مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و تمام چیزهایی که باید درباره آن بدانید
سرمایهگذاری و کسب درآمد یک مسیر پر از چالش، موفقیت و شکست است. بنابراین اگر اهل تجارت هستید، باید خودتان را برای قدم گذاشتن در این مسیر آماده کنید. برای موفقیت در سرمایهگذاری باید به همان اندازه که به دانش تجارت نیاز دارید، جسارت ریسکپذیری هم داشته باشید. اما مرز موفقیت و شکست در مبحث ریسکپذیری بسیار باریک است و نتیجه نهایی با تصمیمگیریهای کوچک رقم میخورد. بنابراین مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یک هنر است. هنری که شما را به سمت سودهای آنی هدایت میکند و تا حد ممکن از ضرر دور نگه میدارد. در این مطلب از مجله لندو قصد داریم که از ترفندهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری صحبت کنیم تا هدفمندتر بتوانید سودتان را افزایش دهید.
آشنایی با انواع ریسک در سرمایهگذاری
طبق آنچه گفتیم، ریسک بخش جدانشدنی از سرمایهگذاری پربازده است. تفاوت یک سرمایهگذار حرفهای با یک معاملهگر ناآشنا به بازار سرمایه، در پذیرش و نحوه مدیریت ریسک در سرمایه گذاری مشخص میشود. حرفهایها با کمک ابزارها و ترفندهای به موقع، ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهند و آن را به سود تبدیل میکنند. برای آنکه بهعنوان یک معاملهگر بتوانید خطرهای یک معامله را مدیریت کنید، پیش از هر چیز باید با انواع ریسکهای مرسوم در سرمایه گذاری در بورس و دیگر بازارهای مالی سرمایهگذاری آشنا شوید. به همین منظور، در ادامه به سراغ معرفی ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک رفتهایم.
ریسک سیستماتیک چیست؟
در بازارهای مالی به ریسکهایی سیستماتیک میگویند که نتیجه آن در کل نظام اقتصادی تأثیرگذار است. بنابراین در بازاری مثل بورس، همه سهامهای موجود مشمول ریسک سیستماتیک میشوند. به زبان سادهتر زمانی که با تورم، رکود اقتصادی در کشور، کم و زیاد شدن میزان بهره، اتفاقات غیرمنتظرهای مثل جنگ و… روبهرو هستیم، این اتفاقات روی کل نظام اقتصادی تأثیر دارند، بنابراین به آنها ریسکهای سیستماتیک میگویند. پس وقتی بحران اقتصادی بهوجود میآید با یک خطر سیستماتیک روبهرو هستیم و دیگر باید با نگاهی کلی آن مدیریت کنیم.
ریسک غیر سیستماتیک به چه معناست؟
ریسک غیر سیستماتیک، همانطور که از نامش پیداست، دیگر روی کل سیستم اقتصادی مؤثر نیست. این ریسکها مختص به یک شرکت یا سهام یک واحد صنعتی است. بنابراین فراگیر نیست و در مقیاس کوچکتر باید بررسی شود. گاهی به دلیل وضعیت بازار ممکن است سهام یک شرکت خاص افت کند و به قیمت پایینی برسد. در واقع وضعیت بازار فقط روی این سهام مؤثر بوده است و ربطی به سهام دیگر واحدها ندارد. مثلاً تغییر قیمت مواد اولیه کارخانههای تولید یا تغییر نرخ هزینه واردات یک کالای پرمصرف، نمونههایی از ریسکهای غیر سیستماتیک هستند.کسی که صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ بازار را خوب بشناسد و از رشد دوباره سهام خاطر جمع باشد، در چنین مواقعی میتواند با بررسی درست موقعیت و با شناسایی بهترین زمان معامله در بورس به سراغ خرید سهام شرکت مورد نظر برود تا در روزهای آتی یک سود کلان بهدست آورد.
منظور از مدیریت ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
اصولاً سرمایهگذاری با ریسک همراه است و با موفقیت و شکست تعریف میشود. بنابراین کسی که اهل سرمایهگذاری باشد، خوب میداند که برای رسیدن به سودی بیشتر از رقبا باید بیشتر هم ریسک کند. در واقع در صورت عدم پذیرش ریسک، باید به سودهای ثابت بسنده کند و تنها در سرمایهگذاریهایی شرکت کند که حداقل سود ممکن را دارد. بنابراین ریسک در سرمایهگذاری به این معنی است که سرمایهگذار بپذیرد، با یک خرید و فروش ممکن است به سود کلان برسد، اما در عین حال احتمال شکست هم وجود دارد. وقتی صحبت از مدیریت ریسک در سرمایه گذاری میشود، منظورمان هدایت این ریسکها به سمت موفقیت و کاهش احتمال شکست است.
در نگاه کلیتر مدیریت ریسک در سرمایهگذاری در سه مرحله شناسایی ریسک، میزان تأثیر و برنامهریزی استراتژیک خلاصه میشود. برای این کار باید پیش از هر اقدامی ریسکهای پرسود و در عین حال قابل کنترل را بشناسیم و میزان ضرر احتمالی آن را بسنجیم. بعد از شناسایی و انتخاب بهترین موقعیتهای قابل کنترل، باید اهمیت هر ریسک را هم بررسی کنیم . حالا لازم است که هر کدام از پیشنهادهای ریسکی را با توجه به احتمال موفقیت درجهبندی کنیم. در مرحله آخر باید به سراغ یک برنامه استراتژیک برویم تا بتوانیم میزان ریسک و در نتیجه احتمال شکست را کم کنیم. در واقع هرچه بهتر بتوانیم موقعیت را مدیریت کنیم و خیالمان از میزان بازدهی راحتتر باشد، پرجرئتتر میتوانیم به سراغ خرید و فروشهای پرسودی برویم که هر سرمایهگذاری خطر نزدیک شدن به آن را به جان نمیخرد.
استراتژیهای کلی برای مدیریت ریسک
یکی از مهمترین مراحل مدیریت ریسک سرمایه گذاری در فرابورس ، بورس یا دیگر تجارتها، تعیین استراتژی است. در این مرحله بعد از ارزیابی کامل شرایط، به ترفندهایی نیاز داریم که بتوانیم میزان زیان را در معامله کمتر و آنها را به سمت سود هدایت کنیم. معاملهگرهای حرفهای، استراتژی خود را بر اساس چند اصول کلی طراحی میکنند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
پذیرش ریسک سیستماتیک
بسیاری از مواقع ریسک به صورت سیستماتیک است. یعنی در خرید و فروش انواع بازارهای مالی تأثیر میگذارد. در واقع به دلیل رکود اقتصادی ناشی از یک اتفاق در کل کشور یا جهان، همه سرمایهگذاریهای مختلف مثل سهام، اوراق بهادار و… با ریسک در معاملات روبهرو هستند. در چنین مواقعی برای تمرکز بهتر و برنامهریزی هدفمندتر، یک معاملهگر حرفهای باید شرایط را بپذیرد و خود را برای عواقب ریسک تجارت آماده کند. این آمادگی دید افراد را بیشتر میکند تا تصمیمهای کاربردیتر بگیرند.
امنیت بیشتر با انتقال ضررهای احتمالی
یکی از نکاتی که برای تنظیم استراتژی در مدیریت ریسک سرمایهگذاری باید در نظر بگیریم، اقداماتی است که با انجام آنها میتوان بخشی از عواقب ریسک را به دیگران واگذار کرد. در واقع گاهی با بستن یک قرارداد شما بخشی از ریسک را به مجموعه دیگری انتقال میدهید؛ در نتیجه در صورت شکست، ضرر کمتری متحمل میشوید. بهعنوان مثال گاهی استفاده از انواع وام یا بیمه میتواند تاحدی در ضرر جبران و مدیریت ریسک به ما کمک کند.
کم کردن ضررهای احتمالی
هر روشی که بتواند زیان را به حداقل برساند، یک ترفند استراتژیک محسوب میشود. اهمیت استراتژی کاهش ضرر، تنها در سرمایهگذاریهای کلان یا خرید و فروش سهام خودش را نشان نمیدهد؛ بلکه در سرمایهگذاریهای کوچک زندگی هم نقش مؤثری دارد. حتی دریافت وام هم نوعی سرمایهگذاری محسوب میشود. در واقع شما ممکن است برای خرید یک ملک، کالای مورد نیازتان یا حتی طلا، بودجه کمی داشته باشید. اگر بخواهید منتظر جمع شدن پولتان بمانید، بدون شک با توجه به تورم موجود در بازار، ضرر بزرگی پرداخت خواهید کرد. چون قیمت آن ملک، کالا یا هر گرم طلا بعد از گذشت مدت زمانی بالا میرود و باید همان کالای قبلی را با قیمتی جدید و گرانتر بخرید. درحالیکه با دریافت به موقع وام، میتوانید در زمان مناسب خرید کنید و پول اضافه پرداخت نکنید.
در مقیاس کوچکتر میتوان وامهای مخصوص خرید کالا را مثال زد. در واقع اگر برای خرید یک کالا به دنبال دریافت وام هستید، اما باید زمان زیادی را صرف پیدا کردن ضامن و فراهم کردن چک ضمانت صرف کنید تا بتوانید این وام را بگیرید، در چنین حالتی احتمال ضرر در خرید کالا بالاست. چون ممکن است به دلیل وقفه افتاده بین زمان درخواست تا زمان دریافت وام، قیمت کالای مورد نظر افزایش پیدا کند و مجبور شوید هزینه بیشتری را پرداخت کنید. برای جلوگیری از چنین ضررهایی شما به یک وام با سفته بدون ضامن و چک نیاز دارید تا در زمان کوتاهی، پیش از افزایش قیمت کالا بتوانید آن را دریافت کنید. بنابراین با انتخاب یک وام مناسب میتوانید مدیریت ریسک در سرمایه گذاری کوچکی مثل خرید کالا را هم به خوبی عهدهدار شوید.
روشهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
با توجه به نگاه کلی که باید در استراتژی داشته باشیم، میخواهیم به سراغ چگونگی مدیریت ریسک در بازارهای مالی مهمی مثل سهام برویم و از روشهای اصلی برای کنترل ریسک در بورس بگوییم. برای همین پیش از هرچیز به سراغ محاسبه حد ضرر میرویم تا بتوانیم یک خط قرمز برای معاملات سهام ایجاد کنیم. با کمک این حد میتوانید ریسک خرید و فروش سهام را کنترل کنید. در واقع اگر قیمت سهام از عدد حد ضرر هم کمتر شود، برای کاهش ریسک باید زودتر به فکر فروش آن باشید.
کار دیگری که لازم است انجام دهید، ایجاد چند سبد سرمایهگذاری است. این سبدهای سرمایهگذاری باید تا حد ممکن ریسک غیر سیستماتیک کمی داشته و از سهام چند صنعت مختلف تشکیل شده باشند. حتی لازم است که به سراغ صندوقهای درآمد ثابت یا سرمایهگذاریهای مرتبط با طلا هم بروید تا پشتوانهای برای کنترل ضررهای احتمالی ناشی از خرید و فروش دیگر سهامها در بورس داشته باشید. در واقع داشتن سبدهای متنوع باعث ایجاد تعادل میشود. یعنی ممکن است که یک سهام دچار افت ارزش شود، اما بالا رفتن قیمت سهام دیگر، این زیان را جبران میکند. همچنین سرمایهگذاری در صندوقهای بدون ریسک و درآمد ثابت، با یک سود همیشگی همراه است. این سود پشتوانه خوبی برای جبران ضررهای ناشی از ریسکپذیری محسوب میشود.
بهعنوان توصیه آخر برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری، پیشنهاد میکنیم زمانی به سراغ خرید و فروش در بورس بروید که این بازار رونق بالایی دارد و سهامها رشد صعودی پیدا کردهاند. در دورههایی که بورس روند صعودی دارد، بیشتر سهامها صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ سودآوری بالایی دارند و کنترل ریسک معاملات به دلیل کاهش احتمال زیان بسیار راحتتر است.
بیشتر بدانید تا حرفهایتر باشید
دنیای تجارت هر روز شما را با چالش جدیدی روبهرو میکند تا به سراغ روشهای تازه سودآوری بروید و تنها به روشهای قبلی در کسب درآمد بسنده نکنید. برای رقابت در بازارهای کلان مالی و قدرت بیشتر در مدیریت ریسک در سرمایه گذاری، باید تا حد ممکن در مورد ابزارهای تجارت اطلاعات بهروزی داشته باشید. یادتان باشد که هرچه بیشتر بدانید، قدرت بالایی در کنترل ریسک خواهید داشت، سود بیشتری بهدست میآروید و در نتیجه مثل یک معاملهگر حرفهای رفتار میکنید. مجله لندو میتواند در مورد انواع بازارهای مالی و روشهای سرمایهگذاری اطلاعات خوبی در اختیارتان قرار دهد تا با دانش بیشتر وارد دنیای تجارت شوید. لندو یک سامانه مالی است که با وارد شدن به صفحه خرید قسطی میتوان برای تهیه انواع کالا و خدمات به صورت آنلاین از آن وام دریافت کرد. این وام بدون چک و ضامن و تنها با ارائه سفته داده میشود و سقف آن ۲۰ میلیون تومان است.
سوالات متداول
۱ـ مدیریت ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
توانایی کنترل ریسک و کاهش زیان، یک معامله را به سمت موفقیت هدایت میکند و از درصد شکست آن کم میکند. به مجموعه مراحلی که برای رسیدن به این هدف برنامهریزی میشود، مدیریت ریسک در سرمایه گذاری گفته میشود.
۲ـ تفاوت ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک در چیست؟
ریسک سیستماتیک ناشی از یک اتفاق در سطح گسترده کشور یا جهان است که تمام سرمایهگذاران یک بازار مالی با آن روبهرو میشوند. اما ریسک غیر سیستماتیک مختص یک سهام و صنعت خاص است. بنابراین ناشی از یک بحران کلی در نظام اقتصادی نیست.
۳ـ حد ضرر چه تأثیری در مدیریت ریسک دارد؟
حد ضرر خط قرمز معاملات را مشخص میکند. به این صورت که اگر قیمت یک سهام از عدد حد ضرر کمتر شد، معاملهگر باید برای فروش آن اقدام کند.
تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری: حقایقی که کمتر کسی به شما خواهد گفت!
خانه > مقالات آموزشی > سرمایهگذاری و معاملهگری > تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری: حقایقی که کمتر کسی به شما خواهد گفت!
تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری چیست؟
تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری را میتوان بهسادگی و تنها با انجام “آزمون توانایی خواب راحت در شب” سنجید. درحالیکه بسیاری از افراد هنوز سر خود را بر روی بالش نگذاشته به خواب فرو میروند، افراد بسیار زیادی نیز هستند که بهدشواری خوابشان میبرد. سرمایه گذاران بورسی بیشتر در دسته دوم جای دارند تا در دسته اول و علت آن نیز عمدتاً در عدم تعادل بین ریسک و بازده آنها قابلمشاهده است.صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟
درحالیکه بعضی از مردم حاضرند تا بدون ترس و واهمه به دریای متلاطم بورس شیرجه بزنند، اما افرادی هم از اینکه بدون رعایت نکات ایمنی از نردبان بورس بالا بروند، وحشت دارند. تصمیم درباره اینکه چه مقدار ریسک تحمل کنید و در قبال آنچه مقدار سود به دست آورید و خیالتان از سرمایه گذاریتان راحت باشد، تصمیم بسیار مهمی است.
اما تعریف ریسک چیست؟
فرهنگ لغت سرمایه گذاری واژه ریسک را اینطور صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ تعریف کرده است: احتمال آنکه بازده واقعی یک سرمایه گذاری ازآنچه قبلاً پیشبینی شده است، متفاوت باشد. ازنظر فنی و آماری، این معیار از طریق محاسبه انحراف معیار بازده سرمایه گذاری اندازهگیری میشود؛ اما ریسک به زبان ساده و قابلفهم یعنی شما علیرغم اینکه پیشبینی میکنید سود خوبی از خرید سهم شرکت موردنظر خود به دست خواهید آورد، ولی این امکان نیز وجود دارد که بخشی یا حتی همه سرمایه گذاری اولیه خود در سهام شرکت را از دست بدهید.
نکته بسیار مهمی که در ارتباط با ریسک وجود دارید، میزان سود (بازدهی) است که در قبال آن به دست خواهید آورید. وقتی شما پول خود را در حساب های کوتاهمدت بانکی قرار میدهید، ریسک شما تقریباً صفر است و در قبال آن سود سالیانه کمتر از ۱۰ درصد به دست میآورید. حالا تصور کنید پول خود را در بورس سرمایه گذاری کنید. در این بازار هیچ تضمینی برای حفظ اصل و سود سرمایه شما وجود ندارد. پس ریسک بیشتری نسبت به بانک خواهید داشت، اما ممکن است همان سود چند درصدی حساب های بانکی را ظرف مدت سه روز به دست آورید نه یک سال!
رابطه ریسک و بازده در سرمایه گذاری به چه معناست؟
رابطه ریسک و بازده در سرمایه گذاری به ما میگوید که ریسک کمتر با بازده بالقوه پایینتر همراه است و برعکس ریسک بیشتر با بازده های بالاتر مربوط میشود.
حال تعادل ریسک و بازده معرف توازن بین پذیرش کمترین ریسک و به دست آوردن بیشترین بازده ممکن است. این تعادل بهصورت گرافیکی در نمودار زیر نشان داده شده است. در این نمودار، انحراف معیار بالاتر به معنی ریسک بیشتر و امکان بازده بیشتر است.
نکته مهمی که باید آن را به خاطر بسپارید یک تصور غلط رایج است که عنوان میکند ریسک بیشتر برابر بازده بیشتر است. درحالیکه تعادل ریسک و بازده در سرمایه گذاری به شما میگوید افرادی که ریسک بالاتری را میپذیرند، احتمالاً بازده بیشتری نیز کسب میکنند، اما هیچ تضمینی برای آن وجود نخواهد داشت. توجه داشته باشید که درست همانطور که ریسک بالاتر به معنی احتمال بازده بیشتر است، معنی احتمال ضرر بیشتر هم دارد.
اما چطور ریسک و بازده در سرمایه گذاری را باهم مقایسه کنیم؟
برای مقایسه باید محاسبات سادهای را انجام دهیم. برای این کار ما به نرخ بازده بدون ریسک احتیاج داریم که میتوانیم از نرخ بهره بانکی استفاده کنیم، چون شانس شما برای از دست دادن پساندازتان در بانک تقریباً صفر است. اگر نرخ سود فعلی ۷ درصد باشد، این یعنی، تقریباً بدون هیچ ریسکی میتوانیم سالیانه ۷ درصد روی پولمان درآمد داشته باشیم.
سؤالی که در اینجا به وجود میآید این است که چه کسی سود ۷ درصد میخواهد، وقتی صندوق های سرمایه گذاری بورسی طبق آمار مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران بهطور میانگین سود ۲۵ درصد را در سال گزارش کردهاند؟
پاسخ آن است که حتی سرمایه گذاری در صندوق ها هم بدون ریسک نیست. بازده صندوق های بورسی هرسال ۲۵ درصد نیست، بلکه یک سال ممکن است ۱۰ درصد و سال بعد ۲۵ درصد و همینطور در نوسان باشد. پس شاید این نوسانات بازده برای شما موردقبول نباشد و ترجیح دهید نرخ ثابتی را به دست آورید. سرمایه گذاران معمولاً هزینه بازگشت صرف ریسک خود را محاسبه میکنند و بعد تصمیم میگیرند. هزینه بازگشت صرف ریسک در این مورد ۱۸ درصد بوده که رقم نسبتاً چشمگیری است. (۷%-۲۵%)
چه سطحی از ریسک برای شما مناسب است؟
تعیین اینکه چه سطحی از ریسک برایتان مناسب است، سؤال آسانی برای پاسخ دادن نیست. پذیرش و تحمل ریسک از شخصی به شخص دیگر متفاوت است. تصمیمات شما در مورد اهداف و برنامههای آتی خود، میزان درآمد ماهیانه و سالیانه و موقعیت شخصی و شغلی شما در میزان ریسک پذیری شما تأثیر بسیاری خواهد داشت. در اقتصادهای پیشرو، معمولاً قبل از هر نوع مشاوره مالی به افراد، آزمونهایی از آنها گرفته میشود تا میزان ریسک پذیری و ریسک گریزی آنها مشخص شود.
سپس افراد ریسک پذیر به سمت بازارهایی نظیر بورس، ارز و طلا هدایت میشوند و افراد ریسک گریز به سمت سرمایه گذاری در صندوق ها، سهام شرکتهای بزرگ و همینطور اوراق قرضه معتبر میروند.
در ایران هنوز این آزمونهای مقدماتی چندان جدی گرفته نمیشوند و معمولاً مشاوران برای همه یک نسخه و آنهم سرمایه گذاری در بورس را میپیچند. به همین دلیل شما باید بدانید که بورس جای مناسبی برای سرمایه گذاری کوتاهمدت نیست. چون در کوتاهمدت قیمتها بهصورت غیرعقلانی بالا و پایین میروند و مدام نوسان دارند. اگر میخواهید پول خود را برای یک سال در جای مطمئنی سرمایه گذاری کنید، بهتر است به بانک مراجعه کرده و در سپردههای کوتاهمدت یکساله سرمایه گذاری کنید.
(پایان درس اول دوره آموزشی آشنایی با مفاهیم مالی)
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
مفهوم ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ + اهمیت بررسی ریسک
یکی از مفاهیم مهمّی که آشنایی با آن برای هر سرمایهگذاری واجب است، مفهوم ریسک در سرمایهگذاری و میزان ریسکپذیری در هر مورد خواهد بود. در واقع میتوان ادّعا کرد که بدون شناخت مفهوم ریسک، ورود به حوزهی سرمایهگذاری تقریباً غیرممکن است. حتی اگر بدون شناخت این مفهوم، وارد حوزهی سرمایهگذاری شوید، احتمال شکست و عدم سودآوری بسیار بالا میرود.
متأسفانه بیشتر افراد، در هنگام بررسی جوانب مختلف یک سرمایهگذاری، بیشتر به سنجش بازدهی آن میپردازند. بازدهی همان نقطه مقابل ریسک است که میتوان آن را به جنبهی موفقیت آن سرمایهگذاری تعبیر کرد. در این مطلب، توضیحات کاملی در زمینهی مفهوم ریسک در سرمایهگذاری ارائه شده است. مطالعهی این مطلب، توان شما را برای مدیریت ریسک، افزایش میدهد. توصیه میکنیم از مطالعهی این محتوا غافل نشوید!
همچنین با مراجه به صفحهی اصلی وبسایت میتوانید از پادکست ، دورهی آموزش اقتصاد ، سایر مقالات آموزشی و البته محتواهای تحلیلی ما استفاده کنید.
گام اول آشنایی با ریسک در سرمایهگذاری؛ مفهوم بازده در سرمایهگذاری
بازده پاداشی است که شخص سرمایهگذار، بابت تحمل ریسک معین در یک امر سرمایهگذاری، انتظار دارد یا به دست میآورد. اگر این پاداش، به پاداش مورد انتظار سرمایهگذار اشاره کند، آن را «بازده مورد انتظار» و اگر به پاداش کسب شده در پایان مدت باشد، «بازده واقعی» مینامند. ابتداییترین گام برای ورود به یک سرمایهگذاری، تعیین همین میزان بازده مورد انتظار است.
به عنوان مثال، زمانی که شما پولی را در محل معینی، سرمایهگذاری میکنید و پیشبینی میکنید که درصد معینی سود (مثلا ۲۰ درصد) در ظرف مدت زمان معین (مثلاً ۶ ماه) عایدتان شود، شما بازده مورد انتظارتان را تعریف کردهاید. حال بعد از گذشت زمان تعیین شده (یعنی همان ۶ ماه)، شما به سود و بازدهی واقعی میرسید که میتواند از میزان بازدهی مورد انتظار شما، کمتر یا بیشتر باشد. روشن است که هر سرمایهگذار، انتظار دارد که حداقل به بازده مورد انتظار خود برسد.
آشنایی با مفهوم ریسک در سرمایهگذاری
اگر بخواهیم یک تعریف خلاصه و جمعوجور برای ریسک ارائه دهیم، میتوانیم «عدم اطمینان در خصوص یک موضوع» را برای آن بازگو کنیم. در واقع ریسک، به اختلاف میان بازده واقعی و بازده مورد انتظار میپردازد. اینکه چقدر احتمال دارد تا در یک سرمایهگذاری، تمام یا بخشی از سرمایهی اولیهی خود را از دست بدهیم، در همین مفهوم ریسک روشن خواهد شد.
مثال بازی دارت و صفحهی سیبل، تشبیه بسیار نزدیکی برای لمس این تعریف خواهد بود. زمانی که شما دارت را به سوی صفحه پرتاب میکنید، هدف شما برخورد با نقطهی مرکزی سیبل خواهد بود. اما میدانید که این احتمال نیز وجود دارد که دارت با نقطهی مرکزی صفحه، برخورد نداشته باشد. به عبارت دیگر ریسک اینکه دارت با هر نقطهای از صفحه و حتی خارج از آن برخورد داشته باشد را میدانید.
در سرمایهگذاریهای اقتصادی، مانند بازی دارت یا شطرنج، شما یک انتظار و هدف مشخصی دارید. (همان برخورد دارت با نقطهی مرکزی صفحهی سیبل یا کیش و مات کردن طرف مقابل در شطرنج) اما باید بدانید که این امکان وجود دارد که نتیجهی سرمایهگذاری شما خارج از چهارچوب مورد انتظارتان باشد. و این تشخیص همان ریسکپذیری در سرمایهگذاری شما خواهد بود.
ارتباط بازدهی و ریسک در سرمایهگذاری
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، بازدهی را میتوان نقطه مقابل «ریسک» دانست. اما بین این دو مفهوم ارتباط هم برقرار است. اگر شما برای یک آیتم و مورد سرمایهگذاری به خصوص، ریسک بالاتری را متحمل شوید، انتظار بالاتری برای میزان بازدهی آن نیز خواهید داشت! به عبارت بهتر، رابطهی میان بازدهی و ریسک در یک سرمایه گذاری، یک رابطهی مستقیم است.
البته توجه داشته باشید که امکان دارد بازدهی تحقق یافته، با بازدهی مورد انتظار یکسان نباشد! یعنی در یک سرمایهگذاری، شما به اندازهی مطلوب و به حد مورد انتظار با ریسک متحمل شده، بازدهی دریافت نکنید. که در صورت پایینتر بودن، سرمایهگذاری مطلوب شناخته نخواهد شد.
ریسکِ سرمایهگذاری در بازارهای مالی
تا به اینجا، بیس مفهوم ریسک را دانستید. اکنون به بررسی این موضوع در بازارهای مالی میپردازیم. در بازارهای مالی، با دو دسته از انواع ریسکها روبهرو خواهیم بود:
- ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری
- ریسکهای غیر سیستماتیک در سرمایهگذاری
در ادامه، این دو نوع ریسک را تشریح کردهایم. شناخت انواع ریسکها، برای مدیریت ریسک در سرمایهگذاری اهمیت دارد.
ریسکهای سیستماتیک در سرمایهگذاری
انواع سیستماتیک ریسکها در بازارهای مالی، تمام فعالین آن حوزهی سرمایهگذاری را تحت الشعاع قرار میدهد. به عبارت دیگر، ریسکهای سیستماتیک، در سطح کلان هستند. از طرف دیگر، فرد سرمایهگذار در کنترل ریسکهای سیستماتیک نقشی ندارد. به عنوان مثال تمام افراد فعال در حوزهی بازارهای مالی، از جابهجایی نرخ ارز، متحمل ریسک میشوند. وقوع جنگ و چنین پیشامدهایی نیز در این دسته از ریسکها قرار میگیرند. این دسته از ریسکها، قابل پیشگیری و کنترل از سوی فرد سرمایهگذار نخواهند بود اما میتوان تصمیم صحیح را با توجه به شرایط اتّخاذ نمود.
در بازار ایران، تصمیمات سیاسی، تعیین نرخ ارز و دلار، نرخ تورم، قوانین و مقررات از این دسته از ریسکها به شمار میروند. تمام موارد یاد شده، روند و وضعیت تمامی صنایع را تحت کنترل (چه به صورت مثبت و چه به شکل منفی) قرار میدهد.
ریسکهای غیر سیستماتیک در سرمایهگذاری
این دسته از ریسکها، برخلاف ریسکهای سیستماتیک، تنها برای برخی از شرکتها قابل دریافت خواهند بود. این ریسکها، در بازارهای مالی، فراوانتر هستند. به عنوان نمونه میتوان تغییرات ارزش سهام یک شرکت را در این زمینه مثال زد. روند ارزش سهام یک شرکت، قابل بررسی است و سرمایهگذار میتواند با کنترل آن، ریسک پایینتری برای خرید و سرمایهگذاری در آن سهام، داشته باشد.
موضوعات درونی شرکتها، میتوانند به ایجاد ریسکهای غیر سیستماتیک، دامن بزنند. ریسکهای مدیریتی، ریسکهای نظارتی و برنامههای اینچنینی در شمار این دسته از ریسکها قرار میگیرند. با مطالعهی ریسکها و شناخت اصول مدیریتی آنها، این ریسکها قابلیت کنترل را دارند.
وضیعت معکوس ریسکها در سرمایهگذاری
تمام سرمایهگذاریها، حتّی سپردن وجه اندک به حسابهای سپرده، حاوی ریسک هستند. البته بسته به میزان بازدهی مورد انتظار و بازدهی واقعی، میزان ریسکپذیری متفاوتی خواهند داشت. گاه سودآوری برای یک حساب بسیار پایین است اما طبیعتاً ریسک این سرمایهگذاری نیز نسبت به موراد دیگر، پایینتر خواهد بود.
باید توجه داشت که زمانی که از ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک صحبت میکنیم، همیشه اتفاقات منفی ریسکها را مورد خطاب قرار نمیدهیم. بسیاری از صنایع، با روبهرو شدن با ریسکهای بالا، دچار روند صعودی خواهند شد. برای اینکه این موضوع را بهتر لمس کنید، مثال وضعیت کرونا را در نظر بگیرید. قرنطینهی خانگی در بازههای مختلف این بیماری، برای بسیاری از مشاغل، مضر بود و سبب سقوط آنها شد. اما مشاغل خانگی و کسبوکارهایی که از طریق اینترنت قابل انجام بوند، روند صعودی و پیشرفت بینظیری را در این بازه، تجربه کردند. این همان وضعیت معکوس ریسک است.
اهمیت تعیین بازدهی مورد انتظار در سرمایهگذاری
اگر به شما پیشنهاد یک سرمایهگذاری داده شود، باید بتوانید تشخیص دهید که میزان بازدهی مطلوب شما از این میزان سرمایهگذاری چقدر است. توجه داشته باشید که این میزان باید دقیق مشخص باشد. یعنی اینطور نباشد که بگوییم هراندازه سود بیشتر باشد، بهتر است! طبیعتاً سود بالاتر در یک سرمایهگذاری، آن را به گزینهی مطلوبتری تبدیل میکند. اما به عنوان یک سرمایهگذار باید رقم معینی از عدد بازدهی مورد انتظار را مشخص نماییم. البته تعیین دقیق رقم بازدهی مورد انتظار برای هر سرمایهگذار، یک الزام است.
تعیین بازدهی مورد انتظار، برای شفافسازی ریسکهای موجود در آن سرمایهگذاری بسیار ضروری خواهد بود. تعیین بازدهی مورد انتظار شما برای یک سرمایهگذاری، به شما کمک میکند تا بهتر بتوانید برای ریسکهای پیشرو تصمیم بگیرید. زمانی که میدانید که حداقل بازدهی مورد انتظار شما، مشروط به پذیرش ریسکهای بالایی است، با دید بازتری آنها را خواهید پذیرفت. برعکس زمانیکه بازدهی مورد انتظار شما میزان پایینی داشته باشد، میتوانید به تناسب آن، از پذیرش ریسکهای بالا صرف نظر نموده و در موارد با ضریب اطمینان بالاتری، سرمایهگذاری کنید.
اگر به سرمایهگذاری پرریسک و اصولی و همچنین کسب بازدهی بالا، علاقهمند هستید، حتما نگاهی به مقالهی مربوط به صندوق جسورانه داشته باشید.
مدیریت ریسک در سرمایهگذاری
همانطور که اشاره شد، در زندگی ما، هیچ کاری بدون ریسک نخواهد بود. در واقع تمام کارهایی که هر روز انجام میدهیم، همراه با ریسک است. از رانندگی به سمت محل کارمان گرفته، تا سرمایهگذاری مالی و تجارتی که انجام میدهیم، همه با «ریسک» روبهرو هستند. در پارهای از مسائل، این ریسکها آنقدر کوچک هستند که تقریباً صفر در نظر گرفته میشوند. در برخی از مسائل مانند سرمایهگذاریهای مالی و اقتصادی، کاملاً قابل کنترل هستند. بنابراین، کنترل و بررسی میزان ریسک در سرمایهگذاری، میتواند تا حدود بسیار زیادی در تعیین سرمایهگذاری صحیح به سرمایهگذار کمک کند. موارد ریسکهای غیر سیستماتیک که کاملاً قابل بررسی هستند، در موارد عدیدهای میتواند جلوی زیانهای مالی را بگیرد. بنابراین مدیریت ریسک، در تصمیم گیری برای سرمایهگذاری در نقطهی صحیح، بسیار مؤثر خواهد بود.
اگر به دنبال یک سرمایهگذاری با حداقل میزان سرمایه هستید، اوراق با درآمد ثابت میتواند گزینهی مناسبی برای شما محسوب شود.
جمعبندی آکادمی دانایان
بدون توجه به مفهوم ریسک، و توسّل به گزینهی شانس در بازارهای مالی، احتمال شکست و متحمل شدن زیانهای مالی سنگین، بسیار بالا خواهد بود. شکستهایی که میتواند خسارات جبرانناپذیری را برای سرمایهگذار به دنبال داشته باشد. خلاصهی مطلب آنکه با مدیریت ریسک، سرمایهگذار میتواند به اهداف مالی خود برسد. حداقل سریعتر و با خطراتی کمتر!.
برای دسترسی به سایر مقالات و همچنین بهرهمند شدن از محتوای تحلیلی وارد شوید .
مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و تمام چیزهایی که باید درباره آن بدانید
سرمایهگذاری و کسب درآمد یک مسیر پر از چالش، موفقیت و شکست است. بنابراین اگر اهل تجارت هستید، باید خودتان را برای قدم گذاشتن در این مسیر آماده کنید. برای موفقیت در سرمایهگذاری باید به همان اندازه که به دانش تجارت نیاز دارید، جسارت ریسکپذیری هم داشته باشید. اما مرز موفقیت و شکست در مبحث ریسکپذیری بسیار باریک است و نتیجه نهایی با تصمیمگیریهای کوچک رقم میخورد. بنابراین مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یک هنر است. هنری که شما را به سمت سودهای آنی هدایت میکند و تا حد ممکن از ضرر دور نگه میدارد. در این مطلب از مجله لندو قصد داریم که از ترفندهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری صحبت کنیم تا هدفمندتر بتوانید سودتان را افزایش دهید.
آشنایی با انواع ریسک در سرمایهگذاری
طبق آنچه گفتیم، ریسک بخش جدانشدنی از سرمایهگذاری پربازده است. تفاوت یک سرمایهگذار حرفهای با یک معاملهگر ناآشنا به بازار سرمایه، در پذیرش و نحوه مدیریت ریسک در سرمایه گذاری مشخص میشود. حرفهایها با کمک ابزارها و ترفندهای به موقع، ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهند و آن را به سود تبدیل میکنند. برای آنکه بهعنوان یک معاملهگر بتوانید خطرهای یک معامله را مدیریت کنید، پیش از هر چیز باید با انواع ریسکهای مرسوم در سرمایه گذاری در بورس و دیگر بازارهای مالی سرمایهگذاری آشنا شوید. به همین منظور، در ادامه به سراغ معرفی ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک رفتهایم.
ریسک سیستماتیک چیست؟
در بازارهای مالی به ریسکهایی سیستماتیک میگویند که نتیجه آن در کل نظام اقتصادی تأثیرگذار است. بنابراین در بازاری مثل بورس، همه سهامهای موجود مشمول ریسک سیستماتیک میشوند. به زبان سادهتر زمانی که با تورم، رکود اقتصادی در کشور، کم و زیاد شدن میزان بهره، اتفاقات غیرمنتظرهای مثل جنگ و… روبهرو هستیم، این اتفاقات روی کل نظام اقتصادی تأثیر دارند، بنابراین به آنها ریسکهای سیستماتیک میگویند. پس وقتی بحران اقتصادی بهوجود میآید با یک خطر سیستماتیک روبهرو هستیم و دیگر باید با نگاهی کلی آن مدیریت کنیم.
ریسک غیر سیستماتیک به چه معناست؟
ریسک غیر سیستماتیک، همانطور که از نامش پیداست، دیگر روی کل سیستم اقتصادی مؤثر نیست. این ریسکها مختص به یک شرکت یا سهام یک واحد صنعتی است. بنابراین فراگیر نیست و در مقیاس کوچکتر باید بررسی شود. گاهی به دلیل وضعیت بازار ممکن است سهام یک شرکت خاص افت کند و به قیمت پایینی برسد. در واقع وضعیت بازار فقط روی این سهام مؤثر بوده است و ربطی به سهام دیگر واحدها ندارد. مثلاً تغییر قیمت مواد اولیه کارخانههای تولید یا تغییر نرخ هزینه واردات یک کالای پرمصرف، نمونههایی از ریسکهای غیر سیستماتیک هستند.کسی که بازار را خوب بشناسد و از رشد دوباره سهام خاطر جمع باشد، در چنین مواقعی میتواند با بررسی درست موقعیت و با شناسایی بهترین زمان معامله در بورس به سراغ خرید سهام شرکت مورد نظر برود تا در روزهای آتی یک سود کلان بهدست آورد.
منظور از مدیریت ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
اصولاً سرمایهگذاری با ریسک همراه است و با موفقیت و شکست تعریف میشود. بنابراین کسی که اهل سرمایهگذاری باشد، خوب میداند که برای رسیدن به سودی بیشتر از رقبا باید بیشتر هم ریسک کند. در واقع در صورت عدم پذیرش ریسک، باید به سودهای ثابت بسنده کند و تنها در سرمایهگذاریهایی شرکت کند که حداقل سود ممکن را دارد. بنابراین ریسک در سرمایهگذاری به این معنی است که سرمایهگذار بپذیرد، با یک خرید و فروش ممکن است به سود کلان برسد، اما در عین حال احتمال شکست هم وجود دارد. وقتی صحبت از مدیریت ریسک در سرمایه گذاری میشود، منظورمان هدایت این ریسکها به سمت موفقیت و کاهش احتمال شکست است.
در نگاه کلیتر مدیریت ریسک در سرمایهگذاری در سه مرحله شناسایی ریسک، میزان تأثیر و برنامهریزی استراتژیک خلاصه میشود. برای این کار باید پیش از هر اقدامی ریسکهای پرسود و در عین حال قابل کنترل را بشناسیم و میزان ضرر احتمالی آن را بسنجیم. بعد از شناسایی و انتخاب بهترین موقعیتهای قابل کنترل، باید اهمیت هر ریسک را هم بررسی کنیم . حالا لازم است که هر کدام از پیشنهادهای ریسکی را با توجه به احتمال موفقیت درجهبندی کنیم. در مرحله آخر باید به سراغ یک برنامه استراتژیک برویم تا بتوانیم میزان ریسک و در نتیجه احتمال شکست را کم کنیم. در واقع هرچه بهتر بتوانیم موقعیت را مدیریت کنیم و خیالمان از میزان بازدهی راحتتر باشد، پرجرئتتر میتوانیم به سراغ خرید و فروشهای پرسودی برویم که هر سرمایهگذاری خطر نزدیک شدن به آن را به جان نمیخرد.
استراتژیهای کلی برای مدیریت ریسک
یکی از مهمترین مراحل مدیریت ریسک سرمایه گذاری در فرابورس ، بورس یا دیگر تجارتها، تعیین استراتژی است. در این مرحله بعد از ارزیابی کامل شرایط، به ترفندهایی نیاز داریم که بتوانیم میزان زیان را در معامله کمتر و آنها را به سمت سود هدایت کنیم. معاملهگرهای حرفهای، استراتژی خود را بر اساس چند اصول کلی طراحی میکنند که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
پذیرش ریسک سیستماتیک
بسیاری از مواقع ریسک به صورت سیستماتیک است. یعنی در خرید و فروش انواع بازارهای مالی تأثیر میگذارد. در واقع به دلیل رکود اقتصادی ناشی از یک اتفاق در کل کشور یا جهان، همه سرمایهگذاریهای مختلف مثل سهام، اوراق بهادار و… با ریسک در معاملات روبهرو هستند. در چنین مواقعی برای تمرکز بهتر و برنامهریزی هدفمندتر، یک معاملهگر حرفهای باید شرایط را بپذیرد و خود را برای عواقب ریسک تجارت آماده کند. این آمادگی دید افراد را بیشتر میکند تا تصمیمهای کاربردیتر بگیرند.
امنیت بیشتر با انتقال ضررهای احتمالی
یکی از نکاتی که برای تنظیم استراتژی در مدیریت ریسک سرمایهگذاری باید در نظر بگیریم، اقداماتی است که با انجام آنها میتوان بخشی از عواقب ریسک را به دیگران واگذار کرد. در واقع گاهی با بستن یک قرارداد شما بخشی از ریسک را به مجموعه دیگری انتقال میدهید؛ در نتیجه در صورت شکست، ضرر کمتری متحمل میشوید. بهعنوان مثال گاهی استفاده از انواع وام یا بیمه میتواند تاحدی در ضرر جبران و مدیریت ریسک به ما کمک کند.
کم کردن ضررهای احتمالی
هر روشی که بتواند زیان را به حداقل برساند، یک ترفند استراتژیک محسوب میشود. اهمیت استراتژی کاهش ضرر، تنها در سرمایهگذاریهای کلان یا خرید و فروش سهام خودش را نشان نمیدهد؛ بلکه در سرمایهگذاریهای کوچک زندگی هم نقش مؤثری دارد. حتی دریافت وام هم نوعی سرمایهگذاری محسوب میشود. در واقع شما ممکن است برای خرید یک ملک، کالای مورد نیازتان یا حتی طلا، بودجه کمی داشته باشید. اگر بخواهید منتظر جمع شدن پولتان بمانید، بدون شک با توجه به تورم موجود در بازار، ضرر بزرگی پرداخت خواهید کرد. چون قیمت آن ملک، کالا یا هر گرم طلا بعد از گذشت مدت زمانی بالا میرود و باید همان کالای قبلی را با قیمتی جدید و گرانتر بخرید. درحالیکه با دریافت به موقع وام، میتوانید در زمان مناسب خرید کنید و پول اضافه پرداخت نکنید.
در مقیاس کوچکتر میتوان وامهای مخصوص خرید کالا را مثال زد. در واقع اگر برای خرید یک کالا به صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ دنبال دریافت وام هستید، اما باید زمان زیادی را صرف پیدا کردن ضامن و فراهم کردن چک ضمانت صرف کنید تا بتوانید این وام را بگیرید، در چنین حالتی احتمال ضرر در خرید کالا بالاست. چون ممکن است به دلیل وقفه افتاده بین زمان درخواست تا زمان دریافت وام، قیمت کالای مورد نظر افزایش پیدا کند و مجبور شوید هزینه بیشتری را پرداخت کنید. برای جلوگیری از چنین ضررهایی شما به صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ یک وام با سفته بدون ضامن و چک نیاز دارید تا در زمان کوتاهی، پیش از افزایش قیمت کالا بتوانید آن را دریافت کنید. بنابراین با انتخاب یک وام مناسب میتوانید مدیریت ریسک در سرمایه گذاری کوچکی مثل خرید کالا را هم به خوبی عهدهدار شوید.
روشهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
با توجه به نگاه کلی که باید در استراتژی داشته باشیم، میخواهیم به سراغ چگونگی مدیریت ریسک در بازارهای مالی مهمی صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ مثل سهام برویم و از روشهای اصلی برای کنترل ریسک در بورس بگوییم. برای همین پیش از هرچیز به سراغ محاسبه حد ضرر میرویم تا بتوانیم یک خط قرمز برای معاملات سهام ایجاد کنیم. با کمک این حد میتوانید ریسک خرید و فروش سهام را کنترل کنید. در واقع اگر قیمت سهام از عدد حد ضرر هم کمتر شود، برای کاهش ریسک باید زودتر به فکر فروش آن باشید.
کار دیگری صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟ که لازم است انجام دهید، ایجاد چند سبد سرمایهگذاری است. این سبدهای سرمایهگذاری باید تا حد ممکن ریسک غیر سیستماتیک کمی داشته و از سهام چند صنعت مختلف تشکیل شده باشند. حتی لازم است که به سراغ صندوقهای درآمد ثابت یا سرمایهگذاریهای مرتبط با طلا هم بروید تا پشتوانهای برای کنترل ضررهای احتمالی ناشی از خرید و فروش دیگر سهامها در بورس داشته باشید. در واقع داشتن سبدهای متنوع باعث ایجاد تعادل میشود. یعنی ممکن است که یک سهام دچار افت ارزش شود، اما بالا رفتن قیمت سهام دیگر، این زیان را جبران میکند. همچنین سرمایهگذاری در صندوقهای بدون ریسک و درآمد ثابت، با یک سود همیشگی همراه است. این سود پشتوانه خوبی برای جبران ضررهای ناشی از ریسکپذیری محسوب میشود.
بهعنوان توصیه آخر برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری، پیشنهاد میکنیم زمانی به سراغ خرید و فروش در بورس بروید که این بازار رونق بالایی دارد و سهامها رشد صعودی پیدا کردهاند. در دورههایی که بورس روند صعودی دارد، بیشتر سهامها سودآوری بالایی دارند و کنترل ریسک معاملات به دلیل کاهش احتمال زیان بسیار راحتتر است.
بیشتر بدانید تا حرفهایتر باشید
دنیای تجارت هر روز شما را با چالش جدیدی روبهرو میکند تا به سراغ روشهای تازه سودآوری بروید و تنها به روشهای قبلی در کسب درآمد بسنده نکنید. برای رقابت در بازارهای کلان مالی و قدرت بیشتر در مدیریت ریسک در سرمایه گذاری، باید تا حد ممکن در مورد ابزارهای تجارت اطلاعات بهروزی داشته باشید. یادتان باشد که هرچه بیشتر بدانید، قدرت بالایی در کنترل ریسک خواهید داشت، سود بیشتری بهدست میآروید و در نتیجه مثل یک معاملهگر حرفهای رفتار میکنید. مجله لندو میتواند در مورد انواع بازارهای مالی و روشهای سرمایهگذاری اطلاعات خوبی در اختیارتان قرار دهد تا با دانش بیشتر وارد دنیای تجارت شوید. لندو یک سامانه مالی است که با وارد شدن به صفحه خرید قسطی میتوان برای تهیه انواع کالا و خدمات به صورت آنلاین از آن وام دریافت کرد. این وام بدون چک و ضامن و تنها با ارائه سفته داده میشود و سقف آن ۲۰ میلیون تومان است.
سوالات متداول
۱ـ مدیریت ریسک در سرمایه گذاری چیست؟
توانایی کنترل ریسک و کاهش زیان، یک معامله را به سمت موفقیت هدایت میکند و از درصد شکست آن کم میکند. به مجموعه مراحلی که برای رسیدن به این هدف برنامهریزی میشود، مدیریت ریسک در سرمایه گذاری گفته میشود.
۲ـ تفاوت ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک در چیست؟
ریسک سیستماتیک ناشی از یک اتفاق در سطح گسترده کشور یا جهان است که تمام سرمایهگذاران یک بازار مالی با آن روبهرو میشوند. اما ریسک غیر سیستماتیک مختص یک سهام و صنعت خاص است. بنابراین ناشی از یک بحران کلی در نظام اقتصادی نیست.
۳ـ حد ضرر چه تأثیری در مدیریت ریسک دارد؟
حد ضرر خط قرمز معاملات را مشخص میکند. به این صورت که اگر قیمت یک سهام از عدد حد ضرر کمتر شد، معاملهگر باید برای فروش آن اقدام کند.
رابطه بین ریسک و بازده
یکی از مهمترین درس های تاریخ بازار سرمایه این است که به طور متوسط برای پذیرش ریسک پاداش وجود دارد، این پاداش را صرف ریسک میگوییم.
همچنین میدانیم که صرف ریسک در سرمایه گذاری هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد .
اساس و پایه تصمیمات سرمایه گذاری رابطه ریسک و بازده است. در ارتباط با ریسک و بازده می توان گفت:
۱- میان ریسک و بازده یک رابطه خطی مثبت وجود دارد به نحوی که با افزایش ریسک، بازده مورد انتظار نیز افزایش می یابد .
۲- در دوره های زمانی بلند مدت، مانند دوره های ۱۱ ساله یا بیشتر ، رابطه تاریخی میان ریسک و بازده باید مثبت باشد .
۳ - در دوره های زمانی کوتاه مدت، مانند یک یا دو سال انتظار می رود رابطه ریسک و بازده همیشه مثبت باشد .با این حال رابطه ممکن است منفی و یا با شیبی به سمت پایین باشد.
منبع
لینک های مفید
ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارزمثال ۱: فرض کنید شما مقداری پول دارید و میخواهید با این پول سرمایهگذاری کنید. شما میتوانید در پروژههای مختلفی سرمایهگذاری کنید که سودهای متفاوتی را نصیب شما میکند. این سود در حقیقت پاداش پولی است که شما بهجای مصارف گوناگون در زمینههای دیگر سرمایهگذاری کردهاید. سرمایهگذاری شما ممکن است از نوعی باشد که حتماً سود در پی داشته باشد یا آنکه سرمایهگذاریتان به نحوی باشد که دریافت سود را تضمین نکند. به طور مثال وقتی شما پولتان را در بانک سرمایهگذاری میکنید، مطمئن هستید که در پایان دوره (ماهیانه یا سالیانه) درصد مشخصی سود دریافت میکنید؛ یعنی بانک تضمین میکند که درصد معینی از پول شما را در پایان دوره مورد قرارداد به عنوان سود به شما پرداخت نماید. بنابراین سرمایهگذاری شما مطمئن و بدون ریسک است. زیرا شما اطمینان دارید به سودی که بانک با شما قرارداد کردهاست، میرسید. در حالت دیگر شما میتوانید در حوزه دیگری نظیر بورس سرمایهگذاری کنید. در این حوزه شما این امکان را دارید که به سودی چند برابر سود بانک دست پیدا کنید اما نکته آن است که برای دریافت این سود ضمانتی وجود ندارد و گاهی ممکن است سرمایهگذاری شما با ضرر مواجه شود. بنابراین در مثال فوق، دو مفهوم دارای اهمیت است:
سود یا زیانی (بازده) که از سرمایهگذاری نصیبتان میشود.
وجود یا عدم وجود تضمین (ریسک) برای دریافت سود سرمایهگذاری.
مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایهگذاریها، مورد بررسی سرمایهگذاران قرار میگیرد و نمیتوان آنها را جدا از هم درنظر گرفت، زیرا تصمیمگیری برای یک سرمایهگذاری مطمئن، همیشه براساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، انجام می شود.
بازده چیست؟ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد.
بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً در سرمایهگذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.
بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایهگذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه میشود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفههای تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آنها را با خطا در نظر گرفته است.
کنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.
ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.ریسک سرمایه گذاری در سهام، بازده سرمایه گذاری در سهام، ریسک و بازده، بازده واقعی، بازده مورد انتظار، ریسک سیستماتیک، ریسک غیر سیستماتیک، نرخ تورم، نرخ ارز
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
غالب سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش مییابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کردهاید و ۱ میلیون تومان برنده شدهاید؛ به شما پیشنهاد میشود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعهکشی حذف شوید یا بهجای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعهکشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:
۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعهکشی برنده شوید.
۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعهکشی نگیرید.
شما کدام پیشنهاد را انتخاب میکنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک
− ریسک نرخ ارز
− ریسک نوسان نرخ بهره
− ریسک بازار
− ریسک تورمی
− ریسک نقدینگی
− ریسک تجاری
دیدگاه شما