا ناایمن بودن فضای کار، شناسایی تخلفات کارگران یا تجزیه و تحلیل وضعیت ماشینآلات را به پدیدهای دشوار تبدیل میکند. همه اینها در کنار روحیات خاص جوانان امروزی که تمایلی به کار در معادن ندارند، موجب شده تا بهویژه به دلیل مسائل ایمنی، کمبود نیروی کار در این بخش رو به افزایش باشد.
از آنجا که انسان در زمینه انجام امور تکراری با خطاهای فاحشی روبهروست و هوش مصنوعی در کارهای تکراری برتری دارد، در معادن پیوستن به فرآیندهای هوشمند، افراد را از کار سنتی رها میکند. از این رو برای تولید ایمن در معادن، هوش مصنوعی اهرمی است که با گسترش دامنه اتوماسیون و عمیق کردن قابلیتهای هوشمند معدنکاری بهشدت به تحول بخش معدن یاری میرساند. بهرغم برخی خلأهای جدی در مسیر هوشمندسازی معادن در ایران، این کار حتی در مغولستان هم اجرایی شده و فضا را برای استفاده از تکنولوژی، کاهش هزینه و بهبود تولید معدنی فراهم کرده است. حذف هزینههای زائد تولید مکانیزه و ایجاد امکانی برای گسترش مقیاس تولید از جمله نتایج معدنکاری دیجیتال است. در این مسیر، تکنولوژی هدایت خودکار یا حملونقل خودران یکی از کانونهای تحول است.
امروزه عموم گزارشهای راهبردی تایید میکنند که رانندگی خودران با سطح بالای ایمنی و کارآیی، پیش از هر بخش دیگر ارزش تجاری خود را در حوزه معدن نشان میدهد. استدلال نیز این است که در حین اجرای خودکار عملیات توسط ماشینها، بسیاری تجارت با استفاده از ضریب اهرمی از وسایل نقلیه مکانیکی مانند کامیونهای معدنی و دامپتراکها، بیلهای مکانیکی یا بولدوزرها میتوانند با هم کار کنند. در گذشته، یک راننده از کامیون خود در معدن مراقبت میکرد، اما اکنون یک فرمانده واحد میتواند از کل گروه کامیونها و ادوات مراقبت کند. در صورت بروز خطا یا خطر نیز فرمانده میتواند وسیله نقلیه را از مرکز کنترل و به صورت از راه دور به منطقه امن هدایت کند و هشدارهایی را برای خودروهای مجاور ارسال کند.
در همین راستا نیز چین در بخش معدن، دستیابی به تصمیمگیری هوشمند و عملیات مشترک خودکار را تا سال ۲۰۲۵ در معادن بزرگ زغالسنگ و معادنی که در آن بلایای شدید در گذشته رخ داده، بهعنوان هدف کلیدی خود تعیین کرده است. به موجب این چارچوب قرار است در دنیای جدید نقشهای کلیدی در معادن را روباتها بر عهده بگیرند و تعداد کمی از کارگران واقعی مجبور به کار زیرزمینی باشند. البته هدف بلندمدت چین، ساختن سیستم هوشمند معدنی با قابلیت سنجش هوشمند، تصمیمگیری هوشمند و اجرای خودکار تا سال ۲۰۳۵ است.امروز نمونههای عملیاتی این اهداف به شکل ابتدایی در چین در حال اجرا هستند. برای نمونه، قابلیتهای بینایی سیستمهای هوشمند مبتنی بر رایانه در برخی از معادن توانست رفتار ناامن را به سیستم نظارت در محل گزارش دهد و هشدارهایی را صادر کرد. این راهحل با شناسایی تغییرات در وضعیت اشیا و محیط کار از افراد محافظت و خطرات را از آنها دور میکند. بینایی کامپیوتری (Computer vision) موفق شده است سناریوهای ناایمن را برای افراد شناسایی و از طریق سیستم بیسیم هشدارهای لازم را صادر کند. همچنین این سیستم میتواند سوابق نرمافزاری تولید کند و در صورت وقوع حوادث، آنها را به بخشی از سیستم تخمین و ارزیابی ایمنی معدن در عملیاتیهای بعدی تبدیل کند.
در مجموع، چارچوبی با عنوان بینایی کامپیوتری به این معنی است که مدیریت ایمنی در معدن نیازی به تکیه بر انسان ندارد. در معادن مختلف، سیستمهای هوشمند با شناسایی شرایطی مانند بیباری، ایرادات تسمه نقاله یا انباشتهشدن مواد معدنی روی تسمه و انحراف آن، میتوانند هشدارها یا پیامهایی از راه دور به سیستم کنترل کمربند برای خاموششدن هماهنگ خط و ادوات استخراج ارسال کنند. در واقع سیستم هوشمند بازرسی و نظارت بر معدن به معدنکاران کمک میکند تا تشخیص دهند که آیا بازرسی بهموقع انجام میشود؟ آیا مدیریت مناسبی از افراد در حال فعالیت صورت میگیرد؟ سیستم به طور هوشمند با دریافت اطلاعات از محیط از طریق دوربینها، سنسورها، پردازش اطلاعات محیطی و… درخواستهای در محل ارائه داده و گزارشهای بازرسی را تولید میکند. در عین حال، یک سامانه هوشمند در معدن میتواند نبود مدیریت در اتاق ارسال پیام (dispatch room) را شناسایی و بهمنظور رفع معضل، از سوابق موجود گزارشهای نرمافزاری برای ارزیابیهای روزانه تولید کند. به طور کلی، دادههای ادراکی هوشمند میتوانند سهحلقه خودکار ایجاد کنند و ایمنی سایت استخراج و تولید را ارتقا دهند. این سهحلقه به ترتیب شامل فرآیند تشخیص تخلفات کارگران، فرآیند رفع خطاها و راهاندازی هشدارهای صوتی و تصویری هستند.
پژوهشهای بسیاری هماینک در دست انجام است که قوه ادراکی هوش مصنوعی برای پایش معدن را به ورای هشدارهای صوتی و تصویری ببرد. در برخی معادن زغالسنگ هوشمندشده در چین یا مغولستان با استفاده از دادهها و هوش مصنوعی تلاشهایی در راستای گسترش قابلیتهای حسی و ادراکی فراتر از دیدن و شنیدن دوربینها و سنسورها در جریان است که شامل تلاش برای استفاده از سایر قوای حسی نظیر لمس، طعم و بو براساس فناوریهای موجود اینترنتاشیا و روباتهای واقعا هوشمند برای مدیریت بهتر معدن هستند؛ موضوعی که در صورت عملیاتیشدن، سطح کنترل و ایمنی در پروژههای معدنی را وارد عصر جدیدی کند. ورود به این عصر نیازمند سرمایهگذاری بیشتر صنایع معدنی در حوزه تحقیق و توسعه است.
در استرالیا بهعنوان قطب فعالیت معدنی جهان، کار روی ساخت شهرهای معدنی دیجیتال در دستور کار انجمنهای حرفهای و سیاستگذاران دولتی قرار دارد و برخی از بزرگترین شرکتهای حوزه آیتی و فناوری جهان نیز در راستای تحقق اهداف به مشارکت گرفته شدهاند. در یکی از پروژههای گروه سیپیام (CITIC Pacific تجارت با استفاده از ضریب اهرمی Mining) که در ایالت پرث در دست اجراست، ایجاد زیرساختهای معدنکاری دیجیتال و توسعه معادن هوشمند در محدودههای سنگآهن در دستور کار قرار دارد. از منظر توسعه صنعتی، دیجیتالی کردن عملیات مکانیزه فشرده معدنی مانند فرآیند استخراج هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد، اما در حال حاضر پتانسیل افزایش سود از طریق کارآیی بیشتر کاملا وجود دارد و اقداماتی در این زمینه صورت گرفته است. برای نمونه در پروژه معادن پرستون در ایالت پرث استرالیا، جایگزینی مرکز داده با مدلهای ابری و استفاده از تراشهها، سختافزار و نرمافزارهای نوآوری کمک کرد تا با فرآیند معماریهای منبع باز، یک بزرگراه برای جاسازی طیف وسیعی از قابلیتهای هوشمند از خودروهای خودران تا سیستمهای پایش و نظارت مبتنی بر صوت و تصویر همزمان در این منطقه دایر شود. این مهم برای برنامهریزی تولید به شیوه دیجیتال ضروری است؛ چراکه بهجز دستگاههای هوشمند استخراجکننده در اعماق زمین، ماشینآلات دخیل در فرآیند بارگیری و باربری و حملونقل نیز باید بهجد متحول شوند. وقتی قابلیتهای مدیریت معدن به سمت هوشمندسازی حرکت کند، از خدمات ویدئویی تا دادهکاوی و ارتباطات صوتی به شیوهای یکپارچه انجام شده و با بهاشتراکگذاری اطلاعات به شکل تجسمی از محل استخراج و مسیر انتقال، ترکیبی از فعالیت ایجاد میشود که کارآیی واحد معدنی را بهشدت بهبود میبخشد.
مدیریت معدن با شبکه هوشمند خدمات متعددی مانند نظارت تصویری، اعزام کامیون و زمانبندی تولید را به شکلی ارائه میکند که در گامهای اولیه دستکم تا ۳۰درصد در هزینههای عملیاتی صرفهجویی میشود. در عین حال، با تغییرات عمده دیگری که در راه است و در محیط استخراج انجام میشود، انتظار میرود به لطف بهبود در قدرت سیگنال eLTE و محدوده پوشش برای اطمینان از تداوم عملیات، مقیاس بهرهوری بیش از این ارقام رشد کند.
در طول سالهای اخیر این راهحلها به گروه CPM کمک کرده است تا زیرساخت مرکز داده خود را ساده و قابل برنامهریزی کند تا برای پشتیبانی از توسعه معادن این ناحیه در طول ۱۰سال آینده مسیر باز باشد. معماری پیشرفته، توان بالا و عملکردهای غنی راهحلها، قابلیت اطمینان مرکز داده را تضمین کرده و کارآیی حل مساله را افزایش میدهد. در مجموع نیز این راهحل خطرات پروژه را کاهش داده و بازده سرمایهگذاری (ROI) را افزایش میدهد. بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد در این پروژه گرچه چیزی معادل ۱۲میلیارد دلار آمریکا (۱۶میلیارد دلار استرالیا) هزینه شده، اما تولید سنگآهن با خلوص ۶۵درصد موردنیاز بازارهای جهانی بهشدت افزایش یافته و ثروتی معادل ۱۰۰میلیارد دلار و خدماتی معادل ۵۱میلیارد دلار به اقتصاد استرالیا و شرکتهای همکار در بخش معدن این کشور اضافه شده است.
اهرم معاملاتی (Leverage)
اهرم معاملاتی (Leverage) ماحاصل استفاده از سرمایه قرضی به عنوان منبع تامین مالی در هنگام سرمایه گذاری برای گسترش دارایی پایه شرکت و ایجاد بازده سرمایه ریسک است. اهرم معاملاتی یک استراتژی سرمایه گذاری برای استفاده از پول قرضی (به ویژه استفاده از ابزارهای مالی مختلف یا سرمایه قرضی) برای افزایش بازده بالقوه یک سرمایه گذاری است.
اهرم معاملاتی چیست؟
اهرم معاملاتی (Leverage) ماحاصل استفاده از سرمایه قرضی به عنوان منبع تامین مالی در هنگام سرمایه گذاری برای گسترش دارایی پایه شرکت و ایجاد بازده سرمایه ریسک است. اهرم معاملاتی یک استراتژی سرمایه گذاری برای استفاده از پول قرضی (به ویژه استفاده از ابزارهای مالی مختلف یا سرمایه قرضی) برای افزایش بازده بالقوه یک سرمایه گذاری است.
اهرم معاملاتی، همچنین می تواند به مقدار قرضی که یک شرکت برای تامین مالی دارایی ها استفاده می کند اشاره کند.
نکات مهم
- اهرم معاملاتی به استفاده از قرض (وجوه قرض گرفته شده) برای افزایش بازده از یک سرمایه گذاری یا پروژه اشاره دارد.
- سرمایه گذاران برای چند برابر کردن قدرت خرید خود در بازار از اهرم معاملاتی استفاده می کنند.
- شرکت ها از اهرم معاملاتی برای تامین مالی دارایی های خود استفاده می کنند. برای افزایش سود سهامداران شرکت ها به جای انتشار سهام برای افزایش سرمایه، می توانند از وام برای سرمایه گذاری در فعالیت تجاری استفاده کنند.
درک اهرم معاملاتی
اهرم معاملاتی استفاده از قرض (سرمایه استقراضی) به منظور انجام یک سرمایه گذاری یا پروژه است. نتیجه این است که بازده بالقوه یک پروژه را چند برابر کنیم. در عین حال، اهرم معاملاتی احتمال ریسک نزولی را در صورت عدم موفقیت سرمایهگذاری چند برابر میکند. وقتی به یک شرکت، ملک یا سرمایهگذاری به عنوان «به شدت اهرمی» اشاره میکنیم، به این معنی است که بدهی آن بیشتر از حقوق صاحبان سهام است.
مفهوم اهرم معاملاتی هم توسط سرمایه گذاران و هم توسط شرکت ها استفاده می شود. سرمایه گذاران برای افزایش چشمگیر بازدهی از اهرم استفاده می کنند. آنها سرمایه گذاری های خود را با استفاده از ابزارهای مختلف از جمله قراردادهای اختیار معامله، آتی و حساب های مارجین افزایش می دهند. برای افزایش سود سهامداران شرکت ها به جای انتشار سهام برای افزایش سرمایه، می توانند از قرض برای سرمایه گذاری در فعالیت تجاری استفاده کنند.
سرمایه گذارانی که با استفاده مستقیم از اهرم راحت نیستند، راه های مختلفی برای دسترسی غیرمستقیم به اهرم دارند. آنها میتوانند بدون اینکه هزینههای خود را افزایش دهند در شرکتهایی سرمایهگذاری کنند که در روند عادی کسبوکار خود از اهرمهای مالی برای تأمین مالی یا گسترش عملیاتشان استفاده میکنند.
نکته: اهرم معاملاتی بازده احتمالی را افزایش می دهد، درست مانند اهرمی که می توان برای تقویت قدرت فرد هنگام جابجایی وزنه سنگین استفاده کرد.
ملاحضات خاص
سرمایهگذاران با تحلیل ترازنامه، میتوانند بدهی و حقوق صاحبان سهام را در دفاتر شرکتهای مختلف مطالعه کنند. آنها همچنین میتوانند در شرکتهایی سرمایهگذاری کنند که اهرمهای مالی را به نمایندگی از تجارت خود به کار میگیرند. آمارهایی مانند بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)، بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) و بازده سرمایه به کار گرفته شده (ROCE) به سرمایه گذاران کمک می کند تا تخشیص دهند شرکت ها چگونه از سرمایه خود استفاده میکنند و چه مقدار قرض گرفته اند.
برای ارزیابی صحیح این آمار، مهم است که به خاطر داشته باشید که اهرم در انواع مختلفی از جمله اهرم عملیاتی، مالی و ترکیبی وجود دارد.
تحلیل بنیادی از درجه اهرم عملیاتی (degree of operating leverage) استفاده می کند. می توان درجه اهرم عملیاتی را با تقسیم درصد تغییر سود هر سهم یک شرکت (EPS) بر درصد تغییر آن در سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) در یک دوره محاسبه کرد.
می توان درجه اهرم عملیاتی را با تقسیم سود قبل از بهره و مالیات شرکت بر سود بدون بهره محاسبه کرد. درجه بالاتر اهرم عملیاتی، سطح بالاتری از نوسان در سود هر سهم یک شرکت را نشان می دهد.
تحلیل دوبونت (DuPont) از «ضریب برابری» برای اندازه گیری اهرم مالی استفاده می کند. می توان ضریب حقوق صاحبان سهام را با تقسیم کل دارایی های یک شرکت بر کل حقوق صاحبان سهام آن محاسبه کرد. پس از محاسبه آن، اهرم مالی را با گردش کل دارایی و حاشیه سود ضرب می کنیم تا بازده حقوق صاحبان سهام را ایجاد کنیم. به تجارت با استفاده از ضریب اهرمی عنوان مثال، اگر یک شرکت سهامی عام دارای دارایی های کل به ارزش 500 میلیون دلار و ارزش حقوق صاحبان سهام به ارزش 250 میلیون دلار باشد، در این صورت ضریب حقوق صاحبان سهام 2.0 (500 میلیون دلار / 250 میلیون دلار) است. این نشان می دهد که این شرکت نیمی از کل دارایی های خود را از طریق سهام، تامین مالی کرده است. بنابراین، ضریب های سهام بزرگتر نشان دهنده اهرم مالی بیشتر است.
اگر خواندن صفحات حسابرسی و انجام تحلیل بنیادی موردعلاقه شما نیست، می توانید صندوق های سرمایه گذاری مشترک یا صندوق های قابل معامله در بورس (ETF) را خریداری کنید که از اهرم استفاده می کنند. با استفاده از این ابزارها می توانید تصمیم گیری و سرمایه گذاری را به کارشناسان محول کنید.
مقایسه اهرم معاملاتی و مارجین
مارجین نوع خاصی از اهرم است که مستلزم استفاده از وجه نقدی یا پوزیشن اوراق بهادار موجود به عنوان وثیقه برای افزایش قدرت خرید در بازارهای مالی است. مارجین به شما این امکان را می دهد که برای خرید اوراق بهادار، قرارداد اختیار معامله یا قراردادهای آتی، با پیش بینی دریافت بازده قابل توجهی از یک کارگزار با نرخ بهره ثابت وام بگیرید.
بنابراین، میتوانید از مارجین برای ایجاد اهرم استفاده کنید، و قدرت خرید خود را با مبلغ مارجین افزایش دهید. به عنوان مثال، اگر وثیقه مورد نیاز برای خرید اوراق بهادار 10000 دلاری، 1000 دلار باشد، مارجین 1:10 (و اهرم 10 برابری) خواهید داشت.
معایب اهرم معاملاتی
اهرم معاملاتی، ابزاری چند وجهی و پیچیده است. این تئوری عالی به نظر می رسد، و در واقعیت، استفاده از اهرم می تواند سودآور باشد، اما عکس آن نیز صادق است. اهرم سود و زیان را افزایش می دهد. اگر سرمایهگذار از اهرمی برای سرمایهگذاری استفاده کند و منجر به زیان شود، ضرر او بسیار بیشتر از سرمایه گذاری بدون اهرم است.
به همین دلیل، سرمایه گذاران باید زمانی از اهرم استفاده کنند که تجربه کافی در اختیار داشته باشند. در دنیای تجارت، یک شرکت می تواند از اهرم برای تولید ثروت سهامداران استفاده کند، اما اگر موفق به انجام این کار نشود، هزینه بهره و ریسک اعتباری ناشی از نکول ارزش سهامداران را از بین می برد.
مثالی از اهرم معاملاتی
یک شرکت با سرمایه گذاری 5 میلیون دلاری از سرمایه گذاران تشکیل شد، که حقوق صاحبان سهام آن شرکت 5 میلیون دلار است. این پولی است که شرکت می تواند برای فعالیت استفاده کند. اگر شرکت از تامین مالی بدهی با استقراض 20 میلیون دلاری استفاده کند، اکنون 25 میلیون دلار برای سرمایه گذاری در فعالیت تجاری و فرصت بیشتری برای افزایش سود سهامداران دارد.
به عنوان مثال، یک خودروساز می تواند برای ساخت یک کارخانه جدید پول قرض کند. کارخانه جدید این خودروساز را قادر می سازد تا تعداد خودروهای تولیدی خود را افزایش دهد و سود را افزایش دهد.
دیدگاه شما