استراتژی متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟
استراتژی متوسط هزینه دلاری یک استراتژی سرمایهگذاری است که تقسیم خریدها در فواصل از پیش تعیین شده، صرف نظر از قیمت را شامل میشود. این استراتژی میتواند به حذف عامل احساسات در سرمایهگذاری کمک کند.اما آیا میتوان آن را در بازار کریپتوها نیز به کار برد؟ اصطلاح DCA BOT در بازار کریپتو و فارکس به چه معناست؟ آیا این استراتژی برای همه بسترهای معاملاتی در بازار رمزارزها مناسب است؟
ما سعی داریم در این مقاله به تفصیل به همه این سوالات پاسخ دهیم.
مقدمه
وقتی صحبت از سرمایهگذاری میشود، مجموعهای از استراتژیها با درجات مختلف ریسک وجود دارد. یکی از این استراتژیها متوسط هزینه دلاری است که فعالان این حوزه آن را به DCA میشناسند. یک استراتژی بلندمدت برای خرید پلهای و فروش پلهای با تعریف تارگت و استاپ لاس شناور است. شاید کمی گیجکننده به نظر برسد اما این مفهوم را کاملا برای شما باز خواهیم کرد.
متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟
متوسط هزینه دلاری، یک برنامه سرمایهگذاری میانمدت یا بلندمدت است که به سرمایهگذاران کمک میکند تصمیمات مبتنی بر احساسات را حذف کنند. در اینجا، سرمایهگذار به دنبال کاهش تأثیر نوسان قیمت با پخش خریدها در پلههای از پیش تعیین شده است. به جای سرمایهگذاری یکجا در یک دارایی، سرمایهگذار تصمیم میگیرد مبلغ ثابتی را بصورت هفتگی، ماهانه یا دو ماهه سرمایهگذاری کند. این امر بدون توجه به تغییرات قیمت انجام میشود.متوسط هزینه دلاری متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟ را به عنوان وسیلهای مناسب برای کسب درآمد در بازار بی ثبات، بدون نیاز به ارزیابی بهترین نقطه ورود در نظر بگیرید.
از آنجا که ورود سرمایه در نواحی از پیش تعیین شده تقسیم میشود، این استراتژی تمایل دارد قیمت خرید شما را در طول مدت سرمایهگذاری هموار کند. این روش بسیار بهتر از سرمایهگذاری یکجا در یک قیمت خاص است. چراکه ممکن است در قله قیمتی یا در شروع موج ریزش، کل سرمایه خود را یکجا وارد کرده و مدتها در ضرر هنگفتی بمانید.در اصل، میتوانیم بگوییم که متوسط هزینه دلاری یک استراتژی مناسب سرمایهگذاری برای مبتدیان یا افرادی است که نمیخواهند جنبه فنی تحلیل بازار را متحمل شوند.
چه کسانی باید از DCA استفاده کنند؟
متوسط هزینه دلاری برای سرمایهگذاران بلند مدت بسیار روش ایده آلی است. در این روش برخلاف استراتژیهای کوتاه مدت سرمایهگذاری، هیچگونه شک، حرص یا ترس وجود ندارد. همچنین لازم به ذکر است که متوسط هزینه دلاری در بازار خرسی موثرتر است. در حالی که اکثر سرمایهگذاران از خرید بسیار میترسند، همیشه میپرسند که آیا برای ورود به بازی زود است یا دیر؟ استراتژی متوسط هزینه دلاری به شما یک چارچوب سرمایهگذاری برای خرید در پایینترین سطوح را ارائه میدهد.
اکنون که با اصول استراتژی متوسط هزینه دلاری آشنا شدید، بیایید نگاهی به بازدهی احتمالی این استراتژی در سناریوهای مختلف سرمایهگذاری بیندازیم.
متوسط هزینه دلاری چگونه کار می کند؟
قبل از اینکه به نکات فنی مورد بحث بپردازیم، اجازه دهید همه نتایج احتمالی استراتژیهای سرمایهگذاری یکجا را ترسیم کنیم. به عنوان مثال، فرض کنید شما تصمیم دارید مبلغ 1000 دلار را بصورت یکجا در ارزی 50 دلاری سرمایهگذاری کنید. با این حساب 20 عدد از آن ارز را در سبد خود خواهید داشت. بنابراین، اگر تصمیم بگیرید که در قیمت 40، 60 یا 80 دلار خارج شوید، چه میزان سود کسب کرده اید؟
مثالی برای متوسط هزینه دلاری
از جدول بالا، واضح است که استراتژی ورود سرمایه بصورت یکجا زمانی سودمند است که سرمایهگذار بهترین زمان را برای ورود به بازار تضخیص داده باشد. این بدان معناست که شما باید هم خرید و هم فروش را در زمان مناسب برگزینید. اجازه دهید این مثال متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟ را با نتایج بالقوه استراتژی متوسط هزینه دلاری مقایسه کنیم.
متوسط هزینه دلاری در بازار خرسی
از آنجا که سرمایهگذاری DCA یک برنامه خرید و فروش متداوم است، باید سرمایه 1000 دلاری خود را در برای ورود در چندین پله تقسیم کنید. به عنوان مثال، شما میتوانید یک برنامه برای خرید متوسط ارزها در طول چهار ماه داشته باشید. به عبارت دیگر، شما 250 دلار در هر ماه ورود میکنید. ممکن است قیمت به طور پیوسته کاهش یابد به طوری که در هر بازه زمانی از پیش تعیین شده، قیمتها 50، 35، 30 و 25 دلار باشد. در این مورد، تعداد 30.4 سهم بدست خواهید آورد. در صورت تارگتهای فروش با همان قیمتهای فروش در مثال قبل، این استراتژی چگونه بر سود شما تأثیر می گذارد؟
مثالی برای متوسط هزینه دلاری در بازار خرسی
پس مشاهده میکنید درصورتی که بازار ریزشی باشد و شما در 4 پله خرید کنید؛ درصورتی که اهداف شما ثابت باشد، سود شما 2.5 برابر خواهد بود. پس استراتژی متوسط هزینه دلاری در بازارهای ریزشی بسیار موثر و سودزا است.
متوسط هزینه دلاری در بازار گاوی
در حالی که متوسط هزینه دلاری یک استراتژی بسیار سودزا در بازار خرسی است، اما در بازار گاوی چندان موثر نیست. هنگامی که قیمت پلههای خرید شما به مرور افزایش مییابد، تعداد ارز خریداری شده کمتر از تعداد ارزی است که درحالت خرید با مبلغ یکجا، به سبد شما اضافه شده است. به عنوان مثال، میتوانید 1000 دلار را به طور مساوی در چهار پله تقسیم کنید و قیمت هر پله 50، 65، 70 و 80 دلار است. با این طرح خرید، شما تعداد 15.5 ارز به دست خواهید آورد. در جدول زیر بررسی میکنیم که در این حالت با فروش در همان سه قیمت مطرح شده در مثال قبل چقدر سود یا ضرر متقبل خواهید شد.
مثالی برای متوسط هزینه دلاری در بازار گاوی
از این نتایج متوجه خواهیم شد که با پلهای خرید کردن در یک روند صعودی، نهتنها سود انباشته در زمان تحقق تارگتها کاهش مییابد، بلکه درصورت تغییر روند باعث ضررهای هنگفتی میشود.
متوسط هزینه دلاری در بازار نوسانی ثابت
سناریوی سوم زمانی است که قیمت یک ارز تا حدودی در طول زمان ثابت باشد. در اینجا، تأثیر متوسط هزینه دلاری با خرید یکجا تقریبا یکسان است. به عنوان مثال، قیمت خرید یک ارز در چهار سررسید زمانی برابر 50، 55، 40 و 60 دلار باشد و هر بار 250 دلار وارد شود؛ در نهایت، شما در مجموع تعداد 18.9 عدد از آن ارز خواهید داشت که تقریبا با 20 عددی که درخرید یکجا داشتید یکسان خواهد بود.
آیا استراتژی DCA برای بازار رمزارزها نیز مناسب است؟
همانطور که حتماً متوجه شدهاید، استراتژی سرمایهگذاری متوسط هزینه دلاری برای هر حوزه سرمایهگذاری ناپایدار مناسب است. بنابراین، متوسط هزینه دلاری برای کریپتوها بسیار مهمتر نیز هست. این امر به این دلیل است که در مورد نوسانات، ارزهای رمزنگاری شده بسیار شدید هستند و پیشبینی احتمالی تغییرات قیمت به راحتی امکانپذیر نیست. به همین دلیل است که شما ممکن است نیاز به اتخاذ استراتژی متوسط هزینه دلاری برای منطقیسازی قیمت خرید و استفاده از افت بازار داشته باشید.
مزایای متوسط هزینه دلاری چیست؟
با توجه به مثالهای مطرحشده، میتوان گفت که سرمایهگذاری به روش DCA در ارزهای رمزنگاری شده در زمان افت قیمت، سودآوری سرمایهگذاری را افزایش میدهد. سایر مزایای این روش عبارتند از:
- این روش به در امان ماندن از خطرات ناشی از اشتباه در بازار کمک میکند.
- تصمیمات سرمایهگذاری مبتنی بر احساسات را حذف می کند.
- سود انباشته برای سرمایهگذاریهای بلند مدت چندبرابر خواهد شد.
معایب متوسط هزینه دلاری چیست؟
اشکال آشکار این روش افزایش کارمزد معاملات است. با توجه به اینکه این استراتژی مستلزم خریدهای متعدد است، هزینه کارمزد معاملات ممکن است به میزان قابل توجهی افزایش یابد. این کارمزد هنگام استفاده از خدمات صرافیهای کریپتویی برای مبادله ارزهای فیات به کریپتو بیشتر نیز خواهد شد. با این حال، بسته به سودآوری و مدت متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟ زمان سرمایه گذاری، ممکن است لزوماً تأثیر هزینههای اضافی ناشی از خریدهای دورهای را در مقابل خرید با مبلغ یکجا احساس نکنید. همچنین احتمال زیانهای احتمالی در نتیجه افزایش مداوم قیمت دارایی وجود دارد. هرچه قیمت خرید در طول زمان بیشتر باشد، تأثیر استراتژی متوسط هزینه دلاری بعنوان یک استراتژی سرمایهگذاری کمتر خواهد بود.
سخن آخر
متوسط هزینه دلاری یک استراتژی سرمایهگذاری قوی برای مبتدیان و سرمایهگذاران با تمایل کمتر به امور تکنیکال و فاندامنتال است. به ویژه هنگام سرمایهگذاری بلندمدت در یک بازار ناپایدار این استراتژی به شدت توصیه میشود. همانطور که در این مقاله توضیح داده شد، احتمال اشتباه در بازار کم است و خطرات ناشی از تصمیمات سرمایه گذاری مبتنی بر احساسات کاهش می یابد. توجه داشته باشید که استراتژی سرمایه گذاری DCA زمانی قوی تر می شود که قیمت دارایی های دیجیتال در حال کاهش است. این به این دلیل است که با هر خرید مکرر بیتکوین ، قیمت خرید شما را پایین می آورد.
میانگین هزینه دلار Dollar-Cost Averaging چیست؟
بازار ارزهای دیجیتال در چند سال اخیر اوج و فرودهای متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟ متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟ چشمگیری را تجربه کرده است. بسیاری از مردم در طول دوره صعودی سال 2017 برای سرمایه گذاری روی بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال عجله کردند و در نتیجه، صرفاً به دلیل فقدان یک استراتژی سرمایه گذاری کارآمد، مقادیر قابل توجهی پول را در بازار نزولی بعدی از دست دادند.
اگر در دنیای کریپتو مبتدی هستید، پیدا کردن استراتژی که موفقیت را تضمین کند ممکن است چالشی به نظر برسد. در واقع، هیچ استراتژی نمیتواند موفقیت را تضمین کند. با این حال، گزینهای وجود دارد که میتواند خطرات را به حداقل برساند و از دیدگاه بلندمدت سود ثابتی را برای شما به ارمغان بیاورد. هدف این مقاله کشف استراتژی معروف به میانگین هزینه دلار Dollar-Cost Averaging و ارائه نکاتی در مورد نحوه اجرای آن است.
میانگین هزینه دلار چیست؟
میانگین هزینه دلار یا به اختصار DCA یک تکنیک سرمایهگذاری است که به سرمایهگذاری مقدار معینی پول در افزایشهای کوچک در فواصل زمانی منظم کمک میکند. این استراتژی از تغییرات قیمت بازار در دورههای طولانی استفاده میکند. انتخاب لحظه مناسب چالش برانگیزترین کار برای معاملهگران و سرمایهگذاران تازه کار است.
تنوع سیگنالهای معاملاتی آنقدر گسترده است که گاهی اوقات انتخاب زمان سرمایهگذاری دشوار است. حتی معاملهگران با تجربه اغلب هنگام مطالعه بازار اشتباه میکنند. DCA به کاهش خطرات کمک میکند. از آنجایی که DCA شامل خرید منظم یک دارایی خاص برای ارزش دلار ثابت است، هدف اصلی آن کاهش تاثیر بازار بیثبات است که یک چالش کلیدی برای سرمایهگذاران کریپتو است.
این روش کمک میکند تا به جای سرمایهگذاری یکجا، میانگین قیمت را هنگام خرید هموار کنید. DCA چیز جدیدی نیست و مدتها قبل از اختراع ارزهای دیجیتال در بین سرمایهگذاران نهادی محبوب بوده است. این استراتژی توسط کسی جز وارن بافت، مدیر عامل برکشایر هاتاوی Berkshire Hathaway تایید نشده است، که آن را به کسانی که نمیتوانند زمان زیادی را صرف بررسی بازار و توسعه استراتژیهای معاملاتی خود کنند، توصیه کرده است. اگرچه هیچ استراتژی نمیتواند خطر را به طور کامل کاهش دهد، DCA هنوز میتواند تا حدودی آن را کاهش دهد. به خاطر داشته باشید که استراتژی به تنهایی نمیتواند سرمایهگذاری موفقی را فراهم کند، زیرا عوامل زیادی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند.
میانگینگیری دلار-هزینه چگونه کار میکند؟
برای اعمال استراتژی DCA، سرمایهگذار باید ابتدا در مورد میزان سرمایهگذاری و دارایی مورد نظر تصمیم بگیرد. از آنجایی که ما در مورد سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال صحبت میکنیم، ممکن است بیت کوین یا هر آلتکوین دیگری باشد. پس از تعیین قیمت هدف، باید مبلغ سرمایهگذاری را به قطعات مساوی تقسیم کرده و زمانی که بازار به سطح تعریف شده نزدیک شد، آنها را به طور منظم بفروشد.
معاملات DCA را میتوان به صورت دستی یا با کمک ابزارهای اتوماسیون خاص انجام داد. به عنوان مثال، رباتهای میانگین هزینه دلار که با صرافیهای ارزهای دیجیتال کار میکنند، میتوانند به طور قابل توجهی فرآیند را ساده کنند، زیرا به سرمایهگذاران کمک میکنند تا عملیات را خودکار کنند. چنین رباتهایی بدون در نظر گرفتن شرایط بازار، مانند حرکت بازار یا قیمت دارایی، خریدهای خودکار را انجام میدهند. این فرآیند به صورت تنظیم و فراموش کردن خودکار است. پایبندی به یک استراتژی DCA به کاهش میانگین قیمت خرید و کاهش تأثیر تصمیمات ناکارآمد کمک متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟ میکند. به عنوان مثال، ممکن است زمانی یک دارایی را خریداری کرده باشید که قیمت آن سر به فلک کشیده بود. بعداً، وقتی عقب نشینی کرد، ممکن است در طول دوره فروش بازار، ارزهای دیجیتال بیشتری را با قیمت پایینتری خریداری کنید، در حالی که سایر فعالان بازار حجم عظیمی از داراییها را در مدت کوتاهی به فروش میرسانند. خرید در زمانی که بازار افت می کند، امکان هموارسازی میانگین قیمت و کسب سود از سرمایهگذاری را ایجاد میکند، چیزی که امیدواریم ارزش آن در زمان افزایش یابد.
کارایی استراتژی
هنگامی که داراییهای متفاوت به کار میروند، نتایج میتواند متفاوت باشد. سرویس dcaBTC با کمک یک ماشین حساب سرمایهگذاری بیت کوین به سرمایهگذاران کمک میکند تا پارامترهای مختلف را کشف کنند تا بتوانند عملکرد خود را هنگام استفاده از DCA ببینند.
گرافیک بصری کمک میکند تا ببینیم آیا DCA استراتژی مناسبی برای سرمایهگذاری است یا خیر. برای ارزیابی کارایی سرمایهگذاری خود، روز شروع، میزان سرمایهگذاری و فاصله زمانی خریدهای تکراری را مشخص کنید. این ابزار خرید را به صورت مکرر در مدت زمان مشخص شده تسهیل میکند. ماشین حساب از قیمت تاریخی بیت کوین برای محاسبه سود یک کاربر استفاده میکند. پارامترهای پیشفرض ماشین حساب زمانی سود را نشان میدهند که شما – برای مثال – در سه سال گذشته هر هفته 10 دلار در بیتکوین سرمایهگذاری کرده باشید.
با استفاده از این مثال، سرمایهگذار باید 1570 دلار برای بیت کوین خرج کرده باشد. این مبلغ در زمان نگارش به 11782 دلار (650+%) تبدیل میشد. نمودار نه تنها میزان سود را محاسبه میکند، بلکه کارایی استراتژی اعمال شده در سایر داراییها را نیز مقایسه میکند. به عنوان مثال، همان استراتژی با طلا خیلی خوب کار نمیکند. فقط +16% بر میگشت.
dcabtc.com: نموداری از ارزش سرمایهگذاری در بیت کوین هنگام پیروی از استراتژی DCA
میانگین هزینه دلار در مقابل سایر گزینههای سرمایهگذاری
مطابق با سوابق تاریخی، بازارهای مالی در طول زمان تمایل به رشد دارند، که مزایای میانگینگیری هزینه دلار را توضیح میدهد. این روش سرمایهگذاری با روشهای دیگر متفاوت است، زیرا نیازی به حدس زدن قیمتهای بازار برای سرمایهگذاری در زمان مناسب ندارد. در عوض، متوسط کردن ارزش دلار تضمین میکند که سرمایهگذاران در فواصل زمانی منظم خرید میکنند و میتوانند با خرید خودکار داراییهای بیشتر با همان مقدار پول، از رکود بازار استفاده کنند.
میانگین ارزش دلار برخی از حدس و گمانها را از سرمایهگذاری حذف میکند و آن را به یک روال قابل پیش بینیتر تبدیل میکند. سرمایهگذاران همچنین میتوانند استراتژی «خرید و نگهداری» را انتخاب کنند، بدون اینکه قصد فروش داراییها را برای پیشبینی رشد ارزش آنها داشته باشند.
هدف این استراتژی ورود به بازار و ماندن در آن با وجود تمام نوسانات است. زمانی که این استراتژی به کار گرفته میشود، زمانبندی بازار یک عامل اساسی نیست. اگرچه به نظر میرسد استراتژی نگهداری آسانتر است، DCA میتواند گزینه موثرتری باشد. در پایان، سرمایهگذاریهایی که از استراتژی DCA پیروی میکنند و در فواصل زمانی منظم خرید میکنند، میتوانند در نهایت نسبت به کسی که همان مقدار را در یک مبلغ یکجا سرمایهگذاری کرده بیتکوین بیشتری داشته باشند.
هر دو به طور همزمان شروع به سرمایهگذاری کردند اما استراتژیهای مختلفی را به کار گرفتند. بسیاری از شرکتهای سرمایهگذاری راه حلهایی را برای تسهیل استفاده از استراتژی DCA ارائه میدهند. آنها اغلب به سرمایهگذاران اجازه میدهند تا برنامههای سرمایهگذاری خودکار ایجاد کنند که در آن سرمایهگذاران میتوانند مقدار دلار و تعداد دفعات سرمایهگذاری و یک حساب بانکی برای برداشت خودکار وجوه را مشخص کنند.
بنابراین، میانگینگیری ارزش دلار بهطور خودکار انجام میشود و اطمینان حاصل میکند که سرمایهگذار خرید برنامهریزیشده را فراموش نمیکند. همچنین به تسهیل برنامهریزی بودجه کمک میکند، زیرا همان مقدار دلار در فواصل زمانی منظم خریداری میشود.
مزایا و معایب میانگینگیری دلار-هزینه
استراتژی DCA یکی از بهترین گزینهها برای بازارهایی است که نوسانات بالایی دارند. این استراتژی برای برآوردن نیازهای سرمایهگذاران در چنین بازارهایی طراحی شده است و خطرات ناشی از خرید داراییها را در زمانی که قیمت آنها در حال افزایش است کاهش دهد.
مفهوم تقسیم یک سرمایهگذاری بزرگ به چند خرید کوچکتر توسط سرمایهگذارانی که نمیتوانند سرمایهگذاری را به صورت یکجا انجام دهند مورد استقبال قرار میگیرد. با این حال، منتقدان استدلال میکنند که استفاده از این استراتژی زمانی که بازار عملکرد خوبی داشته باشد، ضرر میآورد. به عنوان مثال، زمانی که بازار در روند صعودی است، معاملهگرانی که زودتر سرمایهگذاری میکنند، سود بیشتری به دست میآورند. بنابراین استراتژی مزایا و معایب خود را دارد که در زیر به طور کامل به آنها میپردازیم.
مزایای میانگینگیری دلار-هزینه
کاهش خطر
یک سرمایهگذار مجبور نیست بلافاصله مقدار قابل توجهی را در یک مبلغ یکجا سرمایهگذاری کند. در نتیجه، این استراتژی ریسک سرمایهگذاری متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟ در بالاترین قیمت را کاهش میدهد. همچنین بار تلاش برای زمانبندی بازار را کاهش میدهد. در یک بازار بیثبات ارزهای دیجیتال، ارزش دارایی میتواند چندین بار در یک دوره نسبتا کوتاه کاهش یابد.
یک راه حل خوب برای تازه کارها
همانطور که میدانیم، پیشبینی بازار ارزهای دیجیتال بسیار سخت است. در نتیجه، حتی معاملهگران با تجربه در هنگام پیشبینی حرکت داراییهای منتخب یا حتی کل بازار با مشکلاتی مواجه میشوند. کسانی که در کل دنیای سرمایهگذاری و تجارت تازه وارد هستند، اغلب مبالغ قابل توجهی از پول خود را از دست میدهند، زیرا استراتژی خاصی ندارند. با در نظر گرفتن این موضوع، رویکرد DCA یک استراتژی سرمایهگذاری بسیار مطمئنتر است، زیرا به جبران ریزشهای بزرگ بازار کمک میکند و برای سرمایهگذاران با هر سطحی از تخصص کار میکند.
امکان سرمایهگذاری با مبالغ کم
استراتژی DCA برای طیف وسیعتری از سرمایهگذاران مناسب است، زیرا نیازی به سرمایهگذاری اولیه قابل توجه نیست. این امر آن را برای کسانی که نمیتوانند سرمایه هنگفتی را به یکباره اختصاص دهند مقرون به صرفه میکند. همچنین، از آنجایی که سرمایهگذاران میتوانند در مورد یک دارایی شک داشته باشند و از سرمایهگذاری پس انداز خود در آن احساس ناراحتی کنند، از نظر روانی برای آنها راحتتر میشود که به طور منظم بخشهای کوچکی از دریافتیهای خود را سرمایهگذاری کنند.
زمان بیشتر برای تحقیق در مورد دارایی
کسانی که به دنبال سودهای سریع هستند ممکن است دست از سرمایهگذاری بردارند و با کاهش متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟ قیمت دارایی عصبانی شوند. درک این نکته مهم است که DCA طرحی برای ثروتمند شدن سریع نیست. این استراتژی بلندمدت است، زیرا هدف آن استفاده از رکود بازار بدون ریسک سرمایه است. سرمایهگذاران مبتدی میتوانند به راحتی با اپیزودهای منفی دلسرد شوند. بنابراین، استراتژی DCA میتواند یک راه حل عالی برای آنها باشد. این به آنها زمان میدهد تا تحقیقات عمیقتری انجام دهند، در حالی که بخشهای کوچکی از مبلغ ثابت را سرمایهگذاری میکنند.
فرصت خرید دارایی با تخفیف
وقتی کل مبلغی را که در دست دارید سرمایهگذاری نمیکنید، ممکن است مقداری پول نقد باقی بماند که میتوانید از آن برای خرید ارزهای دیجیتال بیشتر با کاهش قیمت استفاده کنید. به عنوان مثال، در نوامبر 2018، بیت کوین پس از اینکه برای چندین ماه متوالی با قیمت 6500 دلار معامله شد، به 3500 دلار سقوط کرد. از چنین دورههایی میتوان به عنوان فرصتی برای میانگین هزینه دلار استفاده کرد. با در نظر گرفتن یک افزایش سهموی بلافاصله پس از سقوط قیمت، پیروان استراتژی DCA میتوانند از مزایای آن بهره ببرند – به خصوص زمانی که قیمت سه ماه پس از سقوط به 14000 دلار افزایش یافت.
استرس کمتر
این جنبه گاهی نادیده گرفته میشود، اگرچه برای سلامت روانی فعالان بازار بسیار مهم است. کسانی که از استراتژی DCA استفاده میکنند، چندان نگران نوسانات قیمت نیستند، که به جلوگیری از اضطراب مداوم کمک میکند.
معایب میانگینگیری دلار-هزینه
هزینههای معاملاتی
معاملهگران باید برای انجام معاملات کارمزد بپردازند. پیروی از یک استراتژی DCA معمولاً هزینههای معاملاتی بیشتری را به همراه دارد. اما با در نظر گرفتن این واقعیت که این یک استراتژی بلندمدت است، عواید حاصل از آن باید بیش از هزینهها را پوشش دهد که امیدواریم نسبت به دستاوردهای آینده ناچیز باشد.
عدم امکان خرید در کف قیمت
یکی از ایرادات استراتژی DCA امکان از دست دادن سود قابل توجهی است که میتوانستید از سرمایهگذاری با مبلغ هنگفت در یک مرحله به دست آورید. با این حال، اگر میخواهید سود قابل توجهی از سرمایهگذاری داشته باشید، لازم است از زمانبندی مناسب برای چنین عملیاتی استفاده کنید.
زمان بیشتر برای بازدهی مورد نظر
زمان زیادی برای اجرای استراتژی لازم است. بسته به ساختار DCA سرمایهگذار، ممکن است از سه تا دوازده ماه طول بکشد تا هر نتیجه پایداری به دست آید.
عملکرد بدتر در یک بازار صعودی قوی
انتخاب استراتژی بستگی به وضعیت بازار دارد. استراتژی DCA ممکن است همیشه بهترین انتخاب نباشد. به عنوان مثال، ممکن است در آغاز بازار نزولی بلندمدت که ممکن است چند سال طول بکشد، زیانهایی را به همراه داشته باشد. اگر مطمئن هستید که بیت کوین در ابتدای یک چرخه صعودی است، ممکن است بهتر باشد مبلغ قابل توجهی را در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنید.
جمعبندی
استراتژی DCA یک انتخاب خوب برای سرمایهگذاران کم تجربه است که با احساسات هدایت میشوند و بنابراین ممکن است مستعد انتخابهای نادرست باشند. اگر به دنبال سودهای بلندمدت هستید و آماده هستید که برای یک دوره قابل توجه منتظر بمانید تا سرمایهگذاریهایتان به نتیجه برسد، این استراتژی دقیقاً برای شما مناسب است.
متوسط هزینههای دلاری (DCA)، یک استراتژی سرمایه گذاری است که در آن شما متعهد میشوید صرف نظر از قیمت یک دارایی، طبق یک زمانبندی منظم، یک مبلغ دلاری (یا ریالی) خاص را برای آن سرمایه متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟ گذاری کنید.
در این مطلب به توضیح این مفهوم میپردازیم.
متوسط هزینههای دلاری در معاملات سنتی چیست؟
طبق توضیحات Investopedia متوسط هزینههای دلاری یک استراتژی سرمایه گذاری است که در آن سرمایه گذار مبلغ کل سرمایه گذاری را که قرار است در فواصل زمانی مشخص برای یک دارایی خاص انجام شود، تقسیم بندی میکند تا تاثیر نوسان قیمتها بر متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟ خرید کلی را کاهش دهد.
اما این کار چه سودی دارد؟ آیا سرمایه گذاری یک مبلغ کلی به صورت یکجا به جای خرج کردن مبالغ کمتر به مرور زمان بهتر نیست؟
فرض کنیم که شما مایلید هر ماه صرف نظر از میزان ارزش سهام تسلا، هزار دلار برای سهام این شرکت سرمایه گذاری کنید.
وقتی قیمتها کمتر باشد سهام بیشتری خریداری میشود و با افزایش قیمتها سهام کمتری خریداری خواهد شد.
این روش باعث میشود که به صورت کلی سرمایه گذار به مرور زمان هزینه کمتری صرف خرید سهام مورد نظر کند.
برای مثال فرض کنید شخصی برای چهار ماه هر ماه هزار دلار سهام تسلا خریداری میکند. در ماه ژانویه ارزش هر سهام به 500 دلار کاهش پیدا میکند در نتیجه او 2 سهم خریداری میکند و مثلاً در ماههای فوریه، مارس و آوریل ارزش سهام 250 دلار است در نتیجه سرمایه گذار 4 سهم میخرد.
در مجموع این سرمایه گذار با 4 هزار دلار سرمایه گذاری 14 سهام خریداری کرده که میانگین قیمت آنها 285 دلار است. اگر او در ابتدا کل 4 هزار دلار را در ماه ژانویه سرمایه گذاری میکرد، میتوانست 8 سهم به ارزش هر سهم 500 دلار خریداری کند.
رباتهای کریپتو چه کمکی به استراتژی DCA میکنند
اگر با رباتهای TradeSanta معامله میکنید احتمالاً اطلاع دارید که در این پلتفرم دو نوع ربات DCA وجود که شامل رباتهای short و long هستند. هر دو ربات از روش میانگین گیری استفاده میکنند تا درآمد سرمایه گذاران را افزایش داده و خسارت را کاهش دهند.
در ادامه طرز کار این رباتها را بررسی میکنیم.
فرض کنید که شما یک ربات long ایجاد میکنید یعنی قصد خرید بیتکوین را دارید تا بعد آن را با قیمت بالاتر بفروشید. ارزش واقعی این کوین 10 هزار دلار است بنابراین میتوانید با این قیمت 1 کوین بخرید. همچنین شما سود هدف را 20 درصد تنظیم میکنید یعنی شما میخواهید برای بستن قرارداد با سود، قیمت این کوین به 12 هزار دلار برسد اما به جای افزایش قیمت، این کوین روندی نزولی را طی میکند و به 9 هزار، 8 هزار و سپس 6 هزار دلار میرسد.
سوال اینجاست که آیا سفارش شما اجرا میشود؟ مسلماً خیر چون قیمت هیچ وقت به 12 هزار دلار نرسیده است.
اما میتوانید با تنظیم سه سفارش اضافه (extra order) برای ربات، سود هدف خودتان را میانگین کنید و سرمایه گذاری را طی یک بازه زمانی طولانی تر انجام بدهید ولی باز هم به سود برسید.
در این مثال به محض کاهش قیمت به 9 هزار دلار، ربات سفارش خرید را اجرا میکند، مثلاً برای همان یک عدد بیتکوین.
اولین سفارش از سه سفارش اضافه به این صورت اجرا میشود. بعد از جمع کردن دو قیمت یعنی 10 هزار و 9 هزار دلار، ما 19 هزار دلار سرمایه گذاری کردیم یعنی سود هدف 20 درصدی ما 3800 دلار است.
بعد از اجرای اولین سفارش اضافه، ربات سعی میکند 2 بیتکوین را به قیمت 22800 دلار یا هر یک 11400 دلار بفروشد.
اما فرض کنید که قیمت بیتکوین کاهش پیدا میکند و هیچ کس تمایلی به خرید آن طبق قیمت سودآوری شما ندارد. وقتی قیمت بیتکوین به سطح 8 هزار دلار برسد، یک بیتکوین دیگر میخرید و حالا 27 هزار دلار سرمایه گذاری کردید در نتیجه حد سود مورد هدف شما 5400 دلار خواهد بود. پس ربات DCA سعی میکند هر سه کوین شما را با قیمت 32400 دلار یا هر کدام 10800 دلار بفروشد.
در مجموع استراتژی میانگین هزینههای دلاری با رباتهای کریپتو به این صورت کار میکند و به جای خرید سه بیتکوین به قیمت هر کدام 10 هزار دلار شما به طور میانگین برای هر بیتکوین 9 هزار دلار پرداخت کردید و به این ترتیب سود کردید.
به گفته John C. Bogle سرمایه گذار مشهور، استراتژی DCA در صورتی که پولتان را طی 4 چهار سال خرج کرده و هر 5 سال یکبار استراتژی خودتان را ارزیابی مجدد کنید، میتواند بهره وری خیلی خوبی داشته باشد.
اما در دنیای ارزهای دیجیتال هم میتوان از این استراتژی برای اتوماسیون فرایندهای معاملاتی استفاده کرد. البته توجه داشته باشید که این رباتها فقط قادر به پیاده سازی دانش و تجربیات شما هستند و ابزاری جادویی نیستند که بتوانند بدون صرف وقت و تلاش برای درک طرز کار استراتژی متوسط هزینههای دلاری، شما را به سود برسانند.
میانگین هزینه دلار (DCA) چیست؟
میانگینگیری هزینه دلار (DCA) یک استراتژی سرمایهگذاری است که در آن سرمایهگذار کل مبلغ سرمایهگذاری شده را بین خریدهای دورهای یک دارایی هدف تقسیم میکند تا تأثیر نوسان بر خرید کلی را کاهش دهد. خریدها بدون توجه به قیمت دارایی و در فواصل زمانی منظم انجام می شود.
در واقع، این استراتژی بسیاری از جزئیات تلاش برای زمانبندی بازار به منظور خرید سهام با بهترین قیمتها را حذف میکند. به طور متوسط هزینه دلار به عنوان طرح دلار ثابت نیز شناخته می شود.
میانگینگیری هزینه دلار به عمل سرمایهگذاری سیستماتیک مقادیر مساوی، بدون توجه به قیمت، در فواصل زمانی منظم اشاره دارد.
هدف از میانگینگیری هزینه دلار، کاهش تأثیر کلی نوسانات بر قیمت دارایی هدف است. از آنجایی که قیمت هر بار که یکی از سرمایهگذاریهای دورهای انجام میشود، احتمالاً تغییر میکند، سرمایهگذاری چندان در معرض نوسان نیست.
هدف از میانگینگیری هزینههای دلار، جلوگیری از اشتباه انجام یک سرمایهگذاری یکجا است .
درک میانگین هزینه دلار (DCA)
میانگینگیری هزینه دلار ابزاری است که سرمایهگذار میتواند از آن برای ایجاد پسانداز و ثروت در یک دوره طولانی استفاده کند. همچنین راهی برای یک سرمایه گذار برای خنثی کردن نوسانات کوتاه مدت در بازار سهام گسترده تر است. یک مثال برجسته از میانگینگیری هزینه دلار، استفاده از آن در طرحهای ۴۰۱(k) است که در آن خریدهای منظم بدون توجه به قیمت هر دارایی انجام میشود.
در طرح ۴۰۱(k)، یک کارمند می تواند مقدار از پیش تعیین شده حقوق خود را انتخاب کند که می خواهد در فهرستی از صندوق های سرمایه گذاری مشترک یا شاخص سرمایه گذاری کند. هنگامی که یک کارمند حقوق خود را دریافت می کند، مبلغی که کارمند برای مشارکت در ۴۰۱(k) انتخاب کرده است، سرمایه گذاری می شود.
میانگینگیری هزینههای دلاری نیز میتواند خارج از طرحهای ۴۰۱ (k) مانند حسابهای صندوق سرمایهگذاری مشترک یا شاخص استفاده شود. اگرچه این یکی از تکنیکهای اساسیتر است، اما میانگینگیری هزینههای دلاری هنوز یکی از بهترین استراتژیها برای سرمایهگذاران مبتدی است که به دنبال تجارت ETF هستند.
علاوه بر این، بسیاری از طرحهای سرمایهگذاری مجدد سود سهام به سرمایهگذاران این امکان را میدهند که با مشارکت منظم، میانگین هزینههای دلاری را بدست آورند.
مثالی در دنیای واقعی از میانگین هزینه دلار
جو در شرکت ABC کار می کند و یک طرح ۴۰۱ (k) دارد. او هر دو هفته یک چک ۱۰۰۰ دلاری دریافت می کند. جو تصمیم می گیرد ۱۰٪ یا ۱۰۰ دلار از حقوق خود را به برنامه کارفرمای خود اختصاص دهد. او انتخاب می کند که ۵۰٪ از تخصیص خود را در یک صندوق سرمایه گذاری بزرگ و ۵۰٪ در یک صندوق شاخص S&P 500 سرمایه گذاری کند.
در طول ده چک حقوق، جو مجموعاً ۵۰۰ دلار یا ۵۰ دلار در هفته سرمایه گذاری کرد. با این حال، به دلیل افزایش و کاهش قیمت صندوق طی چند هفته، میانگین قیمت جو به ۱۰٫۴۸ دلار رسید. میانگین بالاتر از خرید اولیه او بود، اما کمتر از بالاترین قیمت های صندوق بود. این به جو اجازه داد تا با افزایش و کاهش ارزش صندوق شاخص، از نوسانات بازار استفاده کند.
میانگین هزینه دلار چگونه کار می کند؟
توجه به این نکته مهم است که این مثال از استراتژی میانگینگیری هزینه دلار به خوبی کار میکند، زیرا نتایج فرضی صندوق شاخص S&P 500 در نهایت طی دوره زمانی مورد بحث افزایش یافت. میانگینگیری هزینههای دلاری عملکرد سرمایهگذاری را در طول زمان بهبود میبخشد، اما تنها در صورتی که قیمت سرمایهگذاری افزایش یابد. این استراتژی نمی تواند از سرمایه گذار در برابر خطر کاهش قیمت های بازار محافظت کند.
میانگین هزینه دلار چیست؟
میانگینگیری هزینه دلار رویکردی برای سرمایهگذاری است که شامل سرمایهگذاری دورهای مقدار معینی از پول بدون توجه به قیمت بازار اوراق بهادار خریداری شده است. اغلب با استراتژیهای سرمایهگذاری غیرفعال همراه است که در آن سرمایهگذار میخواهد زمانی را که باید برای مدیریت پرتفوی خود صرف کند، به حداقل برساند. اگرچه میانگینگیری هزینه دلاری را میتوان برای همه انواع اوراق بهادار اعمال کرد، اما بیشتر در رابطه با ابزارهای سرمایهگذاری تلفیقی مانند صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، صندوقهای شاخص و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) استفاده میشود.
چرا برخی از سرمایه گذاران از میانگین هزینه دلار استفاده می کنند؟
مزیت اصلی میانگینگیری هزینه دلار این است که اثرات روانشناسی سرمایهگذاران و زمانبندی بازار را بر پرتفوی آنها کاهش میدهد. سرمایهگذاران با متعهد شدن به رویکرد میانگینگیری هزینه دلار، از خطر اتخاذ تصمیمهای معکوس از روی طمع یا ترس اجتناب میکنند، مانند خرید بیشتر در هنگام افزایش قیمت یا فروش وحشتناک هنگام کاهش قیمتها. در عوض، میانگینگیری هزینههای دلاری، سرمایهگذاران را وادار میکند تا روی مشارکت مقدار مشخصی پول در هر دوره تمرکز کنند و در عین حال قیمت هر خرید جداگانه را نادیده بگیرند.
نمونه ای از میانگین هزینه دلار چیست؟
یک مثال از رویکرد میانگینگیری هزینه دلار، سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار در ماه در یک صندوق شاخص است که عملکرد یک شاخص بازار گسترده مانند S&P 500 را دنبال میکند. در برخی از ماهها، این شاخص قیمت بالایی خواهد داشت، به این معنی که سهام کمتری خواهد بود. با سرمایه گذاری ۵۰۰ دلاری خریداری شود. در ماه های دیگر، زمانی که شاخص پایین است، ۵۰۰ دلار تعداد بیشتری از سهام را خریداری می کند.
با این حال، در بلندمدت، سرمایهگذارانی که از استراتژی میانگینگیری هزینه دلار استفاده میکنند شرط میبندند که سادگی این متوسط هزینه دلاری (DCA) چیست؟ استراتژی، همراه با این واقعیت که آنها را از وسوسه خرید بالا و فروش پایین محافظت میکند، در نهایت به نتایج بهتری نسبت به تلاش برای تعیین زمان بازار در هر خرید.
استراتژی DCA در بازار ارزهای دیجیتال
تاکنون مقالات زیادی را در رابطه با شناخت بازار و پارامترهای تعیین کننده در حوزه ارز دیجیتال ارائه دادهایم. از بهرهوری در مورد نمودارها و الگوها، همچنین از برنامههای آینده این حوزه گفتهایم. واقعیت این است که علاوه بر شناخت موارد مذکور، در هر بازاری، روش سرمایه گذاری در رمز ارزها هم مهم است. در این مقاله تیم توکن باز قصد دارد به بررسی استراتژی DCA یا همان متوسط هزینه دلاری بپردازد که روشی کارآمد و منظم برای سرمایه گذاری اصولی می باشد. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
استراتژی DCA چیست؟
در تعریف استراتژی DCA یا متوسط هزینههای دلاری می توان اینگونه گفت که در واقع یکی از روش های امن تر سرمایه گذاری در بین دیگر روش ها می باشد. استراتژی ای است که برای سرمایه گذاری آن، کاربر متعهد میشود با چشم پوشی از قیمت یک اندوخته در طول زمان و روند صعودی یا نزولی اش، با توجه به یک زمانبندی مرتب و منظم، مبلغ ریالی (یا دلاری) مختص به آن را سرمایه گذاری کند تا در نهایت و با پایان زمان بندی خود به هدف تعیین شده اش برسد.
کاربرد DCA در بازار رمز ارزها
برای درک و فهم بهتر، کاربرد DCA را با مثال توضیح خواهیم داد:
تصور کنید برای یک سرمایه گذاری 12 هزار دلاری در پادشاه رمز ارزها یا همان BTC در طی مدت یک سال، میبایست هر ماه هزار دلار در این رمز ارز سرمایه گذاری کنید. باید بدانیم و واقف باشیم که مقدار و اندازه سرمایه گذاری هر ماه، بی اهمیت به روند حرکت قیمت بیت کوین در طول سال خواهد بود و این امر تغییر نخواهد کرد.
اما باید دانست که میزان ارز یا سهام متعلق به پایان این چرخه، تنها وابسته به عملکرد قیمت اندوخته یا دارایی خواهد بود. اگر قیمتها از نقطه قیمت اولیه دچار افت شوند، ارزهای بیشتری انباشته خواهند شد. این در صورتی است که در بالا رفتن روند و یا افزایش قیمت، ارز کمتری خریداری خواهد شد.
اگر از لحاظ تئوری، قصد بر ارزیابی و بررسی داشته باشیم، میانگین هزینه دلار به سرمایه گذاران این مجوز را خواهد داد تا با پرداخت میانگین هزینه کلی برای هر ارز، بازده را به حد و میزان تعادل برساند. بنابراین سرمایه گذاران متحمل فشارهای حاصله برای معین کردن زمان ورود به بازار نخواهند داشت.
تأثیر DCA در کاهش ریسک
همانطور که میدانیم استراتژی DCA یا متوسط هزینههای دلاری، تأثیرات نسبتاً مفیدی در کاهش ریسک دارد که عبارتاند از:
- حذف و از بین بردن استرس کاربران و کوشش و تلاش برای زمان بندی مطلوب در بازار رمز ارزها
- پایین آوردن خطر و ریسک سرمایه گذاری، زیرا در این استراتژی کاربر و یا سرمایه گذار تمامی وجوه خود را به طور همزمان در یک رمز ارز تمرکز و سرمایه گذاری نمیکند.
- بهره جویی از این استراتژی برای افراد تازه کار و مبتدی در بررسی و ارزیابی بازار میتواند ریسک سرمایه گذاری را کاهش دهد.
نکته: باید بدانیم که استراتژی DCA یا متوسط هزینههای دلاری خطرات و زیانهای سرمایهگذاری را دفع نمیکند بلکه صرفاً ریسک حاصله از آن را کاهش خواهد داد که محتملاً بازدهی خالص کمتری را در بر دارد.
DCA و ایده مطلوب آن در بازار ارزهای دیجیتال
آنچه در این استراتژی محرز میباشد و لازم است بدانیم، آن است که برعکس بازارهای سنتی بورس و اوراق بهادار، دنیای رمز ارزها پدیدهای نسبتاً نوین محسوب میشوند که قادرند نوسانهای سخت و شدیدی را در طول روند خود تجربه کنند. حتی برخی کارشناسان اکثر اوقات از پیش بینی و آینده نگری روند قیمت ارزهای رمز نگاری شده دوری میجویند.
اما میتوان اینگونه بیان کرد که استراتژی DCA قادر است مقدار بسیار چشم گیری از ریسک و خطرات مرتبط به بازار کریپتوکارنسی که تا حدودی بازارهای غیر قابل پیش بینی تلقی میشوند را کاهش دهد.
همچنین لازم است بدانیم که DCA زمان ریزش بازار ارزهای دیجیتال زیانها و ضررهای احتمالی را تا حد امکان محدود خواهد کرد. اما باید بدانیم که در هنگام پیشرفت این بازارها مانع و حائل بازده نیز خواهند شد. اما از آنجا که تعداد کثیری از سرمایه گذاران به هنگام وارد شدن به بازارهای ناپایدار، کم کردن تضرر خود را در اولویت قرار میدهند، پس میتوان گفت DCA یک استراتژی دارای اعتبار برای سرمایه گذاری در بازار ارزهای رمزنگاری محسوب میشود.
مزایا و معایب استراتژی DCA
استراتژی DCA نیز دارای مزایا و معایبی هستند که در ذیل به طور مختصر به شرح آنها میپردازیم.
دیدگاه شما