استراتژی هجینگ در بازار سهام
منظور از هجينگ داشتن يک موقعيت معاملاتي در بازار آتي ها برخلاف موقعيت معامله گر در بازار نقدي است و هدف حضور او در بازار آتي ها کاهش يا محدود نمودن ريسکهايي است که ناشي از تغييرات قيمت بوجود مي آيد.
عمل هجينگ يک فرايند دو پايه اي است يعني اينکه:
1) اگر يک هج کننده قصد خريد کالايي را در بازار نقدي به تاريخ آينده داشته باشد او با ورود خود در قرارداد آتي ها ريسک قيمت خريد خود را کاهش داده يا محدود مي نمايد.
2) اگر شخص هج کننده قصد فروش کالايي را در بازار نقدي براي آينده داشته باشد او هم اکنون قرارداد آتي را مي فروشد و در اين هنگام با فروش قراردادآتي ها ريسک قيمت فروش خود را کاهش داده يا محدود نموده است.
هدف از استراتژي بکارگيري هجينگ چيست؟
1) جلوگيري و مصونيت در مقابل رشد هزينه مواد اوليه
2) جايگزين نمودن موجودي انبار با قيمت کمتر
3) حمايت از فروش محصولات توليدي بدون پشتوانه در آينده
لذا عمل هجينگ به منظور ايستادن و مقاومت در برابر افزايش قيمت در بازار نقدي يک کالايي که اخيراً به يک قيمت مشخصي فروخته شده ولي هنوز مانند آن کالا خريداري نشده است. فروش يک کالا به صورت قيمت توافقي فعلي بين صادر کنندگان و واردکنندگان و تحويل آن در آينده عملي رايج است. اگر کالايي را هنوز در اختيار نداشته باشيم تحويل آن کالا در آينده بصورت عادي ضمانت اجرايي ندارد. ولي همين عمل مي تواند در بورس اتفاق افتاده و تجار و واسطه ها تعهد رسمي مبني بر تحويل مواد اوليه يا کالاي ساخته شده براي تاريخ آينده با قيمت توافقي امروز را به طرف معامله خود بدهند حتي اگر کالايي را در حال حاضر در اختيار نداشته باشند.
براي مثال کارخانه فولاد مبارکه تصميم به فروش ورق گرم براي تحويل چندماه بعد دارد ولي فعلاً مواد اوليه به اندازه کافي براي توليد ورق گرم ندارد و نيز نمي داند قيمت مواد اوليه براي او در آينده چقدر تمام خواهد شد.
فولاد مبارکه براي اطمينان و رهايي از افزايش قيمت مي تواند به بورس فلزات مراجعه نموده و به ميزاني که نياز دارد قراردادهاي آتي خريداري نموده و قيمت فروش ورق گرم آينده خود را به قيمت مورد نظرش تضمين نمايد. هم اکنون فولاد مبارکه قيمت مواد اوليه را مي داند و با افزودن هزينه هاي توليد و غيره قيمت ورق گرم را مي تواند محاسبه نمايد.
چنانچه فولاد مبارکه بدون خريد قراردادهاي آتي در بورس به دنبال خريد مواد اوليه برود بخاطر افزايش قيمت مواد اوليه آسيب پذير خواهد شد ولي با معامله قرارداد آتي ها به ميزان نياز خود در بورس در واقع اثر افزايش قيمت مواد اوليه و هزينه هاي خريد را کاهش مي دهد.
استراتژی هجینگ در بازار سهام
در بازار فارکس اسامی برخی افراد فراموش نشدنی است،بخشی از آموزش فارکس آشنایی با این افراد است.اینکه چه کرده اند و چگونه توانسته اند نام خود رادر این بازار ماندگار کنند.خواندن زندگی نامه و آشنایی با بزرگان مارکت بخشی مهمی از آموزش بورس است که ما را با شیوه رفتاری این افراد آشنا می سازد.
نسیم نیکولاس طالب یکی از متفکران بدیع عصر مدرن است. او لیاقت تمام توجهی که به او معطوف شده است را استراتژی هجینگ در بازار سهام دارد، چرا که او با کارهایی که هیچکس انجام نداده یا جسارت آن را نداشته، پول زیادی بدست آورده است.
این نخبه مغرور دوستداشتنی به سال ۱۹۶۰ میلادی در شهر أمیون واقع در لبنان متولد شد. پدر او نجیب طالب، سرطانشناس و محقق انسانشناسی و مادرش مینِروا گوسن است. خانواده او از ثروتمندان و معتقدان تاثیرگذار ارتدکس یونانی بودند، استراتژی هجینگ در بازار سهام یعنی یک اقلیت مذهبی در کشوری مملو از اقلیتهای مذهبی. پدربزرگ و پدرِ پدربزرگ او معاون نخستوزیر بودند و پدرِ پدرِ پدرِ پدرِ پدربزرگ او فرماندار جبل لبنان عثمانی بود.
طالب مدارک علمی مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه پاریس دریافت کرده است. همچنین در رشتههای MBA از مدرسه وارتون دانشگاه پنسیلوانیا و دکتری مدیریت (با موضوع رساله ریاضیات قیمتگذاری قراردادهای مالی) از دانشگاه پاریس (دوفین) و تحت راهنمایی و نظارت هِلیِت گِمان نیز فارغالتحصیل شده است.
او کار خود را با معاملهگری آغاز کرد، به عنوان تحلیلگر کمی مشغول به کار شد و شرکت سرمایهگذاری خود را راهاندازی نمود. اما هر چه بیشتر به مطالعه آمار میپرداخت، بیشتر متقاعد میشد که تمام سیستم مالی مانند یک بشکه دینامیت است که هر لحظه آماده انفجار است.
او با انتشار کتابهایی مانند فریبخورده تصادفات و قوی سیاه که دیدگاههای رایج درباره مدلهای مالی را به چالش کشید و بواسطه مبنای ریاضی آماری این کتابها، به شهرت رسید.
نسیم طالب در دهه ۱۹۸۰ به عنوان یک بازارگردان مشغول به کار شد، یعنی بیشتر درآمد خود استراتژی هجینگ در بازار سهام استراتژی هجینگ در بازار سهام را از طریق پشتیبانی جریان مشتریها بدست میآورد. به این طریق که یک دارایی (اعم از سهام یا کالا) را با قیمتی کمی بیشتر از قیمت خریداری شده به فروش میرساند.
نسیم معاملهگر سودآوری بود و عملکرد خوبی داشت، اما بهترین معامله او در روز ۱۹ اکتبر ۱۹۸۷ همزمان با سقوط بازار سهام انجام گرفت. او برای معامله بزرگی در بازار آتی یورودلار زمانی که بیشازحد ارزش خود را از دست داده بود، برنامه داشت. بازار آتی یورودلار معاملهای براساس نرخ بهره بانکی سه ماهه است و به ازای هر صدم درصد حرکت، ۲۵ دلار میپردازد (مثلا از ۷٫۵ درصد تا ۷٫۵۱ درصد). تا آن زمان بزرگترین حرکت این بازار به اندازه یک دهم درصد، معادل ۲۵۰ دلار به ازای یک واحد معامله بود. اما این بازار در ۱۹ اکتبر ۱۹۸۷، با افزایش نرخ بهره از ۷٫۵ درصد به ۸٫۵ درصد، حرکتی ۱۰ برابر بزرگتر از آن را تجربه کرد، یعنی ۲۵۰۰ دلار به ازای هر واحد معامله.
نسیم در این روز توانست با معاملات خود در حدود ۳۵ میلیون دلار بدست آورد. تا آن زمان این بزرگترین دستاورد او در بازار بود و این موفقیت بزرگ را به بخت و اقبال نسبت داد. از آن روز بود که فکر کرد چنین اتفاقی بیشتر از ۵ سال کار و تلاش مداوم ارزش دارد.
ممکن است کسی بگوید افراد ثروتمند به اندازهای پول و سرمایه دارند که انواع استراتژیهای مضحک و خطرناک را امتحان کنند، در حالیکه مردم عادی با اجرای چنین روشهایی ورشکسته میشوند و اینکه شانس خیلی در موفقیت افراد دخیل است، اما همه این حرف و حدیثها نمیتواند نافی این حقیقت باشد که نسیم طالب یک معاملهگر نابغه است.
معروفترین پیشبینیهای طالب
نسیم طالب در سال ۲۰۰۳ پیشبینی کرد که به احتمال قوی شرکت “فَنی مِی” که از حمایت و پشتیبانی دولت برخوردار بود، سقوط میکند. با وجودیکه “فَنی مِی” شرکتی بسیار موفق و مورد اعتماد در بازار وام مسکن به شمار میرفت، طالب با تحلیلهای خود به نتیجهای بسیار منفی در مورد آن رسیده بود. او این شرکت را به نحوی توصیف کرد که گویی بر بشکهای از دینامیت نشسته و هر لحظه ممکن است تنها با یک استراتژی هجینگ در بازار سهام عطسه نابود شود. این پیشبینی موجی از انتقادها را متوجه او ساخت و در بازارهای مالی به شدت به او حمله شد، اما در نهایت گفته او به واقعیت تبدیل شد. در آخر، سقوط “فَنی مِی” صدها میلیارد دلار برای مالیاتدهندگان امریکایی هزینه برداشت.
در روز دوشنبه سیاه، مورخ ۱۹ اکتبر ۱۹۸۷، زمانی که میانگین صنایع داو جونز به اندازه ۲۲٫۵ درصد نزول کرد، طالب توانست ۴۰ میلیون دلار از این میان بدست آورد. این اتفاق بزرگترین سقوط بازار در تاریخ مدرن به حساب میآید. پیشبینی وقوع چنین اتفاقی ورای تصور هر کسی غیر از نسیم طالب بود. بعدها نظریه او به عنوان “قوی سیاه”(نظریه قوی سیاه، استعارهای است که به اثرات شدید ناشی از برخی از رویدادهای غیرقابلپیشبینی و نادر و همچنین تمایل انسان به یافتن توضیحاتی ساده و دم دستی برای این رویدادها میپردازد) شناخته شد.
او در پیشبینیهای خود برای آینده نزدیک، چنین ارزیابی میکند که در حال حاضر جای ترس و وحشت از جنگ جهانی سوم نیست، چرا که کشورهایی که توان مالی آن را دارند، ترجیح میدهند دستان دیگری به جای آنها وارد نبرد شوند. او درباره “قوی سیاه” مواجهه غرب و چین یا غرب و دنیای اسلام صحبت میکند.
استراتژی معاملاتی نسیم طالب چگونه است؟
طالب بیشتر خود را یک محقق اتفاقات و تصادفات میداند تا یک تاجر، و اظهار میکند که قصد داشته از طریق معاملهگری در برابر مقامات و قدرتمندان به استقلال و آزادی دست یابد.
۱ – طالب روی حوادثی که به سختی قابل پیشبینی هستند، معامله میکند (قوی سیاه)
منظور طالب از قوی سیاه، وقوع حوادث و اتفاقات نادری است که به سختی قابل پیشبینی هستند و بطور غیرمنتظرهای رخ میدهند و نتایج منفی یا مثبتی در پی خواهند داشت و به شدت بر نظم قبلی موثر خواهند بود.
۲- او از پول سرمایهگذاران در برابر “قوهای سیاه” منفی محافظت میکند
طالب از پیشگامان پوشش دامنه ریسک (اکنون به نام “حفاظت در برابر قوی سیاه” شناخته میشود) است که در آن سرمایهگذاران در برابر حرکات شدید بازار بیمه میشوند. او بیان میکند که سودآوری از بازار به شیوه او باید مثل زندگی در یک منطقه نرمال و با شرایط عادی باشد و نه ناحیهای با وضعیت افراطی.
منظور از منطقه نرمال حوادثی هستند که میتوان آنها را با توجه به اطلاعات گذشته پیشبینی نمود. ۱۰۰۰ نفر را از سرتاسر جهان در نظر بگیرید. از آفریقاییها و قوم چوکچی گرفته تا چاقترین مرد جهان و یک زن چینی. مقادیر متوسط (۲ چشم، وزن میانگین، ۲ دست و ۲ پا) تصویر کاملی از مجموعه نمونهها بدست میدهند. در این صورت حتی فربهترین شخص جهان نیز نمیتواند تغییر چشمگیری در میانگین مقادیر ایجاد کند.
اما مقصود از نواحی افراطی، پدیدههای اجتماعی هستند، نه فیزیکی. درآمد ۱۰۰۰ نفر را از سرتاسر جهان در نظر بگیرید و به این مجموعه برای مثال بیل گیتس را نیز اضافه کنید. در این حالت ۹۹٫۹ درصد میانگین درآمد این مجموعه متعلق به بیل گیتس خواهد بود. طالب نسیم اظهار میکند که “در شرایط افراطی اختلاف مقادیر بقدری زیاد است که تنها یک نمونه میتواند تغییرات بزرگی در مجموع یا مقدار کلی ایجاد کند”.
۳ – نسیم طالب تعادلی بین ریسک سودآوری و حفظ حداکثر سرمایه برقرار میکند
استراتژی او به عنوان یک معاملهگر ایجاب میکند که از سرمایهگذاران در برابر بحرانها محافظت کند و در عین حال از قبل حوادث نادر (قوی سیاه) سود خوبی بدست آورد. بنابراین معاملهگری او عبارت است از دورهای طولانی از سودهای کوچک و سپس چند سود بزرگ.
۴ – او به خرید گزینههای کمارزش و فروش گزینههای باارزش علاقمند است
مردم احتمال وقوع اتفاقات عادی را خیلی دست بالا میگیرند. شما بطور کلی در دو صورت ثروتمند میشوید، اینکه یا هیچ اتفاقی رخ ندهد و یا حادثهای بزرگ اتفاق بیافتد.
کتاب او با عنوان “پوشش ریسک داینامیکی” درباره معاملهگری از دیدگاه خبرههای این حوزه است. این کتاب بیان میکند که افراد باید نسبت به عملکرد خود آگاه باشند و منظور از آگاهی صرفا فهم چگونگی انجام معامله نیست، بلکه نحوه واکنش و بهرهبرداری در مواقع بحرانی است.
۵ – استراتژی طالب براساس این طرز تفکر بنا شده که بعضی از گزینهها به دلیل توزیع دُمکلفت احتمالات بازدهی بازار، به درستی قیمتگذاری نشدهاند
در صورت استفاده از این استراتژی، باید به لحاظ مالی و روانی آمادگی لازم را داشته باشید تا در شرایطی استراتژی هجینگ در بازار سهام که گمان میبرید سرمایه شما در حال از دست رفتن است، آرامش و خونسردی خود را حفظ کنید. تنها کافی است یک مرتبه معامله صحیحی را انجام دهید و همه چیز را جبران کنید!
طالب اظهار میکند که با استفاده از این روش طی دو سال گذشته سودهای کلانی را بدست آورده است. این استراتژی میتواند در مواقعی که بازار حرکات بزرگی دارد، بیمرز و انتها سودآور باشد. شما چرا امتحان نمیکنید؟
هج در فارکس چیست؟ — نکات کاربردی هجینگ
در این مقاله به شما می گوییم هج در فارکس چیست و چه نکاتی را باید بدانید. هجینگ در فارکس یک استراتژی است که برای محافظت از موقعیت خود در یک جفت ارز که در برابر یک حرکت نامطلوب استفاده میشود. وقتی معاملهگر نگران اخبار یا رویدادی است که باعث ایجاد بیثباتی در بازارهای ارز میشود، میتواند نوعی حمایت کوتاهمدت باشد.
هج به معنای پیداکردن راهی برای محافظت از خود در برابر یک ضرر بزرگ است. بهعنوانمثال، وقتی خودروی خود را بیمه میکنید، در واقع خود را در برابر امکان یک تصادف پرهزینه محافظت، یا بهعبارتدیگر هج، کردهاید.
در Forex، هج مانند بیمه کردن معاملاتتان است. هج راهی برای کاهش و یا پوشش ضرر در صورت بروز یک پوزیشن پیشبینینشده است.
هنگام صحبت در مورد حفاظت از جفت ارز فارکس به این روش، دو استراتژی مرتبط وجود دارد. یکی این است که با گرفتن موقعیت مخالف در یک جفت ارز، ریسک کنیم و روش دوم خرید استراتژی هجینگ در بازار سهام گزینههای فارکس است.
هج در فارکس چیست؟
استراتژی یک
یک معاملهگر فارکس میتواند با محافظت از موقعیت فعلی در برابر حرکت نامطلوب در جفت ارز، با حفظ موقعیت کوتاه و بلند به طور همزمان روی یک جفتِ ارزی، یک محافظ ایجاد کند. این نسخه از استراتژی ریسک بهعنوان محافظ کامل نامیده میشود زیرا تمام ریسک (و در نتیجه تمام سود بالقوه) مربوط به تجارت را درحالیکه محافظ فعال است از بین میبرد.
ریسک در بازار فارکس فرایند محافظت از موقعیت در یک جفت ارز از خطر ضرر است.
دو استراتژی اصلی برای ریسک در بازار فارکس وجود دارد.
استراتژی اول این است که در مقابل یک جفت ارز موضع متقابل بگیرید، بهعنوانمثال، اگر سرمایهگذار دارای یورو/دلار آمریکا باشد، با مبلغ یکسان یورو/دلار آمریکا را معامله میکند.
استراتژی دوم شامل استفاده از گزینههایی است، مانند خرید در صورتی که سرمایهگذار در یک ارز دارای موقعیت طولانی باشد.
حفاظت از فارکس نوعی حفاظت کوتاهمدت است و هنگام استفاده از گزینهها، فقط میتواند حفاظت محدودی ارائه دهد.
اگر هنوز متوجه نشدهاید هج در فارکس چیست، به مثال زیر برای روشن شدن مطلب دقت کنید.
اگرچه فروش یک جفت ارز که مدت زیادی در دست دارید، ممکن است عجیب به نظر برسد زیرا دو موقعیت مخالف یکدیگر را جبران میکنند، اما بیشتر از آنچه فکر میکنید رایج است. اغلب این نوع محافظت هنگامی ایجاد میشود که یک معاملهگر یک موقعیت بلند یا کوتاه را بهعنوان یک معامله بلندمدت داشته باشد و بهجای لغو آن، یک معامله متضاد را ایجاد کند تا در مقابل اخبار مهم یا یک خبر مهم، حفاظت کوتاهمدت ایجاد کند.
جالب اینجاست که فروشندگان فارکس در ایالات متحده اجازه این نوع ریسک را نمیدهند. در عوض، شرکتها ملزم به حذف دو موقعیت هستند، با تجارت متضاد بهعنوان یک دستور نزدیک رفتار کنند. بااینحال، نتیجه تجارت خالص شده و تجارت ریسک شده اساساً یکسان است.
استراتژی دو
یک معاملهگر فارکس میتواند با استفاده از گزینههای فارکس تا حدی از موقعیت فعلی در برابر حرکت نامطلوب در جفت ارز محافظت کند. از این استراتژی بهعنوان محافظ ناقص یاد میشود زیرا موقعیت حاصله معمولاً تنها بخشی از ریسک (و بنابراین فقط بخشی از سود بالقوه) مربوط به تجارت را حذف میکند.
برای ایجاد یک پوشش ناقص، یک معاملهگر که مدت طولانی یک جفت ارز را معامله میکند، میتواند قراردادهای اختیار معامله را خریداری کند تا ریسک نزولی را کاهش دهد، درحالیکه معاملهگر با جفت ارز کوتاه میتواند قراردادهای اختیار معامله خریداری کند تا ریسک ناشی از حرکت صعودی را کاهش دهد.
خطر نزولی پوشش ناکامل
قراردادهای اختیار معامله به خریدار حق میدهد، اما نه تعهد. در واقع برای فروش یک جفت ارز با قیمت مشخص (قیمت اعتصابی) در تاریخ قبل یا قبل از آن (تاریخ انقضا) به فروشنده اختیارات در ازای پرداخت مبلغ حق بیمه اولیه.
به مثال زیر توجه کنید تا بیشتر متوجه شوید که هج در معامله چیست و چه کاربردی دارد.
بهعنوانمثال، تصور کنید یک معاملهگر فارکس EUR/USD طولانی است و 1.2575 است، پیشبینی میکند که این جفت ارز صعودی خواهد بود، اما همچنین نگران است که جفت ارز در صورت نزولی بودن اعلام اقتصادی آینده، پایینتر حرکت کند. معاملهگر میتواند با خرید یک قرارداد اختیار معامله با قیمت اعتباری در جایی پایینتر از نرخ فعلی ارز، مانند 1.2550 و تاریخ انقضا زمانی پس از اعلام اقتصادی، ریسک را جبران کند.
اگر اعلان بیاید و برود و EUR/USD پایین نیاید، معاملهگر میتواند تجارت طولانی EUR/USD را حفظ کند و به طور بالقوه سود بیشتری را هر چه بالاتر برود. بهخاطر داشته باشید، پوشش کوتاهمدت حق بیمه پرداخت شده برای قرارداد اختیار معامله را در برمیگیرد.
اگر اعلان آمدورفت و EUR/USD شروع به حرکت پایینتر کرد، معاملهگر نیازی به نگرانی چندانی در مورد حرکت نزولی ندارد زیرا قراردادن برخی از ریسکها را محدود میکند. پس از بازشدن قرارداد طولانی، ریسک برابر است بافاصله بین ارزش جفت در زمان خرید قرارداد.
اختیار معامله و قیمت اعتباری اختیار معامله، یا 25 پیپ در این مورد (1.2575 – 1.2550 = 0.0025 = 1.2575) ، بهعلاوه حق بیمه پرداخت شده برای قرارداد اختیار معامله.
حتی اگر EUR/USD به 1.2450 کاهش یابد، حداکثر ضرر 25 پیپ، بعلاوه حق بیمه است، زیرا بدون توجه به قیمت بازار آن جفت در آن زمان میتوان قیمت را با قیمت 1.2550 اعمال کرد.
پوششهای خطر ناکامل وارونه
قراردادهای اختیار تماس به خریدار این حق را میدهد که خریدار یک جفت ارز را با قیمت اعتصابی یا قبل از تاریخ انقضا در ازای پرداخت حق بیمه اولیه خریداری کند.
بهعنوانمثال، تصور کنید معاملهگر فارکس GBP/USD کوتاه 1.4225 است و پیشبینی میکند که این جفت ارز پایینتر حرکت میکند، اما همچنین نگران است که اگر رأی پارلمانی آینده صعودی باشد، ممکن است جفت ارز بالاتر برود. معاملهگر میتواند بخشی از ریسک را با خرید قرارداد اختیار معامله با قیمت اعتصاب در جایی بالاتر از نرخ فعلی ارز، مانند 1.4275 و تاریخ انقضا زمانی پس از رأیگیری برنامهریزیشده، محافظت کند.
همه کارگزاران فارکس معاملات اختیاری را در جفت فارکس ارائه نمیدهند و این قراردادها در بورسها مانند قراردادهای اختیار معامله سهام معامله نمیشوند.
اگر رأی بیاید و برود و GBP/USD بالاتر نرود، معاملهگر میتواند معاملات کوتاه GBP/USD را حفظ کند و سود را هر چه کمتر کند. هزینههای پوشش کوتاهمدت برابر با حق بیمه پرداخت شده برای قرارداد اختیار معامله است که اگر GBP/USD بالاتر از اعتصاب باقی بماند و تماس منقضی شود، از بین میرود.
اگر رأی آمدورفت و GBP/USD شروع به حرکت بیشتر کرد، معاملهگر نیازی به نگرانی در مورد حرکت صعودی ندارد، زیرا به لطف گزینه تماس، ریسک به فاصله بین ارزش جفت در هنگام انتخاب محدود میشود.
خریداری شد و قیمت اعتباری اختیار معامله، یا 50 پیپ در این مورد (1.4275 – 1.4225 = 0.0050 = 1.4275) ، بهعلاوه حق بیمه پرداخت شده برای قرارداد اختیار معامله.
حتی اگر GBP/USD به 1.4375 صعود کند، حداکثر ریسک بیش از 50 پیپ نیست، بعلاوه حق بیمه، زیرا میتوان با خرید این جفت ارز با قیمت اعتباری 1.4275 خرید و سپس بدون توجه به موقعیت کوتاه GBP/USD را پوشش داد. قیمت بازار آن جفت در آن زمان چقدر است.
قطعاً با خواندن این مقاله تا حد زیادی با مفهوم هجینگ آشنا شدید و متوجه شدید هج در فارکس چیست. اما برای آشنایی بهتر و دانستن مفهوم این که هج در فارکس چیست و چه کاربردی دارد، توصیه میکنیم با ثبت نام در بروکر آرون گروپس و با استفاده از حسابهای آزمایشی، معامله و استراتژیهای هجینگ را تمرین کنید تا در معاملات اصلیتان با استفاده از این تکنیک معاملاتی سودهای کلانی را به دست آورید.
اطلاعات لازم درباره هج یا پوشش ریسک در فارکس
ممکن است بارها کلمه پوشش ریسک یا هج را شنیده باشید اما با مفهوم آن آشنا نباشید. از این رو پیشنهاد می کنیم این مقاله را دنبال کنید تا بتوانید اطلاعات مناسبی را در این زمینه بدست بیاورید.
فرض کنید که ماشین یا خانه ای خریده اید و می خواهید دارایی خود را از آسیب های احتمالی محفوظ نگه دارید.
یکی از ساده ترین راه های حفاظت از این دارایی ها ، بیمه کردن است که به ما این امکان را می دهد تا در صورت بروز وضعیت غیر منتظره ای، ضررهای احتمالی را کاهش دهیم.
در بازار معاملات نیز، هجینگ به طور مشابه کار می کند. این روش، صرفاً نوعی سرمایه گذاری برای جبران یا محافظت از وجوه ماست ، که می تواند خطر تغییرات قیمت را کاهش دهد.
به این ترتیب و به بیان ساده ، سرمایه گذاران یا معامله گران از هجینگ برای کاهش و کنترل مواجهه با خطر استفاده می کنند.
یک جنبه بسیار مهم در استفاده از استراتژی هجینگ این است که به دلیل رایگان نبودن پوشش ریسک، ضمن کم شدن پتانسیل ریسک، میزان درآمد بالقوه شما نیز کاهش پیدا می کند.
همچنین باید گفت که هجینگ بوسیله باز کردن یک پوزیشن با استفاده از دارایی دیگری که همبستگی منفی با دارایی آسیب پذیر ما داشته باشد، بدست می آید و به عنوان سرمایه گذاری به منظور پوشش ریسک در نظر گرفته می شود.
در بازار فارکس ، زمانی که 2 جفت ارز، همبستگی منفی بالا و بیشتر از 80 داشته باشند، در جهت مخالف یکدیگر حرکت می کنند.
به عنوان مثال، در بازار ارز، جفتهای EUR/USD و USD/CHF همبستگی منفی بالایی دارند.
مهم است که بدانید در آمریکا هجینگ مجاز نیست. دلیل این امر این است که بروکرهایی که در آن کشور فعالیت می کنند باید از قانون«عدم پوشش» معروف به First in، First out) FIFO ) و مربوط به NFA (انجمن ملی آینده) پیروی کنند. قانون «بدون پوشش» یا (no cover) فقط اجازه می دهد تا یک پوزیشن استراتژی هجینگ در بازار سهام باز روی همان نماد وجود داشته باشد. برای مثال اگر، پوزیشن خرید را برای یک نماد باز کنیم و سپس پوزیشن فروش را برای همان نماد با همان اندازه باز کنیم، پوزیشن اول بسته می شود زیرا براساس قانون، یک سفارش، باعث بسته شدن سفارش دیگر می شود.
به دلیل این محدودیت ، معمولاً بروکرهایی که توسط NFA تنظیم می شوند شرکت های تابعه بین المللی را برای مشتریان خود در خارج از ایالات متحده دارند.
مزایا و معایب هجینگ
مانند هر استراتژی، هجینگ نیز دارای مزایا و معایبی است که استفاده از آن بسته به سیستم معاملاتی شما ممکن است منطقی و یا غیر منطقی باشد.
یکی از مهمترین مزایای استفاده از هجینگ، محدود کردن ضررها است اما همانطور که گفتیم استفاده از این استراتژی، بخشی از سود ما را نیز پاک می کند. این روش کاملاً محافظه کارانه است و تا حدی میزان زیان/سود شما را کاهش می دهد.
هجینگ، نقدینگی را در بازار افزایش می دهد زیرا شامل باز شدن عملیات کلرینگ جدید است. با این حال ، این موضوع برای یک معامله گر یک نکته منفی محسوب می شود زیرا باید کمیسیون بیشتری پرداخت کند.
هجینگ، نقدینگی را در بازار افزایش می دهد زیرا شامل عملیات کلرینگ است. این نکته را هیچگاه فراموش نکنید که نمی توان تمام خطرات احتمالی را از بین برد.
انواع استراتژی های هجینگ در فارکس
استراتژی های هجینگ متنوع است، اگرچه همه آنها به دنبال کاهش خطرات و محدود کردن ضرر و زیان هستند ، اما هر یک از آنها از راه های مختلف به این هدف می رسند. رایج ترین استراتژی های معاملاتی مورد استفاده را بررسی کنیم:
پوشش دهی کامل یا Total Coverage
همان طور که از اسم آن مشخص است، زمانی که از پوشش ریسک کامل استفاده می شود پوزیشن های با حجم یکسان را در عملیات خرید و فروش را باز نگه می دارد.
این نوع پوشش ریسک باعث می شود که بالا یا پایین رفتن ارزش دارایی شما در حساب معاملاتی تان تأثیری نداشته باشد.
در استفاده از این استراتژی احتیاط کنید زیرا یک معامله با سود و ضرر ثابت می تواند به استاپ و تارگت سود مورد نظر شما برسد و بسته شود ( و می توانید معامله مخالف را با شناوری منفی و بدون هیچ پوششی باز نگه دارید)
پوشش جزیی یا Partial Coverage
با این استراتژی شما پوزیشن های باز خرید و فروش با حجم های مختلف دارید. در این نوع استراتژی تفاوت بین حجم یک پوزیشن و پوزیشن دیگر از همان دارایی باعث ایجاد ریسک می شود.
پوشش همبسته یا Correlated Coverage
این نوع از استراتژی یکی از بهترین استراتژی های شناخته شده در زمینه هجینگ است و شامل پوشش یک عملیات باز با عملیات دیگر در یک جفت ارز همبسته است.
همبستگی بین جفت ارز یا دارایی می تواند مثبت یا منفی باشد. در بازار فارکس ، ارزهای قوی در مقابل ارزهای ضعیف تر قرار می گیرند و فراز و فرود بازار تأثیر کمتری بر آنها خواهد داشت.
فرض کنید که می خواهید جفت ارز EUR/USD را به دلیل کاهش قیمت به فروش برسانید. باید گفت که جفت ارزهایی مانند AUD/USD و GBP/USD همبستگی بالایی با جفت EUR/USD دارند بنابراین قیمت آنها نیز ممکن است کاهش پیدا کند.
اگر پوزیشن فروش دیگری را با جفت AUD/USD یا GBP/USD باز کنید، به دلیل باز کردن پوزیشن فروش برای جفت EUR/USD بیشتر تحت تاثیر بازار قرار می گیرید.
در مورد جفت های ارزی با همبستگی منفی زیاد مانند EUR/USD و USD/CHF ، اگر یک پوزیشن فروش برای EUR/USD باز کنیم و برای جفت USD/CHF پوزیشن خرید باز کنیم، با خطر بیشتری رو به رو می شویم.
آنچه در این استراتژی باید به آن توجه کنیم این است که اگر همبستگی مثبت باشد، برای ایجاد پوشش باید در جهت مخالف معامله کنید (فروش – خرید یا خرید – فروش) و اگر همبستگی منفی باشد، باید در در یک جهت معاملات را انجام دهید (خرید – خرید یا فروش – فروش).
پوشش مستقیم یا Direct Coverage
شامل استراتژی هجینگ در بازار سهام پوزیشن های باز در همان جفت ارز است. فرض کنید برای جفت EUR/USD در موقعیت خرید باشید و این جفت ارز تاکنون نتوانسته باشد شما را به سود برساند.
از طرفی دیگر، فرض کنید که میخواهید روی جفت های تاثیرگذاری بالا مانند NFP یا GDP سرمایه گذاری کنید تا بدون بستن پوزیشن قبلی، تا حدی درآمد هم داشته باشید. یکی از راه هایی که می توانید خود را در برابر تغییرات شدید این ارزها حفظ کنید این است که با وقوع نوسانات زیاد پوزیشن خریدی را با جفت نوسانی باز کنید و با کم شدن این نوسانات، پوزیشن هج شده را ببندید. به این ترتیب می توانید خطرات احتمالی را ناشی از نوسانات ایجاد شده را به استراتژی هجینگ در بازار سهام حداقل برسانید.
از پوشش مستقیم نیز اغلب برای استفاده از حرکات اصلاحی در یک روند استفاده می شود.
با پیش بینی اصلاح قیمت احتمالی در یک روند صعودی ، می توانیم با باز کردن یک پوزیشن فروش یک پوزیشن خرید را پوشش دهیم.
اگر تصحیح انجام شود، در حالی که توانسته ایم پوزیشن خرید خود را حفظ کنیم، از پوزیشن فروش نیز سود بدست می آوریم.
پوشش با معاملات آتی
عملیات هجینگ با معاملات آتی ارز یکی از مواردی است که بیشتر توسط اپراتورهای بازار بزرگ مورد استفاده قرار می گیرد.
فرض کنید یک صندوق سرمایه گذاری، مستقر در ایالات متحده ، در یک شرکت ژاپنی سرمایه گذاری کرده و 1 میلیون ین سود تحقق نیافته تولید کرده است.
از آنجا که صندوق سرمایه گذاری به جای ین به دلار احتیاج دارد ، می تواند قراردادهای آتی USD/JPY را در ازای مبلغ کل ین مورد انتظار دریافتی (پوشش کل) یا درصدی از کل سود دریافتی (پوشش بخشی) را در بورس سهام خریداری کند. به این ترتیب صندوق نرخ ثابتی را برای ین خود تضمین می کند و از خود در برابر خطر مرتبط با نوسانات USD/JPY محافظت می کند.
من فکر می کنم که هر معامله گر باید بداند که چگونه استراتژی های مختلف هجینگ را ، خصوصاً در بازار بی ثبات بازار فارکس اعمال کند.
هدف ما از هجینگ، به حداقل رساندن ریسک حرکات بازار علیه خودمان است. باید به یاد داشته باشید که همیشه نباید به دنبال به حداکثر رساندن پتانسیل سود رسانی خود باشید بنابراین می توان گفت که استراتژی هجینگ نوعی استراتژی دفاعی است.
این استراتژی به ما اجازه می دهد که پوزیشن های باز خود را با آرامش بیشتری دنبال کنیم.
ربات های استفاده کننده از هجینگ
سیستم های زیادی وجود دارند که کار کردن با آنها جذاب به نظر می رسد ولی ریسک را با استفاده از تأخیر در ضرر و اضافه کردن پوزیشن های بیشتر کنترل می کنند. با این تفاسیر مطمئناً می توانید پایان این نوع از معاملات را حدس بزنید. حال ممکن است این سوال برای شما ایجاد شود که چگونه می توانید این سیستم ها را شناسایی کنید؟ جواب آن ساده است، ربات های فارکسی را که نمی دانید چگونه کار می کنند و شکل گرفته اند را خریداری نکنید.
در پایان باید بگویم که من به شخصه از هجینگ برای معاملات خود استفاده نمی کنم.
این سیستم ها به شما اجازه می دهند تا معاملات خود را بدون ضرر ببندید ولی من از شما می پرسم، چرا ضرر را متحمل نشوید در حالی که عملاً با پرداخت کمیسیون های بیشتر در هجینگ به نوعی ضرر می کنید؟
هجینگ می تواند در استراتژی های همراه با همبستگی دارایی های مختلف یا پورتفولیو سهام ما، از ضررها جلوگیری کند.
زمانی که سهام خود را براساس دلار بخرید اما اکانت معاملاتیتان براساس یورو تنظیم شده باشد، هجینگ می تواند گزینه مناسبی برای پوشش ریسک باشد اما نمی توان گفت که این ابزار برای سیستم های معاملاتی کارایی مناسبی نیز خواهد داشت.
هجینگ
یکی از مهمترین و مفیدترین عملیات های فارکس، محافظت از مازاد است. در دست های مناسب، بیمه معاملاتی به شما این امکان را می دهد که از ضرر و زیان زیاد جلوگیری کنید و به شما می آموزند که فاکتورهای مؤثر در معامله و نتیجه آن ها را محاسبه کنید. بیایید در مورد جزئیات بیشتر هجینگ صحبت کنیم.
تعریف
هجینگ (بیمه) - با استفاده از سود دریافت شده از تجارت دیگر، خطر از دست دادن سود در یک تجارت را کاهش می دهد.
معمولاً خطر از دست دادن سود با تأثیر عوامل بازار بر پویایی قیمت همراه است. به عنوان مثال، با نوسان شدید در دوره یا تغییر در جهت روند.
در اصل نیاز به ایجاد تعادل بین آینده و شرایط با تعهدات در بازار مالی است.
مثلا:
یک یا چند موقعیت خرید باز می شود که هدف از آن جبران خسارت های احتمالی از موقعیت فروش یا برعکس است. توجه به این نکته در اینجا حائز اهمیت است که ابزارهای مالی مورد استفاده برای این کار باید یکدست بوده و یا همبستگی بالایی با یکدیگر داشته باشند.
اهداف و استراتژی ها
به عنوان یک قاعده، هدف اصلی از هر عملیات فارکس، سودآوری است. اما در این مورد درست نیست. سود حصار ثانویه است. هدف اصلی کاهش تلفات احتمالی است.
با این حال، این تنها هدف هجینگ نیست. بقیه اهداف و همچنین محبوب ترین استراتژی های هجینگ را در نظر بگیرید.
اهداف هجینگ:
- کاهش خطر از بین رفتن مازاد.
- بالا بردن سود به صورت یکنواخت.
- دریافت درآمد برای یک یا چند موقعیت.
استراتژی های هدجینگ:
- افتتاح دو موقعیت در جهت های مختلف با حجم یکسان.
- افتتاح دو موقعیت در یک جهت، با حجمی متفاوت.
هنگام استفاده از استراتژی ها، باید به عوامل زیر توجه کنید:
جهت حرکت جفت ارزی. اگر یک جفت ارزی سودآور نباشد، پس برای کاهش ریسک لازم است یک جفت ارزی پیدا کنید که، حرکت آن مطابق با جفت اول است - در حرکت کاملا مخالف است.
سرعت حرکت جفت ارزی. هنگام افتتاح معامله، شما باید جفت ارزی را انتخاب کنید که حرکت آن سریعتر باشد. بنابراین، احتمال پوشش خسارت و سودآوری افزایش می یابد.
هزینه هر نقطه جفت ارزی اصلی باید ارزش پیپ بالاتری داشته باشد.
در جفت ارزی ضعیف کاملاً واضح است که شما باید برای جبران ضرر جفت ارزی قوی را جایگزین کنید.
حجم برابر معاملات. افتتاح تجارت دوم با حجم زیاد بسیار خطرناک است. به جای سود، خطر زیادی برای افزایش ضرر وجود دارد. بهتر است تجارت با همان حجم تجارت اول باز شود.
محاسبه مبادله مهم است که احتمال انتقال موقعیت بعد از پایان روز معاملات را در نظر بگیرید.
انواع هجینگ
انواع مختلفی از هجینگ وجود دارد:
- استاتیک - قبل از بستن معامله، یک موقعیت بیمه جدید را باز کنید.
- پویایی - موقعیت معاملاتی به طور مرتب تغییر می کند، به همراه قیمت. به طور معمول برای کل حجم سرمایه گذاری استفاده می شود.
- در صورت افزایش خطر از دست دادن سود، کل مبلغ معاملات برداشت می شود.
- جزئی - فقط بخشی از کل مبلغ تراکنش محافظت می شود. معمولاً در صورت کم بودن خطر تغییر قیمت منفی استفاده می شود.
- خالص - معامله از یک ابزار مالی مبتنی بر دارایی اساسی، که با آن معامله انجام می شود.
- متقابل - معامله از یک ابزار مالی استفاده می کند که با دارایی زیربنایی (یا مشتق آن) ارتباط دارد. جهت معامله یا می تواند با جهت معامله با دارایی زیر مجموعه همگام باشد، یا در جهت مخالف پیش رود.
- یک طرفه - تمام سود (یا ضرر) فقط به یک معامله می رود. در عین حال، نمی توان در ابتدا پیش بینی کرد که کدام جهت خواهد بود، همه اینها به روند و نتیجه خود معامله بستگی دارد.
- دو جانبه - این نوع هزینه های فرعی شامل تقسیم سود (یا ضرر) بین هر دو طرف معامله است.
- گزینشی - نوع بسیار انعطاف پذیری از سرمایه داری، که در آن هیچ مکاتبات سخت و محکمی بین زمان و حجم معاملات دارایی های زیر مجموعه ای یا آتی وجود ندارد. به عنوان مثال اگر یک معامله یک دوره زمانی قابل توجهی را پشت سر بگذارد، برای این کل دوره لازم است از خطرات محافظت کنید، زیرا بازار مالی پویا است و دائماً در حال تغییر می باشد.
تفاوت بین هجینگ و بیمه
در اصل، طرف فروش در برابر کاهش قیمت احتمالی بیمه شده است، در حالی که طرف خرید در برابر افزایش آن بیمه شده است. با این حال، بین بیمه معمولی و هدجینگ تفاوت هایی وجود دارد.
در هدجینگ، هر دو طرف جبران خصارت می كنند، به عنوان مثال، یك طرف خطر افزایش قیمت را در نظر می گسرد، و طرف دیگر - كاهش را. در نتیجه اگر قیمت تغییر کند، یکی از طرفین از ضرر جلوگیری می کند و طرف دیگر بخشی از سود را دریافت می کند. این بخش از سود نوعی حق بیمه مربوط به هجینگ است. هنگامی که یک "رویداد بیمه شده" اتفاق می افتد، هر دو طرف هیچ چیزی از دست نمی دهند، اما اگر این اتفاق نیفتد چیزی به دست نمی آورند.
به عنوان مثال، اگر از یک پرچین برای خرید دارایی زیرمجموعه ای برای مبلغ مشخص استفاده می شد، صرف نظر از افزایش قیمت آن دارایی یا کاهش آن، سودی را به دنبال نداشت. بیمه تحت شرایط مشابه باعث می شود که این بخش از سود بالقوه حفظ شود. از میان برداشتن خطرات یک حق بیمه خاص است که قبلاً در زمان انعقاد قرارداد با شرکت بیمه پرداخت می شود.
به عنوان مثال، اگر بیمه در طول معامله برای خرید دارایی زیر مجموعه ای خبه کار گرفته شده باشد، پس از آن که قیمت دارایی بالا می رود، قیمت قبلاً توافق شده و مبلغ بیمه شده خرج می شود. وقتی قیمت پایین می آید، دارایی برای قیمت فعلی (یعنی کمتر از قیمت اولیه) به علاوه مبلغ بیمه شده خریداری می شود.
ابزارهای هجینگ
موارد زیر به عنوان ابزارهای مالی در زمینه هدجینگ از استفاده می شود:
آتی فیوچرز (تسویه حساب و موقت)
اپشنال (آمریکایی و اروپایی)
- ابزارهای فرابورس:
سواپ دار (ارز، کالا، سهام، بهره)
فوروارد (مرحله بندی شده، محاسبه شده)
راز استفاده صحیح از هدجینگ در درک و پیش بینی ضررهای احتمالی نهفته است. مهم است که هم پویایی قیمت ها و هم جهت روند را درک کنیم و بتوانیم به زمان آن ها را مدیریت کنیم. یادآوری این نکته حائز اهمیت است که اگر خطرات درک شده اندک باشند، در هنگام انجام هدجینگ، ممکن است هزینه ها از مزایای آن فراتر رود.
- مارژین معاملات قفل شده
اگر برای شما راحتتر است از طریق شبکههای اجتماعی اطلاعات تحلیل ما را دنبال کنید، به اکانتهای ما در شبکههای اجتماعی مشترک شوید!
دیدگاه شما