راهکاری برای افزایش نقدشوندگی بازار سرمایه
برای افزایش نقدشوندگی بازار تنها راه حل افزایش تعداد بازیگران بازار است. بدین منظور باید ابزاری (مثل فروش استقراضی) در اختیار داشت که فعالان بازار سرمایه حتی در منفی های بازار هم بتوانند بازدهی کسب کنند. ابزارهای فعلی عمدتا اختیار خرید هستند و سررسید محدودی دارند. سررسید ۶ ماهه یا یک ساله می تواند در افزایش جذابیت این ابزار موثر باشد.
به گزارش بورس تابناک، نگرانی بابت احتمال تشدید رکود در بازار سرمایه و تداوم منفی های این بازار، باعث شده مدام شاهد خروج نقدینگی حقیقی ها از بازار سرمایه باشیم.
مسیح زرگر خرازی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با پایگاه خبری بازار سرمایه(سنا) در این خصوص بیان کرد: به هر حال بازار سرمایه آینه ای از ریسک های موجود در اقتصاد کشور است. بنابراین وقتی در مورد آینده بازار سرمایه صحبت می کنیم، باید چند ریسک مهم ارزیابی شده و باقی شرایط ثابت در نظر گرفته شود. بعنوان مثال برخی ناآرامی های اجتماعی چشم انداز سرمایه گذاری در بازار سرمایه را تیره و تار می کند و می تواند به بزرگ ترین ریسک بازار تبدیل شود. از سوی دیگر، وضعیت سایر متغیرها و ریسک های بازار به گونه ای است که از شدت منفی های بازار کاسته شده است. اما آنچه مانع تغییر روند بازار سرمایه شده، کمبود نقدینگی است و مادامی که سرمایه گذاران نسبت به آینده سیاسی اطمینان خاطر نداشته باشند، نقدینگی وارد این بازار نخواهد شد. با فرض کلیه شرایط بازار سرمایه ما کاملا ارزنده است؛ مشروط بر آنکه ریسک های سیاسی داخلی برطرف شود.
وی اضافه کرد: عده ای بر این باور هستند که تا پایان دوره اول ریاست جمهوری، وضعیت رکودی در بازار سرمایه ادامه داشته و این بازار حرکت نخواهد کرد. اما شخصا معتقدم رئیس جمهور، رابین هود اقتصادی نیست و در میان مدت توان سرکوب نرخ ارز و قیمت گذاری دستوری و. را نخواهد داشت. کما اینکه همین حالا هم نرخ ارز شیب افزایشی داشته و عبور دلار از محدوده ۳۳ هزار تومان، سیگنال دلار ۴۰ هزار تومانی در ماه های آینده است. بازار سرمایه، بازاری است که فنر آن در چند ماه اخیر فشرده شده و اگر سایه ریسک های سیاسی کلا از سر بازار سرمایه ما برداشته شود، بازار سرمایه پتانسیل جهش و غافلگیر کردن مجدد سرمایه گذاران را خواهد داشت.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به نقدشوندگی پایین بسیاری از سهم های بازار گفت: نقدشوندگی پایین، معضلی است که اکثر فعالان بازار سرمایه با آن دست به گریبان اند و بجز چند نماد بزرگ گروه پتروشیمی و فولادی و پالایشی، سایر بازدهی بازار در دوره های ریسک سهم ها نقدشوندگی پایینی داشته و سهامداران آنها از چرخه نقدشوندگی خارج شده اند. برای افزایش نقدشوندگی بازار تنها راه حل افزایش تعداد بازیگران بازار است. بدین منظور باید ابزاری (مثل فروش استقراضی) در اختیار داشت که فعالان بازار سرمایه حتی در منفی های بازار هم بتوانند بازدهی کسب کنند. ابزارهای فعلی عمدتا اختیار خرید هستند و سررسید محدودی دارند. سررسید ۶ ماهه یا یک ساله می تواند در افزایش جذابیت این ابزار موثر باشد. | پایگاه خبری بازار سرمایه (سنا)
بررسی سودمندی متغیرهای بنیادی و متغیرهای مبتنی بر بازار در تعیین بازده سهام
این تحقیق توان توضیح دهندگی متغیرهای بنیادی را در مقایسه با متغیر های مبتنی بر بازار (شاخص های ریسک) در ارزش گذاری شرکت ها مورد بررسی قرار می دهد. در این مطالعه متغیرهای بنیادی و متغیرهای مبتنی بر بازار با لحاظ ریسک سیستماتیک شرکت مورد آزمون قرار می گیرند. همچنین این مطالعه صحت و اعتبار مدل تک عاملی قیمت گذاری دارایی بازدهی بازار در دوره های ریسک های سرمایه ای را در محیط اقتصادی ایران مورد بررسی قرار داده است. دوره زمانی تحقیق از ابتدای سال 1378 تا پایان سال 1385 می باشد. متغیرهای بنیادی مورد بررسی نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار جاری، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار مورد انتظار، و نسبت بازده حقوق صاحبان سرمایه مورد انتظار، و متغیرهای مبتنی بر بازار نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار جاری، ارزش بازار شرکت، نسبت سود به قیمت، و قدرت تغییرات لحظه ای قیمت سهام (شتاب) می باشند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که متغیرهای بتا، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار مورد انتظار، شتاب و نسبت سود به قیمت بیشترین قدرت توضیح دهندگی را در بازار بورس اوراق بهادار بازدهی بازار در دوره های ریسک تهران دارند. همچنین بین متغیرهای بتا و شتاب با بازده مقطعی سهام رابطه منفی، و بین بقیه متغیرها با بازده مقطعی سهام عموما رابطه مثبت مشاهده گردید. همچنین مشاهده شد که مدل های رگرسیونی حاصل از متغیر های مبتنی بر بازار قدرت توضیح دهندگی بالاتری نسبت به مدل های رگرسیونی مبتنی بر متغیرهای بنیادی دارند.
معاملات هم فاز چیست و چه کاربری دارد؟
روز گذشته خبری درخصوص معاملات هم فاز آمد. معاملات هم فاز (In-Phase Trading) در بازار سهام یکی از ابزار های مهم به منظور رسیدن به کسب بازدهی مطلوب به وسیله کاهش ریسک است.
به گزارش تجارتنیوز، روز گذشته خبری درخصوص معاملات هم فاز آمد. معاملات هم فاز (In-Phase Trading) در بازار سهام یکی از ابزار های مهم به منظور رسیدن به کسب بازدهی مطلوب به وسیله کاهش ریسک است.
رط درستی معاملات هم فاز در بازار سهام این است که تحت یک استراتژی خاص و در یک تایم فریم مشخص، برای هر سه ابزار «سهم، شاخص صنعت و شاخص کل» بطور همزمان یک سیگنال خرید یا فروش یکسان صادر شود.
سعید امیرشاکرمی، کارشناس بازار سرمایه درخصوص معاملات همفاز برای تجارتنیوز نوشت: موضوعی که معمولا فعالان بازار سرمایه بصورت آگاهانه یا نا خودآگاه آن را رعایت میکنند. هم فاز بودن اصطلاحی است که معمولا در علم فیزیک و ریاضی کاربرد فراوانی دارد. اصطلاح فاز نشان دهنده میزان اختلاف میان روند تابع های سینوسی شکل در یک بازه زمانی مشخص است.
به عبارتی اگر دو تابع سینوسی را از مبدا معین رسم کنیم نحوه حرکت موج ها را فاز میگوییم. حال اگر نقاط حداکثر و حداقل تابعها هماهنگ باشند و سیگنالها یکسان باشند تابع ها در یک فاز هستند. اما اگر نقاط ماکزیمم و مینیمم هماهنگ نباشند و سیگنالهای متفاوت صادر کنند آنگاه توابع ما خارج از یک فاز هستند.
روند هم فاز و خارج از فاز
فرض کنیم بدنبال نقطه ورود مناسب در یک سهم هستیم. طبق قانون فیزیک و موج شناسی شرط اصلی تشخیص فاز، تایم فریم یکسان و واحد اندازه گیری مشابه است. به همین منظور باید در ابتدا تایم فریم دلخواه (میتواند از کوچترین واحد یعنی دقیقه تا روز و هفته و ..) خود را برای نمودارهایی که میخواهیم مقایسه کنیم انتخاب کنیم. سپس باید واحد اندازهگیری قیمتها را یکسانسازی کنیم. در این حالت بهترین روش استفاده از لگاریتم و در اولویت بعدی درصد است.
معاملهگران معمولا با ترسیم نمودارهای شاخصکل، شاخص صنعت مربوطه و سهام شرکت مربوطه سعی میکنند تا سهام شرکتی را بیابند که بازدهی بیشتر از شاخص کل داشته باشد و در صنعت خود نیز بیش از هم گروهیهایش (شاخص صنعت) بازدهی بهدست آورده باشد. اگر صدور سیگنال (ورود یا خروج) در سه نمودار شاخص کل، شاخص صنعت و قیمت سهام شرکت همزمان باشد، روند تغییرات بهصورت هم فاز است در غیر اینصورت روند تغییرات خارج از فاز یکسان خواهد بود.
بر همین اساس میتوانیم اصطلاح لیدربودن را به صنعت یا صنایعی اختصاص دهیم که هم فاز با شاخص کل حرکت میکنند و میتوانند بر روند بازار (شاخص کل) تاثیر منفی یا مثبت بگذارند. در شکل زیر نمودارهای شاخص کل، شاخص صنعت گروه خودرو (به عنوان صنعت لیدر در میان اهالی بازار) و سهم ایران خودرو و همچنین گروه قند و شکر و سهم قند هکمتان بهعنوان یک شرکت کوچک با شناوری کم را بررسی میکنیم.
نمودار ها بر اساس تایم فریم هفتگی و بازده زمانی ۵ سال اخیر (از سال ۱۳۹۶) بررسی شدهاند. در شکل اول به منظور مقایسه بهتر سیگنالهای ماکزیمیم و مینیمم نمودارها، محور قیمتها بر اساس لگاریتم استخراج شده است. به کمک مقیاس لگاریتمی، میتوان اندازههای بسیار بزرگ را در ابعاد بسیار کوچکتری نشان داد. این ویژگی لگاریتم باعث میشود تا تغییرات با درصدهای زیاد را راحتتر درک و مقایسه کنیم. با توجه به اینکه در بازه ۵ سال اخیر، بازار بورس رشد چند هزار درصدی را تجربه کرده است در ابتدا از لگاریتم استفاده کردیم.
در نقطه ابتدای صعود شتابان اسفند ۱۳۹۸ (خط عمودی مشکی) و اوج بازار (خط عمودی بنفش) یعنی مرداد ۱۳۹۹ کلیه نمودارها هم فاز بودند. به عبارتی در شرایطی که روند صعودی یا نزولی بازدهی بازار در دوره های ریسک قوی دارد معمولا شرکتهای کوچک با بزرگ هم فاز هستند و همگی رشد یا سقوط را تجربه میکنند. اما پس از آغاز روند نزولی با وجود آنکه روندها یکسان است ولی فازها اختلاف دارند. با دقت به نمودارها میتوان مشاهده کرد که گروه خودرو به خصوص سهم ایران خودرو در مقایسه با گروه قند و شکر و به طور مشخص سهم قند هکمتان هم فازی بیشتری با شاخص کل دارد. دلیل این موضوع را میتوان بزرگ تر بودن گروه خودرو و ارزش بازار بیشتر شرکت ایران خودرو دانست.
بررسی روند شرکت ها
اما این تمام ماجرا نیست. شاید از نظر هم فازی گروه خودرو و سهم ایران خودرو هماهنگ با روند بازار یا به طور مشخص هماهنگ با شاخص کل حرکت میکند. اما دلیلی بر کم ریسک بودن یا پربازده تر بودن این سهم نیست.
در شکل زیر به منظور مقایسه بازدهی صنایع و شرکتهای فوق به جای لگاریتم از درصد استفاده میکنیم. همانطور که مشخص است در بازده زمانی ۵ سال اخیر شرکت قند هکمتان تقریبا ۲۰۷۵ درصد رشد را تجربه کرده است در حالی که شاخص کل ۱۴۵۴ درصد، شرکت ایران خودرو ۱۴۳۹ درصد شاخص قند و شکر ۱۱۳۰ درصد و شاخص خودرو ۱۰۷۸ درصد رشد را تجربه کرده است. به عبارتی قند هکمتان با اختلاف فاحش بازدهی بهتری نسبت به شاخص کل و سهم ایران خودرو نصیب سهامدارنش کرده است.
سهام ایران خودرو و شاخص کل نیز بازدهی یکسان داشتهاند. (گویا واقعا خودرو لیدر بازار است). در شکل زیر یک نکته مهم دیگر نیز وجود دارد و آن هم موضوع کم ریسک بودن است. همانطور که مشخص است نوسانات نمودار سهم ایران خودرو از سایر نمودارها به مراتب بیشتر است. موضوعی که نشان میدهد معاملات سهم ایران خودرو با ریسک زیادی روبرو است. در نقطه اوج بازار (خط بنفش) درصد رشد قیمت سهام ایران خودرو حدود۶۰۰۰ درصد بوده است در حالی که در حال حاضر به ۱۴۰۰ درصد رشد تقلیل یافته است. به عبارتی حدود ۴۶۰۰واحد از رشد ایران خودرو آب شده است. در این دوره (خط بنفش تا اول آبان۱۴۰۱) رشد شاخص کل از۲۴۰۰ درصد به ۱۴۵۴ درصد (۹۴۶ واحد) تقلیل یافته است. رشد قند هکمتان نیز از ۲۸۰۰درصد به ۲۰۷۵ درصد (۷۲۵ واحد) تقلیل یافته است.
بررسی روند شرکت ها
اما نتیجهای که میتوان بگیریم این است که در دوره ۵ ساله مورد بررسی اگر چه سهم ایران خودرو هم فاز با شاخص کل حرکت کرده است و در نهایت بازدهی یکسانی با شاخص کل داشته است. اما سهمی بسیار پر ریسک همراه با نوسانات شدید و فراوان است. در مقابل قند هکمتان نسبت به ایران خودرو شرکتی کوچکتر با بازدهی بازار در دوره های ریسک شناوری بسیار کمتر است که با وجود آنکه نسبت به ایران خودرو با شاخص کل هم فازی خیلی زیادی ندارد.
اما به مراتب نسبت به ایران خودرو هم کم ریسکتر بوده و هم بازدهی بیشتری داشته است. شاخص کل۹۴۶ واحد ،ایران خودرو ۴۶۰۰ واحد و قند هکمتان ۷۲۵ واحد از رشدش را نسبت به نقطه اوج مرداد ۱۳۹۹ از دست دادهاند.
توضیحات فوق همگی گواه این موضوع است که از نظر بازدهی و کاهش ریسک موضوع هم فاز بودن در بورس ایران کارایی کافی و لازم را ندارد. شاید موضوع دامنه نوسان قیمت، حجم مبنی، دو طرفه نبودن بازار و رانتهایی که در معاملات سهام در ایران وجود دارد از جمله مواردی باشند که کارایی معاملات همفاز را کاهش دادهاند.
به عبارتی برای اینکه بتوانیم به بازارهای روز دنیا نزدیک شویم و بخواهیم از ابزارهای بازارهای بین الملل استفاده کنیم در ابتدا باید زیر ساختهای لازم را فراهم کنیم. مشکل بازار بورس ایران استراتژی معاملات نیست. بورس ایران مشکلات ساختاری دارد که باید ابتدا آنها را رفع نمود تا بتوان از ابزارها و استراتژیهای روز دنیا استفاده کنیم. بنظر بهتر است ابتدا بدنبال بهبود شرایط اقتصادی کشور و بورس باشیم تا بتوانیم اعتماد عمومی از دست رفته نسبت به بورس را احیا کنیم.
بازدهی بازار در دوره های ریسک
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری چیست؟
مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری چیست؟
هر فردی که قصد سرمایه گذاری را دارد باید در رابطه به اصطلاحات آن بخصوص ریسک و بازده در آن سرمایه گذاری که جز ارکان اصلی آن بشمار می آید و عضوی جدایی ناپذیر از سرمایه گذاری می باشند آشنایی کامل داشته باشد.
هرکسی مسلما با هدف بهره مندی از سود و بازدهی خوب در بازار های مختلف سرمایه گذاری می کنند ولی رفتار افراد از نظر پذیرش ریسک باهم متفاوت است.
برخی افراد ریسک پذیر و برخی ریسک گریز هستند که این عامل در کنار عوامل دیگر باعث می شود افراد در بازار سرمایه سود و زیان زیادی را شاهد باشند.
افرادی که ریسک گریز هستند بهتر است از روش سرمایه گذاری غیر مستقیم وارد بازار بورس شوند زیرا در این روش به دلیل مدیریت دارایی توسط کارشناس مسلط به علوم تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی ریسک معاملات به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. در این مطلب قصد داریم به تئوری ریسک و بازده در سرمایه گذاری بپردازیم، با ما همراه باشید.
معرفی تئوری های ریسک و بازده در سرمایه گذاری
مفاهیم اصلی سرمایه گذاری شامل بازده و ریسک می باشد. بنابراین آشنایی تئوری های بازده و ریسک بسیار مهم است پس ابتدا به بررسی آنها می پردازیم. در دنیای مالی و سرمایهگذاری، ریسک و بازده دو مفهوم مخالف هم هستند.
برای سرمایه گذاری بهتر مفاهیم بازده و ریسک همیشه مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت. تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن و پر سود، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود. حالا در ادامه سعی می کنیم این دو مفهوم را برای شما توضیح دهیم.
بازده در سرمایه گذاری چیست؟
بازده return پاداشی است که سرمایه گذار از سرمایه گذاری خود در طراحی های مختلف به دست می آورد.
این طرح ها شامل (دارایی های واقعی و مالی-طرح ها و پروژه ها) می باشد. بنابراین بازده همان نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می نماید. بازده ممکن است “ بازده مورد انتظار ” یا “ بازده واقعی ” باشد.
بازده مورد انتظار Expected Return
بازده مورد انتظار یا بازده پیش بینی شده مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد و پیش بینی می کند آن را در سرمایهگذاری به دست آورد.
بازده واقعی Realized Return
مقدار حقیقی و عملی بازدهای است که سرمایهگذار از سرمایهگذاری خود در پایان زمان سرمایهگذاری کسب می کند.
ریسک در سرمایه گذاری به چه معناست؟
ریسک RISK یعنی تفاوت بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که به وقوع می پیوندد. منظور از ریسک دارایی، طرح یا پروژه تفاوت بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار آن دارایی طرح یا پروژه است می توانید ریسک سرمایه گذاری را با توجه به فرمول زیر محاسبه نمایید.
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
منابع ریسک در سرمایه گذاری کدامند؟
بطور کلی میتوان گفت ریسک به دارایی های مالی و یا سرمایه گذاری به عوامل زیر وابسه است :
ریسکی که سرمایه گذار به هنگام خرید اوراق قرضه می پذیرد و تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود ریسک نوسان نرخ بهره می گویند.
* اگر نرخ بهره تغییر کند قیمت هم تغییر خواهد یافت و تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
نرخ ارز، ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور است. ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییرات در بازده اوراق بهادار که در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی می تواند ایجاد شود.
چون نرخ ارز مدام در حال تغییر است روی مقدار تولید، فروش، هزینهها و سود شرکتهایی که صادرات و واردات دارند، تاثیرگذار است.
وقتی نرخ ارز افزایش می یابد شرکتهایی که واردات انجام می دهند مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه می نمایند. در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد.
اما شرکتهایی که صادرات انجام می دهند، در این موقعیت کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری بفروش می رسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش می دهند.
ریسک قدرت بازدهی بازار در دوره های ریسک خرید با کاهش قدرت خرید مردم انجام می شود. کاهش قدرت خرید یعنی افزایش نرخ تورم. ریسک تورم تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد.
در جامعهای تورمی قدرت خرید مردم کاهش مییابد، لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود و ریسک تورم نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است.
* ریسک تورم طبق قانون فیشر با ریسک بهره مرتبط است. در واقع یعنی نرخ بهره می تواند در اثر تورم افزایش یابد.
تغییر در قیمت ناشی از انجام تجارت های مختلف در یک صنعت خاص را ریسک تجاری می گویند. با کسب اطلاعات کافی درباره صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوانید تا مقداری از این ریسک جلوگیری نمایید.
به ریسکی که در نتیجه عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقددر یک دارایی به وجود می آید ریسک نقدینگی می گویند. هرچه احتمال نسبت به نقد شدن یک دارایی بیشتر باشد ریسک نقدینگی کمتر است.
وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش مییابد، خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود.
* پس قدرت تقاضا کاهش و ریسک سرمایهگذاری افزایش می یابد. ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث ریزش بازار شود.
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی مباشد. شرکت با دریافت وام در حقیقت بدهیهای خود را در افزایش می دهد. ریسک مالی در واقع ریسک ناشی از بکارکیری بدهی در شرکت است . هرچه بدهی در شرکت بیشتر باشد ریسک مالی بیشتر است.
ریسک کشور یا ریسک سیاسی به ثبات یک کشور از نظر سیاسی و اقتصادی مربوط است. سرمایهگذارانی که در کشورهای دیگری سرمایهگذاری میکنند باید به اثبات آن کشور از نظر سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند.
کشورهایی که از نظر سیاسی اقتصادی ثبات بالایی دارند ریسک سیاسی در آنها کمتر می باشد.
ریسک ناشی از تغییرات ساختاری در اقتصاد مثل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان باعث تغییر بازده می شود که به آن ریسک بازار می گویند. همهی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار هستند اما سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
بطور کلی ریسک به دو دسته ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم بندی می شود.
ریسک سیستماتیک+ریسک غیر سیستماتیک=ریسک کل
ریسک سیستماتیک تغییر پذیری در بازده کل اوراق بهادار را مستقیما ناشی از تغییرات بازار یا اقتصاد می داند. این ریسک غیر قابل کنترل می باشد بنابر این کاهش پذیر هم نخواهد بود.
منابعی که این ریسک را شارژ می کنند عبارت است از ریسک تورم،ریسک نرخ بهره، ریسک بازار و گاها ریسک سیاسی.
- ریسک غیر سیستماتیک (غیر قابل اجتناب)
این ریسک قابل کنترل و کاهش پذیر است و شامل آن قیمت از تغییر پذیری در بازده اوراق بهادار می باشد که به تغییرپذیری کلی بازار یا اقتصادبستگی ندارد.
لذا میتوان از طریق استراتژی هایی مثل تنوع سازی این ریسک را کاهش داده و حتی به صفر رساند. مهم ترین منابعی که این ریسک را شارژ می کند ریسک مالی،ریسک تجاری، ریسک نقدینگی.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
اصل سرمایه در بورس چگونه تضمین میشود؟
از آنجایی که سرمایهگذاری در بازار سرمایه همواره با ریسک همراه بوده، طی هفتههای گذشته سازمان بورس و اوراق بهادار موافقت اصولی خود را با صندوقهای تضمین اصل سرمایه اعلام کرده است تا در عین تضمین اصل سرمایه در دوره نزول، سود دهی در دوران صعود را هم حاصل کند.
به گزارش ایسنا، شاید ناخوشایندترین ریسک سرمایهگذاری در بورس برای افراد، مخصوصا تازه واردها، کاهش اصل سرمایه یا آورده اولیهای باشد که وارد این بازار میکنند، چرا که بعضا این سرمایه از محل داراییهایی اصلی افراد تامین میشود. سرمایهگذاران از یک طرف مایل نیستند اصل سرمایه آنها متوجه ریسک و ضرر شود؛ از طرف دیگر علاقهمند هستند در شرایط رشد و صعودی شاخص نیز از بازدهی و سود برخوردار شوند. در این راستا، یک سازوکار جدید در بازار سرمایه ایجاد شده است که به زودی وارد بازار خواهد شد. این ابزار جدید در عین تضمین اصل سرمایه در دوره نزول، سود دهی در دوران صعود را هم حاصل میکند.
طی هفتههای گذشته سازمان بورس و اوراق بهادار موافقت اصولی خود را با صندوقهای تضمین اصل سرمایه اعلام کرده است، این صندوقها اصل سرمایهای که افراد وارد بازار میکنند را با سازوکارهای خاص خود تضمین میکنند.
روش های ضمانت اصل سرمایه
صندوقهای مذکور رکن ضامن دارند، به عبارت دیگر در صورت عملکرد نامطلوب صندوق به هر حال اصل سرمایه یا همان آورده اولیه تضمین میشود. البته بین ارکان تضمین تفاوتهایی وجود دارد. در نوع اول که تضمین با ضمانت سبدگردان است، شرکت سبدگردان ارائهدهنده صندوق، که از لحاظ توان مالی و حسن سابقه مورد تایید سازمان بورس است، تضمینکننده بوده و در صورت زیان، اصل سرمایه را تضمین میکند.
صندوق تضمین با ضمانت سبدگردان به صورت صدور و ابطالی است. این نوع صندوق همچنین در رده صندوق های سرمایه گذاری مختلط رده بندی می شود که به سرمایه گذاران امکان بهره مندی از رشد بازار را هم در زمان رشد بازار در کنار تضمین آورده اولیه در زمان افت بازار خواهد داد. قیمت خرید هر واحد آن در پذیره نویسی ۱۰۰۰ تومان است.
در نوع دوم که تضمین با ضمانت سرمایهگذاران صورت میگیرد، تضمین با رکن ضامن اهرم است که ساز و کار پیچیدهای دارد. در این نوع صندوق ابتدا یک صندوق قابل معامله (ETF) پذیره نویسی میشود که حداقل مبلغ مورد نیاز برای خرید واحدهای این صندوق ۱۰۰ میلیون تومان است. اصل سرمایه نیز در این صندوق، تضمین نمیشود و با ریسک همراه است. پس از صدور مجوز تاسیس این صندوق قابل معامله (ETF) و شروع فعالیت آن، صندوق دیگری به صورت صدور و ابطالی پذیرهنویسی میشود که در واقع اصل سرمایه این واحدها تضمین میشود و رکن ضامن این صندوق همان صندوق ETF اولیه است که با ریسک همراه بود. به عبارتی به جای سبدگردان، سرمایهگذاران صندوق ETF ضامن واحدهای صندوق تضمین میشوند.
تفاوت دو نوع صندوق تضمین اصل سرمایه چیست؟
در صندوق نوع اول که تضمین با رکن ضامن انجام میشود، از زمان تاسیس صندوق، میتوان واحدهای این صندوق که دارای تضمین است را خریداری کرد اما برای خرید واحدهای دارای تضمین صندوق نوع دوم که تضمین با مکانیزم اهرمی است ابتدا باید صبر کرد تا پذیرهنویسی واحدهای قابل معامله این صندوق تکمیل شود.
صندوق تضمین با رکن ضامن را شرکت سبدگردان آن صندوق تضمین میکند در حالی که واحدهای دارای تضمین صندوق تضمین با مکانیزم اهرمی را سایر سرمایهگذارانی که واحدهای قابل معامله این صندوق را خریداری کردهاند، تضمین میکنند.
دیدگاه شما