آشنایی با سیستمهای کپی تریدینگ
کپی تریدینگ (copy traiding) یکی از روش های ترید کردن است که موافقان و مخالفان خاص خود را دارد . عده ای معتقدند کپی تریدینگ راهی مناسب برای کسب درآمد از بازار های کریپتو و فارکس است و عده ای نیز با این روش کسب درآمد مخالف هستند .
آیا شما هم علاقهمندید که در بازارهای مالی جهانی فعالیت کنید، اما دانش کافی در این زمینه ندارید؟ آیا در نزدیکی شما هم افرادی هستند که ماهیانه سودهای دلاری خوبی از بازارهای مالی جهان بهدستمیآورند؟ سیستمهای کپی تریدینگ چیست وچگونه کار میکنند؟ همیشه برای اینکه بتوانیم در بازارهای مالی سود کسب کنیم، نیاز نداریم که حتما معاملهگر خوبی باشیم. شاید بپرسید چگونه؟
برای حل این مشکل حسابهای کپی تریدینگ میتوانند راه حلهایی را به ما ارائه بدهند. سیستمهای کپی تریدینگ و حسابهای سرمایهگذاری، در سالهای اخیر در جهان مورد توجه عموم مردم قرار گرفتهاند. اما از مزایای داشتن استراتژی برای معاملهگر آنجا که در ایران به این نوع مسائل زیاد پرداخته نمیشود، میخواهیم در این مقاله شما را با چگونگی عملکرد حسابهای کپی تریدینگ آشنا کنیم.
شاید حضور دربازارهای مالی جهانی نظیر بازار فارکس و بازار سهام کشورهای مختلف و معامله نفت و طلای جهانی یکی از هیجانانگیزترین کارهایی باشد که یک معاملهگر در بازارهای مالی دوست دارد آن را تجربه کند و در آن موفق باشد. اما همه مردم شرایط مناسب این کار را ندارند!
این روزها با فشار اقتصادی که در جامعه وجود دارد، هر روز افراد بیشتری به سمت بازارهای مالی کشیده میشوند. اما همه این افراد متخصص بازار سرمایه نیستند و اصلا نمیدانند چگونه و از کجا باید شروع کرد.
در این بین خیلی از افراد شروع به آموزش و یادگیری بازارهای مالی میکنند و با وقت و هزینهای که صرف میکنند، در تلاشند تا به اطلاعات خود در این زمینه اضافه کنند. اما خیلی از افراد هم هستند که به این بازارها علاقه دارند، اما بنا به هر دلیلی وقت و یا شرایط مناسبی برای یادگیری و معاملهگری ندارند. سیستمهای پم و کپی تریدینگ نیز دقیقا با همین سیاست و برای کمک به این افراد بهوجود آمدهاند تا همه مردم جهان بتوانند از بازارهای مالی بهرهمند شوند.
سیستم کپی تریدینگ چیست؟
کپی تریدینگ به معنی سیستم مدیریت و تکثیر معاملات یک حساب بر روی حسابهای دیگر است. این سیستم به شما اجازه میدهد که اگر خودتان بنا به هر دلیلی نمیتوانید معامله کنید، با کمک این سیستم بتوانید معاملات یک معاملهگر دیگر را در حساب خود کپی کنید و بهاین ترتیب از سود آن نیز بهره ببرید.
در بروکرهای مختلف نامهای مختلفی برای این نوع سرمایهگذاری میگذارند. بهعنوان مثال در بروکر فیبوگروپ به نام حساب پم (PAMM) و یا در بروکر روبوفارکس به نام حساب (RAMM) و در بروکر فارکستایم به نام حساب Invest شناخته میشوند.
کپی کردن معاملات به یکی از روشهای محبوب برای سرمایهگذاری تبدیل شده است.
حسابهای پم چگونه کار میکنند؟
معاملهگران زیادی در دنیا وجود دارند که در بازارهای جهانی مثل فارکس، طلا، نفت و یا بازار سهام آمریکا مشغول به معامله هستند و از این بازار کسب سود میکنند. زمانیکه یک معاملهگر به استراتژی مناسب با بازدهی مناسب میرسد، اما سرمایه کافی برای کسب سود مناسب از بازار را نداشته باشد، میتواند با ایجاد یک حساب مدیریت سرمایه، سعی کند تا سودآوری استراتژی معاملاتی خود را به سرمایهگذاران در قالب یک پروفایل تخصصی نشان دهد.
سایر مردم نیز با دیدن این استراتژی و شروط استفاده از آن، بدون اینکه دانشی راجع به معاملهگری و تحلیل داشته باشند، میتوانند حساب معاملاتی خود را به آن متصل کنند. بهاین ترتیب معاملهگر هر عملی که در حساب معاملاتی خود انجام دهد، به همان نسبت، آن معامله در حساب معاملاتی فرد سرمایهگذار کپی میشود. در این بین هم اگر سودی بهدست آمد، طبق شروطی که از پیش تعیین شده، به نسبت معین بین معاملهگر و سرمایهگذار تقسیم میشود.
مزایای استفاده از حساب کپی تریدینگ
داشتن کنترل کامل روی حساب
یکی از بزرگترین مزیتهای این روش این است که شما پولتان را به شخص دیگری نمیدهید و کنترل حسابتان کاملا دست خودتان است. حتما شنیدهاید که بعضی از مردم پول را به شخصی میدهند که برایشان معامله کنند. از این روش بسیار زیاد در بازارهای مالی کلاهبرداری کردهاند. در سالهای گذشته سایتهایی مشابه بهوجود آمدهاند که ادعاهایی دارند نظیر اینکه ما ربات معاملهگر داریم و ماهی 10 – 20% سود به شما پرداخت میکنیم . با نشان دادن تاریخچههای معاملات گذشته غیرقابل استناد، سعی در مجاب کردن سرمایهگذاران دارند و به این روش جلب اعتماد میکنند و از مردم سرمایه جمع میکنند. در نهایت و طبق تجربه ما، اکثر این شرکتها اسکم (کلاهبرداری) هستند و نمیتوان بهاین سایتهای بدون اعتبار اعتماد کرد.
اما در روش حساب کپی تریدینگ، پول شما در حساب کاربری خودتان و نزد کارگزار قرار دارد و فقط از طریق سیستم کپی، شما حساب خود را به حساب شخص معاملهگر وصل میکنید. بهاین ترتیب هرگاه که اراده کنید میتوانید اتصال حساب خود را قطع کرده و پول خود را خارج کنید.
سوال: حال از خود بپرسید که چرا سایتهایی که مدعی معاملهگری و سوددهی در بازارهای مالی هستند، حساب کپی در یکی از بروکرهای معتبر ندارند و هیچ حسابی را به مردم معرفی نمیکنند؟
کاملا مشخص است که این سایتها فقط قصد جذب سرمایه مردم را دارند و اصلا هدف آنها معاملهگری و کسب سود از این طریق نیست. در غیر اینصورت میتوانستند با ایجاد یک حساب کپی نزد یک بروکر بهصورت کاملا استاندارد به کار خود ادامه دهند. سرمایهگذاران نیز بدون اینکه سرمایه خود را به شخص دیگری بدهند، میتوانستند از این خدمات بهره ببرند.
داشتن حد ضرر و شناور بودن میزان درگیری حساب
شما در حسابهای کپی تریدینگ میتوانید مشخص کنید که چه مقدار از موجودی حساب شما در کپی استفاده شود. به فرض اگر شما 1000 دلار موجودی داشته باشید و مشخص کنید که تنها 50% از موجودی در حساب کپی مورد استفاده قرار بگیرد، اگر معامهگر تمام موجودی حساب خود را از یک سهم خرید کند، در حساب شما تنها 500 دلار خرید میشود.
همچنین شما میتوانید برای قطع اتصال حساب خود از معاملهگر حد ضرر تعیین کنید. این جمله به این معنی است که شما در حساب خود از پیش تعیین میکنید که اگر معاملهگر کارایی خود را از دست داد و بهطور مثال 20% در حساب ضرر کرد، دیگر معاملات کپی نشود و شما میتوانید باقی سرمایه خود را خارج کنید.
شفافیت معاملات گذشته و آنالیز حسابهای کپی تریدینگ
یکیدیگر از مزایای حسابهای کپی تریدینگ، شفاف بودن آن است. یعنی وقتی که یک معاملهگر یک حساب مدیریت سرمایه ایجاد میکند، تمام سابقه حساب و معاملات او در قالب یک صفحه شخصی برای عموم سرمایهگذاران نمایش داده میشود. پس وقتی ما وارد حساب یک معاملهگر میشویم، میتوانیم نمودار عملکرد او را مشاهده کنیم. تمامی گزارشهای مالی حساب نیز کاملا واضح و شفاف است. ریز معاملات اخیر، میزان سود و ضرر و درصد ریسک هر معامله و. همه این اطلاعات را میتوانید در یک حساب کپی تریدینگ پیدا کنید. هدف از اینکار این است که سرمایهگذاران بتوانند نتایج عملکرد یک معاملهگر را در حساب معاملاتی او مشاهده کنند و با اینکار بهترین معاملهگر را برای وصل کردن حساب خود به او انتخاب کنند.
نمودار عملکرد یک حساب کپی تریدینگ از سال 2016 تا اکنون
عکس فوق عملکرد یک معاملهگر را در یک حساب کپی تریدینگ نشان میدهد. همانطور که مشاهده میکنید، اطلاعات مختلفی از حساب، نظیر میزان بالانس، درصد سود، جمع واریز و برداشت، مقدار ضرر حساب، میزان ایکویتی و . خیلی از موارد دیگر اشاره شده است. در قسمت وسط هم ریز معاملات بهصورت شخصی (Private) درآمده که برای عموم قابل نمایش نیست (در اینباره معاملهگر تصمیم میگیرد که چه عواملی بهصورت مخفی باشد و به عموم نمایش داده نشود).
امنیت حسابهای کپی تریدینگ
در حسابهای کپی تریدینگ، امنیت به شکلی است که فقط صاحب حساب به آن دسترسی دارد و تنها خود او میتواند عملیات برداشت از حساب را انجام دهد. در این زمینه معاملهگر هیچگونه دخل و تصرفی در موجودی حساب سرمایهگذار نخواهد داشت.
تنوع معاملهگران و استراتژیها
وقتی در یک بروکر (کارگزاری) به قسمت کپی تریدینگ مراجعه میکنیم، با لیستی از انواع معاملهگران با استراتژیهای مختلف روبرو میشویم که میتواند دست سرمایهگذار را برای انتخاب معاملهگر مناسب باز بگذارد. توجه داشته باشید که هریک از معاملهگران میتوانند شرایط خاصی را برای سرمایهگذاران مشخص نمایند که باید قبل از وصل شدن به حساب، آن شرایط را درنظر گرفته شود.
نمونهای از لیست معاملهگران در بروکر فیبوگروپ
معایب استفاده از حسابهای کپی تریدینگ
باوجود همه مزایایی که گفته شد، حسابهای کپی معایبی را نیز دارند. یکی از این معایب این است که باوجود شفافیتی که گفتیم هیچگونه اطلاعاتی از نحوه استراتژی و چگونگی معاملات معاملهگر به ما نشان نمیدهند. مسئلهای که بهوجود میآید این است که نمیتوان با اطمینان کامل یک معاملهگر را انتخاب کرد و امیدوار بود که همواره این معاملهگر سودآور باشد.
مفهوم خرید پلهای سهام در بورس
داشتن استراتژی در بازارهای مالی، اصلیترین و مهمترین عامل برای موفقیت سرمایهگذاران است.
تجربه و آماری که منتشر شده است، نشان داده یک فرد کمتجربه و کسی که هوش تجاری و سرمایهگذاری کمتری با استراتژی و نقشه معاملاتی دارد، بهمراتب موفقتر از کسی است که از هوش بالایی بهره میبرد اما استراتژی مشخصی ندارد.
یکی از مهمترین استراتژیهایی که در این بازار میتواند به کمک معاملهگران و سرمایهگذاران باشد، خریدوفروش پلهای است.
این جمله را مکررا در مورد خرید یا فروش سهام میشنویم.
هدف اصلی خرید و فروش پلهای کمتر کردن ضرر و افزایش سود یک سرمایهگذاری است.
“خرید پلهای سهام” در یک تعبیر عامیانه به این معنی است که اگر احساس میکنیم یکی سهم دارای پتانسیل رشد است، ولی از رشد کوتاهمدت آن اطمینان نداریم خرید خود را تقسیم بر چند بخش کرده و هر بار بخشی از آن را خرید کنیم.
در واقع خرید و فروش پلهای سهام (میانگین کم کردن) یادآور این نکته است در هیچ معاملهای نباید همه یا بخش بزرگی از پول را بهیکباره درگیر کنید. بلکه لازم است خریدوفروشها به شکل فرایندی و مزایای داشتن استراتژی برای معاملهگر پلهپله باشد.
این موضوع باعث میشود ریسکهای سرمایهگذاری کاهش پیدا کند و معاملهگران مجبور نباشد استرس زیادی از معامله را تجربه کنند.
با این کار در دفعات متعدد، بخشی از سرمایه خود را در گیر آن سهام میکنیم و از سود آتی آن سهم استفاده میکنیم.
حال چنانچه تحلیل ما غلط از آب درآید و یا در این حین بازار تغییر جهت دهد، از خرید بخشهای بعدی آن سهام اجتناب خواهیم کرد. با این کار بخشی از پول خود را نجات میدهیم.
برای آشنایی بیشتر با خرید و فروش پلهای و میانگین کم کردن از سهام تا پایان این مطلب همراه ما در بورسینس بمانید.
خرید و فروش پلهای چیست؟
خرید فروش پلهای یا همان میانگین کم کردن (Averaging down) یک استراتژی برای خرید بیشتر دارایی با قیمت در حال کاهش است. در نتیجه این حرید، متوسط قیمت هر سهم کاهش پیدا میکند.
خرید به هنگام افت قیمت یا زمانی که قیمت در یک روند نزولی قرار دارد، سودآور است. معمولا بازار در چنین شرایطی بازار گاوی است و با هر کاهش قیمت، میانگین خرید هم کمتر میشود. البته در روند نزولی هم میتواند ضررهای خود را به همراه داشته باشد.
در این زمان افزودن سهام بیشتر باعث افزایش ریسک میشود و ممکن است سرمایهگذاران کمتجربه نتوانند تفاوت بین ارزش و علامت هشدار را هنگام افت قیمت سهام تشخیص دهند.
خرید پلهای سهام به معنی خرید مرحلهای سهام و استفاده از این روش شامل مفروضاتی به شرح ذیل است:
- فرض غالب این است که بازار سهام رو به رشد است.
- بازار سهام در آینده نزدیک تغییر جهت نخواهد داد و منفی نخواهد شد.
- حرکت آتی قیمتها به اندازهای آهسته است که به ما امکان اتخاذ تصمیم را میدهد.
- قیمت این سهم در آینده و به نفع ما افزایش پیدا خواهد کرد.
روش میانگین کم کردن در بورس
استراتژی خرید و فروش پلهای همواره بهعنوان یکی از بهترین انواع روشهای مدیریت سرمایه است. فعالان بازارهای مالی با رعایت کردن این موضوع میتوانند سودهای خوبی کسب کنند. از طرفی، روشی است که کمک میکند از ضررهای سنگین هم جلوگیری شود.
خرید و فروش پلهای سهام در بازار بورس یکی از اساسیترین روشهای معاملاتی برای کم کردن ضرر است.
این استراتژی زمانی موثر است که سهمی یا ارز دیجیتالی را بنیاد خوب را خریداری کرده باشید، اما به هر دلیلی از جمله فاز اصلاح یا دیگر دلایل، قیمت دچار روند نزولی شده باشد.
در چنین شرایطی سرمایهگذاران در قیمتهای پایینتر اقدام به خرید سهم میکنند تا میانگین خرید خود را کاهش دهند. بعدازاین خرید و در زمان برگشت روند سهم و خروج از فاز اصلاحی، به سود خواهند رسید.
به عبارتی فرض بر این است که ما سهامی را خریداری میکنیم که قیمت آنها در آینده نزدیک افزایش خواهد پیدا کرد، در این صورت ما به سه روش ذیر میتوانیم سود خود را در آن سهم افزایش دهیم.
- افزایش سرمایه گذاری در سهام مذکور: این امر به این معنی است که از سهمی که قبلا خریداری کردهایم مجددا خرید کنیم. این کار باعث میشود علاوه بر تغییر قیمت تمام شده خرید، از افزایش آتی قیمت سهم نیز سهم نیز استفاده کنیم.
- افزایش تعداد دفعات یا تناوب خرید سهام: هر چه خرید سهم بالا رود، سود ناشی از افزایش قیمت آن سهم افزایش خواهد یافت.
- افزایش سرمایه گذاری همراه با تناوب سرمایه گذاری و خرید آن سهم
بهعنوانمثال، فرض کنید یک سرمایهگذار 1000 سهم را به قیمت 600 تومان (در مجموع 600,000 تومان) خریداری میکند. سپس همان سهم در اصلاح بعدی خود، به قیمت 500 تومان میرسد و 100 تومان از قیمت خرید اولیه کمتر میشود.
سرمایهگذار دوباره 1000 سهم دیگر با قیمت جدید را میخرد. این مزایای داشتن استراتژی برای معاملهگر سرمایهگذار اکنون 2000 سهم با قیمت 1,100.000 دارد. در نتیجه میانگین قیمت سهام اکنون 550 تومان است.
اگر قیمت سهم از فاز اصلاح خارج شود، سرمایهگذار با استفاده از استراتژی میانگین کم کردن بازدهی مناسبی از سرمایه خود به دست خواهد آورد.
از طرفی، اگر روند نزولی قیمت سهام ادامه پیدا کند، در نهایت لازم است یا مجدد میانگین خرید کاهش پیدا کند یا با ضرری کمتر خارج شد.
استفاده از هر یک از این روش به دو عامل مهم بستگی دارد:
- هزینه معاملاتی: اصولا هرچه هزینه معاملاتی کم باشد، تناوب معاملات آن سهام توجیه بیشتری پیدا می کند.
- نوسانات قیمت سهام
زمان میانگین کم کردن
مشکلترین مرحله در خرید پلهای سهام پیشبینی جهت حرکت بازار است.
اگر جهت حرکت بازار آنقدر مثبت نباشد که ما اهداف خود را پیاده سازیم و بهسرعت جهت حرکت آن معکوس شود، ما سود ناشی از خرید اولیه خود را هم از دست خواهیم داد.
قیمت و زمان مناسب برای کمکردن میانگین هیچ قانون خاصی ندارد. سرمایهگذار باید سهام شرکتی را که خریداری کرده است را ارزیابی و تحلیل کند و دلایل سقوط قیمت را هم مشخص کند.
اگر احساس کند سهم به دلیل واکنش بیش از حد بازار به اخبار یا رویدادی در حال افت کردن است، خرید سهام منطقیترین تصمیم برای این بازه زمانی است. به همین ترتیب اگر احساس کنید هیچ تغییر اساسی در شرکت صورت نمیگیرد، خرید در قیمت پایینتر یک فرصت عالی برای جمعآوری سهام بیشتر در یک معامله است.
یک سرمایهگذار موفق زمانی میتواند استراتژی درستی برای سهم خود در نظر مزایای داشتن استراتژی برای معاملهگر بگیرد که از بنیاد سهم خود مطمئن باشد. درواقع، هر سهمی ممکن است در کوتاهمدت دچار افت قیمت شود.
بااینحال، اگر بنیاد خوبی داشته باشد، میتواند در نهایت سرمایهگذار را مطمئن کند که در بلندمدت به اهداف قیمتی خود خواهد رسید. در این صورت میتوان با کم کردن قیمت میانگین حرید مالک تعداد بیشتری از سهم شد و در بلندمدت، سودآوری قابلتوجهی از آن سهم کسب کند.
معاملهگر با خرید و فروش پلهای، معامله خود را به چند مرحله تقسیم میکند و در وهله اول ریسک معاملات خود را کاهش میدهد.
در شرایط مشابه، توصیه میشود اگر از بنیاد سهم خود مطمئن نیستید، سراغ خرید پلهای یا میانگین کم کردن نروید. چون پس از افت قیمت ممکن است باز هم شاهد افت بیشتر ارزش و قیمت سهم باشید.
سرمایهگذارانی که افق سرمایهگذاری بلندمدت دارند و خریدهای خود را به دید سرمایهداری طولانی انجام میدهند از این استراتژی استقبال میکنند. رویکرد اصلی این روش سرمایهگذاری هم ارزش محور است.
پس برای خرید مرحلهای سهام باید پیشبینی و افق میانمدت بازار مثبت باشد. با فرض این که میانمدت بازار مثبت است به سه روش میتوان اقدام به خرید مرحلهای سهام کرد:
1. خرید بخش بیشتری از سهام موردنظر در اولین خرید و کاهش خریدهای بعدی به صورت پلهای
مثلا در اولین مرحله اقدام به خرید هزار سهم از سهام شرکت الف میکنیم.
در مرحله بعد اقدام به خرید 500 سهم از سهام مذکور میکنیم. در مرحله سوم 250 سهم، در مرحله چهارم 125 سهم و در مرحله پنجم 62 سهم خریداری می کنیم.
حسن این روش این است مزایای داشتن استراتژی برای معاملهگر که اولا بیشترین سود را از خرید اولیه سهام میبریم و با خرید خود را حمایت میکنیم.
ثانیا قیمت تمام شده سهام خریداری شده با آهنگ ملایمی افزایش مییابد چرا که هر چه قیمتها افزایش مییابد، حجم خرید ما کمتر میشود.
ثالثا حجم سرمایه گذاری ما در سهام مذکور به مرور افزایش مییابد و تناوب معاملات، موجب سود بالای ما میشود. استفاده از این روش یک ریسک اساسی دارد و آن این که اگر قیمت سهام به نفع ما افزایش نیابد و یا پیشبینی ما غلط از آب در آید و بازار معکوس شود زیان را متحمل خواهیم شد، چرا که بیشترین حجم خرید خود را در مراحله اول انجام دادهایم.
2. تقسیم خرید به بخشهای مساوی در مرحله از خرید پلهای
برای مثال در این روش برای خرید دو هزار سهم از سهام شرکت الف در مرحله اول 400 سهم، در مرحله دوم مجدد 400 سهم، در مرحله چهارم به همین منوال 400 سهم و در مرحله آخر نیز 400 سهم خریداری میکنیم. حسن این روش این است که اگر پیش بینی ما در ابتدا غلط از آب در آید، حجم خرید اولیه به میزانی نیست که زیان زیادی را به ما تحمیل کند.
ریسک این روش این است که اگر قیمت سهام افزایش سریع پیدا کند، حجم کمی از سهام مذکور نصیب ما شده و سهام جدید را باید به قیمتهای بالاتری خریداری کنیم. لذا خریدهای آتی موجب افزایش قیمت تمام شده اولیه و کاهش سود ما نیز خواهد شد.
3. روش اقتضایی
در این روش با تجزیه و تحلیل روند آتی بازار و قیمت سهام، اقدام به خرید مرحله ای سهام به یکی از دو روش فوق الذکر میکنیم.
اگر فکر میکنید که بازار رو به رشد است و در آینده نزدیک تغییر جهت نخواهد داد و قیمت این سهم در آینده نزدیک به نفع شما حرکت خواهد یا حرکت آتی قیمتها به اندازهای آهسته است که به شما امکان اتخاذ تصمیم را میدهد.
برای افزایش سود سرمایهگذاری نسبت به خرید مرحلهای سهام به روش اول اقدام کنید و اگر فکر میکنید که جهت حرکت بازار آن قدر مثبت نباشد که شما اهداف خود را پیاده سازید و به سرعت جهت حرکت بازار معکوس میشود به روش دو عمل کنید.
در واقع در روش اقتضایی تاکید بر این نکته است که چنانچه هر یک از حالتهای فوق، احتمال وقوع بیشتری داشته باشد، باید از آن فرصت استفاده بهینه کرد.
خرید و فروش پلهای روشی است که شما باید آن را به عنوان بخشی از استراتژی معاملاتی خود به کار گیرید.
تفاوت روش میانگین کم کردن یا خرید پلهای
در خرید پلهای، معاملهگر از روند حرکت سهام اطمینان ندارد. به همین دلیل در زمان سفارشگذاری خرید خود، اقدام به خرید در قیمتهای متفاوت یا اصطلاحا پلهای میکند.
این کار باعث میشود اگر سهم همچنان افت قیمت داشته باشد، سرمایهگذار مجبور به تحمل ضرر زیادی نباشد.
این در حالی است که در کم کردن میانگین خرید، معاملهگر از بنیاد سهم خود اطمینان دارد. به همین دلیل زمانی که سهم در کوتاهمدت با افت قیمت مواجه میشود، در روند نزولی قرار خواهد گرفت. با خرید سهم در قیمت پایینتر و با افزایش تعداد سهم، میانگین قیمت سهام خود را کاهش میدهد. این کار دورخیزی برای آینده و کسب سود بیشتر است.
مزایا و معایب روش میانگین کم کردن
انتخاب استراتژی میانگین کم کردن به دید معاملاتی بستگی دارد.
معاملهگران و تحلیلگران تکنیکالی میتوانند چارت و نمودار سهم موردنظرشان را بررسی کنند و باتوجهبه اطلاعاتی که از این چارت به دست میآورند، استراتژی خود را انتخاب کنند.
سرمایهگذارانی که دید کوتاهمدت دارند نمیتوانند بازخورد مناسبی از این روش کسب کنند. حتی این استراتژی در دیدگاههای کوتاهمدت ممکن است باعث زیان به سرمایهگذار هم بشود.
از طرفی، تحلیلگرانی بنیادی، بهخاطر دید بلندمدتشان و آگاهی نسبی که نسبت به ارزش ذاتی و واقعی سهام دارند، میتوانند از این استراتژی سود خوبی کسب کنند. میانگین کم کردن برای سرمایهگذاران بلندمدت هم مزایا و معایبی دارد که این مزایا و معایب را در ادامه بررسی میکنیم.
مزیت میانگین کم کردن
مهمترین مزیت این استراتژی کاهش میانگین قیمت سهام آن است.
یک سرمایهگذار میتواند قیمت میانگین خرید سهام خود را به میزان قابلتوجهی کاهش دهد. بهاینترتیب، در صورت پایان روند نزولی سهم و با بازگشت مجدد آن، سهم به بازدهی و سود بسیار مناسبی خواهد رسید.
همچنین با استفاده از این روش میتوان پیش از آنکه سهم به قیمت اولیه خود برسد، میانگین خرید یا قیمت خرید را کاهش داد. این کار باعث میشود سرمایهگذاری در بازه زمانی کوتاهمدت متضرر نشود و با برگشت روند سهم، بهخاطر حجم بیشتر سهامش، سود بیشتری هم کسب کند.
معایب میانگین کم کردن
کاهش میانگین قیمت سهم تنها در صورتی استراتژی موفقی محسوب میشود که سرانجام سهم بازگردد و روند نزولی به پایان برسد. اگر این حرکت نزولی متوقف نشود و در نهایت باز نگردد، ضرر سهم بهاندازه جبرانناپذیری خواهد رسید.
در مواردی که سهم همچنان روند نزولی خود را ادامه میدهد، احتمال پشیمانی از کاهش میانگین خرید وجود دارد. این شرایط زمانی است که سرمایهگذاران خروج از سرمایه را به سرمایهداری ترجیح میدهند. درنتیجه تصمیم به خروج از موقعیت خواهد گرفت که در این صورت هم ممکن است با ضرر از سهم خارج شود.
سرمایه لازم برای خرید مجدد هم یکی دیگر از معایب این روش است. هر چه قیمت سهم افت پیدا کند، معاملهگر مجدد اقدام به خرید میکند.
هدف از این کار این است که بتواند قیمت میانگین خرید خود را کاهش دهد. این در حالی است که سرمایهگذار برای خرید مجدد و کاهش میانگین قیمت، باید بودجه کافی را داشته باشد.
همچنین اگر روند نزولی سهم ادامهدار باشد، علاوه بر اینکه ضرر جبران نشده، بلکه سرمایه بیشتری هم از دست خواهد رفت. درنتیجه بسیار مهم است که بهدرستی میزان ریسکپذیری و نقطه دقیق حد ضرر مشخص شده باشد. ناگفته نماند که گفتن این کار آسانتر از انجامدادن آن است، اما در طی افت بازار یا نزول تصمیمگیری حتی دشوارتر و بحرانیتر هم خواهد شد.
خرید پله ای روشی است که در زمان روند صعودی بازار انجام میشود، اما کوتاه مدت بودن آن مشخص نیست.
جمعبندی
درباره خرید پلهای، میانگین کم کردن و مزایا و معایب آن صحبت کردیم. زمانی که قیمت یک سهم بنیادی روند نزولی کوتاهمدتی را تجربه میکند، میتوان با خرید سهام در قیمت کمتر و با افزایش تعداد سهام، قیمت میانگین خرید خود را کاهش دهد. نتیجه این کار سود بیشتر در بلندمدت است.
استفاده از تکنیکهای دقیق مدیریت ریسک یک فرصت ارزشمند در طول زمان است. فرصتی که سرمایهگذاران حرفهای و باتجربه از آن برای چیدن استراتژیهای معاملاتی خود استفاده میکنند.
بسیاری از سرمایهگذاران حرفهای از جمله وران بافت استراتژیهای ارزشگرا را دنبال میکنند، از این روش بهعنوان یک استراتژی بزرگ و برای رسیدن به موفقیتها و سودهای ارزشمند استفاده میکنند. استراتژی میانگین کم کردن (Averaging Down) سهام یکی از روشهای جلوگیری از زیان و یا خروج از ضرر است. اما باید این استراتژی را روی سهم بنیادی انجام دهید.
نظر شما در مورد خرید و فروش پلهای سهام چیست؟
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
چگونه معامله گر موفق اختیار معامله شویم؟
چگونه معامله گر موفق اختیار معامله شویم؟ اختیار معامله ها یکی از پرکاربردترین ابزارها در بازارهای مالی هستند. انعطاف پذیری آنها به معامله گر اجازه می دهد تا از موقعیت خود برای افزایش بازده استفاده کند. این محصولات همچنین به کاربر این امکان را می دهند که با استفاده از آنها ، ریسک را مدیریت کند یا از حرکت صعودی، نزولی و رنج در بازار سود کسب کند.
علیرغم مزایای فراوان، معاملات اختیار معامله ریسک قابل توجهی را به همراه دارد و ماهیت آن بسیار سوداگرانه است. همه نمی توانند معامله گر اختیار معامله های موفقی شوند. مانند هر تجارت دیگری، تبدیل شدن به یک معامله گر موفق اختیار معامله ها مستلزم مجموعه مهارت، نوع شخصیت و نگرش خاصی است.
پیش نیاز معامله در بازار اختیار معامله:
- داشتن دانش تکنیکال
- داشتن دانش تابلو خوانی(اختیاری)
- درک مفاهیم اختیار معامله
قادر به مدیریت ریسک باشید
اختیار معامله ها ابزارهای پرریسکی هستند و برای معاملهگران مهم است که بدانند در هر مقطع زمانی چقدر ریسک دارند. حداکثر احتمال از دست دادن در معامله چقدر است؟ میزان نوسانات ضمنی یا تاریخی چقدر است؟ چه مقدار از سرمایه را درگیر هر معامله کند؟ اینها برخی از سوالاتی است که معامله گران همیشه باید در ذهن خود نگه دارند.
معامله گران همچنین باید اقدامات مناسب را برای کنترل ریسک انجام دهند. به طور خاص، اگر شما یک معامله گر اختیار معامله در کوتاه مدت هستید، مرتباً با معاملات زیان ده روبرو خواهید شد. به عنوان مثال، اگر یک شبه موقعیتی را حفظ کنید، ممکن است به دلیل اخبار نامطلوب، تحلیل شما نقض شود. شما باید بتوانید ریسک موقعیت های خود را در هر زمانی به حداقل برسانید. برخی از معاملهگران این کار را با محدود کردن حجم معاملات خود و تنوع در معاملات مختلف انجام میدهند تا همه تخمهایشان در یک سبد قرار نگیرد.
یک معامله گر آپشن نیز باید یک مدیریت مالی عالی باشد . آنها باید از سرمایه خود عاقلانه استفاده کنند. برای مثال، عاقلانه نیست که ۹۰ درصد سرمایه خود را در یک معامله مسدود کنید. هر استراتژی که اتخاذ کنید، مدیریت ریسک و مدیریت پول را نمی توان نادیده گرفت.
ریاضی خود را تقویت کنید
هنگام معامله در اختیار معامله ها، همیشه با اعداد سروکار دارید. نوسانات ضمنی چیست ؟ آیا اختیار معامله بی تفاوت است یا در زیان؟ نقطه سربه سر معامله چیست؟ معامله گران اختیار معامله همیشه به این سوالات پاسخ می دهند. همچنین شما به یونانی ها مانند دلتا، گاما، وگا و تتای اختیارات توجه کنید. به عنوان مثال، یک معامله گر می خواهد بداند که آیا معامله او دارای گامای کوتاه است یا خیر.
نظم و انضباط داشته باشید
برای موفقیت، معامله گران اختیار معامله باید نظم و انضباط را تمرین کنند. انجام تحقیقات گسترده، شناسایی فرصتها، انجام معامله مناسب، شکلدهی و پایبندی به یک استراتژی، تعیین اهداف و تعیین استراتژی خروج ، همه بخشی از این رشته هستند. یک مثال ساده از انحراف از نظم، پیروی از گله است. هرگز بدون انجام تحقیقات خود به نظر دیگران اعتماد نکنید. شما نمی توانید از وظایف خود بگذرید و دیگران را مقصر ضررهای خود بدانید. درعوض، شما باید یک استراتژی معاملاتی مستقل طراحی کنید تا بتواند یک استراتژی انتخاب موفق باشد.
داشتن تحصیلات دانشگاهی و مدارک بالاتر مالی نمی تواند باعث قطعیت در موفقیت معاملات شما شود.معامله گران موفق بازار آپشن برای یادگیری اصول اولیه و مطالعه بازار ، سناریوهای مختلف، روندهای مختلف، هر چیزی و همه چیز در مورد نحوه عملکرد بازار ،زمان می گذارند. آنها معمولاً انقدر ساده نیستند که در یک سمینار معاملاتی سه ساعته با عنوان “چگونه با یک معامله ثروتمند شویم” شرکت کرده باشند، بلکه وقت خود را صرف یادگیری از بازار می کنند.
صبور باشید
صبر یکی از ویژگی هایی است که همه معامله گران دارند. سرمایه گذاران صبور به جای تلاش برای کسب یک پیروزی بزرگ در هر حرکت بازار، مایلند منتظر باشند تا بازار فرصت مناسب را فراهم کند. اغلب معاملهگرانی را میبینید که بیکار نشستهاند و بازار را تماشا میکنند و منتظر زمان مناسب برای ورود یا خروج از معامله هستند. در مورد معامله گران آماتور چنین نیست. آنها بی حوصله هستند، نمی توانند احساسات خود را کنترل کنند و به سرعت وارد معاملات می شوند و از معاملات خارج می شوند.
یک سبک معاملاتی ایجاد کنید
هر معامله گر شخصیت متفاوتی دارد و باید سبک معاملاتی متناسب با ویژگی های خود اتخاذ کند. برخی از معامله گران ممکن است در معاملات روزانه خوب عمل کنند ، جایی که آنها چندین بار در طول روز اختیار معامله خرید و فروش می کنند تا سود کمی کسب کنند. برخی ممکن است با اتخاذ استراتژی راحتتر باشند، به شکلی که در استراتژیهای خود برای استفاده از فرصتهای منحصربهفرد، مانند کاهش زمان و نوسانات، پیاده سازی میکنند. و دیگران ممکن است با نوسانگیری در معاملات راحتتر باشند ، جایی که معاملهگران روی حرکت قیمت در دورههای پنج تا ۳۰ روزه شرطبندی میکنند.
تفسیر اخبار
برای معامله گران بسیار مهم است که بتوانند اخبار را تفسیر کنند، اخبار تبلیغاتی را از واقعیت جدا کنند و بر اساس این دانش تصمیمات مناسب بگیرند. بسیاری از معامله گران را خواهید دید که مشتاق هستند سرمایه خود را در اختیار معامله ای با اخبار امیدوارکننده قرار دهند و روز بعد به سراغ اخبار بزرگ بعدی می روند. این امر آنها را از شناسایی روندهای بزرگتر در بازار منحرف می کند. بیشتر معاملهگران موفق با خود صادق هستند و تصمیمات شخصی درستی میگیرند، نه اینکه صرفاً از اخبار اصلی خبرها استفاده کنند.
هیچ وقت از آموزش دست نکشید
آمار ها نشان می دهد که تا ۹۰٪ از معامله گران اختیار معامله متوجه ضرر خواهند شد. چیزی که معامله گران موفق را از معامله گران متوسط جدا می کند این است که معامله گران موفق می توانند از ضررهای خود درس بگیرند و آنچه را که می آموزند در استراتژی های معاملاتی خود پیاده کنند. معاملهگران نخبه تمرین میکنند و بیشتر تمرین میکنند تا زمانی که درسهای پشت معامله را بیاموزند، اقتصاد پشت بازار را درک کنند و رفتار بازار را همانطور که در حال وقوع است ببینند.
بازارهای مالی دائما در حال تغییر و تحول هستند. شما باید درک روشنی از آنچه اتفاق میافتد و نحوه عملکرد آن داشته باشید. با تبدیل شدن به یک یادگیرنده فعال، نه تنها در استراتژیهای معاملاتی فعلی خود خوب خواهید بود، بلکه میتوانید فرصتهای جدیدی را نیز شناسایی کنید که ممکن است دیگران نبینند یا از آنها عبور کنند.
انعطاف پذیر باشید
شما نمی توانید ادعایی در بازار داشته باشید، اما باید با بازار همراه شوید یا آن را ترک کنید، زمانی که این نوع از بازار مناسب شما نیست. باید بپذیرید که ضرر و زیان رخ می دهد و احتمال از دست دادن اجتناب ناپذیر است. پذیرش به جای مبارزه با بازار برای درک، شفافیت و در نهایت برنده شدن اهمیت دارد.
یک معامله گر موفق باید معاملات خود را برنامه ریزی کند
معامله گر آپشن هایی که برنامه ریزی می کند بیشتر از کسی که بر اساس غریزه و احساس کار می کند موفق می شود. اگر برنامه ای نداشته باشید، معاملات تصادفی انجام می دهید و در نتیجه بدون جهت خواهید بود. از سوی دیگر، اگر برنامه ای داشته باشید، به احتمال زیاد به آن پایبند خواهید بود. شما در مورد اهداف خود و نحوه برنامه ریزی برای رسیدن به آنها صادق خواهید بود. شما همچنین می دانید که چگونه زیان های خود را پوشش دهید یا چه زمانی سود خود را برداشت کنید. می توانید ببینید که چگونه این طرح برای شما کار کرده است (یا کار نکرده است). همه این مراحل برای توسعه یک استراتژی تجاری قوی ضروری هستند .
ثبت سوابق
اکثر معاملهگران موفق اختیار معامله ها سوابق دقیقی از معاملات خود نگه میدارند. ثبت سوابق تجاری یک عادت ضروری برای جلوگیری از تصمیم گیری های ضررده است. تاریخچه سوابق تجاری شما همچنین اطلاعات زیادی را ارائه می دهد تا به شما کمک کند شانس موفقیت خود را افزایش دهید.
از شایعه تا واقعیت؛ سود واقعی معامله گری در فارکس چقدر است؟
چه به دنبال کسب درآمد بیشتر باشید و چه به دنبال معاملهگری به عنوان شغل اصلی خود، بازار فارکس مزایای زیادی نسبت به بازارهای مالی سنتی دارد. یکی از بزرگترین مزایای آن این است که به معاملهگران این فرصت را میدهد که حتی با سرمایه محدود شروع به کسب درآمد کنند. در این مقاله، تلاش میکنیم تا از سود واقعی معاملهگری در فارکس سخن بگوییم و شفاف کنیم چه میزان کسب سود از بازار فارکس معقول است.
میانگین سود واقعی معامله گری در فارکس
یکی از بزرگترین عوامل محرک ورود افراد به بازار فارکس، پتانسیل بالای کسب سود است که میتوان از معاملات ارز در این بازار به دست آورد. اما سوالی که اغلب مطرح میشود این است که میانگین سود یک معاملهگر فارکس چقدر است؟ پاسخ به این سوال بسیار دشوار است، زیرا تفاوت زیادی بین عملکرد معاملهگران وجود دارد. مخصوصا هنگام مقایسه سود معاملهگران حرفهای و با تجربه در مقابل معاملهگران تازهکار، این تفاوت بسیار مشهود است.
عامل موثر دیگر بر سود کلی معاملهگر، میزان اهرمی است که در معاملات خود استفاده میکند. اینها تنها دو عامل در میان بسیاری از عواملی هستند مزایای داشتن استراتژی برای معاملهگر که میتوان هنگام اندازهگیری میانگین سود معاملهگران فارکس در نظر گرفت. با توجه به توضیحات ذکر شده، برای درک کامل موضوع سود واقعی، در این مقاله به جزئیات بیشتری پرداخته خواهد شد.
به عنوان یک دستورالعمل کلی، سود بالقوهای که از طریق معاملات فارکس حاصل میشود، ممکن است چندین برابر سود در سایر سرمایهگذاریهای سنتی باشد. برای مثال، طی ۵۰ سال گذشته یا بیشتر، بازار سهام ایالات متحده به طور متوسط سالانه سود تقریباً ۱۰ درصدی داشته است و در بخش دارایی املاک و مستغلات نیز چنین بوده است. سرمایهگذاران اوراق قرضه دولتی با کیفیت بالا، میانگین بازده سالانه تقریباً ۵ درصد را در مدت زمان مشابه دریافت کردهاند.
نکته این است که سود اکثر سرمایهگذاریهای سنتی معمولاً از ۰/۵٪ تا ۱٪ در ماه یا ۶٪ تا ۱۲٪ در سال است. کسانی که به دنبال راهی برای کسب سود بیشتر هستند، مطمئناً میتوانند در بازار فارکس سرمایهگذاری کنند. به این ترتیب، فرصتهای زیادی برای معاملهگران جسورتر وجود دارد تا با تخصیص بخش معینی از پرتفوی کلی خود در بازاری مانند فارکس که سود بالقوه بالاتری ارائه میدهد، سریعتر ثروتمند شوند.
نکته مهمی که باید به خاطر بسپارید این است که معامله ارز، مثل یک بازی برد و باخت است. به عبارت دیگر، برای اینکه کسی از معاملهی خود سود کند، باید طرف مقابلی وجود داشته باشد که در معاملهی خود ضرر کند. به این ترتیب به دلیل ماهیت برد و باخت بازار فارکس، این بازار شامل درصد معینی از معاملهگران سبز میشود، یعنی معاملهگرانی که سود سرمایهگذاری آنها مثبت است و در عین حال شامل درصد مشخصی از معاملهگران قرمز میشود که سود سرمایهگذاری آنها منفی است.
علاوه بر این، اختلاف این دو گروه یکسان نیست به عبارت دیگر، اگر به تفکیک به کل معاملهگران سودآور در مقابل کل معاملهگران ضرر ده در یک دوره زمانی، مانند سه ماهه یا یک ساله نگاه کنید، متوجه میشوید که اقلیت کوچکی از معاملهگران، سود بیشتری کسب میکنند. در تخمین کلی، ۱۰ تا ۱۵ درصد از کل معاملهگران فارکس بیشترین سود به دست آمده را به خود اختصاص میدهند، در حالی که ۸۵ تا ۹۰ درصد دیگر در سمت بازنده قرار دارند.
محاسبه سود ماهانه واقعی در فارکس
در این قسمت با انجام محاسبات، سود واقعی معاملهگری در فارکس مورد بررسی قرار گرفته است. نکته کلیدی قابل توجه، محاسبه واقع بینانه این سود است، اما چرا؟ زیرا متأسفانه تعداد نسبتا زیادی از افراد سودجو در این بازار، درباره سود معاملهگری بیش از حد اغراق میکنند و گاهی اوقات ارقامی کاملاً نادرست ارائه میدهند. ممکن است در طول تحقیقات خود در زمینه بازار فارکس با برخی از این افراد مواجه شده باشید، این اغراق و بزرگنماییها، در تبلیغات هم به چشم میخورد.
افرادسودجو در فارکس با وعده سودهای کلان باعث ایجاد توهم در ذهن معاملهگران میشوند
به عنوان مثال، یک طراح و سازنده سیستم معاملاتی، برای سیستم معاملاتی فارکس خود تبلیغ میکند و وعده میانگین سود سالانه ۵۰۰٪ را میدهد! او معیارهای جالبی را در مورد این سود سالانه ارائه میدهد و حتی رشد حساب فرضی را بر اساس دادههای تاریخی نشان میدهد. آنچه باید بدانید این است که این نوع ادعاها به شدت فریبنده هستند.
اما چرا با چنین قطعیتی میگوییم که این تبلیغات فریبی بیش نیستند؟ گاهی اوقات موارد واقعی از یک معاملهگر یا هج فاند (Hedge Fund) مشاهده میشود که سود بسیار زیادی بدست آورده است، اما دلیل آن میتواند برخی از رویدادهای قوی سیاه (Black Swan) باشد که احتمال تکرار آن بسیار کم است. همچنین ممکن است فروشنده سیستم معاملاتی از اهرمهای بسیار بالا استفاده کرده باشد که برای معاملهگران مبتدی استفاده از چنین اهرمی ناممکن باشد. بنابراین در ابتدا باید تفاوت بین سود واقعی و غیر واقعی در بازار را متوجه شوید.
پس سود واقعی مورد انتظار از بازار فارکس چقدر است؟ قبل از پاسخ به این سوال، باید در مورد نوع سودی که برخی از بزرگترین هج فاندها و مدیران حسابهای فارکس، به صورت سالانه به سرمایهگذاران خود ارائه میدهند، توضیح داده شود. بدیهی است که افرادی توانمند و باهوش در این موسسات مشغول به کارند و بنابراین میتوانند دیدگاهی کلی درباره سود در بازار فارکس ارائه دهند، در واقع دادههایی در مورد این مجموعه افراد موفق در بازار فارکس موجود است.
آیا میتوانید حدس بزنید معمولا سود معاملهگری در فارکس برای هج فاندها چقدر است؟ ممکن است تعجب کنید اگر بفهمید که هج فاندها نتوانستهاند در فارکس سودی به اندازه اندازه شاخص S&P 500 بدست آورند و همانطور که اشاره شد، میانگین سود شاخص S&P 500 و سایر شاخصهای مرتبط با بازار سهام ایالات متحده آمریکا حدود ۱۰ درصد است!
بنابراین، اگر بزرگترین شرکتهای جهان که در فارکس فعالیت میکنند نتوانستهاند به سود مشابه بازارهای سهام دست پیدا کنند، پس این فرض که میتوان سود عظیمی از بازار فارکس به دست آورد، از کجا میآید؟ خوب، به جرأت میتوان حدس زد که بسیاری از اطلاعات توسط بازاریابان منتشر میشود، و معاملهگران حرفهای فارکس نقشی در انتشار این اطلاعات ندارند.
اما سود کلان در فارکس کاملا دور از واقعیت نیست. سودی که شما به عنوان یک شخص مستقل بدست میآورید میتواند خیلی بالاتر از هج فاندها باشد. زیرا هدف اکثر هج فاندها معیاری مشخص شده برای سود است و معیاری برای سود خام ندارند. در واقع بسیاری از مشتریان آنها، مثل صندوقهای بازنشستگی و سرمایهگذاران ثروتمند، بیشتر نگران ریسک کاهش سرمایه خود هستند و نه سود بالقوه.
به این ترتیب، این موسسات دائماً در حال ایجاد تعادل بین این دو مورد هستند که به سودی با ریسک متعادل دست یابند. از سوی دیگر، معاملهگران انفرادی میتوانند پارامترهای ریسک خود را تعیین کنند و با ریسک بیشتر میتوانند به سود بالاتری دست یابند.
به عنوان یک معاملهگر ریسکپذیری سودی بین ۳ تا ۴ درصد در ماه یا ۳۶ تا ۴۸ درصد در سال و به عنوان یک معاملهگر محافظهکار میتوانید سودی بین ۱ تا ۲ درصد در ماه یا ۱۲ تا ۲۴ درصد در سال از معاملات خود انتظار داشته باشید
اکنون با در نظر گرفتن تمام موارد ذکر شده، میتوان به سؤال اصلی پرداخت. یعنی سود واقعی فارکس یا به عبارت دقیقتر سود معقول مورد انتظار از معاملهگری در فارکس چقدر است؟ اگر معاملهگر ریسکپذیری هستید، باید بتوانید سودی بین ۳ تا ۴ درصد در ماه یا ۳۶ تا ۴۸ درصد در سال از معاملات خود بدست بیاورید و اگر یک معاملهگر محافظهکار هستید، باید بتوانید سودی بین ۱ تا ۲ درصد در ماه یا ۱۲ تا ۲۴ درصد در سال از معاملات خود کسب کنید.
بنابراین سود واقعی از معاملهگری در فارکس بر اساس ریسکپذیری شما تعیین میشود. ناگفته نماند که این نوع سودها، تنها در صورتی قابل دستیابی خواهند بود که یک استراتژی برتر داشته باشید، و بتوانید آن را به طور ثابت در بازار اعمال کنید. بدون یک استراتژی برتر، شما جزئی از ۸۵ درصد معاملهگران بازنده خواهید بود.
پیشبینی سود سالانه شما از فارکس
کلید کسب سود ثابت از معاملهگری، داشتن شناخت کامل از استراتژی معاملاتی است. به عبارت دیگر، چه یک معاملهگر اختیاری باشید یا یک معاملهگر سیستمی، باید درک کاملی از معیارهای استراتژی معاملاتی خود داشته باشید. این معیارها نه تنها شامل دانستن میانگین درصد موفقیت میشود، بلکه شامل معیارهایی مانند تعداد معاملات انجام شده در هفته یا ماه، میانگین برد، میانگین شکست، حداکثر افت سرمایه، نسبت ریسک به ریوارد (Risk to Reward Ratio)، سود در هر معامله، تعداد معاملات برنده متوالی، تعداد معاملات بازنده متوالی و غیره میشود.
دو دلیل مهم برای درک معیارهای یک معامله وجود دارد. اول اینکه، با شناخت بیشتر معیارهای موفقیت استراتژی معاملاتی خود، اعتماد بیشتری به آن استراتژی کسب خواهید کرد. به عنوان مثال، شما حداکثر افت سرمایه برای استراتژی خود را ۳۰ درصد در نظر میگیرید و در حال حاضر ۲۰ درصد افت سرمایه دارید، در این صورت با دانستن اینکه افت سرمایه فعلی در محدوده حداکثر مورد نظر شما است، خیالتان آسوده خواهد بود. این کار به شما در کسب اعتماد به استراتژی و انجام معاملات، حتی زمانی که شرایط دشوار بنظر میرسد، خیلی کمک میکند.
دوم اینکه، شما باید درک درستی از معیارهای معاملهگری خود داشته باشید زیرا اینکار به شما بینشی درباره سود حاصله از هر معامله، در آخر ماه و آخر سال میدهد. به عنوان مثال، سود هر معامله رقمی بسیار مهم است و با فرض اینکه استراتژی شما سودآور باشد، میانگین سود در هر معامله را پیشبینی میکند.
بنابراین، اگر انتظار دارید ۲۵ دلار در هر معامله سود کنید، میتوانید سود بقیه معاملات را هم حساب کنید. پس اگر به طور متوسط ۲۰ معامله در ماه انجام میدهید، میانگین سود ماهانه شما باید حدود ۵۰۰ دلار باشد. این رقم با ضرب سود ۲۵ دلاری در تعداد ۲۰ معامله در ماه محاسبه میشود که برابر است با ۵۰۰ دلار سود ماهانه و ۶۰۰۰ دلار سود سالانه. اگر حساب شما به طور متوسط ۱۵۰۰۰ دلار باشد، سود سالانه ۴۰ درصد خواهد بود. حالا اهمیت درک این معیارهای کلیدی را متوجه میشوید؟
اگر میخواهید پیشبینی کنید که به طور واقعبینانه چقدر میتوانید از معاملهگری در فارکس سود بدست بیاورید، اول باید بدانید که سود استراتژی شما چقدر است. فرمول زیر برای محاسبه سود استفاده میشود:
میزان سود = (میانگین حجم معاملات بازنده × درصد بازنده) – (میانگین حجم معاملات برنده × درصد برنده)
مثال زیر با استفاده از فرمول بالا محاسبه شده است. فرض کنید که میانگین درصدبرنده در استراتژی شما ۵۰٪ بوده و میانگین حجم معاملات برنده شما ۴۰۰ دلار است، در حالی که میانگین حجم بازنده شما ۳۰۰ دلار است. بنابراین اگر آن اعداد را به فرمول سود احتمالی در بالا اضافه کنیم، به نتیجه زیر میرسیم:
۵۰دلار = (۳۰۰دلار ×۰.۵) – (۴۰۰دلار × ۰.۵)
به این ترتیب، سود شما برابر با ۵۰ دلار است.
چگونه سود خود از فارکس را بالا ببریم؟
اکنون در مورد تلاش برای به حداکثر رساندن سود معاملات فارکس توضیح داده میشود. اما، قبل از اینکه بتوان به دنبال افزایش میانگین سود بود، باید بر ایجاد یک استراتژی معاملهگری که دارای سود مثبت باشد، تمرکز کرد. در بخش قبل به طور مختصر در این مورد توضیح داده شد، بنابراین درک اولیه از این موضوع ایجاد شده است. علاوه بر این، باید اطمینان حاصل شود که بک تست (Backtest) به صورت دستی یا خودکار انجام شده باشد، این بک تست یک فرضیه منطقی در مورد سودآوری کلی از روش معاملهگری شما ارائه میدهد.
با این حال، راههایی وجود دارد که میتوان سود معاملهگری را افزایش داد. یکی از بهترین راهها افزایش اهرم موثر برای افزایش سود است. به عنوان مثال، اگر با یک استراتژی معاملاتی به طور متوسط سالانه ۱۰ درصد سود بدون اهرم به دست میآورد و هدف معاملهگر، افزایش سود تا ۳۰ مزایای داشتن استراتژی برای معاملهگر درصد است، میتوان اهرم را تا ۳ برابر افزایش داد و به این هدف دست یافت.
اما باید به یک هشدار مهم توجه کرد. حداکثر افت سرمایه شما در شرایط بدون اهرم، هر چقدر که باشد، به دلیل افزایش اهرم، آن افت سرمایه تا ۳ برابر نیز افزایش مییابد. به عبارت دیگر، افزایش اهرم هم روی سود تاثیرگذار است و هم روی ضرر.
روش دیگری که میتواند به طور قابل توجهی سود معاملات شما را افرایش دهد، سود مرکب است. شاید با نظریه سود مرکب در گذر زمان آشنا باشید، میتوان این نظریه را در حساب معاملهگری به کار برد. اجرای سود مرکب بر روی سودهای حاصله از فارکس میتواند بسیار قدرتمند عمل کند و منجر به رشد تصاعدی حساب شما شود. به عنوان مثال، فرض کنید که یک حساب معاملاتی ۱۰ هزار دلاری دارید. و شما میتوانید با موفقیت به میانگین سود سالانه ۲۵ درصد طی ۱۲۰ ماه یا ۱۰ سال آینده دست یابید.
در سناریوی اول، شما هر سال سود ۲۵۰۰ دلاری را برداشت کرده و از درآمد حاصل از آن برای تامین هزینههای مختلف روزانه استفاده میکنید. بنابراین، در پایان ۱۲۰ ماه یا ۱۰ سال، ۱۰ هزار دلار در حساب خود خواهید داشت. حالا فرض کنید که با استفاده از همان حساب ۱۰ هزار دلاری و میانگین سود سالانه ۲۵ درصد، بجای خرج کردن سود به دست آمده، ۱۰۰ درصد سود را مجدداً سرمایهگذاری میکنید.
در این سناریو، حساب معاملاتی شما تقریبا تا بیش از ۹۳ هزار دلار افزایش خواهد یافت. این افزایش ۸۳ هزار دلاری، تقریباً سه و نیم برابر مبلغی است که در طول ۱۰ سال برداشت کردهاید. این قدرت استفاده از سود مرکب در فارکس به صورت ماهانه است. این یکی از بهترین ابزارها برای معاملهگران جهت دستیابی به رشد حساب است.
استفاده از اهرم یا لوریج یک شمشیر دو لبه در افزایش توام سود و ریسک است.
سودِ سرمایه و بازگشت سرمایه
تاکنون در مورد سود سرمایه از معاملات فارکس توضیح داده شد اما سود سرمایه از معاملهگری در فارکس یا هر نوع سرمایهگذاری دیگر اهمیت بسیار کمتری نسبت به بازگشت سرمایه دارد. یعنی با اینکه سود سرمایه حائز اهمیت است اما حفظ اصل سرمایه اهمیت بیشتری دارد. متاسفانه بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران این موضوع را درک نمیکنند یا اگر متوجه شوند، معمولا اهمیت این تمایز را دست کم میگیرند.
بنابراین چگونه میتوانید از بازگشت سرمایه اطمینان حاصل کنید در حالی که مشغول کسب سود از سرمایه خود در فارکس هستید؟ پاسخ ساده به این سوال این است که در زندگی هیچ تضمین ۱۰۰ درصدی وجود ندارد و در معاملهگری نیز این قضیه صدق میکند. اما ناگفته نماند که با استفاده از یک مدل صحیح مدیریت ریسک، میتوانید احتمال از بین رفتن حساب معاملاتی خود را تنها در یک یا چند معامله به حداقل برسانید. تنها زمانی یک معاملهگر این شانس را دارد که در بین ۱۰ درصد معاملهگران موفق قرار بگیرد، که بجای اینکه فقط به فکر سود کردن باشد، به این فکر کند که چقدر میتواند ضرر کند.
معمولا ماندگاری یک معاملهگر در بازار فارکس با استفاده او از اهرم معاملاتی رابطه معکوس دارد. به این معنا که آن دسته از معاملهگرانی که در بلند مدت در بازارهای فارکس ماندهاند و رشد کردهاند، عموماً کسانی هستند که از اهرم متوسط یا کم استفاده میکنند. آنها معمولاً معاملهگران حرفهای هستند که برای کنترل ریسک بیشتر از هر چیز دیگری ارزش قائل هستند. برعکس، آن دسته از معاملهگرانی که از مقدار بیش از حد اهرم استفاده میکنند، مدت زیادی در این بازار نمیمانند. آنها معمولاً معاملهگران نازهکار هستند که رسیدن به سود حداکثری تنها هدفشان است.
خلاصه
در این مقاله به خوبی متوجه شدید که متغیرهای زیادی بر نرخ سود معاملهگران در بازار فارکس تاثیرگذار هستند. اما به طور کلی، معاملهگران موفق فارکس میتوانند سودی بیش از ۲۰ یا ۳۰ درصد در سال بدست آورند و حتی با استفاده از اهرم اضافی، این رقم را افزایش دهند. بنابراین، بازار فارکس یکی از بهترین فرصتها را به افرادی که به دنبال راهی برای رسیدن به درآمد بالا هستند ارائه میدهد.
لزوم داشتن استراتژی در بازارهای مالی
بی شک پیشرفت و کسب توفیق روزافزون از آرزوهای هر جامعه ای است که در هریک از آحاد آن جامعه وجود دارد. این مسئله از پایین ترین واحد جامعه یعنی فرد تا بالاترین واحد اجتماعی که همان جامعه است مشاهده می شود. انسان بی رویا تنها جسمی است که در این کره خاکی زندگی می کند و تخیل و رویا است که می تواند آینده فرد را بسازد و به فعالیتهای او جهت و معنی بدهد.
در قرن حاضر بر خلاف گذشته به رویا و آرزو، بهای خاصی می دهند چراکه آن را جرقه ای در راستای بهبود زندگی فردی می دانند در حالیکه در گذشته آن را جنبه ای مزایای داشتن استراتژی برای معاملهگر از بیماری مانیا (نوعی بیماری روانی) می دانستند و هر فردی را که به آن مبتلا بود را از گروه مجنون می پنداشتند که از عالم واقعیت بریده و به توهمات مبتلا شده است. امروزه در اولین کلاسهای انگیزشی از فرد خواسته می شود رویاهای خود را بی پرده مطرح کند که رنگ تخیل و آرزو نیز دارد و روی آنها با تجسم سازی کار کند.
ولی این مسئله شرط لازم موفقیت است ولی شرط کافی نیست. شرط کافی برنامه ریزی و پایبندی به آن برنامه برای حصول به آن هدف می باشد. به طور مثال در تاریخ اقتصاد ایران همواره دستیابی به رشد بالای اقتصادی همیشه مطرح بوده است ولی بر خلاف برنامه ریزیهای گوناگون هیچگاه به این هدف دست نیافته ایم چرا؟ به دلیل نداشتن استراتژیهای مختلف و برخورد سلیقه ای با آنها. ما هنوز استراتژی مشخص صنعتی پایداری نداریم در حالیکه با نگاهی به کشورهای موفق اقتصادی درمی یابیم که انها برنامه مشخصی را پیاده سازی نموده اند و در طول زمان به آن پایبند بوده اند و هرگاه با چالشی در آن روبه رو شده اند به جای تغییر کل برنامه اصلاحاتی را در آن انجام داده اند ولی کلیت برنامه هنوز وجود دارد و از آن تبعیت می شود.
همین داستان در مورد معامله گری بازارهای مالی وجود دارد. معامله گران همواره با هدف کسب موفقیت وارد بازار می شوند و سودای ثروت در سر دارند و برای آن برنامه ریزی می کنند ولی نکته مهم آن است که درصد کمی از افراد روی برنامه خود کار کرده اند و به آن پایبند هستند و در پی شکست به دنبال استراتژی جدید دیگری می روند در حالیکه این اشتباه محض است . این مسئله ما را از موفقیت دور می سازد چراکه آگاهی با یک روش جدید و فوت و فن آن نیازمند صرف زمان و پول است که باعث اتلاف منابع مالی و زمانی می شود.
چاره چیست؟ آیا باید به دنبال خرید استراتژی بود. قطعا خیر. این یکی دیگر از اشکالات معامله گری است اگر قرار بود استراتژیها کپی شوند و همه موفق باشند پس امروز 90 درصد معامله گران موفق و فقط 10 درصد شکست خورده بودند.
حقیقت این است که بازار مالی از سه رکن مدیریت سرمایه، روانشناسی بازار و تحلیل تشکیل شده است و هر کدام وزنی از فعالیت معامله گری فرد را در برگرفته است و نکته دقیقا همین جاست که این سه رکن در هر فردی بسته به میزان سرمایه،اصول روانی و … متفاوت است و نمی توان یک نسخه واحد را برای همه تجویز نمود. هر فردی باید بداند که کار در بازارهای مالی نیازمند سالها آموزش و تمرین دارد تا استراتژی خود را پیدا کرد. باید روی دو بخش روانشناسی فردی و دانش تحلیل ابتدا کار کرد و بعد بهترین روش را پیدا کرد.
بدون طی کردن این مراحل کسب موفقیت محال است و در صورت کسب بازده ،این پول صرفا بر اساس شانش صورت گرفته است که پایدار نخواهد بود.زمانی که استراتژی مشخص شد سپس باید پایبندی به آن را تمرین کرد.نباید با اولین شکستها نتیجه گرفت این استراتژی بی فایده است . یادمان باشد هیچ استراتژی موفقیت صددرصد ندارد و مهم آن است که جمع جبری موفقیتهای مالی مثبت باشد.
باید استراتژی خاص خود را داشت و آن را اصلاح نمود. یک استراتژی باید بداند چرا می خواهد وارد معامله شود (امکان برآورد سود نسبت به ریسک)، برای کسب آن فایده حاضر است چقدر ریسک متحمل شو د(حتما میزان سود مورد انتظار باید بیش از تحمل ریسک باشد)، در چه تایم فریمی قصد معامله کردن دارد (با استراتژیهای کوتاه مدت نمی توان در تایم بالا معامله نمود)، در صورت برخورد با مشکل در طی معامله چه باید انجام دهد و نهایتا چه زمانی خارج می شود.
اگر یک استراتژی نتواند حتی به یکی از این سوالات پاسخ دهد قطعا موفقیتی در کار نخواهد بود. این مسائل را می تواند خود فرد در طی زمان به دست آورد و یا آنکه با کمک یک متخصص استراتژیست بازار آن را عملی سازد. یادمان باشد راز موفقیت بی قراریها و کلافه شدنهای مکرر در بازار است و تا زمانی که این مراحل را طی نکنیم موفقیتی در کار نخواهد بود.
دیدگاه شما