استراتژی مناسب سرمایهگذاری در شرایط رکود تورمی چیست؟
از دید اقتصاددانان ما هماکنون در دوره رکود تورمی هستیم، اما اگر بخواهیم واقعبینانه قضاوت کنیم امروز عرصه اقتصاد ما در معرض بروز رکود ابرتورمی است.
به گزارش ملک رادار و به نقل از هفتهنامه تجارت فردا*، روند منفی تشکیل سرمایه و کاهش سرمایههای زیرساختی کشور، در چنین وضعیتی صرفاً مواجهه با ریسک تورم در حوزه سرمایهگذاری کفایت نمیکند و اثر رکود (کاهش قدرت نقدشوندگی و درآمدزایی داراییها) و همچنین ریسک افت سطح زیرساختهای کشور و اثرات آن بر بازده اقتصادی سرمایهگذاریها باید در نظر گرفته شود.
این مقاله با هدف آگاهی خوانندگان از تحلیلهای روز بازار نقل شده است و مجموعه ملک رادار به هیچ عنوان مطالب ذکر شده را رد یا تایید نمینماید.
در چنین شرایطی مانند سالها و دهههای گذشته پاک کردن صورت مساله در دستور کار مسوولان بوده و بهجای برخوردی عمیق و استراتژیک رویکردهای تاکتیکی و سطحینگرانه در راس امور قرار گرفته است؛ معنای دیگر این سخن این است که روندهای تورمی و رکودی فعلی قرار نیست به این راحتیها تغییر مسیر داده و هر نوع نوسانی در آن مقطعی و به قول تحلیلگران تکنیکالیست نوعی اصلاح موقتی در روند بلندمدت است.
در چنین شرایطی سوال همیشگی اشخاص انتخاب مناسبترین حوزه برای سرمایهگذاری و مدیریت ریسک کاهش ارزش داراییها و سرمایههایشان است، سوالی که با توجه به شرایط فعلی میتوان انتظار داشت پاسخ آن در طول یکسال آینده چندین بار عوض شده و لازم است هرچند هفته یکبار نسبت به رصد مجدد بازارها و تحلیل کامل وضعیت ریسک و بازده در آنها اقدام کرد.
بر همین مبنا و با توجه به آخرین وضعیت اقتصادی کشور ارزیابی کلی بر روی وضعیت ریسک و بازده بازارهای مختلف و ریسکهای آنها در ذیل ارائه میشود.
ارزیابی وضعیت بازارهای سرمایهگذاری در ایران
ارز: بر مبنای برآوردهای انجامشده توسط محققان که در نشریات روزهای اخیر منتشر شده است برای اولین بار طی حدود ۳۰ سال اخیر نرخ بازاری ارز از نرخ تئوریک آن (با مبنا قرار دادن اختلاف نرخ تورم داخلی و بینالمللی) پیشی گرفته و تنها عاملی که میتواند باعث شود این دو نرخ به هم برسند بروز یک تورم قابل ملاحظه طی سال آتی است (تورمی که احتمال بروز آن تقریباً قطعی است).
از این رو در این شرایط خرید ارز صرفاً با هدف پوشش ریسک توجیه داشته و به عنوان زمینهای برای سرمایهگذاری خیلی مفید نیست، بهتر است در صورت امکان حوزههایی که تورم آنها از نرخ ارز عقب مانده و برای همگرایی نرخ تئوریک و بازاری ارز انتظار رشد قیمت در آنها میرود هدف قرار گیرد.
در این حالت در صورت بروز هر یک از سه سناریوی ثبات، افزایش و کاهش نرخ ارز، در نهایت و با کمی تاخیر سود این حوزهها بیشتر از نرخ ارز بوده یا حداقل زیان کمتری متحمل خواهند شد.
طلا: با توجه به حباب موجود بین قیمت بازاری و تئوریک طلا (به ویژه سکه) قطعاً بر مبنای استدلال مطرحشده در بند قبل بازار طلا نیز حوزه مناسبی برای سرمایهگذاری نیست، اما اگر صرفاً قرار باشد بین دو بازار ارز و سکه یکی انتخاب شود، بر مبنای حباب موجود در کوتاهمدت و بازه یکساله سرمایهگذاری بر روی ارز بهتر از طلاست.
مسکن: در کوتاهمدت مسکن درگیر رکود بوده و سرمایهگذاری در آن توصیه نمیشود، چراکه به احتمال زیاد طی ماههای آتی قیمت واقعی (و حتی با احتمالی اندک، قیمت اسمی) مسکن کاهشی خواهد بود و برای سرمایهگذاری در این حوزه عجله استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ لازم نیست.
هرچند با توجه به روند رشد جمعیت و کاهش بعد خانوار و تشدید رکود حوزه ساختوساز (در وهله اول به واسطه عدم تامین مالی کافی سازندگان از محل فروش واحدهای تکمیلشده موجود به دلیل کوتاه بودن بیش از حد دوره رونق بازار مسکن، و در وهله بعد به واسطه مشکل بازار پولی کشور در تامین مالی این بخش) در بلندمدت سرمایهگذاری در این حوزه به ویژه در ساختمانهایی که سهم زمین در قیمت آن پایین است (ساختمانهای بلندمرتبه و ساختمانهایی که زیر قیمت عرضه میشوند) کمریسک است.
با وجود این همانگونه که در یادداشتهای پیشین نیز مورد بحث قرار گرفت، به خاطر اینکه حوزه مسکن بسیار ناهمگن است، همواره رصد بازار برای شکار فرصتها توصیه میشود، همچنین اگر اشخاص حقیقی بتوانند ملک کوچکمتراژی را پیدا کنند که از طریق مبلغ ودیعه و تسهیلات بانک مسکن تا ۵۰ استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ درصد قیمت منزل فوق را پرداخت کنند، خرید حتی در شرایط فعلی نیز قابل توصیه است.
در مورد اشخاص حقوقی و اشخاص حقیقی متمکن نیز در صورتی که از طریق وثیقهگذاری ملک به تسهیلات با نرخ بهره معقول میتوانند دسترسی داشته باشند، سرمایهگذاری در ملک، به ویژه املاکی که مبلغ ودیعه به قیمت منزل (در شرایط رهن کامل) در حال حاضر بیش از ۲۰ درصد است، میتواند مد نظر قرار گیرد.
سهام: در این بازار به ویژه در حوزه صادراتیها که بخش اعظم ارزش بازار را به خود اختصاص میدهند دو نیروی عمده باعث جلوگیری از حرکت این بازار همپای سایر بازارها شد، نیروی اول افزایش ریسکها و ابهامات سیاسی و اثر آن بر کاهش نسبت قیمت به سود سهام بود که این ریسک عملاً طی ماههای اخیر تا حد زیادی تعیین تکلیف شده و اثرات خود را در صورت سود و زیان نشان داده و طی ماههای آتی نیز میتوان امیدوار بود حداقل در برخی صنایع اثرات آن کاملاً شفاف شود.
نیروی دوم نیز نرخگذاریهای دستوری روی ارز صادرکنندگان و نرخ فروش داخلی محصولات صادراتپذیر زیر قیمت بازار است، طی ماههای اخیر نیز این مشکل در حال حل شدن است و با تصمیمات جدید و کاهش فشارهای دولتی و… نرخ ضمنی ارز مستتر در قیمتهای فروش در حال نزدیک شدن به قیمت بازار آزاد بوده و اجبارهای دولتی نیز در واگذاری زیر قیمت ارز حاصل از صادرات در حال زدوده شدن است.
برآیند تضعیف اثر این دو نیرو نشاندهنده بهبود یا حداقل ثبات وضعیت بازار سهام طی ماههای آتی است. اما نیروی سوم دیگری نیز پیشبینی میشود بر این بازار اثرگذار باشد: اثر نامتقارن تورم بر افزایش درآمدها و هزینههای شرکتهای بورسی.
مثلاً در مورد شرکتهای پتروشیمی و فلزی صادراتی این اثر نامتقارن در شرایط عادی به نفع سودسازی است اما در شرایط تحریمی و رکودی و کاهش قدرت خرید جامعه و کاهش حجم فعالیتهای اقتصادی، تورم هزینهها راه خود را میرود اما تورم درآمدها لزوماً همپای تورم هزینهها نخواهد بود و از این رو ممکن است در سال ۹۸ برخی شرکتهای صادراتی و غیرصادراتی سهامداران خود را ناامید کنند.
پیشنهادهای تکمیلی در حوزه استراتژی سرمایهگذاری
آربیتراژ بر روی حبابها: در جریان موج تورمی یکسال اخیر برخی کالاها سریعتر و بیشتر از میانگین بازار رشد قیمت داشتهاند، رشدی که با توجه به متغیرهای بنیادین اقتصادی و همچنین فاکتورهای اصلی اثرگذار بر قیمت کالاهای مزبور، میتوان به آن نام حباب را داد، حبابی که یا ناشی از جو روانی ایجادشده حول آن کالای خاص بوده یا ناشی از بر هم ریختن موقتی نظام عرضه و تقاضا، علت دوم شایعتر بوده و قیمتگذاریهای دستوری دولت، تا اثرات تحریمها و همچنین سفتهبازیهای دلالان و… را دربر میگیرد.
عواملی که در بلندمدت و حتی در میانمدت نمیتوان بر ادامه آنها صحه گذاشت. در چنین شرایطی بهصورت کلی بهترین پیشنهاد به اشخاص حقیقی و حقوقی، کسانی که از قبل در این کالاها و داراییهای بیش از حد حبابیشده سرمایهگذاری کردهاند، خروج از این سرمایهگذاریها و سرمایهگذاری در داراییهای با حباب کمتر است.
در این حالت هرچند در کوتاهمدت روند قیمتی این دو دسته داراییها قابل پیشبینی نیست، اما در نهایت این حباب قیمتی باید فروکش کند و عامل فروکش کردن آن خروج تدریجی سرمایهها از داراییهای پرحباب و داغ است، درست مانند حالت فیزیکی ایجاد تعادل گرمایی در ظروف مرتبطه، همانطور که گرما از شیء سرد به طرف شیء گرم حرکت میکند در بازارهای مالی نیز سرمایههای هوشمند از کالاهای گران (دارای حباب قیمتی بالا) به سمت کالاهای ارزان حرکت میکنند.
یکی از ملاکهای اصلی شناسایی حباب به ویژه در مورد کالاهای صادراتپذیر و دارای نرخهای بینالمللی یا حداقل منطقهای (طلا، سوخت، مواد غذایی از جمله گوشت و…) نرخ ضمنی دلار /یورو این کالاهاست، به عنوان مثال وقتی قیمت گوشت قرمز را در ایران با کشورهای همسایه از جمله ترکیه مقایسه میکنیم، تنها در صورتی که نرخ تبدیل ریال به دلار حدود ۲۰ هزار تومان باشد، این قیمتها منطقی است، و این در حالی است که در بازار داخل هر دلار حداکثر ۱۵ هزار تومان است، در چنین شرایطی برای یک دامدار به صرفه است که گوشت قرمز خود را در بازار عرضه کرده و در صورت امکان بلافاصله بهجای آن ارز خریداری کند.
مصاحبه با شرکای شرکت سرمایهگذاری خطرپذیر Vertex US (استراتژی متفاوت در سرمایهگذاری خطرپذیر)
Vertex US شرکت سرمایهگذاری خطرپذیری استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ است که روشی متفاوت در سرمایهگذاری در استارتاپهای نوپا دارد. تلاش این شرکت بر این است که در چنین سرمایهگذاریهایی زود اقدام کنند و حتی اولین سرمایهگذار باشند. همچنین آنها سالانه تعداد محدودی سرمایهگذاری انجام میدهند تا بتوانند شرکای خوبی برای استارتاپها باشند و از روز اول همراه آنها بمانند.
این شرکت حتی Vertex US Fund II را نیز احداث کرده است که منبع مالی و سرمایهگذاری دوم آنها میباشد و سرمایه آن ۱۵۰ میلیون دلار است. در حال حاضر، سرمایهگذاری آنها در حوزه تکنولوژی برای سازمانها و شرکتها میباشد. Upsolver که سرمایهگذاری سری A آنها به ارزش ۳/۱۳ میلیون دلار بوده است، اولین سرمایهگذاری این سازمان در دوران شیوع بیماری کووید-۱۹ است.
در این مصاحبه، با Jonathan Heiliger و Sandeep Bhadra که از شرکای Vertex US هستند، درباره روش سرمایهگذاری آنها صحبت شده است.
روش شما در سرمایهگذاری بر روی استارتاپهای نوپا بسیار متفاوت و یکتا است. چگونه به این نظر رسیدید که این روش بهتری است؟
Heiliger: قبل از اینکه Vertex شروع به کار کند، ما مجموعا بیش از ۴۰ سرمایهگذاری فرشته داشتیم. ما از بررسی کردن، انتخاب کردن، برندهشدن و کارکردن با کسبوکارها لذت میبریم. در کار قبلی، ما فکر میکردیم که تمرکز یک فاکتور مهم است. ولی اگر اکنون به سایت ما مراجعه کنید، بجای کلمه «تمرکز»، عبارت «چرت و پرت ممنوع!» را خواهید دید. بدین معنی که ما پای تعهد و سرمایهگذاری که انجام میدهیم هستیم و از روز اول در کنار بنیانگذار آن کسبوکار خواهیم بود. در اوایل کار، این پیشنهاد از طرف Sandeep بود که تعداد محدودی سرمایهگذاری انجام دهیم ولی تمام وقت و انرژی خود را برروی آنها بگذاریم تا به موفقیت برسند.
آیا از کارکردن با بنیانگذاران و کارآفرینان کسبوکارها لذت میبرید؟
Heiliger: ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که بسیاری از سرمایهگذاران ادعا میکنند که با بنیانگذاران رابطه خوبی دارند و یا این که قبلا بنیانگذار بودهاند ولی این مورد کاملا درباره ما صدق میکند. چرا که ما سه شریک، واقعا قبلا بنیانگذار بودهایم. و ما فکر میکنیم که تجربه گذشته ما به عنوان یک بنیانگذار، ما را از بقیه جدا میکند. زیرا علاوه بر داشتن تجربه، درک متقابلی نیز داریم و با سختیها و دشواریهای مسیر آشنا هستیم.
Bhadra: این روشی است که ما کارها و زمان خود را اداره و برنامهریزی میکنیم. زمان برای هر سرمایهگذاری محدود است و به همین دلیل پورتفولیو ما بسیار متمرکز است. ما شاید هفت الی هشت سرمایهگذاری سری A و هفت الی هشت سرمایهگذاری بذری را انجام دهیم. هر کدام از ما هر سال یک الی دو پروژه جدید را شروع میکنیم. نگاه ما به سرمایهگذاری همانند قرارداد اختیار معامله نیست. حتی در سرمایهگذاری بذری، ما زمان زیادی را با بنیانگذاران صرف میکنیم و البته این کار را با قصد انجام میدهیم.
در میان سرمایهگذاریهای تکنولوژی، چه حوزهای برای شما جالبتر است؟
Bhadra: دنیا اکنون در مراحل اولیه استفاده از سامانههای ابری، نرمافزارهای سازمانی و مکانیزه کردن کارها از طریق نرمافزارها است. قبلا دپارتمان IT تنها به راهاندازی و نگهداری سرورها ختم میشد. و این روند تا زمانی ادامه پیدا کرد که سامانههای ابری به وجود آمدند. پنج سال قبل، همه فکر میکردیم که هوش مصنوعی در نهایت جایگزین انسانها خواهد شد و ما را بیکار خواهد کرد. ولی برعکس، یک حد وسطی به وجود آمد که نرمافزار در خدمت انسان قرار گرفت.
نکته قابل توجه دیگر رشد سریع تکنولوژی در دوران همهگیری ویروس کرونا است. ما اکنون در زمان عجیبی زندگی میکنیم که بازار به سمت ما میآید و کارها به وسیله تکنولوژی منتقل میشوند و این چیزی نبود که همه انتظار داشتند که اتفاق بیفتد.
Heiliger: حرکت به سمت رشد و توسعه و مکانیزه شدن امور سازمانها حوزه مورد علاقه من است. برای سازمانها این پدیده جدیدی است و آنها ظرفیت آن را ندارند که این خدمات و تکنولوژی را از نو بسازند و بنابراین باید آنها را خریداری نمایند. این کار همانند کسبوکارهایی است که کارهای خود را به خدماتی چون AWS میسپارند. این حوزهای است که ما علاقه به سرمایهگذاری در آن داریم و امید داریم که در آیندهای نزدیک با قویتر شدن زیرساختهای سازمانها، پیشرفت شگرفی داشته باشد.
شما اکنون در حال کار کردن بر روی منبع مالی و سرمایهگذاری دوم خود هستید.
چه نکاتی را از منبع اول خود آموختید که اکنون در حال استفاده از آن بر روی دومی هستید؟
Heiliger: آموختههای بسیاری وجود دارد. این نکته ارزش تکرار دارد که ما از اوایل به داشتن دید بنیانگذاری، باور داشتیم. ما همیشه در حال رویاپردازی و فکر کردن به آینده کسبوکارها هستیم و همانند بنیانگذار آن کسبوکار فکر میکنیم که در سه تا پنج سال آینده این کسبوکار کجا خواهد بود. شما همچنین باید یاد بگیرید که چگونه کنجکاو بمانید خصوصا در این دوران که از حال و هوای اداره دور هستید. باید از ابزارها خلاقانه استفاده کنید، منعطف باشید و به جستجو ادامه دهید. در مدت استفاده از منبع مالی اول، مدت زیادی را صرف ساخت و راهاندازی کسبوکار خود و معرفی آن کردیم و بنابراین جریان معاملات کم بود ولی در منبع مالی دوم با سرعت و شدت زیادی شروع کریدم. منبع مالی دوم نیز در فوریه ۲۰۱۹ بسته شد و ما توانستیم که ۹ سرمایهگذاری انجام دهیم.
بسیاری از کسبوکارها از Vertex خارج شدهاند.
اگرچه شاید این انتخاب سخت باشد، ولی آیا کسبوکاری بود که برای خروج آن لحظه شماری میکردید؟
Heiliger: خروج SpaceIQ و پیوستن آن به WeWork در سال ۲۰۱۹ بود. ما با بنیانگذار آن وقت زیادی گذاشتیم و کمک کردیم تا ایده را بسازد. ایده پشت این کسبوکار این بود که نقشهکشی برای ادارهها و سازمانها را بسیار راحت و آسان کرده بود به طوری که تنها با چند اشاره میتوانید نقشههای مختلفی از اداره خود را طراحی کنید و حتی برای کنفرانسها، اتاقها را رزرو کنید. در ابتدا ایده بسیار خوبی بود و کسبوکار آنها به سرعت رشد پیدا کرد. سپس WeWork پیشنهاد ادغام کردن کسبوکار آنها را داد که اخبار آن بسیار سروصدا کرد و در نهایت یک هفته قبل از اینکه خبر آن منتشر شود، ما معامله را انجام دادیم. ولی اکنون افسوس آن را میخوریم زیرا ادغام آنها در ابتدا بسیار خوب پیش رفت ولی اکنون وضعیت مناسبی ندارد.
سرمایه گذاری
سرمایه گذاری یکی از راه های تحقق اهداف و دستیابی ما به آرزو هایمان می باشد. اما باید به اینکه توجه کنیم که این مسئله امری بسیار مهم و نیازمند تحقیق و تخصص است. چرا که گاهی برخی افراد با تجربه و دارای تخصص سرمایه سوزی را نام دیگر سرمایه گذاری می دانند. آنهم به این دلیل است که بدون تحقیق و تجربه کافی افراد اقدام به گذاشتن بخشی یا حتی گاهی تمام دارایی خود در زمینه ای می کنند و نه تنها هیچ سودی به دست نمی آورند بلکه آنچه را که داشتند را نیز از دست می دهند.
به چه دلیلی باید سرمایه گذاری کنیم؟
به صورت ذاتی تمام ما انسان ها همواره در حال تلاش هستیم تا بتوانیم اهدافی را که برای خود تعیین کرده ایم به دست آوریم تا به این واسطه بتوانیم رفاه و آسایش را در زندگی برای خودمان و به خصوص فرزندانمان فراهم کنیم. اهمیت داشتن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت و تلاش برای دستیابی به آنها در هر زمانی بسیار بالا می باشد اما در ایران و شرایط امروز اقتصادی این مسئله از اهمیتی دو چندان برخوردار است.
بیایید به این موضوع فکر کنیم که شما برای افزایش سطح رفاه زندگی خود نیاز دارید خانه ای تهیه کنید و یا خانه خود را ارتقا دهید، امکان دارد بخواهید خودرو خود را تعویض کنید و یا همچنین بخواهیم مبلغی را برای آینده تحصیلی یا شغلی فرزندانتان فراهم کنید تا در آینده بتوانید شرایط تحصیلی یا کاری فرزندتان را بهبود ببخشید. تصور کنید که همسر شما یا خود شما تمایل به تغییر دکوراسیون منزل و یا حتی تعویض وسایل مورد استفاده خود داشته باشید.
این موارد اهداف کوتاه مدت و یا بلند مدتی هستند که شما در طول زندگی برای خود تعیین می کنید و یا نیاز داشتن آن را احساس می کنید. برای دستیابی به این موارد و برای مهم ترین اقدام و لازمه کاری ما داشتن شغلی است که بتواند منبعی درآمدی خوبی برای ما استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ داشته باشد تا بتوانیم که به اهداف خودمان برسیم. اما اگر شغل ما درآمدی چندان بالا نداشته باشد باید برای سرمایه گذاری چه اقداماتی را انجام داد؟ نگران این مسئله نباشید ما به شما نحوه صحیح سرمایه گذاری آموزش خواهیم داد.
در ابتدا برای دستیابی به آنچه که می خواهیم ( حالا چه شرایط درآمدی کافی داشته باشیم چه درآمد مالی ما در حدی نباشد که به راحتی بتوانیم سرمایه گذاری کنیم) باید یک برنامه ریزی مدون و کاملا بی نقص با پیش بینی های لازم داشته باشیم تا بتوانیم همه چیز را براساس میزان در آمد خود به گونه ای تعریف کنیم که بتوانیم به آنچه که دوست داریم و یا نیاز داریم در بازه زمانی مناسبی دست پیدا کنیم.
نقش برنامه ریزی در سرمایه گذاری صحیح
سوالی که در ابتدای بخش در خصوص نحوه صحیح برنامه ریزی قرار است مطرح کنیم این است که آیا بدون برنامه ریزی صحیح می توانیم به اهدافی که داریم برسیم؟ بیایید برای پاسخ به این سوال بسیار مهم و برای تعیین نقش برنامه ریزی اصولی و صحیح و همچنین تخصصی یک مثال بزنیم: فرض کنید چهار نفر را که رویای خرید یک خودرو برای خود را دارند و هر چهار نفر نیز دارای در آمدی کاملا یکسان هستند.
من در این مثال این چهار نفر را با نام های مستعار (الف) ، (ب) ، (د) و (ه) به شما معرفی می کنم. شخص الف در مرحله رویا و آرزوی داشتن خودرو برای خود می ماند و هیچ اقدامی را برای به دست آوردن آن نمی کند، چرا که معتقد است با میزان درآمدی که دارد نمی تواند به جایی برسد و از همین رو شروع می کند به رویا پردازی و خیالبافی و زمانی که رویاهایش محقق نمی شود دست به گلایه و شکایت می زند.
شخص (ب) اما تصمیم میگیرد که بخش مشخصی از درآمد ماهانه خود را به صورتی معمولی کنار گذاشته و پس از انداز نماید. شخص (د) اما تصمیم می گیرد دقیقا همان میزان از مبلغ ماهانه شخص (ب) را به جای پس از انداز کردن به یک بانک برده و در یک سپرده سرمایه گذاری با سود پانزده درصد سرمایه گذاری نماید. در ای بین اما شخص (ه) کمی تحقیق می کند و در راستای تحقیقات خود با یک مجموعه سرمایه گذاری با سود سالانه بیست و هشت درصد آشنا می شود و سرمایه گذاری خود را در آنجا انجام می دهد.
حالا بیایید به یک سال بعد برویم و میزان در سرمایه ای که این چهار نفر دارند را بررسی کنیم تا متوجه نقش سرمایه گذاری استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ درست و همچنین نقش برنامه ریزی صحیح در سرمایه گذاری را به خوبی درک کنیم. آقای الف پس از یک سال همچنان حساب بانکی اش همان است که سال پیش هم بود. اما در زندگی سه نفر دیگر که تصمیم به سرمایه گذاری گرفتند تغییراتی ایجاد شده است. اگر هر یک ماهانه یک میلیون تومان را برای خود سرمایه گذاری کرده باشند. آقای (ب) 12 میلیون تومان سرمایه دارد.
اما آقای (د) میزان سرمایه اش تا 15 درصد بیشتر و آقای (ه) دارای سرمایه ای تا 28 درصد بیشتر نسبت به آقای (ب) در اختیار دارد. پس این ما هستیم که می توانیم با اقدامات خود و برنامه ریزی صحیح و همچنین یک سرمایه گذاری درست و اصولی تصمیم بگیریم که در سال بعد با رویا ها و اهدافمان چقدر فاصله داشته باشیم. این چهار نفر با شرایطی کاملا برابر رویای خود را دنبال می کردند اما آنچه در بین آنها متفاوت بود اقدام، نحوه برنامه ریزی و در نهایت سرمایه گذاری صحیح بود.
حالا بیایید و این بازه زمانی را از یک سال به ده سال افزایش دهید و فرض کنید این افراد را که پس از گذشت 10 سال در چه جایگاهی قرار خواهند گرفت. تقریبا می توانیم بگوییم طبقه و سطح زندگی متفاوتی را دارند. هر کدام در جایگاهی کاملا متفاوت هستند این در حالی است که همه آنها در نقطه شروع جایگاهی کاملا یکسان داشتند.
نتیجه میگیریم برای رسیدن به اهداف خود علاوه بر میل و آرزوی آنها باید از منابع محدود مالی خود و منابع در آمدی خود با یک برنامه ریزی اصولی و صحیح استفاده کنید. بدون برنامه ریزی درست و بدون تعیین راه کار و یا استراتژی های سرمایه گذاری صحیح نمی توانیم به اهدافمان برسیم.
نحوه برنامه ریزی برای بر اساس درآمد
حالا که میدانیم سرمایه گذاری چیست اجازه دهید به این موضوع اشاره کنیم که نحوه صحیح برنامه ریزی بر اساس درآمد ها باید چگونه انجام شود؟ می توانیم دو روش کلی را برای درآمد های خود در نظر داشته باشیم که بتوانیم با آنها به اهداف خودمان برسیم. همان طور که در مثال بالا به شما گفتیم یکی از این روش ها پس انداز است. که در ادامه این مقاله در خصوص آن توضیحات کاملی را ارئه می دهیم و سعی می کنیم نقاط ضعف و یا قوت آن را مورد بررسی قرار دهیم.
روش دیگر اما روش سرمایه گذاری می باشد. این روش برنامه ریزی برای استفاده بهینه و صحیح از منابع مالی را نیز در ادامه برای شما شرح می دهیم و انواع سرمایه گذاری و همچنین نحوه انجام این کار را نیز با شما مورد بررسی قرار می دهیم. با ما در ادامه این مطلب همراه باشید.
پس انداز چیست؟
همان طور که در بخش بالا قول دادیم ابتدا می خواهیم پس انداز را بررسی کنیم. پس انداز به آن میزان از مبلغی می گویند که پس از کسر کردن هزینه ها برای شما باقی می ماند. این مبلغ معمولا یا به صورت نقدی برای افراد باقی می ماند و یا در حساب بانکی معمولی و غیر سپرده گذاری که این موضوع موجب می شود بازدهی قابل توجهی برای ما نداشته باشد. یعنی مبلغی ثابت در هر شرایطی و با هر میزان تورمی.
امکان دارد که با میزان پس انداز این ماه شما در همین ماه بتوانید برای مثال پنج کیلو گوشت تهیه کنید اما با توجه به گرانی گوشت در ماه بعد شما با همین مبلغ در ماه بعد بتوانید سه کیلو گوشت تهیه کنید. پس در این شرایط پس انداز نمی تواند بازدهی مناسبی برای شما داشته باشد و تنها به عنوان کمک خرجی می تواند باشد برای ماه های بعدی شما نه وسیله برای رسیدن به اهدافتان.
اگر چه پس از انداز کردن خود روشی بسیار بهتر از خرج های اضافه کردن است اما نمی تواند برنامه ریزی مناسبی برای ما باشد. ما برای رسیدن به اهدافمان و برای افزایش سطح رفاه زندگی خود به سرمایه گذاری نیاز داریم نه به پس انداز. به همین دلیل است که در ادامه این مطلب قصد داریم به این سوال پاسخ دهیم که سرمایه گذاری چیست و بعد در خصوص انواع سرمایه گذاری بررسی های بیشتری را داشته باشیم.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری یک اصطلاح کاملا اقتصادی می باشد. به این معنا که بخشی از منابع مالی خود را به یک یا چند دارایی مختلف اختصاص دهیم. اما باید هدفی پشت این کار برای ما وجود داشته باشد تا این سرمایه گذاری کامل شود. هدف از اختصاص دادن منابع مالی به دارایی های مختلف در واقع این است که ما بتوانیم در آینده ارزش بیشتری را به دست آوریم. این کار دقیقا در شرایط تورم یکی از مهم ترین اقدامات می باشد. در تعریف پس انداز گفتیم که پول با تورم رشدی نمی کند. اما اینجا ما شاهد رشدی برابر یا بیشتر از تورم هستیم.
اما چگونه می توانیم این مورد را تجربه کنیم؟ با ما همراه باشید تا بیشتر به این موشوع بپردازیم. بیایید اول بررسی کنیم که منابع مالی خود را باید به چه دارایی هایی اختصاص دهید. شما در ابتدا باید به کمک مشاوران سرمایه گذاری که دارای تخصص هستند و بر اساس میزان مبلغی که می خواهید سرمایه گذاری کنید دارایی های مختلفی را خریداری نمایید.
این دارایی ها می تواند شامل طلا، دلار، سکه ، رمز ارز، زمین، ماشین، ملک و یا اوراق مختلف بهادار و یا حتی سهام در بورس و یا مواردی از این دست باشد. در این صورت با افزایش ارزش این دارایی هایی که خریداری کرده اید سرمایه اولیه شما نیز ارزش بیشتری پیدا می کند. حالا تصور کنید با انتخابی تقریبا اصولی دارایی را خریداری کنید که دقیقا پا به پای تورم رشد می کند و یا با سرمایه گذاری دقیق دارایی را خریداری کنید که نرخ رشد ارزش آن از میزان تورم نیز بیشتر باشد.
نکته ای بسیار مهم در این بین وجود دارد که به هیچ عنوان نباید آن را نادیده گرفت. این نکته این است که با توجه به این موضوع مهم که هدف از سرمایه گذاری کسب سود یا در آمد بیشتر در بازه ی زمانی مشخصی است که در آینده قرار است اتفاق بیفتد همیشه با خطر همراه می باشد. به اصطلاح سرمایه گذاری همیشه با میزانی از ریسک همراه است و نمی توانیم یا خیلی سخت می توانیم بدون هیچ ریسکی این کار را انجام دهیم.
این مورد باید ما را پیش از انجام سرمایه گذاری به این فکر فرو ببرد که اگر این کار را به شکلی صحیح انجام ندهیم می تواند برای ما زیان مالی به همراه داشته باشد. این به آن معنا نیست که با کاهش نرخ ریسک نرخ افزایش سود خود را نیز به قدری کاهش دهیم که برای ما بازدهی نداشته باشد. بلکه به این معنا است که باید با تحقیق درست و استفاده از مشاوره های اصولی و شناخت دقیق انواع سرمایه گذاری، راهی را انتخاب کنیم که نرخ ریسک بدون کاهش نرخ سود، کاهش پیدا کند.
برای این مهم علاوه بر داشتن مشاوران اقتصادی باید مطالعات خوبی در خصوص انواع سرمایه گذاری داشته باشیم و همچنین باید بدانیم که هر بازازی که قصد ورود به آن را داریم دارای چه ویژگی ها، قواعد، ساختار و پیچیدگی هایی است. با شناخت دقیق این قواعد و با آنالیز و تحلیل صحیح می توانیم به راحتی نرخ ریسک را کاهش دهیم و همچنین امیدوار به داشتن نرخ قابل توجهی از سود نیز باشیم.
ما در این مقاله قصد داریم که برای شما برخی از انواع سرمایه گذاری و همچنین مزیت های این کار را و نقاط ضعف و قوت هر یک را مورد بررسی قرار دهیم. قصد ما این است که بتوانیم راهی را برای شما معرفی کنیم که شما به واسطه آن بتوانید بیشترین بازدهی را داشته باشید. ما نیز به عنوان مشاورانی متخصص در کنار شما هستیم تا به شما در راه رسیدن به اهدافی که تعیین کرده اید کمک کنیم.
مزایای سرمایه گذاری
در ابتدا باید برای شما بگوییم که مزایای سرمایه گذاری چیست تا با شناخت بیشتر این کار بتوانید با خیالی آسوده تر نسبت به انجام این کار اقدام کنید. سپس زمانی که تصمیم به انجام این کار گرفتید به شما کمک می کنیم که با انواع این کار و روش های مختلف انجام آن آشنا شوید. این موارد همگی به شما کمک می کند که بهترین انتخاب ها را داشته باشید و بهترین نتایج را به دست آورید.
در این بخش قصد داریم به معرفی سه مورد از مهم ترین مزایای این اقدام مهم اقتصادی اشاره کنیم. نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که مزایای اسن عمل اقتصادی بسیار بیشتر از این سه مورد می باشد اما ما قصد داریم مهم ترین مزایایی را نام ببریم که شما به صورت خلاصه با این موارد آشنا شوید. این مزایای مهم عبارت اند از:
- پیشی گرفتن یا حداقل عقب نماندن از تورم : یکی از مهم ترین مزایا به خصوص در شرایط کنونی کشور ما همین مسئله عقب نماندن از تورم است. اگر شما به سکلی درست استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ و اصولی با برنامه ریزی مشخصی نسبت به این کار اقدام کنید نه تنها از تورم عقب نمی مانید بلکه می توانید از تورم پیشی هم بگیرید. فرض کنید همان آقای (ه) در مثال ابتدایی را که بعد از گذشت زمان حدود ده سال نسبت به آقا ( الف) در چه طبقه ای قرار گرفته است و چگونه از تورم به عنوان اصلی ترین نگرانی رهیده است؟
- تامین آینده مالی در دوران کهان سالی و بازنشستگی : یکی از مهم ترین بخش های زندگی ما دورانی است که دیگر توان کار کردن چندانی نداریم. به همین دلیل در آن دوران نمی توانیم به منابع مالی قابل توجهی دسترسی پیدا کنیم. این مسئله می تواند باعث شود که آسیب ببینیم و در معرض مشکلات بسیار زیادی قرار بگیریم. بنابراین باید از همان دوران جوانی برای سنین کهن سالی خود به فکر اندوخته ای باشیم تا محتاج نشویم و دوران کهن سالی سختی را سپری نکنیم. سرمایه گذاری اصولی و درست با اهداف بلند مدت می تواند به ما کمک کند که در آن دوران دیگر دچار دغدغه های روزمرگی خود نشویم. بیشتر به استراحت و تفریح بگذرانیم و از زندگی خود لذت ببریم.
- دستیابی به مهم ترین اهداف و آرزوهایی که برای کوتاه مدت و یا بلند مدت داریم : خوب این موضوع استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ مشخص است که همه ما دارای اهدافی برای خود هستیم که می خواهیم به آنها برسیم. اما در بیشتر موارد و برای اغلب ما این اهداف نیاز به سرمایه ای دارند که ما در حال حاضر توانایی رسیدن به آنها را نخواهیم داشت چرا که درآمد و دارایی فعلی ما محدود می باشد. اینکه این اهداف چه چیز هایی هستند چندان مهم نیست می تواند هدف ما خارید خانه باشد یا خرید خودرو می تواند خرید طلا باشد یا لوزام خانه. مهم این است که سرمایه گذاری یک روش امن و مطمئن برای ما است که ما به کمک آن می توانیم به آنچه که نیاز داریم برسیم. البته همان طور که در طول این مطلب مدام تکرار کردیم این کار باید به صورت کاملا تحصصی و علمی باشد.
بسیار خوب تا به این بخش از مطلب با سرمایه استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ گذاری و همچنین مزایای مهم این کار آشنا شدیم. اما باید چگونه این کار را به نحو احسن و با کمترین میزان ریسک و مناسب ترین حاشیه سود انجام داد؟ همان طور که گفتیم تنها راه برای ما این است که بتوانیم انواع سرمایه گذاری را بخوبی بشناسیم و همچنین بتوانیم با ویژگی ها و قواعد و ساختاری که هر بازار دارد آشنا شویم. پس به مهم ترین بخش این مقاله رسیدیم.
جایی که باید برای شما انواع روش هایی که می توانیم منابع مالی خود را تبدیل به دارایی هایی با ارزش زیاد در آینده کنیم را شرح دهیم. این مطلب را حتما تا انتها دنبال کنید و در بخش نظرات، نقطه نظراتی که دارید و همچنین روش های دیگری را که می شناسید با ما به اشتراک بگذارید.
مدیریت پرتفوی و انواع استراتژی مدیریت سبد سهام
موفقیت در بازار سهام مثل هر بازار دیگری نیاز به رویکرد و استراتژی مناسب دارد. اما افراد زیادی ممکن است در چیدمان سبد سهام و مدیریت پرتفو خود به مشکل بخوردند و مدیریت مناسبی روی سبد سهام خود نداشته باشند.
در واقع آگاه بودن نسبت به نحوه تشکیل سبد سهام موجب می شود که افراد، بیشترین سود را به دست آورند و کمترین ضرر را متوجه سرمایهشان کنند.
این موضوع، یعنی کاهش ریسک سرمایهگذاری، مورد توجه تمام سرمایهگذاران دنیا است و همه به دنبال کاهش ضرر و سود بیشتر هستند.
اما چگونه میتوان این کار را انجام داد؟
مثلا شخصی را تصور کنید که تمام سرمایه خود را برای یک سهام بگذارد و فقط آن سهم را بخرد.
اگر آن سهم به مشکل بخورد و ضرر بدهد، آن شخص هم که تمام سرمایه خود را برای این سهام گذاشته است ضرر زیادی را متحمل میشود و به نوعی تمام سرمایه خود را از دست میدهد.
بنابراین چیدمان و انتخاب سهام از شرکتهای مختلف برای سرمایهگذاری در بازهی زمانی میتواند بسیار سودده باشد.
البته اگر تصمیمات درست نگیرید و استراتژی مناسب را برای خودتان در نظر نگیرید در نهایت نه تنها سود نمیکنید که موجب ضرر هم میشوید.
برای درک بهتر این موضوع شاید بهتر باشد تعریف دقیقی از پرتفوی داشته باشیم.
پرتفوی چیست؟
پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری با کنارهم قرار گرفتن ترکیبی از داراییهای مختلف با هدف تنوع بخشی و کاهش ریسک سرمایهگذاری را پرتفوی یا سبد سرمایهگذاری میگویند.
مدیریت پرتفو به چه معناست؟
مدیریت پرتفو در معنی لغوی به انجام معاملههای بورسی با رعایت تمامی جوانب اقتصادی و سیاسی و استفاده از ابزار و روشهای تحلیل سهام را مدیریت پرتفوی میگویند.
یکی از وظایف مهم شرکتها، مدیریت دارایی و یا مدیریت استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ پرتفوی است که به معنی تعیین نقطه ضعف و قوت، تهدیدها، فرصتها، رشد و… در مسیر افزایش سرمایه است.
انواع استراتژیهای مدیریت سهام کدامند؟
برای انتخاب سیستم مدیریتی باید از شاخص ریسک بتا استفاده کرد.
وظیفه بتا این است که حساسیت پرتفوی مورد نظر با بازده بازار را مشخص میکند.
مدیریت فعال در بازار، بتای مخالف 1 و مدیریت منفعل، بتای نزدیک به یک دارد و هرچقدر اختلاف بتا از یک بیشتر باشد، باید مدیریت هم فعال تر باشد.
به طور کلی برای مدیریت سبد سهام و مدیریت پرتفو دو استراتژی فعال و منفعل داریم.
استراتژی فعال
از استراتژی فعال عمدتا برای هماهنگی با پیشبینیهای میان مدت یا کوتاه مدت بازار و سهم، مورد استفاده قرار میگیرد.
یعنی مدیر پرتفوی در حال تلاش و معامله سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار به دست آورد.
برای مدیریت فعال پرتفوی سه روش مرسوم وجود دارد:
استراتژی گلچین سهام
در این استراتژی سرمایهگذار، وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش میدهد.
بنابراین ریسک پرتفوی متونع میشود و انتخابهای سهم بر دیگر سهمها اثر میگذارد.
استراتژی موقعیت بازار
در این نوع استراتژی، سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را میان اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر متوسط برای پرتفوی نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام میکند.
به بیان سادهتر، مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند صعودی قرار خواهد گرفت کمتر در اوراق بهادار با درآمد ثابت سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در افزایش خواهد داد.
استراتژی تمرکز بخش
این روش مشابه روش و استراتژی گلچین است با این تفاوت که واحد مورد نظر به جای سهام، صنعت در نظر گرفته شده است.
استراتژی انفعالی
در این استراتژی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص مورد نظر است که دلیل آن عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام است.
نوع مدیریت پرتفو در استراتژی منفعل، به صورت خرید و نگهداری است که در این شرایط خرید سهام بر مبنای چند معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری حفظ میشود پس هیچ فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت.
چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل بدهیم؟
به این منظور سه روش شاخص و مرسوم وجود دارد.
روش نمونهگیری
در این استراتژی مدیر پرتفوی فقط برای خرید نمونهای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، اقدام میکند.
روش پیگیری کامل
در این استراتژی تمامی سهامهای موجود در شاخص به نسبت وزنی که در آن شاخص دارند، خریداری میشوند.
استراتژی تنوعبخشی برای کاهش ریسک
ریسک غیر سیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی میشود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکتها مرتبط است و لزوما کل شرکت یا کل بازار را مستقیما تحت تاثیرش قرار نمیدهد.
تنوعبخشی توسط ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکتهای مختلف میتواند موجب کاهش ریسک غیر سیستماتیک شود.
اما در مقابل، ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعهای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گستردهای از شرکتها و صنایعی میگویند که به راحتی قابل پیشبینی و کنترل نیستند.
روش بهینهسازی یا برنامهریزی غیر خطی
در این استراتژی از اطلاعات تاریخی، تغییرات قیمتها و همبستگی میان سهام استفاده میشود و بر اساس آن ترکیب، پرتفوی مشخص میشود.
استراتژی سبد مبتنی بر ارزش بازار
در این استراتژی وزن سهام هر شرکت در سبد، بر اساس ارزش بازار آن شرکت در قیاس با سایر سهمهای سبد مشخص میشود.
یعنی ارزش بازار شرکت برابر با تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است.
وزن هر سهم در سبد با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد تعیین میشود.
عوامل موثر برای تعیین نوع استراتژی
چندین عامل موثر برای تعیین نوع استراتژی وجود دارد که بهتر است به آنها توجه داشته باشید:
کارایی بازار
زمانی که بازاری میزان کاراییاش در سطح بالایی قرار دارد از مدیریت منفعل استفاده میشود و مدیران به سمت سرمایهگذاری و صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند.
از طرفی در بازارهای غی کارآمد، مدیران، متناسب با شکافها به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت خواهند کرد.
ویژگی شخصیتی مدیران
اندازه و ظرفیت ریسکپذیری که مدیران دارند، نوع استراتژی که در سبد سهام استفاده میکنند را مشخص میکند.
شرایط حاکم بر بازار
اصولا یک مدیر پرتفوی موفق در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکود از استراتژی منفعل در بازار استفاده میکند.
میزان تحمل ریسک پرتفوی
هرچقدر تحمل ریسک پرتفوی بالاتر برود، از استراتژی منفعل به استراتژی فعال حرکت خواهد کرد.
اندازه و حجم پرتفوی
مدیران پرتفویهایی که ارزش و حجم بالایی دارند از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیلش هم، حجم بالای معاملاتی است که در صورت تغییر پرتفوی باید انجام بدهند.
در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک به راحتی استراتژی سرمایهگذاری چیست؟ میتواند با استفاده از استراتژی مدیریت فعال به جابجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
توقع سرمایهگذار
اصولا سهامداران محافظهکار، استراتژی منفعل را استفاده میکنند و در مقابل سهامدارانی که قدرت ریسک بیشتر و انتظار سود بالاتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
اگر هنوز اپلیکیشن خودتان را آپدیت نکرده اید از دو لینک زیر نسخه های جدید را از گوگل پلی و بازار دریافت کنید و از دو امکان جذاب و جدیدمون استفاده کنید 🙂
استراتژی سرمایه گذاری وارن بافت چیست؟
وارن بافت یک معامله گر وفادار به الگوی سرمایه گذاری مبتنی بر ارزش، بر این باور است که معامله گران فقط باید بر سهام شرکتهای دارای فاندامنتال قوی با درآمد بالا و پتانسیل رشد پایدار سرمایه گذاری کنند. اگرچه این موارد مفاهیم ساده ای بنظر میرسند، اما تشخیص آنها به این آسانی نیست.
خوشبختانه، بافت از اصول سرمایه گذاری خود یک لیست تهیه کرده است که به او کمک می کند تا بازدهی فلسفه تجاری خود را به حداکثر برساند که به استراتژی سرمایه گذاری وارن بافت معروف است.
اصول استراتژی سرمایه گذاری وارن بافت
اصول بافت در چهار دسته زیر قرار می گیرد:
- کسب و کار
- مدیریت
- اقدامات مالی
- ارزشی
در این مقاله به بررسی مفاهیم مختلف هر دسته می پردازیم.
اصول کسب و کار
بافت سرمایه گذاری های خود را به کسب و کارهایی که می تواند به راحتی تجزیه و تحلیل کند، محدود کرده است. از این گذشته، اگر فلسفه عملیاتی یک شرکت مبهم باشد، نمی توان با اطمینان درمورد نحوه عملکرد آن قضاوت کرد. از آنجایی که بیشتر کسب و کارهای مبتنی بر تکنولوژی جدید و اثبات نشده بودند، بافت از سرمایه گذاری بر آنها خود داری کرده و هنگام انفجار حباب dot-com در اوایل دهه 2000 متحمل ضرر قابل توجهی نشد.
اصول مدیریتی
بر طبق اصول مدیریتی، بافت سوابق مرتبط با روسای شرکت را مورد بررسی قرار می دهد تا متوجه شود که آیا آنها در طول تاریخچه فعالیت شرکت سودهای بدست آمده را مجددا در شرکت سرمایه گذاری کرده اند یا این سرمایه ها را بصورت سود تقسیمی برای جذب بیشتر سهام داران در بین آنها توزیع کرده اند. بافت از سناریوی دوم حمایت می کند، که نشان می دهد یک شرکت مشتاق است که سودهای سهامداران را به حداکثر برساند و همه بازدهی سرمایه شرکت را حریصانه به جیب نمی زند.
بافت همچنین به شفافیت اهمیت زیادی می دهد. در کل، هر شرکتی ممکن است مرتکب اشتباهاتی شود، اما فقط کسانی که خطاهای خود را فاش می کنند، ارزش اعتماد یک سهامدار را دارند. سرانجام، بافت به دنبال شرکت هایی است که تصمیمات استراتژیک نوآورانه می گیرند و تاکتیک های شرکتهای دیگر را کپی نمیکنند.
اصول اقدامات مالی
در دسته اقدامات مالی، بافت بر شرکتهای با اهرم پایین و مارجین سود بالا تمرکز دارد. اما مهمتر از همه، وی به محاسبه ارزش افزوده اقتصادی (EVA) که سود شرکت را پس از برداشت سهام سهامداران تخمین میزند، اهمیت زیادی می دهد. به عبارت دیگر، EVA سود خالص منهای هزینه های مربوط به جمع آوری سرمایه اولیه است.
در نگاه اول، محاسبه معیار EVA پیچیده است، زیرا به طور بالقوه به بیش از 160 تنظیم نیازمند است. اما در عمل، بسته به نوع شرکت و بخشی که در آن فعالیت می کند، معمولاً فقط چند تنظیم انجام می شود.
ارزش افزوده شرکت = NOPAT− CI×WACC
NOPAT = سود عملیاتی خالص پس از مالیات
Cl = مبلغ سرمایه گذاری شده
WACC= میانگین برآورد شده هزينه سرمایه گذاری
دو اصل مالی نهایی بافت از نظر تئوری شبیه EVA است. اصل اول، او آنچه را كه از آن به عنوان “درآمد سهامدار” یاد می شود، مورد بررسی قرار می دهد. این در اصل جریان نقدی در دسترس سهامداران است که از لحاظ فنی به عنوان جریان آزاد نقدینگی به سهام (FCFE) شناخته می شود.
بافت این معیار را به عنوان درآمد خالص به علاوه کاهش بها، منهای هزینه های سرمایه گذاری (CAPX) و سرمایه در گردش (W/C) تعریف می کند. اطلاع از درآمد سهامداران به بافت کمک می کند تا توانایی یک شرکت در تولید وجه نقد (سوددهی) برای سهامداران را ارزیابی کند.
اصول ارزشی
در این دسته، بافت به دنبال بررسی ارزش ذاتی یک شرکت است. او این کار را با پیش بینی درآمد سهام داران در آینده انجام داده و سپس آن را به سطوح کنونی تنزل می دهد. بعلاوه، بافت بطور کلی حرکت های کوتاه مدت بازار را نادیده می گیرد و در عوض بر بازدهی های بلند مدت متمرکز می شود.
اما در موارد نادری، اگر یک فرصت مناسب فراهم شود، او بر اساس نوسانات کوتاه مدت عمل خواهد کرد. به عنوان مثال، اگر شرکتی با فاندامنتال قوی به طور ناگهانی قیمت خود را از 50 دلار به ازای هر سهم به 40 دلار در هر سهم کاهش دهد، ممکن است بافت با این تخفیف، چند سهام اضافی خریداری کند.
سرانجام، اصطلاح خندق اقتصادی یا Economic Moats که اولین بار توسط وارن بافت مطرح شد یک مزیت رقابتی بلند مدت است که به شرکت امکان می دهد در بلند مدت سود کلان کسب کند. وی دریافت شرکتهایی که در بلند مدت به سرمایه گذاران خود پاداش می دهند دارای سود رقابتی پایدار هستند و از آسیب های رقابتی مصون می مانند.
دیدگاه شما