مقایسه الگوهای نموداری با کندل استیک
در بین هزاران مطلبی که درباره آنالیز تکنیکال در بازار فارکس نوشته شده است، دو موضوع به طور مکرر مطرح میشوند.
نمودارها و کندل استیکها همیشه به عنوان بهترین ابزارها برای انجام آنالیزهای مورد نیاز در معاملات فارکس و سایر بازارهای مالی در نظر گرفته میشوند.
با این حال، بسیاری از معاملهگران بدون اینکه درک درستی از تفاوت نمودارها داشته باشند از آنها استفاده میکنند.
در این مقاله، قصد داریم درباره تفاوت بین الگوهای نمودار در مقابل کندل استیکها با شما صحبت کنیم.
الگوی کندل استیک چیست؟
نمودار کندل استیک از کندلهایی تشکیل شده است که عملکرد خریداران و فروشندگان، نحوه تغییرات قیمت و روند احتمالی بعدی را به شما نشان میدهند.
کندلها در اثر تغییرات قیمت به وجود میآیند.
اگرچه که ممکن است نوسانات قیمت گاهی اوقات به صورت تصادفی باشد اما این کندلها میتوانند در نهایت الگوهایی را ایجاد کنند که معاملهگران فارکس از آنها برای معاملات خود استفاده کنند.
الگوی تشکیل شده چیزهای زیادی در مورد آنچه در آن زمان خاص در حال وقوع است به شما نشان میدهد.
الگوها معمولا در بازههای زمانی مختلفی شکل میگیرند.
فرض کنید در یک بازه زمانی 1 ساعته هستید.
این بدان معنی است که هر الگوی کندل استیک یک ساعت یک بار تشکیل میشود، اما اگر در بازه زمانی یک هفته باشید چی؟
به بیان ساده، الگوی کندل استیک روشی برای خواندن نمودار قیمت است.
انواع الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشوند.
الگوهای صعودی نشان دهنده افزایش قیمت هستند، در حالی که الگوهای نزولی نشان دهنده کاهش قیمت هستند.
الگوهای کندل استیک صعودی
در زیر به برخی از الگوهای صعودی اشاره میکنیم:
چکش
میتوانید الگوی کندل استیک چکش را در پایین یک روند نزولی مشاهده کنید.
این الگو معمولا بدنهای کوتاه با فتیله پایینی بلند دارد.
زمانی که الگو در نمودار ظاهر میشود، قیمت به سمت بالا شروع به حرکت میکند.
در الگوی چکش میتوانید استاپ لاس را زیر آن ثبت کنید.
الگوی پوشای صعودی
این الگو از دو کندل پوشاننده صعودی تشکیل شده است.
کندل اول یک کندل قرمز کوچک است که یک کندل سبز بزرگتر آن را کاملاً پوشش میدهد.
وقتی الگو ظاهر میشود، روند صعودی قیمت نیز آغاز خواهد شد.
در این الگو نیز میتوانید استاپ لاس خود را زیر آن ثبت کنید.
ستاره صبح
در زمان نزولی شدن بازار، الگوی کندل ستاره صبح به عنوان نمادی از خوش بینی در نظر گرفته میشود.
این الگو از سه کندل تشکیل شده است که به ترتیب کندل بزرگ نزولی، کندل با بدنه کوتاه و کندل صعودی را تشکیل میدهند.
در الگوی ستاره صبح، یک کندل کوتاه بین دو کندل بلند قرمز و یک کندل بلند سبز قرار میگیرد.
توجه داشته باشید که پس از تشکیل شدن این الگو، قیمت به صورت صعودی حرکت خواهد کرد.
الگوهای کندل استیک نزولی
مرد حلق آویز
الگوی نزولی نسخه چکش، مرد حلق آویز نام دارد.
شکل این نمودار مشابه با الگوی چکش است اما پس از صعودی شدن روند شکل میگیرد.
بنابراین میتوان گفت که قیمت بعد از ظاهر شدن الگوی مرد حلق آویز شروع به نزول میکند.
ستاره دنبالهدار
ستاره دنبالهدار از نظر شکل شبیه به چکش معکوس است اما در یک روند صعودی شکل میگیرد:
این الگو پایین تنه کوتاه و فتیله بلندی دارد.
باید گفت که بلافاصله پس از ظهور یک ستاره در حال حرکت، روند نزولی به وجود میآید.
پوشای نزولی
این الگو در انتهای یک روند صعودی ظاهر میشود.
کندل اول، بدنه سبز رنگی دارد که توسط کندل قرمز بلندی پشانده میشود.
الگوهای نمودار چیست؟
اکنون که در بالا اطلاعاتی درباره الگوهای کندل استیک بدست آوردهاید میتوانید سایر الگوهای نموداری را بررسی کنید.
الگوهای نموداری نشان دهنده تغییرات قیمت هستند که از فراز و فرودهای قیمتی تشکیل میشوند.
الگوهای نموداری در اثر تغییرات قیمت داراییها و تحت تأثیر عوامل مختلف از جمله رفتارهای انسانی تشکیل میشوند.
انواع الگوهای نمودار
الگوهای نموداری به دو نوع معکوس و ادامهدار تقسیم میشوند:
الگوهای ادامهدار
در الگوهای ادامهدار فرض بر این است که قیمت در همان جهت قبلی به حرکت خود ادامه میدهد.
از جمله رایجترین الگوهای ادامهدار میتوان به الگوی مثلث، الگوی آویز، پرچم و مستطیل اشاره کرد.
الگوی مثلث
مثلثها الگوهای رایجی هستند که محدودههای قیمتی همگرا را با low های پایینتر و highهای بالاتر مشخص میکنند.
الگوهای مثلثها به سه دسته متقارن، صعودی یا نزولی طبقه بندی میشوند.
- متقارن: مثلث متقارن محدوده قیمتی را نشان میدهد، سطح بالایی آن شیب نزولی و سطح پایینی آن دارای شیب صعودی است.
- مثلث صعودی: سطح بالایی مثلث صعودی به صورت افقی است و سطح پایینی آن با شیب کم به سمت بالا حرکت میکند.
- نزولی: سطح پایینی مثلث نزولی به صورت افقی و سطح بالایی آن با شیب کم به سمت پایین نمودار حرکت میکند.
الگوی آویز
آویزها الگوهای نموداری هستند که پس از ایجاد تغییرات بزرگ در قیمت شکل میگیرند.
بعد از یک تغییر صعودی یا نزولی بزرگ در قیمت، خریداران و فروشندگان معمولاً قبل از حرکت جفت ارز در همان جهت، کمی استراحت میکنند.
در نتیجه، قیمت در این شرایط کمی تقویت میشود و یک مثلث متقارن کوچک به شکل آویز ایجاد میکند.
الگوی آویز به دو نوع صعودی و نزولی تقسیم میشود.
الگوهای معکوس
الگوهای معکوس نشان دهنده تغییر روند و حرکت قیمت در جهت مخالف روند فعلی است.
روند حاضر قبل از تغییر مسیر برای چند ثانیه متوقف میشود.
میتوان گفت تشکیل شدن این الگوها حاکی از آن است که گاوها یا خرسها در جنگ شکست میخورند.
الگوهای معکوس انواع مختلفی دارند اما رایجترین آنها عبارتند از:
- سر و شانه
- دابل تاپ/ باتم
- گوه های صعودی و نزولی
الگوهای معکوس بر خلاف الگوهای ادامه دار عمل میکنند.
در این الگوها قیمت بلافاصله پس از تشکیل یک روند معکوس ، به صورت نزولی یا صعودی، خلاف جهت روند قبلی خود حرکت میکنند.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه از یک بیس لاین و سه قله تشکیل شده است که دو قله خارجی، ارتفاع تقریبا یکسانی دارند اما قله مرکزی از دو قله دیگر بلندتر است.
این الگو تغییر روند از صعودی به نزولی را به شما نشان میدهد.
دابل تاپ و باتم
این سطوح مناطقی هستند که نشان دهنده تلاش بازاربرای دو بار عبور از سطح حمایت یا مقاومت است.
یک فشار زودهنگام تا سطح مقاومت با دومین تلاش ناموفق دنبال میشود که منجر به تغییر روند در مورد یک دابل تاپ میشود و معمولاً شبیه حرف M است.
از سوی دیگر، یک دابل باتم شبیه حرف W است و زمانی اتفاق میافتد که قیمت به دنبال عبور از سطح حمایت است اما در تلاش اول شکست میخورد و دوباره سعی میکند سطح حمایت را بشکند.
الگوی چکش (Hammer Pattern) و چکش وارونه ؛ معرفی به همراه آموزش استفاده
دو الگوی چکش و چکش وارونه کاربرد بسیاری در نمودارها دارد و استفاده از آنها میتواند اطلاعات مفیدی را در اختیار کاربران و سرمایهگذاران بازار قرار دهد. این دو الگو را میتوان در وب سایتهای تحلیلی مانند تریدنیگ ویو (Tradingveiw) استفاده کرد و از مزایای آن سود برد. در این مقاله به معرفی دو الگوی چکش و چکش وارونه در تحلیل تکنیکال میپردازیم.
الگوی چکش (Hammer Pattern) چیست؟
چکش یک الگوی قیمت در نمودار شمعی است. این الگو زمانی اتفاق میافتد که یک رمز ارز به میزان قابلتوجهی پایینتر از نقطه آغازین آن معامله شود، اما در بازه زمانی نزدیک به قیمت آغازین بسته شود. این الگو یک کندل چکشی شکل را تشکیل میدهد که در تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی آن سایه پایین حداقل دو برابر اندازه بدنه واقعی است و نشان دهنده سطوح حمایتی یا مقاومتی است. بدنه کندل نشان دهنده تفاوت بین قیمت باز و بسته شدن است در حالی که سایه، قیمتهای بالا و پایین را برای دوره نشان میدهد.
الگوی چکش چگونه کار میکند؟
الگوی چکش پس از کاهش قیمت یک ارز اتفاق میافتد. الگوی چکش نشان میدهد بازار در تلاش است تا کف قیمت را تعیین کند. چکشها نشانه تسلیم بالقوه فروشندگان برای تشکیل یک کف قیمت هستند. چکشها زمانی بیشترین تاثیر را دارند که حداقل سه یا چند کندل در حال کاهش قبل از آنها باشند. الگوی چکش باید شبیه “T” روی نمودار باشد. T نشان دهنده پتانسیل یک کندل چکشی است.
اگر کندل بعدی چکش بالاتر از قیمت بسته شدن چکش، بسته شود به اصطلاح تایید اتفاق میافتد. در حالت ایده آل این کندل تایید، پتانسیل خرید را نشان میدهد. معاملهگران معمولاً به دنبال وارد کردن موقعیتهای خرید یا خروج از موقعیتهای کوتاه در خلال کندل تایید یا بعد از کندل تأیید هستند.
چکشها معمولاً به صورت جداگانه استفاده نمیشوند. معاملهگران اغلب از تحلیل قیمت یا روند یا شاخصهای فنی برای تأیید بیشتر الگوهای کندل استفاده میکنند. الگوی چکش در تمام تایم فریمها از جمله نمودارهای یک دقیقهای، نمودارهای روزانه و نمودارهای هفتگی رخ میدهند.
کندل چکشی (Hammer candlestick) چیست؟
کندل چکشی یکی از انواع استراتژی معاملاتی ارز دیجیتال که شبیه یک “T” است که به موجب آن، روند قیمت یک ارز به زیر قیمت اولیه خود میرسد و سایه طولانی پایینتری را نشان میدهد. الگوهای کندل چکشی پس از کاهش قیمت ارز و معمولاً طی سه روز معاملاتی رخ میدهند. آنها اغلب سیگنالهایی برای الگوی معکوس در نظر گرفته می شوند.
نمودار کندل چکش، نشان دهنده چیست؟
کندل چکشی یک الگوی معاملاتی صعودی است که ممکن است نشان دهنده این باشد که یک ارز به کف قیمت خود رسیده است و برای تغییر روند در موقعیت قرار گرفته است. کندل چکشی نشان میدهد که فروشندگان وارد بازار شده و قیمت را پایین میآورند. مهم این است که برگشت قیمت صعودی باید تایید شود، به این معنی که کندل بعدی باید بالاتر از قیمت بسته شدن قبلی چکش، بسته شود.
الگوی چکش وارونه (Inverted Hammer Pattern) چیست؟
همانطور که از نامش پیدا است، الگوی چکش وارونه یک چکش برعکس روی نمودار تحلیلی است. این الگو، یک سایه بلند روی نمودار تشکیل میدهد. این پترن همیشه در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد که نشان دهنده تغییر روند قریب الوقوع است. شکل گیری کندل چکش وارونه عمدتاً در پایین روندهای نزولی رخ میدهد و میتواند به عنوان هشداری درباره الگوی برگشت صعودی عمل کند.
نحوه تشخیص الگوی چکش وارونه
برای شناسایی الگوی چکش وارونه میتوان از معیارهای زیر استفاده کرد:
- کندل باید پس از یک روند نزولی رخ دهد
- سایه بالایی باید حداقل دو برابر ارتفاع بدنه کندل باشد
- سایه پایین یا نباید وجود داشته باشد یا خیلی کوچک باشد
- بدنه باید در انتهای پایین محدوده معاملاتی قرار گیرد
به طور خلاصه، الگوی چکش وارونه در طول یک روند نزولی با سایه بالایی طولانی رخ میدهد که منعکس کننده تلاش برای قیمتهای بالاتر است.
نحوه استفاده از الگوی چکش وارونه
شکل گیری کندل چکش وارونه عمدتاً در پایین روندهای نزولی رخ میدهد و میتواند به عنوان هشداری در مورد معکوس شدن روند عمل کند.
- هر چه سایه بالایی طولانیتر باشد، احتمال برگشت بیشتر است.
- یک فاصله کمتر از بسته شدن کندل قبلی، بازگشت قویتری را ایجاد میکند.
- حجم زیاد در لحظهای که چکش معکوس رخ میدهد، احتمال وقوع افزایش قیمت را افزایش میدهد.
- بدنه سفید دارای جهت گیری صعودی است. یک بدنه سیاه دارای جهت گیری نزولی است.
- این الگو یک هشدار در مورد تغییر احتمالی قیمت است.
معایب الگوی چکش وارونه
هیچ الگوی ایده آلی وجود ندارد که در هر زمان و در هر شرایطی کار کند. الگوی چکش وارونه نیز از این قاعده مستثنی نیست. تشخیص این الگو کار سختی نیست. چکش وارونه یک شکل قابل تشخیص را در نمودار نشان میدهد و نمی توان آن را با الگوهای دیگر اشتباه گرفت.
اما نقطه ضعف اصلی در همه استراتژیها و سناریوها این است که ممکن است الگو بدون دلیل شکست بخورد. کندل چکش وارونه ممکن است سیگنالی از یک جهش کوتاه مدت باشد. معاملهگران کم تجربه میتوانند این الگو را با نوع نزولی آن که به Shooting Star معروف است، اشتباه بگیرند چرا که شباهتهای بسیاری از لحاظ ظاهری با یکدیگر دارند.
نکات کلیدی استفاده از الگوی چکش وارونه
وقتی با استفاده از الگوی چکش وارونه شروع به تجزیه و تحلیل تکنیکال یک ارز میکنیم، جنبههای خاصی وجود دارد که باید به دنبال آنها باشیم.
تایید الگو چکش وارونه
معیارهای تایید خاصی وجود دارد که معاملهگران باید هنگام انجام معامله با استفاده از کندل چکش معکوس در نظر بگیرند. معامله گر ابتدا باید بررسی کند که تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی طول سایه بالایی بیش از دو برابر بدنه واقعی است. اگر شکلگیری الگوی چکش وارونه با شکاف پایینتر از کندل روز قبل اتفاق بیفتد، احتمال برگشت قویتر است. همچنین حجم معاملات باید در روز شکل گیری الگوی کندل چکش وارونه بالا باشد. حجم بالا به معنای ورود خریداران به بازار و اعمال فشار بر افزایش قیمت ارز است.
روانشناسی الگوی چکش وارونه
روند قبلی ارز باید روند نزولی باشد، به این معنی که قیمت ها باید به پایین ترین حد خود برسند و فشار فروش توسط فروشندگان برای کاهش قیمت اعمال شود. وقتی کندل چکش وارونه شکل میگیرد، نشان میدهد که بازار صعودی است.
شباهت با سایر الگوها
معاملهگران اغلب الگوی چکش وارونه با Shooting Star اشتباه میگیرند. اما باید توجه داشت که الگوی چکش وارونه پس از روند نزولی رخ میدهد در حالی که Shooting Star پس از یک روند صعودی اتفاق میافتد.
دو ابزار مناسب برای معامله
الگوی چکش و چکش وارونه هر دو الگوهای معکوس صعودی هستند که در پایان یک روند نزولی رخ میدهند. در نتیجه، هر دو وارونه یک برگشت قریب الوقوع و تغییر جهت روند را نشان میدهند. نکته مهم اما این است که هر دوی این الگوها، احساسات بازار و هیجانات آن را نشان میدهد و نمیتوان به عنوان ابزاری صرف از آن استفاده کرد. بلکه در کنار سایر الگوها و تحلیلها میتواند برای سرمایهگذاران مفید باشد.
تفاوت کندل چکش و مرد به دار آویخته
تحلیل تکنیکال یکی از بهترین روشهای بررسی و ارزیابی سهام در بازار بورس است. ابزارهای متنوعی در این بستر وجود دارد که معاملهگران بنا به اهداف و استراتژی معاملاتی خود، از این ابزارها برای تشخیص سطوح حساس استفاده میکنند. به صورت کلی تحلیل تکنیکال یک روش برای شناسایی فرصتهای مناسب برای ورود و خروج در سهمهای بورسی است.
بسیاری از سرمایهگذاران استراتژی معاملاتی خود را فقط بر اساس تکنیکال تدوین میکنند. یکی از ابزارهای بسیار مهم و کاربردی در این بستر، کندلها هستند. کندلها از انواع مختلفی تشکیل شدهاند که در این مقاله قصد داریم به کندل چکش و چکش معکوس بپردازیم. با ما همراه باشید.
کندل چکش چیست؟
کندل چکش یکی از الگوهای کندلی پرکاربرد در فرایند تحلیل سهمهای بورسی است. این الگو معمولا به صورت تک کندلی است و همیشه در انتهای روند نزولی تشکیل میشودو این کندل نمایش دهنده ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران است.
به عبارت دیگر، تشکیل کندل چکش در حالت نزولی سهم، نشانهای از بازگشت روند سهم خواهد بود. نامگذاری این کندل از شکل ظاهری آن برگرفته شده است.
کندل چکش دارای یک بدنه کوچک در قسمت بالا و یک سایه بلند در زیر بدنه است. سایه پایینی حداقل باید دو برابر بدنه چکش ارتفاع داشته باشد. یکی از نکات مهم در بررسی کندل چکش، تشخیص اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید.
محل کندل چکش در نمودار سهام
سایه کندل چکش در نمودار سهام به صورت کلی نشان دهنده تقابل میان خریداران و فروشندگان سهم است، هر چه قدر ارتفاع سایه تشکیل شده بلندتر باشد به معنی حجم زیاد معاملات در آن سهام است.
به این نکته توجه داشته باشید که اگر ارتفاع سایه تشکیل شده در زیر بدنه بیشتر باشد، یعنی فروشندگان در تلاش هستند تا قیمت سهم را کاهش دهند و در طرف مقابل خریداران با خرید سهام، قیمت آن را افزایش میدهند تا تلاش فروشندگان را در بازار خنثی کنند. کندل چکش به زبان ساده، نشان دهنده اتمام روند نزولی در سهام مورد نظر است.
نکته: کندل چکش به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش نیست و باید این کندل در موقعیت خود ارزیابی شود. معاملهگر با مشاهده کندل چکش در نمودار یک سهم، باید بررسی کند که آیا در این روند نزولی احتمال حمایت وجود دارد یا خیر.
همچنین برای کسب نتیجه بهتر از مشاهده کندل چکش، میتوانید از سایر ابزارهای تایید کننده برای اعتبار تشخیص خود استفاده کنید. برای مثال به چند کندل موجود در نمودار زیر توجه کنید.
انواع کندل چکش
کندل چکش بر اساس رنگ بدنه یا به عبارت دیگر، بر اساس صعودی یا نزولی بودن، به دو نوع مختلف تقسیمبندی میشود.
کندل چکش نزولی: این کندل نشاندهنده آن است که با وجود ضعف در عملکرد فروشندگان، آنها موفق شدهاند که قیمت پایانی سهم را به کمتر از قیمت باز شدن کندل برسانند.
کندل چکش صعودی: در این کندل، خریداران قدرت بیشتری نسبت به فروشندگان در روند نزولی سهم دارند. سایه بلندی که در این حالت در زیر بدنه تشکیل میشود به این معنی است که خریداران توانستهاند قدرت فروش را به راحتی خنثی کنند. علاوه بر این، آنها توانستهاند قیمت بسته شدن کندل را به بالاتر از قیمت باز شدن آن برسانند.
نکته: زمانی که در روند نزولی سهم کندل چکش سایه بلندتری داشته باشد، به معنای شروع ضعف فروشندگان در روند پایین آوردن قیمت خواهد بود. معاملهگران در این وضعیت با بررسی بیشتر نسبت به وجود نشانههایی از حمایت در سهم، میتوانند وارد سهم شوند و سود خوبی را به دست بیاورند.
تحلیل سهم با کندل چکش و اسیلاتورها
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، کندل چکش به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش در بازار نیست. برای کسب اطمینان بیشتر، می توانید از سایر ابزارهای تحلیلی مثل اسیلاتورها استفاده کنید. الگوی چکش یکی از الگوهای معتبر و پرکاربرد است که معاملهگران زیادی از آن بهرهمند میشوند.
تحلیلگران معمولا در کنار استراتژی معاملاتی خود، همیشه به این الگو در روند معاملات سهم، دقت میکنند. مطابق با تصویر زیر، ترکیب دو عامل کندل چکش و اسیلاتور، تایید خوبی برای ورود به سهم مورد نظر است.
ویژگیهای الگوی کندل چکش
- شناخت دقیق الگوی چکش در روند نمودار سهم، کمک زیادی به معاملهگران برای شناسایی سطوح حمایتی خواهد داشت.
- الگوی کندل چکش اغلب در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و به معنای تغییر جهت سهم و برگشت به روال صعودی است.
- الگوی کندل چکش از نوع الگوهای بازگشتی بوده و تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی در میان تحلیلگران از اعتبار بالایی برخوردار است.
- در الگوی چکش، حد ضرر کمی پایینتر از انتهای دسته چکش تعریف میشود.
الگوی چکش معکوس (مرد به دار آویخته) چیست؟
کندل چکش معکوس، الگویی مشابه با کندل چکش است. تفاوت بین آنها، محل تشکیل سایه است. در الگوی چکش معکوس، سایه تشکیل شده در قسمت بالای بدنه بوده که دارای ارتفاع بیشتری است.
این الگو در انتهای روند نزولی سهم تشکیل میشود. چکش معکوس همانند الگوی چکش از خانواده الگوهای بازگشتی است و تشکل آن در سهم به معنی تغییر جهت روند سهم خواهد بود.
نکته: کندل چکش معکوس حتما باید سایه بالایی بلندی داشته باشد. در این کندل سایه پایینی وجود ندارد و در صورت مشاهده، باید طول بسیار کوتاهی داشته باشد. مطابق با تصویر زیر، مشاهده میکنید که کندل چکش معکوس در انتهای روند نزولی تشکیل شده و ارتفاع سایه در قسمت بالایی بدنه، بیشتر است.
کندلهایی که چکش معکوس نیستند!
در این بخش به بعضی از نمونههایی که ممکن است با الگوی چکش معکوس، به اشتباه تشخیص داده شوند اشاره میکنیم. در بعضی از موارد طول سایه تشکیل شده در الگو، کوتاهتر از بدنه آن است که نشان میدهد الگوی مشاهده شده از نوع چکش معکوس نیست.
نکته: الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش، به تنهایی نشاندهنده سیگنال خرید و فروش نیست. معاملهگران باید از ابزاهای دیگری برای تایید اعتبار تشخیص خود در روند تحلیل نمودار سهام استفاده کنند.
ویژگیهای الگوی کندل چکش معکوس
- در کندل چکش برعکس، نوع رنگ کندل اهمیت زیادی ندارد اما اگر رنگ آن سبز (صعودی) باشد، بهتر است.
- برای کسب اطمینان بیشتر از اعتبار کندل چکش معکوس، در کنار این کندل از الگوهای هارمونیک، الیوت و خطوط حمایت و مقاومت استفاده کنید.
- کندل چکش معموس در انتهای روند نزولی سهم تشکیل شده و مشاهده آن به معنی تغییر روند جهت سهم خواهد بود.
- کندل چکش معکوس از نوع الگوهای بازگشتی است که اعتبار زیادی در بین تحلیلگران دارد.
کلام آخر
معامله گران در بازار بورس در تلاشاند تا با استفاده از ابزارهای مختلف، سطوح حساس را شناسایی و سیگنال خرید و فروش دریافت کنند. کندل چکش و چکش معکوس از ابزارهای پرکاربرد در بستر تحلیل تکنیکال هستند که معاملهگران با شناسایی این کندلها، سود قابل توجهای به دست میآورند. کندل چکش و چکش معکوس اغلب در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. این کندلها به معنای تغییر جهت روند سهم در بازار بورس هستند. پیشنهاد میکنیم برای معتبر بودن تشخیص خود در این وضعیت، از سایر ابزارها به صورت همزمان استفاده کنید.
الگوهای کنج چیست و چه کاربردی در بازار دارند؟
الگوی کنج یا گَوِه يا وجها (Wedge) نشانهٔ توقف در روند فعلی هستند.
وقتی با چنین الگویی روبرو میشوید این نشان میدهد که معاملهگران هنوز دارند تصمیم میگیرند که در مرحلهٔ بعد جفتارز را کجا و چگونه معامله کنند.
کنج نزولی یک الگوی نموداری صعودی است که در یک روند روبه بالا شکل میگیرد و خطوط به سمت پایین شیبدار میشوند.
کنج صعودی یک الگوی نموداری نزولی است که در یک روند رو به پایین دیده میشود و خطوط به سمت بالا شیبدار میشوند.
کنجها میتوانند الگوی ادامهدهنده یا برگشتی باشند.
کنجهای صعودی
کنج صعودی وقتی شکل میگیرد که قیمت بین خطوط حمایت و مقاومت شیبدار به سمت بالا تثبیت میشود.
در اینجا شیب خط حمایت بیشتر از مقاومت است.
این نشان میدهد که کفهای بالاتر سریعتر از سقفهای بالاتر شکل میگیرند.
و این منجر به الگوی شبیه کنج میشود.
با تثبیت قیمتها می دانیم که نوسانات بزرگی در راه است و تغییری ناگهانی در جهت بالا یا پایین خواهیم داشت.
اگر کنجی صعودی بعد از روند رو به بالا شکل بگیرد، معمولاً یک الگوی برگشتی است و قیمت افول میکند.
و اگر در طول روند نزولی تشکیل شود ممکن است نشاندهنده ادامه حرکت نزولی باشد.
به هر حال، نکته مهم این است که وقتی این الگوی نموداری را میبینید، باید آماده باشید برای وارد کردن سفارشات.
در مثال اول یک کنج صعودی در پایان روند رو به بالا شکل گرفت.
ببینید که چگونه قیمت پایین آمد. این یعنی تریدرهای زیادی هستند که ترجیح میدهند فروش بگیرند، نه خرید!
آنها قیمت را پایین آوردند تا خط روند را بشکنند و نشان دادند که ممکن است روند رو به پایین در آینده دیده شود.
درست مانند دیگر الگوهای نموداری که قبلاً در مورد آنها صحبت کردیم، تغییر قیمت بعد از این تغییر ناگهانی تقریباً به همان بزرگی ارتفاع الگوی شکل گرفته است.
حالا بیایید نگاهی به مثال دیگری از کنج صعودی داشته باشیم. اما این بار این الگو به عنوان سیگنال ادامه روند نزولی عمل میکند.
چنان که میبینید، قیمت قبل از تثبیت و ترسیم سقفهای بالاتر و حتی کفهای بالاتر از یک روند نزولی آمده است.
در این مورد قیمت به سمت پایین شکسته و روند نزولی ادامه پیدا کرد. به تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی این دلیل است که به آن سیگنال ادامهدهندهی روند می گویند.
ببینید قیمت چه تغییر جالبی رو به پایین با ارتفاع کنج تشکیل داده.
تا اینجا چی یاد گرفتیم؟
کنج افزایشی که بعد از روند صعودی شکل میگیرد معمولاً منجر به وارونگی روند رو به پایین میشود در حالی که کنج صعودی که در طی روند رو به پایین شکل میگیرد معمولاً منجر به ادامه میشود (روند رو به پایین).
به بیان ساده کنجی صعودی منجر به روند نزولی میشود که یعنی یک الگوی نزولی است.
کنجهای نزولی
کنج نزولی هم درست مانند کنج صعودی ممکن است نشانه ادامهی روند یا بازگشت روند باشد.
به عنوان یک سیگنال برگشتی این الگو در کف روند نزولی شکل میگیرد و نشان دهندهی این است که روند بعدی رو به بالاست.
به عنوان سیگنال ادامهدهنده، این الگو در طی روند صعودی شکل میگیرد و بدین معناست که حرکات قیمت صعودی به سمت بالا از سر گرفته میشود.
بر خلاف کنج صعودی، کنج ریزشی یک الگوی نموداری صعودی است.
در این مثال کنج نزولی یک نشانهٔ بازگشتی هستند.
بعد از روند رو به پایین قیمت، سقفهای پایینتر و کفهای پایینتر ایجاد کرد.
توجه داشته باشید که شیب خط روند نزولی که سقفها را متصل میکند شیب بیشتری نسبت به خط روندی دارد که کفها را متصل میکند.
در شکست بالاتر از بالای کنج، جفتارز تغییر خوبی رو به بالا داشته که تقریباً برابر با ارتفاع الگو است. در این مورد افزایش قیمت بیشتر از میزان تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی هدف بوده است؟
بیایید نگاهی داشته باشیم به مثالی که در آن کنجهای نزولی نشانهی ادامه هستند.
چنان که قبلاً گفتیم وقتی کنجی نزولی در طی روند صعودی شکل میگیرد معمولاً نشان دهندهٔ این است که روند بعداً دوبار از سر گرفته خواهد شد.
در این مورد قیمت کمی بعد از افزایش شدید ثابت شد. شاید معنایش این باشد که تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی خریداران کمی صبر کردند تا نفسی تازه کنند و احتمالاً افراد بیشتری را جذب کردند تا با پیش خرید سهام قیمت را بالا ببرند.
ظاهراً جفتارز در حال آماده شدن برای تغییری قدرتمند است. به چه جهتی خواهد رفت؟
میبینید چگونه قیمت در قسمت بالایی شکست و بالاتر هم رفت؟
اگر ترتیب ورود را بالای این روند نزولی قرار دهیم که بالاهای دو ارز را به یکدیگر متصل کرده، میتوانیم به روند قوی رو به بالا بپیوندیم و سود کنیم!
اگر میخواهید سود بیشتری به دست آورید، میتوانید مقداری از سود را با بستن بخشی از موقعیتتان در هدف نگه دارید و بعد بگذارید که بقیهٔ موقعیتتان به روند خود ادامه دهد.
تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی
- الگو سر و شانه
- الگوی سر و شانه چیست؟
- ویدیو آموزش الگوی سر و شانه
- الگوی سر و شانه به شما چه می گوید؟
- اصول اولیه الگوی سر و شانه
- درک الگوی سر و شانه ها
- استفاده از این الگو برای معامله
الگو سر و شانه
در این مطلب قصد داریم به بررسی الگو سر و شانه از آموزش های تحلیل تکنیکال بپردازیم.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه ها یک شکل نمودار است که به عنوان یک خط پایه با سه قله ظاهر میشود، جایی که دو قله بیرونی از نظر ارتفاع نزدیک و قله وسط بالاتر است. در تحلیل تکنیکال، یک الگوی سر و شانه، شکلگیری نمودار خاصی را توصیف میکند که تغییر روند صعودی به نزولی را پیشبینی میکند
اعتقاد بر این است که الگوی سر و شانه یکی از قابل اعتمادترین الگوهای تغییر روند است. این یکی از چندین الگوی برتر میباشد که با درجات مختلف دقت نشان میدهد که روند صعودی به پایان خود نزدیک می شود.
ویدیو آموزش الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه به شما چه می گوید؟
الگوی سر و شانه از سه بخش تشکیل شده است:
- پس از روندهای صعودی طولانی، قیمت به اوج می رسد و متعاقباً کاهش می یابد تا یک فرورفتگی ایجاد کند.
- قیمت مجدداً افزایش مییابد تا بالاترین سطح قابل توجهی بالاتر از اوج اولیه تشکیل دهد و دوباره کاهش یابد.
- قیمت برای سومین بار افزایش مییابد، اما فقط تا سطح قله اول، قبل از اینکه یک بار دیگر کاهش پیدا کند.
قله اول و سوم شانه ها هستند و قله دوم سر را تشکیل می دهد. خطی که اولین و دومین فرورفتگی را به هم متصل می کند، خط گردن نامیده می شود.
الگوی سر و شانه معکوس نیز یک شاخص قابل اعتماد است که می تواند نشان دهد که روند نزولی در شرف بازگشت به تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی روند صعودی است. در این حالت، قیمت سهام سه بار پایینترین حد متوالی میرسد که با رالیهای موقت جدا میشوند. از این میان، دومین فرورفتگی پایینترین (سر) و اولی و سومی کمی کمعمقتر (شانهها) میباشند. رالی نهایی پس از نزول سوم نشان می دهد که روند نزولی معکوس شده است و قیمت ها احتمالاً صعودی خواهند بود.
معامله گران و تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی تحلیلگران به طور مداوم روندها و الگوها را هنگام تماشای بازار مطالعه می کنند به این امید که محتمل ترین حرکت قیمت بعدی را تشخیص دهند. شناسایی و شناسایی صحیح الگوها و درک اهمیت آنها برای موفقیت در معاملات ضروری است. الگوی سر و شانه به دلیل سابقه طولانی مدت و قابل اطمینان بودن در بین تحلیلگران بازار مهم است. در زیر، این الگو را به تفصیل مورد بحث قرار خواهیم داد و اهمیت آن را توضیح خواهیم داد و اینکه چگونه می توانید از استفاده از آن سود ببرید.
اصول اولیه الگوی سر و شانه
از نظر تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه یک نمودار پیشبینیکننده است که معمولاً نشاندهنده معکوس روندی است که در آن بازار از صعودی به نزولی تغییر میکند یا برعکس. این الگو مدت هاست که به عنوان یک الگوی قابل اعتماد که معکوس شدن روند را پیش بینی می کند، مورد استقبال قرار گرفته است. مهم است که به خاطر داشته باشید که الگوی سر و شانه تقریباً هرگز کامل نیست، به این معنی که احتمالاً نوسانات قیمتی اندکی در بین شانهها و سر وجود خواهد داشت و شکلگیری الگو به ندرت در ظاهر آن کاملاً شکل میگیرد.
توضیح الگو
الگوی سر و شانه در میان سرمایه گذاران مورد پسند معامله گران است زیرا توانایی منحصر به فردی دارد که به آنها کمک می کند تا تخمین های هدف قیمت را پس از تکمیل الگو و در نهایت عبور از خط گردن تعیین کنند. همچنین به معامله گران امکان میدهد تا سفارش های توقف ضرر را انجام دهند. در مورد الگوی سر و شانه اوج، استاپ ها معمولاً بالاتر از قیمت بالای سر قرار می گیرند. با الگوی سر و شانه معکوس، استاپ ها معمولاً زیر قیمت پایینی که توسط الگوی سر شکل می گیرد قرار می گیرند.
بطور کلی الگو سر و شانه را جزء الگوهای معکوس کننده در نظر میگیریم. الن الگو همیشه در انتهای روند تشکیل میشود و با شکست خط گردن سیگنال تغییر روند را برای مان صادر میکند.
تصویر بالا را مشاهده کنید یک روند صعودی داریم (که با خط شماره 1 مشخص شده است)، یک سقف قیمتی (شماره 2) تشکیل شده، سپس یک اصلاح قیمت (خط شماره 3) اتفاق افتاده است و مجددا زمانی که قیمت شروع به افزایش کرده است(خط شماره 4)، موفق شده که سقف قبلی را به سمت بالا بشکند. در نتیجه سقف دوم(شماره 5) ما بالاتر از سقف اول میباشد. و مجددا قیمت موقع اصلاح قیمت خودش را به سطح قبلی پایین کشیده است. و زمانی که دوباره قصد داشت از سطح افزایش پیدا کند، نشده که تا سقف قبلی بالا بیاید.
در نتیجه برداشت ما این است که قدرت خریداران در حال کاهش میباشد. و زمانی که خط گردن (شماره 6) شکسته میشود یعنی قیمت را به سطح پایین میشکند، سیگنال تغییر روند برای ما صادر میشود و ما به این نتیجه میرسیم که روند صعودی ما به اتمام رسیده است و در حال حاضر وارد یک روند نزولی شده ایم.
تصویر بالا را مشاهده کنید. یک روند نزولی(خط شماره 7) در ابتدا اتفاق افتاده است، سپس یک کفی ایجاد شده (شماره 8) و دوباره اصلاح قیمت تا شماره 9 و مجددا از این نقطه فروشنده ها تلاش کردهاند قیمت را پایین تر آوردند تا نقطه شماره 10 . کف قبلی ما (یعنی کفی شماره 8) اینجا شکسته شده است. مجددا خریداران از نقطه شماره 10 ابتکار عمل را بدست گرفتند و قیمت تا سطح قبلی افزایش پیدا کرده است و دوباره زمانی که قیمت دوباره قصد داشته که پایین تر بیاید موفق نشده که تا کف قبلی (شماره 10) کاهش پیدا کند.
در نتیجه زمانی که قیمت به خط گردن میرسد و خط گردن(خط شماره 11) ما به سمت بالا شکسته میشود سیگنال تغییر روند برای ما صادر میشود. و متوجه میشویم که روند نزولی به پایان رسیده است و ما وارد یک روند صعودی شدهایم.
قطعا الگو سر و شانه انقدر تمیز که شماتیکش را برای شما در تصاویر بالا رسم کرده ایم تشکیل نمیشود. در ادامه به سراغ نمودار رفته، تا آنجا کاملا متوجه این موضوع شوید.
ابتدا یک روند نزولی داریم (خط شماره 1) که قیمت کاهش پیدا کرده است. و کف شماره 2 برای ما تشکیل شده است. مجددا تا سطح شماره 3 قیمت بالا آمده است و دوباره کاهش قیمت (خط شماره 4) را داریم که کف قبلی یعنی کف شماره 2 را شکسته و پایین تر آمده و یک کف پایین تر (شماره 5) تشکیل شده است. سپس دوباره قیمت به همان سطح قبلی (شماره 6) افزایش پیدا کرده است و مجدد کاهش قیمت (خط شماره 7) را داریم و یک کف تشکیل شده است. در آخر هم یک افزایش قیمت دیگر رخ داده است.
بیان کردیم که الگو سر و شانه به آن اندازه ای که شماتیکش را برای شما رسم کردیم، تشکیل نمیشود. خط گردن ما در تصویر با خط شماره 8 مشخص است. شکستی در محدوده دایره شماره 9 اتفاق افتاده است که اگر ما تایم فریم را به پایین تر ببریم، بر روی شادو قیمتی و کندل هایی که بالای دایره شماره 9 است روی تایم فریم 5 دقیقهای و 15 دقیقهای داریم میتوانیم وارد معامله خرید شویم.
تارگت الگو سر و شانه به اندازه فاصله سر تا خط گردن میباشد که در تصویر بالا با خط شماره 10 مشخص شده است. Pivot پایین تر سر حساب میشود. محدودهای هم که قیمت چندین بار خودش را به آن رسانده و دوباره کاهش پیدا کرده است خط گردن ما تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی میباشد.
ما میتوانیم از همان کندل ها که در بالا بیان کردیم وارد معامله میشویم. حد ضرر را بر روی کف قبلی تنظیم میکنیم. و کندل شارپی که بر روی شانه راست است کفی که تشکیل میشود همین نقطه است. حتی بر روی تایم فریم پایین تر هم که برویم یک کف معتبر به ما نمیدهد. در نتیجه حد ضرر تفاوت میان الگوهای صعودی و نزولی را بر روی شانه سمت راست قرار میدهیم. و تارگت را هم به اندازه فاصله سر تا گردن قرار میدهیم. و در نهایت مشاهده میکنید که تارگتمان، تاچ شده است.
توضیحات مختصر
- الگوی سر و شانه یک نشانگر تکنیکال با الگوی نمودار از سه قله است که در آن دو قله بیرونی نزدیک به ارتفاع و قله وسط بالاترین است.
- الگوی سر و شانه – که یکی از قابل اعتمادترین الگوهای معکوس روند در نظر گرفته می شود – شکل گیری نموداری است که تغییر روند صعودی به نزولی را پیش بینی می کند.
درک الگوی سر و شانه ها
الگوی سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت سهام به اوج افزایش یابد و متعاقباً به پایه حرکت صعودی قبلی کاهش یابد. سپس، قیمت بالاتر از قله قبلی افزایش می یابد تا “دماغ” را تشکیل دهد و سپس دوباره به پایه اصلی کاهش می یابد. در نهایت، قیمت سهام دوباره افزایش مییابد، اما تا سطح اولین قله اولیه شکلگیری قبل از اینکه یک بار دیگر به سمت پایه یا خط گردن الگوهای نمودار کاهش یابد.
- شاید دوست داشته باشید !
مفهوم الگو مستطیل یا تریدینگ رنج + آموزش ویدیویی
الگو سقف دوقلو
قیمت سهام نتیجه یک بازی مداوم طناب کشی است. بالا یا پایین رفتن قیمت سهام نتیجه مستقیم تعداد افراد در هر تیم است. به کسانی که معتقدند قیمت سهام بالا می رود گاو نر می گویند و به کسانی که معتقدند قیمت سهام پایین می آید خرس می گویند. اگر تعداد بیشتری از سهامداران یک سهم خرس باشند، قیمت آن کاهش می یابد زیرا آنها سهام خود را می فروشند تا از دست دادن پول جلوگیری کنند. اگر افراد بیشتری خوشبین باشند، با خرید سرمایهگذاران جدید برای استفاده از این فرصت، قیمت افزایش مییابد.
استفاده از این الگو برای معامله
قبل از انجام هر معامله، مهم است که اجازه دهید یک الگوی سر و شانه کامل شود. اگر به نظر می رسد که الگو در حال شکل گیری است، یا در میانه شکل گیری است، نباید تصور کنید که به طور کامل توسعه می یابد و معاملات را بر اساس آنچه که فکر می کنید اتفاق می افتد، انجام می دهد. بازار میتواند بیثبات باشد و در یک لحظه تغییر کند، بنابراین به یاد داشته باشید که روندها را در حین پیشرفت تماشا کنید و صبور باشید. سعی کنید از پیش بینی بیش از حد گرفتار نشوید.
معاملات خود را از قبل برنامه ریزی کنید تا زمانی که شکسته شد، آماده حرکت به جلو باشید. مراقب متغیرهایی باشید که ممکن است نیاز به تغییر ورودیها، توقفها و اهداف سود شما را داشته باشند.
یک نقطه ورودی جایگزین وجود دارد که معاملهگران اغلب آن را انتخاب میکنند، با این حال، به دقت، صبر و اقدام سریع در زمان مناسب نیاز دارد. معاملهگرانی که از این رویکرد جایگزین استفاده میکنند، الگو را تماشا میکنند و – پس از شکسته شدن خط گردن – منتظر میمانند تا قیمتها به سمت بالا یا کمی بالاتر از سطح گردن حرکت کنند.
این یک تجارت محافظه کارانه تر میباشد که اغلب به معامله گر این فرصت را میدهد که با قیمت مطلوب تری وارد شود. با این حال، این احتمال وجود دارد که شما منتظر یک اصلاح باشید که هرگز ایجاد نمی شود و بنابراین فرصت معاملاتی را به طور کلی از دست بدهید.
دیدگاه شما