نکاتی در مورد نسبت سود به زیان


محاسبه سود و زیان در حسابداری

محاسبه سود و زیان در حسابداری

شرکت‌ها و موسسات تجاری هر ساله با موضوعی به نام محاسبه سود و زیان در حسابداری مواجه هستند و برای انجام این کار لازم است قوانین ویژه‌ای را به کار گیرند.

صورت سود و زیان هر شرکت که عموما در دوره مالی یکساله تهیه می‌شود، نشان‌دهنده نحوه عملکرد آنجاست. هر میزان سودی که توانسته کسب کند و یا هر میزان ضرری که متحمل شده است را در آن ثبت می‌کند و در نهایت، این صورت نشانگر سودده بودن یا زیان‌ده بودن آن موسسه می‌باشد.

در این مطلب می‌خواهیم شما را با نحوه محاسبه سود و زیان آشنا کنیم و اصول و قوانین این کار را معرفی نماییم. برای آشنایی با این موضوع شما را به مطالعه این مقاله تنخواه گردان دعوت می‌کنیم.

محاسبه سود و زیان در حسابداری

صورت سود و زیان شامل چه اطلاعاتی است؟

این صورت همانطور که اشاره کردیم به خوبی کیفیت عملکرد موسسات را نشان می‌دهد. اگر کسی قصد سرمایه‌گذاری در موسسه‌ای را داشته باشد، بهتر است که حتما صورت‌حساب سود و زیان آن موسسه را بررسی کند تا متوجه شود موسسه‌ای سودده است یا زیان‌ده!

اما چه اطلاعاتی در صورت سود و زیان وارد می‌شوند؟ مواردی که باید در آن درج نماییم این‌ها هستند:

  1. فروش خالص
  2. بهای تمام شده کالای فروش رفته
  3. سود یا زیان ناخالص
  4. هزینه‌های عملیاتی
  5. سود یا زیان خالص

وقتی این موارد را به همان ترتیب ذکر شده محاسبه کنیم، در نهایت به سود یا زیان خالص شرکت دست می‌یابیم. به صورت خلاصه ابتدا خالص فروش کالا یا خدمات را محاسبه می‌کنیم، سپس بهای تمام شده کالای فروش رفته را از آن کسر می‌نماییم تا مشخص شود سود یا زیان ناخالص چقدر است. حال برای اینکه سود یا زیان کسب شده را خالص کنیم باید هزینه‌های عملیاتی را از آن کم کنیم.

محاسبه سود و زیان در حسابداری

در ادامه هر 5 مورد را به صورت تفصیلی شرح می‌دهیم تا با درک کامل آن‌ها بتوانید محاسبه سود و زیان در حسابداری را انجام دهید.

فروش خالص چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

یک شرکت یا کارخانه در طول سال، کالاها یا خدمات مختلفی را به فروش می‌رساند. اما مساله مهمی که در این بین وجود دارد، این است که همه آن‌ها را نمی‌توان در حساب مذکور وارد کرد. به دو دلیل:

الف. ممکن است برای برخی از کالاها یا خدمات تخفیفات نقدی لحاظ کرده باشند.

ب. بعضی از کالاها پس از به فروش رفتن، توسط خریدار برگشت داده می‌شود.

بنابراین هر دو این موارد را باید در پایان سال از کل فروش کم کرد تا به فروش خالص رسید.

محاسبه سود و زیان در حسابداری

بهای تمام شده کالای فروش رفته چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

کالا یا خدماتی را که شما به مشتری خود می‌فروشید، برای خودتان هزینه‌های مختلفی داشته است و برای اینکه قیمت تمام شده آن‌ها را محاسبه کنید، باید آن هزینه‌های مختلف را شناسایی نمایید.

برای مثال یک کارخانه مصالح ساختمانی اگر می‌خواهد در پایان سال بهای تمام شده کالای فروش رفته‌اش را محاسبه کند باید هزینه‌هایی مثل حمل و نقل را نیز در نظر بگیرد و البته تخفیفاتی را که هنگام خرید کسب کرده را هم لحاظ نماید.

محاسبه سود و زیان در حسابداری

پس برای محاسبه آن اینگونه عمل می‌کنیم: موجودی کالای ابتدای دوره را به همراه خرید خالص طی دوره و هزینه‌های حمل را کالا را جمع می‌نماییم. مورد اول که همان مقدار کالایی است که از سال گذشته در انبار مانده و آماده فروش است. مورد دوم هم که به خرید خالص طی دوره اشاره دارد، شامل تمام خریدهایی است که در سال جاری داشته‌ایم و همچنین، کسر کردن آن از مواردی مانند: برگشت از خرید و تخفیفات، تخفیفات نقدی خرید و … .

وقتی موجودی کالای ابتدای دوره، خرید خالص طی دوره و هزینه‌های حمل کالا را جمع نمودیم، در واقع توانسته‌ایم قیمت تمام شده کالای آماده برای فروش را به دست آوریم. حالا نوبت مرحله آخر می‌رسد که باید موجودی کالای پایان دوره را از جمع آن سه تا (قیمت تمام شده کالای آماده برای فروش) کسر کنیم. عدد به دست آمده نمایانگر بهای تمام شده کالای فروش رفته موسسه است.

سود یا زیان ناخالص چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

حالا که با فروش خالص و بهای تمام شده کالای فروش رفته آشنا شدید و ماهیت آن‌ها را درک نمودید، می‌توانید سود یا زیاد ناخالص را حساب کنید.

انجام این کار هم ساده است، فروش خالص را منهای بهای تمام شده کالای فروش رفته می‌نمایید و جواب بدست آمده همان سود یا زیان ناخالص است. این عدد به شما می‌گوید که در سال جاری چقدر سود یا زیان کسب کرده‌اید ولی برای اینکه تحلیل درستی نسبت به فعالیت موسسه داشته باشید و بتوانید از سوددهی یا زیان‌دهی آنجا مطمئن شوید، باید آن را خالص سازید.

هزینه‌های عملیاتی چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

هزینه‌های عملیاتی هر شرکت، موسسه و کارخانه‌ای طیف وسیعی از هزینه‌هایی را در برمی‌گیرد که هر کدام از آن‌ها نیاز به شناسایی دارند. این ویژگی هم محاسبه این مورد را اندکی سخت و پیچیده نموده است.

وقتی یک شرکت برای کسب و کار مشخصی تاسیس می‌شود، در طول سال هزینه‌های مستمر و جاری خود را دارد تا بتواند کالا یا خدمات مورد نظر را تهیه کرده و به فروش برساند. از جمله آن‌ها:

  • هزینه‌های عمومی
  • هزینه‌های فروش
  • هزینه‌های اداری
  • هزینه‌های تحقیق و توسعه

این هزینه‌ها در واقع به خاطر فعالیت‌های عادی شرکت به وجود می‌آیند و یک ابزار خوب برای تحلیل میزان بهره‌وری آنجاست. بدین گونه که هزینه‌های عملیاتی ثابتی در هر سال تعریف شده‌اند و شرکت هر قدر بتواند در برابر آن‌ها سود بیشتری کسب کند، بهره‌وری بیشتری داشته است.

قبل از اینکه به سراغ ادامه موضوع مقاله برویم، یک نکته کاربردی را هم برای‌تان شرح می‌دهیم و آن تفاوت هزینه‌های عملیاتی و هزینه‌های سرمایه‌ای است. هزینه‌های سرمایه‌ای شامل این موارد می‌شود: دستمزد، هزینه‌های صدور پروانه، تعمیرات جزئی، هزینه‌های اداری، هزینه‌های توزیع، لیزینگ، مواد اولیه، بیمه و مالیات اموال ….

یکی از نکاتی که حسابداران برای محاسبه دقیق هزینه‌های عملیاتی به آن توجه می‌نمایند، تفاوت‌های ظریفی است که بین این دو وجود دارند. برای مثال، وقت صحبت از تجهیزات می‌شود باید ببینیم که شرکت یا کارخانه آن تجهیزات را اجاره نموده و یا اینکه خریداری کرده است. اگر تجهیزات خریداری شده باشند جزء هزینه سرمایه‌ای محسوب می‌شوند و اگر اجاره شده باشند، جزء هزینه‌های عملیاتی به حساب می‌آیند.

و در پاسخ به این سوال که چرا به جای هزینه سرمایه‌ای از هزینه‌های عملیاتی استفاده می‌شود، می‌توان گفت که هزینه‌های عملیاتی به فعالیت‌های عادی و مستمر شرکت نزدیکی بیشتری دارند و راحت‌تر می‌توان آن‌ها را کاهش داد.

پس از اینکه کل هزینه‌های عملیاتی را محاسبه کردیم، یعنی توانسته‌ایم ناخالصی سود یا زیان شرکت را شناسایی نماییم پس به سراغ آخرین مرحله خواهیم رفت.

محاسبه سود و زیان در حسابداری

سود یا زیان خالص چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

تا اینجا سود و زیان ناخالص را محاسبه نموده‌ایم و در کنارش کل هزینه‌های عملیاتی را شناسایی کرده‌ایم. پس در این مرحله این هزینه‌ها را از سود یا زیان ناخالص کسر می‌نماییم و سود یا زیان خالص را به دست می‌آوریم.

اصول و نکات مهم برای محاسبه سود و زیان در حسابداری

تا اینجا نحوه تهیه صورت‌حساب سود و زیان را معرفی کردیم ولی در ادامه لازم است به دو اصل مهمی که حسابداران باید به آن ملزم باشند را هم ارائه می‌نماییم. این دو اصل عبارتند از:

الف. اصل تحقق: طبق اصل تحقق باید زمانی درآمد را شناسایی کرد که تحقق یافته باشد. در واقع زمان تحقق یافتن آن لزوما زمانی نیست که ما وجه نقد را دریافت می‌نماییم.

ب. اصل تطابق: طبق اصل تطابق باید زمان ثبت درآمد، هزینه آن را هم ثبت کرد. در اصل ما وقتی درآمدی را به دست می‌آوریم، برای آن هزینه‌هایی را هم انجام داده‌ایم. پس لازم است که این هزینه‌ها را با درآمد تطابق دهیم.

در پایان، برای یادگیری درست محاسبه سود و زیان در حسابداری یک مثال کامل آورده‌ایم. تصور کنید یک شرکت 8 میلیون تومان فروش خالص داشته است. در حالیکه بهای تمام شده کالای فروش رفته آن 400 هزار تومان است و به همین خاطر سود ناخالص (یا ناویژه) آن 7 میلیون و 600 هزار تومان می‌باشد.

محاسبه سود و زیان در حسابداری

برای خالص‌سازی سود آن شرکت، هزینه‌های عملیاتی را از آن کسر می‌نماییم. در این مثال، هزینه‌های عملیاتی و هزینه‌های استهلاک اثاثه، ساختمان و اتوموبیل 400 هزار تومان است و پس از کسر این موارد از عدد قبلی، به عدد 7 میلیون و 200 هزار تومان می‌رسیم. به این عدد سود خالص گفته می‌شود که البته با عنوان سود قبل از بهره و مالیات یا سود عملیاتی هم شناخته می‌شود.

اگر هزینه‌های غیرعملیاتی از جمله هزینه بهره و مالیات را هم از آن کسر نماییم، به سود خالص نهایی رسیده‌ایم.

صورت حساب سود و زیان و نکاتی که در مورد آن باید بدانیم

صورت سود و زیان شرکت های بورسی

صورت مالی عبارت است از ارائه اطلاعات دقیق و طبقه‌ بندی‌ شده درباره وضعیت مالی واحد تجاری. به صورتی که برای استفاده کنندگان آن در گرفتن تصمیمات اقتصادی سودمند باشد. یکی از اجزای صورت های مالی اساسی، صورت حساب سود و زیان است.

برای اطلاعات بیشتر درباره صورت های مالی اساسی مقاله ” صورت های مالی و کاربرد آن در تحلیل بنیادی ” را مطالعه کنید.

صورت حساب سود و زیان میزان درآمدها ، هزینه ها، و همچنین سود یا زیان انتهای دوره را که حاصل فعالیت های عملیاتی و غیر عملیاتی هستند، را مشخص می‌کند.

تهیه صورت سود و زیان به چند دلیل عمده صورت می‌گیرد. یکی از مهم ترین آن‌ها، اطلاع از عملکرد شرکت یعنی تفاوت درآمد و هزینه است. علاوه براین، صورت سود و زیان برای تجزیه و تحلیل تغییرات میزان درآمد شرکت در طول یک دوره مالی نیز به کار می‌رود.

در این مقاله قصد داریم نگاهی به ساختار صورت سود و زیان بیندازیم و اجزای تشکیل دهنده آن را مورد بررسی قرار دهیم.

صورت سود و زیان شرکت های بورسی

بخش های صورت حساب سود و زیان

صورت سود و زیان به طور کلی در سه بخش تقسیم بندی شده است:

  • بخش اول: نمایش میزان درآمد حاصل از فروش محصولات یا خدمات
  • بخش دوم: نمایش انواع هزینه ‌های تحقق یافته برای کسب درآمدها
  • بخش سوم: تعیین تفاوت بین درآمدهای تحقق یافته و هزینه ‌های صورت پذیرفته

کاملا مشخص است درصورتی که درآمد بیشتر از هزینه‌ ها باشد به معنای کسب سود و چنانچه هزینه ‌ها بیشتر از درآمد شرکت باشد، به معنی زیان در طول دوره مالی است.

اجزا و ساختار تشکیل دهنده صورت سود و زیان

صورت سود و زیان شامل عناصر اصلی زیر است:

۱- درآمد

درآمد حاصل از فعالیت اصلی شرکت در صورت سود و زیان نوشته می‌شود.

سوال اصلی اینجاست که درآمد اصلی و فرعی چیست؟ برای درک بهتر، موضوع را با مثالی ادامه می‌دهیم؛ صاحب یک پمپ بنزین را فرض کنید، درآمد اصلی حاصل از فروش بنزین به دست می‌آید، همچنین در کنار جایگاه بنزین یک سوپر مارکت نیز وجود دارد که درآمد حاصل از آن به عنوان درآمد فرعی ثبت می‌شود.

۲- بهای تمام شده کالای فروش رفته یا هزینه های فروش

در واقع این بخش دارای ماهیت هزینه است و قیمت تمام شده کلیه اقلامی است که از موجودی کالای شرکت در طول یک دوره فروخته می‌شوند. لازم به ذکر است که در این بخش به صورت مجزا هزینه های مواد، سربار و دستمزد کارکنان مستقیم تولید و کارکنان پشتیبانی تولید درج می‌شود.

۳- سایر درآمد ها

سایر درآمدها شامل درآمدی می‌شود که از فعالیت اصلی موسسه به دست نمی‌آید. به عبارت دیگر فعالیت فرعی موسسه است. (فعالیت اصلی و فرعی در بخش های بالا شرح داده شده است) به طور مثال درآمد سوپر مارکت کنار جایگاه پمپ بنزین .

نکته: درآمد حاصل از سود سپره موسسه در بانک و یا درآمد حاصل از فروش ارزهای خارجی جزو درآمد فرعی است.

۴- هزینه های توزیع و فروش:

هزینه های توزیع و فروش شامل هزینه های محتمل شده برای ارائه کالا از محل موسسه به مشتریان است. مانند: هزینه بازاریابی و نقل و انتقال محصول

۵- هزینه های اداری :

هزینه های اداری به طور کلی از هزینه هایی است که به طور مستقیم در تولید و عرضه کالا و خدمات ارائه شده توسط موسسه نیست .مانند هزینه های مربوط به مدیریت و پشتیبانی.

نمونه‌هایی از هزینه های اداری عبارتند از:

  • هزینه حقوق و دستمزد مدیریت اجرایی
  • هزینه های حقوقی و حرفه ای
  • استهلاک ساختمان اداری
  • اجاره بهای دفاتر مورد استفاده برای مدیریت
  • هزینه بخش های مالی ، بخش منابع انسانی و بخش مدیریت

۶- هزینه های مالی:

هزینه های مالی معمولا از بهره وام های دریافتی و بهره اوراق قرضه تشکیل می شوند.

صورت سود و زیان شرکت های بورسی

۷- سود ناخالص

تفاوت بین درآمد و قیمت تمام شده کالای فروخته شده قبل از محاسبه هزینه‌ های عملیاتی، سود ناخالص نامیده می‌شود.

این سود میزان پوشش سایر هزینه ها را نشان می‌دهد و یک عامل تحلیلی مناسب برای مقایسه با سنوات قبل و شرکت های مشابه است. یادآوری می‌شود که هرچه موجودی انتهای دوره کمتر گزارش شود، سود ناخالص کمتر خواهد شد.

۸- سود عملیاتی

با کسر هزینه‌های فروش، اداری و عمومی از سود ناخالص می‌توان سود عملیاتی را استخراج کرد. بهترین شاخص کارایی عملیاتی مدیرعامل یک شرکت در گزارش سود و زیان، همین سود عملیاتی است.

۹- سود خالص

این سود، حاصل کسر کلیه هزینه‌ ها نکاتی در مورد نسبت سود به زیان از درآمدها است. لذا بخشی از سود خالص به دست آمده ممکن است به صورت نقد و بخش دیگر آن به صورت حساب ‌های دریافتنی در آینده باشد.

۱۰- سایر هزینه ها:

شامل هزینه هایی است که در دسته هزینه ها آورده نمی‌شود.

کاربرد صورت حساب سود و زیان

عملکرد یک نهاد را در صورت سود و زیان می توان در شرایط زیر ارزیابی نمود. به عبارت دیگر کاربرد صورت سود و زیان در موارد زیر می باشد :

– تغییر در درآمد فروش در دوره در مقایسه با رشد صنعت

– تغییر در حاشیه سود ناخالص ، عامل حاشیه سود خالص و ناخالص در طول دوره

– افزایش یا کاهش در سود خالص ، سود عملیاتی و سود ناخالص در دوره

– مقایسه سود آوری واحد تجاری با دیگر سازمان های فعال در صنایع

صورت سود و زیان شرکت های بورسی

نتیجه گیری

صورت سود و زیان یکی از صورت های مالی مهم است که نتیجۀ فعالیت‌های مالی یک واحد اقتصادی را در طی یک دورۀ مالی نشان می‌دهد. به عبارت دیگر، صورت سود و زیان بیانگر نتایج عملیات مؤسسه طی یک دوره مالی است. در این مقاله تلاش شد تا به‌طور کامل صورت حساب سود و زیان برایتان تشریح شود.

اگر سوالی درباره صورت های مالی یا صورت حساب سود و زیان دارید و یا می خواهید درباره سایر فاکتور های موثر در تحلیل بنیادی اطلاعات بیشتری کسب کنید، در بخش دیدگاه های این مقاله مطرح بفرمایید.

نسبت ریسک به ریوارد(R/R)

نسبت ریسک به ریوارد(R/R)

یکی از شاخص های استراتژی های معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال، نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R می باشد. معامله گران همواره به دنبال کسب بالاترین میزان سود و کمترین مقدار ضرر نکاتی در مورد نسبت سود به زیان هستند، بنابراین با روش نسبت ریسک به ریوارد می توانند میزان این دو پارامتر را بررسی و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرند. در واقع این نسبت نشان دهنده این می باشد که افراد در ازای چه مقدار سود، حاضر به تحمل ضرر هستند.

نسبت ریسک به ریوارد نشان‌دهنده پاداشی است که یک سرمایه‌گذار می‌تواند به ازای هر دلاری که در یک سرمایه‌گذاری ریسک می‌کند، کسب کند. بسیاری از سرمایه گذاران از نسبت ریسک به پاداش برای مقایسه بازده مورد انتظار یک سرمایه گذاری با میزان ریسکی که باید برای کسب این بازده متعهد شوند استفاده می کنند. مثال زیر را در نظر بگیرید: سرمایه‌گذاری با نسبت ریسک به پاداش 1:7 نشان می‌دهد که سرمایه‌گذار مایل به ریسک 1 دلار است، برای دورنمای کسب 7 دلار درآمد. از طرف دیگر، نسبت ریسک به ریوارد 1:3 نشان می‌دهد که سرمایه‌گذار باید انتظار داشته باشد که 1 دلار سرمایه‌گذاری کند، تا بتواند 3 دلار از سرمایه‌گذاری خود به دست آورد.

حد سود چیست؟

حد سود چیست؟

در هر معامله، یک بالاترین حد برای سود را می توان پیش بینی کرد که معمولا سرمایه گذاران به دنبال این حد سود در معاملات خود هستند. در مقابل آن حد ضرر است که نقطه ی خروج معامله گر در زمان سیر نزولی بازار را نشان می دهند. طبق فرمول نسبت ریسک به ریوارد سرمایه گذاران باید حد ضرر مورد نظر خود را تقسیم بر حد سود مورد انتظار خود کنند، عدد به دست آمده از این فرمول همان نسبت R/R می باشد. هر چه این عدد به دست آمده از این نسبت، کوچک تر باشد، بیانگر این است که نکاتی در مورد نسبت سود به زیان سرمایه گذار انتظار سود بالاتری را نسبت به ضرر احتمالی را دارد. در ادامه برای درک بهتر این فرمول یک مثال را بررسی می کنیم:

اگر سرمایه گذاری در نقطه ورود خود به بازار میزان حد سود مورد انتظار خود را 15 درصد در نظر بگیرد و برای حد ضرر 5 درصد را مطلوب بداند، در این صورت میزان ریسک به ریوارد عدد 0.33 یا 1/30می شود که نشان دهنده این است سرمایه گذار در ازای از دست دادن 1 دلار، انتظار 3 دلار سود را دارد.

تحلیل نسبت ریسک به ریوارد

اگر عدد به دست آمده از فرمول R/R نشان دهنده این باشد که در نسبت ریسک به ریوارد، میزان ریسک به ریوارد بالاتر است، معامله گر باید سراغ معامله دیگری برود. معامله گران می توانند برای کاهش نسبت R/R، حد ضرری که انتظار دارند را به قیمت ورود خود که همان میزان قیمتی ست که حاضرند برای دریافت دارایی بپردازد، نزدیک کند.

نسبت ریوارد به ریسک

نسبت ریوارد به ریسک

برای درک بهتر نسبت ریسک به ریوارد، نسبت ریوارد به ریسک را که همان معکوس شده ی ریسک به ریوارد است را به دست می آوریم. در این روش فقط کافیست عدد ریوارد که در مثال بالا 15 بود را به عدد ریسک که 5 بود تقسیم کنیم. عدد به دست آمده 3 می باشد، که نشان دهنده این است اگر فردی 100 دلار در این بازار سرمایه گذاری کند، سود و ضرر احتمالی او به ترتیب 15 و 5 درصد می باشد.

کاربرد R/R

هدف و کاربرد اصلی نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، کاهش ریسک معامله گران و مدیریت سرمایه در بازارهای ارزهای دیجیتال می باشد.

مدیریت سرمایه چیست؟

مدیریت سرمایه یک استراتژی و دانشی ست که علاوه بر حفظ اصل سرمایه، باعث سودآوری و افزایش میزان سرمایه اولیه نیز می شود. مدیریت سرمایه میزان ریسک در معاملات را به حداقل می رساند و سرمایه گذاران را به بالاترین سود می رسانند. زمانی که استراتژی های معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه قرار می گیرند، نتیجه ای جز کاهش ریسک و افزایش سود به همراه نخواهد داشت.

چگونه از نسبت ریسک به پاداش برای تجارت و سرمایه گذاری استفاده کنیم؟

دو نوع نسبت ریسک به ریوارد وجود دارد:

نسبت ریسک به ریوارد سرمایه گذار (ریسک مورد انتظار)

این نسبت، نسبتی است که سرمایه گذار مایل به تحمل آن است. هر سرمایه گذاری یک ریسک ذاتی دارد. این نسبت ریسکی را که سرمایه‌گذار آماده است برای کسب پاداش در سرمایه‌گذاری انجام دهد، توضیح می‌دهد. این نسبت می تواند از یک سرمایه گذار به سرمایه گذار متفاوت باشد.

نسبت ریسک به پاداش سرمایه گذاری (ریسک واقعی)

این ریسک واقعی سرمایه گذاری است. مثال بالا نشان می دهد که چگونه یک نسبت ریسک به پاداش واقعی محاسبه می شود.

بنابراین، اگر ریسک واقعی کمتر از ریسک مورد انتظار باشد، سرمایه گذار سرمایه گذاری را در نظر می گیرد.

با این حال، اگر ریسک واقعی کمتر از ریسک مورد انتظار باشد، سرمایه گذار از سرمایه گذاری صرف نظر می کند.

فرض کنید نسبت ریسک به ریوارد سرمایه گذار 1:2 باشد. او یک پیشنهاد سرمایه گذاری دریافت می کند:

اگر سرمایه‌گذاری دارای نسبت ریسک به ریوارد 1:1 (بیشتر از 1:2) باشد، باید پیشنهاد را رد کند.

با این حال، اگر سرمایه‌گذاری دارای نسبت ریسک به پاداش 1:3 (کمتر از 1:2) باشد، می‌تواند پیشنهاد را بررسی کند.

مزایا و معایب نسبت ریسک به پاداش

مزایا و معایب نسبت ریسک به ریوارد

1. مزیت نسبت ریسک به پاداش

مزیت نسبت ریسک به ریوارد (R/R) این است که به سرمایه گذار یا معامله گر اجازه می دهد ریسک پرتفوی خود را مدیریت کند. یک فرد می تواند خود را از ریسک بیش از حد برای پاداش بسیار کم محافظت کند.

2. محدودیت نسبت ریسک به ریوارد

نسبت ریسک به پاداش را نمی توان به صورت مجزا مورد استفاده قرار داد. برای تصمیم گیری موفقیت آمیز سرمایه گذاری باید از آن درکنار ابزارها و تکنیک های دیگر استفاده شود.

چندین عامل دیگر نیز باید در نظر گرفته شود، مانند:

شرایط فعلی بازار

زمان بندی تجارت

حد ضرر و سطوح حد سود

تجزیه و تحلیل فنی و بسیاری عوامل دیگر

ارکان اصلی مدیریت سرمایه

1- ریسک

میزان ریسک مورد انتظار در معامله باید توسط معامله گران قبل از شروع معاملات انجام شوند و فرد باید بر اساس میزان ریسکی که می تواند متحمل شود، آن را مشخص کند. البته این میزان باید تا پایان معامله ثابت بماند زیرا گاهی برخی از معامله گران میزان تحمل ریسک خود را برای دریافت سود بیشتر، افزایش می دهند در نتیجه ممکن است دچار روند نزولی شوند.

2- بازده

ارکان اصلی مدیریت سرمایه

بازده در واقع همان سودی می باشد که معامله گران از سرمایه گذاری خود به دست می آورند و مبنای ارزیابی آن شاخص های پولی، دوره زمانی و عملکردهای دارایی ها می باشد. با افزایش قیمت سهام و سودهای نقدی که به صورت سالانه ایجاد می شوند، بازدهی حاصل می شود. بازده بهینه می تواند متاثر از چندین عامل نکاتی در مورد نسبت سود به زیان مانند نرخ تورم، ریسک، هزینه های معاملاتی و . باشد اما بخش زیادی از آن مربوط به مهارت و دانش سرمایه گذار برای مدیریت سرمایه و تصمیم گیری به موقع و مناسب در زمان ورود و خروج سرمایه خود می باشد.

3- حجم معاملات

سرمایه گذاران با خرید تعداد واحدهای هر دارایی، مالکیت آن تعداد را به دست می آورند که همان حجم معاملات نام دارد. در نتیجه می توان گفت هر چه میزان حجم معاملاتی یک سرمایه گذار بیشتر باشد، ریسک و بازدهی بالاتری را نیز برای او به همر اه خواهد داشت زیرا سهم بیشتری از دارایی را در اختیار دارد بنابراین سود و زیانی که متحمل می شود نیز به همان میزان بیشتر می شود. توصیه می شود سرمایه گذاران همه ی دارایی و سرمایه خود را وارد یک معامله نکنند، تا کل سرمایه آنها در معرض ریسک بالا قرار نگیرد.

4- نسبت بازده به ریسک

این نسبت باید توسط معامله گران، پیش از ورود به بازار محاسبه شود تا نشان دهد در ازای میزان ریسک در نظر گرفته شده، چقدر بازدهی مورد انتظار و مطلوب است. همین امر سبب می شود تا یک محدودیت برای کنترل هیجانات سرمایه گذاران ایجاد شود و تعادل نسبتا مطلوبی بین میزان ریسک و بازدهی برقرار شود. با توجه به این که هر چه میزان ریسک پذیری کاربران بالاتر باشد، میزان بازدهی که دریافت می کنند نیز بالاتر می رود اما این امر نباید موجب شود ریسک های نجومی را به این خاطر تحمل کنند.

5- نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه از طریق میزان اختلاف میان سطح اولیه سرمایه پیش از ضرر و میزان سرمایه کنونی به دست می آید و نشان دهنده میزان سرمایه از دست رفته سرمایه گذاران در یک معامله ناموفق یا زیان ده بوده است. تفاوت بین افت سرمایه ای که تریدرهای حرفه ای و تریدرهای مبتدی تجربه می کنند این است که حرفه ای ها در زمان افت سرمایه به دلیل مهارتی که در کنترل و مدیریت سرمایه دارند، ضرر کمتری را متحمل می شوند.

نکات کلی در رابطه با مدیریت سرمایه

بررسی نسبت ریسک به ریوارد

- استراتژی‌های معاملاتی در حوزه مدیریت سرمایه باید بر اساس رویکردی که سرمایه گذار در بازار در پیش می‌گیرد و تیپ شخصیتی سرمایه گذار، پایه ریزی شوند.

- هدف اصلی مدیریت سرمایه حفظ سرمایه، کسب سود از آن و افزایش سرمایه اولیه می باشد.

- سرمایه گذاران باید میزان ریسک و بازده سرمایه گذاری را که بر اساس نقاط خروج و حجم معاملات می باشند پیش از شروع، بررسی و ارزیابی کنند.

- بهتر است میزان ریسک در نظر گرفته شده در معاملات بیشتر از ۳ درصد نباشد. همچین اگر نسبت بازده به ریسک کمتر از ۱ درصد باشد، ورود سرمایه گذار به آن معامله توصیه نمی شود.

- اگر معامله گر به چندین معامله نیاز داشته باشد بهتر است حداکثر ریسک بین معاملات تقسیم شود تا فقط یک معامله ریسک زیادی را متحمل نشود.

  • اگر سرمایه گذاری به دنبال سرمایه گذاری با بازدهی بالا می باشد، باید ریسک بالا را نیز در نظر بگیرد بنابراین سرمایه گذارن باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند و اگر چندین بار معاملات آنها ضرر کرد و دچار افت سرمایه شدید شدند، برای مدتی از انجام معاملات خودداری کنند.

نتیجه گیری

برای کسب سودآوری در سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال علاوه بر مهارت و تخصص در تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال، مدیریت سرمایه نیز تاثیر به سزایی دارد. در واقع می توان گفت تاثیر تحلیل های تکنیکال و فاندامنتل بر سودآوری 10% است در حالی که تاثیر مدیریت سرمایه 90% می باشد. بنابراین مدیریت ریسک که بخشی از مدیریت سرمایه به حساب می آید در افزایش میزان سودآوری تاثیر بیشتری نسبت به تحلیل های فاندامنتال و تکنیکال دارد. نسبت ریسک به ریوارد نیز به همان نسبت در این سودآوری نقش به سزایی دارد.

4 ترفند کلیدی برای رسیدن به سود در بازار فارکس

بازار فارکس به عنوان بزرگ‌ترین بازار جهانی، این روزها توجه بسیاری از ایرانیان را به خود جلب کرده است. اما ترس از دست دادن سرمایه و نداشتن دانش و تخصص کافی در این حوزه، همچون مانعی بر سر راه علاقه‌مندان این تجارت سودآور، قرار گرفته است. تازه‌واردان این بازار می‌بایست در اولین گام، تنها بر روی یادگیری و آشنایی با اصول این بازار تمرکز نمایند. ما نیز در این مقاله سعی کرده‌ایم تا چند مورد از نکات اصلی و بنیادی که کلید موفقیت شما در این بازار خواهند بود را توضیح دهیم.

آشنایی با بازار فارکس به زبان ساده

واژه Forex مخفف عبارت Foreign Exchange، به معنای تبادل ارزهای خارجی است. به عبارتی در این بازار، انواع ارزهای موجود نسبت به یک‌دیگر مورد مبادله قرار می‌گیرند. ارزش معاملات روزانه این بازار به طور متوسط رقمی حدود 5 تریلیون دلار می‌باشد. از این رو می‌توان فارکس را بزرگ‌ترین بازار حال حاضر جهان دانست.

معاملات این بازار بر روی جفت ارزها صورت می‌گیرد. منظور از جفت ارز، دو ارزی است که در مقابل هم معامله شده و قیمت آنها با توجه به یک‌دیگر تعیین می‌گردد. به عبارتی با خرید یک ارز، همزمان ارزی دیگر به فروش می‌رسد. ساعت کار بازار فارکس، 24 ساعته بوده و به غیر از تعطیلات دو روزه این بازار (شنبه و یکشنبه)، در تمام طول هفته امکان انجام معامله در آن را خواهید داشت.

اولین گام برای ورود به این بازار، انتخاب بروکر است. بروکرها همان کارگزارانی هستند که به عنوان واسطه، بستری جهت انجام معاملات فراهم می‌سازند. انتخاب بروکر، نیازمند دقت و در نظر گرفتن نکات مختلفی می‌باشد که با توجه به شرایط تحریمی کشور ایران، حساسیت این مسئله بیشتر خواهد شد. پیشنهاد می‌کنیم برای آشنایی بیشتر با این بازار و بروکرهای منتخب کاربران ایرانی، مقالات زیر را مطالعه نمایید:

ریسک های بازار فارکس را بشناسید

این روزها تب ورود به بازار فارکس به شدت بالا گرفته و توجه بسیاری از ایرانیان را به خود جلب کرده است. در واقع، این بازار در شرایط فعلی که ارزش دلار بسیار بالا می‌باشد، به عنوان فرصتی طلایی برای داشتن درآمد دلاری برای کاربران قلمداد می‌شود. البته تازه‌واردان این بازار باید توجه داشته باشند که خطرات و ریسک‌های این بازار نیز بالا بوده و بی‌توجهی به آنها عواقب جبران ناپذیری را بوجود خواهد آورد. بنابراین لازم است تا قبل از ورود به هر تجارتی، از ریسک‌ها و خطرات آن مطلع شوید. بطور کلی، می‌توان ریسک‌های این بازار را به دو دسته تقسیم نمود:

1. ریسک معاملاتی

ریسک‌های معاملاتی، مخاطراتی هستند که به نحوه معاملات شما در بازار بستگی دارد. همانطور که می‌دانید اهرم یا لوریج، رکن اصلی در معاملات این بازار به حساب می‌آید. منظور از لوریج، اعتباری است که بروکر به مشتریان خود داده تا با حجم بیشتری نسبت به موجودی اصلی خود فعالیت کنند. لوریج به حساب مشتری واریز نمی‌شود، بلکه هنگام انجام معامله بطور مستقیم در کابین شخصی معامله‌گر مورد استفاده قرار می‌گیرد.

علیرغم اینکه اهرم‌ها فرصت سودآوری برای معامله‌گران این بازار به شمار می‌روند، در نوسانات غیرمنتظره و خلاف پیش‌بینی فرد، می‌توانند سرمایه فرد را به شدت تحت تاثیر قرار دهند. حال چنانچه میزان سرمایه شما پایین بوده و از اهرم بالایی برای معاملات خود استفاده نمایید، ممکن است ظرف تنها چند دقیقه، تمامی سرمایه شما به باد رود.

علاوه بر این، ریسک ناشی از عملکرد بروکر را نیز می‌توان در این دسته قرار دارد. قطع یا کند شدن سیستم معاملاتی بروکر به ویژه در زمان انتشار اخبار مهم، عدم اجرای دستوراتی که به ضرر بروکر است و. از جمله این موارد است. در کشور ایران با توجه به شرایط خاص تحریمی و پهنای کم باندهای اینترنت، این مسئله دو چندان احساس خواهد شد.

2. ریسک غیر معاملاتی

منظور از ریسک‌های غیر معاملاتی، مواردی است که به نحوه انجام معاملات مرتبط نبوده و تنها به شرایط کارگزار انتخابی بستگی دارد. ورشکستگی یا درگیر شدن کارگزار با مشکلات مختلف، از جمله این موارد به شمار می‌رود. در سال 2005، یکی از بزرگ‌ترین کارگزاران غیر ‌بانکی و رگوله‌شده جهان با میزان دارایی قابل توجهی دچار ورشکستگی شد و کاربران خود را با مشکلات عدیده‌ای مواجه ساخت. احتمال وقوع این امر برای هر یک از کارگزاران موجود و فعال بازار، وجود خواهد داشت.

از این رو لازم است تا در انتخاب کارگزار دقت و وسواس فراوانی به خرج دهید. مشورت با افراد فعال و با تجربه در این حوزه یا بررسی سابقه فعالیت کارگزار انتخابی، می‌تواند در اطمینان یافتن از درستی انتخابتان بسیار کمک‌کننده باشد. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که به طور معمول ریسک غیر معاملاتی کارگزارانی که کمتر از دو سال سابقه فعالیت دارند، بسیار بالاست. برای آشنایی با 5 مورد از معتبرترین بروکرهای فارکس که به کاربران ایرانی نیز خدمات ارائه می‌دهند، مطالعه مقاله «بروکر چیست؟| با بهترین بروکرهای فارکس برای ایرانیان آشنا شوید» را به شما توصیه می‌کنیم.

3 اصل اساسی مقابله با ریسک در بازار فارکس

همانطور که اشاره شد، ریسک‌های فعالیت در بازار فارکس بسیار بالا بوده و این امر تازه‌واردان این بازار را به شدت درگیر خواهد ساخت. از این رو توصیه می‌شود پیش از ورود به فارکس، دانش و مهارت کافی و مرتبط با آن را کسب نمایید. توجه داشته باشید که سرعت عمل در تصمیم‌گیری نیز، از لازمه‌های اصلی فعالیت در فارکس است. با رعایت 3 اصل کلیدی زیر می‌توانید تا حدی زیادی مخاطرات این بازار را کنترل و سود خود را تضمین نمایید.

  1. هیچگاه بخش زیادی از سرمایه خود را درگیر معاملات نکنید: نوسانات بازار فارکس به شدت بالا بوده و احتمال ضرر تا حدی که کل مبلغ آورده خود را از دست دهید، وجود خواهد داشت. از این رو متناسب با توان خود، سرمایه‌گذاری نمایید. همچنین توجه داشته باشید که حجم معاملات خود را نیز مناسب انتخاب کنید. که از یک طرف سود و زیان معاملاتتان چشمگیر بوده و از طرف دیگر بیش از توان شما نباشد.
  2. در هر شرایط از استراتژی نکاتی در مورد نسبت سود به زیان معاملاتی خود پیروی نمایید: داشتن یک استراتژی معاملاتی خوب، به شما کمک می‌کند تا در شرایط نوسانی بازار، تصمیمی درست گرفته و درگیر هیجانات نشوید. بطور کلی، استراتژی هر فرد تحت تاثیر تجربه و دانش او از بازار تنظیم می‌گردد.
  3. همواره پیش از ورود به معاملات، به دقت تحلیل کنید: توصیه می‌شود برای داشتن عملکرد مناسب در بازار فارکس، هر دو جنبه تحلیلی تکنیکال و فاندامنتال را مدنظر قرار دهید. در تحلیل تکنیکال، تمرکز بر روی نمودارها، اندیکاتورها و روند قیمت بوده و در تحلیل فاندامنتال، عوامل اقتصادی و سیاسی مورد توجه است. یک تریدر خوب، هر دو جنبه را در نظر خواهد گرفت.

در بازار فارکس همچون حرفه‌ای‌ها معامله کنید

بسیاری از تازه‌واردان بازار فارکس بر این باورند که رسیدن به سود، در گرو اسرار پنهانی است که تنها معامله‌گران بزرگ، به آن دست یافته‌اند. از این رو وقت زیادی را صرف یافتن راهی برای دسترسی به این استراتژی‌های مخفی معاملاتی می‌کنند. اما باید گفت که هیچ راز پنهانی در کار نبوده و تنها عاملی که در این مسیر به کمک شما خواهد آمد، تلاش و آموزش کافی است. در واقع، آنچه تریدرهای بزرگ را از دیگر فعالان این بازار متمایز می‌کند، پیروی از اصولی است که آنها را بر بازار و نوسانات آن مسلط می‌کند.

در ادامه، سعی کردیم تا 4 مورد از کاربردی‌ترین اصولی که معامله‌گران با تجربه بازار، همواره به آنها پایبند هستند را گردآوری و برایتان توضیح دهیم. این نکات بنظر ساده و ابتدایی، کلید موفقیت شما در فارکس خواهند بود.

1. احساساتتان را در جریان معاملات دخالت ندهید

یکی از عواملی که موفقیت شما در این بازار را تضمین می‌کند، تسلط بر هیجانات در مواجهه با نوسانات بازار است. در واقع لازم است تا ذهن شما به حدی آماده باشد که در موقعیت‌های مختلف معاملاتی، درگیر خشم، ترس، طمع و. نشوید. ترس در معاملات، شما را از کسب سودهای بیشتر محروم کرده و توانایی تصمیم‌گیری را از شما سلب خواهد کرد. طمع نیز با سودای محقق شدن روند مدنظر شما، مانع خروج به موقع شده و در برخی مواقع، شما را تا مرز از دست‌دادن تمامی سرمایه‌تان پیش خواهد برد.

بنابراین، اجازه ندهید تا احساساتتان کنترل شما را به دست بگیرد و تنها بر اساس تحلیل و استراتژی خود، پیش روید. در این صورت، درصد موفقیت شما در بازار به شدت افزایش خواهد یافت. این امر نیز در طول زمان و تنها با تجربه و شناخت دقیق شخصیتتان، محقق خواهد شد.

2. هرگز دست از یادگیری برندارید

اولین گام برای شروع فعالیت در هر حوزه‌ای، آشنایی با مفاهیم اولیه و تسلط بر آنهاست. بازار فارکس نیز به دلیل اینکه دائما در حال تغییر است، معامله‌گران را ملزم به صرف وقت کافی برای دستیابی به اطلاعاتی کامل از آن می‌کند. در واقع برای اینکه بتوانید در این بازار موفق عمل کنید، بهتر است تا ضمن ارزیابی مداوم عملکرد خود، سطح دانشتان را در تمامی حوزه‌هایی که بر روی ارزش ارز تاثیر گذارند، افزایش دهید.

رویدادهای مختلف سیاسی، اقتصادی، شیوع بیماری‌ها، وقوع جنگ و. از جمله عواملی هستند که دانستن آنها به شما در تحلیل بهتری از بازار کمک خواهد کرد. از این رو، مطالعه مداوم و پیگیری اخبار را هرگز از یاد نبرید.

نکته: حساب‌های آزمایشی با شبیه‌سازی بازار واقعی، آمادگی شما را بدون متحمل شدن زیان، افزایش خواهند داد. از این رو می‌توانید پیش از ورود به بازار، تجربه کافی از معاملات را کسب نمایید. البته معامله بیش از حد در این فضا نیز به سبب اینکه همراه با ریسک نیست، چندان توصیه نمی‌شود.

3. استراتژی معاملاتی خاص خود را تنظیم و حتما از آن پیروی کنید

منظور از استراتژی، تعیین چارچوبی است که معاملات شما، بر پایه اصول آن انجام می‌گیرد. در واقع این کار نظم ذهنی بیشتری به شما داده و به نوعی می‌دانید که از بازار چه می‌خواهید. برای رسیدن به یک استراتژی مناسب، لازم است تا تمامی ابعاد سرمایه‌گذاری مدنظرتان را، مورد ملاحظه قرار دهید.

مشخص کردن بازه زمانی معاملاتی (بلندمدت، کوتاه مدت و میان مدت)، روش تحلیلی (تکنیکال یا فاندامنتال یا هر دو)، نمادهای خاصی که قصد معامله کردن آنها را دارید و. از عواملی هستند که با تعیین آنها، به یک استراتژی خوب نزدیک خواهید شد.

بنابراین، پیش از شروع به فعالیت در بازار فارکس، استراتژی خاص خود را تنظیم کنید و به اصول آن پایبند باشید. با این کار، تحت تاثیر هیجانات بازار تصمیم نگرفته و دید بهتری نسبت به عملکرد خود خواهید داشت.

4. مدیریت سرمایه داشته باشید

بسیاری از معامله‌گران موفق بازار فارکس، رمز موفقیت خود را داشتن یک سیستم مدیریت سرمایه کارا می‌دانند. در واقع بدون توجه به این موضوع، معامله کردن در این بازار، چیزی جز قمار نبوده و دستاوردی جز زیان نیز نخواهد داشت.

یک سیستم مدیریت سرمایه موثر، ریسک هر یک از معاملات شما را کاهش داده و در مجموع ریسک حساب کاربری شما را مدیریت خواهد کرد. پایبندی به اصول مدیریت سرمایه، به شما این امکان را می‌دهد که معاملات خود را کنترل‌شده پیش برده و تنها بر روی سودآوری در بلندمدت، متمرکز شوید.

5 مورد از اصلی‌ترین اصولی که در بحث مدیریت سرمایه مطرح می‌شود، عبارتند از:

  1. در انجام معاملات زیاده‌روی نکنید و به دنبال جبران ضرر خود با معاملات جدید نباشید. در مواقعی که به لحاظ روانی آمادگی معامله را ندارید، هرگز دست به این کار نزنید.
  2. تعیین حد ضرر Stop Loss و حد سود Take Profit را هیچگاه فراموش نکنید. با این کار، در مواقعی که پیش‌بینی شما از روند بازار اشتباه باشد، معاملات شما به طور اتوماتیک بسته خواهد‌ شد. از این رو، سرمایه شما تا حد زیادی حفظ می‌گردد.
  3. درک درستی از اهرم داشته و در استفاده از آن، با احتیاط عمل کنید. اهرم یا لوریج این امکان را به شما می‌دهد تا با حجم بالاتری نسبت به آورده واقعی خود معامله کنید. علیرغم فرصت سودآوری که اهرم‌ها فراهم می‌سازند، ریسک معاملات شما را نیز افزایش خواهند داد. بطوریکه با بی‌احتیاطی در حجم اهرم انتخابی، در چند دقیقه تمامی سرمایه خود را از دست داده و در اصطلاح، کال مارجین خواهید شد.
  4. هرگز نسبت به معاملات خود متعصبانه برخورد نکنید. این اصل به شما می‌گوید که چنانچه پیش‌بینی شما از روند بازار اشتباه بود، به سرعت از معامله خارج شوید. با این کار گرچه متحمل زیان شده‌اید، اما از ضرری بزرگتر جلوگیری کرده‌اید.
  5. حجم مناسبی را برای معاملات انتخاب کنید و به سرمایه‌گذاری بلندمدت بیاندیشید. چنانچه حجم معاملات شما مناسب باشد، ریسک سرمایه‌گذاری شما پایین‌تر بوده و در صورت زیان، باز هم شانس جبران را خواهید داشت. همچنین توجه داشته باشید که سرمایه‌گذاری بلندمدت با ثبات‌تر بوده و سودآوری شما نیز پایدار خواهد بود.

جمع‌بندی با 10 توصیه مهم از ویلیام گن به معامله‌گران

از ویلیام دلبرت گن، به عنوان یکی از مشهورترین معامله‌گران تاریخ دنیا یاد می‌شود. توصیه‌های ویلیام، همواره مورد توجه فعالان بازارهای مالی بوده و در رشد آنها بسیار موثر بوده است. در آخر، با ذکر 10 نکته ضروری و مهم از این معامله‌گر بزرگ، مقاله را به پایان می‌بریم.

  1. هرگز بیش از سرمایه‌تان اقدام به خرید نکنید. این امر را به عنوان قانون تغییر‌ناپذیر خود در بازار قرار دهید.
  2. سرمایه‌تان را به 10 بخش مساوی تقسیم کنید و هرگز بیشتر از یک دهم سرمایه‌تان را برای یک معامله به ریسک نیاندازید.
  3. هرگز اجازه ندهید یک معامله سودآور وارد زیان شود. وقتی سود شما به 3 واحد و بیشتر از آن رسید، نقطه توقف ضرر (حد ضرر) را به جایی که نه سود و نه زیان باشد بیاورید.
  4. برای سفارشات حد ضرر تعیین کنید. همیشه با قرار دادن نقطه حد ضرر در فاصله 3 تا 5 واحد، اقدام به خرید کنید.
  5. وقتی شک کردید از بازار خارج شوید و تا زمانی که تردید دارید وارد بازار نشوید.
  6. ریسک را به نسبت مساوی تقسیم کنید. در صورت امکان 4 یا 5 سهم را خریداری کنید. از اینکه تمامی سرمایه‌تان را تنها روی یک سهم سرمایه‌گذاری کنید به شدت پرهیز کنید.
  7. ذخیره‌سازی کنید. بعد از اینکه یک سری از معاملات موفق را تجربه کردید، بخشی از سودتان را در حسابی خاص پس انداز کنید و فقط در پیشامدهای ناگهانی و ناخوشایند از آن استفاده کنید.
  8. از افزایش ناگهانی معاملات بعد از یک دوره موفق و سودآور در معامله، پرهیز کنید.
  9. معامله‌هایتان را بدون وجود یک دلیل خوب نبندید. با تعیین نقطه توقف زیان برای معامله‌ها، از سودتان محافظت کنید.
  10. همیشه از سودهای کوچک در مقابل زیان‌های بزرگ، بپرهیزید.

شما نیز می‌توانید تجربیات معاملاتی خود را در قسمت دیدگاه با دیگر کاربران، به اشتراک بگذارید.

نسبت ریسک به ریوارد چیست؟

ریسک به ریوارد

منظور از نسبت ریسک به ریوارد همان نسبت سود به ضرر است که این نسبت در بازارهای مالی مانند بورس و فارکس به عنوان یک شاخص برای تعیین حد سود و یا ضرر مورد استفاده قرار می‌گیرد. توجه داشته باشید اگر می‌خواهید در بازارهای سرمایه فعالیت داشته باشید و سرمایه خود را وارد این بازارها کنید حتماً باید آموزش‌هایی را فرا بگیرید تا سرمایه خود را از دست ندهید.

این روزها افراد زیادی وجود دارند که تمایل دارند در بازارهایی مانند بورس، فارکس، ارز دیجیتال و … سرمایه‌گذاری کنند تا سرمایه خود را چندین برابر کنند. به همین جهت نیاز است تا با نکاتی در مورد نسبت سود به زیان یک سری از مفاهیم مانند نسبت ریسک به ریوارد آشنا شوید. همانطور که توضیح داده‌ایم، نسبت ریسک به ریوارد همان نسبت سود به زیان است که همه ما در کارهای مختلف روزانه از آن استقاده می‌کنیم. در ادامه این مقاله سعی داریم اطاعاتی در مورد نسبت ریسک به ریوارد به شما بدهیم.

بررسی نسبت ریسک به ریوارد به زبان ساده‌تر

برای مثال برای انجام یک کاری زمانی که می خواهیم با یک دوست به صورت عامیانه مشورت کنیم، می‌گوییم که آیا این معامله ارزش ریسک دارد یا خیر؟ در واقع با مفهوم بسیار پیچیده‌ای مواجه نیستیم و این نسبت در تمامی بازارهای مالی کاربرد های یکسانی دارد.

اگر بخواهیم ساده‌تر توضیح دهیم می‌توانیم بگوییم که در قبال به دست آوردن چه مقدار سود حاضر هستید چه مقدار از سرمایه خود را وارد ریسک کنید و یا به خطر بیاندازید؟ توجه داشته باشید که این زیان‌ها در بازارهای مالی کاملا احتمالی هستند. حال برای کاهش دادن ضررهای احتمالی و تحلیل‌های نادرست باید به یک سری نکات توجه اساسی داشت. به طور کلی باید بدانید که ریسک به معنی تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر است. در این بین ریوارد هم به معنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.

نسبت ریسک به ریوارد

چگونگی بدست آمدن نسبت ریسک به ریوارد

نکته قابل توجه این است که هر زمان که شما میزان ریسک احتمالی را تقسیم بر ریوارد کنید و سپس آن را در ۱۰۰ ضرب کنید نسبت R/R به دست می آید. زمانی که این نسبت از ۵۰ درصد کمتر باشد، سهم مورد نظر برای خرید بسیار مناسب است.

توجه داشته باشید که نسبت R/R منظور همان نسبت RISK به RIVARD است. اگر بخواهیم نسبت ریسک به ریوارد را به طور ساده‌تر توضیح دهیم باید بگوییم که منظور این است که شما در ذهن خود تحلیل هایی را انجام دهید و ببینید سودی که در این معامله ممکن است نصیب شما شود نسبت به ضرر احتمالی آن به چه صورت است و آیا در نهایت ارزش انجام این معامله را دارد یا خیر؟ حال سوالی که ذهن بیشتر افراد را درگیر کرده، این است که چه زمانی باید تشخیص دهیم که یک سهم ارزش خرید دارد یا خیر؟ منظور این است که آیا باید وارد ریسک شویم یا خیر؟

توجه داشته باشید زمانی که سود مورد انتظار شما بر اساس تحلیل هایی مانند تحلیل بنیادی و تکنیکال به دست می آید، باید حداقل دو برابر ضرر و زیان احتمالی که باز هم بر اساس همین تحریم ها به دست می‌آید باشد، آن سهم مانعی برای خرید ندارد، در غیر این صورت خرید سهم پیشنهاد نمی‌شود. باید بدانید که خرید سهام حتما باید با توجه به نسبت ریسک به ریوارد انجام شود در غیر این صورت تنها ممکن است در سری‌های اول با موفقیت روبرو شوید اما به هیچ عنوان به طور پیوسته و مداوم برای شما سود نخواهد داشت و با گذشت زمان متوجه می‌شوید که سرمایه شما از اصل سرمایه هم کمتر خواهد شد و دچار ضرر و زیان‌های شدید می‌شوید.

پرهیز از معامله هیجانی در بازار های مالی

تحلیلگران بازار های مالی توصیه می‌کنند تا از خریدهای هیجانی در مقاومت‌ها و حتی صف‌های خرید بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد اجتناب کنید. البته این موضوع را هم در نظر بگیرید که همیشه تنها برای انجام یک معامله بررسی نسبت ریسک به ریوارد کافی نیست و این تنها یکی از نکات اصولی و اساسی در خرید و فروش یک سهم است. در نظر داشته باشید که ریسک به ریوارد یک عدد است که بر اساس عوامل مختلفی ایجاد شده و می‌توان گفت که کاربرد اصلی آن برای طبقه‌بندی و اولویت‌بندی کردن موارد خرید است.

ریسک در فارکس

نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد با فرض یک مثال

تصور کنید که قصد معامله در خرید بیت کوین با دید سرمایه گذاری بلندمدت دارید. در این حالت باید حد سود و حد ضرر خود را مشخص کنید که این تحلیل ها باید به صورت حرفه‌ای انجام شود. به طور مثال می‌توانید حد سود خود را از همان نقطه ورود به سهم حدود ۱۵ درصد در نظر بگیرید.

در این بین اگر با توجه به تحلیل‌هایی که شما انجام داده‌اید، نتیجه آنطور که می خواهید نشود و یا تحلیل‌ها نادرست باشند چه اتفاقی قرار است بیافتد؟ نوبت آن است که برای تحلیل خود حد ضرر هم مشخص کنید برای مثال نکاتی در مورد نسبت سود به زیان می‌توانید حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر بگیرید.

توجه داشته باشید که تمامی این اعداد بر اساس تخصص و تکنیک های مورد استفاده از تکنیک‌های تحلیل به دست می‌آیند. قطعاً برای بررسی نسبت ریسک به ریوارد به این اعداد نیاز خواهیم داشت. همانطور که توضیح داده ایم حد سود در این معامله ۱۵ درصد و حد ضرر هم ۵ درصد مشخص شده است حالا می‌خواهیم بدانیم که نسبت ریسک به ریوارد در این معامله چند است؟

در این حالت باید عدد ۵ را بر عدد ۱۵ تقسیم کنید عدد ۰.۳۳ به دست می آید در نتیجه به صورت اختصار این نسبت را ۱:۳ نشان می‌دهند. این عدد مشخص می‌کند که به ازای هر یک واحد ریسک سه واحد سود انتظار است. برای مثال می‌توانیم به این صورت بیان کنیم که به ازای از دست دادن هر یک دلار، انتظار کسب ۳ دلار سود داریم.

حالا تصور کنید که با ۱۰۰ دلار معامله خود را شروع کرده‌اید؛ در این صورت سود احتمالی شما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی معامله هم ۵ درصد خواهد بود. نکته قابل توجه این است که هیچ کدام از این اعداد را نمی‌توانیم به طور سلیقه‌ای و دلخواه خود انتخاب کنیم و همانطور که در بالاتر هم توضیح داده‌ایم، تمامی این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال بدست می‌آیند. اگر در یک معامله متوجه شده‌اید که نسبت ریسک به ریوارد آن میزان بالایی دارد، بهتر است وارد معامله نشوید و به دنبال فرصت‌های دیگری برای سرمایه‌گذاری بهتر باشید.

نسبت ریسک به ریوارد

مفهوم نسبت ریسک به ریوارد با مثالی از یک باغ وحش

توجه داشته باشید که مفهوم ریسک و پاداش فقط مختص به بازارهای مالی نیست و در هر شرایط دیگری ممکن است مورد استفاده قرار بگیرد. برای اینکه این موضوع را بهتر درک کنید، با یک مثال خارج از بازارهای مالی بیان می‌کنیم.

یک باغ وحش را در نظر بگیرید که در آن حیوانات بسیار وحشی نگهداری می‌شوند. موضوعی که در این بین مشخص است، ورود بازدیدکنندگان به قفس حیوانات کاملا ممنوع است و انجام این کار یک تخلف محسوب می‌شود.

تصور کنید که یکی از بازدیدکنندگان در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها به شما پیشنهاد یک بیت کوین بدهد. در این صورت ریسک قبول این ماجرا برای شما چقدر است؟ این موضوع را در نظر بگیرید که ورود افراد به قفس حیوانات کاملا ممنوع است و شما با انجام این کار و اجازه دادن به آن شخص برای ورود به قفس پرندگان دچار خلاف شده‌اید و برای انجام این کار طبق قانون با شما برخورد می‌شود. انجام این کار برای خلاف مقررات شما است و پاداش آن هم یک بیت کوین است.

حال تصور کنید فرد دیگری از بازدیدکنندگان در ازای ورود شما به قفس شیرها و غذا دادن به آنها پیشنهاد دو بیت کوین به شما می‌دهد. قطعاً انجام این کار برای شما دارای ریسک بیشتری است، زیرا شما با ورود به قفس پرندگان تنها بر خلاف قانون عمل کرده‌اید.

Risk to Reward

اما با ورود به قفس شیرها و غذا دادن به آنها علاوه بر انجام خلاف قانون جان خود را هم به خطر می‌اندازید، در نتیجه ریسک انجام این کار برای شما بیشتر است و شما برای ورود به قفس شیرها ریسک بیشتری را متقبل می‌شوید که احتمالا آسیب جبران ناپذیری به شما وارد شود؛ اما در حین حال پاداش آن از حالت اول که برای شما توضیح داده‌ایم، بیشتر است.

بهتر است در این مورد تجزیه و تحلیل‌هایی انجام دهید و ببینید که کدام حالت برای شما سود بیشتری دارد و می‌تواند بهترین گزینه باشد؟ به طور کلی انجام هر دو حالت برخورد قانونی برای شما دارد، اما مسئله مورد نظر این است که انجام کدام یک از این دو حالت تصمیم بهتر و عاقلانه‌تری برای شما است.

قطعاً انجام حالت اول با وجود پاداش کمتر دارای ریسک کمتری است و کاملاً عاقلانه‌تر و صحیح‌تر است. در واقع شما با این نوع ارزیابی توانسته نسبت ریسک به ریوارد را در میان این دو حالت را ارزیابی کنید. اگر شما هم می‌خواهید بدانید که مفهوم کلی نسبت ریسک به ریوارد چیست این مقاله را به طور کامل مطالعه کنید.

معامله‌گران حرفه‌ای چطور عمل می‌کنند؟

در واقع باید بدانید که در معامله حتماً باید ضرر و سود معاملات خود را با یکدیگر مقایسه کنید و آنها را ارزیابی کنید. معامله‌گران حرفه‌ای هم زمانی وارد یک معامله می‌شوند که نسبت ریسک به ریوارد کاملاً منطقی و مناسبی از یک سهم به دست آورند.

اگر شما هم می‌خواهید همیشه در سرمایه گذاری های خود موفق عمل کنید، حتما باید یکی از کارهایی که انجام می دهید، بررسی نسبت ریسک به ریوارد در یک سهم باشد. در واقع این بررسی یکی از اصول مدیریت سرمایه در معامله‌گری به حساب می‌آید. در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی ریسک‌پذیری بپردازیم.

ریوارد چیست

معنا و مفهوم ریسک پذیری

به طور کلی آیا شما اهل ریسک پذیری هستید؟ آیا فردی هستید که در صورت متحمل شدن ضرر دچار آسیبهای روحی روانی نشوید؟ در واقع باید بدانید که آستانه تحمل شما در چه حد است؟ ریسک پذیری نه تنها در بازارهای مالی بلکه در موارد مختلفی در زندگی وجود دارد.

برای مثال ممکن است دوست صمیمی شما عاشق بانجی‌جامپینگ باشد. این در حالی است که شما حتی با شنیدن نام آن هم دچار حمله پانیک می‌شوید. در نتیجه باید بدانیم که هر کسی باید با توجه به شخصیت خود میزان ریسک پذیری را بسنجد. بازارهای مالی هم به همین صورت است که علاوه بر سودهای کلانی که به شما می دهد، در برخی شرایط به شما ضرر تحمیل می‌کند که منجر به کاهش سرمایه‌ی شما می‌شود. تمامی این موارد احتمالاتی است که در بازارهای سرمایه وجود دارند.

اما با یادگیری تکنیک‌ها و مهارت‌ها می‌توانید این احتمالات منفی را کمتر کنید. این روزها افراد زیادی وجود دارند که وارد بازارهای مالی شدند اما تعداد کمی از آن‌ها مهارت و تخصص کافی در زمینه معامله‌گری در بازارهای مالی دارند.

همین موضوع باعث می‌شود تا افراد زیادی دچار ضرر شوند. در واقع باید بدانید که حتی اگر شما ترس و بیمی برای از دست دادن سرمایه خود ندارید، حتماً باید برای پولی که به دست می‌آورید ارزش قائل شوید. زمانی می‌توانید برای سرمایه خود ارزش قائل شوید که تنها بر اساس شانس و احتمالات وارد معامله‌گری نشوید و حرفه و تخصص انجام این کار را فرا بگیرید. در نتیجه می‌توانید از مشاوران که در این زمینه تخصص کافی دارند کمک بگیرید تا کاملا حساب شده و بر اساس منطق وارد معامله شوید.

ریسک و ریوارد در فارکس

بررسی‌های مهم برای انجام معامله در بازارهای مالی

زمانی که یک سهم را برای خرید مناسب می‌دانید بهتر است آن را کاملا مورد بررسی قرار دهید. در واقع شما باید بتوانید رفتار آن سهم را شناسایی کنید. در مراحل اولیه حتما از تحلیل‌های مختلف مانند تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و فاندامنتال استفاده کنید.

این دو تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در بازارهای مالی بسیار اهمیت دارد که می‌توانند کمک شایانی در خرید و فروش یک سهم به شما بکنند. پس از این نوع تحلیل‌ها به سراغ نسبت ریسک به ریوارد بروید و این نسبت را با تحلیل مورد نظر خود بررسی کنید.

توجه داشته باشید که بهترین این ریسک به ریوارد در انجام معاملات نسبت یک به سه است. در واقع شما باید بدانید زمانی برای ورود به یک معامله، ارجحیت دارد که سود احتمالی آن از ضرر احتمالیش، بیشتر باشد. اگر در محاسبات که شما انجام داده‌اید، ضرر احتمالی آن سهم از سود احتمالی آن بیشتر شود، بهتر است وارد معامله نشوید و فرصت دیگری را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کنید یا می‌توانید به سراغ سهم دیگر بروید و آنها را هم ارزیابی کنید.

آشنایی با انواع ریسک‌ها

به طور کلی دو نوع ریسک در زندگی وجود دارد که در ادامه این مقاله سعی داریم به بررسی آنها بپردازیم.

  • ریسک واقعی و یا خالص

ریسک اول به نام ریسک واقعی یا خالص و یا همان Pure Risk شناخته می‌شود که در واقع به معنی ریسک‌های فیزیکی هستند که انسان از زمان متولد تا زمان مرگ ممکن است با آنها مواجه شود. از جمله این نوع ریسک‌ها می‌توان به ریسک بیماری، تصادف و … اشاره کرد که از ویژگی‌های بارز آنها عدم کنترل‌پذیری و ایجاد حتمی خسارات است.

ریسک بعدی هم ریسک سوداگرانه یا همان ریسک پویا است. نکته قابل توجه این است که ریسک پویا تنها در موقعیت‌های اقتصادی قابل سنجش می شود که نتیجه آن هم می‌تواند سود و یا ضرر باشد که کاملاً هم قابل کنترل است.

نسبت ریسک به ریوارد

به طور کلی می‌توانیم بگوییم که ریوارد به سود یا پاداش حاصل از سرمایه‌گذاری‌های مختلف گفته می‌شود. زمانی که شما تصمیم می‌گیرید وارد یک سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی شوید در واقع دوروی شمشیر را پذیرفته‌اید که می‌تواند سودآوری بالایی داشته باشد یا حتی دچار ضرر و زیان زیادی شوید.

سرمایه‌گذاران حرفه‌ای و باتجربه قبل از انجام معاملات خود نسبت ریسک به ریوارد شاخص و سهم را مورد بررسی قرار می‌دهند تا ضررهای احتمالی آن‌ها کمتر شود و به سود بیشتری دست یابند. تعریف‌های متفاوتی در مورد این نسبت وجود دارد که ما در این مقاله سعی کرده‌ایم به زبان کاملا ساده و صریح برای شما توضیح دهیم.

اگر شما حد ضرر را منهای قیمت سهم کنید، ریسک آن معامله مشخص می‌شود. همینطور اگر شما قیمت یک سهم را منهای حد سود آن کنید، ریوارد مشخص می‌شود. در مرحله بعدی باید مقدار ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید و در این بین هر چه نسبت محاسبه شده کمتر از ۵۰ درصد باشد آن سهم برای خرید مناسب‌تر است.

توجه داشته باشید که اگر شما هم می‌خواهید مانند حرفه‌ای‌ها وارد بازارهای مالی شوید، باید از آنها الگو برداری کنید و شما بدون در نظر گرفتن تکنیک‌های مهمی مانند تکنیک فاندامنتال و بنیادی و نسبت ریسک به ریوارد نمی توانید سود خوبی در بلند مدت داشته باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.