بررسی فرصتهای تحول دیجیتال برای استارتاپها
به گزارش روابط عمومی ایرانسل، این پنل تخصصی، با عنوان «تحول دیجیتال و فرصتهای آن برای استارتاپها» با حضور کارشناسان و متخصصان این حوزه، از جمله معاون استراتژی گروه اسنپ، دیروز شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۰، از ساعت ۱۶ تا ۱۸، در مرکز نوآوری ایرانسل برگزار و به صورت زنده از تلویزیون اینترنتی «لنز» ایرانسل، پخش شد.
در این پنل، معاون استراتژی اسنپ از سرمایهگذاری «اسنپ ونچرز» بر روی استارتاپهای مرحلۀ بذری و پیشبذری تا میزان یک میلیارد تومان و نیز علاقهمندی مجموعه اسنپ ونچرز به سرمایهگذاری مشترک بر استارتاپهای مرحله اولیه، با همکاری ایرانسل خبر داد. در این راستا، فراخوانهای جذب تیمهای استارتاپی حوزههای فناورانۀ مرتبط با محورهای تحول دیجیتال، از جمله هوش مصنوعی، کلان داده، امنیت سایبری، اینترنت اشیا و خودروهای متصل، در سال آینده منتشر خواهد شد.
در این پنل همچنین، مدلهای مختلفِ تحول دیجیتال و زیستبوم دیجیتال شرکتهای فناوریمحور خارجی، مورد بحث و بررسی قرار گرفت و نیز، ضمن تشریح زیستبوم دیجیتال ایرانسل در لایههای مختلف، فرصتهای توسعۀ بازار برای استارتاپها برای همکاری با مرکز نوآوری ایرانسل، اعلام شد.
مرکز نوآوری ایرانسل از بازیگران بزرگ زیستبوم استارتاپی و استارتاپهای خوشنام حوزه فناوری، برای مشارکت در پنلهای آتی «ایرانسل تِکتاک» دعوت میکند. علاقهمندان میتوانند، موضوعهای پیشنهادی خود را به نشانی [email protected] با عنوان «ایرانسل تکتاک» ارسال کنند.
مرکز نوآوری ایرانسل، در قالب مجموعۀ «ایرانسل لبز (Irancell Labs)» تأسیس شده است. هدف اولین و بزرگترین اپراتور دیجیتال ایران در راهاندازی مرکز نوآوری ایرانسل، شناسایی استارتاپها و شرکتهای فعال حوزۀ فناوری، برای همکاریهای مشترک، از جمله شتابدهی، سرمایهگذاری و توسعۀ بازار است.
«ایرانسل تِکتاک» سلسله پنلهای تخصصی در حوزه تکنولوژی و با حضور متخصصان و صاحبان صنایع بزرگ است که با هدف به اشتراکگذاری فرصتهای توسعه بازار برای استارتاپها، برگزار میشود.
مجموعۀ ایرانسل لبز، از سال ۱۳۹۸، با هدف تعمیق ارتباط ایرانسل، اولین و بزرگترین اپراتور دیجیتال ایران، با جامعۀ دانشگاهی و کمک به مراکز علمی، استارتاپها و شرکتهای فناور و با مأموریت انجام فعالیتهای تحقیق و توسعه، نوآوری و تجاریسازی در زمینۀ شبکۀ ارتباطات و فناوری اطلاعات و کسبوکارهای پیرامونی با کمک مراکز علمی و پژوهشی داخل و خارج از کشور، اعم از دانشگاهها، شرکتهای دانشبنیان، استارتاپها و شرکتهای فناور، با هدف تأمین نیازمندیهای بازار ICT تأسیس شده است.
چشمانداز این مجموعه، پیشگام بودن در توسعۀ منابع انسانی و زیرساختهای تحقیقاتی اقتصاد دانشبنیان در حوزۀ ارتباطات و فناوری اطلاعات و دستیابی به جایگاه برترین شرکت ملی در زمینۀ خلق محصولات و خدمات این حوزه است و «بخش تحقیق و توسعه»، «مرکز نوآوری ایرانسل» و «آکادمی ایرانسل»، از جمله بخشهای اصلی آن هستند.
ایرانسل، نخستین ارائهدهندۀ ۵G و رکورددار سرعت اینترنت در ایران، با راهاندازی این مجموعه، در پی حرکت در مسیر گسترش خدمات متنوع و توسعۀ سبک زندگی دیجیتال و خلق آیندهای همگام با تحولات دنیای دیجیتال است تا با بهرهگیری از فناوریهای برتر در حوزههای مختلف، خلق ارزش کند.
سرمایه گذاری بلندمدت در رمزارزها چه مزایایی دارد؟
ارز دیجیتال شکلی از پول دیجیتال بدون سیستم مدیریت مرکزی، مانند دولت است. شما میتوانید کالا یا خدمات را با استفاده از ارز دیجیتال خریداری کنید، اما بسیاری از مردم آن را به عنوان یک گزینه سرمایه گذاری بلندمدت در نظر میگیرند.
- انتظارات از سرمایه گذاری بلندمدت در ارزهای دیجیتال
- 5 مزیت سرمایه گذاری بلندمدت ارزهای دیجیتال
- انتخاب بهترین سبد سرمایهگذاری بلندمدت در ارزهای دیجیتال
- 4 نکته برای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال
- کلام آخر
اقتصاد آنلاین – حسین قطبی؛ به طور معمول سرمایه گذاران بلندمدت، سرمایههای خود را برای چندین سال یا چند دهه نگه میدارند تا بازده خود را افزایش دهند. بنابراین، اگر فکر میکنید فناوری مبتنی بر بلاکچین در آینده منفجر خواهد شد، سرمایهگذاری در کریپتو برای درازمدت میتواند یک گزینه عالی باشد.
انتظارات از سرمایه گذاری بلندمدت در ارزهای دیجیتال
یک سرمایهگذاری بلندمدت سودآور در ارزهای دیجیتال، سرمایهگذاری با ارزش است که سرمایهی شما در یک دوره زمانی که با اهداف سرمایهگذاری شما مطابقت دارد، افزایش مییابد.
با این حال، مهم است که به خاطر داشته باشید که سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، سرمایه گذاری شما را در معرض نوسانات و خطرات متعددی مانند هک کیف پول، هک اکوسیستم پروژه و . قرار میدهد. بنابراین، قبل از ورود به فضای ارزهای دیجیتال، باید بدانید که پولی که به سختی به دست آوردهاید را در چه چیزی قرار میدهید.
5 استراتژی سرمایهگذاری لایهای مزیت سرمایه گذاری بلندمدت ارزهای دیجیتال
در ادامه پنج مزیت سرمایهگذاری بلندمدت در ارزهای دیجیتال آورده شده است؛
- خرید و نگهداری ارزهای دیجیتال ممکن است، مسیری به سوی استقلال مالی ایجاد کند و در عین حال به شما کمک کند تا در طول زمان تورم را شکست دهید.
- سرمایهگذاران جوانتر که به فناوری ارزهای دیجیتال ایمان دارند، فکر میکنند که در آینده مورد استقبال گستردهتری قرار خواهد گرفت و در نتیجه ارزش آن افزایش مییابد.
- به عنوان یک ذخیره ارزش در دراز مدت، هرچه کاربردهای واقعی بیشتری داشته باشد، احتمال افزایش ارزش آن بیشتر میشود.
- سرمایه گذاری بلندمدت در ارزهای دیجیتال به شما امکان کنترل مستقیم بر سبد خود را میدهد. این به معنای کارمزد کمتر و دسترسی بهتر به سرمایه گذاری شما است.
- اگر روی یک گروه کوچک اما متنوع از پروژه سرمایه گذاری کنید، ارزهای دیجیتال به شما ابزاری برای ایجاد ثروت شخصی در دراز مدت میدهند.
انتخاب بهترین سبد سرمایهگذاری بلندمدت در ارزهای دیجیتال
قبل از ایجاد یک سبد سرمایه گذاری بلندمدت در ارزهای دیجیتال، چهار سوال مهم وجود دارد که باید در نظر بگیرید.
1. میزان تحمل ریسک شما چقدر است؟
برای خرید یا سرمایه گذاری در ارزهای رمزنگاری شده در طولانی مدت، باید تحمل ریسک بالایی داشته باشید. ارزش ارزهای دیجیتال به شدت افزایش و کاهش مییابد. علاوه بر این، هیچ تضمینی وجود ندارد که آنها در نهایت سقوط نکنند.
لحظهای را به این فکر کنید که اگر همه ارزهای دیجیتال شما ناگهان بیارزش شوند، چه اتفاقی برای شما میافتد؟ اگر دلیل قرار دادن پول خود در ارزهای دیجیتال به خودی خود یک حدس و گمان است و نه سرمایه گذاری، فقط میتوانید امیدوار باشید که زمانی در آینده، بتوانید پروژههای خود را به قیمتی بیشتر از آنچه برای آنها پرداخت کردهاید، بفروشید.
2. چرا ارز دیجیتال میخرید؟
فرض کنید سال ها با تاریخ بازنشستگی خود فاصله دارید و تصمیم گرفتید که حداقل 20 درصد از سبد سرمایه گذاری خود را به سرمایه گذاریهای تهاجمی اختصاص دهید. اگر این چنین فکر میکنید، پس ارزهای دیجیتال بلندمدت میتوانند، راهی برای بازدهی بالا باشند. بنابراین دلیل سرمایهگذاری خود در کریپتو را برای خود مشخص کنید.
به دلیل فناوری بلاکچین، ارزش بلندمدتی برای ارزهای دیجیتال وجود دارد. این فناوری پتانسیل بینهایتی برای هدایت نوآوریها در صنایع مالی و سایر صنایع دارد. بنابراین، سرمایهگذاری در کریپتو برای درازمدت مانند سرمایهگذاری در جواهری است که در تاج آن، بلاکچین است.
3. چگونه و از کجا قصد خرید رمزارزها را دارید؟
ممکن است این موضوع را پیش پا افتاده ببینید، اما نمیتوانید فقط وارد یک بانک یا مؤسسه مالی دیگر شوید و ارز دیجیتال بخرید. پلتفرمهای همتا به همتا و صرافیهای ارزهای دیجیتال تحت نظارت اندک یا گاهاً بدون مقررات عمل میکنند. این بدان معناست که شما به عنوان یک سرمایه گذار فاقد نظارت و حمایتی از جانب سازمانی هستید که توسط پلتفرمهای سرمایه گذاری اصلی و بانکها ارائه میشود.
شما بار اضافی ارزیابی و ارزیابی لایههای مختلف امنیتی را در پلتفرم مورد نظر خود دارید. بخشی استراتژی سرمایهگذاری لایهای از تلاش شما، یافتن و ایمن کردن کیف پول مناسب است. کیف پول شما ممکن است مبتنی بر ابر یا یک دستگاه فیزیکی باشد که میتوانید با خیال راحت در خانه نگه دارید. این خطر اضافی وجود دارد که اگر کلیدهای خود را گم کنید، سرمایه خود را نیز از دست خواهید داد.استراتژی سرمایهگذاری لایهای
4. کدام ارزهای دیجیتال وارد سبد سرمایه گذاری بلندمدت خود میکنید؟
هزاران گزینه برای انتخاب در بازار ارزهای دیجیتال موجود است. بیتکوین این مزیت را دارد که اولین پروژه و با ارزشترین از نظر حجم بازار است و در حال حاضر محبوب ترین است. این ویژگیها به بیتکوین اجازه میدهد تا ارزش خود را در طول زمان حفظ کرده و افزایش دهد و آن را در بین داراییهای سرمایهگذاری بلندمدت ارز دیجیتال امنتر قرار دهد. برعکس، ممکن است متوجه شوید که ارزهای کمتر شناخته شده باعث نوآوری میشوند. چنین نوآوریهایی اغلب دارای کاغذ سفید (وایت پیپر) هستند که میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر آن را مرور کنید. در نظر بگیرید که آیا پتانسیل رشد بیشتر پروژه از ریسک آن بزرگتر است یا خیر؟
در دنیای ارزهای دیجیتال، تقریباً هر چیزی میتواند باعث بازدهی بیش از حد بالایی از یک رمز ارز شود. برای مثال، دوج کوین را در نظر بگیرید که با وجود شروع به شوخی، ارزش خود را افزایش داد. البته آنچه افزایش مییابد، نیز میتواند یک شبه کاهش یابد. قیمت dogecoin به طرز چشمگیری کاهش پیدا کرد.
4 نکته برای سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال
قبل از اینکه پولی را که به سختی به دست آوردهاید در ارزهای دیجیتال قرار دهید، بهتر است این نکات را در نظر بگیرید.
احتمالاً این جمله را شنیدهاید که «شکست در برنامه ریزی، برنامه ریزی برای شکست است». این در مورد سرمایه گذاریها نیز صادق است. داشتن یک استراتژی که به خوبی با اهداف سرمایه گذاری شما کار میکند، اولین گام برای کاهش ضرر است.
- یک استراتژی مدیریت ریسک داشته باشید
محدودیتی برای میزان سرمایه گذاری در یک پروژه تعیین کنید و به آن استراتژی سرمایهگذاری لایهای پایبند باشید. استفاده از استاپ ضرر (حد ضرر) برای به حداقل رساندن ضرر نیز یک راه عالی برای مدیریت ریسک است. علاوه بر این، با پولی که نمیتوانید از دست بدهید، روی ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری نکنید.
سرمایه گذاری فقط روی یک ارز دیجیتال در این بازار پر نوسان ایده خوبی نیست. اگر ارزش یک رمزارز کاهش یابد، تنوع بخشیدن به سبد خود با سرمایه گذاری در پروژههای مختلف، باعث کاهش بیش از حد در معرض خطر قرار گرفتن، خواهد شد.
به طور کلی، قیمتها به طور چشمگیری کاهش مییابد و افزایش مییابد. پس از کاهش قیمت در مدت کوتاهی از فروش وحشتناک خودداری کنید. در عوض، سرمایه گذاریهای خود را در بازار برای دورههای طولانی نگه دارید، تا بهترین بازده سرمایه را به دست آورید. بهتر است بدانید که ارزهای دیجیتال داراییهای بسیار نوسانی هستند. در حالی که سرمایهگذاری در داراییهای دیجیتال میتواند یکی از راههای جمعآوری سریع ثروت باشد، سبد سرمایهگذاری شما میتواند در عرض یک روز کاهش یا افزایش یابد.
کلام آخر
آیا سرمایه گذاری بلندمدت روی ارزهای دیجیتال ارزش دارد؟پاسخ صحیح به این سوال به اهداف سرمایه گذاری شما بستگی دارد. اگر مقداری پول اضافی دارید که برای یک تا دو دهه از سرمایهگذاری آن بدتان نمیآید، سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال میتواند یک گزینه عالی باشد.
سلب مسئولیت: سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و سایر عرضه اولیههای آنها (ICO) بسیار پرخطر و گمانه زنی است و این مقاله توصیهای از طرف اقتصاد آنلاین یا نویسنده برای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال یا سایرICOها نیست. از آنجایی که موقعیت هر فردی منحصر به فرد است، همیشه باید قبل از تصمیم گیری مالی با یک متخصص واجد شرایط مشورت شود.
توسعه یک مدل تحلیل مسیر بر روی نقشه استراتژی سازمان مبتنی بر کارت امتیازی متوازن با استفاده از شبکه های بیزین بیزین (مطالعه موردی: یک شرکت سرمایه گذاری)
سال هاست کارت امتیازی متوازن مورد اقبال پژوهشگران و مدیران قرار گرفته است و به مرور مدل های مختلفی از آن توسعه یافته است. نقشه استراتژی سازمان یکی از موضوعاتی است که مبدعان کارت امتیازی متوازن برای درک بهتر ارتباط اهداف استراتژیک سازمان، آن را ایجاد کردند. در نقشه استراتژی سازمان مسیرهای مختلفی برای رسیدن به اهداف سازمانی وجود دارد که محققان مدل هایی برای طراحی و تحلیل این مسیرها توسعه داده اند. شبکه های بیزین، شبکه های احتمال شرطی هستند که کاربرد زیادی در علوم مختلف داشته اند. در این پژوهش، تأثیر تغییر در هر یک از اهداف سازمانی ترسیم شده در نقشه استراتژی مبتنی بر کارت امتیازی متوازن به وسیله شبکه های بیزین تحلیل می شود و مدلی ارائه می شود که به وسیله آن می توان ریسک تحقق اهداف غایی سازمان را مبتنی بر ریسک تحقق اهداف پایین تر (در وجوه پایین تر کارت امتیازی متوازن) محاسبه کرد و راه حل مناسب را برای کاهش ریسک تحقق اهداف سازمانی ارائه داد. در این پژوهش، یک شرکت سرمایه گذاری مورد مطالعه قرار گرفته و مدل مذکور برای این شرکت طراحی و ریسک تحقق اهداف محاسبه و تحلیل شده است.
برای دسترسی به متن کامل این مقاله و 23 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید
اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید
منابع مشابه
مدلسازی و نظرسنجی راهبردها با استفاده از تحلیل شبکه ای فازی مبتنی بر کارت امتیازی متوازن
چکیده استفاده از کارت امتیازی متوازن به تنهایی برای بررسی راهبردهای سازمانی دارای معایبی می باشد که در این مقاله سعی شده است با ترکیب روش تحلیل شبکه ای فازی و کارت امتیازی متوازن این معایب رفع گردد. بدین منظور در مرحله اول چشم انداز، استراتژیها، و شاخصهای مرتبط با هر کدام از مناظر کارت امتیازی متوازن مشخص شده و در مرحله دوم با استفاده از نظر خبرگان و به کارگیری روش تحلیل شبکه ای فازی وزنهای راه.
توسعه مدل کارت امتیازی متوازن مدیریت دانش: مطالعه موردی یک گروه صنعتی تحقیقاتی دولتی در ایران
تدوین نقشه استراتژی با رویکرد کارت امتیازی متوازن (مطالعه موردی در بیمارستان منتصریه)
Background: A tool by which all individuals in an organization can understand the strategies of the organization in an overview is a strategy map. The purpose of this research is to formulate a strategy map in Montaserieh Hospital with a balanced scorecard approach. Methods: This is a qualitative and applied study that was conducted in Montaserieh Hospital of Mashhad in 2016. Initially, in gro.
ترسیم نقشه استراتژی در کارت امتیازی متوازن با استفاده از روش دیمتل
مهمترین موضوع در اجرای استراتژیها به روش کارت امتیازی متوازن، ترسیم نقشه استراتژی برای مشخص نمودن ارتباط علت و معلولی میان اهداف استراتژیک می باشد. در فضای تجربی سازمانها، ترسیم نقشه استراتژیک بصورت شهودی در روش ارزیابی متوازن انجام میشود و با این روش ارتباط بین اهداف استراتژیک در لایه های مختلف کاملا واضح و روشن نیست و مشخص نیست که کدام اهداف استراتژیک با هم ارتباط دارند و کدامیک از شاخصهای ک.
تأثیر استراتژی نوآوری بر عملکرد براساس کارت امتیازی متوازن (مورد مطالعه شرکت توزیع برق اصفهان)
زمینه: پیچیدگی محیط رقابت و افزایش انتظارات مشتریان، ضرورت ارزیابی عملکرد سازمانها به منظور حصول اطمینان از اجرای استراتژیهای خود را بیشتر آشکار میکند و یکی از ابزارهای مهم مدیریت برای ارزیابی عملکرد و همچنین اجرای استراتژی در شرکت ها، کارت امتیازی متوازن است که به مدیران کمک میکند تا فعالیتهای کلیدی خود را پایش وکنترل نمایند. دراین تحقیق، تاثیر استراتژی نوآوری بر عملکرد با لحاظ کردن مدل ک.
طراحی الگوی ارزیابی عملکرد سازمان های تابعه مدیریت شهری با استفاده از توسعه کارت امتیازی متوازن
در این پژوهش، کارت امتیازی متوازن، جهت ارزیابی سازمان های وابسته به شهرداری، توسعه داده شد. با وجود الگوهای متعدد طراحی شده جهت ارزیابی عملکرد واحدهای زیر مجموعه شهرداری مشهد، الگویی که وجوه افتراق ذاتی سازمان ها را توأمان با وجوه عملکردی آنها را مورد توجه قرار دهد، ارایه نشد. از این رو، هدف از این پژوهش، تدوین الگویی است که مضاف بر ارائه ی شاخص های عملکردی، عوامل خارج از اراده سازمان های تابع.
بررسی فرصت های تحول دیجیتال برای استارتاپ ها
مرکز نوآوری ایرانسل، اولین پنل تخصصی «ایرانسل تِکتاک (Irancell Tech Talk)» را با موضوع «تحول دیجیتال و فرصتهای آن برای استارتاپها» برگزار کرد.
به گزارش گلونی به نقل از روابط عمومی ایرانسل، این پنل تخصصی، با عنوان «تحول دیجیتال و فرصتهای آن برای استارتاپها» با حضور کارشناسان و متخصصان این حوزه، از جمله معاون استراتژی گروه اسنپ، دیروز شنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۰، از ساعت ۱۶ تا ۱۸، در مرکز نوآوری ایرانسل برگزار و به صورت زنده از تلویزیون اینترنتی «لنز» ایرانسل، پخش شد.
تحول دیجیتال برای استارتاپ ها
در این پنل، معاون استراتژی اسنپ از سرمایهگذاری «اسنپ ونچرز» بر روی استارتاپهای مرحله بذری و پیشبذری تا میزان یک میلیارد تومان و نیز علاقهمندی مجموعه اسنپ ونچرز به سرمایهگذاری مشترک بر استارتاپهای مرحله اولیه، با همکاری ایرانسل خبر داد.
در این راستا، فراخوانهای جذب تیمهای استارتاپی حوزههای فناورانه مرتبط با محورهای تحول دیجیتال، از جمله هوش مصنوعی، کلان داده، امنیت سایبری، اینترنت اشیا و خودروهای متصل، در سال آینده منتشر خواهد شد.
در این پنل همچنین، مدلهای مختلفِ تحول دیجیتال و زیستبوم دیجیتال شرکتهای فناوریمحور خارجی، مورد بحث و بررسی قرار گرفت و نیز، ضمن تشریح زیستبوم دیجیتال ایرانسل در لایههای مختلف، فرصتهای توسعه بازار برای استارتاپها برای همکاری با مرکز نوآوری ایرانسل، اعلام شد.
مرکز نوآوری ایرانسل از بازیگران بزرگ زیستبوم استارتاپی و استارتاپهای خوشنام حوزه فناوری، برای مشارکت در پنلهای آتی «ایرانسل تِکتاک» دعوت میکند. علاقهمندان میتوانند، موضوعهای پیشنهادی خود را به نشانی [email protected] با عنوان «ایرانسل تکتاک» ارسال کنند.
رویداد تک تاک | ایرانسل
مرکز نوآوری ایرانسل، در قالب مجموع ه «ایرانسل لبز (Irancell Labs)» تأسیس شده است. هدف اولین و بزرگترین اپراتور دیجیتال ایران در راهاندازی مرکز نوآوری ایرانسل، شناسایی استارتاپها و شرکتهای فعال حوز ه فناوری، برای همکاریهای مشترک، از جمله شتابدهی، سرمایهگذاری و توسع ه بازار است.
«ایرانسل تِکتاک» سلسله پنلهای تخصصی در حوزه تکنولوژی و با حضور متخصصان و صاحبان صنایع بزرگ است که با هدف به اشتراکگذاری فرصتهای توسعه بازار برای استارتاپها، برگزار میشود.
مجموعه ایرانسل لبز، از سال ۱۳۹۸، با هدف تعمیق ارتباط ایرانسل، اولین و بزرگترین اپراتور دیجیتال ایران، با جامعه دانشگاهی و کمک به مراکز علمی، استارتاپها و شرکتهای فناور و با مأموریت انجام فعالیتهای تحقیق و توسعه، نوآوری و تجاریسازی در زمینه شبکه ارتباطات و فناوری اطلاعات و کسبوکارهای پیرامونی با کمک مراکز علمی و پژوهشی داخل و خارج از کشور، اعم از دانشگاهها، شرکتهای دانشبنیان، استارتاپها و شرکتهای فناور، با هدف تأمین نیازمندیهای بازار ICT تأسیس شده است.
چشمانداز این مجموعه، پیشگام بودن در توسع ه منابع انسانی و زیرساختهای تحقیقاتی اقتصاد دانشبنیان در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات و دستیابی به جایگاه برترین شرکت ملی در زمین ه خلق محصولات و خدمات این حوزه است و «بخش تحقیق و توسعه»، «مرکز نوآوری ایرانسل» و «آکادمی ایرانسل»، از جمله بخشهای اصلی آن هستند.
ایرانسل، نخستین ارائهدهنده 5G و رکورددار سرعت اینترنت در ایران، با راهاندازی این مجموعه، در پی حرکت در مسیر گسترش خدمات متنوع و توسع ه سبک زندگی دیجیتال و خلق آیندهای همگام با تحولات دنیای دیجیتال است تا با بهرهگیری از فناوریهای برتر در حوزههای مختلف، خلق ارزش کند.
اخبار ایرانسل را از این لینک میتوانید بخوانید
ایرانیها چه دغدغههایی دارند؟
اینجا را ببینید
ضعیف نگه داشتن ایران، استراتژی همیشگی روسیه
حامد شفیعی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می نویسد: روسیه میداند که بازگشت دوباره آمریکا به برجام و لغو تحریمها یعنی صادارت انرژی ایران به جای روسیه به اروپا، کاهش وابستگی ایران به روسیه و حضور سرمایهگذاران اروپایی در ایران. به همین دلیل روسیه نگرانی خود را بلافاصله در زمان اعلام از سرگیری مذاکرات برای احیای برجام به مسئولان ایرانی اعلام کرد و مسئولان ایرانی هم برای رفع نگرانی به روسیه رفتند. رفتار خاموش روسیه باعث شده تصویری وارونه را مشاهده کنیم. روسیه خود را رفیق و حامی مذاکرات نشان میدهد، در حالی که آمریکا بدخواه و زیادخواه است. همه اینها در یک چیز خلاصه میشود و آن تاکتیک رسانهای روسیه در حوزه افکار عمومی یعنی «فیک نیوز» است.
دیپلماسی ایرانی: حشمتالله فلاحتپیشه، عضو اسبق کمیسیون امنیت ملی و سیاستخارجی مجلس در گفتوگو با سایت دیپلماسی ایرانی گفته: «تمام توییت های اولیانوف مبنی بر اینکه به زودی توافق در وین حاصل میشود دروغ بود و در عین حال تمام ادعاها و مواضع پوتین و لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه هم در خصوص توهم بودن حمله روسیه به اوکراین یک تزویر روسی بود. یعنی روسیه در هر دو مسئله به جهان دروغ گفتند. اما نکته اینجاست که این این دو دروغ به هم وابسته بودند. .. روسیه سعی میکرد با دروغ در مذاکرات وین و بحران اوکراین به طور همزمان هر دو پرونده را در جهت منافع ملی خود پیش ببرد. یعنی با این دروغ های اولیانوف عملا روسیه به دنبال مدیریت مذاکرات وین با هدف به بنبست کشاندن گفتوگوها، ایجاد چالش در احیای برجام و عدم لغو تحریمها بود و از آن طرف پوتین هم با دروغهای خود در بحران اوکراین سعی کرد از یک طرف چهرهای دیپلماتیک از خود نشان دهد و در لایههای پنهان با اعزام نیروهای گسترده نظامی در کنار مرزهای اوکراین عملاً منافع خود را با حمله و تجاوز نظامی به این کشور محقق کند. بنابراین اگر امروز، هم به تحولات اوکراین و هم به مذاکرات وین نگاه کنیم میبینیم که هر دو مسئله در راستای منافع روسیه پیش رفتنند.»
گفتههای فلاحتپیشه دو خاطره را یادآوری کرد که یکی از آنها در جلسهای با حضور محمدجواد ظریف و دیگری در دیداری خصوصی با امیر دریادار کوچکی بود.
در زمان وزارت محمدجواد ظریف جلسه off the record با حضور محدودی از کارشناسان (حدود ۱۵ نفر) درباره روند مذاکرات برجام برگزار شد که از قضا بنده و سه نفر از دوستان دیگرم حضور داشتند. در آن جلسه ظریف به صراحت گفت که روسیه بیش از همه کشورها حتی آمریکا در روند مذاکرات کارشکنی می کند. بعد از آن فرانسویها (به دلیل وجود لابی صهیونیستها در فرانسه) بودند که چندان دلخوشی نشان نمیداند. او علت اصلی این قضیه را نگرانی روسیه از آینده ایران در منطقه دانست؛ اینکه روسیه نمیخواهد در کنارش کشوری از نظر اقتصادی رشد یافته باشد و در آن سرمایه گذاری خارجی صورت گیرد. روسیه نمیخواهد ایران کشوری رقیب در حوزه صادرات انرژی به اروپا شود. از طرفی توافق برجام یعنی حضور اروپا و سپس آمریکا در نزدیکی مرزهای روسیه.
خاطره دوم مربوط به دیدار با امیر دریادار کوچکی فرمانده سابق نیروی دریایی ارتش بود که درباره رویکرد روسیه در سوریه مسایلی را مطرح کرد. مسایلی که به گفته خودش بعضا حتی دلخوریهایی در بدنه سپاه به وجود میآرود که چرا فلانی میگوید نباید به روسیه اعتماد کرد. به گفته او هرکجا اسرائیل با پهپاد، نیروهای ایرانی در سوریه را میرساند، به دلیل گراهایی بود که روسیه به اسرائیل میداد. مثال آن هم محاصره گردان ایرانی در خارطوم به دلیل خلف وعده روسیه (اینکه نیروهای ایرانی زمینی و نیروهای روسی از آسمان به نیروهای داعش حمله کنند که چنین نشد) بود که همه آنها به شهادت رسیدند. همچنین زمانی که نیروهای ایران به سمت استراتژی سرمایهگذاری لایهای منقطه جولان در حرکت بودند، از سوی هواپیماهای اسرائیلی مورد حمله قرار گرفتند و تعدادی از فرماندهان هم شهید شدند.
بر اساس اظهارات عضو اسبق کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و همچنین یادآوری دو خاطره یاد شده، متوجه نکاتی شدم که بیان آن خالی از لطف نیست:
1- روسیه هیچگاه اجازه نخواهد داد که در ایران سرمایهگذاری خارجی (غیر از خودش و البته چین) انجام شود. در وهله اول ایران باید برای روسیه باشد و سپس با کمی لطف چین هم میتواند ورود کند. روسیه میداند که توافق برجام یعنی سرمایهگذاری اروپا در ایران و این یعنی رشد و توسعه اقتصادی و در نهایت صادرات انرژی به اروپا؛ از همه مهمتر روسیه سالها برای خود در ایران با عنوان تاسیس نیروگاه هستهای نان و روغنی به هم زده است. حال برجام یعنی پایان انحصار و حتی ورود و سرمایهگذاری آمریکا در فعالیتهای هستهای ولو با رویکرد تحقیقاتی و آزمایشی، که خوشایند روسیه نیست. حال که برجام میان دولت روحانی به عنوان دولت میانهرو و در طرف دیگر دولت دموکرات اوباما به نتیجه رسیده، روسیه باید نقشهای را عملی میکرد تا برجام بههم زده شود. بنابراین دستور کار روسیه این است که در دولت آینده آمریکا باید یک جمهوریخواه بر سرکار بیاید. البته در میان جمهوریخواهان چه کسی بهتر از ترامپ. درعین حال روسیه نباید نقش خود را روشن و عیان بازی میکند. پس بهترین روش، استفاده از یک شریک و همپیمانی است که دلخوشی از ایران هم نداشته باشد: یعنی اسرائیل.
روسیه به خاطر نوع روابط خاص و پیچیده با اسرائیل و همچنین وجود لابیهای صهیونیستی در آمریکا، به خصوص در میان جمهوریخواهان، تمام توان خود را به کار بست تا ترامپ بر مسند ریاست جمهوری بنشیند. حضور ترامپ مزیتهایی برای روسیه داشت که دو مورد آن که درباره ایران است، بیان میشود:
1- ترامپ میتواند میان آمریکا و چین اختلاف ایجاد کند. اختلافی که در دولت اوباما کاهش یافته بود. روسیه میدانست که تز آمریکا در مواجه با او، استفاده از دکترین هنری کیسینجر است. کیسینجر معتقد بود برای انزوای روسیه باید میان دشمنان مشترک اختلاف انداخت و این کار با نزدیک شدن به یکی از دشمنان صورت میگیرد. آمریکا با نزدیک شدن به چین ـ به عنوان یکی از دشنمانش ـ میان چین و روسیه ( دشمنان متحد علیه آمریکا) فاصله ایجاد تا سپس با فشارهای سیاسی و سپس محدودیتهای اقتصادی، روسیه را تضعیف کند. حضور ترامپ نظم دکترین کیسینجر را به هم میزد.
2- دوم آنکه اسرائیل با نفوذ در دولت ترامپ و حضور افراد تندرو میتوانست زمینه خروج از برجام را فراهم کند تا ایران بار دیگر رویای توسعه را فراموش و حضور شرکت های خارجی برای سرمایه گذاری در ایران منتفی شود. در عین حال مقابله با ایران به نحوی صورت گیرد که ایران وابسته روسیه در وهله اول و سپس در وهله دوم چین (به دلیل پیمان نامحدود دوستی میان روسیه و چین) بماند.
همه چیز برای روسیه تا دوران ترامپ به خوبی پیش رفت. اما معادلات داخلی آمریکا به خصوص جامعه دو قطبی شده و رفتارهای خارج از کنترل ترامپ باعث که روسیه نسبت به تداوم نقشهاش، نگران شود. نگرانیای که هم سرانجام بیدلیل نبود؛ چرا که با آمدن بایدن و دولت دموکراتها و سودای بازگشت آنان به برجام، همه نقشههای روسیه برای ایران نقش بر آب میشود.
روسیه میداند که بازگشت دوباره آمریکا به برجام و لغو تحریمها یعنی صادارت انرژی ایران به جای روسیه به اروپا، کاهش وابستگی ایران به روسیه و حضور سرمایهگذاران اروپایی در ایران. به همین دلیل روسیه نگرانی خود را بلافاصله در زمان اعلام از سرگیری مذاکرات برای احیای برجام به مسئولان ایرانی اعلام کرد و مسئولان ایرانی هم برای رفع نگرانی به روسیه رفتند.
رفتار خاموش روسیه باعث شده تصویری وارونه را مشاهده کنیم. روسیه خود را رفیق و حامی مذاکرات نشان میدهد، در حالی که آمریکا بدخواه و زیادخواه است. همه اینها در یک چیز خلاصه میشود و آن تاکتیک رسانهای روسیه در حوزه افکار عمومی یعنی «فیک نیوز» است.
روزنامه نیویورکتایمز در این راستا در یک مستند سهقسمتی اقدام به افشا و بررسی تکنیکهای کا.گ.ب که اکنون در سرویسهای امنیتی روسیه استفاده میشوند پرداخته: فیکنیوز.
گرچه تاریخچه استفاده از فیک نیوز به اکتاوین، نخستین امپراتو روم بر میگردد که در واپسین جنگ در جمهوری روم، کارزاری از اخبار جعلی به راه انداخت تا بر مارکوس آنتونیوس پیروز شود، اما شاید بتوان گفت که اختراع استاندارد و حساب شده واژه فیکنیوز که دهه پیش اختراع شد و نام اصلی آن زمانی активные мероприятия بود از دل KGB به وجود آمد. پروسهای که مثل یک ویروس عمل میکرد؛ ویروس سیاسی که پس از نفوذ، بهآرامی دشمن خود را از درون نابود میکرد.
یوری بزمینوف یکی از زبدهترین نیروهای جاسوسی روسیه که بعدها به آمریکا گریخت، میگوید: فقط 15 درصد از زمان و انرژی افسران و کارمندان کا.گ.ب صرف عملیات تخریبی و فیزیکی میشد؛ باقی 85 درصد از زمان و انرژی صرف یک پروسه بسیار طولانی به نام تغییر ایدئولوژی یا تغییر شرایط فعال یا انگلیسی آن، اکتیو مژر میشد. درواقع اکتیو مژر، یک واژه محترمانه برای یاوهگویی بود؛ استراتژیکترین، ماهرانهترین و مخربترین ادعای دروغی که شما بتوانید تصور کنید. هدفش این بود که در جامعه آمریکا، دید شما نسبت به واقعیت را آنگونه تغییر دهد که سوای وجود مقدار قابلتوجه اطلاعات صحیح، شما نتوانید از خود، خانواده،اجتماع وکشورتان دفاع کنید.
در چارت سازمانی کا.گ.ب، دپارتمانی به نام دپارتمان A وجود داشت که وظیفه آن، انتشار اطلاعات غلط از سه روش عمده زیر بود:
- جعل اطلاعات
- تأثیرگذاری بر یا ایجاد افراد مؤثر بر افکار عمومی (اینفلوئنسر)
- چاپ و نشر مقالات دروغ در نشریات معتبر
این دپارتمان بودجهای چندین میلیون دلاری داشت. به گفته استنس لاولفچنکو یکی دیگر از ماموران زبده ک.گ.ب، حدود ۱۵ هزار نفر در داخل و خارج از شوروی از زیرمجموعههای مستقیم این دپارتمان بودند. تعداد نفراتی بسیار بیشتر از تمام مجموعه وزارت خارجه آمریکا پس از حمله 11 سپتامبر 2001.
لاتیس لاویتمن نیز که نام خود را به لری مارتین تغییر داد میگوید: اولین عملیاتش احداث یک فاحشهخانه در آلمان شرقی بود تا بتواند سیاستمداران را به دام انداخته و از آنها فیلم و عکس تهیه کند. او حتی در یک عملیات، اسناد واقعی متعلق به آلمان نازی را در یک دریاچه غرق کرد و آنها را پس از مدتی "اتفاقی" دوباره پیدا کرده و بهوسیله آن علیه آلمان غربی بحران سیاسی ایجاد کرد. تخصص اصلی او در تولید اطلاعات غلط بود: Disinformation؛ ممکن است آن را با پروپاگانده اشتباه بگیرید. اما پروپاگاندا تلاش میکند تا به شما بقبولاند چیزی که وجود دارد، درست یا غلط است.درحالی که درDisinformation یک نگاه سامانمند وجود دارد، که در یک پروسه معمولاً طولانی شما را بهغلط فریب داده و به باور به چیزی مطمئن میکند. امروزه همه این موضوع را بانام فیکنیوز میشناسند.
تولید اطلاعات غلط بهقدری اهمیت داشت که هر عضو ک.گ.ب موظف بود 25 درصد از زمان خود را در هرروز به تولید ایدهها برای انتشار اطلاعات غلط اختصاص دهد. در پایان هرسال، مأموران کا.گ.ب بر اساس تعداد پیشنهادهای خود برای ایجاد اطلاعات غلط (disinformation) ارزیابی میشدند. ازجمله ادعاهایی که ک.گ.ب تخم آنها را کاشت و هنوز هم میوه میدهد، ادعای قتل پرزیدنت کندی و ادعای اقدام به ترور پاپ از سوی CIAاست.
در مصاحبهای با یوری کلوچین، یکی دیگر از جاسوسان ک.گ.ب، او بیان میکرد: هدف و استراتژی ما همیشه این بود که برای اولین بار در یک کشور جهان سوم مقالهای را منتشر کنیم، مانند هند یا تایلند؛ زیرا در این کشورها، خبرنگاران بهراحتی فریب داده میشدند یا رشوه قبول میکردند.
پس استراتژی سرمایهگذاری لایهای از 1991 که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید؛ همه گمان کردند، مسئله حل شده است؛ اما این گروه از افسران ک.گ.ب، هنوز وجود داشتند و حکومت جدید روسیه آنها را حمایت کرد. یکی از این افسران جوان که در 1975 به استخدام ک.گ.ب درآمد، ولادیمیر پوتین بود.
پس از سقوط شوروی، همه فکر میکردند، عملیات دروغ آنها نیز متوقفشده است. معنی دیگرش این بود که دیگر کار ولادیمیر پوتین در ک.گ.ب به اتمام رسیده بود. اما پس از یک دهه، او بازگشت، ابتدا بهعنوان ریاست سازمان ک.گ.ب که به FSB تغییر نام داده بود، و پسازآن بهعنوان رئیسجمهور روسیه. پوتین فرزند ک.گ.ب و با آن بزرگشده و ذره ذره وجودش با تاریخچه سیاه آن سازمان گرهخورده بود. بهمحض رسیدن به ریاست جمهوری، او دست بهکار شد. در چند سال اول ریاست جمهوری خود، تکنیکهای قدیمی را روی کشورش پیادهسازی کرد. پسازآن محدوده نفوذ خود را گسترش داد. در سال 2005 شبکه جهانی راشاتودی را به شعار "بیشتر بپرسید" پایهگذاری کرد؛ او اکنون با این شبکه در خانه میلیونها آمریکایی حضور داشت.
اختلاف بین اوکراین و گرجستان در سال 2008، به پوتین اجازه داد که تئوریهای خود را در یک فضای بزرگتر و بحران واقعی به آزمایش بگذارد و در 2013، به تأمین مالی و تأسیس نهادی به استراتژی سرمایهگذاری لایهای نام "آژانس تحقیقات اینترنتی" اقدام کرد.
اینها همه تکههای پازلی بود که این شخصیت در حال چیدن کنار هم بود. اقتصاد و نفوذ روسیه در مقابل دولتهای غربی متحد، کوچک و ضعیف بود؛ پوتین بهخوبی میدانست که اگر کشورهای غربی را علیه یکدیگر بشوراند و آنها را در مقابل یکدیگر قرار دهد، ناگهان قدرت روسیه چندین برابر خواهد شد و او میتواند یکی پس از دیگری این کشورها را تسخیر کند (مثلاً اوکراین را باقدرت نظامی، و آلمان را با کمک نیازش به گاز طبیعی). او میکوشد که نظم جهانی را با توجه به نیازهای خود تغییر دهد، و پخش اطلاعات غلط (Disinformation) نیز یکی از محبوبترین استراتژی سرمایهگذاری لایهای ابزاری است که پوتین به آن علاقه دارد.
ممکن است، گفته شود که آیا آمریکا از این کارها انجام نمیدهد؟ پاسخ بله است. آمریکا بارها سعی کرده تا بر انتخابات دیگر کشورها تأثیر بگذارد، اما تفاوت آنها این است که در آمریکا حتی سازمانهای اطلاعاتی موظف به پاسخگویی به کنگره هستند؛ برخلاف روسیه و دیگر کشورهای مانند آن که نه پاسخگو هستند و نه کسی شهامت پرسیدن سوأل از آنها را دارد.
سناتور دمکرات ایالت مین (Maine)، جورج میشل در جریان رسیدگی به رسوایی ایران-کنترا، به افسر ارشد CIA میگوید "هیچگاه نباید اجازه دهید هدف، وسیله شمارا توجیه کند".
حال حضور روسیه در اوکراین و تعویق هفتهای اعلام نتایج مذاکرات و تردیدها برای توافق برای پوتین یعنی خرید فرصت و به چالش کشیدن طرفهای غربی چه در میان خودشان (آلمان و ایتالیا به صراحت اعلام کردند که تحریم های سوئیفت علیه روسیه اعمال نمی کنند)، چه در مواجهه با روسیه و چه در مواجه با برجام. پوتین میخواهد همه چیز را به بن بست بکشاند تا برنامه خود را عملی کند.
از این رو انتظار میرود مسئولان ایران از این فرصت به نفع خود استفاده کنند. اکنون بهترین زمان برای رسیدن به توافق است. توافقی که میتواند بازی روسیه را برهم زند. توافقی که حتی میتواند آینده سیاسی و اقتصادی ایران را تضمین کند.
دیدگاه شما