چگونه اهداف معاملاتی تعیین کنیم؟


عناوین مهم مقاله

صرافی کوکوین یکی از صرافی های معتبر و پرکاربرد بین کاربران ایرانی می باشد. در این مقاله قصد داریم آموزش نحوه حد ضرر و حد سود گذاشتن در معاملات Spot و Futures این صرافی را خدمت شما عزیزان آموزش دهیم .

هر فردی بعد از تحلیل یک رمزارز و خرید آن انتظار سودگیری را دارد، اما بازار همواره مطابق میل ما رفتار نمیکند، به همین دلیل ما باید خود را برای این شرایط نیز آماده کنیم تا کمترین ضرر را متحمل شویم، زیرا در بازارهای مالی اولین شرط حفظ سرمایه اولیه می باشد. در همین راستا صرافی ها ابزارهایی را در معاملات در اختیار ما قرار می دهند، ما نیز باید بهترین استفاده را از این امکانات داشته باشیم. یکی از این ابزارها حد ضرر گذاری در معاملات اسپات است. در ابتدا آموزش تعیین حد ضرر در اسپات کوکوین و سپس تعیین حد سود در کوکوین را خدمت شما عرض می کنیم.

حد ضررگذاری در معاملات اسپات کوکوین

برای حد ضرر گذاری در معاملات اسپات صرافی کوکوین، ابتدا وارد بخش Spot صرافی کوکوین شده و رمز ارز موردنظرتان که خریداری کرده اید و قصد حد ضرر گذاشتن را دارید مطابق تصویر زیر انتخاب نمایید. سپس بخش Sell را انتخاب نموده و از بخشی که با عنوان Limit مشخص شده و دور آن خط کشیده شده است گزینه Stop –Limit را انتخاب کنید.

در بخش بعد طبق باکس مشخص شده در تصویر زیر با سه بخش مختلف روبرو هستید. در فیلد شماره یک باید قیمت Stop خود را که شرط فعال شدن معامله فروش شما است را وارد نمایید. در فیلد شماره دو قیمت Limit را که قیمت هدف شما برای فروش و خروج از معامله است را وارد کنید، در فیلد شماره سه نیز باید تعداد واحد رمز ارز مورد نظرتان که میخواهید از ضرر خارج کنید را وارد نمایید. در پایان روی Sell کلیک نمایید تا سفارش حد ضرر در معاملات اسپات شما قرار داده شود.

از بخش Stop Market نیز می توانید سفارش حد ضرر خود را قرار دهید با این تفاوات که در این نوع سفارش طبق تصویر زیر تنها قیمت Stop یا همان شرط فعال شدن سفارش را وارد می کنید و زمانی که قیمت بازار به آن سطح برسد صرافی با بهترین قیمت موجود فروش را خودکار انجام میدهد.

حد ضرر گذاری در بخش فیوچرز صرافی کوکوین با اپلیکیشن گوشی همراه

برای حد ضرر گذاری در معاملات فیوچرز با استفاده از نرم افزار گوشی همراه صرافی کوکوین باید بعد از باز کردن معامله خود، وارد بخش Futures این صرافی شده و در قسمت مشخص شده ( Positions ) که معاملات باز شما را نشان می دهد، طبق تصویر زیر روی آیتم Profit and Loss ضربه بزنید.

سپس با پنجره زیر مواجه خواهید شد که باکس شماره یک مربوط به حد سود و باکس دوم برای حد ضرر گذاری می باشد. فرآیند هر دو یکسان است. برای حد ضرر با یک فیلد خالی مواجه هستید که باید قیمت نهایی خود را که برای حد ضرر مد نظر قرار دارید را وارد کنید ،تا هنگامی که قیمت به آن نقطه رسید پوزیشن معاملاتی شما بسته شود. همچنین می توانید با انتخاب یکی از درصدهای مشخص شده حد ضرر خود را تعریف نمایید، به این صورت که اگر 25% را انتخاب نمایید، وقتی سود شما از معامله به 25% رسید معامله شما بسته خواهد شد.

حد ضرر در فیوچرز کوکوین

مزیتی که کار با بخش فیوچرز صرافی کوکوین نسبت به اپلیکیشن تلفن همراه این صرافی دارد این است که در سایت هنگام بازکردن پوزیشن معاملاتی می توان حد ضرر و حد سود را تعیین کرد اما همانطور که در بالا مشاهده کردید در اپلیکیشن این صرافی باید بعد از ایجاد کردن پوزیشن، حد ضرر و حد سود را تعیین نمایید.

در سایت این صرافی در بخش فیوچرز هنگام باز کردن پوزیشن معاملاتی Long یا Short طبق شکل زیر در باکس سفارش گذاری باید در مستطیل مشخص شده با المان ستاره، یکی از دوگزینه TP/SL را بزنید که گزینه TP/SL of Long برای معاملات Long/Buy ، و گزینه TP/SP of Short برای معاملات Short/Sell می باشد. هر کدام با سفارش شما مطابقت دارد انتخاب نمایید.

بعد از زدن تیک گزینه موردنظر با صفحه زیر مواجه خواهید شد که در باکس مشخص شده با عدد یک می توانید حد سود و در شماره دو حد ضرر خود را تعیین کنید. می توانید در فیلد خالی قیمتی که مدنظر شما برای حد ضرر یا حد سود است را وارد نمایید، همچنین می توانید با درصدهایی که مشخص شده است به راحتی تعیین نمایید که وقتی درصد ضرر یا سود شما به مقدار خاصی رسید معامله شما بسته شود، برای مثال اگر حد ضرر خود را روی 25% تعیین کنید، وقتی به میزان 25% از دارایی شما در ضرر باشد پوزشین شما بسته خواهد شد.

چگونه می توان حد سود و ضرر را محاسبه و از آنها در معاملات استفاده کرد

حد سود و حد ضرر

سطوح حد سود و حد ضرر دو مفهوم مهم هستند که بسیاری از معامله گران از آنها استفاده می کنند تا بسته به میزان ریسکی که تمایل به پذیرش دارند، زمان خروج از موقعیت خود را تعیین کنند. این سفارشات هم در بازارهای سنتی و هم در بازار ارزهای رمزنگاری مورد استفاده قرار می گیرند و در بین معامله گرانی که رویکرد ترجیحی آنها تحلیل تکنیکال است، بسیار محبوب هستند.

مقدمه

زمان چگونه اهداف معاملاتی تعیین کنیم؟ بندی بازار یک استراتژی معاملاتی است که در آن سرمایه گذاران و معامله گران سعی می کنند آینده قیمت را پیش بینی کنند و سطح قیمتی مطلوب را برای خرید یا فروش دارایی ها پیدا کنند. طبق این رویکرد، تعیین زمان خروج از بازار اهمیت زیادی دارد. در اینجاست که حد سود و حد ضرر به کمک معامله گران می آیند.

سطوح حد ضرر و حد سود اهداف قیمتی هستند که معامله گران از قبل برای خود تعیین می کنند. معامله گران منضبط اغلب از این سطوح از پیش تعیین شده برای خروج از موقعیت معاملاتی استفاده می کنند تا معاملات بر اساس احساسات را به حداقل برسانند. این سطوح همچنین برای مدیریت ریسک ضروری هستند.

سطوح حد ضرر و حد سود

سطح حد ضرر (SL) قیمت از پیش تعیین شده یک دارایی است که پایین تر از قیمت فعلی تنظیم می شود. با رسیدن قیمت به این سطح، موقعیت سرمایه گذار به طور خودکار بسته می شود و در نتیجه ضرر معامله گر به حداقل می رسد. برعکس، سطح حد سود (TP) قیمت از پیش تعیین شده ای است که در آن موقعیت معامله گر با سود بسته می شود.

معامله گران می توانند به جای استفاده از سایر سفارش های بازار، این سطوح را برای فروش خودکار تنظیم کنند و نیازی نیست که مداوم بازار را زیر نظر بگیرند.

چرا باید از حد ضرر و حد سود استفاده کرد؟

مدیریت ریسک

سطوح حد سود و حد ضرر منعکس کننده تحرکات فعلی بازار هستند و کسانی که می دانند چگونه سطح قیمتی مطلوب خود را به درستی تشخیص دهند، اساسا فرصت های معاملاتی مطلوب و سطوح قابل قبول ریسک را شناسایی می کنند.
مدیریت ریسک؛ هنر از دست ندادن تمام سرمایه

ارزیابی ریسک با استفاده از این سطوح می تواند نقش مهمی در حفظ و رشد پرتفوی ارز رمزنگاری شما داشته باشد. با اولویت دادن به معاملات کم ریسک، نه تنها به طور سیستماتیک از دارایی های خود محافظت می کنید، بلکه از سقوط کامل ارزش پرتفوی خود جلوگیری می کنید. بنابراین، بسیاری از معامله گران از حد سود و حد ضرر در استراتژی های مدیریت ریسک خود استفاده می کنند.

اجتناب از معاملات احساسی

احساسات فردی در هر لحظه می توانند تاثیر زیادی بر تصمیم گیری بگذارند و به همین دلیل است که برخی از معامله گران برای اجتناب از معاملات تحت تاثیر استرس، ترس، طمع یا سایر احساسات تاثیرگذار، به یک استراتژی از پیش تعیین شده تکیه می کنند.

ماهر شدن در تشخیص زمان بستن یک موقعیت می تواند به شما کمک کند تا از معاملات احساسی خودداری کنید و به شما این امکان را می دهد که معاملات خود را به صورت هدفمند مدیریت کنید نه از روی احساسات.

محاسبه نسبت ریسک به ریوارد (یا سود به زیان)

سطوح حد سود و حد ضرر برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد معامله استفاده می شوند. به طور کلی، بهتر است وارد موقعیت هایی شوید که نسبت ریسک به ریوارد پایینی دارند، چون سود احتمالی این موقعیت ها بیشتر از ضرر احتمالی آنها است.
نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه می توان از آن در معاملات استفاده کرد؟

ریسک به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد ضرر آن و ریوارد به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد سود آن است. طبق فرمول های زیر می توان آنها را محاسبه کرد:

حد ضرر- قیمت ورود به موقعیت = ریسک

قیمت ورود به موقعیت – حد سود = ریوارد

محاسبه نسبت ریسک به ریوارد ساده است. می توانید آن را از تقسیم ریسک به ریوارد به دست آورید:

ریوارد ÷ ریسک = نسبت ریسک به ریوارد

نحوه محاسبه سطوح حد سود و حد ضرر

روش های مختلفی وجود دارند که معامله گران می توانند از آنها برای تعیین سطوح مطلوب حد سود و حد ضرر استفاده کنند. این روش ها ممکن است به طور مستقل یا با ترکیب شدن با روش های دیگر مورد استفاده قرار بگیرند، اما هدف نهایی همه آنها یکی است: استفاده از داده های موجود برای گرفتن تصمیم آگاهانه درباره زمان بستن یک موقعیت.

سطوح حمایت و مقاومت

حمایت و مقاومت دو مفهوم مهم بوده که همه معامله گران تکنیکال در بازارهای سنتی و ارز رمزنگاری با آنها آشنا هستند.
مفهوم سطوح حمایت و مقاومت چیست و چه کاربردی دارد؟

سطوح حمایت و مقاومت مناطقی در نمودار قیمت هستند که احتمال افزایش فعالیت معاملاتی (چه خرید و چه فروش) بیشتر است. در سطوح حمایت، انتظار می رود روند نزولی قیمت به دلیل افزایش میزان فعالیت خرید معامله گران، متوقف شود. در سطوح مقاومت، انتظار می رود به دلیل افزایش میزان فعالیت فروش از سوی معامله گران، روند صعودی متوقف شود.

معامله گرانی که از این روش استفاده می کنند، معمولا حد ضرر خود را درست بالاتر از سطح حمایت و حد سود خود را درست زیر سطح مقاومتی که شناسایی کرده اند، تعیین می کنند.

میانگین متحرک ها

این شاخص تکنیکال نویز بازار را فیلتر می کند و داده های مربوط به حرکت قیمت را برای ارائه جهت یک روند، یکدست می کند.
معرفی شاخص های تکنیکال و چگونگی استفاده از آنها؛ میانگین متحرک

میانگین متحرک را می توان بسته به اولویت های معامله گران، در یک بازه زمانی کوتاه تر یا طولانی تر محاسبه کرد. معامله گران به دقت میانگین متحرک ها را زیر نظر می گیرند و در جاهایی که آنها صلیب تشکیل می دهند (یکدیگر را قطع می کنند) به دنبال فرصت های خرید یا فروش هستند.
چگونه از صلیب طلایی و صلیب مرگ در تحلیل قیمت استفاده کنیم

به طور معمول، معامله گرانی که از میانگین متحرک استفاده می کنند، سطوح حد ضرر خود را زیر میانگین متحرک بلند مدت تعیین می کنند.

روش درصدی

برخی معامله گران به جای یک سطح از پیش تعیین شده (که با استفاده از شاخص های تکنیکال محاسبه می شود)، از یک درصد ثابت برای تعیین سطوح حد سود و حد ضرر استفاده می کنند. برای مثال، زمانی که قیمت دارایی 5 درصد بالاتر یا پایین تر از سطح قیمتی ورود به موقعیت قرار می گیرد، موقعیت خود را می بندند. این یک روش بسیار ساده است و برای معامله گرانی که آشنایی چندانی با شاخص های تکنیکال ندارند، به خوبی جواب می دهد.

سایر شاخص ها

در بالا به چند شاخص تکنیکال اشاره کردیم که برای تعیین سطوح حد ضرر چگونه اهداف معاملاتی تعیین کنیم؟ و حد سود استفاده می شوند. اما برخی معامله گران از شاخص های دیگر برای این کار استفاده می کنند. این شاخص ها شامل شاخص قدرت نسبی، باندهای بولینگر و میانگین متحرک همگرایی واگرایی هستند.
چگونه می توان از شاخص MACD برای پیش بینی قیمت ارزها استفاده کرد
شاخص قدرت نسبی (RSI) چیست و چگونه می توان از آن در تحلیل قیمت استفاده کرد؟
استفاده از باندهای بولینگر برای تعیین وضعیت اشباع خرید یا فروش

شاخص قدرت نسبی یک شاخص حرکتی است که نشان می دهد آیا یک دارایی در وضعیت اشباع فروش قرار دارد یا در وضعیت اشباع خرید. باندهای بولینگر نوسانات بازار را اندازه گیری می کنند و میانگین متحرک همگرایی واگرایی از میانگین متحرک های نمایی برای تعیین جهت حرکت بازار و روندهای قیمتی استفاده می کند.

چگونه در یک معامله دو برابر سود کنیم؟

بورس۲۴- توماس اس بولکووسکی متخصص روانشناسی بازارهای سهام در یکی از مطالب جذاب خود با عنوان «تعیین اهداف سرمایه‌گذاری» در خصوص سهامدار و معامله‌گری به نام باب می‌نویسد: ایمیلی را از شخصی که به او باب می‌گویم، دریافت کردم که می‌گفت: موجودی حساب کارگزاری خود را ظرف شش ماه از ۱۵۰۰۰ دلار به ۲۵۰۰۰ دلار افزایش خواهد داد.

بورس۲۴- توماس اس بولکووسکی متخصص روانشناسی بازارهای سهام در یکی از مطالب جذاب خود با عنوان «تعیین اهداف سرمایه‌گذاری» در خصوص سهامدار و معامله‌گری به نام باب می‌نویسد: ایمیلی را از شخصی که به او باب می‌گویم، دریافت کردم که می‌گفت: موجودی حساب کارگزاری خود را ظرف شش ماه از ۱۵۰۰۰ دلار به ۲۵۰۰۰ دلار افزایش خواهد داد. بازار با او مهربان بود و توانست حتی چند روز پیش از برنامه به این هدف برسد. پس از این موفقیت، او پول بیشتری را به حساب کارگزاری خود افزود تا مجموع آن به ۵۰۰۰۰ دلار برسد. هدف جدید او چه بود؟ ۱۰۰۰۰۰ دلار تا پایان سال! تصور می‌کنم هدف دشواری باشد، زیرا تنها ۴ درصد معامله‌گران به این هدف دست می‌یابند. باب معامله گر با تجربه‌ای نیست. در واقع، او این کار را تنها چند ماه پیش آغاز کرده و شغل تمام وقتی دارد. او چگونه موفق شد پول خود را تقریبا دو برابر کند؟ او عاشق سهام ارزان‌قیمت شرکت‌های بیمه‌ای و بانکی است. او دستور خرید سهام را با قیمتی حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد پایین‌تر از آخرین قیمت بسته شدن تنظیم می‌کند و هنگامی که سهم در حدود ۳۰ درصد رشد قیمت را تجربه کرده است، به فروش آن اقدام می‌کند. چنین جهشی در قیمت در مدت اخیر که بازار با آشوب و افت و خیز فراوان همراه بوده، در کمتر از یک هفته اتفاق افتاده است. اما اگر قیمت سهام افت کند، او چه می‌کند؟ استراتژی او به «بخر و نگه دار» تغییر می‌یابد. اما هنگامی که چیزها خوب پیش نمی‌رود، این استراتژی مناسبی نخواهد بود. در واقع باب اصلا استراتژی خوبی برای خروج (فروش) ندارد.

اما چیزی که در مورد او قابل تقدیر است، این است که او هدف خود را دو برابر کردن پولش تا پایان سال قرار داده است. چند نفر از شما هدف سرمایه‌گذاری خود را تعیین کرده‌اید؟

تعیین اهداف: تعیین هدف و مشخص کردن چگونگی دستیابی به آن می‌تواند به معامله گران کمک کند بر ترس‌های خود فائق آیند. باب تنها یک نمونه است. او از اشتباهات خود نکاتی یاد گرفت. او به مطالعه معامله‌های موفق و ناموفق پرداخت تا بتواند بفهمد، چگونه می‌تواند تکنیک خود را بهبود بخشد. در طول زمان او توانست معاملات خود را بهبود بخشد، تغییراتی را در تکنیک خود به وجود آورد و تنظیمات دستورهای معاملاتی خود را پالایش نماید. او تنظیمات جدید، متد‌های جدید و ایده‌های جدیدی را کشف کرد که توانستند به او در رسیدن به اهدافش کمک کنند.می دانم هنگامی که هدفی تعیین می‌کنم، وقت بیشتری را بر روی یک پروژه صرف می‌کنم و در طول زمان دستاوردهای بیشتری خواهم داشت و کارآمدتر و اثربخش‌تر خواهم بود.

پرداختن به جزئیات: تنها تعیین اهداف مالی کلی برای موفقیت کافی نیست. باید بدانید که چگونه می‌خواهید به آن اهداف دست یابید. در زیر ایده‌هایی برای عمل در این زمینه آمده است:

۱. اهدافی واقع‌گرایانه از لحاظ سودآوری برای خود تعیین کنید.

۲.اهداف خود را هم از جنبه میزان سود و هم از نظر زمان به بخش‌های کوچک‌تری تقسیم کنید. شما نمی‌توانید در یک معامله و ظرف یک ساعت پول خود را دو برابر نمایید، اما می‌توانید در x معامله و در مدت زمان y پول خود را دو برابر کنید.

۳.به دنبال اشکال‌های احتمالی در استراتژی فعلی خود بگردید. آیا به طور مثال خیلی زود یا خیلی دیر سهامی را می‌خرید یا زمان خروج (فروش) شما نامناسب است؟

۴.آیا تعیین یک هدف قیمتی به جای منتظر شدن برای تغییر در روند قیمت سود را افزایش می‌دهد؟ ممکن است به طور مثال به این نتیجه برسید که برای معاملات کوتاه مدت، تعیین اهداف قیمتی (مثلا: اگر قیمت به ۹۵/۱۹ دلار برسد، خواهم فروخت.) کارآمدتر خواهد بود.

۵. برای معاملات خود برنامه‌ریزی نمایید و از آنها پیروی کنید.

۶.می‌توانید حجم خرید سهام را طوری تنظیم نمایید که در عین کسب بیشترین سود ریسک‌های بازار را هم در کنترل خود داشته باشید.

۷.آیا سهام مناسبی را می‌خرید یا می‌فروشید؟ آیا اصلا سهام مناسب شماست؟ می‌توانید معامله اوراق بهادار دیگری مانند اوراق املاک که با ریسک کمتری همراه هستند را در نظر بگیرید.

۸.رویکرد مشخص‌تری نسبت به معاملات خود داشته باشید و به خود اجازه دهید سدهای ترس و عادت شکسته شود. به عبارت دیگر، محدوده‌هایی که در آن احساس راحتی می‌کنید را تغییر دهید تا نتایج بهتری به دست آورید. ممکن است این مورد به طور مثال به معنای خرید میزان بیشتری از سهام از درصدی از کل پرتفوی که به طور معمول رعایت می‌کردید، یا تعیین دستور توقف زیانی با محدوده قیمتی بیشتر و همزمان مراقبت بیشتر و دقیق‌تر تغییرات قیمتی سهم باشد.

۹.اهداف خود را مرتب در ذهن نگه دارید و اجازه ندهید احساسات مانع شما در رسیدن به آن اهداف شوند.

۱۰.اشتباه‌ها همیشه رخ می‌دهند و هنگامی که یک معامله به زیان تبدیل می‌شود استرس افزایش می‌یابد؛ بنابر این، این همان زمانی است که باید بر اهداف سرمایه‌گذاری خود متمرکز شوید. به هر زیان و شکستی به عنوان فرصتی برای آزمودن خود و مهارت‌هایتان نگاه کنید. از تجربه زیان‌ها به عنوان کمکی برای هدایت احساساتتان به سوی ایجاد انرژی بیشتر برای موفقیت بیشتر استفاده کنید.

۱۱. یاد بگیرید که ریسک را بپذیرید و هر گونه دغدغه یا ترس که بتواند روند معاملات شما را مختل کند متوقف نمایید.

۱۲. هنگامی که به معاملات خود نگاه می‌کنید، از خود بپرسید که چه عاملی باعث شده است که سود بیشتری نکنید.

۱۳. دوستی را پیدا کنید که بتواند مهارت‌های معاملاتی شما را کامل کند. اگر شما نمی‌دانید که چه زمانی باید سهام خود را بفروشید، احتمالا معامله گر دیگری وجود دارد که بتوانید با راهنمایی او مهارت‌های یکدیگر را کامل کنید. تکمیل این مهارت‌ها برای هر دوی شما منفعت‌هایی در پیش خواهد داشت.

۱۴.عادت‌هایی را در خود پرورش دهید که به شما کمک می‌کنند بر مسوولیت‌های خود فائق آیید. یاد بگیرید هنگامی که ناراحت هستید یا بازار به شما می‌گوید معامله نکنید، از معامله دست بکشید.

۱۵.یاد بگیرید که به خاطر هیجان معامله نکنید.

من هنگامی که در افت شدید سال ۲۰۰۸ وارد معاملات شدم، به میزان زیادی متضرر شدم. هنگامی که قیمت‌ها در ماه مارس ۲۰۰۹ به کف خود رسید، دیگر نمی‌توانستم باور کنم که زمان تغییر روند فرا رسیده است.

با این حال بر ترس خود غلبه کردم و تنها از طریق کم کردن میزان سرمایه‌گذاری نسبت به میزان معمول، مقداری سهام خریدم. مقداری سهام خریدم و دو ماه بعد هنوز هم برخی از آن سهام در حال پرداخت سود سهام سالانه خود هستند. در مورد سرمایه‌گذاری‌های جدیدی که انجام داده‌ام، هدفم سه برابر کردن پولم در مدت کمتر از سه سال است. این هدف من است. زمانی پولم را در زمان اوج بازار در مدت یک هفته دو برابر کردم، بنابر این می‌دانم که انجام این کار ممکن است. بنابراین باید نسبت به هدفم متمرکز باشم و به خوبی از فرصت‌های جدید استفاده کنم. شاید بتوانیم در این سودها با یکدیگر همراه شویم. هدفی را برای خود تعیین نمایید و تلاش کنید به آن دست یابید. سپس می‌توانیم با هم به بانک برویم!

چگونه اهداف معاملاتی تعیین کنیم؟

حتی پیش از اینکه به دنیای معامله‌گری وارد شوید، باید یک استراتژی معاملاتی داشته باشید تا بتوانید برای مدت زمانی طولانی در این فضا دوام بیاورید.

در آموزش فارکس حرفه ای،یک استراتژی معاملاتی خوب می‌تواند از قسمت‌های مختلفی تشکیل شده باشد، اما بطور کلی هر برنامه معاملاتی موفق بایستی دو ویژگی اصلی و کلیدی را داشته باشد. این دو ویژگی ضروری و حیاتی هر استراتژی معاملاتی موفق عبارتند از اینکه اولاً سودها بزرگتر از ضررها باشند و ثانیاً مدیریت ریسک مطمئنی در آن لحاظ شده باشد.

در ادامه گام به گام به شما توضیح می‌دهیم که در طراحی استراتژی معاملاتی خود به چه نکاتی باید توجه کنید.

اما اساساً چرا باید یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟

اولین و مهمترین دلیل لزوم داشتن یک استراتژی معاملاتی این است که به شما کمک می‌کند معاملات خود را زیر نظر بگیرید. اگر برای انجام معاملات خود یک سیستم نداشته باشید، در این صورت پیدا کردن فرصت‌های معاملاتی و کار کردن در شرایط متغیر و جدید بازار بسیار دشوار خواهد شد.

بعلاوه، داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق سبب می‌شود در طول مسیر حرفه‌ای خود ثبات قدم داشته باشید. چرا که چگونه اهداف معاملاتی تعیین کنیم؟ اگر بطور سیستماتیک بدانید به دنبال چه موقعیت‌هایی هستید، در این صورت توانایی شما در تشخیص فرصت‌های معاملاتی به مرور بهبود می‌یابد.

ملزومات یک استراتژی معاملاتی

یک استراتژی معاملاتی خوب از ۴ بخش اصلی تشکیل می‌شود که عبارتند از:

  • تشخیص جهت کلی حرکت بازار
  • تعیین حدود سود و ضرر
  • تعیین تایم‌فریم کاری
  • داشتن یک برنامه مدیریت ریسک

منظور از تشخیص جهت کلی حرکت بازار این است که برای مثال فکر می‌کنید بازار سهام صعودی است یا نزولی.

اساساً تشخیص تمایل حرکتی بازار به شناسایی جهت روند و همچنین تصمیم نهایی شما مبنی بر اینکه بالاخره جزو دسته خریداران باشید یا فروشندگان، کمک می‌کند.

خود فرایند تشخیص تمایل حرکتی بازار را می‌توان به دو قسمت تقسیم نمود:

  • پیش‌بینی اینکه قیمت به احتمال قوی به سمت بالا یا پایین حرکت خواهد کرد
  • قوانین معاملاتی که تشخیص شما در مورد جهت حرکت بازار را تائید کنند

چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟

به منظور تعیین نقاط ورود معاملات خود می‌توانید به دو طریق عمل کنید:

به ویژه وقتی در بازار سهام معامله می‌کنید، توصیه می‌شود حتی اگر فقط بر مبنای تحلیل تکنیکال کار می‌کنید، در خصوص فاندامنتال و مباحث بنیادی معامله خود نیز اطلاعاتی داشته باشید. برای این منظور صرفا کافی است بدانید چه مسائل و عوامل فاندامنتالی (بنیادینی) در حال حاضر روی سهام مورد معامله شما تأثیرگذار هستند.

برای مثال باید از تاریخ سود سهام مورد نظر خود مطلع باشید، چرا که این مورد روی ارزش سهام شما خیلی موثر است و می‌توانید با مهارت‌های تکنیکال خود از آن به نفع خود استفاده کنید.

تا جایی که به تحلیل تکنیکال مربوط می‌شود، باید سطوح مهم حمایتی و مقاومتی بازار را تعیین کنید و ببینید که آیا قیمت موفق به شکست آن‌ها می‌شود یا خیر. الگوهای نموداری و ابزارهای بسیاری برای تحلیل تکنیکال وجود دارند مانند مَکدی (MACD)، RSI، باندهای بولینجر، سطوح فیبوناچی، میانگین‌های متحرک (مووینگ اورج‌ها) و … که همگی به هم مرتبط هستند و می‌توانید از آن‌ها برای اینکه بالاخره بخرید یا بفروشید کمک بگیرید.

۱- تعیین حدود سود و ضرر معاملات

تعیین حدود سود و ضرر از آن دست اقداماتی است که دقیقا پیش از ورود به هر معامله باید انجام دهید. البته این کار در صورتی تاثیرگذار است و ضرورت دارد که پیش از آن مطمئن باشید اساساً معامله مورد نظر شما به لحاظ نسبت سود به ضرر عقلانی و به صرفه است.

با تعیین یک حد ضرر برای معامله که از موجودی حساب شما محافظت کند، در واقع ضررهای معاملات خود را به حداقل می‌رسانید.

بعلاوه باید در تعیین حد سود معاملات خود نیز واقع‌بینانه عمل کنید. برای این منظور مهارت‌ شما در خوانش و درک پرایس اکشن می‌تواند در تعیین سطوح مناسب برای حد سود معاملات بسیار کمک‌کننده باشد.

۲- تایم‌فریم دلخواه خود را مشخص کنید

هیچ تایم‌فریم مناسب یا غیرمناسبی برای معامله کردن وجود ندارد، بلکه انتخاب تایم‌فریم صرفاً به شخصیت و روحیات شما بستگی دارد. برای مثال اگر می‌خواهید معاملات خود را زیر نظر داشته باشید و نمی‌توانید کاهش موجودی حساب (Drawdown) خود را در زمان باز بودن معامله تحمل کنید، یا اینکه می‌خواهید خیلی سریع از بازار سود بگیرید و خارج شوید، در این صورت تایم‌فریم‌های پایین و میان‌روزی انتخاب مناسبی برای شما خواهند بود.

اما اگر شغل دیگری هم داشته باشید، در طول روز نمی‌توانید تایم‌فریم‌های پایینی مانند ۵ دقیقه، ۱۵ دقیقه یا یک ساعته را به دقت دنبال کنید. اما خبر خوب برای این افراد این است که معامله‌گری در بازار سهام بیشتر برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدتی در حدود ۱ تا ۳ سال مناسب است.

به هر حال هیچ راز و رمز و تکنیک و روش خاصی برای انتخاب یک تایم‌فریم مناسب وجود ندارد. در این مورد باید با توجه به شرایط خود، به تنهایی تصمیم بگیرید.

۳- استراتژی مدیریت ریسک

مدیریت ریسک با اختلاف مهمترین بخش استراتژی معاملاتی شما محسوب می‌شود. اگر قصد دارید در زمینه معامله‌گری به موفقیت برسید و یک استراتژی معاملاتی سودآور برای خود طراحی کنید، باید به شدت به قوانین مدیریت سرمایه خود پایبند باشید.

دقت کنید که ریسک هر معامله حداقل به اندازه نصف سود آن باشد، یا به عبارتی دیگر سود احتمالی معامله به اندازه دو برابر ضرر احتمالی آن باشد. در هر صورت هرچه نسبت سود به ضرر معاملات بیشتر باشد، بهتر است. در این صورت حتی اگر درصد موفقیت معاملات شما کمتر از ۵۰ درصد باشد، باز هم می‌توانید سودآور باشید.

قانون ۲ درصد یک استراتژی مدیریت سرمایه شناخته شده است. این قانون بیان می‌کند که شما هرگز نباید برای هر معامله روی بیشتر از ۲ درصد موجودی حساب خود ریسک کنید. قانون ۲ درصد نه تنها باعث می‌شود بتوانید ضررهای خود را مدیریت کنید، بلکه سبب می‌شود عملاً احتمال اینکه حساب خود را کلاً از دست بدهید، به صفر برسد.

برای مثال:

فرض کنید ۲۵٫۰۰۰ دلار در حساب معاملاتی خود دارید. اگر فقط به اندازه ۲ درصد این مبلغ در یک معامله با نسبت سود به ضرر ۳:۱ ریسک کنید، در این صورت ضرر احتمالی شما در این معامله برابر ۵۰۰ دلار خواهد بود، در حالیکه سود احتمالی آن معادل ۱۵۰۰ خواهد بود.

هدف از معامله‌گری این است که سود کنید و به درآمد برسید و یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب می‌تواند به شما در دستیابی به این هدف بسیار کمک کند.

نتیجه‌گیری

به هنگام طراحی و تعیین قوانین استراتژی معاملاتی، بسیار لازم و ضروری است که فرد آگاهی کاملی از شخصیت و روحیات خود داشته باشد. به این دلیل که شخصیت شما خواه ناخواه به استراتژی شما گره خورده است. هیچ دو معامله‌گری یکسان نیستند. یک معامله‌گر ممکن است در تایم‌فریم‌های میان‌روزی به موفقیت برسد و دیگری شاید بلندمدت کار کند و خیلی بیشتر هم سودآور باشد.

اگر می خواهید بصورت حرفه ای در زمینه طراحی استراتژی های موفق در فارکس اطلاعات کسب کنید،مقاله زیر را مطالعه کنید

چگونه استراتژی معاملاتی خوب داشته باشیم

چگونه استراتژی معاملاتی خوب داشته باشیم

به گزارش سرمایه نگر ، هر کسب و کاری نیازمند برنامه‌ریزی است و برای موفقیت در آن باید هدفگذاری کرد. برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام، سهامداران باید استراتژی معاملاتی خود با بچینند تا بتوانند به موفقیت بیشتر دست یابند و معاملاتی سودآور انجام دهند.

طراحی استراتژی معاملاتی کار آسانی نیست و نیازمند شناخت کامل بازار و قدرت تحلیل بالا است. حال سوال این است که چگونه استراتژی معاملاتی خود را بسازیم؟

هر شخصی می‌تواند سیستم معاملاتی خاص خود را داشته باشد و لزومی ندارد همه از یک روش پیروی کنند. نداشتن یک سیستم معاملاتی همانند این است کسی که شنا کردن بلد نیست، در آب عمیق شیرجه بزند! بنابراین، در بازارهای مالی برای این که بتوانیم دارایی خود را حفظ کنیم و به دور از هیجانات بازار، بر میزان آن بیافزاییم، نیازمند یک استراتژی معاملاتی صحیح و مدون هستیم.

طراحی و ساخت یک سیستم معاملاتی مراحل مختلفی دارد؛

گام اول: برای معاملات خود بازه زمانی انتخاب کنید

اولین مرحله در طراحی یک سیستم معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. برخی از معامله‌گران بازه‌ زمانی کوتاه مدت را انتخاب می‌کنند و برخی دیگر با دید میان مدت یا بلند مدت در بازار فعالیت می‌کنند. پس اولین قدم انتخاب بازه زمانی مناسب با توجه به دیدگاه انتخابی سرمایه‌گذار است.

گام دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید

تشخیص شروع یک روند صعودی یا نزولی کار آسانی است و صرفا با ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال قادر به تشخیص درست آن نیستیم. این امر بیش از هر چیز از تجربه سهامدار نشات می‌گیرد و بهتر است روند غالب در بازار را تشحیص دهیم. به عبارتی، در روند صعودی شاهد سقف‌ها و کف‌های بالاتر و در روند نزولی شاهد سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر هستیم.

البته در شروع روند ممکن است شاهد افزایش قیمت باشیم اما؛ با تایید روند، سرمایه‌گذار می‌تواند با خیال راحت‌تری به خرید سهام اقدام کند و اطمینان بیشتری در خصوص آینده قیمت سهم داشته باشد.

گام سوم: نسبت ریسک به بازدهی خود را تعیین کنید

همان‌طور که در گزارش قبلی اشاره شد، هر سرمایه‌گذار باید حد سود و حد زیان برای معاملات خود تعیین کند. در بحث طراحی سیستم‌های معاملاتی نیز باید تعیین کنیم که در یک معامله حاضر هستیم چه میزان ریسک را قبول کنیم؟!

حال تعیین مقدار ریسک یا باید بر مبنای درصدی از حجم کل سرمایه‌گذاری یا بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R باشد. به عبارت دیگر با تعیین میزان ریسک، سرمایه‌گذار باید با رسیدن به حد ضرر، تصمیم درست را اتخاذ کند.

گام چهارم: مقدار سرمایه در نظر گرفته شده برای خرید سهم را تعیین کنید

در این مرحله باید تعیین کنیم که حاضریم چه میزان از سرمایه خود را برای خرید سهم اختصاص دهیم و اینکه قرار است خرید یکجا باشد یا به صورت پله‌ای.

نکته مهم در خرید پله‌ای در نظر گرفتن پتانسیل‌ سهم است؛ چون در این نوع خرید، حس زیان‌گریزی موجود در سرمایه‌گذار برای شناسایی زیان با رسیدن سهم به حد ضرر، موجب خریدهای مجدد با هدف کاهش میانگین قیمت خرید می‌شود؛ در صورتی که ممکن است سهم مورد نظر، اصلا سهم مناسبی نبوده و سرمایه‌گذار هم حساسیت بی‌مورد داشته باشد.

گام پنجم: نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید

بعد از اینکه چهار مرحله ذکر شده را انجام دادید، باید محدوده مناسب برای ورود به سهم را بشناسیم. اغلب سهامداران نقاط ورود به سهم را با ابزارهای تکنیکالی تعیین می‌کنند. البته باید در کنار این ابزار، روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشنده‌ها را در نظر بگیرد و اینجاست که سرمایه‌گذار قادر به تشخیص یک نقطه بهینه برای خرید سهم است.

باید توجه داشت که با رسیدن سهم به محدوده‌های مقاومتی، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت است و آیا با یک خرید قوی در سهم مواجه هستیم و یا با یک فروش قوی و سپس تصمیم درست را اتخاذ کنیم.

گام ششم: از سیستم معاملاتی استفاده کنید

مرحله آخر، آزمون استراتژی معاملاتی است. این مرحله، اجرای گام به گام مراحل تدوین شده در سیستم معاملاتی است و هیچ وقت سعی نکنید اصول خود را زیر پا بگذارید. ایردادهای سیستم معاملاتی در طول زمان و با تکرار انجام آن، مشخص می‌شود و با بهینه کردن سیستم، میزان کارایی آن افزایش می‌یابد.

کلام آخر

طراحی یک سیستم معاملاتی مطلوب در بورس باید برای هر سرمایه‌گذاری به عنوان یک اولویت مهم و اساسی مدنظر قرار گیرد چرا که یک سیستم معاملاتی درست و بهینه می‌تواند به عنوان چراغ راه سرمایه‌گذار عمل کرده و سرمایه‌گذار نیزبه راحتی قادر به تشخیص موقعیت‌های مختلف در خرید و فروش سهام و اتخاذ استراتژی مربوط به آن موقعیت در بازار سرمایه خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.