نقض شدن الگوی سر و شانه (Head and Shoulder Failure)
الگوهای سر و شانه مستقیم و معکوس میتوانند به دو طریق مختلف نقض(Fail) بشوند که عبارتند از: 1- نقض شدن قیمتی 2- منقضی شدن زمانی.
1- نقض شدن الگوی سر و شانه به لحاظ قیمتی(Price Failing)
الگوی «سر و شانه مستقیم» یک الگوی بازگشتی نزولی است اما در صورتی که این الگو Fail بشود نقش آن کاملا معکوس گشته و تبدیل به یک الگوی ادامه دهندهی صعودی بسیار قدرتمند خواهد شد، به گونهای که در لحظه نقض شدن الگو، یک سیگنال Buy صادر میگردد. نقطه نقض شدن الگوی سر و شانه در انتهای «سر» قرار دارد.
فرض کنید معاملهگر در یک بازار دوطرفه، پس از شکسته شدن خط گردن، اقدام به باز کردن پوزیشن فروش نماید، اما برخلاف تصورش روند بازار مجددا صعودی بشود. در ابتدا حدضرر پوزیشن، که بر روی شانه راست قرار داشته، زده میشود و سپس قیمت از کنار سر به سمت بالا عبور میکند و الگو بطور کامل نقض خواهد شد. در این حالت معاملهگر میتواند یک پوزیشن معکوس را از نوع Buy اندکی بالاتر از سقف الگو -یعنی بالای «سر»- باز نماید و امیدوار باشد با سود حاصل از معامله جدید تمام ضرر و زیان معامله قبلی بطور کامل پوشش داده بشود و حتی برایند مثبت خالصی برایش باقی بماند.
در بازار بورس ایران نیز اگرچه الگوی سر و شانه مستقیم نمیتواند مستقیما منجر به کسب سود گردد اما در عوض، نقض شدن این الگو میتواند موقعیت خوبی را برای خرید ایجاد نماید. بعنوان مثال در تصویر زیر مثال جالبی را از نقض شدن الگوی سر و شانه بر روی نمودار سهام شرکت سرمایهگذاری صنعت نفت (ونفت) مشاهده میکنید که منجر به صدور سیگنال خرید در 145 تومان و سپس صعود قیمت تا حوالی 200 تومان گشته است.
در مورد الگوهای «سروشانه معکوس» نیز وضعیت دقیقا به همین شکل است و الگوی «سروشانه معکوس» که ذاتا یک الگوی بازگشتی صعودی است در صورتی که نقض بشود تبدیل به یک الگوی ادامه دهندهی نزولیِ پرقدرت خواهد شد و یک سیگنال فروش اندکی پایینتر از «سر» صادر میگردد. بعنوان مثال در تصویر زیر که نمودار زوج ارز یورو/دلار را در تایمفریم یکدقیقه نمایش میدهد، میتوان اندکی پایینتر از «سر» اقدام به معامله Sell نمود و از نزول احتمالی قیمت منتفع گردید.
2- منقضی شدن الگوی سر و شانه به لحاظ زمانی(Time Failing)
همانطور که قبلا گفتیم تعداد کندلهای شانه چپ و راست باید تقریبا مشابه باشند. اگر مدت زمان تشکیل شانه راست بیش از حد به درازا بکشد ولی خط گردن شکسته نشود، معاملهگران نسبت به الگوی مذکور دلسرد گشته و بازار حساسیت خودش را نسبت به آن از دست خواهد داد. اگر تعداد کندلهای شانه راست بیش از دو الی سه برابر تعداد کندلهای شانه چپ بشوند و خط گردن شکسته نشود، میتوان عمر الگو را خاتمه یافته تلقی نمود. در این شرایط اصطلاحا میگوییم الگو به لحاظ زمانی «منقضی» شده است. منقضی شدن یک الگو به لحاظ «زمانی» یعنی الگو نتوانسته کارکرد اصلی خودش را در بازه زمانی مورد انتظار، به درستی انجام بدهد. برخی از الگوهای تکنیکال (مانند الگوهای سروشانه مستقیم و معکوس و همچنین الگوی مثلث) قابلیت منقضی شدن به لحاظ زمانی را دارند و تقریبا همه آنها در صورتیکه به لحاظ «زمانی» منقضی بشوند موجب رنج و راکد شدن بازار خواهند شد.
خروج سولانا از الگوی کنج صعودی خواهد بود یا نزولی؟
همانطور که این رمز ارز به فشرده شدن در الگوی کنج در حال سقوط ادامه می دهد، چند کندل بعدی برای تعیین یک رالی شکست حیاتی هستند.
بسته شدن قیمت سولانا بالای این الگو، فرصتهای خرید کوتاهمدت را باز میکند، مشروط بر اینکه گاوها حجم خرید را افزایش دهند. در زمان انتشار خبر، رمز ارز سولانا با 8.23 درصد افزایش در 24 ساعت گذشته، با 41.63 دلار معامله شد.
نمودار قیمت روزانه سولانا. منبع: تریدینگ ویو
کاهش ارزش SOL از قیمت 85 دلاری، راه را برای نزول هموار کرد و 62.5 موقعیت خرید در الگوهای کُنج درصد کاهش هفتگی (5 تا 12 می) را به خود اختصاص داد. در نتیجه، در 12 می ارز سولانا به پایینترین حد خود در 9 ماه گذشته رسید.
با افزایش فشار فروش سولانا، این توکن بین مرزهای یک الگوی کنج نزولی، کاهش یافته است و به نقطه حمایت ده ماهه خود در 38 دلار نزدیک می شود.
یک پولبک احتمالی در کنار الگوی معکوس می تواند به گاوها امید لازم برای شکست قیمت و بسته شدن بالای این الگو را بدهد. در بیشتر مواقع، در ادامه الگوی کنج نزولی، پولبک به سمت روند صعودی اتفاق می افتد.
با این حال، روند کاهشی حجم می تواند در جلسات آینده به نفع خرس ها باشد. همچنین، خط پایه (سبز) باندهای بولینگر (BB) همچنان تمایل به نزول دارد.
اگر قیمت بالای الگوی کنج بسته شود، توکن سولانا می تواند خط پایه BB را تست کند. گاوها نزدیک به دو ماه است که موفق به بسته شدن قیمت بالاتر از خط پایه نشده اند. هر بسته شدنی بالاتر از این خط می تواند به عنوان یک محرک ورود با سطح سود در محدوده 50 تا 52 دلار باشد.
اگر خریداران کاهش پیدا کنند، هرگونه پولبک میتواند منجر به شکست در محدوده 32 تا 34 دلار قبل از بازگشت احتمالی روند صعودی شود.
تحلیل اندیکاتورها
با توجه به چشم انداز فروش بیش از حد اندیکاتور RSI، موقعیت خرید در الگوهای کُنج اگر خریداران به دلایل خود پایبند باشند، سولانا می تواند احیا شود. شاخص RSI در زمان انتشار خبر، پس از واگرایی صعودی با قیمت در هفته گذشته، در یک روند صعودی خفیف قرار داشت.
به طور مشابه، پایین ترین سطح CMF نشان دهنده واگرایی صعودی با قیمت در هفته گذشته است. اما Aroon up (زرد) نزدیک به سطح 7٪ بود. تا زمانی که Aroon up شاهد بهبودی قوی به سمت بالا باشد، سرمایه گذاران و تجار باید از گرفتن پوزیشن خرید اجتناب کنند.
نتیجه گیری
الگوی معکوس سولانا در کنار واگرایی های صعودی در شاخص های آن می تواند فشار فروش را در جلسات آینده کاهش دهد. سرمایه گذاران و معامله گران باید منتظر بسته شدن قیمت بالاتر از خط پایه BB و بهبود شاخص Aroon برای ورود به پوزیشن خرید باشند.
در صورت عدم اعتبار صعودی، خرسها میتوانند زمینههای بازگشت را در محدوده 32 تا 34 دلار پیدا کنند. در نهایت، توجه به حرکت بیت کوین برای گرفتن موقعیت ها و تصمیم های آگاهانه بسیار مهم است.
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال (آنچه برای تحلیل نیاز دارید)
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال هم مثل آچار پیچگوشتی میمونن. اگه نباشن نمیشه کار تخصصی انجام داد. نمیشه به یه تحلیل درست و بیدردودرمون رسید. ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال برای بهبود تشخیص معامله و نحوهی انجام دادن اون بهمون خیلی کمک میکنه.
چند بار بهتون گفتیم درآمد دلاری داشته باشید؟! کِی میخواهید کارتون رو شروع کنید؟ تو دنیایی که داره وارد فضای مجازی میشه و همه چی رو میشه از اینترنت به دست آورد، هنوز داری فکر میکنی که “چه میشه کرد”؟ خب ما بهتون میگیم! توی این پست قراره راجع به ابزارهای تحلیل تکنیکال صحبت کنیم. این پست میشه “بسم الله” کار شما! بریم ببینیم این ابزارها و الگوها چی هستن؟
مروری بر الگوهای تحلیل تکنیکال
اول از همه باید بدونیم تحلیل تکنیکال خودش چی هست؟
تحلیل تکنیکال (Technical analysis) روشیِ که برای ارزیابی سرمایه گذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری جمعآوریشده از فعالیتهای تجاری، مانند حرکت و حجم معامله به دست میاد. بر خلاف تحلیلگرای فاندامنتال (بنیادی) که تلاش میکنن ارزش ذاتی یک اوراق بهادار یا ارزی رو ارزیابی کنن، تحلیلگرای تکنیکال برای نقاط قوت و ضعف یک اوراق بهادار بر الگوهای حرکت قیمت، ابزارهای نموداری و سیگنالهای تجاری تکیه میکنند.
از تحلیل تکنیکال در معاملات مختلفی میشه استفاده کرد. این معاملات شامل سهام، معاملات آتی، بازارهای بورس، فارکس و کریپتو و سایر اوراق بهادار میشه.
امروزه الگوهای تحلیل تکنیکال بر پایهی سه فرض اصلی است
1) بازار همه چیز رو تخفیف میده
خیلی از متخصصان از تحلیل تکنیکال انتقاد میکنند چرا که فقط روی حرکت قیمت تمرکز داره و عوامل فاندامنتالی رو نادیده میگیره. تحلیلگران تکنیکال معتقدند که همه چیز از اصول شرکت و عوامل گسترده بازار گرفته تا روانشناسی بازار از قبل در یک سهم وجود داره. این نیاز قبل از تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری به طور جداگانه باید در نظر گرفته بشه. تنها چیزی که باقی میمونه اینه که تحلیل حرکات قیمته که تحلیلگران تکنیکال اون رو محصول عرضه و تقاضا برای یک صحنه خاص در بازار میدونن. پس یادتون نره بازار همیشه یه فرصت دوباره به همه میده تا بتونیم در آن معامله کنیم. این شما هستید که باید تصمیم درستی برای سرمایهگذاری در بازار و ارز درستی داشته باشید.
2) قیمت در روند حرکت میکنه
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که قیمتها در روندهای موقعیت خرید در الگوهای کُنج کوتاهمدت، میانمدت، و بلندمدت حرکت میکنن. به عبارت دیگه قیمت یک سهم یا ارز احتمالاً روند گذشته را پیش میگیره و بیشتر استراتژیهای معاملات تکنیکی بر اساس این فرض است.
۳) تاریخ تمایل به تکرار داره
تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تاریخ بازار تمایل به تکرار داره. ماهیت تکراری حرکت قیمتها اغلب به روانشناسی بازار نسبت داده میشه که بر اساس احساساتی مانند ترس یا طمع زیاد قابل پیشبینی است.
تحلیل تکنیکال از الگوهای نموداری برای تجزیه و تحلیل این احساسات و حرکات بعدی بازار برای درک روند استفاده میکنه. در حالی که بیش از صد سال از انواع مختلف تحلیل تکنیکال استفاده شده است، اما هنوز هم اعتقاد بر اینه که این ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال مهم هستند چرا که الگوهای حرکت قیمت را نشون میدن که اغلب تکرار میشه.
چطور از تحلیل تکنیکال میشه استفاده کرد؟
بازارهای سهام میتونن در طول روز بر روی موجهای جدید سوار بشن و نگرانی و هیجانهایی رو در سرمایهگذاران به وجود بیارن. اما یک روش دیوونتون میکنه. تحلیل تکنیکال یکی از روشهاییه که میتونه با استناد به تحقیق در رویدادهای گذشته به شما در یافتن روند بازار کمک کنه. اگه میخواهید در سهام، کالاها، ارزها، معاملات آتی و رمز ارزها معامله کنید پس چنین تحلیلی قطعاً به دردتون میخوره. این روش تحلیل برای شناسایی روندهای کوتاهمدت در بازار بسیار مناسبه.
اندیکاتورها در الگوهای تحلیل تکنیکال
میانگینهای متحرک
میانگین متحرک ساده با نماد (SMA) و میانگین متحرک نمایی با نماد (EMA)، دو نوع از میانگینهای متحرک هستند که به شما کمک میکنه الگوهای بعدی بازار را پیدا کنید. میتونید میانگین متحرک کوچکی رو با افزودن قیمت بستهشدن سهام یک شرکت و تقسیم آن بر تعداد روز محاسبه کنید.
بنابراین اگر میخواهید یک میانگین متحرک ۵۰ روزه را محاسبه کنید، باید قیمت بستهشدن سهام ۵۰ روز گذشته را جمع کنید و سپس آن را بر ۵۰ تقسیم کنید. به همین منوال میتونید میانگین متحرک ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه را محاسبه کنید. از طرف دیگه میانگین متحرک نمایی به دادههای معاملات اخیر اهمیت بیشتری میده به همین دلیل میانگین متحرک نمایی در تشخیص تغییرات قیمت، نسبت به میانگین متحرک ساده بهتر عمل میکنه.
بنابراین میانگین متحرک انتخاب اکثر معاملهگران است. پلتفرمهای بسیاری وجود دارند که میتونند در محاسبه میانگین متحرک سهام یک شرکت به شما کمک کنن.
مکدی MACD
تفاوت بین میانگین متحرک ۲۶ روزه و میانگین متحرک ۱۲ روزه، میانگین متحرک همگرایی و واگرایی مکدی را به ما میده. مکدی منفی نشون میده که قیمت سهام احتمالا کاهش خواهد یافت در حالی که مکدی مثبت بیانگر آن است که قیمت سهام ممکنه در کوتاهمدت افزایش پیدا کنه.
اندیکاتورهای حرکتی
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی محبوب است. این اندیکاتور با استفاده از دادههای قیمت و حجم محاسبه میشه.
شاخص قدرت نسبی تعیین میکنه که سهامی بیش از حد فروخته یا خریداری شده. سهامی که بیش از حد فروخته میشه، میتونه گزینهی خوبی برای خرید باشه، زیرا احتمال کاهش بیشتر قیمت وجود نداره. از طرف دیگه سهامی که بیش از حد خریداری شده باشه ممکنه در کوتاهمدت اصلاح بشه.
مقدار شاخص قدرت نسبی از صفر تا صد است. سهامی بیش از حد خریداری شده که شاخص قدرت نسبی آن بالای ۷۰ باشه و وقتی این شاخص زیر عدد ۳۰ باشه یعنی سهام بیش از حد فروخته شده.
خط روند
خطوط روند روش دیگه برای بررسی بازار سهام یا ارز است و معاملهگران معمولاً از آن استفاده میکنن. وقتی یک خط روند صعودی باشه نشون میده تقاضا برای سهام خاص زیاده و احتمالاً قیمت افزایش خواهد یافت. برعکس وقتی یک روند شیب نزولی داره، احتمالا قیمت سهام کاهش پیدا میکنه، زیرا معاملهگران به دنبال فروش سهامشان هستند نه خرید!
الگوهای قیمتی یکی از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال اشکال و خطوط عجیب و غریبی را در همه بازارها ایجاد میکنن. اما این عجیب بودن برای افراد ناآگاهه. اگه بدونید این شکل ها و خطوط چه ارزشی دارند!
واقعیت اینه که این الگوها و شکلهای ایجاد شده با اقدام حرکات قیمت در نمودارهای بازار بارها و بارها تکرار میشه. این الگوها شرایط بازار رو نشون میده که در آن معاملهگران به تحلیل میپردازند و ازش استفاده میکنن. گرچه الگوهای قیمتی نیز بیعیب و نقص نیستند اما فرصتهایی رو برای معاملهگر فراهم میکنن تا در آن بتونن بازار را شکست و کسب سود کنن.
در ادامه پست به چند نوع از الگوهای قیمتی میپردازیم و به سرمایه دیجیتالیهای عزیزمون آموزش خواهیم داد.
الگوهای ادامهدهنده
معاملهگران مدام از خودشون میپرسن که آیا روند فعلی ادامه داره؟! تصمیمگیری برای ورود و خروج در میانهی یک روند خیلی پیچیده است. شما هیچ وقت نمیدونید که آیا ارزی ریزشی خواهد بود یا خیر؟ اما راههای زیادی هست که بتونی تا حدی روند را تشخیص یا فرض کنید.
الگوهای ادامه دهنده به شما هشدار میدهند که چه وقت یک روند به حرکت خود ادامه میده و تا کِی و در چه جهت قرار خواهد گرفت. البته الگوهای ادامهدهنده همیشه درست از آب در نمیان، اما خیلی وقتها هم موفقآمیز بودن. اولین الگوی ادامهدهندهای که میخوام راجع بهش صحبت کنم، الگوهای مثلث هاست.
الگوی مثلث متقارن در الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث متقارن یکی از رایجترین ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال برای تریدرها و معاملهگرانه. الگوی مثلث متقارن زمانی تشکیل میشه که ما شاهد یک روند صعودی هستیم، اما این روند با اصلاح مواجه میشه و دو خط روند کوتاه مدت میسازه که در شکل زیر مشاهده میکنید.
در مثلث متقارن معمولا شکست قیمتی مطابق با روند قبل از ورود به الگوی مثلث رخ میده. مثلاً اگر روند قبلی صعودی باشه احتمال شکست از سقف الگو بیشتره و بعد از اون میتونه یک پولبک (اصلاح قیمت) داشته باشه و سپس رشد سهم رو داشته باشه. ترجیحاً داخل مثلث هیچ خریدی انجام نشه و بعد از شکست از هر طرف سقف یا کف الگو اقدام به معامله کنید.
مثلث صعودی در الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوی مثلث صعودی و مثلث متقارن شباهت زیادی به هم دارن اما تفاوت متمایزی که در مثلث صعودی وجود داره اینه که سقفهای مثلث صعودی در محدوده خط افقی قرار میگیرن و کفها یکی بالاتر از دیگری بسته میشن. در مثلث صعودی اکثر مواقع شکست از بالای روند رخ میده و کمتر دیده میشه که شکست قیمتی به سمت پایین داشته باشیم.
مثلث نزولی
الگوی مثلث نزولی در روندهای نزولی اتفاق میافته و دقیقاً برعکس مثلث صعودی هست که راجع بهش حرف زدیم. به این صورت که کفهای روند در یک خط افقی و سقفهای روند یکی پس از دیگری پایینتر بسته میشه. اکثر مواقع هم شکست به سمت قیمت کمتر اتفاق میافته.
الگوهای کنج، نوع دیگه از مثلثها هستند. این نوع الگو نیز میتونه نوعی از الگوهای ادامهدهنده باشه. کنجها در میانههای یک روند نزولی و صعودی اتفاق میفتن. تفاوتی که بین کنجها و دیگر الگوهای مثلث وجود داره اینه که ضلع بالایی و پایینی مثلث هم جهت هستند.
یعنی خطوطی که سقفها و کفها را به هم وصل میکنه هر دو در میانهی یک روند صعودی، نزولی هستن و در میانهی یک روند نزولی، صعودی هستند. شکست معمولا از بالا اتفاق میافتد.
تفاوت دیگری که بین الگوهای کنج و مثلثها وجود داره اینه که مثلثها در بازه زمانی دو الی سه ماه در تایمفریم یک روزه اتفاق میفتن. ولی کنجها بازه زمانی بلندمدت رو شامل میشه. یعنی درون یک الگوی کنج ممکنه ۶ ماه طول بکشه تا یک شکست رخ بده. در این بازه زمانی بازار به نوسانات درون الگو واکنش نشون میده.
الگوی مستطیل
الگوی مستطیل نیز نوعی الگوی ادامهدهنده است که سهمها معمولاً در این الگو به اصطلاح استراحت میکنن. پس از یک رشد قیمتی معمولاً شاهد اصلاح قیمت هستیم که در آن معاملات بین دو خط افقی در بالا و پایین مستطیل انجام میشه. این خطوط افقی میتونه همون سطح مقاومت یا حمایت باشه. ترجیحاً معاملهای داخل الگو انجام نشه و منتظر شکست قیمت برای ورود و خروج باشید. این الگو هم در روند صعودی و هم در روند نزولی ممکنه رخ بده.
الگوی پرچم، جذابترین ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای پرچم بسیار جذابن و در بازار معاملاتی زیاد دیده میشن. یکی از ویژگیهای این الگو اینه که در بازه زمانی خیلی کوتاه، بازدهی بسیار خوبی برای سرمایهگذاران داره. برای پیدا کردن الگوی پرچم معمولاً باید به دنبال یک حرکت صعودی شارپی قیمت باشیم و بعد از آن شاهد اصلاح خیلی کم از لحاظ قیمتی و بعد از اون دوباره حرکت صعودی اتفاق میافته. این الگو تقریباً مشابه الگوی مثلث متقارن است اما بازههای زمانی الگوی پرچم کمتر از مثلث متقارن است. هر چه به انتهای مثلث پرچم نزدیکتر بشین، کندلهای نمودار کوچکتر خواهد شد. (سایهها بلند و بدنهها کوچکتر). معمولاً بعد از شکست ضلع بالایی شاهد رشد قیمت زیادی هستیم. یکی از جذابیتهای این الگو، هدف (تارگت) بالای آن است.
تا اینجا راجع به پرچم مثلث حرف زدم. حالا میخوام راجع به یک نوع الگو پرچم دیگه صحبت کنم که شبیه مستطیل است که در آن به جای اینکه نوسانات در قالب مثلثی تشکیل بشه در قالب مستطیل انجام میشه، اما از لحاظ رشد قیمتی تفاوتی با الگو پرچم مثلث نداره.
الگوی سر و شانه در کف، سر و شانه معکوس در سقف
الگوی سر و شانه هم نوعی از الگوهای ادامهدهنده است. این الگو معمولاً در سقف اتفاق میافته ولی گاهی در کف و سر وشانه معکوس در سقف انجام میشه.
الگوهای بازگشتی از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال
الگوهای بازگشتی به الگوهایی گفته میشه که در آن قیمت از روند قبلی خود به روند جدید تغییر میکنه.
3 نوع الگوی بازگشتی داریم که در ادامه راجع به تک تکشون با هم حرف میزنیم.
الگوی کف و سقف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو بسیار شبیه الگو مستطیل در الگوهای ادامهدهنده است. بعد از این که یک حرکت صعودی اتفاق میفته، با یک اصلاح قیمت (پولبک)، قیمت در سطح موازی شروع به نوسان میکنه و زمانی میگفتیم این الگو مستطیل است که از ضلع بالایی و در جهت روند قبلی باشد. اما اگر در خلاف اون و ضلع پایینی رو شکست و به قولی شکست سطح حمایت رو تایید کرد، سقف دو قلو ایجاد میشه. و این الگو از جمله الگوهایی است که انتهای یک روند رو به ما نشون میده.
برعکس، این الگو فرصت خوبی را برای خرید ایجاد میکنه. انتهای یک روند نزولی ما شاهد نوسانات در قالب مستطیل هستیم و واکنش بین دو سطح حمایتی دوبار اتفاق میافتد که در اصطلاح میگیم کف دوقلو ایجاد شده. بعد از شکست سطح مقاومتی که ایجاد شده میتونیم سیگنال خرید بگیریم و به سهم وارد بشیم.
کف و سقف سه قلو
این الگو همانند الگوی کف و سقف دوقلو هست اما از اونجایی که از اسمش پیداست، 3 تا سقف یا کف داره.
در روند صعودی، نوسانات قیمتی بعد از یک اصلاح وارد الگوی مستطیلی میشه که در نهایت با ریزش مواجه هستیم. و برعکس در روند نزولی، قیمت بعد از یک اصلاح با سه بار برخورد، وارد رشد صعودی خود میشه و به تارگتهای احتمالی میرسه.
الگو سر و شانه در سقف، سر و شانه معکوس در کف
یکی دیگه از الگوهای جذابی که در بازار دیده میشه، الگوی سر و شانه در سقف، سر و شانه معکوس در کف هست. این الگو هدفهای جذابتری نسبت به الگو کف دو قلو و سه قلو داره که الان میریم باهاش آشنا میشیم.
اول میخوام الگوی سر و شانه معکوس در کف رو بگم. اگه دقت کنید توی عکس زیر یک سر و شانهای رو میبینید که انگار برعکس شده. دو تا شانه داریم یک سر.
نوسانات قیمت در این الگو اینطوریه که بعد از یک اصلاح قیمت، شاهد یک اصلاح مجدد هستیم و بعد از اون رشد قیمت و اصلاحی که دقیقا به اندازه اصلاح اول اتفاق میفته و دوباره رشد قیمت رو خواهیم داشت. در این الگو، زمانی باید موقعیت معاملاتی بگیریم که خط گردن شکسته و تایید بشه.
الگوی سر و شانه هم کاملا برعکس هست که در شکل زیر میبینید.
در آخر میخوام خلاصه ای از ابزارها و الگوهای تحلیل تکنیکال رو براتون تصویری بزارم تا بتونید راحتتر به ذهنتون بسپارید یا اینکه ذخیره کنید و بعدا ازش استفاده کنید.
الگوی سر و شانه معکوس یا Inverse Head and Shoulders
الگوی سر و شانه معکوس یا Inverse Head and Shoulders یک الگوی چارت بازگشتی است. این الگو شبیه الگوی سر و شانه است با این تفاوت که دقیقا نقطه مقابل آن است.
الگوی سروشانه معکوس از 3 نقطه پایین قیمتی تشکیل میشود که پایین ترین سطح را سر و دو سطح دو طرف آن را که عمق کمتری دارد را گردن میگویند. در یک تلگوی ایدهآل دو شانه از نظر ارتفاع و عرض با یکدیگر برابر هستند.
زمانیکه یک الگوی سروشانه معکوس تکمیل میشود، سیگنالی قوی برای تغییر روند قیمتها از بازار نزولی به بازار صعودی است. اغلب معاملهگران زمانی با موقعیت خرید وارد بازار میشوند که قیمت از Neckline که سطحی مقاومت بشمار میاید به سمت بالا حرکت میکند.
این الگو با یک روند نزولی آغاز میشود که دو قیمت پایین یعنی نقاط 1 و 3 و دو تصحیح یعنی نقاط 2 و4 تشکیل میشود. در ادامه در نقطه 5 یک پایین بالاتر از نقاط 1 و 3 را تجربه میکند که سومین پایین بشمار میرود.
الگوی سر و شانه معکوس سیگنالی برای پایان یک روند نزولی است. با این وجود نها زمانی که قیمت از خط Neckline در نقطه 6 بالاتر میرود و از بالاترین سطح قبلی در نقطه 4 عبور میکند، این بازگشت تایید میشود. یعنی اینکه زمتنیکه قیمتها Neckline که سطحی مقاومت بشمار میرود را به سمت بالا میشکنند الگو تکمیل شده است.
حجم موقعیت خرید در الگوهای کُنج معاملات در این الگو همانند الگوی سروشانه است. یعنی در هنگام دو کاهش اول (1 و 3) حجم معملات معمولا در بالاترین میزان خود است و سپس در سمت شانه راست کاهش پیدا میکند.
سپس وقتیکه قیمت در بالای Neckline بسته میشود، حجم افزایش پیدا میکند تا تاییدی دیگر برای معکوس شدن روند بازار باشد.
همچنین در این الگو بررسی این 2 موضوع هم میتواند ارزشمند باشد. اینکه آیا حرکت نزولی به نقطه 3 نسبت به حرکت به نقطه 1 شیب کمتری دارد و اینکه آیا حرکت نزولی به نقطه 5 از حرکت به نقطه 3 شیب کمتری دارد یا خیر؟
این 2 موضوع برای این ارزشمند است که نشان میدهد، فروشندگان در حال از دست دادن توان خود برای پایین کشیدن قیمتها هستند و به نوعی داغی روند نزولی در حال فروکش کردن است و این موضوع احتمال بازگشت روند را افزایش میدهد.
معامله با الگوی سروشانه معکوس
در تحلیل تکنیکال، زمانیکه یک الگوی سروشانه معکوس در جریان یک بازار نزولی تشکیل میشود، سیگنالی قوی برای تغییر روند قیمت بشمار میرود. درست مانند الگوی سروشانه اندازه قدرت بازگشت به سمت صعودی با استفاده از میزان شکست اندازه گیری میشود. میزان شکست نیز به نوبه خود متناسب با میزان کاهش قیمتها پیش از تشکیل این الگو است.
بنابراین هرچقدر که روند نزولی قبل از تشکیل شدن این الگو قدرتمند باشد، قدرت بازگشت نیز بالاتر خواهد بود. برای اطلاعات بیشتر در مورد استراتژیهای تحلیل تکنیکال ویدئوهای یوتیوب تجارت آفرین را دنبال کنید.
الگوهای کنج صعودی و نزولی (Rising Wedge and Falling Wedge)
الگوی کُنج حالت خاصی از همان الگوی مثلث است با این تفاوت که اینبار هر دو ضلع آن شیب یکسان و همسو پیدا کردهاند. همانطور که به یاد دارید در الگوی مثلث متقارن، قیمت بین دو خط همگرا محصور میشد که شیب اضلاع بالایی و پایینی مثلث برخلاف یکدیگر، یعنی یکی صعودی و دیگری نزولی بود. ضلع فوقانی مثلث متقارن بعنوان یک سطح مقاومت، با شیب نزولیاش موجب پایینتر رفتن سقف بازار(قلهها) میشد و ضلع تحتانی آن بعنوان یک سطح حمایت، با شیب صعودیاش موجب بالاتر رفتن کف بازار(درهها) میشد. اما در الگوی کنج شیب هر دو ضلع همسو بوده و هردو صعودی ویا هر دو نزولی هستند. با مشاهده تصویر زیر میتوانید این موضوع را بهتر متوجه شوید:
در کنج صعودی، در عین حال که بازار مرتبا درههای بالاتر میسازد، سقف بازار نیز دایما بالاتر میرود، اما شیب بالاتر رفتن درهها از شیب بالاتر رفتن قلهها سریعتر است. به همین ترتیب در کنج نزولی، سقفها و کفها هردو مرتبا پایینتر میروند اما شیب نزول قلهها از شیب نزول درهها تندتر است. نکته مهم این است که برخلاف مثلث متقارن که امکان شکسته شدن در هر دو جهت را دارد، اما الگوی کنج معمولا در یک جهت، و در خلاف جهت شیباش شکسته میشود، به این ترتیب که کنج صعودی معمولا نهایتا به سمت پایین شکسته میشود و کنج نزولی معمولا در نهایت به سمت بالا شکسته خواهد شد. به بیان سادهتر کنجها اغلب برخلاف جهت شیبشان شکسته میشوند. در تصویر زیر میتوانید نمونهای از یک کنج نزولی را بر روی نمودار قیمت جهانی طلا مشاهده کنید. این کنج که در انتهای روند نزولی چهارساله تشکیل شده با شکست رو به بالای خود مقدمات لازم جهت اتمام روند نزولی قیمت طلا و آغاز نوسانات مثبت را فراهم آورده است.
الگوی کنج را نمیتوان تحت عنوان یک الگوی «بازگشتی» یا «ادامهدهنده» طبقهبندی نمود، زیرا بسته به نوع روند قبلی میتواند هر دو نقش را ایفا نماید. بعنوان مثال همانطور که در تصویر قبل مشاهده کردید، یک کنج نزولی که در انتهای روند نزولی ظاهر بشود میتواند بعنوان یک الگوی بازگشتی صعودی عمل نموده و موجب صعودی شدن روند بشود. درحالیکه همین کنج نزولی اگر در میانه یک روند صعودی تشکیل بشود میتواند بعنوان یک الگوی ادامه دهنده موجب تداوم روند صعودی بشود.
با اینحال ایفای نقش بعنوان یک الگوی بازگشتی معمولا برای کنجها رایجتر است و کنجها را اغلب در انتهای روندها مشاهده میکنیم. بعدها در مبحث امواج الیوت خواهیم آموخت که الگوی کنج چگونه میتواند در موقعیتهای متنوعی مانند موجهای شماره 1 و2 و5 وa وb ظاهر بشود اما رایجترین موقعیت برای تشکیل کنجها معمولا در موج پنجم یعنی در انتهای روند قرار دارد. در تصویر زیر نمونهای از الگوی کنج صعودی را بر روی نمودار شاخل کل بورس ایران مشاهده مینمایید.
دیدگاه شما