مدام سرمایه گذاری تان را کنترل کنید


معاونت محترم آموزش در ابتدا بیان نمودند: خیلی افراد از ما این سوال را می پرسند که با پول و سرمایه خود چه کنیم تا درآمدهای بیشتری به دست آوریم؟ من یک مثال می زنم تا بهتر درک کنید؛ فرض کنید شما میزان سرمایه ای که برای بیزینس و کسب و کارتان دارید، یک میلیارد تومان است. [aparat src="https://aradbranding.com/fa/investing-in-business-and-overcoming-inflation-and-economic-crisis/get5F"] با این مبلغ چه کاری می توان انجام داد؟ شاید شما با این یک میلیارد پنج خودروی پراید به مبلغ دویست میلیون بخرید و صبر کنید بعد از شش ماه یا یک سال هر کدام از این خودروها حداقل یا حداکثر ده یا بیست میلیون تومان افزایش قیمت داشته باشند. اگر فرض کنیم که هر پراید بیست میلیون تومان افزایش قیمت داشته باشد، این پول یک میلیاردی شما در شش ماه صد میلیون تومان سود داشته است. ایشان اظهار نمودند: البته من این را سود نمی دانم، این تورم است؛ یعنی شما اگر پسته هم خرید می کردید به همین اندازه یا حتی بیشتر افزایش قیمت داشت. حتی اگر یک خودروی یک میلیاردی خرید می کردید، شش ماه آینده این مبلغ به یک میلیارد و چهارصد یا پانصد می رسید و شما به جای صد میلیون سود چهارصد یا پانصد میلیون سود می کردید.

مزد صبر

«بازار سهام وسیله‌ای است برای انتقال پول از افراد کم‌حوصله به افراد صبور.» این جمله‌ای است که وارن بافت سرمایه‌گذار مطرح وال‌استریت در ستایش فضیلت صبر در بازارهای مالی می‌گوید.

سرمایه‌گذاران موفق در طول زندگی خود مهارت‌های ارزشمند متعددی را در خود پرورش می‌دهند. شما از بدو تولد نمی‌دانید که چگونه در مورد یک سهم تحقیق کنید یا چطور تفکر بحرانی را برای فرصت‌های سرمایه‌گذاری به کار بگیرید. اینها مهارت‌های سرمایه‌گذاری هستند که برخی افراد یاد گرفته و آن را تقویت می‌کنند. صبر یکی از مهم‌ترین این مهارت‌های سرمایه‌گذاری است که در عمل کمتر به آن پرداخته شده و بسیاری از سرمایه‌گذاران از آن استفاده نمی‌کنند. ما صبور به دنیا نمی‌آییم. در جوانی بیشتر به دنبال برطرف کردن آنی نیازها هستیم. اما انسان می‌تواند صبر را یاد بگیرد. اگر شما یک سرمایه‌گذار هستید، صبر به شما در رسیدن به اهداف مالی‌تان کمک می‌کند.

صبر حفظ آرامش در موقعیت‌هایی است که بر آن کنترل ندارید. حتی اگر در برخی از بخش‌های زندگی صبور باشیم، باید تمرین کنیم و در موقعیت‌های جدید صبور باشیم. در واقع صبر در هر حوزه متفاوت است. برای مثال اگر شما در صف نانوایی صبور هستید دلیلی ندارد که یک سرمایه‌گذار صبور محسوب شوید. در این مقاله، ما بررسی خواهیم کرد که چرا تسلط بر صبر برای سرمایه‌گذاران دشوار است، چرا صبر یک مهارت سرمایه‌گذاری مهم است و چگونه صبر را در سرمایه‌گذاری به کار ببریم.

چرا صبور بودن دشوار است؟

به عبارت ساده، مغز شما صبور بودن را سخت می‌نماید. بشر به نوعی خلق شده که به هرگونه تهدید واقعی یا ادراکی واکنش نشان دهد. شرایط پراسترس یک واکنش روانشناختی را در انسان تحریک می‌کند. چنین شرایطی پاسخ «جنگ یا گریز» نامیده می‌شود و عکس‌العملی است که به کاهش تهدید کمک می‌کند.

مشکل این است که بدن شما تفاوت میان خطر فیزیکی واقعی (که در آن دعوا یا فرار واقعاً مفید است) و محرک‌های روانی مانند فیلم‌های ترسناک را تشخیص نمی‌دهد. صبور بودن دشوار است زیرا به معنای غلبه بر این غرایز طبیعی است. بازارهای مالی متلاطم نیز می‌توانند واکنش‌ها را تحریک کنند، اما برخلاف فیلم‌های ترسناک، ممکن است تاثیراتی در دنیای واقعی وجود داشته باشد که برای غلبه بر آنها به صبر نیاز دارید.

وقتی بازارها در حال چرخش هستند و شما غرق رسانه‌های مالی منفی هستید، مغزتان تهدیدی نسبت به رفاه مالی شما احساس می‌کند. حتی با وجود اینکه نوسانات بازار سهام یک تهدید فیزیکی محسوب نمی‌شوند، واکنش جنگ یا گریز شروع می‌شود، احساسات بر شما حاکم می‌شود و مغزتان شروع به انجام کاری می‌کند و به شما می‌گوید، سرمایه‌گذاری شما در حال آسیب است! همین الان کاری کن! در سرمایه‌گذاری این اقدام، اغلب به فروش دارایی منجر می‌شود، زیرا این احساس در شما وجود دارد که با فروش احتمالاً از سبدتان برای زیان‌های بیشتر محافظت کرده‌اید. اما فروش در زمان نامناسب، به عنوان مثال وسط یک رکود بزرگ، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات سرمایه‌گذاری است که می‌توانید مرتکب شوید.

اهمیت صبر در سرمایه‌گذاری

بنجامین گراهام که او را «پدر سرمایه‌گذاری ارزشی» می‌دانند در مورد اهمیت صبر در سرمایه‌گذاری می‌گوید: «در نهایت رفتار سرمایه‌گذاری‌های شما بسیار کمتر از نحوه رفتار شما اهمیت دارد.» صبر و سرمایه‌گذاری در واقع شرکای طبیعی هم هستند. سرمایه‌گذاری یک چشم‌انداز بلندمدت است و اغلب سرمایه‌گذاران بعد از چند سال از مزایای آن بهره‌مند می‌شوند. صبر نیز رفتاری است که مزایای آن اغلب در بلندمدت مشخص می‌شود. صبور بودن در واقع تحمل سختی‌های کوتاه‌مدت برای پاداش آینده است.

وارن بافت هم صبر یا نبود آن را یک ویژگی تعیین‌کننده برای سرمایه‌گذاری می‌داند. چرا؟ به این دلیل که سرمایه‌گذاران کم‌تحمل اجازه می‌دهند احساسات و خشمشان بر تصمیم‌گیری آنها حاکم شود. تمایل آنها به «انجام دادن چیزی» می‌تواند به رفتارهای سرمایه‌گذاری مضری منجر شود: چک کردن مداوم مانده‌حساب،‌ تمرکز روی نوسانات کوتاه‌مدت، خرید یا فروش در زمان اشتباه یا ترک برنامه سرمایه‌گذاری استراتژیک بلندمدت. و این رفتارهای بد می‌تواند به بازده سرمایه‌گذاری بلندمدت آسیب جدی برساند.

فروش خارج از بازار در زمان یک اصلاح ممکن است به نظر اقدامی محتاطانه به نظر برسد و حتی ممکن است از دیدن ادامه سقوط بازار پس از فروش سهام خود لذت ببرید. اما این لذت می‌تواند به زودی با پشیمانی جایگزین شود، زیرا زمان‌بندی مداوم و صحیح بازار با فروش و خرید مجدد در زمان مناسب، مستلزم شانس باورنکردنی است و هیچ سرمایه‌گذاری را نمی‌شناسیم که اینقدر شانس داشته باشد.

شرکت تحقیقات بازار در پژوهشی نشان داد که چگونه سرمایه‌گذاران می‌توانند با رفتار بی‌صبرانه آسیب ببینند. تحلیل کمی رفتار سرمایه‌گذاران (QAIB) آنها در سال 2020، بازده بازار و میانگین بازده سرمایه‌گذاران صندوق‌های مشترک را در 25 سال گذشته منتهی به 31 دسامبر 2019 مقایسه می‌کند. این شرکت تحقیقاتی دریافت که در این دوره 25ساله، بازده متوسط شاخص اس‌اندپی حدود 10 درصد بود و این در حالی بود که بازده سرمایه‌گذاران صندوق سرمایه‌گذاری مشترک تنها 8 /7 درصد بود.

چرا سرمایه‌گذاران سهام حتی نمی‌توانند بازدهی به اندازه شاخص کل بورس داشته باشند؟ دالبار این ناکامی را به عوامل روانی سرمایه‌گذاران خرد نسبت می‌دهد. در واقع، تحقیقات آنها نشان داد که سرمایه‌گذاران صندوق سرمایه‌گذاری معمولاً صندوق‌های مشترک خود را به‌طور متوسط تنها 5 /4 سال نگه می‌دارند. ورود و خروج سرمایه‌گذاری‌ها برای سرمایه‌گذاران بازده قابل‌توجهی در طول زمان به همراه داشت. همان‌طور که نمایش زیر نشان می‌دهد، با فرض سرمایه‌گذاری اولیه یک میلیون دلار، هزینه چنین رفتاری این بوده که این سرمایه‌گذاران پنج میلیون دلار از بازار عقب بیفتند.

سرمایه‌گذاری و ماهیگیری

سرمایه‌گذاری صبورانه مانند ماهیگیری است. ماهی‌های زیادی در دریا وجود دارد و برای موفقیت لازم نیست هر ماهی که از جلوی شما شنا می‌کند صید کرد. در واقع، فقط کافی است آن تعداد معدودی را بگیرید که سبد شما را پر کند.

مهم است که به یاد داشته باشید همیشه فرصت‌های معاملاتی زیادی در بازار وجود دارد، حتی در یک بازار نزولی، بنابراین مشکل یافتن فرصت‌های معاملاتی نیست، مدام سرمایه گذاری تان را کنترل کنید بلکه اطمینان از این است که فرصت‌ها با قوانین معاملاتی شما مطابقت دارند. بسیار مهم است که منتظر نقاط ورودی خوب باشید و مطمئن شوید که نقاط خروجی را به همراه حد ضرر تعریف کرده‌اید، بدون اینکه مجبور باشید در هر معامله وارد شوید.

اگر سهمی نمی‌خواهد قلاب شما را بگیرد یا معیارهای شما را برآورده نمی‌کند، نگران نباشید. صبور باشید. احتمالاً ماهی یا فرصت دیگری درست در گوشه و کنار وجود خواهد داشت.

اگر متوجه شدید که کنترل خود را از دست داده‌اید و قبل از زمان مناسب وارد یک سهم شده‌اید، معمولاً بهتر است از معامله خارج شوید و منتظر بمانید تا بر اساس قوانین از پیش تعریف‌شده شما و نه بر اساس احساسات شما شرایط شکل بگیرد. هزینه‌های مرتبط با معامله را به عنوان یک درس در نظر بگیرید، از آن درس بگیرید و مجدداً به سرمایه‌گذاری خود ادامه دهید.

انتظار برای نقطه ورود مناسب یکی از ویژگی‌های اساسی هر معامله‌گر موفق است. اگر وسوسه شدید که سفارشی را قبل از زمان آن وارد کنید، کمی از معامله فاصله بگیرید و دلایلی را که نقطه ورود را انتخاب کرده‌اید یک‌بار دیگر بررسی کنید. سپس به خود یادآوری کنید که رعایت نظم و انضباط به موفقیت شما کمک می‌کند.

سرمایه‌گذار محافظه‌کار

این سرمایه‌گذاران تحمل کمتری برای ریسک دارند. به عنوان یک سرمایه‌گذار محافظه‌کار، باید به دنبال سهامی باشید که سود سهام یا جریان ثابتی از بازده را ارائه می‌دهند. بیشتر این سهام در دسته سهام به اصطلاح بنیادی قرار می‌گیرند. این به معنای سرمایه‌گذاری در شرکت‌هایی مانند گوگل، مایکروسافت و به‌طور کلی شرکت‌هایی است که آنقدر بزرگ هستند که در برابر نوسانات کوچک مقاومت کنند. با این حال، بررسی اینکه آیا این شرکت‌ها مقدار قابل توجهی از سود خود را در تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری می‌کنند یا بخش‌هایی که وعده رشد پایدار را می‌دهند، حیاتی است.

در دهه 1990، کداک و نوکیا دو شرکتی بودند که سهم زیادی در بازار و زندگی مردم داشتند. هر دو شرکت وعده محصولات باکیفیت را به مشتریان خود دادند. با این حال، همان‌طور که عصر دیجیتال بازار را فرا گرفت، مدام سرمایه گذاری تان را کنترل کنید شرکت‌ها نتوانستند شکوفا شوند زیرا محصولات آنها نمی‌توانستند در برابر رقابت مقاومت کنند. ناتوانی نوکیا در پذیرش فناوری هوشمند به سقوط آن منجر شد. مورد کداک نیز مشابه بود، زیرا نمی‌توانست در زمینه دوربین‌های دیجیتال یک انتقال آرام را نوید دهد.

87

چگونه به یک سرمایه‌گذار صبور تبدیل شویم؟

چارلی مانگر، میلیاردر و سرمایه‌گذار آمریکایی می‌گوید:‌ «‌انتظار به شما به عنوان یک سرمایه‌گذار کمک می‌کند و این در حالی است که بسیاری از مردم نمی‌توانند صبر کنند. اگر ژن به تعویق انداختن رسیدن به خواسته‌هایتان را ندارید، باید برای غلبه بر آن سخت تلاش کنید.»

همان‌طور که چارلی مانگر، شریک تجاری وارن بافت اشاره می‌کند، ممکن است سرمایه‌گذار صبور بودن برای شما آسان نباشد. اما ابزارهایی وجود دارد که به شما کمک می‌کند بر بی‌حوصلگی غلبه کنید. در اینجا چند استراتژی وجود دارد که می‌توانید از آنها برای پرورش صبر و وضوح فکر در تصمیمات سرمایه‌گذاری خود استفاده کنید.

داشتن برنامه و تفکر بلندمدت. تعیین اهداف مالی بلندمدت و توجه به آن در زمان‌های پرنوسان برای سرمایه‌گذاری موفق ضروری است. یک طرح مالی مکتوب می‌تواند ایده خوبی باشد. تفکر بلندمدت به شما کمک می‌کند بتوانید حساب ماجراجویی سرمایه‌گذاری را از مقاصد مالی بلندمدت خود جدا کنید. حفظ یک چشم‌انداز بلندمدت به شما شکیبایی روانی مورد نیاز برای رشد سبد سرمایه‌گذاری‌تان در بلندمدت را می‌دهد. اگر شما در مورد تفکر بلندمدت در زمان‌های نوسانی بازار مشکل دارید،‌ می‌توانید از کمک و مشاوره خبره‌های مالی معتمد بهره ببرید.

بپذیرید که نوسان بازار طبیعی است. همانند صف نانوایی، نوسان بازار هم بخشی طبیعی از زندگی است. اگر چه بازار نوسانی ناخوشایند است، اما تشخیص اینکه هر‌از‌چند‌گاهی با بازارهای نوسان مواجه خواهید شد، می‌تواند به شما کمک کند تا از نظر ذهنی برای اصلاحات یا سایر رکودها آماده شوید.

به دنبال ترس یا اصول بنیادی باشید. به عنوان مثال در دوران افت بازار بررسی کنید که این سقوط ناشی از ترس سرمایه‌گذاران است یا بازار از نظر بنیادی واقعاً دچار مشکل است. اگر ترس محرک اصلی سقوط بازار است نیازی نیست که زیاد بترسید: اصلاحات ناشی از ترس اغلب به سرعت به روند صعودی تبدیل می‌شود. حتی اگر دلایل بنیادی پشت سقوط بازار باشد، باز هم ممکن است قیمت‌گذاری آتی سهام در آینده نسبت به واقعیت بدتر باشد. در هر صورت، صبور باشید و به استراتژی سرمایه‌گذاری خود پایبند باشید تا از اشتباهات احساسی تصمیم‌گیری جلوگیری کنید.

به یاد داشته باشید، زمان طرف شماست. در تاریخ طولانی بازار سرمایه آرامش داشته باشید. اصلاحات موقتی و معمولاً مختصر هستند و حتی بازارهای نزولی در نهایت به پایان می‌رسند. از نظر تاریخی، بازارها به مراتب بیشتر و با حاشیه بسیار بیشتری نسبت به روند نزولی،‌ رشد می‌کنند. داشتن سهام در بلندمدت یکی از بهترین روش‌ها برای سود بردن از پیشرفت اقتصادی، نوآوری و رشد مرکب است.

این کار آسانی نیست، اما می‌توانید با به‌کار بردن این روش‌ها و تمرکز روی بلندمدت،‌ از عملکرد استثنایی سهام در دوران رشد راحت باشید. میانگین بازده سالانه بلندمدت S&P500 در حدود 10 درصد بوده که در این دوران بازار روزهای نزولی و اصلاح هم داشته است؛ موضوعی که نشان می‌دهد زمان‌بندی بازار برای سرمایه‌گذاران بلندمدت ضرورتی ندارد. وقتی صحبت از سرمایه‌گذاری می‌شود، صبر و خویشتن‌داری اغلب محتاطانه‌ترین و هوشمندانه‌ترین رویکرد برای سرمایه‌گذاران بلندمدت است. دفعه بعد که نوسانات بازار شروع می‌شود، صبر را به عنوان یک انتخاب فعال و یکی از بالقوه‌ترین تصمیماتی که می‌توانید به عنوان سرمایه‌گذار در طول زمان بگیرید، در نظر بگیرید.

رابرت کیوساکی سرمایه گذار و نویسنده

او می گوید: علت اصلی که باعث می شود بیشتر مردم در تنگناهای مالی به سر ببرند این است که سالهای بسیاری از عمر خود را در مدارس می گذرانند اما در خصوص پول چیزی یاد نمیگیرند.

رابرت کیوساکی سرمایه گذار و نویسنده

مروری بر زندگی رابرت کیوساکی

رابرت در هاوایی به دنیا آمد و همان جا بزرگ شد. او چهارمین نسل یک خانواده بزرگ دورگه ژاپنی – آمریکایی بود. پدرش رییس آموزش و پرورش ایالت هاوایی بود. او پس از اتمام دوره دبیرستان در نیویورک به ادامه تحصیل پرداخت و پس از به پایان رساندن دانشگاه به نیروی تفنگداران دریایی آمریکا پیوست و به عنوان افسر و خلبان هلیکوپترهای سنگین و مسلح نظامی راهی ویتنام شد.


در بازگشت از ویتنام زندگی مالی و تجاری رابرت آغاز شد. در سال 1977 او شرکتی را بنیان نهاد که نخستین کیف های پول مردانه ای که مخلوطی از نایلون و ولکرو بود به بازار عرضه کرد. که این محصول بعدها به یک فراورده مولتی میلیون دلاری جهانی تبدیل شد. او و محصولاتش در مجلات معتبر جهانی حضور داشتند و دارند.


با بازنشسته شدن در سن 47 سالگی در سال 1996 رابرت به سرمایه گذاری یعنی آنچه بیش از همه مورد علاقه اش بود روی آورد. در این سال رابرت در سه شرکت سهامی عام کشف نفت, طلا و نقره سرمایه گذاری کرد که شرکت های نقره و طلا برای سرمایه گذارانش پول زیادی به ارمغان آورد. وی هنچنین در این سال کتاب ” پدر پولدا , پدر بی پول ” با کمک شارون لچتر (یک حسابدار حرفه ای و تاجر) را نوشت . این کتاب به مدت سه سال پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال بود.


در این کتاب رابرت در مورد دو پدر خود توضیح می دهد. یکی بی پول و دیگری پولدار, اولی بسیار باهوش , تحصیلکرده و دارای مدرک دکترا از دانشگاه استنفورد و دیگری که در اصل پدر دوستش بود و رابرت او را پدر خود می خواند تا هشت کلاس تحصیل نکرده بود . هر دوی آنها در حرفه هایشان موفق بودند و تمام عمرشان را به سختی کار کرده بودند اما یکی وقتی مرد, ده ها میلیون دلار برای خانواده و سازمان های خیریه به جا گذاشت, حال آنکه دیگری پس ازمرگش مقروض بود.

در موسسه آموزشی او مهمترین چیزی که تعلیم داده میشود , عشق و استقامت است. او این آموزش را با کمک گرفتن از مردان بزرگی چون آنتونی رابینز , زیگ زیگلار و اگ مندینو انجام میدهد. پیام رابرت آشکار است : ” مسولیت امور مالی ات را خود بر عهده بگیر یا تا آخر عمر پذیرای دستورالعمل ها و فرمایشات دیگران باش. به دست خودت است که ارباب پول باشی یا برده اش.”


رابرت کلاس هایی دارد که از یک ساعت تا سه روز طول می کشد و به مردم درباره رموز ثروتمند شدن آموزش می دهد. گرچه سوژه های کلاس او شامل ” سرمایه گذاری با بالاترین بهره و کمترین ریسک ” , ” چگونه به فرزندانمان آموزش دهیم پولدار شوند ” و ” تاسیس شرکت ها و واگذاری آنها ” است, اما پیام تکان دهنده و استوارش چیز دیگری است. آن پیام چنین است : ” نبوغ مالی را که در وجودتان خوابیده است را بیدار کنید . این نبوغ و استعداد , آماده سربرآوردن است .”


نقل قول
این همان تعریفی است که سخنران و نویسنده مشهور جهانی , آنتونی رابینز در مورد کار رابرت ابراز میدارد. او میگوید : ” کار رابرت کیوساکی در امر آموزش, کاری نیرومند, عمیق, شگرف و دگرگون ساز است. من در برابر تلاش هایش سر تعظیم فرود می آورم و به تمام مردم, شرکت در این کلاس را توصیه می کنم.

رابرت کیوساکی را بیشتر با کتاب «بابای پولدار بابای فقیر» می شناسند؛ پرفروش ترین کتابی که درباره پول درآوردن نوشته شده است. کیوساکی طرز فکر ده ها میلیون نفر را در مورد پول به چالش کشیده و تغییر داده است. او یک کارآفرین، مربی و سرمایه گذار می باشد که معتقد است دنیا به کارآفرین های بیشتری نیاز دارد تا شغل ایجاد کنند.رابرت با ایده های متفاوت و خلاف معمولی که درباره پول و سرمایه گذاری دارد شهرتی جهانی برای خود کسب کرده است.

رابرت کیوساکی به عنوان فردی شناخته شده است که می تواند مسائل پیچیده مربوط به پول، سرمایه گذاری و اقتصاد را ساده کند. او تجربیاتی را که در مسیر رسیدن به آزادی مالی کسب کرده است طوری بیان می کند که افراد با هر سن و پیش زمینه ای می توانند درک کنند.


ایده های اصلی او از قبیل: «خانه ای که در آن زندگی می کنید دارایی نیست.»، «روی گردش مالی سرمایه گذاری کنید» و «کسانی که پول نقد را پس انداز می کنند بازنده هستند» مورد تمسخر خیلی ها قرار می گرفت تا این که در طول ده سال گذشته مشخص شد که واقعا حق با او بوده است.


کیوساکی معتقد است که در عصر فعلی که عصر اطلاعات است توصیه های قدیمی از قبیل «به دانشگاه برو، شغلی برای خودت دست و پا کن، پول پس انداز کن، همه بدهی ها و قرض هایت را پرداخت کن، برای طولانی مدت سرمایه گذاری کن، در چند زمینه مختلف سرمایه گذاری کن …» دیگر کاربردی ندارند. او مردم را تشویق می کند تا از نظر مالی آموزش ببینند و نقش فعالی در سرمایه گذاری برای آینده خود داشته باشند.


رابرت مولف ۱۹ کتاب است و در شبکه های مختلفی به منظور معرفی ایده های خود به مردم حضور پیدا کرده است از جمله شبکه سی ان ان، بی بی سی، فاکس نیوز، الجزیره، جی بی تی وی. های کیوساکی بیش از یک دهه است که در فهرست پرفروش ترین ها قرار گرفته اند.

ده راه کلیدی رابرت کیوساکی برای استقلال مالی :

1-مسولیت پذیر باشید
هر انتخاب شما عواقب خاص خود را دارد، که برخی از آنها ممکن است موجب صدمه ای برگشت ناپذیر به ثروتتان شود. از این رو، شما باید مسئولیت کامل را برای تضمین آینده مالی خود قبول کنید. بدانید که هر تصمیم گیری و انتخاب شما در زندگی امروزتان در زندگی فردای شما نیز تاثیر گذار خواهد بود. بنابراین ضروری است که تمام تصمیم گیری های مالی، خرید و هزینه های خود را در چارچوب اهداف بلند مدت مالی خود ارزیابی کنید.

2-مخارجتان را کنترل کنید
ما در جهان مصرف کننده محوری زندگی می کنیم که در آن بطور مداوم ملزم به صرف هزینه هستیم. عادات خرج کردنتان یکی از دلایل اصلی است که قادر نیستید اینده مالی خود را به اسانی تضمین کنید. هزینه هایتان را پیگیری کنید و قبل از پرداخت هر گونه هزینه دو مرتبه فکر کنید. انجام این کار در ابتدا سخت خواهد بود به خصوص اگر شما مستعد ابتلا به هزینه های غیر قابل کنترل هستید ولی اینجاست که شما یاد میگیرید که چگونه مخارجتان را مدیریت کنید.و از آن به بعد به راحتی اب خوردن در حال حرکت به سمت دستیابی به استقلال مالی خواهید بود.

3-داشتن یک منبع درآمد ضروری است
ایجاد یک بودجه و زندگی در محدودیت های مالی برای دستیابی به استقلال مالی در زندگی شما بسیار مهم است. این بودجه به شما مسیری را نشان می دهد که شما در ان مسیر مدیریت درآمد و کنترل هزینه های خود را انجام دهید. در مدت کوتاهی بودجه به شما حس مسولیت پذیری می دهد. اگر می خواهید امور مالی شخصی خود را تضمین کنید، بودجه ابزاری برای دستیابی به این ضمانت به شما ارائه می کند.

4-در ابتدا برای خودتان خرج کنید
یکی از شیوه های اساسی و کلیدی برای رسیدن به آزادی مالی این است که به جای کار برای یک بانک یا شرکت کارت اعتباری برای خودتان کار کنید. یاد بگیرید اول به خودتان پرداخت کنید قبل ازاینکه شخص دیگری به شما پرداخت کند. با این کار شما به دو چیز می رسید: خودتان را غنی تر کرده و از فقیرتر شدن قاصله می گیرید. با صرفه جویی امروزدرپولتان می توانید سرمایه گذاری فردایتان را تضمین کنید و این تضمین استقلال مالی شما را در بر خواهد داشت.

5-هرگز بدهکار نباشید
بدهی یکی از علل اصلی عدم امنیت مالی در زندگی بسیاری از مردم است. این مسئله شما را از درون به هم می ریزد و شما را از رسیدن به اهداف ارزوها ورویاهایتان در زندگی باز می دارد. بدهی شما از آینده ای شاد محروم می کند. اگر می خواهید به استقلال مالی دست یابید زندگی بدون بدهی باید سر لوحه کارتان باشد.

6-یک صندوق اضطراری داشته باشید
بودجه اضطراری بالشتکی پول نقد است که هزینه های زندگی خود را برای حداقل ۳ ماه پشتیبانی می باشد. همچنین می تواند در مواقعی که نیاز دارید برای پوشش هزینه های پیش بینی نشده در زندگی روزمره خود از قبیل تعمیرات، هزینه های درمانی و سایر موارد اضطراری مفید واقع شود. داشتن یک صندوق اضطراری ضروری است تا به شما این اطمینان را بدهد که نیازی نیست در چنین موقعیت هایی به بدهی متوسل شوید. اطمینان از اینکه هزینه های زندگی خود را تحت پوشش قرار می دهید به شما “آرامش ذهن” می دهد. یکی از بهترین راه ها برای داشتن یک کوسن پول نقد این است که یک حساب بانکی افتتاح و شروع به صرفه جویی برای بودجه اضطراری خود کنید.

7-از یادگیری دست بر ندارید
آموزش خودتان در مورد مسائل مالی به طور منظم باید در اولویت قرار گیرد.امروزه، منابع بی شماری برای به روز رسانی دانش شما در مورد صنایع مالی و چگونگی انها وجود دارد. مسئولیت کامل زندگی مالی خود را با تعهد خود را به طور کامل به آن است. با تعهد کامل نسبت به زندگی مالی نسبت به ان کاملا مسئولیت پذیر باشید. به جای خواندن همه مطالب در تمام مدت، شما می توانید شروع به یادگیری یک موضوع در یک زمان کنید. به عنوان مثال، شما می توانید در مورد بودجه خانه بخوانید البته اگر این چیزی است که به ان علاقه مند هستید. به همین ترتیب، بسیاری دیگر از مسائل مالی هستند که شما بطورمتوالی می توانند یاد بگیرید، که موجب افزایش سواد مالی خود را بسیار افزایش دهید.

8- اهداف مالی روشن و مختصر داشته باشید
اگر شما هر گونه اهداف مالی روشنی ندارید، پس از آن بسیار سخت می توانید به سمت تامین آزادی مالی حرکت کنید. اگر می خواهید کسب و کار عالی برای خود داشته باشید برای این هدف خودتان کاری را راه اندازی کنید. روش دیگر، اگر شما می خواهید یک سرمایه گذارباشید ، یاد بگیرید فرصت های مناسب را انتخاب کنید ودر فرصتی مناسب به انها سرعت بدهید. تنها زمانی که به اهداف مالی خود به وضوح اشنا باشید قادر به تشخیص پتانسیل واقعی خود هستید. داشتن اهداف و حرکت در مسیر رسیدن به انها شما را تشویق به زندگی میکند،زندگی ای که ارزوی انرا داشتید.

9- بازاریابی و فروش
هزینه پایین راه اندازی یک شرکت بازاریابی یک مزیت بزرگ آن است. شروع یک کسب و کار بزرگ بدون سرمایه گذاری های عظیم و زمان بسیار سخت است. شرکت بازاریابی زمانی را که شما نیازدارید برای ایجاد مهارت های کسب و کار و انتقال خود از یک کارمند سطح پایین به یک بازرگان بزرگ به شما می دهد. از این رو، بازاریابی یکی از راه های مناسب برای تضمین استقلال مالی شما است. بازاریابی شما به عنوان منابع درآمد برای شما باقی مانده است، بنابراین پول به حساب شما می اید حتی وقتی در خواب و سفر باشید.

10-ساده زندگی کنید
زندگی هر روزه در حال پیچیده ترشدن است. اهداف مالی و رفتن به دنبال ان شما را از چیزهایی که در زندگی بسیار مهم است منحرف می کند. در نتیجه، شما انگیزه تان را از دست خواهید داد و رکود می کنید. از این رو، بسیار ضروری است که شما زندگی خود را با آزاد کردن ذهن خود از همه درهم و برهمی ساده تر کنید. کلید دستیابی به استقلال مالی بسیار ساده است: تبدیل درآمد به دست آمده خود به درآمد انفعالی یا درآمد مجموعه. با استفاده از این ذهنیت، رسیدن به اهدافتان بدون گرفتن چیزهایی که دوست دارید اسان می شود.
گزیده ای از سخنان رابرت کیوساکی در کتاب پدر مدام سرمایه گذاری تان را کنترل کنید پولدار پدر بی پول

● مردم کم درامد و اقشار میانی, برای پول کار می کنند اما برای پولدارها , پول است که برای آنها کار می کند.
● اکثر مردم به دلیل ترس و حرص در چرخه زندگی گرفتار می شوند. چرخه ای که شامل بیدار شدن, سرکار رفتن, بیدار شدن, سرکار رفتن, پرداخت مخارج و … است.
● علت اصلی فقر و نابسامانی مالی, ترس و جهل است نه اقتصاد و دولت و یا ثروتمندان.
● اکثر مردم, تمام عمرشان را به دلیل احساس ترس به دنبال شغل ثابت, کسب حقوق، افزایش درآمد و امنیت کاری می گردند.
● پولدارها دارایی می اندوزند، حال آنکه بی پول ها و اقشار متوسط, بدهی می اندوزند و به اشتباه تصور می کنند که دارایی است.
● شانس به ذهن خلاق روی می آورد.
● مشکل اصلی ترس نیست, بلکه چگونگی مقابله با ترس است، مخصوصا ترس از دست دادن پول.
● بازنده ها از شکست ناامید می شوند و برنده ها الهام میگیرند.

معامله گری یک بازی روانی است – یک معامله گر سود ده باشید

معامله گری یک بازی روانی است - یک معامله گر سود ده باشید

یک پوزیشن جدید میگیرید بدون اینکه سیگنال معتبری برای ورود مجدد ببینید.

بی نظمی در بازی : شما می خواهید فکری به حال ضرر های قبلی کنید،

بنابراین معاملات اجباری انجام می دهید و قوانین تان را زیر پا می گذارید.

نمودار قیمت را بالا و پایین می کنید بدون اینکه بدانید واقعا دنبال چه می گردید،

و آنوقت وارد معامله ای می شوید که با معیارهای شما منطبق نبوده است.

شما می خواهید از ضرر و باخت اجتناب کنید ،

بنابراین حد ضررتان را خیلی دور میکنید و یا بکل آن را بر می دارید.

شما از ستاپ مناسب قیمت جامانده اید و لذا خیلی دیر وارد می شوید،

در حالیکه باید بیرون می ماندید و از آن چشم پوشی میکردید.

اگر با خودتان صادق باشید، الان می دانید که حداقل با چند تا از گزینه های بالا که الگوهای منفی در معامله گری هستند درگیر هستید.

نباید خجالت بکشید، بخاطر اینکه بسیاری از معامله گران نیز همین کارها را هر روز انجام می دهند و اشتباهاتشان را مدام سرمایه گذاری تان را کنترل کنید بارها و بارها تکرار می کنند.

اگر شما نگاهی عینی به عملکرد معاملاتی گذشته تان بیاندازید،

بسیاری از معامله گران خواهند دید که دلیل اینکه چرا نتوانسته اند از بازار پولی را که میشده درآورد را دربیاورند ،

این نبوده که یک استراتژی معامله گری خوب نداشته باشند،

بلکه علت آن درگیری تکراری و مداوم آنها با تصمیمات احساسی و تَکانه ای بوده است.

و اگر فقط همین 5 اشتباه نبود می شد فرض کرد ، بسیاری از معامله گران عملکرد خیلی بهتری داشتند

چون یا معاملات بازنده را سر به سر خارج شده بودند و یا معاملات برنده بیشتری داشتند.

معامله گری بازی عملکرد است، و قرار نیست معامله گری که استراتژی معاملاتی پیچیده تری دارد جلوتر بیافتد،

بلکه کسی موفق تر است که احساساتش را کنترل کند و نگرش موثر تری داشته باشد.

وضعیت ذهنی تان را چک کنید

هر روز صبح، قبل از اینکه پلتفرم معاملا تی تان را روشن و ران کنید،

چند دقیقه وقت بگذارید تا وضعیت جاری ذهنی خود را ارزیابی کنید.

نکات ذیل می توانند به عنوان یک راهنما در ارزیابی خودتان به شما کمک کند.

آیا احساس بیماری و ناخوشی میکنید ؟ گرچه واضح است که زمانی که بیمار هستید نباید معامله کنید،

با این وجود بسیاری از معامله گران به این موضوع توجه ندارند و وقتی بیمارند همچنان مثل وضعیت طبیعی به معامله می پردازند.

استراحت و خواب کافی داشته اید ؟ کم خوابی تاثیرات شدیدی روی عملکرد و نحوه ی کنش و واکنش با بازار دارد،

همین تاثیر را نوشیدن مواد الکلی یا روانگردانها هم دارند.

آیا عصبانی و تحریک پذیر شده اید ؟بحث با همسر یا گفتگوی های جدی در محیط کار

می تواند با شما وارد بازار و معامله گری تان شود و منجر به عدم تمرکز می شود.

هیجان بیش از حد نیز از سوی دیگر ، می تواند بصورت چشمگیری فرایند تصمیم گیری شما را تحت تاثیر قرار دهد.

سرخوشی زیاد می تواند خطرناک باشد.چرا که ممکن است در تحلیل ریسک دچار خطا شوید و یا ضرر های بالقوه را قابل اغماض تلقی کنید.

اگر در جریان بردهای پشت سرهم قرار داشته باشید معمولا اعتماد بنفس تان بیش از حد بالا میرود

و بنابراین کمتر با ریسک مخالفت میکنید،

و این باعث می شود که ریسک بالاتری را انجام دهید.

بر عکس این حالت نیز وجود دارد یعنی اگر دچار باختهای پشت سر هم شده باشید،

بیش از حد محتاط می شوید بنابراین بدست خودتان از معاملاتی که ممکن است پتانسیل سود بالایی داشته باشند صرف نظر می کنید.

در آخر اشاره کنیم به خطاهای رایج سرمایه گذاران مبتدی

سرمایه گذاری بر روی یک سهم خاص به جای سبدی از انواع اوراق بهادار

نداشتن برنامه مشخص برای سرمایه گذاری

سرمایه گذاری بر روی سهام به جای سرمایه گذاری بر روی شرکت

خرید در بالاترین قیمت / گران خریدن

فروش در پایین ترین قیمت / ارزان فروختن

زیر و روکردن سرمایه گذارهای انجام شده

کافی دانستن اخبار رسانه ها

پرداخت بیش از اندازه هزینه و کارمزد

سهل انگاری و بی توجهی

ناآگاهی از قدرت واقعی تحمل ریسک

معامله گری یک بازی روانی است – یک معامله گر سود ده باشید – نویسنده: موسی رشوند

سبد سهام و انواع آن

سبد سهام

حتما تا به حال اصطلاح سبد سهام را شنیده‌اید. اما آیا معنای این اصطلاح را می‌دانید؟ در روش سرمایه‌گذاری روی سبد سهام، به جای آنکه صرفا روی سهامِ یک شرکت شرط‌ ببندیم، روی سهام چندین شرکت سرمایه‌گذاری می‌کنیم تا از افزایشِ قیمت سهام آنها به سود برسیم.

با داشتن سهامِ چندین شرکت، که به دقت و برای ایجاد توازن از بین انواع گوناگونی از بخش‌ها و شرکت‌ها انتخاب شده‌اند، کنترل بیشتری روی ریسکی که همیشه با مشارکت در سرمایه‌گذاری عجین است، خواهیم داشت.

نکته‌ی اصلی سبد سهام این است که اگر سهام یکی از شرکت‌هایی که در آن سرمایه‌گذاری کرده‌اید، افت قیمت داشت، آن افت با افزایش، در قیمت سایر سهامِ سبدتان جبران شود.

تشکیل یک سبد سهام

جفت و جور کردن سبد سهام

ساخت سبد سهام فرآیندی به شدت شخصی است و به خودشناسی زیادی نیاز دارد.

اینکه سبدتان را چگونه شکل می‌دهید، به عوامل بسیاری از جمله درآمد فعلی‌تان، نگرش شما نسبت به ریسک و اینکه آن پول را برای چه سن و چه زمانی لازم دارید، بستگی دارد. اما ابتدا باید کلیت مسئله‌ی سبد را درک کنید و بدانید که با ایجاد سبد به چه چیزی می‌خواهید دست پیدا کنید.

ابتدا اهداف و افق زمانی را تعیین کنید

پیش از آغاز سرمایه‌گذاری، باید بر اساس اینکه چه کسی هستید و چرا می‌خواهید سرمایه‌گذاری کنید، استراتژی مشخصی ایجاد کنید.

داشتن ایده‌ای روشن از اهداف مالی‌تان و اینکه آماده‌ی چه مقدار ریسک هستید، شانس موفقیت‌تان را تا حد زیادی افزایش می‌دهد.

پس پیش از آنکه سهمی بخرید، این سؤالات را از خودتان بپرسید:

سابقه‌ی ریسک و پاداش من چگونه است؟

مسلما در طرح‌ریزیِ استراتژی سرمایه‌گذاری‌، مهم‌ترین قدم درک نگرش‌تان نسبت به مسئله‌ی ریسک و پاداش است. شاید آن دورنمایی که از عملکرد فوق‌العاده در بحث سرمایه‌گذاری در ذهن دارید برای‌تان جذاب باشد، اما برای دستیابی به آن، تا چه اندازه ریسک می‌کنید؟

پول را به چه منظور و چه اندازه‌ای می‌خواهم؟

رویکرد روشنی نسبت به دلیل سرمایه‌گذاری‌تان داشته باشید. شاید می‌خواهید پس‌اندازی داشته باشید و در نهایت خانه‌دار شوید. شاید می‌خواهید برای دوران بازنشستگی پس‌انداز کنید. شاید هم اصلا به دنبال امنیت مالی هستید تا اگر زمانی شرایط زندگی پیچیده شد، بتوانید از پس مشکلات برآیید.

هدف‌تان هر چه که هست، ابتدا ببینید چه مقدار پول نیاز خواهید داشت و چه زمانی آن را می‌خواهید. اهداف‌تان را به چارچوب‌های زمانیِ کوتاه‌مدت (۱ تا ۳ ساله)، میان‌مدت (۳ تا ۵ ساله) و بلندمدت (بیش از ۵ سال) تقسیم کنید. مثلا اگر برای ده سال آینده به این پول نیازی ندارید، می‌توانید در استراتژی سرمایه‌گذاری‌تان قوی‌تر و ریسک‌پذیرتر عمل کنید. اما اگر پول‌تان را تا دو سال آینده احتیاج داشته باشید، شرایط فرق می‌کند.

شرایط مالی من چگونه است؟

درباره‌ی اینکه چه مقدار پول می‌توانید برای سرمایه‌گذاری کنار بگذارید و انتظار دارید در آینده چقدر پول به دست بیاورید، واقع‌بین باشید. شاید فکر می‌کنید که خوب می‌شود اگر طی پنج سال آینده حقوق‌تان هشت رقمی شود، اما آیا واقعا چنین اتفاقی خواهد افتاد؟ نباید بیش از آنچه واقعا از پسش برمی‌آیید پس‌انداز بکنید. اگر چنین رویه‌ای را پیش بگیرید، پیش از آنکه زمانش فرا برسد، در سبد سهام خودتان غرق شده‌اید! برعکس، اگر مثلا انتظار دارید که پول زیادی به ارث ببرید، می‌توانید هنگام تصمیم‌گیری در مورد بزرگیِ سرمایه‌گذاری‌تان، آن را هم با احتیاط در محاسبات‌تان لحاظ کنید.

چند ساله هستم؟

موقع تصمیم‌گیری درباره‌ی چگونگی سرمایه‌گذاری، مرحله‌ای از زندگی که در آن هستید، عامل مهمی به شمار می‌رود. در کل هر قدر جوان‌تر باشید، می‌توانید در سرمایه‌گذاری‌هایتان ریسک بیشتری انجام دهید. حقیقت این است که بازارها مدام در حرکتی دایره‌وار هستند، بازارهای سهام پایین می‌آیند و بالا می‌روند و گاهی اوقات این وضعیت برای چندین سال ثابت می‌ماند. بنابراین اگر در شُرفِ بازنشستگی هستید، نمی‌توانید در آخرین چرخه‌ی اقتصادی‌تان به عنوان سرمایه‌گذار با رکود مواجه شوید. اما جوان‌ها می‌توانند بلندمدت‌تر فکر کنند. سرمایه‌گذارهای جوان‌تر می‌توانند با بالا و پایین رفتن‌های بیشتری در بازارها مواجه شوند.

برنامه‌های شخصی‌ من چه هستند؟

در مورد اینکه چگونه تغییری در شرایط‌، اولویت‌ها و توانایی‌تان دستیابی به اهداف‌تان را تغییر خواهد داد، رویکرد واضحی داشته باشید. مثلا اگر در نظر دارید بچه‌دار شوید، ممکن است بخواهید تا برای تحصیلات فرزند‌تان شروع به سرمایه‌گذاری کنید. اما متوجه شوید که بخش اعظم درآمدتان به هزینه‌های مربوط به خانه‌ی بزرگتر و نگهداری از بچه اختصاص یافته و شما پول بسیار کمی برای این سرمایه‌گذاری دارید. اگر هم می‌خواهید طلاق بگیرید، بسته به اینکه چه توافقی با همسرتان کرده باشید، متوجه می‌شوید که هزینه‌ها و درآمدتان بالا یا پایین می‌روند.

رابطه‌ی نوع سبد با ریسک

رابطه ریسک و سبد سهام

ریسک، مفهومی اساسی در سرمایه‌گذاری است و به امکانِ از دست دادن بخش یا حتی کلِ سرمایه‌ی اولیه‌تان اشاره دارد و نوع آن با توجه به کلاس‌های دارایی، حوزه‌هایی که در آنها سهام دارید، اندازه‌ی شرکت و شرایط بازار، متفاوت است.

سهام‌ بسیار فرّاری که ریسک بالایی در سقوط ارزش دارد، معمولا از شانس بیشتری هم در بالا رفتن ارزش برخوردار است. سهام بسیار ثابتی که ریسک کمتری برای سقوط ارزش آن را تهدید می‌کند، شانس کمتری برای رشد احتمالی دارد.

سبدهای سهام می‌توانند با توجه به میزان ریسک و همین‌طور ماهیت پاداش‌های بالقوه‌شان دسته‌بندی شوند. در ادامه انواع معمول سبدها را می‌بینید:

سبد رشدی

اگر می‌خواهید ارزش سرمایه‌گذاری‌تان سریع رشد کند، آنچه به اصطلاح «سبد رشدی» نامیده می‌شود، بهترین انتخاب برای شماست، اما برای دستیابی به این امر، باید آماده‌ی مواجهه با ریسک سقوط ارزش آن باشید. بخش بیشترِ این سبد، سهام با ریسک بالاست، مثل سهام شرکت‌هایی که سرمایه‌ی کمی دارند. بنابراین از شانس بیشتری هم برای افزایش ارزش‌های فوق‌العاده زیاد برخوردارند.

سبد درآمدی

در مقابل، سبد درآمدی برای ریسک بسیار پایین طراحی شده است. اگر بیشتر علاقه دارید که درآمد ثابتی از سرمایه‌گذاری‌تان داشته باشید و چندان دنبال رشد آن نیستید و نمی‌خواهید ارزشش را از دست بدهد، این انتخاب مناسبی برای شماست. این سبد، عمدتا از شرکت‌های بسیار باثباتی تشکیل شده است که قیمت سهام‌شان خیلی آهسته رشد می‌کند، اما بعید است که ارزش‌شان کاهش یابد. ضمن اینکه سود سهام را به‌طور منظم و سر موقع پرداخت می‌کنند.

سبد محافظه‌کارانه

سبد رشد محافظه‌کارانه که در این نمونه چگونگی ساخت آن را به شما نشان خواهیم داد، در صورتی برای شما مناسب است که در عین آمادگی برای پذیرش ریسک و ایجاد رشد نسبی، اهمیت بالایی برای محافظت از ارزش سرمایه قائل باشید .

بلوک‌های ساخت‌وساز: سهام‌ رشدی، درآمدی، دفاعی، دوره‌ای و سوداگرانه

بلوک های تشکیل‌ دهنده سبد سهام

سبدهای گوناگونی که در بالا به آنها اشاره شد، می‌توانند با در کنار هم قرار دادن محتاطانه‌ی سهام «رشدی» و «ارزشی» و هم‌چنین ترکیب سهام‌ «دوره‌ای» و «دفاعی» و «سوداگرانه» به ریسک و پاداش‌های هدف خود دست یابند.

سهام‌ رشدی

سهام‌ رشدی، سهامی است که انتظار می‌رود ارزش آن سریع‌تر از بقیه‌ی بازار سهام رشد کند و این انتظار بر اساس عملکرد قبلی آن شکل می‌گیرد. این سهام‌ شما را در معرض ریسک بیشتری قرار می‌دهد، اما در نهایت پاداش‌های بیشتری ارائه خواهد کرد.

سهام درآمدی

سهام‌ درآمدی یا ارزشی، سهامی است که نسبت به سایر شرکت‌های حاضر در بازار سهام، سود سهام بیشتری پرداخت می‌کند.

سهام‌ دفاعی

شرکت‌های دفاعی آنهایی هستند که محصولات و خدمات‌شان چه در دوران رشد اقتصادی و چه افول آن، همواره متقاضی دارند. این شرکت‌ها شامل شرکت‌های داروسازی، صنایع همگانی (مثل برق، تلفن و …) و بسیاری از شرکت‌های مواد غذایی و آشامیدنی هستند. سرمایه‌گذاری در این شرکت‌ها ایمن و باثبات محسوب می‌شود.

سهام‌ دوره‌ای

شرکت‌های ادواری آنهایی هستند که وقتی اقتصاد در حال رشد است، عملکرد بسیار خوبی دارند و وقتی در افول به سر می‌برد، عملکرد بدی دارند. این شرکت‌ها شامل بانک‌ها، خطوط هوایی و شرکت‌های ساختمانی هستند. سرمایه‌گذاری در آنها پرریسک محسوب می‌شود، اما وقتی شرایط بازار مناسب باشد، می‌توانند رشد فوق‌العاده‌ای را به ارمغان بیاورند.

سهام سوداگرانه

سهام‌ سوداگرانه، از آنِ دسته‌ای از شرکت‌های جدیدی است که آینده‌شان نامعلوم است، اما اگر همه چیز خوب پیش برود، می‌توانند ارزش خوبی ایجاد کنند، درست مثل کسی که در جست‌جوی انرژی به چاه نفت برسد. این شرکت‌ها جزءِ شرکت‌های بسیار پرریسک محسوب می‌شوند.

فارغ از اینکه در سبد رشدی سرمایه‌گذاری کنید یا درآمدی و دفاعی، در هر صورت سرمایه‌گذاری‌تان همیشه باید شامل سهامِ تعداد قابل توجهی از شرکت‌های متفاوت باشد، حداقل ۱۵ شرکت برای این کار مناسب است.

سرمایه‌گذاری در طیف گسترده‌ای از سهامی که بخش‌های مختلف صنعتی را تحت پوشش قرار می‌دهد، ریسک را در کل بازار پخش و به سبدتان کمک می‌کند تا صرف نظر از شرایط بازار، رشد ثابتی داشته باشد.

فروشگاه چطور - مجموعه صوتی پول و ثروت

اگر می‌خواهید در زندگی، موفقیت مالی کسب کنید
از کارآفرین‌های ثروتمند یاد بگیرید و مثل آنها عمل کنید.

سرمایه گذاری در تجارت و گذر از تورم و بحران اقتصادی

تعریف بازاریابی دیجیتالی چیست

معاونت محترم آموزش در ابتدا بیان نمودند: خیلی افراد از ما این سوال را می پرسند که با پول و سرمایه خود چه کنیم تا درآمدهای بیشتری به دست آوریم؟ من یک مثال می زنم تا بهتر درک کنید؛ فرض کنید شما میزان سرمایه ای که برای بیزینس و کسب و کارتان دارید، یک میلیارد تومان است. [aparat src="https://aradbranding.com/fa/investing-in-business-and-overcoming-inflation-and-economic-crisis/get5F"] با این مبلغ چه کاری می توان انجام داد؟ شاید شما با این یک میلیارد پنج خودروی پراید به مبلغ دویست میلیون بخرید و صبر کنید بعد از شش ماه یا یک سال هر کدام از این خودروها حداقل یا حداکثر ده یا بیست میلیون تومان افزایش قیمت داشته باشند. اگر فرض کنیم که هر پراید بیست میلیون تومان افزایش قیمت داشته باشد، این پول یک میلیاردی شما در شش ماه صد میلیون تومان سود داشته است. ایشان اظهار نمودند: البته من این را سود نمی دانم، این تورم است؛ یعنی شما اگر پسته هم خرید می کردید به همین اندازه یا حتی بیشتر افزایش قیمت داشت. حتی اگر یک خودروی یک میلیاردی خرید می کردید، شش ماه آینده این مبلغ به یک میلیارد و چهارصد یا پانصد می رسید و شما به جای صد میلیون سود چهارصد یا پانصد میلیون سود می کردید.

ثبات در کسب و کار و قدرت پول

مهندس زیارکلائی در ادامه افزودند: اکثر مردم سعی می کنند در بیزینس، کسب و کار، تجارت الکترونیک و در معامله به صورت ثابت کار کنند. مثلا اگر فردی یک میلیارد تومان پول داشته باشد و نداند که با این مبلغ چه کاری باید انجام دهد، خیلی هوشمندانه پولش را تبدیل به سکه یا طلای آب شده می کند تا تورم زیاد روی سرمایه اش اثر نگذارد، چرا که با تورم بالا قیمت طلا نیز افزایش پیدا می کند و ارزش پولش برابر است، یعنی ارزش پول کاهش پیدا نمی کند. درباره ارزش پول بارها صحبت کرده ایم، پول قدرت زیادی دارد؛ پول به عنوان ثروت شناخته می شود، هم واحد اندازه گیری است و هم ابزاری برای مبادله می باشد که بسیار قدرتمند است و ارزش زیادی دارد.

ارزش کار و ارتباط آن با تورم و افزایش درآمد

ایشان اذعان داشتند: شما هشت تا ده ساعت در روز کار می کنید و می گویید در این زمان مثلا یک میلیون تومان به دست می آورم، اگر پنج روز کار کنید معادل پنج میلیون تومان پول دریافت می کنید؛ با این مبلغ امروز می توانید یک گوشی موبایل خیلی ساده خریداری کنید. اما تورم افزایش پیدا می کند و نرخ گوشی گران می شود و گوشی پنج میلیونی به ده میلیون تبدیل می شود؛ در حالی که ارزش کار شما افزایش پیدا نکرده است. شاید درآمد شما که یک میلیون بوده به یک میلیون و صد یا دویست افزایش پیدا کند و شما به همان اندازه کار کنید، اما باید دو برابر کار کنید. چرا که شما تا دیروز اگر پنج روز کار می کردید تا یک گوشی پنج میلیونی بخرید از امروز باید ده روز کار کنید تا بتوانید یک گوشی ده میلیونی بخرید. این نکته خیلی مهمی است که من همان گوشی را می خرم، اما کار بیشتری انجام می دهم. مهندس زیارکلائی تصریح کردند: نکته ای که خیلی روی آن تاکید داریم، ارزش کار شما است؛ شما در کارمندی یا کارگری هر چقدر ارزش کارتان زیاد شود درآمدتان افزایش پیدا نخواهد کرد. بدانید که اگر خواهان پول و درآمد خالص بیشتری هستید، باید مسیر کاری خود را عوض کنید و یاد بگیرید که در کار خرید و فروش و تجارت قدم بگذارید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.