نحوه رسم و ساختار نمودارهای شمعی چگونه است؟
برای رسم نمودارهای شمعی از همان داده هایی که در رسم نمودار میله ای استاندارد به کار می رود یعنی قیمت های آغازین، بالایی، پایینی و پایانی (OHLC) استفاده می شود. با وجود استفاده از داده های یکسان، نمودارهای شمعی ظاهری جذاب تری را نسبت به سایر روش های رسم نمودار به نمایش می گذارند. به نظر می رسد که اطلاعات از صفحه کاغذ یا مانیتور کامپیوتر تراوش می کند. تحلیل کردن و تفسیر کردن اطلاعات در این نمودارها بسیار ساده صورت می پذیرد. شکل زیر یک نمودار قیمتی در دو حالت میله ای و نمودار شمعی را نشان می دهد.
نمودار قیمتی در دو حالت میله ای و نمودار شمعی
نمایش نمودار شمعی (سمت راست) در مقابل نمودار میله ای (سمت چپ)
ساختار شمع ها
در شمع ها قیمت های آغازین، بالایی، پایینی و پایانی نمایش داده شده است. بدون قیمت های آغازین ترسیم چنین نمودارهایی غیر ممکن است. قیمت آغازین و پایانی در نمودارهای شمعی از اهمیت خاصی برخوردار می باشد؛ چنانچه قیمت پایانی در بالای قیمت آغازین قرار گیرد، تشکیل یک شمع توخالی (به صورت سفید و در برخی نرم افزارها به رنگ آبی نمایش داده می شود) به نام «شمع صعودی » را می دهد و بالعکس چنانچه قیمت پایانی در پایین قیمت آغازین قرار گیرد یک شمع توپر (که به صورت سیاه و در برخی نرم افزارها به رنگ قرمز نمایش داده می شود) به نام «شمع نزولی » را تشکیل می دهد.
شمع صعودی به رنگ سفید و شمع نزولی به رنگ مشکی نمایش داده شده است
به بخش توخالی یا تو پر هر شمع، «بدنه یا بادی اصلی» ، گفته می شود که در واقع آموزش نمودارهاي شمعي محدوده بین قیمت های باز و بسته شدن (آغازین و پایانی) هر دوره زمانی را نمایش می دهد. خطوط باریک و بلند در پایین و بالای بدنه که دامنه های قیمت بالا پایین را نشان می دهند، «سایه ها» نام دارند که همچنین به دنباله ها و «فتیله ها» نیز معروف می باشند. قیمت بالا به وسیله بالاترین نقطه سایه بالایی و قیمت پایین به وسیله پایین ترین نقطه سایه پایینی نشان داده می شود .
نمایش پایین ترین و بالاترین قیمت به وسیله نقاط سایه بالا و پایین
در نوشته های ژاپنی، اسامی مختلفی برای این خطوط وجود دارد که نشان دهنده قیمت های بالایی و پایینی در طول روز می باشند و معمولا در تحلیل ها نیز از اهمیت زیادی برخوردار نیستند لیکن وضعیت شکل گیری بدنه شمع ها اشکال مختلفی را ایجاد می نماید که هر یک تفسیرهای مختلفی داشته و در تحلیل ها نیز بسیار اهمیت دارند.
به طور کلی ژاپنی ها بیشتر بر روی بدنه؛ فاصله نقطه آغازین و پایانی، شمع ها تاکید دارند در حالیکه در تحلیل تکنیکال غربی دامنه یک شمع، فاصله بین نقاط حداقل و حداکثر، از اهمیت بسزایی برخوردار است که در شکل زیر تفاوت بین بدنه و دامنه به تصویر کشیده شده است.
تفاوت بین دامنه و بدنه در نمودار شمعی
در تحلیل تکنیکال غربی زمانی که میله ای دارای دامنه بلندی باشد بدون توجه به نقاط آغازین و پایانی به عنوان یک میله طویل در نظر گرفته می شود لیکن ژاپنی ها زمانی شمعی را طویل محسوب می کنند که بدون توجه به دامنه، بدنه آن شمع بلند باشد. البته ژاپنی ها برای شمع هایی که دارای سایه های بلندی باشد اسامی ویژه ای دارند مانند همر، دوجی دراز پا.
با این ملاحظات ژاپنی ها نمودارهای شمعی مختلفی را بر اساس ارتباط بین قیمت های آغازین، بالایی، پایینی و پایانی تعریف کرده اند که درک این نمودارهای اولیه، سرآغاز تحلیل نمودارهای شمعی محسوب می شود. به طور کلی شمع های سفید، در جایی که قیمت پایانی بیشتر از قیمت آغازین است، فشار خرید (بازار صعودی را نشان می دهند و شمعهای سیاه، در جایی که قیمت پایانی از قیمت آغازین کمتر است، نشانگر فشار فروش بازار نزولی) می باشند که در مقاله چرا نقطه آغازین و پایانی بازار اهمیت دارد به تفصیل به آن ها می پردازیم.
منبع: کتاب مرجع کامل تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه نوشته دکتر علی محمدی
آموزش نمودارهاي شمعي
دیدگاه خود را بنویسید
اولش یکم سنگین بود چندبار تکرار کردم جا بیفته برام ولی اخرش از اینکه فهمیدم چ خبره حس خوبی پیدا کردم
تشکر میکنم عالی بود موفق باشید
یو اس جی
روبوفارکس
ارانته
آمارکتس
آلپاری
اچ وای سی ام
کوکوین
کوینکس
نوبیتکس
بینگ ایکس
اکسیر
والکس
«ایران آموزش نمودارهاي شمعي بروکر» به معاملهگران محترم کمک میکند بتوانند تواناییهای معاملاتی خود را ارتقا دهند و پس از بررسی و مقایسه انتخاب صحیحی در رابطه با سرمایهگذاری داشته باشند و بتوانند بستر مناسبی را برای معاملات خود انتخاب نمایند.
ما را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
معامله در بازارهای مالی دارای ریسک بسیار بالایی است. اکثر افراد در بازارهای مالی سرمایهی خود را از دست میدهند. مسئولیت سود و ضرر هرکس با خود اوست. ما هیچ صرافی یا بروکری را تأیید کامل نمیکنیم. تمامی کارگزاریها اشکالات و نواقصی دارند. مراقب سرمایهی خود باشید.
این وبسایت در راستای قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند.
سلب مسئولیت: کلیه مطالب، مقالات، آموزشها، تحلیلهای ارائه شده در وبسایت “ایران بروکر” متضمن هیچ پیشنهاد معاملاتیای نیست و صرفا جنبهی مطالعاتی و اطلاعرسانی دارد. این وبسایت نسبت به ضرر و زیان احتمالی افراد هیچگونه مسئولیتی را نمیپذیرد. افراد باید نسبت به ریسکهای ذاتی بازارهای مالی آگاهی داشته باشند و قبل از اقدام به هرگونه سرمایهگذاری مطمئن شوند که تجربه و دانش کافی را دارند. بیشتر بخوانید
© انتشار و کپیبرداری از مطالب سایت بدون ذکر منبع و لینکدهی ممنوع است. کلیه مطالب منتشر شده در وبسایت متعلق به “ایران بروکر” است.
نمودار شمعی ژاپنی(قسمت اول)
نحوه تحلیل و استفاده از نمودار شمعی ژاپنی پرداخته می شود.
38:22
نمودار شمعی ژاپنی(قسمت دوم)
6:35
آشنایی با الگوهای شمعی ژاپنی در فارکس
2:22
مداد شمعی رو مداد شمعی(کار خودم)
10:21
"آموزش رسم نمودار در سی شارپ درس 2: .
24:01
آموزش نمودار اسمیت قسمت اول
4:11
چگونه یک نمودار گیج در اکسل طراحی کنیم؟ .
1:15
رسم نمودار توابع کنکور (قسمت 1)
3:37
9- قسمت نمودار - آموزش SpeedTree Cinema - .
8:48
آموزش کامل فیزیک دوازدهم جامع - قسمت 21 : .
8:11
آموزش کامل فیزیک دوازدهم جامع - قسمت 22 : .
7:03
آموزش کامل فیزیک دوازدهم جامع - قسمت 23 : .
8:39
الگوهای شمعی (کندل استیک) که هر تحلیلگر تکنیکال باید بداند
الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را استیو نیسون در کتاب مشهور خود با نام الگوهای شمعی ژاپنی به جهان غرب معرفی کرد. این الگوها تا به امروز یکی از مهمترین روشهای تحلیل تکنیکال هستند. در این مطلب با بهترین الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک آشنا میشویم و کندلشناسی حرفهای را میآموزیم. کندلشناسی در ارز دیجیتال، بورس و سایر بازارها کاربرد دارد.
الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودار شمعی چیست؟
نمودار شمعی از رایجترین روشها برای نمایش حرکات قیمت در طول زمان است. در نمودارهای شمعی هر دورهی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) به صورت یک شمع (کندل) نمایش داده میشود. کندلها بر اساس سه ویژگی تفسیر میشوند:
- بدنه: بخش ضخیم نشاندهندهی محدوده باز و بسته شدن قیمت در دورهی معاملاتی
- فتیله یا سایه: خطوط نازک بالا و پایین شمع که بالاترین و پایینترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهند.
- رنگ شمع: جهت حرکت بازار را نشان میدهد. شمع سبز (توپر) نشاندهندهی افزایش قیمت در دورهی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز (توخالی) نزولی بودن قیمت را نشان میدهد.
الگوهای شمعی (Candlestick Patterns)
کندلها با حرکتهای بالا و پایین قیمت تشکیل میشوند. یک تحلیلگر کارکشته، پشت هر کندل داستانی از نبرد عرضه و تقاضا میبیند. هر کندل به تنهایی یا در کنار کندلهای دیگر الگوهایی را تشکیل میدهند که ماهیت روانشناسی بازار را آشکار میکند. به این الگوها، الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک میگویند.
بسیاری به درستی معتقدند که کندلها اساس تحلیل تکنیکال و روشی بدون واسطه برای تحلیل بازار هستند. این الگوهای شمعی به سه نوع تقسیم میشوند که در ادامه مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای شمعی صعودی
الگوهای شمعی صعودی هشداری برای تغییر روند از نزولی به صعودی هستند. در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشوند، پس در محدودههای حمایتی بازار در جستجوی آنها باشید. خوشبینی معاملهگران نسبت به صعود قیمت دلیل شکلگیری این الگوهاست. در این بخش انواع کندل و الگوهای کندلی صعودی را بررسی میکنیم.
الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش یا هامر از بدنهای کوتاه با سایهای بلند در پایین تشکیل میشود. این الگو شبیه به یک چکش است و در انتهای یک روند نزولی یافت می شود. هر چقدر سایهی پایین بلندتر باشد الگو معتبرتر است.
الگوی چکش نشان میدهد که اگرچه فشار فروش در طول روز وجود دارد، اما به دلیل وجود خریداران قوی در انتهای بازار دوباره قیمت بالا میرود. چکش میتواند سبز و یا قرمز باشد اما چکش سبز قدرتمند است.
نمودار الگوی شمعی چکش هامر hammer
الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
همانند چکش، الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس نیز یک الگوی صعودی است. این الگو شامل بدنهای کوتاه و سایهی بلند در بالا است.
چکش معکوس را به این شکل تفسیر میکنیم. در طول بازار قیمت افزایش یافته اما با ظهور خریداران کاهش قیمت کمتری میبینیم. چکش برعکس نشان از صعود قریب الوقوع بازار دارد. کندل این الگو میتواند صعودی و یا نزولی باشد البته چکش برعکس سبز قویتر است.
چارت الگوی شمعی چکش معکوس inverted hammer
الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)
الگوی اینگالف یا پوشای صعودی شامل دو کندل است. اولین کند یک کندل قرمز کوتاه است و کندل دوم کندل سبز بلند است که کاملا کندل اول را میپوشاند.
اگر چه کندل دوم پایینتر از کندل اول باز میشود اما خریداران چنان قدرتمند هستند که در نهایت بالاتر از کندل اول بسته میشود. الگوی پوشای صعودی نشان از برتری آشکار خریداران دارد.
چارت الگوی پوشای صعودی
الگوی خط پیرسینگ (Piercing Line)
خط پیرسینگ یا الگوی نفوذی نیز یک الگوی دو کندلی است که از یک شمع قرمز بلند و یک شمع سبز بلند تشکیل میشود. فاصله قابل توجهی بین قیمت بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع دوم وجود دارد. اما کندل دوم بیش از نیمی از کندل اول را پوشش میدهد.
در الگوی پیرسینگ با اینکه قیمت پایینتر باز میشود اما با افزایش تقاضا قیمت رشد قابل توجهی میکند. رشد قیمت در کندل دوم نمایانگر افزایش قدرت خریداران و شروع روند صعودی است.
چارت الگوی خط پیرسینگ
ستارهی صبحگاهی (Morning Star)
کندل ستارهی صبحگاهی یکی دیگر از الگوهای شمعی صعودی است. این الگو همچون نور امیدی در روند تیرهی نزولی است به همین دلیل آن را ستاره صبحگاهی مینامیم. این الگو شامل سه کندل است. یک شمع قرمز بلند، سپس یک شمع با بدنهی کوتاه و در نهایت یک شمع سبز بلند.
شمع با بدنهی کوتاه را دوجی کند هم میگوییم. بهتر است بدنهی دوجی با دو شمع بلند همپوشانی نداشته باشد. این الگو نشان میدهد فشار فروش در روز دوم کاهش مییابد و سپس در روز سوم بازار صعودی میشود. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد و بخش بیشتری از کندل اول را بپوشاند الگو قویتر است.
چارت الگوی ستاره صبحگاهی
سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید یک الگوی سه کندلی است. این الگو شامل سه کندل سبز پی در پی با سایههای کوتاه است. هر کندل بالاتر از کندل قبل باز میشود.
سه سرباز سفید یک الگوی صعودی بسیار پرقدرت است. تشکیل سه شمع صعودی پس از یک آموزش نمودارهاي شمعي روند نزولی نشان از افزایش مداوم قدرت خریداران دارد.
چارت الگوی سه سرباز سفید
الگوهای شمعی نزولی
الگوهای شمعی نزولی پس از یک روند صعودی مشاهده میشوند. آنها هشداری برای پایان روند صعودی هستند پس در محدودههای مقاومتی مشاهده میشوند. بدبینی نسبت به ادامهی صعودی باعث میشود که معاملهگران موقعیتهای معاملاتی خود را ببندند و این الگوها تشکیل شوند. در ادامه با انواع کندلهای نزولی آشنا خواهید شد.
الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی «مرد به دار آویخته» یا مرد دارآویز معادل یک چکش است اما در ابتدای روند نزولی شکل میگیرد. کندل در این الگو دارای بدنهای کوتاه با سایهی پایینی بلند است.
هر چند در انتهای بازار قیمت افزایش یافته باشد. اما این الگو نشان میدهد که در طول روز فشار فروش زیادی ایجاد شده است. فشار فروش نشانهای از ظهور فروشندگان قوی است. در الگوی مرد به دار آویخته ممکن است کندل را به رنگ سبز و یا قرمز ببینیم. اما کندل قرمز معتبرتر است.
چارت الگوی مرد به دار آویخته
ستارهی دنبالهدار یا ستارهی ثاقب (Shooting Star)
الگوی ستارهی ثاقب یا دنبالهدار بسیار شبیه الگوی چکش برعکس است اما در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. ستارهی ثاقب دارای بدنهای کوتاه و سایهی بالایی بلند است.
قیمت آموزش نمودارهاي شمعي در طول روز افزایش مییابد اما در انتهای بازار با افزایش فشار فروش قیمت دوباره کاهش مییابد. کندل این الگو شبیه یک شهاب سنگ یا ستارهی دنباله دار است.
چارت الگوی ستاره دنباله دار
پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
اینگالف نزولی یا پوشای نزولی به عنوان یک الگوی قدرتمند بازگشتی در انتهای یک روند صعودی ظاهر میشود. یک الگو دو کندلی است. در الگوی اینگالف نزولی یک کندل سبز کوچک که توسط یک کندل قرمز رنگ بزرگ پوشش داده شده مشاهده میکنیم.آموزش نمودارهاي شمعي
علت وجود الگوی پوشای نزولی ایناست که قدرت خرید در روز دوم کاهش مییابد. پس شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل دوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.
چارت الگوی پوشای نزولی
ستارهی شامگاهی یا ستارهی عصرگاهی (Evening star)
الگوی شمعی ستارهی عصرگاهی همانند ستارهی صبحگاهی یک الگوی سه کندلی است. این الگو نیز در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. در الگوهی ستارهی عصرگاهی یک کندل کوتاه دوجی میبینیم که بین دو کندل بزرگ سبز و قرمز قرار گرفته است.
علت پیدا شدن الگوی ستاره عصرگاهی هم اینست که قدرت خرید در روز دوم کاهش یافته و در روز سوم شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.
چارت الگوی ستاره شامگاهی یا ستاره عصرگاهی
سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
الگوی شمعی سه کلاغ سیاه شامل سه کندل متوالی و قرمز بلند با سایههای کوتاه است. باید دقت کنید که قیمتهای بسته شدن هر روز پایینتر از کندل قبلی باشد.
معاملهگران این الگو را آغاز یک روند نزولی میدانند، زیرا فروشندگان در سه روز معاملاتی متوالی از خریداران قویتر ظاهر شدهاند.
چارت الگوی سه کلاغ سیاه
ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
الگوی شمعی ابر سیاه، هشداری برای آغاز حرکت نزولی است. این الگو همچون ابری تیره پس از خوشبینی روز معاملاتی قبل است. ابر سیاه از دو کندل سبز و قرمز تشکیل میگردد. کندل قرمز دوم در بالای کندل اول باز میشود. اما نقطهی بسته شدن آن حداقل نیمی از کندل اول را پوشش میدهد.
کندل دوم در الگوی ابر سیاه نشاندهندهی افزایش فروشندگان است. هر چقدر کندل قرمز سایهی کوتاهتری داشته باشد الگوی ابر سیاه معتبرتر است.
چارت الگوی ابر سیاه
الگوهای شمعی ادامهدهنده
الگوهای شمعی ادامهدهنده نشانهی ادامهی روند فعلی هستند. با استفاده از این الگوها نقاط استراحت قیمت در روندهای بلندمدت شناسایی میشوند. با دیدن الگوهای ادامهدهنده نباید وارد معامله شد یا اگر معاملهی باز داریم باید آن را نگه داریم. تعداد این الگوها کمتر از الگوهای بازگشتی است.
دوجی (Doji)
این الگوی شمعی با کندلی روبرو هستیم که قیمت باز و بسته شدن آن بسیار بههم نزدیک و یا برابر است. شکل این الگو شبیه صلیب یا علامت بعلاوه است. سایههای دوجی ممکن است طولها متفاوتی داشته باشند.
در طول بازار قیمت افزایش و یا کاهش مییابد اما در انتهای بازار این نبرد حاصلی ندارد. الگوی دوجی به تنهایی یک سیگنال خنثی است، اما در الگوهای معکوس سه کندلی مانند ستارهی صبحگاهی و عصرگاهی مشاهده میشود.
چارت الگوی دوجی
اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
اسپینینگ تاپ یا فرفره، کندلهایی با بدنهی کوتاه و سایههای بلند و هماندازه هستند. این الگو نمایانگر بلاتکلیفی در بازار است.
در الگوی فرفره خریداران قیمت را بالا میبرند، در حالی که فروشندگان دوباره آن را پایین میآورند. فرفرهها به عنوان دورههای تثبیت و یا استراحت در روند بلندمدت صعودی و نزولی تفسیر میشوند. این الگو به صورت خوشبینانه تفسیر میشود.
چار ت الگوی اسپینینگ تاپ
الگوی سهگانهی صعودی و سه گانه نزولی (Rising & Falling Three Method)
الگوی سهگانه صعودی و نزولی، یک الگوی ادامهدهنده است و برای تایید روند فعلی استفاده می شود. این الگو از یک کندل بزرگ و سه کندل کوچک متوالی تشکیل میشود. در روند صعودی ابتدا یک کندل سبز و سپس یه کندل کوچک قرمز ظاهر میشود. در روند نزولی نیز یک کندل بزرگ قرمز و پس از آن سه کندل کوچک سبز مشاهده میشود.
تفاوت الگوی سهگانه با سرباز سفید و کلاغ سیاه در این است که کندلهای کوچک همگی در محدودهی کندل بزرگ قرار دارند. شکسته نشدن محدودهی کندل اول پس از سه دورهی معاملاتی به معنای ناتوانی بازار در تغییر جهت روند است.
چارت الگوی سه گانه صعودی و نزولی
الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک چقدر معتبرند؟
الگوهای شمعی به یک اندازه معتبر نیستید. صندوقها و معاملهگران با پولهای درشت از این الگوها برای فریب معاملهگران خرد استفاده میکنند. با این حال باز هم برخی از این الگوها بسیار موثر هستند بخصوص در سبکهای تحلیلی با چارت خام مانند پرایش اکشن.
بهتر است الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را با روشهای دیگر ترکیب کنید. ترکیب الگوهای شمعی و اندیکاتورهایی مانند RSI در بازار بورس و بازارهای جهانی بسیار محبوب است و خطای نسبتا کمی دارد.آموزش نمودارهاي شمعي
سوالات متداول الگوهای شمعی
هر کندل در نمودار شمعی از دو سه بخش بدنهی کندل، سایهی بالایی و سایهی پایین تشکیل شده است.
سایه کندل خطوط نازکی در بالا و پایین بدنه کندل هستند که نشان دهنده بالاترین قیمت و پایینترین قیمت در بازه زمانی آن کندل هم میباشند.
بدنه کندل بخش ضخیم کندل است. این بخش محدوده بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل در آن بازه زمانی را مشخص میکند.
رنگ کندل، جهت حرکت بازار را نشان میدهد. شمع سبز نشاندهندهی افزایش قیمت در دورهی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز نزولی بودن قیمت را نشان میدهد.
کندل استیک یا نمودار شمعی چیست و چه کاربردی دارد؟
به علم بررسی نمودارهای قیمتی و پیش بینی حرکت بازارها توسط انواع نمودار را علم تحلیل تکنیکال میگویند که این علم را به صورت کلی میتوان به سه روش ذیل توضیح داد:
- تحلیل نوسانهای گذشته قیمت با انگیزه پیش بینی تغییرات آینده قیمت
- تحلیل مبتنی بر رفتارهای بازار آموزش نمودارهاي شمعي از طریق مطالعه نمودار قیمت، میانگین متحرک قیمتها، حجم معاملات، حجم معاملات باز، شکل گیری الگوها و سایر شاخصهای تکنیکال
- روشی برای پیش بینی قیمت کالاها بر اساس الگوی تغییرات قیمت و تغییرات حجم معاملات بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار
کندل استیک (نمودار شمعی)
برای پیش بینی آینده هر سهم به تحلیل نمودارهای قیمتی نیاز است که این کار با استفاده از نمودارها صورت میپذیرد. تجزیه و تحلیل هر نمودار با استفاده از روشهای مختلفی انجام میشود. در این مقاله ابتدا روشهای نمایش نمودارهای قیمتی معرفی و مقایسه شده و سپس در رابطه با شیوه نمایش کندل استیک (شمعی) صحبت میشود.
روش های نمایش قیمتی
۱-روش میله ای (OHLC)
این سیستم از چهار قسمت قیمت آغازین (Open)، بیشترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن سهم صورت میگیرد (High)، کمترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن سهم صورت میگیرد (Low)، قیمت بسته شدن یا پایانی (Close) تشکیل شده است. در این نوع نمایش اطلاعات معاملات (اعم از روزانه – هفتگی – ماهانه -سالانه) بصورت یک میله نمایش داده میشود. هر میله نمایانگر معاملات آن روز، هفته یا ماه سهام است که به در ادامه به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد. هر میله نشان دهنده اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی است بدینگونه که خط راست میله بیانگر قیمت باز شدن (open) و خط سمت چپ بیانگر (close) میباشد. بیشترین قیمت معامله شده در بالای میله و کمترین آن در پایین میله قرار میگیرد. بطورکلی هرگاه قیمت آغازین از قیمت پایانی (بسته شدن) پایینتر باشد معاملات آن روز مثبت (صعودی) و هرگاه قیمت آغازین از قیمت پایانی بالاتر باشد معاملات آن روز منفی (نزولی) خواهد بود. شکل زیر نشان دهنده مشخصات یک میله است.
در شکل بعدی میله نزولی و صعودی به تصویر کشیده شده است.
نمونه یک سیستم میلهای:
یکی از معایب سیستمهای میلهای عدم توانایی در نشان دادن الگوهای قیمتی است.
۲- نمایش خطی
در این سیستم تنها قیمتهای بسته شدن (پایانی) در هر بازه معاملاتی استفاده میشود بطوری که سایر اطلاعات آن بازده معاملاتی بی اهمیت بوده و کاربردی در این سیستم ندارد. نمونه یک سیستم خطی به شرح زیر است:
همانگونه که اشاره شد این سیستم نمای خوبی از اطلاعات بازه معاملاتی در اختیار تحلیل گران قرار نمیدهد. اما کاربرد مهم این سیستم، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی است.
۳- سیستم نمایش شمعی (کندل استیک)
این سیستم نمایش اولین بار توسط ژاپنیها مورد استفاده قرار گرفت و چون شکل استفاده شده شبیه شمع (candle) بود
به آن کندل استیک نیز گفته میشود. این روش دقیقا از همان اطلاعات سیستم میلهای بهره می-برد. در نمایش میلهای نیز همه میلهها با هم برابر نیستند. در سیستم کندلی (شمعی) برخلاف سیستم میلهای ک مشخصه دیگری اضافه شده که به آن بدنه (body) میگویند. body به فاصله میان قیمت آغازین و قیمت پایانی گفته میشود که به صورت یک مستطیل در این بازه است. در صورتی که قیمت باز شدن از قیمت بسته شدن بزرگتر باشد به آن کندل صعودی (مثبت)، در صورتی که قیمت پایانی از قیمت آغازین کمتر باشد به آن کندل نزولی یا منفی میگویند. ضعف نمودار خطی در نمایش نقاط ورود و خروج و عدم توانایی نمودار میلهای در نشان دادن وضعیت واقعی بازار منجر شد تا ماهیت بصری این دسته از نمودارها بسیار مورد توجه قرار بگیرد. هر یک از شمعها نام خاصی دارند که شناخته شدهترین آنها بصورت زیر است:
انواع آرایش شمعها منجر شده تا در گروهبندیهای مختلفی قرار بگیرند. الگوهای بولیش صعودی و الگوهای بیریش نزولی از یک، دو یا سه شمع در انتهای روند صعودی یا نزولی تشکیل شدهاند که منجر به چرخش مسیر سهم در خلاف جهت موجود میشوند.
در ادامه به بررسی مثالهایی از هر الگو پرداخته خواهد شد:
۱- الگوهایی با یک شمع
پر واضح است که نمودار مربوطه چنان قوی است که حتی در یک واحد زمانی میتواند روند الگو را تغییر دهد. الگوی «چکش» و «مرد آویزان» دو نوع مثبت و منفی در نمونه هستند. در صورتی که بدنه چکش سبز باشد صعود اندکی قطعیتر و اگر بدنه دارآویز قرمز باشد نزول اندکی قطعیتر میشود. این الگو یک بدنه اصلی کوچک اما سایههای پایینی بلند دارد. طول سایه پایینی تقریبا دو برابر بدنه است. ظهور الگوی مرد آویزان بعد از یک روند صعودی، اعلام خطری برای شروع یک روند نزولی (یا اصلاح در یک روند صعودی) است و ظهور الگوی چکش بعد از یک روند نزولی، احتمالی شروع روند صعودی را قویتر میکند.
۲- الگوهایی با دو شمع
الگوهای مختلفی در این دسته قرار دارند که از جمله آنها میتوان به الگوی «پوشای صعودی»، که در روندی کاهشی تشکیل شده، و «پوشای نزولی»، که در روندی افزایشی تشکیل میشود، اشاره کرد. این الگوها از دو شمع متوالی با رنگهای متضاد بدست میآیند بدین شکل که اگر دو کندل پشت سر هم با رنگهای متفاوت قرار بگیرند و کندل دوم، کندل اول را بپوشاند چرخشی در روند جاری ایجاد شده و شروع روند جدید یا اصلاح در روند موجود رقم میخورد.
۳- الگوهایی با سه شمع
الگوی «ستاره صبحگاهی» و «ستاره شامگاهی» از معروفترین الگوها در این دستهبندی به شمار میروند. ستاره صبحگاهی نشاندهنده صعود قیمت بوده و به معنی برتری یافتن فشار خرید به بازار است. کندل با بدنه سیاه به معنای بازار نزولی است اما کندل کوچک بعدی بدین معناست که فروشندگان توانایی پایین آوردن قیمت را ندارند و در نهایت در کندل سفید سوم، پیروزی خریداران نشان از چیرگی آنها در بازار میدهد.
ستاره شامگاهی نیز در موقعیتی عکس ستاره صبحگاهی، در انتهای یک روند صعودی رخ میدهد و پایان یک روند مثبت یا شروع اصلاح در یک روند مثبت را اعلام میکند.
نکته حائز اهمیت آن است که هر یک از این الگوها اگرچه بسیار ارزشمند میباشند اما به تنهایی اعتبار کافی برای تکیه به آنها وجود ندارد. در واقع، الگوهای شمعی در محدودههای حساس روندها، کانالها، الگوهای کلاسیک و … میتوانند به کمک تحلیلگر آمده و فرآیند تحلیل را آسانتر کنند. بنابراین اگرچه شناخت الگوهای شمعی و بکارگیری آنها اهمیت بسزایی دارد اما تحلیل سهم و مشخص نمودن نقطه ورود و خروج، مستلزم شناخت کافی از سایر ابزارهای تحلیل کاربردی میباشد.
دیدگاه شما