پیامدهای نقدینگی برجام
مهدي افضليان كارشناس بازار سرمايه بررسی چشمانداز بازار سرمایه تا انتهای سال جاری، نیازمند بررسی چندین عامل و در کنار یکدیگر قراردادن مسائل تاثیرگذار بر روند حرکتی بازار است. در واقع، باید چند عامل را در کنار یکدیگر مورد بررسی قرار داد تا بتوان به درک کلی برای پیشبینی بازار و در نهایت، انجام اقدامات لازم رسید.
در این راستا، یکی از عواملی که بر فضای اقتصادی کشور و بهخصوص بازار سهام تاثیر کلی دارد، سیاستهای پولی است. در حال حاضر، زمزمههایی مبنی بر افزایش نرخ بهره بانکی وجود دارد و از آنجا که نرخ بهره بانکی دارای همبستگی منفی با بازار سرمایه است، همین عامل موجب ایجاد ترس در کلیت بازار شده و خواهد شد. به عبارت دقیقتر، باید عنوان کرد که افزایش نرخ بهره بانکی موجب هدایت پول به سمت بانک برای دریافت سود بیشتر میشود، به همین دلیل، تمایل به سرمایهگذاری در دیگر بازارها کاهش مییابد. به این ترتیب، چنین موضوعی همان سناریوی رکود در بازارها را به دنبال خواهد داشت. در این راستا باید توضیح داد که در حال حاضر، با نرخ سود ۲۰درصد، نسبت P/ E بانک برابر ۵ خواهد بود، ولی با افزایش نرخ سود بانکی این نسبت کاهش مییابد و در همین راستا از جذابیت بازارهای سرمایهگذاری و از جمله، بازار سرمایه کاسته خواهد شد. پس واضح است که باید نرخ بهره بانکی را بهعنوان عامل موثر بر رصد بازارها مورد بررسی قرار داد.
از دیگر عواملی که تاثیر مستقیمی بر اقتصاد کلان کشور دارد، کسری شدید بودجه دولت است. بررسیها نشان از آن دارد که کسری بودجه، رقمی در حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان است که جبران این کسری عمدتا از طریق استقراض از بانک مرکزی خواهد بود. بر این اساس، این عامل موجب افزایش نقدینگی در کشور و همگام با آن، افزایش نرخ دلار و ایجاد موج تورمی میشود. دادههای تاریخی نشان میدهد که همبستگی مثبتی بین رشد بازار سرمایه و افزایش نرخ دلار وجود دارد که مصداق کامل آن را در دورههای مختلف داشتیم و از این ناحیه شاهد کسب بازدهی بسیار مطلوبی در بازار سرمایه بودیم. در حال حاضر و در زمان تهیه این گزارش، دلار در محدودههای ۲۷ هزار تومان در حال معامله است. اگر فرض را بر این قرار دهیم که نرخ دلار به اندازه نرخ سود بانکی (با فرض رشد ۲۰ درصدی در سال) رشد کند، افزایش آن باعث رشد قیمتها در بازار سرمایه خواهد شد. پس دلار هم یکی از فاکتورهای اثرگذار و مهم بر روند آتی بازار سرمایه است که باید در بررسیها مورد توجه واقع شود. از سوی دیگر، رشد فزاینده نقدینگی در کشور یکی از عوامل مهم و اثرگذار بر اقتصاد کشور است. در حال حاضر، رقم نقدینگی در کشور حدود ۳۸۰۰ هزار میلیارد تومان است که نسبت به سال گذشته افزایش حدود ۷ درصدی داشته است. این امر نشان از آن دارد که هنوز برنامه مدونی برای کنترل این فاجعه وجود ندارد. در دولت جدید باید در انتظار سیاستهای بانک مرکزی برای کنترل نقدینگی بود که یکی از ابزارهای آن، بازخرید معکوس است. حال اگر شاهد بهبود کنترل نقدینگی در کشور نباشیم، باید در انتظار افزایش تورم در کشور باشیم که در بخش قبل در خصوص آن و اثرات آن بر بازار سرمایه صحبت شد. برجام و اتفاقات پیش روی آن نیز از دیگر عوامل اثرگذار بر روند حرکتی بازار سرمایه است. در طول چند سال گذشته، اقتصاد کشور درگیر تحریمهای فراوانی بوده و همین تحریمها هم موجب اعمال فشار بیشتر بر اقتصاد کشور و در اشل کوچکتر شرکتها و بنگاههای اقتصادی شده است. بنابراین توافقاتی که در حوزه برجام انجام میشود، میتواند اندکی از فشار بر اقتصاد ایران بکاهد و زمینه رشد اقتصادی در کشور را فراهم کند.
در کل، با توجه به شرایط موجود میتوان گفت که اگر به یکباره شاهد تغییرات خاصی در سیاستهای پولی و مالی کشور نباشیم، انتظار برای رشد بازار در میانمدت و بلندمدت با توجه به متغیرهای فعلی فراهم است و میتوان گفت، سرمایهگذاری در بازار سرمایه میتواند بهعنوان یکی از گزینههای برتر سرمایهگذاری به حساب آید. البته این نکته را باید اضافه کرد که داشتن سبد مناسبی از داراییها که شامل سهام، طلا و. باشد، میتواند ریسکهای ناشی از عوامل ذکرشده را به میزان زیادی کاهش دهد.
حجم بازار و نقدینگی در فارکس | چرا دلار پادشاه است؟
بر خلاف سایر بازارهای مالی مانند بازار بورس نیویورک، بازار فارکس نه محل فیزیکی دارد و نه مرکز اصلی. بازار فارکس، بازار فرا بورس (OTC) یا “بین بانکی” محسوب میشود که کل بازار به طور الکترونیکی، در شبکهای از بانکها، به طور مداوم در ۲۴ ساعت شبانه روز فعال است. این به آن معناست که بازار فارکس در سراسر جهان بدون داشتن دفتر اصلی، گسترش پیدا کرده است. تریدرها میتوانند در هر نقطه از جهان که به اینترنت دسترسی داشته باشد، فعالیت کنند. حتی در قلهی کوه فوجی!
بازار فرا بورس فارکس بزرگترین و محبوبترین بازار مالی در جهان است که در تمام نقاط دنیا توسط تعداد زیادی از افراد و سازمانها معامله میشود. حجم بازار و نقدینگی موجود در فارکس بسیار بالاست. در بازار فرا بورس، معاملهگران بسته به شرایط معامله، جذابیت قیمت و شهرت طرف معامله، تصمیم میگیرند که با چه کسی خرید و فروش کنند.
نمودار زیر، ده ارز با بیشترین ارزش در معامله را نشان میدهد. دلار بیشترین خرید و فروش را دارد و ۸۴.۹٪ از تمام معاملات را به خود اختصاص میدهد. یورو در رتبه دوم با ۳۹.۱٪ است، درحالیکه ین با ۱۹٪ در رتبه سوم قرار دارد. همانطور که میبینید، بسیاری از ارزهای اصلی در صدر لیست قرار دارند.
از آنجا که در هر معامله دو ارز همزمان یا به صورت پایاپای معامله میشوند، مجموع درصد سهم برای دو ارز ۲۰۰٪ است نه ۱۰۰٪. نمودار بالا نشان میدهد که دلار آمریکا چقدر در بازار فارکس خرید و فروش میشود. دلار آمریکا یکی از دو ارز در ۸۴.۹٪ از تمام معاملات گزارش شده است.
دلار پادشاه است!
احتمالا متوحه شدهاید که چقدر نام دلار آمریکا (USD) در این متن ذکر میشود. اگر USD نیمی از هر جفت ارز اصلی باشد و با توحه به اینکه جفت ارزهای اصلی ۷۵٪ از تمامی معاملات را تشکیل میدهند، پس توجه به دلار آمریکا واجب است. دلار آمریکا بسیار در حجم بازار فارکس و نقدینگی آن سهیم است. دلار آمریکا پادشاه است!!
اما واقعاً چرا دلار اینقدر مهم است؟
از آنجا که تقریبا همه سرمایهگذاران، صاحبان کسب و کارها و بانکهای مرکزی، دلار آمریکا را در اختیار دارند، پس به آن توجه ویژه میکنند.
دلایل مهم دیگری نیز وجود دارد که دلار آمریکا نقش مهمی در بازار فارکس بازی میکند:
• اقتصاد ایالات متحده، بزرگترین اقتصاد در جهان است.
• دلار ارز ذخیرهی جهان است.
• ایالات متحده آمریکا صاحب بزرگترین و نقد شوندهترین بازار مالی در جهان است.
• ایالات متحده دارای نظام سیاسی فوقالعاده با ثبات است.
• ایالات متحده، تنها ابر قدرت نظامی جهان است.
• دلار آمریکا، ارز مرجع برای بسیاری از معاملات جهانی است. برای مثال: نفت به دلار آمریکا قیمتگذاری میشود. بنابراین اگر مکزیک بخواهد از عربستان سعودی نفت خریداری کند، بهای آن را تنها میتواند با دلار آمریکا بپردازد. اگر مکزیک دلار نداشته باشد، ابتدا باید پزو خود را به فروش برساند و دلار آمریکا را خریداری کند.
علت اصلی تورم در کشور چیست؟
در سالهای اخیر تورم در کشور رشد زیادی داشته است به طوری که نرخ ارز و قیمت کالاهای اساسی چندین برابر افزایش پیدا کرده است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، بر اساس گزارش بانک مرکزی، در سال ۹۵ نرخ تورم ۹ درصد اعلام شده است؛ اما این نرخ در سال ۹۸ با توجه به فعل و انفعالات سیاسی و تحریمهای سنگینی که علیه ایران وضع شد با جهشی ۲۰ درصدی نسبت به سال ۹۷ به عدد ۴۱.۲ درصد رسید. در این بین مسئولان کشوری با اجرای سیاستهای مختلف سعی داشتهاند تورم را مهار کنند که چندان مؤثر نبوده است.
عملیات بازار باز یکی از اصلیترین اقدامات دولت برای برای کنترل تورم در کشور بود که به نظر میرسد تاکنون چندان کارساز نبوده است و موافقان و مخالفان بسیاری داشته است.
طهماسب مظاهری، اقتصاددان و رئیس اسبق بانک مرکزی در خصوص عملیات بازار باز گفته بود: "این طرح میتواند مشکلات بانک مرکزی را حل کند، دو سه ماده را در این زمینه در نظر گرفته است اما مشکلات نظام بانکی را حل نمیکند و آخرین رمق آن را هم میگیرد؛ اگر جمعبندی ما این باشد که در آینده اقتصاد کشور، نیازی به بانک نداریم، این طرح تحول، کارایی لازم را خواهد داشت. عملیات بازار باز بانکی نه تنها قادر به ایجاد تحول مثبتی در نظام بانکی نیست بلکه میتواند زمینهساز چالشهای جدیدی شود. "
هدف اصلی عملیات بازار باز کنترل تورم یا سیاست هدفگذاری تورم است؛ هدفی که به گفته برخی کارشناسان بانکی در صورت رعایت برخی شروط موفق خواهد بود.
کامران ندری، کارشناس مسائل پولی و بانکی در خصوص این طرح میگوید: "چارچوب نوین سیاستگذاری با هدف کنترل نرخ تورم، پایهگذاری شده است بنابراین برای اجرای آن نیاز به از بین رفتن ناترازی و کسری بودجه است که در این خصوص استقلال بانک مرکزی بسیار مهم است بنابراین نیاز به انتشار اوراق دولتی بهاندازه کافی داریم و برای رسیدن به نتیجه مطلوب نیاز به برنامهریزی و تقویت است. عملیات بازار باز، گام اول بانک مرکزی است که اگر این نگاه بانک مرکزی به تدریج اصلاح شود و متوجه این نکته باشد که با خلق پول و وابستگی به درآمد نفتی نمیشود، مشکل اقتصاد را حل کرد میتواند در ادامه راه موفق شود. "
علی سعدوندی، اقتصاددان معتقد است کسری بودجه از عوامل اصلی ایجاد تورم است و تورم به دلیل فزونی رشد پول نسبت به رشد تولید افزایش مییابد؛ به گفته او مهمتر از کسری بودجه نحوه تأمین کسری توسط دولت است. خبرنگار ایمنا در گفت و گویی با این اقتصاددان مهمترین دلایل رشد تورم در کشور را بررسی کرده است که در ادامه میخوانید:
دلیل شکلگیری تورم چیست؟
در اقتصاد مدرن منشأ پول از تسهیلات است؛ وقتی افراد تسهیلات جدید را در اختیار میگیرند، بکارگیری این تسهیلات تبدیل به پول میشود؛ حال اگر تسهیلات افزایش پیدا کند ولی به افزایش تولید منجر نشود، موجب رشد بیش از حد نقدینگی میشود؛ به عبارتی در این شرایط خلق پول نسبت به محو پول فزونی مییابد و در نهایت موجب رشد نقدینگی و تورم میشود. در این صورت میتوان نقدینگی را در حسابهای بانکی یا بخشهای مختلف اقتصاد به گردش درآورد. همچنین میتوان این نقدینگی را به بازار مسکن یا بورس هدایت کرد، ولی در نهایت وارد بازار کالا و خدمات میشود و تورم ایجاد میکند.
برای کنترل تورم چه باید کرد؟
برای کنترل تورم باید این پرسش را مطرح کرد که چرا خلق پول صورت میگیرد ولی محو پول خیر؟ بازپرداخت نشدن تسهیلات بانکی را میتوان منشأ تورم دانست؛ اگر بازپرداخت این تسهیلات معوق نشود، خلق پول با محو پول به تعادل میرسد و مشکلی به وجود نمیآورد، مثل اقتصاد ژاپن که رشد پول، پایه پولی و نقدینگی بالایی دارد ولی تورم آن صفر درصد است. البته اگر در جامعهای انتظارات تورمی وجود نداشته باشد، رشد نقدینگی لزوماً به تورم ختم نمیشود ولی ممکن است در بخش داراییها قیمتها رشد کند.
چه کسانی تسهیلات را معوق میکنند؟
افراد خاص که خود صاحب بانک هستند. این بانک دیگر بانک خصوصی به حساب نمیآید؛ بانک خصوصی بانکی است که بخشی از تسهیلات پرداختی آن از محل سرمایه بانک باشد؛ یعنی نسبت کفایت سرمایه حفظ شود. در حالی که در کشور این موضوع برعکس است؛ شخصی یک بانک را تأسیس میکند و نسبت کفایت سرمایه را رعایت نمیکند؛ این بانک به جای اینکه به افراد دیگر وام بدهد به خود شخص مالک بانک وام پرداخت میکند. این شخص هم با تسهیلات دریافتی (خلق پول)، مال میسازد و بر اقتصاد کشور لطمه میزند در صورتی که در راستای منافع شخصی خود بوده است.
همچنین فردی که قدرت دارد نسبت به بازپرداخت تسهیلات بی تفاوت است، مثلاً کسی که هیئت مدیره بانکها را تعیین میکند و از همان بانکها وام دریافت میکند، مسبب اصلی بروز تورم در جامعه است. به طور مشخص شخص وزیر اقتصاد میتواند مسبب ایجاد تورم در کشور باشد به این دلیل که به مدیران بانکی ابلاغ میکند که از روش خلق پول کسری بودجه دولت را تأمین کنند و دنبال اجرای انتشار اوراق و روشهای صحیح دیگر کسری بودجه نمیروند؛ در نهایت برای جبران کسری بودجه یا به سراغ بانک مرکزی میروند و تلاش میکنند آن را از پایه پولی تأمین کنند که این عامل مستقیماً تورم زا است، یا به صورت غیر مستقیم کسری بودجه را از نظام بانکی تأمین میکنند و نظام بانکی هم از محل خلق پول، تسهیلات را در اختیار دولت قرار میدهد.
از طرف دیگر نظام بانکی مجبور به اضافه برداشت از حسابهای نزد بانک مرکزی میشود و متناسب با نقدینگی که نظام بانکی ایجاد کرده است در بازار بین بانکی پایه پولی ایجاد خواهد شد و بانک مرکزی را به انفعال میکشاند. پس بانک مرکزی از دو جهت تأمین کسری بودجه دولت و نظام بانکهای تجاری منفعل است.
مهمترین عامل تورم در کشور چیست؟
مهمترین عامل تورم در کشور، کسری بودجه دولت و مهمتر از آن نحوه تأمین کسری بودجه است. هم اکنون کسری بودجه دولت آنچنان بالا نیست و اقتصاد میتوانست تورم صفر داشته باشد ولی به دلیل بکارگیری روش نادرست تأمین کسری بودجه (پایه پولی و نظام بانکی) این امر محقق نشد.
چرا عملیات بازار باز در کشور آنچنان مؤثر نبوده است؟
روش درست عملیات بازار باز را ژاپن اجرا کرده است که منجر به صفر شدن میزان تورم شده است و سالهای سال این تورم صفر، ثابت مانده است. عملیات بازار باز موفقترین عملیات اقتصاد کلان بوده است.
یکی از روشهای خلق پول به جز تسهیلات، سود سپرده بانکی است. زمانی که نرخ سود سپرده بالاتر از تورم باشد بانک با سود سپرده، خلق پول میکند. به عنوان مثال وقتی تورم هشت درصد و در نرخ سود سپرده ۱۸ درصد باشد (اگر نرخ سود سپرده بیشتر از نرخ تورم باشد، به آن نرخ بهره واقعی مثبت میگوئیم)، بانک این تفاوت ۱۰ درصدی را خلق پول میکند اما به هیچ روشی از طریق بازپرداخت تسهیلات نمیتواند این سود را به سپردهگذار برگرداند که این یک نوع از مفاهیم ربا است. حال اگر نرخ تورم ۵۰ درصد و نرخ سود سپرده ۱۸ درصد باشد، خلق پولی انجام نمیشود.
طی عملیات بازار باز بانک مرکزی ارتباط خود را با دولت قطع میکند، یعنی اگر دولت درخواست تسهیلات کرد به آن پرداخت نمیکند ولی برای کنترل نرخ بهره، اقدام به خرید اوراق دولتی میکند. وقتی یک دولت اقدام به انتشار اوراق میکند، حدود ۲۰ درصد آن را بانک مرکزی، حدود ۵۰ درصد آن را نظام بانکی و بقیه آن را صندوقهای بازنشستگی و بیمهها خریداری میکنند. اما در ایران اینگونه نیست؛ دولت بانک مرکزی را مجبور به پرداخت این قرض میکند و هیچ وقت این قرض را بازپرداخت نمیکند، به همین دلیل عملیات بازار باز در کشور بی نتیجه است.
آیا انتظارات تورمی موجب تشدید تورم شد؟
آبان سال گذشته قیمت بنزین افزایش پیدا کرد و تأثیر شدیدی بر انتظارات تورمی گذاشت. اگر نمودار تورم را مشاهده کنید، مطلقاً تغییری قبل و بعد از آبان ماه مشاهده نمیکنید حتی تورم نزولی بوده است. انتظارات تورمی شرط لازم است اما شرط کافی نیست. در تورم دو عامل نقدینگی و انتظارات تورمی تأثیر گذار است. به عنوان مثال نقدینگی مثل یک انبار باروت است و خود به خود آتش نمیگیرد، بنابراین میتوانیم نقدینگی زیادی در جامعه داشته باشیم ولی تورم نداشته باشیم. اگر انتظارات تورمی شکل بگیرد و نقدینگی رشد کند، میتواند منجر به افزایش سطح عمومی قیمتها شود؛ مثل اتفاقی که سال ۹۲ تا ۹۷ افتاد؛ انباشت نقدینگی صورت گرفته بود، در حالی که تورم ظاهراً کنترل شده و انتظارات تورمی پایین بود.
سیاست ارزی که از گذشته تا کنون اجرا شده را در زمینه تورم نیز اجرا کردهایم. بدین گونه که دولت فنر ارزی را فشردهتر میکند، قیمت ارز را تثبیت میکند، از طرف دیگر نرخ حقیقی ارز افزایش مییابد و فنر ارزی فشرده شده رها میشود و شرایط را وخیمتر میکند. دلیل التهابات سال ۹۷ این بود که در کشور انباشت نقدینگی و شبه پول در بانکها وجود داشت و با آزاد شدن این شبه پول، سرعت گردش پول بالا رفت.
تحریمها چه مقدار در شرایط کنونی اقتصاد کشور تأثیر داشته است؟
شرایط کنونی موجب تأثیرگذاری تحریمها شد؛ اگر شرایط کشور از نظر نقدینگی آنقدر بد نبود، تحریم نمیتوانست کارساز باشد. تحریم تأثیر کمی بر رشد اقتصادی کشور گذاشت که این تأثیر کلاً یک سال بود. تحریم موجب شد که انتظارات تورمی شکل بگیرد و آن انبار باروت (نقدینگی) منفجر شود.
ورود ارز حاصل از فروش نفت به اقتصاد، چه عواقبی دارد؟
ارز حاصل از فروش نفت نمیتواند به طور مستقیم وارد اقتصاد کشور شود؛ دولت این ارز را به بانک مرکزی فروخته و پول چاپ شده را از بانک مرکزی دریافت کرده است که این چاپ پول مستقیم پایه پولی را افزایش داده و موجب افزایش نقدینگی در کشور شده است؛ وارد کردن ارز حاصل از فروش نفت در اقتصاد موجب تورم و بیماری هلندی یا صنعت زدایی میشود.
وقتی درآمد نفتی داشتیم به بهانه درآمد نفتی پایه پولی ایجاد میکردیم؛ اکنون که درآمد نفتی نداریم به بهانههای دیگر میخواهیم پایه پولی ایجاد کنیم. مثلاً دولت صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی را تخلیه کرده و به بانک مرکزی میفروشد و به جای آن پایه پولی دریافت میکند. راه بعدی دریافت وام از بانکها است، اگر در این زمینه موفق نشد چرا نقدینگی بازار اینقدر مهم است؟ بانک مرکزی حساب تنخواه دولت را افزایش میدهد.
کرونا با اقتصاد کشور چه کرد؟
تبعات شیوع کرونا اثرگذار بود و موجب شد بخش واقعی اقتصاد و تولید به ویژه تولید خدمات در کشور آسیب ببیند. خدمات در اقتصاد هر کشور بسیار مهم است؛ در کشورهای صنعتی سهم خدمات بسیار بیشتر از سهم صنعت است؛ چرا نقدینگی بازار اینقدر مهم است؟ به عنوان مثال صنعتیترین کشورهای دنیا آلمان و ژاپن هستند که از نظر نسبت خدمات به تولید ناخالص ملی رتبه نخست را در اختیار دارند.
در همه کشورها به ویژه ایران، بخش خدمات از کرونا آسیب دید. تورم وقتی به وجود میآید که رشد نقدینگی نسبت به رشد تولید فزونی پیدا کند. کرونا موجب شد که رشد تولید منفی شود و از طرف دیگر واکنش بانک مرکزی و دولت (پرداخت وام یک میلیون تومانی) موجب شد که رشد پول افزایش پیدا کند؛ به جای اینکه دولت اوراق قرضه بفروشد و هزینه کند تا اقتصاد نجات پیدا کند از بانک مرکزی استقراض کرد. برای این کار نرخ سپرده قانونی را کاهش دادند و نخواستند پایه پولی افزایش پیدا کند و از این طریق به خانوارها وام پرداخت کردند.
مناسبترین سیاستی که دولت باید اجرا میکرد چه بود؟
به این صورت که دولت یارانه ۴۵ هزار تومانی را به یک یا دو میلیون افزایش میداد و در مصرف حاملهایی که میتوانستیم در مصرف آنها صرفهجویی کنیم، افزایش قیمت اعمال میکرد مثل بنزین.
کوچ نقدینگی از تولید به بازارهای مالی
اگر بخواهیم عملکرد بازارهای مختلف در هفت ماهه نخست سال را مورد بررسی قرار دهیم، بازده بازار هایی مانند ارز و طلا و بورس آنچنان جذاب بود که کسی رقبتی برای اندیشیدن به تولید و پروسه های آن نداشت.
میثم رضایی، پژوهشگر اقتصاد و مدرس بازارهای مالی در گفتگو با جهان اقتصاد، با اشاره به مطلب فوق گفت: این شرایط شاخص بسیار نگران کننده ای در مسیر فعالیت اقتصادی یک کشور را نمایان میکند. اساس توسعه و بنیادی ترین عامل جهت بخشی به فعالیت های یک جامعه از جایگاه تولید کالا و خدمات، متاثر می شود. در این مسیر همیشه دولت ها بر آن بوده اند که مامنی برای جذب نقدینگی ایجاد کنند تا منجر به توسعه ارزشهای بخش تولید یعنی اشتغال، دسترسی همگان به کالا و خدمات با افزایش درآمد ملی، کاهش بزهکاری ها با توجه به همبستگی آن با میزان بیکاری، و دیگر اثرات بنیادی آن شوند.
رضایی گفت: تولید در کشورهایی که دولتمردان اهمیت آن بر شاخصهای کلان مانند نرخ بیکاری، تورم، درآمد ملی و . را به خوبی درک کرده اند، به نوعی دارای قداستی است که همیشه کانون عنایت بوده و اولویت های توجه را به خود اختصاص داده اند.
اما در کشور ما به خصوص در دو سال اخیر شرایط بازدهی تولید کالا و خدمات و مهجور ماندن فعالین این بخش به گونه ای پیش رفته است که نه تنها در مقایسه با بازده بقیه بازارها عددش ناچیز است، بلکه با محاسبه بهروری و بازدهی نسبت به عوامل تولید داخلی آن صنعت نیز، بازدهش کمتر از میزان تورم است.
پژوهشگر اقتصاد بیان داشت: در بسیاری از کشورها برای سوق دادن نقدینگی و فعالیتهای خلاقانه به سمت تولید، چنان مشوق هایی مانند عدم پرداخت مالیات توسط تولیدکننده و دسترسی آسان به بازارهای منطقه ای جهت توزیع وجود دارد که همچنان بخش قابل توجهی از جامعه مشتاق به فعالیت در این بخش از بازارند.
وی افزود: در کشور ما مسیر تولید چنان به سمت تاریکی می رود که نه تنها هیچ قدمی در مسیر بهبود و رفع موانع تولید برداشته نمی شود، بلکه با کاهش بازارهای منطقه ای، تقاضای کل و عدم بازده داخلی به سمت افول در حرکت است.
**چرا اینقدر تولید مهم است. ؟
این مدرس بازارهای مالی گفت: ریشه شاخص های مهم اقتصادی کشورها مانند تورم، اشتغال، ارزش پول ملی، درآمد سرانه، تراز تجاری و . همه در تولید خلاصه می شود. این شاخص ها بزرگترین دغدغه های کشور است که با توجه به تولید، می توان مسیر بهبود آنها را تسریع نمود. به عنوان مثال افزایش ارزش چرا نقدینگی بازار اینقدر مهم است؟ پول ملی در گرو تولید با کیفیت، نفوذ در بازارهای منطقه ای و جهانی(صادرات) و نهایتا ارزآوری است که منتج به کاهش قیمت ارز خارجی و افزایش ارزش پول ملی می شود.
**اما مسیر نقدینگی در ادامه سال جاری به کدام سو خواهد رفت؟
رضایی تاکید کرد: بازار ارز یکی از بازارهائیست که نقش بسیار مهمی در تورم وارداتی کشور و اثر سایه ای بر قیمت کلیه کالا و خدمات در یک کشور دارد. ابتدا اگر بخواهیم عامل بنیادی در تعیین قیمت ارز خارجی و یا ارزش پول ملی یک کشور را محاسبه کنیم، ناگزیر باید به تراز پرداخت های یک کشور نیم نگاهی داشته باشیم.
وی افزود: اگر در مقدمه از تولید، صادرات و ارز آوری سخن به میان آمد، این روند نهایتا به چگونگی تراز تجاری یک کشور اشاره دارد. معمولا کشورهایی که نخست ازتولید با کیفیت و قابل رقابت برخوردارند و در مرحله دوم صادراتشان دستخوش روابط گسترده با شرکای تجاری است، ارز آوری شان بیشتر از خروج ارز خارجی است. در مبانی ابتدایی علم اقتصاد اگر کالایی مقدارش در یک جامعه افزایش یابد این موضوع منجر به کاهش ارزش آن کالا می شود. اگر به ارز نیز به عنوان یک کالا نگاه کنیم، این کالا نیز از این قاعده مستثنی نیست.
این مدرس بازارهای مالی بیان داشت: اما در شرایط کنونی و 5 ماهه باقی مانده اگر بخواهیم بازار ارز را پیش بینی کنیم در دو سناریو باید به دنبال پاسخ آن باشیم. ابتدا اینکه اگر شرایطی مبنی بر مذاکره مهیا شود و منابع درآمد ارزی ایران به قبل از تحریم ها برگردد، در آن صورت با توجه به محاسبات فرمول نرخ برابری ارزها که به شدت و ضعف حجم درآمد ارزی وابسته است، می تواند کاهش قابل توجهی داشته باشد. اما اگر منازعات اقتصادی و سیاسی بین ایران و امریکا با همین روند و یا شدت بیشتری ادامه یابد، افزایش قیمت ارز نسبت به میزان اصطحکاکات می تواند بیشتر و یا به تعبیری تکاثری باشد.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: طلا نیز با توجه به همبستگی قابل توجهش با دلار، مسیر رشد همسویی دارد. اما نکته قابل توجه در پیش بینی طلا در ایران، تاثیر روند آتی انس است که با توجه به شرایط سیاسی و اقتصای و همچنین سایه سنگین ویروس کرونا بر کسب و کارها ، کماکان صعودی خواهد بود.
وی تاکید کرد: بازار مسکن با توجه به بازده کاهنده در کوتاه مدت (سودی که معمولا در نیمه دوم سال هر ماه از ماه قبل کمی کمتر است) به نظر میرسد نقدینگی جامعه در 5 ماهه باقی مانده کمتر به سوی سفته بازی مسکن هدایت شود. اما کماکان خرید زمین در مناطقی که با توجه به آمایش سرزمین و امکانات جانبی، پتانسیل رشد دارند توجیه عقلایی دارد. در این مورد با بررسی حجم های نقدینگی که عموما در جامعه کمتر از بهای تمام شده حداقل یک واحد زمین و یا مسکن هستند، به نظر می رسد این نقدینگی های خرد که فراوانی شان بیشتر است، توان سرمایه گذاری در بخش مسکن از آنان سلب شود.
این پژوهشگر اقتصاد بیان داشت: بازار دیگری که حجم قابل توجهی از نقدینگی جامعه را به خود اختصاص می دهد ، بازار سپرده های بانکی است که با توجه به سیاست های پولی انبساطی اعمال شده توسط بانک مرکزی کماکان فاقد جذابیت برای ورود نقدینگی می باشد. دلیلی که جذابیت ورود نقدینگی به این بازار را سلب می کند، نرخ بهره واقعی است که از تفاضل نرخ بهره اسمی و تورم به دست می آید.
این تحلیل گر بازار سرمایه افزود: و اما بازار بورس که این روزها بسیار از آن نقد و بررسی به چرا نقدینگی بازار اینقدر مهم است؟ میان می آید، در 7 ماهه گذشته متاثر از دو نوع عامل، رشد قابل توجهی قبل از شهریور داشت. مهمترین عامل رشد بازار بورس، عدم بازدهی سایر بازارهای مالی و فشار تقاضا برای خرید سهام از سوی سرمایه گذاران جدید بود. به طوری که در بسیاری از تصمیمات اکثر فعالین کمتر آگاه به این بازار، سیستم تقلیدی حاکم بود. این رویکرد منجر به رشد لجام گسیخته بسیاری از شرکت ها شد که برخی از آنها رشدشان چندان استدلال بنیادی نداشت.
رضایی در پایان گفت: عامل هجوم نقدینگی به واسطه فشار تقاضا عامل تعیین کننده ای است که در ادامه با توجه به رکود بازار کالا و خدمات در بخش حقیقی و عدم جذابیت مقاصد بزرگ برای جذب نقدینگی مانند بانکها و بخش مسکن، می تواند بازار بورس را دوبار متورم سازد. از طرف دیگر اصلاح بسیاری از شکرکت ها در 2 ماهه اخیر به گونه ای بوده است که قیمت ابتدایی سهامشان حتی با تورم 7 ماهه تعدیل نشده است و با توجه به اثر سایه ای نرخ ارز، کماکان این بازار می تواند مامنی برای جذب نقدینگی باشد.
چرا مسئولان از رشد قیمتها شگفت زده میشوند؟/ منتظر گرانی بیشتر خودرو باشید
یک کارشناس صنعت خودرو گفت: هر انسان عاقلی در ایران این را می داند که اگر خودرویی را در ابتدای سال خریداری کند تا انتهای سال قیمت آن حداقل ۴۰ درصد بالا خواهد رفت چراکه بودجه کشور ۴۰ درصد تورم دارد و به هر حال این اتفاق خواهد افتاد.
نگارعلی: روند افزایش قیمتها در بازار خودرو از زمان بازگشایی بازارها در اواسط فروردین ماه شدت بیشتری گرفته است به طوری که در بین خودروهای پراید مدل ۱۱۱ آن از ۱۸۶ میلیون تومان در اواسط فروردین ماه امروز به ۱۹۸ میلیون تومان رسیده است و در بین خودروهای پژو نیز ۲۰۶ تیپ ۲ مدل ۱۴۰۱ از اواسط فروردین ماه تا امروز ۱۹ میلیون تومان گران شده است و این خودرو در حال حاضر ۲۹۷ میلیون تومان قیمت خورده است.
این افزایش قیمتها به طور گسترده در بازار خودرو رخ داده است به طوری که خودروهای شاهین در این بازه زمانی به طور متوسط ۱۸ میلیون تومان گران شدند و خودروهای فیدلیتی نیز در این مدت افزایش قیمت ۸۰ میلیون تومان راتجربه کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اواین واکنش وزارت کار به خبر اصلاح نرخ چرا نقدینگی بازار اینقدر مهم است؟ دستمزد کارگران/ افزایش حقوق مصوب کارگران منتفی میشود؟
سرنوشت شکایت های صوری از صاحبان کسب و کارهای اینترنتی چه شد؟
پژو ۳۰ میلیون تومان گران شد/ جدول قیمتها
امیرحسین کاکایی، کارشناس صنعت خودرو و عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت، در گفت و گو با خبرنگار خبرآنلاین و در خصوص دلایل خیز قیمتها در بازار خودرو در روزهای اخیر گفت: دلایل افزایش قیمت خودرو خیلی واضح است و بنده تعجب می کنم از مسئولینی که از این افزایش قیمتها شگفت زده میشوند؛ افزایش دستمزد ۵۰ درصدی، افزایش تعرفهها که برای خودرو معادل ۴ تا ۱۵ درصد افزایش هزینه ایجاد خواهد کرد و توقف واردات خودرو از جمله عوامل دستوری بودند که منجر به بالا رفتن قیمتها پس از پایان تعطیلات عید و بازگشایی بازارها شدند.
خودروهای ارزان قیمت بیشتر گران خواهند شد
وی در ادامه افزود: در هفته های اخیر خبرهای بدی از وین می رسد و در نتیجه قول هایی که برای بهبود بازار خودرو داده بودند زیر سوال رفته است و از طرف دیگر اقتصاد کلان نیز با توجه به مذاکرات وین ناامید کننده است و می توان نتیجه گرفت که سرمایه گذاران مشکل پیدا کرده اند و بازار سرمایه نیز دچار مشکل شده است از طرف دیگر گفته شد که خرید و فروش ارز به صورت شخصی غیرقانونی و قاچاق است و انواع مالیات را برای آن در نظر گرفته اند و سرمایه گذاری در بازار مسکن نیز به پول هنگفتی نیاز دارد در نتیجه بازار خودرو بهترین بازار سرمایه گذاری برای افرادی است که بین ۱۰۰ تا یک میلیارد تومان پول دارند و در نتیجه این اتفاق خودروهای ارزان تر بیشتر چرا نقدینگی بازار اینقدر مهم است؟ گران می شود و این اتفاق نیز افتاده است و تا زمانی که بازارهای دیگر بهبود پیدا نکنند و اخبار خوبی از وین نرسد قیمت خودرو به پیشروی ادامه خواهد داد.
خودرو تا پایان سال ۴۰ درصد گران خواهد شد
کاکایی در ادامه افزود: قول هایی که وزیر محترم برای تولید خودرو داده بودند نیز اجرا نشد و امسال نیز قول های فضایی دادند که مردم با توجه به آنچه تاکنون دیدهاند این قول ها را قضاوت می کنند در نتیجه رفتار بازار بسیار ساده و طبیعی است؛ بودجه ای که امسال طراحی شده است از ابتدای سال در حال تزریق نقدینگی به جامعه است و ابزارهای لازم برای کنترل نقدینگی وجود ندارد و این نقدینگی باید جایی سرمایه گذاری شود و در حال حاضر بهترین بازار برای سرمایه گذاری بازار خودرو است چراکه سکه و ارز بسیار تحت کنترل است و معلوم نیست چه روندی را پیش خواهد گرفت اما هر انسان عاقلی در ایران این را می داند که اگر خودرویی را در ابتدای سال خریداری کند تا انتهای سال قیمت آن حداقل ۴۰ درصد بالا خواهد رفت چراکه بودجه کشور ۴۰ درصد تورم دارد و به هر حال این اتفاق خواهد افتاد.
این کارشناس صنعت خودرو در ادامه افزود: اگر از مذاکرات وین اخبار خوبی بیرون بیاید این امکان وجود دارد که از هیجانات بازار کمی کاسته شود از طرفی مردم دیگر به بازار سرمایه اطمینانی ندارند و حتی اگر مثبت شود برای سرمایه گذاری به سمت آن جذب نمی شوند و افراد حقیقی برای سرمایه گذاری به دنبال جای مطمئنی هستند که حداقل از ارزش سرمایه های آنها کاسته نشود.
مذاکرات وین حریف گرانی در بازار خودرو نخواهد شد
امیرحسین کاکایی در ادامه و در پاسخ به این پرسش که به نتیجه رسیدن مذاکرات وین چقدر در کاهس قیمتها و آرام گرفتن هیجانات در بازار خودرو کمک خواهد کرد؛ گفت: براورد اقتصاددانان این است که بودجه امسال حداقل ۴۰ درصد تورم دارد و بنده اعتقاد دارم که اگر اخبار خوبی از مذاکرات وین به گوش برسد هیجانات در بازار خودرو کنترل خواهد شد اما منجر نخواهد شد که قیمت ها افت پیدا کنند.
وی در ادامه گفت: در سال گذشته همزمان با بالا رفتن قیمتها رکود شدید در بازار خودرو حاکم بود چراکه همه امیدوار بودند که تولید افزایش پیدا کند و چرا نقدینگی بازار اینقدر مهم است؟ قیمت ارز نیز کاهش پیدا کند و خود وزیر نیز گفته بود که قیمت ها در ابتدای سال ۱۵ درصد پایین خواهد آمد اما حال با گذشته ۶ ماه از روی کار آمدن دولت سیزدهم و وضعیت ناامیدکننده مذاکرات وین این قیمتها به راحتی پایین نخواهد آمد و نرخ رشد نیز در حال حاضر آدم را متعجب می کند و اگر اخبار خوبی از وین بیاید مقداری هیجانات کاهش پیدا خواهد کرد و به غیر از ارزش ریال که در حال کاهش است عوامل متعددی در بازار خودرو تاثیر گذار است که نمی گذارد قیمت خودرو پایین بیاید.
کاکایی در ادامه گفت: در دنیا و در کشورهای اروپایی و آمریکایی امسال ما بین ۵ تا ۷ درصد تورم را داریم و این بدان معنا است که قیمت دلاری کالاها حداقل ۵ درصد گران خواهد شد و قیمت انرژی و فولاد نیز در حال بالا رفتن است و در راستا این تورم جهانی تورم داخلی نیز داریم و بعید است که با اخبار مثبت از مذاکرات وین قیمتها در بازار خودرو پایین بیاید و تنها جلوی هیجانات بازار خودرو گرفته خواهد شد.
هشدار به خریداران خودرو
این کارشناس صنعت خودرو در ادامه از سرمایه گذاران خواست: افراد معمولی که میخواهند در بازار خودرو سرمایه گذاری کنند باید به شدت مراقب باشند چراکه در حال حاضر بازار خودرو هیجان زده است و مراقب باشند که در این هیجان امکان دارد ضرر کنند و به عنوان مثال وقتی سمند در یک روز ۴۰ میلیون تومان گران می شود این امکان وجود دارد که در کوتاه مدت کاهش قیمت را تجربه کند و سرمایه گذاران در این بین باید خیلی مراقب باشند.
دیدگاه شما