الگوهای رشد شاخص های بورس مشخص شد - لیدرهای سنتی عامل ریزش بازار سهام
سرویس اقتصادی - تحلیلگران معتقدند، رشد شاخص به عملکرد سطح حمایت و قیمتها به کف رسیده است و باید شاهد رشد قیمتها باشیم.
به گزارش سرویس اقتصادی برخط نیوز به نقل از فارس - بازار سرمایه پس از چند روز سبزپوشی، در جریان معاملات امروز، لباس قرمز برتن کرد تا دوباره سهامداران با تغییر روند در بورس مواجه شوند.
برخی کارشناسان بازار سرمایه معتقدند، شاخص کل در حال تشکیل الگوی کف دوقلوی برگشتی است و شاخص کل هموزن هم مشکوک به تشکیل الگوی برگشتی سر و شانه معکوس است.
طی معاملات دیروز و امروز نیروهای صعودی بازار ضعیف تر از روزهای قبل شدند. به نظر می رسد پیشروهای سنتی بازار در معاملات امروز عامل ریزش بورس بوده اند.
تحلیلگران تکنیکال، رشد شاخص را به عملکرد سطح حمایت مرتبط می دانند و معتقدند، قیمت ها به کف رسیده و باید شاهد رشد قیمت ها باشیم. گروهی دیگر از تحلیلگران نیز رشد نمادهای نفتی را به علت رشد قیمت نفت می دانند و عوامل بنیادی را علت تداوم رشد شاخص می دانند.
امروز در بورس خودروی هایما توسط ایران خودرو در بورس کالا عرضه شد، با توجه به کاهش حجم معاملات گروه خودرو انتظار حمایت و رشد مثبتی قیمت در گروه خودرویی به وجود خواهد آمد.
امروز اغلب نمادهای بانکی و خودرویی با ریزش قیمت همراه بودند و بیشترین خروج پول حقیقی نیز در این گروه ها رخ داده است.
* تشکیل الگوهای برگشتی نیاز به رشد تقاضا دارد
مهدی امیدی، کارشناس بازار سرمایه در گفت وگو خبرنگار اقتصادی گفت: الگوهای برگشتی در نمودارها معمولاً در انتهای روندهای نزولی یا صعودی تشکیل می شوند و علامت تغییر روند را به بازارها می دهند.
وی ادامه داد: در یک روند نزولی در صورتی که یک الگوی برگشتی تشکیل شود به عنوان پایان روند نزولی و تغییر جهت روند به حالت صعودی شناخته می شود و زمانی که در سقف قیمتی الگوی برگشتی تأیید شود، به عنوان سیگنال خروج و کاهش قیمت شناخته می شود.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: بسیاری از سهام و گروه های بازار وضعیت تکنیکالی مشابه شاخص کل و کل هموزن را دارند، ولی تایید الگوهای برگشتی زمانی اتفاق می افتند که مقاومت پیش رو با حجم قابل توجه شکسته شود، مسئله ای که مستلزم افزایش تقاضای بازار است.
* افت شاخص های عملکردی بورس
در پایان معاملات روز یکشنبه، شاخص کل بورس با ریزش 5 هزار و 948 واحدی نسبت به روز شنبه به رقم یک میلیون و 444 هزار و 96 واحد رسید. بازدهی این شاخص منفی 41 صدم درصد بوده است.
شاخص کل هموزن بورس نیز با افت هزار و 770 واحدی در سطح 408 هزار و 557 واحدی ایستاد. بازدهی این شاخص نیز منفی 43 صدم درصد بوده است. همچنین شاخص کل فرابورس 83 واحد پائین آمد و در سطح 19 هزار و 305 واحد باقی ماند.
* رشد ارزش کل معاملات بازار سهام
امروز ارزش معاملات کل بازار سهام به رقم 11 هزار و 847 میلیارد تومان افزایش یافت. ارزش معاملات اوراق بدهی در بازار ثانویه 6 هزار و 139 میلیارد تومان بود که 51 درصد از ارزش کل معاملات بازار سرمایه را تشکیل می دهد.
ارزش معاملات خرد سهام با کاهش نسبت به روز کاری قبل به رقم 3 هزار و 387 میلیارد تومان رسید. سهم این معاملات از کل معاملات بورس 28 درصد بوده است.
* افزایش خروج پول حقیقی از بازار سرمایه
امروز ارزش خالص تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی بازار منفی شد و 232 میلیارد تومان پول حقیقی از بورس خارج شد.
در جریان معاملات روز یکشنبه بیشترین خروج پول حقیقی به سهام حکشتی (شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی)، خودرو (شرکت ایران خودرو) و خساپا (شرکت سایپا) اختصاص داشت و نمادهای فزر (پویا زرکان آق دره)، ونیرو (سرمایه گذاری نیرو) و وغدیر (سرمایه گذاری غدیر) بیشترین ورود پول حقیقی را داشتند.
* افت ارزش صف های خرید بورس
در جریان معاملات روز یکشنبه، 232 نماد با رشد قیمت و 411 سهم نیز با کاهش قیمت مواجه شدند. در پایان معاملات امروز ارزش صف های فروش پایانی بازار نسبت به روز کاری قبل افزایش یافت و به 159 میلیارد تومان رسید. ارزش صف های خرید نیز نسبت به پایان روز کاری گذشته کاهش یافت و در رقم 166 میلیارد تومان ایستاد.
امروز نمادهای غنوش (شرکت نوش مازندران)، بالبر (شرکت کابل البرز) و بکاب (صنایع جوشکاب یزد) بیشترین صف خرید را داشتند.
بیشترین صف فروش بازار در پایان معاملات به نماد غاذر (شرکت کشت و صنعت پیاذر)، حخزر (کشتیرانی دریای خزر) و سصفها (سیمان اصفهان) تعلق داشت.
بازارهای مالی و انواع آن + فارکس و ارزدیجیتال
بازارهای مالی به طور کلی به هر بازاری اطلاق می شود که در آن معامله اوراق بهادار انجام می شود، از جمله بازار سهام، بازار اوراق قرضه، بازار فارکس، و بازار مشتقات و غیره. بازارهای مالی برای عملکرد روان اقتصادهای سرمایه داری حیاتی هستند.
شناخت بازارهای مالی
بازارهای مالی با تخصیص منابع و ایجاد نقدینگی برای کسب و کارها و کارآفرینان، نقش حیاتی در تسهیل عملکرد روان اقتصادهای سرمایه داری ایفا می کنند. بازارها تجارت دارایی های مالی خود را برای خریداران و فروشندگان آسان می کند. بازارهای مالی محصولات اوراق بهاداری ایجاد می کنند که بازدهی را برای کسانی که وجوه اضافی دارند (سرمایه گذاران/وام دهندگان) فراهم می کند و این وجوه را در اختیار کسانی قرار می دهد که به پول اضافی (قرض گیرندگان) نیاز دارند.
بازار سهام تنها یکی از انواع بازارهای مالی است. بازارهای مالی با خرید و فروش انواع مختلفی از ابزارهای مالی از جمله سهام، اوراق قرضه، ارزها و مشتقات ساخته می شوند. بازارهای مالی به شدت به شفافیت اطلاعاتی متکی هستند تا اطمینان حاصل کنند که بازارها قیمت هایی را که کارآمد و مناسب هستند تعیین می کنند. قیمت بازار اوراق بهادار ممکن است به دلیل نیروهای اقتصاد کلان مانند مالیات، نشان دهنده ارزش ذاتی آنها نباشد.
برخی از بازارهای مالی کوچک با فعالیت اندک هستند و برخی دیگر مانند بورس نیویورک (NYSE) روزانه تریلیون ها دلار اوراق بهادار معامله می کنند. بازار سهام یک بازار مالی است که سرمایه گذاران را قادر می سازد تا سهام شرکت های سهامی عام را خریداری و بفروشند. بازار سهام اولیه جایی است که انتشارات جدید سهام، به نام عرضه های عمومی اولیه (IPO) به فروش می رسد. هر معامله بعدی سهام در بازار ثانویه اتفاق می افتد، جایی که سرمایه گذاران اوراق بهاداری را که از قبلاً مالک آن هستند، خریداری و می فروشند.
نکته: قیمت اوراق بهادار معامله شده در بازارهای مالی ممکن است لزوماً ارزش ذاتی واقعی آنها را منعکس نکند.
انواع بازارهای مالی
بازارهای سهام
شاید فراگیرترین بازارهای مالی، بازارهای سهام باشند. این نوع بازار ها مکان هایی هستند که شرکت ها سهام خود را در آن فهرست می کنند و توسط معامله گران و سرمایه گذاران خرید و فروش می شوند. بازارهای سهام توسط شرکت ها برای افزایش سرمایه از طریق عرضه اولیه عمومی (IPO) استفاده می شوند و سهام متعاقباً بین خریداران و فروشندگان مختلف در بازاری که به عنوان بازار ثانویه شناخته می شود معامله می شود.
سهام ممکن است در بورس های فهرست شده مانند بورس نیویورک (NYSE) یا نزدک یا خارج از بورس (OTC) معامله شود. بیشتر معاملات سهام از طریق مبادلات تنظیم شده انجام می شود و اینها نقش مهمی در اقتصاد به عنوان معیاری برای سنجش سلامت کلی اقتصاد و همچنین تأمین سود سرمایه و درآمد سود سهام برای سرمایه گذاران از جمله سرمایه گذاران دارای حساب های بازنشستگی دارند.
- نزدک، یک بازار آنلاین جهانی برای خرید و داد و ستد اوراق بهادار و اولین بورس الکترونیکی جهان است.
شرکت کنندگان معمولی در بازار سهام شامل سرمایه گذاران و معامله گران (هم خرده فروشی و هم نهادی) و همچنین بازارسازان و متخصصانی هستند که نقدینگی را حفظ می کنند و بازارهای دوطرفه را ارائه می کنند. کارگزاران اشخاص ثالثی هستند که معاملات بین خریداران و فروشندگان را تسهیل می کنند، اما موقعیت واقعی در سهام ندارند.
بازارهای خارج از بورس
بازار خارج از بورس (OTC) یک بازار غیر متمرکز است به این معنی که مکان های فیزیکی ندارد و معاملات به صورت الکترونیکی انجام می شود که در آن فعالان بازار اوراق بهادار را مستقیماً بین دو طرف بدون کارگزار معامله می کنند. در حالی که بازارهای فرابورس ممکن است معاملات سهام خاصی را انجام دهند (به عنوان مثال، شرکت های کوچکتر یا ریسک پذیری که معیارهای فهرست بندی بورس ها را ندارند)، بیشتر معاملات سهام از طریق بورس انجام می شود. با این حال، برخی از بازارهای مشتقه منحصراً فرابورس هستند و بنابراین بخش مهمی از بازارهای مالی را تشکیل می دهند. به طور کلی، بازارهای فرابورس و معاملاتی که در آنها رخ می دهد بسیار کمتر تنظیم شده، نقد شوندگی کمتری دارند و غیرشفاف تر هستند.
بازارهای اوراق قرضه
اوراق قرضه اوراق بهاداری است که در آن سرمایه گذار پول را برای مدت معینی با نرخ بهره از پیش تعیین شده وام می دهد. شما ممکن است اوراق قرضه را توافقی بین وام دهنده و وام گیرنده در نظر بگیرید که شامل جزئیات وام و پرداخت های آن است. اوراق قرضه توسط شرکت ها و همچنین توسط شهرداری ها، ایالت ها و دولت های مستقل برای تامین مالی پروژه ها و عملیات منتشر می شود. به عنوان مثال، بازار اوراق قرضه اوراق بهاداری مانند اسکناس های صادر شده توسط خزانه داری ایالات متحده را می فروشد. بازار اوراق قرضه نیز بازار بدهی، اعتباری یا با درآمد ثابت نامیده می شود.
بازارهای پول
معمولاً بازارهای پولی محصولاتی با سررسید کوتاه مدت بسیار نقدشونده (کمتر از یک سال) معامله می کنند و با درجه بالایی از ایمنی و بازده نسبتاً کم بهره مشخص می شوند. در سطح عمده فروشی، بازارهای پول شامل معاملات با حجم بالا بین مؤسسات و معامله گران است. در سطح خرده فروشی، آنها شامل وجوه متقابل بازار پول خریداری شده توسط سرمایه گذاران فردی و حساب های بازار پولی است که توسط مشتریان بانک افتتاح می شود. افراد همچنین ممکن است با خرید گواهی سپرده کوتاه مدت در بازار پول سرمایه گذاری کنند.
بازارهای مشتقه
مشتقه قراردادی است بین دو یا چند طرف که ارزش آن بر اساس یک دارایی مالی اساسی توافق شده (مانند اوراق بهادار) یا مجموعه ای از دارایی ها (مانند یک شاخص) است. اوراق مشتقه، اوراق بهادار ثانویه ای هستند که ارزش آنها صرفاً از ارزش اوراق بهادار اولیه ای که به آن مرتبط هستند، ناشی می شود. یک مشتق به خودی خود بی ارزش است. به جای معامله مستقیم سهام، یک بازار مشتقه در قراردادهای آتی و اختیار معامله و سایر محصولات مالی پیشرفته معامله می کند که ارزش خود را از ابزارهای اساسی مانند اوراق قرضه، کالاها، ارز ها، نرخ های بهره، شاخص های بازار و سهام می گیرند.
بازارهای آتی جایی هستند که قراردادهای آتی فهرست شده و مورد معامله قرار می گیرند. برخلاف فورواردها که در خارج از بورس معامله می کنند، بازارهای آتی از مشخصات قراردادهای استاندارد شده استفاده می کنند، به خوبی تنظیم می شوند و از اتاق های پایاپای برای تسویه و تایید معاملات استفاده می کنند. بازارهای اختیار معامله، مانند بورس اوراق بهادار هیئت مدیره شیکاگو (CBOE)، به طور مشابه قراردادهای اختیار معامله را فهرست و تنظیم می کنند. هر دو بورس اوراق بهادار و اختیار معامله ممکن است قراردادهایی را در طبقات مختلف دارایی، مانند سهام، اوراق بهادار با درآمد ثابت، کالاها و غیره فهرست کنند.
بازار فارکس
بازار فارکس بازاری است که در آن شرکت کنندگان می توانند خرید، فروش، پوشش ریسک و سفته بازی بین جفت ارزها را انجام دهند. بازار فارکس نقدشونده ترین بازار در جهان است، زیرا نقدینگی نقدشوندگی ترین دارایی ها است. بازار ارز بیش از 6.6 تریلیون دلار معاملات روزانه را انجام می دهد که بیشتر از مجموع بازارهای آتی و سهام است.
مانند بازارهای فرابورس، بازار فارکس نیز غیرمتمرکز است و متشکل از یک شبکه جهانی از رایانه ها و کارگزاران از سراسر جهان است. بازار فارکس متشکل از بانک ها، شرکت های تجاری، بانک های مرکزی، شرکت های مدیریت سرمایه گذاری، صندوق های تامینی و کارگزاران و سرمایه گذاران خرده فروشی فارکس است.
بازارهای کالا
بازارهای کالا مکان هایی هستند که تولیدکنندگان و مصرف کنندگان برای تبادل کالاهای فیزیکی مانند محصولات کشاورزی (مانند ذرت، دام، سویا)، محصولات انرژی (نفت، گاز، اعتبارات کربن)، فلزات گرانبها (طلا، نقره، پلاتین)، یا کالاهای نرم (مانند پنبه، قهوه و شکر). اینها به عنوان بازارهای کالای نقطه ای شناخته می شوند، جایی که کالاهای فیزیکی با پول مبادله می شوند.
با این حال، عمده معاملات در این کالاها در بازارهای مشتقه انجام می شود که از کالاهای لحظه ای به عنوان دارایی های اساسی استفاده می کنند. معاملات آتی و اختیار خرید کالاها هم در فرابورس و هم در بورس های فهرست شده در سراسر جهان مبادله می شوند.
بازار ارزهای دیجیتال
در چند سال گذشته شاهد معرفی و ظهور ارزهای رمزنگاری شده مانند بیت کوین و اتریوم، دارایی های دیجیتال غیرمتمرکز مبتنی بر فناوری بلاک چین بوده ایم. امروزه، هزاران توکن ارزهای دیجیتال در دسترس هستند و در سراسر جهان از طریق مجموعه ای از صرافی های مستقل آنلاین ارز دیجیتال معامله می شوند. این صرافی ها میزبان کیف پول های دیجیتالی هستند تا معامله گران بتوانند یک ارز رمزنگاری شده را با ارز دیگر یا پول های فیات مانند دلار یا یورو مبادله کنند.
از آنجایی که اکثر صرافی های رمزنگاری پلتفرم های متمرکز هستند، کاربران در معرض هک یا کلاهبرداری هستند. صرافی های غیرمتمرکز نیز در دسترس هستند که بدون هیچ مرجع مرکزی کار می کنند. این صرافی ها امکان تجارت مستقیم همتا به همتا (P2P) ارزهای دیجیتال را بدون نیاز به یک مرجع واقعی مبادله برای تسهیل تراکنش ها فراهم می کنند. معاملات آتی و اختیار معامله در ارزهای دیجیتال اصلی نیز در دسترس است.
سوالات متداول بازارهای مالی
انواع مختلف بازارهای مالی چیست؟
برخی از نمونه های بازارهای مالی و نقش آن ها شامل بازار سهام، بازار اوراق قرضه، فارکس، کالاها، و بازار املاک و مستغلات و چندین مورد دیگر است. بازارهای مالی را می توان به بازارهای سرمایه، بازار پول، بازارهای اولیه در مقابل ثانویه و بازارهای فهرست شده در مقابل بازارهای فرابورس تقسیم کرد.
بازارهای مالی چگونه کار می کنند؟
علیرغم پوشش بسیاری از طبقات دارایی های مختلف و داشتن ساختارها و مقررات مختلف، همه بازارهای مالی اساساً با گرد هم آوردن خریداران و فروشندگان در یک دارایی یا قرارداد و اجازه دادن به آنها برای تجارت با یکدیگر کار می کنند. این اغلب از طریق یک مزایده یا مکانیسم کشف قیمت انجام می شود.
کارکردهای اصلی بازارهای مالی چیست؟
بازارهای مالی به دلایل مختلفی وجود دارند، اما اساسی ترین کارکرد این است که امکان تخصیص کارآمد سرمایه و دارایی ها در اقتصاد مالی را فراهم کند. بازارهای مالی با اجازه دادن به بازار آزاد برای جریان سرمایه، تعهدات مالی و پول، اقتصاد جهانی را روان تر می کنند و در عین حال به سرمایه گذاران اجازه می دهند در افزایش سرمایه در طول زمان مشارکت کنند.
چرا بازارهای مالی مهم هستند؟
بدون بازارهای مالی، سرمایه نمی تواند به طور کارآمد تخصیص یابد و فعالیت های اقتصادی مانند تجارت، سرمایه گذاری ها و فرصت های رشد به شدت کاهش می یابد.
شرکت کنندگان اصلی در بازارهای مالی چه کسانی هستند؟
شرکت ها از بازارهای سهام و اوراق قرضه برای جذب سرمایه از سرمایه گذاران استفاده حجم معاملات به عنوان یک شاخص ثانویه می کنند. سفته بازان به طبقات مختلف دارایی نگاه می کنند تا روی قیمت های آتی شرط بندی کنند، در حالی که پوشش دهندگان از بازارهای مشتقه برای کاهش خطرات مختلف استفاده می کنند و آربیتراژورها به دنبال سود بردن از قیمت گذاری نادرست یا ناهنجاری های مشاهده شده در بازارهای مختلف هستند. کارگزاران اغلب به عنوان میانجی عمل می کنند که خریداران و فروشندگان را با هم جمع می کنند و برای خدمات خود کمیسیون یا هزینه ای دریافت می کنند.
چکیده
بازارهای مالی به طور گسترده به هر بازاری اطلاق می شود که در آن معامله اوراق بهادار انجام می شود. انواع مختلفی از بازارهای مالی، از جمله بازارهای فارکس، پول، سهام و اوراق قرضه وجود دارد.این بازارها ممکن است شامل دارایی ها یا اوراق بهاداری باشند که در بورس های تنظیم شده فهرست شده اند یا در خارج از بورس (OTC) معامله می شوند. بازارهای مالی در همه انواع اوراق بهادار معامله می کنند و برای عملکرد روان یک جامعه سرمایه داری حیاتی هستند. زمانی که بازارهای مالی شکست بخورند، اختلالات اقتصادی از جمله رکود و بیکاری می تواند منجر شود.
الگوی وایکوف (Wyckoff) چیست؟
“به آنچه بازار درباره دیگران میگوید گوش دهید، نه آنچه دیگران در مورد بازار میگویند.” این جمله را ریچارد وایکوف، معرف الگوی وایکوف که در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد، به معاملهگران و سرمایهگذاران بازار مالی گفته است. شما چه چیزی از این جمله دریافت میکنید؟
وایکوف به ما میگوید همیشه حرفهای دیگران قابل اعتماد نیست و باید توجه خود را بیشتر به بازار معطوف کنید؛ ببینید بازار چه روندی در پیش گرفته است و معاملهگران و سرمایهگذاران چه کاری انجام میدهند؟!
الگوها و ابزارهای بسیاری برای تحلیل تکنیکال وجود دارند که با استفاده از آنها میتوانیم در بازارهای مالی فعالیت و کسب سود کنیم؛ یکی از روشهای موفقی که در کسب سود از بازار ارزهای دیجیتال به ما کمک میکند، الگوی وایکوف (Wyckoff) نام دارد. در ادامه میخواهیم به بررسی تاریخچه، روش تحلیل با استفاده از الگوی وایکوف و یک مثال استفاده از وایکوف در تحلیل تکنیکال بپردازیم.
معرفی الگوی وایکوف (Wyckoff)
روش وایکوف (Wyckoff) توسط ریچارد وایکوف در دهه ۳۰ میلادی معرفی شد. او در طول زندگی حرفهای خود به عنوان یک سرمایهگذار خبره در بازار سهام فعالیت میکرد و بخشی از زمان خود را صرف تدریس و راهنمایی معاملهگران میکرد.
بسیاری از معاملهگران طی سالها از روش او الهام گرفتند و روشهای خودشان را توسعه دادند؛ اما امروز روش وایکوف را میتوان یک الگوی معاملاتی قابل اعتماد برای بازار ارزهای دیجیتال دانست که در کنار تئوری داو و الگوی موج الیوت به معاملهگران و سرمایهگذاران کمک شایانی میکند.
ریچارد وایکوف معتقد بود بازیگران بزرگ صحنه و پولهای هوشمند در پشت این تغییر روند و بالا و پایین شدن قیمتها، ابتدا سفارش خود را گذاشته و سپس قیمتها را مطابق میل خود حرکت میدهند.
هدف روش وایکوف این است که پولهای هوشمند (پولی که تحت کنترل نهادهای سرمایهگذاری است) را ردیابی کرده و با استفاده از الگوی نموداری قیمت، مسیر آن را پیدا کند. اگر شما هم به دنبال یک روش معاملاتی موفق هستید، توصیه میکنیم در ادامه با ارزتودی همراه باشید تا درباره روش وایکوف بیشتر بدانید.
۳ قانون بنیادی وایکوف
سه قانون بنیادی روش وایکوف به صورت زیر است:
عرضه و تقاضا
اولین و مهمترین قانون ویکوف، عرضه و تقاضا است. بر اساس این موضوع، میتوان گفت قیمت با تغییر در عرضه و تقاضا حرکت میکند. قانون اول را با سه معادله نشان داده میشود:
تقاضا > عرضه: افزایش قیمت
تقاضا = عرضه: بدون تغییر در قیمت
بنابراین، طبق قانون Wyckoff، معاملهگران به محض اینکه تقاضا از عرضه بیشتر شود، شاهد حرکت صعودی بازار خواهند بود. از سوی دیگر، زمانی که عرضه بیشتر از تقاضا باشد، قیمتها کاهش مییابد.
با این حال، هیچ راهی برای تعیین عرضه و تقاضای دقیق از نمودار قیمت وجود ندارد؛ معاملهگران از ترکیب حجم معاملات و رفتار قیمت، تعادل بین عرضه و تقاضا را بررسی میکنند.
قانون علت و معلول
قانون دوم الگوی وایکوف بیان میکند که تفاوت بین عرضه و تقاضا تصادفی نیست؛ بلکه یک منطق زیربنایی دارد.
وایکوف برای قانون دوم خود از دو اصطلاح انباشت (تراکم، تجمیع) و توزیع استفاده کرده است:
تراکم پس از یک دوره آمادهسازی، به ویژه رویدادهای اقتصادی، رخ میدهد. در این مرحله تراکم یا تجمیع (علت) منجر به روند صعودی (معلول) میشود. از سوی دیگر، در مرحله توزیع (علت)، قیمت کاهش مییابد و در نتیجه روند نزولی (معلول) ایجاد میشود.
قانون تلاش و نتیجه
طبق قانون سوم Wyckoff، قیمت به دلیل تلاش (اقدام) که با حجم معاملات نشان داده میشود، حرکت میکند.
زمانی که حجم معاملات با قیمت همخوانی داشته باشد، روند فعلی شانس بیشتری برای ادامه دارد؛ اما از سوی دیگر، اگر حجم معاملات و قیمت همخوانی نداشته باشند، باعث ایجاد واگرایی در قیمت و در نهایت منجر به توقف یا تغییر جهت روند میشود.
برای مثال، بیایید معاملات بیت کوین را در نظر بگیریم که بیت کوین پس از یک ریزش شدید، وارد فاز تراکم شده و معاملات با حجم بالایی صورت میگیرد؛ اما دیگر قیمت بیت کوین ریزشی ندارد.
در اینجا افزایش حجم معاملات نشان میدهد، یک اقدام بزرگ در حال انجام است اما حرکت خنثی به ما میگوید نتیجه جزئی است. در این شرایط که حجم معاملات و قیمت همخوانی ندارند، درمییابیم که روند فعلی پایان خواهد یافت و احتمالا روندی صعودی در پیش است.
مرد نامرئی بازار (Composite Man) در الگوی وایکوف
ریچارد وایکوف، مفهوم “مرد مرکب” را برای درک حرکت قیمت بازار به معاملهگران و سرمایهگذاران پیشنهاد کرد و گفت طوری به بازار نگاه کنید که انگار یک نهاد واحد کنترل آن را در دست دارد.
مرد مرکب یک ایده خیالی است که پشت صحنه مینشیند و بازی را در بازار اجرا میکند؛ قیمت را دستکاری میکند، امیدهای معاملهگران را از بین میبرد، اما اگر احساسات مرد مرکب را درک کنند و بشناسند، میتوانند از این بازی جان سالم به در ببرند و در نهایت در بازار کسب سود کنند.
در بازار ارزهای دیجیتال، ما مرد مرکب را به نام نهنگها میشناسیم. حال میخواهیم بدانیم چگونه میتوانیم بازی بازار را مانند مرد مرکب یا همان نهنگهای بازار کریپتو انجام دهیم. این بازی یک چرخه ۴ مرحلهای ساده دارد: انباشت، روند صعودی، توزیع، روند نزولی.
۱.انباشت (تراکم، تجمیع)
انباشت اولین مرحله از چرخه الگوی وایکوف است. هدف مرد مرکب این است که قبل از اکثر سرمایهگذاران شروع به تجمیع و انباشت داراییها کند؛ اگرچه فاز انباشت فشار خرید را نشان میدهد، اما قیمت تقریبا ثابت خواهد بود. Wyckoff پیشنهاد میکند، معاملهگران به دقت این مرحله را زیر نظر داشته باشند و با استفاده از عمل قیمت و حجم، موقعیت مناسب خرید را پیدا کنند.
۲. روند صعودی
در این مرحله هنگامی که مرد مرکب به اندازه کافی دارایی جمعآوری کرد و فشار فروش کاهش پیدا کرد، شروع به بالا بردن بازار میکند. این روند صعودی به طور طبیعی توجه سایر سرمایهگذاران را جلب میکند و در نهایت تقاضا افزایش مییابد.
نکته: یک روند صعودی ممکن است چندین مراحل انباشت داشته باشد، که به این بازه “بازانباشت” گفته میشود.
در بازه بازانباشت، قبل از اینکه روند اصلی حرکت صعودی داشته باشد، متوقف میشود و تثبیت قیمت رخ می دهد. در نهایت هر چه بازار بالاتر میرود، تقاضای معاملهگران و سرمایهگذاران بیشتر میشود و برای خرید ترغیب میشوند؛ سپس عموم مردم مشتاق سرمایهگذاری میشوند و تقاضا از عرضه پیشی میگیرد.
۳. توزیع
در مرحله بعد، مرد مرکب یا همان نهنگهای بازار کریپتو، پس از اینکه به سود مورد نظر خود رسیدند، داراییهای جمعآوری شده را توزیع میکنند؛ داراییها به افرادی که تازه به بازار پیوستند فروخته میشود.
در مرحله توزیع، تا زمانی که تقاضا وجود داشته باشد، ادامه پیدا میکند. بسیاری از افراد تازه وارد گمان میکنند این مرحله یک استراحت برای روند محسوب میشود؛ اما سخت در اشتباه هستند! زیرا مرد مرکب از بازار خارج شده است.
۴. روند نزولی
پس از مرحله توزیع، بازار به سرعت نزولی میشود! همانطور که گفتیم مرد مرکب از بازی خارج شده و دارایی خود را به اندازهی کافی فروخته است و در نهایت شروع به پایین کشیدن بازار می کند. در نهایت میتوان گفت عرضه از تقاضا پیشی میگیرد و روند نزولی بر بازار حاکم میشود.
نکته: این مرحله ممکن است تلههای گاوی سرمایهگذاران و معاملهگران را در دام بیاندازد. زمانی که بازار خرسی پایان یابد، مجددا مرحله انباشت جدید آغاز خواهد شد.
شماتیک کلی الگوی وایکوف
محبوبترین بخشهای روش وایکوف الگوهای انباشت و توزیع هستند؛ حداقل در بازار پرهیجان ارزهای دیجیتال اینگونه است! شماتیکهایی که در ادامه درباره آنها صحبت میکنیم مراحل انباشت و توزیع را به بخشهای کوچکتر تقسیم میکنند.
شماتیک انباشت
مرحله A
فشار فروش در این مرحله کاهش مییابد و سرعت روند نزولی کند میشود و با افزایش حجم معاملات همراه است.
نقطه PS یا Preliminary Support، نقطه حمایت ابتدایی را نشان میدهد که خریداران اولیه پیدا شدهاند اما هنوز تعدادشان برای متوقف کردن حرکت نزولی کافی نیست؛ سپس فروش شدید صورت گرفته و سرمایهگذاران عقبنشینی می کنند که باعث ایجاد نقطه SC یا Selling Climax میشود.
پس از سقوط شدید و فشار فروش که باعث ایجاد کندلهای بزرگ میشود، در نقطه SC ریزش شدید سریعا به پرش و صعود خودکار که به آن نقطه AR یا The Automatic Rally میگوییم تغییر میکند.
همانطور که از نام نقطه ST یا The Secondary Test تست ثانویه پیدا است، هنگامی رخ میدهد که بازار در نزدیکی ناحیه SC ریزش کرده باشد و در نهایت بررسی میکند آیا روند نزولی به اتمام رسیده یا خیر!
مرحله B
قانون دوم الگوی وایکوف را به یاد دارید؟ بله درست است، قانون علت و معلول. بر اساس این قانون مرحله B را علتی میدانیم که به یک معلول ختم خواهد شد. در واقع این مرحله تثبیت قیمت را در خود جا داده است که مرد مرکب (نهنگهای بازار) دارایی را انباشت میکنند.
در مرحله B بازار تمایل دارد سطوح حمایت و مقاومت بازه معاملاتی را تست کند؛ گاهی در مرحله B تستهای مجدد و زیادی وجود خواهد داشت که ممکن است سقفهای بالاتر (تلههای گاوی) و کفهای پایینتر (تلههای خرسی) را نسبت به نقاط SC و AR در مرحله قبل ایجاد کند.
مرحله C
مرحله C یک انباشت معمولی محسوب میشود که بخش Spring یا فنر قیمتی در این مرحله وجود دارد. این نقطه معمولا به عنوان آخرین تله خرسی قبل از شروع کفهای بالاتر شناخته میشود.
مرد مرکب در این مرحله مطمئن خواهد شد که عرضه موجود در بازار کم است و معاملهگرانی که قصد فروش داشتند، دارایی خود را فروختهاند. نقطه Spring معمولا سطوح حمایت را میشکند تا باعث گمراه کردن و در نهایت خارج شدن معاملهگران و سرمایهگذاران شود. آخرین نقطهای که روی قیمت پایین میتوانید وارد بازار شوید، نقطه Spring خواهد بود که پس از آن بازار روند صعودی را پیش خواهد گرفت.
مرحله D
مرحله D ارتباط میان علت و معلول (قانون دوم الگوی وایکوف) را نشان میدهد. این مرحله بین دو مرحله C (انباشت) و مرحله E (شکست قیمت رنج معامله) قرار دارد که معمولا حجم معاملات و نوساناتِ قیمت، به طور چشمگیری افزایش مییابد.
این منطقه یک حمایت در آخرین نقطه صعودی (LPS) دارد که قبل از حرکت بازار به طرف بالا، کف بالاتری ایجاد میکند. در این مورد مقاومتهای گذشته به حمایتهای جدید تبدیل میشوند و نشانههای تقویت (نقطه SOS) را شکل میدهند.
مرحله E
آخرین مرحلهی الگوی انباشت، مرحله E است؛ در این مرحله که تقاضا در بازار افزایش یافته است باعث میشود یک شکست قیمت واضح از بازههای معاملاتی شکل گیرد. مرحله نهایی E زمانی رخ میدهد که روند صعودی آغاز شده باشد؛ یعنی بازه معاملاتی به طور موثر شکسته شود.
شماتیک توزیع
شماتیک توزیع دقیقا در جهت مخالف انباشت رخ میدهد که در ادامه تصویر آن را مشاهده خواهید کرد.
نکته : با توجه به اینکه مراحل و فازهای آن با شماتیک انباشت فقط در جهت عکس یکدیگر هستند، در نتیجه از توضیحات تکراری خودداری میکنیم.
رویکرد ۵ مرحلهای الگوی وایکوف
از آنجا که ریچارد وایکوف سرمایهگذاری خبره در زمان خودش بود، بر اساس دانش و اطلاعات و تکنیکهای خود، یک رویکرد ۵ مرحلهای درباره بازار طراحی کرد.
۱. تشخیص روند:
روند فعلی چیست؟ به چه سمتی حرکت میکند؟ رابطه بین عرضه و تقاضا چگونه است؟
۲. مشخص کردن قدرت دارایی:
قدرت دارایی نسبت به بازار چقدر است؟ آیا دارایی و بازار در یک مسیر هستند؟ یا مسیرهای مخالف را طی میکنند؟
۳. جستجو درباره داراییهای با علت کافی:
آیا دلایل کافی برای ورود به یک پوزیشن وجود دارد؟ این دلایل به اندازهی کافی قوی هستند؟ آیا سودهای بالقوه آن پوزیشن ارزش ریسک کردن دارد؟
۴. مشخص کردن احتمال تغییر روند:
آیا دارایی آماده حرکت است؟ موقعیت آن در روند بزرگتر چگونه خواهد بود؟ قیمت و حجم معاملات چه چیزی به شما نشان میدهد؟ آیا این دو همخوانی دارند؟
۵. تعیین زمان خرید:
مرحله آخر این رویکرد درباره زمانبندی با شما صحبت میکند؛ همچنین میتوان گفت که شامل تحلیل یک سهم در مقایسه با بازار کلی است.
آیا از نظر زمانی، نقطه خوبی برای شروع انتخاب کردهاید؟ آیا کل بازار در حال حاضر میتواند یک روند صعودی یا نزولی جدید را آغاز کند؟
سخن پایانی
نظریه و تئوری الگوی وایکوف تقریبا نزدیک به ۱۰۰ سال پیش، توسط ریچارد وایکوف مطرح شد؛ اما استفاده رایج از آن در سایر بازارهای مالی باعث شد تبدیل به یک شاخص تحلیل تکنیکال و یا شاید چیزی بیش از آن شود.
این نظریه نه تنها به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا از دارایی خود در برابر اکثر نوسانات محافظت کنند، بلکه به سرمایهگذاران کمک میکند تا چرخههای بازار، حرکات قیمت و روند احتمالی آینده بازار را درک کنند.
با این حال، باید گفت هیچ تکنیک معاملاتی تضمینی وجود ندارد! سرمایهگذاری در بازار ریسکپذیر ارزهای دیجیتال مستلزم تحقیقات فشرده و نظارت دقیق بر حرکت بازار است. معاملهگرانی که مایل به معامله و خرید و فروش هستند، باید مراقب خطرات احتمالی باشند.
حجم معاملات به عنوان یک شاخص ثانویه
شرکت سرگرمی دیجیتال Pte. Ltd، که مقر آن در سنگاپور است، که شامل NFT ها، بازی ها و انواع مختلف سرگرمی است. استفاده اصلی از توکن ابزار DEAPcoin (ERC-20) در بازار NFT توسط DEP برای خرید NFT (ERC-721) برای بهبود گیم پلی در پلتفرم استفاده می شود. هدف این پلتفرم رسیدگی به مشکل IP / حق چاپ برای معامله بازار ثانویه آثار هنری فردی است. بخشی از فروش به عنوان حق امتیاز به سازندگان اصلی برای همیشه پاداش داده می شود. این شرکت پلتفرم «PlayMining» را راهاندازی کرد که در آن کاربران میتوانند از بازی کردن، خواندن مانگا به صورت رایگان لذت ببرند و ارز دیجیتال DEP را کسب کنند. در حال حاضر بیش از 1،000،000 کاربر ثبت نام شده و به طور تصاعدی در حال رشد است، اکثر کاربران از اندونزی، ویتنام، فیلیپین و تایوان هستند.
تحليل تکنيکال آنلاين ارز ديجيتال دیپ کوین DEAPcoin با نماد DEP در صرافي GATEIO
نمايش اطلاعات تحليل ، ممکن است چند لحظه طول بکشد
با مشاهده نمودار زنده تحليل تکنيکال در کامپيوتر توسط مونيتور بزرگتر و يا فعال کردن گزينه DESKTOP SITE از منوي مرورگر گوشي هاي موبايل، نگاه بهتري از وضعيت بازار خواهيد داشت.
سيگنال خريد و فروش به روش بولينگر باند 20 در ارز ديجيتال DEP
بر اساس نظر آقاي بولينگر : کندل هايي که مثل شکل زير ، سايه کندل و يا کندل هاي قوي سبز، خطوط آبي کانال بالايي را قطع کنند سيگنال فروش SELL يا اگر کندل هاي قوي قرمز در کانال پاييني خط آبي را، قطع کرده باشند سيگنال خريد BUY در آن تايم فريم را ميدهند:
نمودار تشخيص اشباع خريد يا فروش بازار ارز DEP با شاخص Bolinger Band
در ادامه شاخص هاي نشان داده شده Relative Strenght Index که به اختصار RSI گفته ميشود را آورده ايم تا نمودار بولينگر مورد نظرتان ساده تر و دقيق تر نشان داده شود.
نمودار با 3 منطقه خريد، خنثي و فروش رسم شده از محور افقي صفر تا 30 منطقه خريد ، از محور 30 تا 70 منطقه خنثي و از محور 70 تا 100 منطقه فروش ارز يا سهام است و حساسيت اين عدد در پايين ترين نقطه يا بالاترين نقطه ، با توجه به اخبار فاندامنتال و تجربه کاربر در پيش بيني تحولات بازار جهت تصميم گيري، مهم است و الگوي زير به صورت کلي راهنماي ما خواهد بود :
تدقيق نمودار بولينگر باند با شاخص RSI
تحليل تکنيکال چيست؟
در اين تحليل، به کمک نمودارها و اطلاعات مرتبط ازجمله قيمت، حجم وهمچنين، تکنيکها و ابزارهاي مختلف، وضعيت کلي بازار و سهام مختلف بررسي مي شود. تعريف کامل تري که در پاسخ به تحليل تکنيکال چيست مي توان داد اين است که اين تحليل يک استراتژي معاملاتي به منظور ارزيابي سرمايه گذاري ها و تعيين فرصت هاي معامله است. اين فرصت ها به کمک تجزيه و تحليل روندهاي آماري و با استفاده از فعاليت هاي معاملاتي همچون تحرکات قيمتي و حجم معاملات انجام مي شود.
تحليل تکنيکال را مي توان براي هريک از انواع ارزهاي ديجيتال داراي سوابق تاريخي معاملاتي استفاده کرد. چنين ابزاري بيشتر به منظور تحليل سهام معامله شده در بازار و پيش بيني روندهاي قيمت مورداستفاده قرار مي گيرد.
با بکارگيري تحليل تکنيکال بعنوان يک استراتژي معاملاتي مي توان به ارزيابي سرمايه گذاري ها و مشخص نمودن فرصت هاي معاملاتي با روندهاي قيمتي و الگوهاي مشاهده شده روي نمودارها پرداخت. اين تحليل بيانگر اين باشد که تغييرات قيمت يک سهم و فعاليت هاي معاملاتي گذشته ممکن است نشان دهنده ارزشمندي تحرکات آتي قيمت سهم باشد.
توجه : اين محتوا به هيچ عنوان پيشنهادي مالي و يا توصيه اي براي خريدوفروش نيست.
تحليل تکنيکال اصولا براي پيش بيني در کوتاه مدت مورد استفاده قرار مي گيرد و براي بلند مدت نتيجه قابل اطميناني ارائه نمي دهد از اين رو اين تحليل بيشتر مورد استفاده افرادي است که قصد سرمايه گذاري هاي کوتاه مدت و نوسان گيري در بازار ارز ديجيتال را دارند .
هر تايم فريم (بازه زماني تحليل) براي هدف مشخصي استفاده ميشود
از کدام تايم فريم استفاده کنم؟
- چند دقيقه اي : مخصوص اسکالپرها
- يک الي 4 ساعته : براي پيدا کردن نقطه ورود و سطوح فيبوناچي
- روزانه : براي پيدا کردن نقاط احتمالي برگشت
- هفتگي : براي پيدا کردن جهت کنوني و روند بازار و سطوح
- ماهانه : براي درک کلي بازار
ا ز ديدگاه شاخص مکدي MACD ارز DEP در روند صعودي است يا نزولي؟
زماني که ميانگين هاي متحرک، واگرا شوند نشان دهنده ي قدرت صعودي روند است و بالعکس در جايي که ميانگين ها همگرا شوند نشان دهنده ي کاهش قدرت روند صعودي و شروع روند نزولي است.
هنگامي که ميله هاي مکدي بالاي خط صفر باشند حجم معاملات به عنوان یک شاخص ثانویه روند صعودي است و هنگامي که ميله ها پايين خط صفر قرار بگيرند روند نزولي است و هر چه ميله ها بزرگتر باشند انتظار داريم قدرت روند بيشتر باشد و هر چه ميله ها کوچکتر باشند نشان دهنده ي کاهش قدرت بازار است.
نمودار تشخيص روند صعودي و نزولي بازار ارز DEP با شاخص MACD
تايم فريم اين نمودار به صورت هفتگي تنظيم شده، در صورت لزوم ميتوانيد آن را به صورت روزانه تنظيم کنيد
با نگه داشتن موس در گوشه بالا، سمت راست نمودارو زدن دکمه طبق شکل زير، ميتوانيد شاخص را تمام صفحه و بزرگتر ببينيد
نمودار خطوط حمايت و مقاومت بعدي ارز DEP با شاخص Pivot
تعاريف تحليل تکنيکال چيست؟
- تحليل تکنيکال، هنري است که زمان تغيير روند قيمتها در مراحل نخست مومنتوم تغيير قيمت و سوار شدن بر موج جديد قيمت ها را تشخيص مي دهد. اين بررسي تا زماني انجام مي حجم معاملات به عنوان یک شاخص ثانویه شود که شواهد جديد، گوياي شکل گيري روند جديدتري باشند. تحليلگر تکنيکال پيش از مطلع شدن تمام بازار از تغيير روند، بايد تصميم گيري هاي جديدي براي سرمايه گذاري جديد داشته باشد.
- معاني واژه تحليل تکنيکال در حوزه بازارها و معاملات، متفاوت از معاني رايج آن است. کاربرد تحليل تکنيکال به منظور تحليل و بررسي يک بازار، به معناي صرفا تمرکز بر رفتارهاي بازار است. يعني بجاي تمرکز بر خود کالاها و خدمات قابل معامله در آن بازار، صرفا به رفتارهاي بازار توجه داشته باشيم.
- نوسان هاي گذشته قيمت با هدف پيش بيني تغييرات آينده در قيمت موردتحليل قرار گيرد.
- رفتارهاي بازار ازطريق بازار تحليل شود. در اين تحليل از مطالعه نمودار قيمت، حجم معاملات و ميانگين متحرک قيمتها و شکل گيري الگوها و شاخص هاي تکنيکال مهم استفاده مي شود.
- تحليل تکنيکال به منظور پيش بيني قيمت کالاها برطبق برخي الگوها است. اين الگوها شامل تغييرات حجم معاملات و تغييرات قيمت بدون درنظر داشتن عوامل بنيادي بازار است.
در صورتي که نمودارها ديده نميشوند لطفا مرورگر خود را به روزرساني کنيد و يا از آخرين نسخه مرورگر گوگل کروم استفاده کنيد.
بررسی الگوی عرضه ورق فولادی در بورس کالا
نگاه تقاضا در سقف نرخ رقابتی معاملات ورق کلاف گرم بورس کالا به کالای وارداتی
مهمترین سوالی که در الگوی رفتاری تقریبا مشابه و تکراری حداقل دو ماه گذشته در خصوص عرضه های ورق سیاه B و نرخ قابل پذیرش رقابتی آن به ذهن می رسد این است که : به نظر می رسد تقاضا در هر بار رقابت به نرخ پایه تقریبا بی توجه بوده و نرخ نهایی مورد نظر خود را با یک شاخص ثانویه تراز می کند، این شاخص ثانویه کدام است ؟
به گفته گزارشگر فولاد به جهت پیدا نمودن جوابی منطقی، صورت مسئله را به گزاره های زیر خُرد می کنیم :
۱) اول این که اساسا و در ابتدا باید ثابت شود که آیا این ادعای وجود نرخ شاخص ثانویه در بازار این محصول و نگاه بازیگران درگیر با بازار ورق سیاه به آن آیا اساساً صادق است یا خیر؟
۲) دوم این که اگر این شاخص ثانویه در بازار برای این محصول وجود دارد، منشا آن کجاست و چطور می تواند بر نرخ رقابتی بورس کالا اثر گذار بوده و آن را هدایت نماید ؟
۳) سوم این که چه عواملی بر تراز این شاخص ثانویه ای که بنا بر ظن نویسنده ۱) وجود دارد و ۲) مستقل از نرخ معاملاتی بورس کالاست و ۳) معمولا بالاتر از نرخ معاملاتی بورس کالا می ایستد؛ بر سقف میانگین نرخ رقابتی بورس کالا در خصوص این کالا تاثیر مستقیم دارند؟ چرا که در عمل به نظر می رسد این تراز ثانویه عامل موثری در جهت کمک به عملیاتی نمودن مهندسی عرضه تولید کننده انحصاری داخلی و رقابتی نگاه داشتن فضای معاملاتی بورس کالا باشد.
به طور مثال در عرضه های اواخر آبان و اوایل آذر ماه با وجود این که نرخ پایه در سه معامله اخیر بورس کالا هر بار تقریبا ۱۰۰ تومان به ازای هر کیلو افزایش پیدا کرده؛ شاخص نرخ میانگین معاملاتی، هر بار تقریبا در یک بازه قیمتی مستقل از نرخ پایه در نوسان بوده که نشان از نگاه آن به یک نرخ ثانویه در بازار به عنوان یک تراز ثانویه دارد.
چرا تقاضا بدون توجه به نرخ پایه؛ از همان ابتدای آذر ماه با وجود نرخ پایه عرضه حدودا ۳۹۳۰ تومانی بورس کالا؛ با خیری بلند نرخی بالاتر از ۴۴۶۰ تومان را به عنوان نرخ رقابتی هدف انتخاب کرد و نه پایین تر ؟ و چرا زمانی که نرخ پایه به تدریج افزایش پیدا کرد، تقاضا علی رغم کاهش فاصله از نرخ پایه حاضر به حفظ این فاصله معین و پیشنهاد بالاتر نشد و به طور مثال کانال ۵ هزار تومانی را نپذیرفته است ؟
چه خط قرمزی برای پیشنهاد قیمت های بالاتر رقابتی در بورس کالا وجود داشته است ؟ این چراها نشان دهنده این موضوع است که کالایی ثانویه و مشابه در بازار وجود داشته یا دارد که مستقل از محصول تولیدکننده انحصاری داخلی بوده و نرخ آن هدایت گر نرخ محصول نهایی بازار است نه نرخ های پایین تر تولید کننده داخلی..
شاید شما هم شنیده باشید که گفته می شود اصلی در علم اقتصاد وجود دارد مبنی بر این که :
«اگر تعدادی کالا در بازار داشته باشیم که واحدهای مختلف آن با هزینه متفاوتی تولید شده باشد، به طوری که حجم تقاضای کل برای آن کالا بر میزان حجم عرضه کالای ارزان تر برتری داشته باشد؛ قیمت بازار کالا «فقط و فقط» به هزینه تولید «گران ترین واحد» بستگی خواهد داشت که در واقع کسری تامین تقاضای جا مانده از منبع کالاهای ارزان تر؛ از منابعی به غیر از منبع ارزان جبران می شود و هزینه تولید واحدهای قبلی هیچ تاثیری روی قیمت بازار ندارد. تفاضل هزینه تولید واحد آخر و بقیه واحدهای کالا به عنوان «رانت» به جیب تولیدکننده های با هزینه کم تر می رود.»
شاید به جرات بتوان گفت که این پاراگراف فوق عینا و به طور شهودی در خصوص عرضه انحصاری ورق سیاه HB بورس کالا صدق می نماید .
۲ – تحقیق گزاره (۲)
تحقیق و تفحص ها از بازار ورق کلاف گرم وارداتی قزاق یا روس و به طور مشخص ضخامت پر مصرف ۲ میلی متر آن یک روز قبل از اولین معاملات ورق کلاف گرم HB در بورس کالا یعنی در تاریخ ۹۷/۰۸/۰۶ حدود ۶۰۰۰ هزار تومان با احتساب VAT یا به عبارتی ۵۵۰۰ تومان در بندر انزلی و برای فروش به بازار داخلی پیشنهاد می شده است؛ در آن تاریخ قیمت ورق سیاه دریای سیاه حدود ۵۹۰ دلار به ازای هر تن cfr انزلی بوده که با در نظر گرفتن ۱۰ درصد تعرفه وارداتی ورق سیاه و دلار تجاری حدود ۸۵۰۰ تومانی سامانه سنا داریم :
۵۹۰ × ۸۵۰۰ ÷ ۱۰۰۰ =~ ۵۰۰۰
۵۰۰۰ + ۱۰٪ tariff ~= ۵۵۰۰
در واقع در فاصله زمانی بین هفتم تا چهاردهم آبان ماه که دو مورد معاملات ورق سیاه B انجام شد؛ نگاه تقاضای داخلی و تراز او در خصوص نرخ معاملاتی این کالا در بورس کالای داخلی به نرخ تمام شده کالای وارداتی و تلاش برای حفظ فاصله مشخصی از آن بوده است.
بعد از گذر از این بازه زمانی؛ اکثر مجلات خارجی از جمله متال بولتن؛ گزارش جدیدی در خصوص جزییات معاملات ورق کلاف گرم جدیدی برای ایران مخابره ننموده اند (آخرین گزارش متال بولتن در این خصوص مربوط است به تاریخ ۲۹ آگوست) که احتمالا به دلیل اجرایی شدن تحریم های ایالت متحده باشد.
۳- عوامل موثر بر تعیین نرخ سقف رقابتی ورق سیاه B : با توجه به مباحث مطرح شده در پاراگراف نخست به نظر می رسد مهمترین عوامل اثر گذار بر تعیین حداکثر نرخ رقابتی بورس کالا در خصوص ورق سیاه HB در بورس کالا؛ کاهش دلار تجاری سنا یا ۱) افزایش ارزش ریال و ۲) رفع تحریم ها و یا پیدایش روزنه ای در جهت تسهیل و کاهش هزینه وارداتی این کالا؛ و یا ۳) افزایش عرضه های داخلی به هر نوع و از بین رفتن فضای رقابتی در بورس کالا همانند حوزه مقاطع طویل فولادی؛ قطعا به طور مستقیم یا غیر مستقیم بر انگیزه رقابتی شرکت کنندگان بورس کالا برای ثبت نرخ نهایی در خصوص این کالا اثر گذار خواهد بود .
سخن پایانی این که گرچه عمده تقاضای داخلی ورق سیاه B توسط تولیدکننده داخلی فراهم می شود اما از آن جایی که هنوز مهندسی عرضه برای عرضه کننده انحصاری این محصول در بازار داخلی کارآیی داشته و نظر به این که تقاضا هنوز گزینه خود را بر اساس قیمت های بالاتر بازار وارداتی یعنی ورق وارداتی HRC معادل سازی می کند؛ حالا این که این ورق از کجا و با چه وسیله ای ممکن وارد کشور شود؛ خواه قزاق و روس باشد خواه چین؛ که این موضوع دیگری است؛ به نظر می رسد علی رغم این که در حال حاضر عمده نیاز بازار داخلی از تامین کننده داخلی می شود.
اما چون هنوز تقاضای بازار داخلی به طور کامل از واردات کالای مشابه خارجی بی نیاز نشده؛ لذا شاهد هستیم که تا مادامی که ۱) تولید کننده داخلی انحصاری باشد؛ ۲) تقاضا بر عرضه تولیدکننده داخلی برتری داشته باشد به طوری که مهندسی عرضه کارساز بوده و ورق کلاف HB وارداتی در بازار داخلی پیشنهاد شده و هر چند حجم تقاضای آن در قیاس با تامین تولیدکننده داخلی اندک باشد؛ ۳) نرخ دلار تجاری یا نرخ حواله سامانه سنا همچنان بالای ۸ الی ۹ هزار تومان بماند یعنی ارزش ریال فراتر از این رقم نرود و یا تعرفه وارداتی کاهش پیدا نکند.
نمی توان انتظار کاهش قابل توجه نرخ ورق سیاه در بازار داخلی را داشت مگر این که تقاضای این کالا در بازار داخلی به قدری ضعیف شود که تولید کننده انحصاری این محصول قادر به ادامه مهندسی عرضه نباشد که آن هم با شرایط فعلی تحریم ها فعلا بعید به نظر می رسد.
البته این موضوع که آیا در کل این شرایط انحصاری حاکم بر عرضه کننده ورق HB که به نوعی رهایی بخش آن از اقیانوس قرمز بوده و متمایز کننده آن از حوزه هایی مثل ورق HC یا بازار مقاطع طویل فولادی هست؛ برای منافع ملی مثبت ارزیابی می شود یا خیر؛ بحث دیگری را بطور جداگانه طلب می نماید.
دیدگاه شما