حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری



بسیاری از معامله گران تازه کار و کم تجربه در بازار بورس و اوراق بهادار، معمولاً بصورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق تصمیم گیری می‌کنند. بنابراین هرگز تمایل خروج با زیان از یک سهم را ندارند. در شرایطی که بیشترین سود کسب شده این معامله گران معمولآ حدود ۱۰ درصد می‌باشد، در سابقه خرید و فروش های آنها زیان های بیشتر از ۳۰ درصد نیز دیده می‌‌شود. می‌توان نتیجه گرفت که یک معامله زیان ده سود ۳ معامله سود ده را از بین می برد!
به یاد داشته باشید تنها یک گروه در بازار بورس هستند که در کف کف می‌خرند و در سقف سقف می‌فروشند. “دروغگوها”

نقاط خروج از معامله

یکی از عوامل حیاتی بقای معامله‌گران در بازار مالی، مدیریت سرمایه است. نواحی ورود و خروج از معامله، دو بخش اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل می‌باشند. مدیریت ریسک معاملات در بازار سهام، در گرو تعیین نقاط خروج بهینه در شرایط سود و زیان است. به عبارت دیگر، در صورتی که حین ورود به موقعیت معاملاتی، برنامه خروج احتمالی ما مشخص نشده باشد؛ نمی‌توان حجم معاملاتی منطقی تعیین نمود و در نتیجه عملاً قادر به مدیریت سرمایه خود نخواهیم بود. تعیین نقاط خروج از موقعیت‌های معاملاتی، یکی از مهم ‌ترین مهارت‌های معامله‌گری است که به باور برخی کارشناسان اهمیت این موضوع از نحوه ورود به معامله نیز بیشتر است زیرا، حتی اگر در بهترین زمان ممکن نیز وارد بازار شده باشیم؛ اما نتوانیم برای خروج از معامله تصمیم درستی اتخاذ کنیم، قطعاً معاملات پرسودی نخواهیم داشت!

به طور کلی حین خروج از معاملات، نتایجی جز سود، زیان و در مواقع نادری خنثی(نقطه سر به سر) در انتظار ما نیست. در واقع اگر پیش بینی ما صحیح بوده باشد؛ در نقطه احتمالی پایان روند بر اساس استراتژی معاملاتی، سهام را به فروش می‌رسانیم و در صورت اشتباه بودن دیدگاه ما نسبت به روند آتی سهم، در ناحیه‌ای که دیگر امیدی برای بازگشت قیمت‌ها وجود ندارد؛ با پذیرش زیان از معامله خود خارج می‌شویم. عموماً در بازار مالی، معامله‌گران نقاط خروج خود را بر اساس روش‌های نموداری یا سایر روش‌های مبتنی بر تابلوی قیمت‌ و متناسب با افق سرمایه‌گذاری خود تعیین می‌کنند که در مقالات بعدی بلاگ آسان بورس به شرح این اصول و ابزار تحلیلی می‌پردازیم. فلسفه اصلی تعیین نقاط خروج این است که در مواقع حرکات موافق بازار بتوانیم در ناحیه مناسبی از بازار خارج شده تا سود حاصل از معاملات از دست نرود و زمانی که بازار در جهت مخالف ما در حال پیشروی است؛ در بهترین نقاط ممکن دارایی خود را به فروش رسانده و از زیان بیشتر جلوگیری کنیم.

نقاط خروج از معامله در بازار مالی، به دو دسته کلی حد سود و حد زیان تقسیم می‌شوند؛ که در ادامه به توضیح آن‌ها خواهیم پرداخت.

حد سود چیست؟

ناحیه بهینه خروج از بازار حین حرکت قیمت در جهت موافق موقعیت معاملاتی و صحت پیش بینی را، اصطلاحاً حد سود می‌نامند. در درجه اول هدف از تعیین حد سود این است که بتوانیم بازدهی مورد انتظار از معاملات خود را محاسبه کنیم و همچنین برنامه از پیش تعیین شده‌ای برای فروش دارایی خود داشته باشیم تا، هنگام تصمیم برای خروج از معامله دچار طمع یا استرس نشده و در مواقع رسیدن به سود مد نظر، بدون هیچ‌گونه اتلاف وقتی از معامله خارج شویم. تعیین حد سود پیش از ورود به معامله الزامی است زیرا، همگان می‌دانند روندهای بازار مالی پایدار نیستند و باید رویکردهای تدافعی حفاظت از سود داشته باشیم تا بازدهی مناسبی کسب کنیم.

حد سود به ما توانایی قیاس بین موقعیت‌های معاملاتی مختلف را می‌دهد؛ تا از ورود به معاملاتی که پتانسیل سوددهی مناسبی ندارند، اجتناب نموده و در صورت وجود چندین موقعیت مناسب هم‌زمان، بتوانیم از لحاظ بازده مورد انتظار، بهترین آن‌ها را برگزینیم. گاهاً مشاهده می‌شود؛ معامله‌گران تمرکز اصلی خود را بر نقطه ورود و حد ضرر گذاشته و توجه خاصی به تعیین حد سود ندارند. این رویکرد کاملاً اشتباه است زیرا، در این صورت شما برنامه خاصی برای خروج نداشته و تابع شرایط جاری بازار هستید. در چنین وضعیتی، اگر معامله‌گر از تجربه و مهارت بالایی برخوردار نباشد؛ امکان از دست رفتن سودها و تبدیل معاملات موفق به موقعیت‌های بازنده بسیار محتمل است. .

حد سود چیست؟

حد ضرر چیست؟

حد زیان در نقطه مقابل حد سود قرار دارد. نقطه خروج از بازار به هنگام پیشروی قیمت بر خلاف موقعیت معاملاتی، سطح توقف زیان یا حد ضرر نام دارد. به محض رسیدن قیمت به این ناحیه، معامله‌گران باید سهام خود را به فروش برسانند زیرا، حد زیان نیز همانند حد سود یک رویکرد تدافعی در مقابل نوسانات بازار محسوب شده و هدف آن پیش‌گیری از وقوع زیان بیشتر است. تعیین و پایبندی به حدود زیان، یکی از نکات کلیدی سرمایه‌گذاری موفق در بازار مالی است. فردی که هیچ‌گونه محدودیتی برای زیان خود قائل نباشد، قطعاً نمی‌تواند معاملات موفقی را تجربه کند!

در واقع معامله‌گری بدون حد ضرر را می‌توان به رانندگی عمدی با خودروی بدون ترمز تشبیه نمود که به احتمال خیلی زیاد منجر به مرگ سرنشینان آن خواهد شد. فایده اصلی حد ضرر این است که پیش از وقوع زیان‌های سنگین و شرایط بحرانی به معامله‌گر یادآوری می‌شود؛ در صورت شکست این ناحیه ممکن است هیچ نقطه توقفی برای بازار وجود نداشته باشد!

در مبحث تعیین ریسک معاملات نیز، حد ضرر نقش اساسی ایفا می‌کند. در صورتی که ما پیش از ورود به معامله، سطح توقف زیانی مشخص نکنیم، قادر به تعیین حجم بر اساس حداکثر ریسک، نخواهیم بود. ذکر این نکته الزامی است که هنگام تعیین و اعمال نقاط خروج از معامله در بورس سهام تهران، شرایط خاص این بازار نظیر محدودیت درصد نوسان مجاز روزانه و صفوف خرید و فروش را نیز در نظر بگیرید تا، با موقعیت‌های غیر منتظره‌ای مواجه نشده و در تمام مواقع امکان اعمال تصمیمات معاملاتی خود را داشته باشید.

حد ضرر چیست؟

نقاط خروج ثابت یا متحرک

یکی از پندهای سرمایه‌گذاری رایج در بازار مالی این است که؛ ” ضررهایتان را محدود کرده و به سودهایتان اجازه پیشروی دهید “.

تأکید این جمله بر داشتن حد ضرر معقول و حد سود حداکثری اما قابل دسترس می‌باشد؛ تا در مواقع درست بودن تحلیل‌ها، به بهترین نحو ممکن از شرایط بازار بهره‌مند شوید. برخی معامله‌گران مجرب و حرفه‌ای، در عوض مقادیر ثابت حد سود و زیان، از نقاط خروج متحرک استفاده می‌کنند تا، بازدهی حداکثری و ریسک حداقلی داشته باشند. زمانی که بازار در مراحل ابتدایی طبق پیش بینی آن‌ها عمل کند؛ با جابجایی حد ضرر خود در مسیر سوددهی، ریسک معاملات را تا نزدیکی صفر تقلیل داده و در ادامه بخشی از سود خود را نیز اصطلاحاً قفل می نمایند که در صورت حرکات بازگشتی احتمالی تمام سود آن‌ها از بین نرفته باشد. همچنین زمانی که معاملاتشان در آستانه حد سود باشد؛ با تحلیل دقیق قدرت روند و شرایط حاکم بر بازار، اهداف سوددهی خود را در سطوح بالاتر قرار داده تا، از تمام پتانسیل موقعیت معاملاتی خود استفاده کرده باشند.حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری

تعیین حد سود و زیان و اعمال آن‌ها در جریان معامله‌گری، روش‌های مختلفی دارد که هر سرمایه‌گذار باید بر اساس مهارت کاری خود بهترین روش را برگزیند.

حد ضرر در معاملات بورس چیست و چگونه آن را تعیین کنیم؟

حد ضرر در معاملات بورس

در این مقاله که توسط تیم تولید محتوای کالج تی بورس تهیه گردیده، به دنبال آن هستیم که درصورتی که به هر دلیلی در انتخاب سهام و یا زمان خرید، اشتباه کردیم، چگونه زیان خودمان را به حداقل برسانیم. چگونه حد ضرر برای معاملات خود مشخص کنیم؟ این مباحث بر اساس سال‌ها تجربه و مطالعه در بازار بورس بدست آمده است و شامل اصول ساده‌ای است که اجرای آن‌ها می‌تواند در بلند مدت تضمین سود آوری شما در بورس باشد. با ما همراه باشید.

حد ضرر در معاملات بورس

اهمیت معین کردن حد ضرر

آیا می توانید تصور کنید در حال رانندگی در یک اتومبیل با سرعتی بسیار بالا هستید و پدال گاز را نیز تا انتها فشرده اید؛ حال بصورت ناگهانی مانعی بزرگ را در مقابل خود می بینید و این در حالی است که در تجهیزات اتومبیل شما اصلاً چیزی بنام ترمز وجود ندارد و سرانجام…! نابودی … !

فروش سهام برای جلوگیری از زیان های بیشتر

تقریباً تمام سرمایه گذاران سهام بازار بورس باید انتظار تجربه زیان را داشته باشند. اما سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که زیان های خود را حداقل می‌کنند.

موفقیت در بورس همان‌قدر که به انتخاب دقیق سهام برنده بستگی دارد، به محدود نمودن زیان ها نیز مرتبط می‌باشد. یک استراتژی سرمایه گذاری مشخص و صریح می‌تواند شما را از زیان های سنگین حفظ کند. یکی از برتری‌های معامله گران موفق نسبت به معامله گران ناموفق در نحوه برخورد آن‌ها با شرایط نامطلوب بازار است. هنگامی که قیمت برخلاف جهت پیش بینی ما حرکت می‌کند، اگر به موقع از بازار خارج شویم از گسترش زیان جلوگیری کرده‌ایم.


بسیاری از معامله گران تازه کار و کم تجربه در بازار بورس و اوراق بهادار، معمولاً بصورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق تصمیم گیری می‌کنند. بنابراین هرگز تمایل خروج با زیان از یک سهم را ندارند. در شرایطی که بیشترین سود کسب شده این معامله گران معمولآ حدود ۱۰ درصد می‌باشد، در سابقه خرید و فروش های آنها زیان های بیشتر از ۳۰ درصد نیز دیده می‌‌شود. می‌توان نتیجه گرفت که یک معامله زیان ده سود ۳ معامله سود ده را از بین می برد!
به یاد داشته باشید تنها یک گروه در بازار بورس هستند که در کف کف می‌خرند و در سقف سقف می‌فروشند. “دروغگوها”

برای جلوگیری از گسترش زیان احتمالی در بازار سهام می‌بایست بعد از فراهم بودن شرایط مناسب برای انجام معامله و قبل از اقدام به آن، حد زیان (Stop Loss) مناسب را پیدا کنیم.

Stop Loss نقطه‌ای است که در صورت رسیدن قیمت سهم به آن نقطه، معامله بدون هیچ گونه شک و تردید و چون و چرا خارج می‌شود. گاهی ممکن است بعد از رسیدن قیمت سهم به Stop Loss و خارج شدن از معامله، بلافاصله روند قبمتی سهم تغییر کند. معامله گر آماتور از اینکه برای معامله خود حد زیان تعیین کرده ابراز پشیمانی می‌کند و احتمالآ در آینده چنین کاری نخواهد کرد. اما معامله گر منطقی و با تجربه به بررسی علت و ضعف استراتژی معاملاتی خود در تعیین نقطه ورود و خروج مناسب می‌پردازد. او سعی بر این می‌کند که به مرور خطای خود را در تعیین حد ضرر کاهش دهد. بنابراین معامله گر منطقی به مرور یک استراتژی تدوین می‌کند که در شرایط مختلف بازار سوددهی را برای خود تضمین می‌کند.

یکی از بزرگترین اشتباهات در فروش سهم، تغییر حد زیان بدون دلیل فنی و منطقی است. بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت سهم به حد زیان، معامله گر اقدام به گسترش یا حذف حد زیان می‌کند و منتظر کمترشدن یا از بین رفتن زیان می‌ماند. در این حالت سهم همچنان در حال کاهش است ولی معامله گر با امید دادن به خود، از فروش خودداری می‌کند. این عمل پدیده “ازدواج با سهم” نامیده می‌شود. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود اما در بلند مدت نتیجه‌ای جز از بین رفتن برنامه و استراتژی کاری نخواهد داشت.

یعنی تا از دست دادن نیمی (یا بیشتر) از سرمایه خویش، البته همیشه اینطور نیست و موارد زیادی پیش می‌آید که ممکن است سهم ما فروخته شود و سپس سیر صعودی پیشه کند و ما را در غم از دست دادن سهم خویش داغدار کند.
این قسمت – که البته واقعیت هم دارد – همان بخش گول زننده‌ای است که بسیاری از سهامداران را دچار مشکل حاد می‌کند. عدم تعیین حد سود و ضرر در خرید و فروش سهام یعنی عدم داشتن برنامه و یعنی عدم مدیریت سرمایه و ریسک خود.

گاهی تصور می‌شود وقتی متحمل ضرر می‌شویم می‌توانیم با همان مقدار سود دوباره سرمایه اولیه خود را برگردانیم، که این تصور بسیار نادرست است.
با مثال بیشتر مشخص می‌شود:
فرض کنید در معامله ای شما ۱۰ درصد زیان کردید، برای جبران آن دیگر سود ۱۰ درصد کافی نیست، شما باید ۱۱٫۱ درصد سود کرده تا به سرمایه اصلی خود برسید.
اگر زیان شما ۲۰درصد باشد، باید در معامله بعدی ۲۵ درصد سود کنید و اگر در معامله ای ۵۰ درصد زیان کنید باید ۱۰۰درصد سود در معامله بعدی کسب نمایید تا سرمایه اولیه شما برگردد.

چه موقع و به چه صورت حد ضرر را باید اعمال کنیم؟

فعال شدن حد ضرر در یک معامله بورسی به مفهوم تثبیت قیمت پایانی سهم زیر قیمت حد ضرر است. یعنی بر اساس استراتژی که مکتوب کرده‌اید، اگر قیمت پایانی سهم شما از حد ضررتان پایین‌تر رفت، می‌بایست اقدام به فروش سهم نمایید.
یکی از دلایل رعایت حد ضرر از منظر معامله گری اینست که خواب سرمایه شما را از بین می‌برد. ممکن است سهمی که شما حد ضرر آن را رعایت نکرده اید، پس از مدتی دوباره به قیمت بالای حد ضرر برگردد و شاید از نظر یک تریدر معمولی، نیاز به رعایت حد ضرر نباشد. اما یک تریدر حرفه‌ای به این نکته اینطور نگاه می‌کند که عدم رعایت حد ضرر موجب می‌شود که در یک بعد قضیه سرمایه وی از خواب زیادی برخوردار شود و از سودهای دیگر بازار باز بماند. همچنین گذشت زمان و بازنگری سهم به قیمت های قبلی موجب خستگی سهامدار و فروش در ضرر بیشتر خواهد شد.

عوامل موثر در حد ضرر معاملات بازار بورس چیست؟

  • وضعیت کلی بازار بورس
  • خصوصیات فردی و روحی سرمایه گذار سهام
  • مقدار ریسک
  • میزان سرمایه
  • قصد از سرمایه گذاری (بلند، میان یا کوتاه مدت)
  • انتظارات از سهم
  • تاریخچه نوسانات آن سهم
  • خطوط مقاومت و حمایت قیمتی سهم

چگونه در معاملات بورس، حد ضرر را مشخص کنیم؟

روش‌های متعددی برای تعیین حد ضرر در فروش سهام وجود دارد، که می‌تواند مبتنی بر فاصله قیمتی از قیمت خرید و یا توسط اندیکاتور خاصی تعیین شود. در ذیل به چند مورد از پرکاربردترین روش‌های اعمال حد ضرر را عنوان می‌کنیم:

دسته اول: حد ضرر فیکس یا ثابت

این روش بسیار ساده است. در این روش معامله گر مقدار قیمتی مشخصی به عنوان حد ضرر در نظر گرفته می‌شود.

مقدار ثابت عددی از قیمت سهام

مثلا تریدر حد ضرر برای فروش سهم را ۱۰ تومان برای خودش قرار می‌دهد و با کاهش ۱۰ تومانی قیمت سهام اقدام به فروش می‌کند. این روش در بازار بورس ایران کارایی چندانی ندارد.

درصد ثابتی از قیمت خرید

تجربه در بازار بورس ایران نشان می‌دهد؛ که سهامی که به خوبی و براساس مطالعه دقیق چه از نظر تحلیل بنیادی (سود، رشد، فروش و …) و چه از نظر تحلیل تکنیکال )جو بازار) انتخاب شده‌اند و در زمان و قیمت مناسب خریداری شده اند، به ندرت با کاهش در حد ۳ الی ۵ درصد مواجه می‌شوند. بنابراین هر گاه سهام شما بیش از ۳ الی ۵ درصد (با توجه به ذات سهم مورد نظر) از قیمت خرید خود را از دست داد بدانید در چیزی اشتباه کرده‌اید. سهام هر گاه با کاهش شدید در قیمت مواجه می‌شوند، به دلیل آنکه انتظارات مثبت در رابطه با آن‌ها در بازار از بین می‌رود، به سختی می‌تواند به سطح اول خود برگردند. هر چه شدت این کاهش بیشتر باشد، سختی بازگشت نیز بیشتر می‌باشد. به هر حال ممکن است استثناهایی نیز در مورد قانون درصدی مشاهده کنید ولی به هر حال به آن پای‌بند باشید، چرا که این قانون شما را در مقابل زیان بیش از ۵ درصد بیمه می‌کند.

مقایسه با کلیت و سهام دیگر بازار

در دوران پس از خرید سهام، بسیار مهم است که رفتار سهم را نسبت به کل بازار بورس و صنعت مورد بررسی قرار داد. مثلاً اگر کل بازار بورس در حال رشد است ولی سهام شما همچنان در جای اول خود مانده است این می‌تواند یک هشدار باشد. در بازار مثبت، سهام برنده، بیشترین اقبال را خواهند داشت. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری رشد بازار ناچیز است باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار داد، حتی زمانی که ۵ درصد از قیمت خرید خود پایینتر نیامده باشد.

دسته دوم؛ حد ضرر مکانیکال:

این روش نیز ساده است و در این مورد معامله گر از اندیکاتورها برای تعیین حد ضرر استفاده می‌کند و سیگنال خروج را از اندیکاتورها دریافت می‌کند.

نبایدها در مورد حد ضرر

  • حدضرر تان در فروش سهم نباید بیشتر از ۱۰ درصد باشد. یعنی طوری نباشد که ۱۰ درصد از مبلغ خرید سهم را ازدست بدهید.
  • در یک معامله نباید حد ضررتان در فروش سهم بیشتر از ۲ درصد کل سرمایه تان باشد.
  • حد ضرر را با نزدیک شدن قیمت سهم به آن، جابجا نکنید.

نتیجه گیری:

تعیین کردن حد ضرر برای فروش سهام و خارج شدن از آن بسیار ضروری است. در خرید و فروش سهام به هیچ عنوان احساسی رفتار نکنید. چنانچه سهامی که خریداری کرده‌اید روند نزولی دارد، با توجه به حد ضرری که مشخص کرده‌اید از آن خارج شوید تا بیشتر متضرر نشوید.

تکنیک های مدیریت ریسک برای معامله گران فعال

تکنیک های مدیریت ریسک برای معامله گران فعال

هدف از مدیریت ریسک در واقع کاهش ضررها می باشد. همچنین مدیریت ریسک می تواند به محافظت از حساب های معامله گران در برابر از دست دادن تمام پول خود کمک کند. ریسک زمانی رخ می دهد که معامله گران متحمل ضرر شوند و اگر بتوان ریسک را به نحوه ی درستی مدیریت کرد، معامله گران می توانند با خیال راحت تری در بازار درآمد کسب کنند.

این یک پیش نیاز ضروری اما اغلب نادیده گرفته شده برای معامله گری فعال و موفق است. به هر حال، معامله‌گری که سود قابل توجهی به دست آورده است، می‌تواند همه آن را تنها در یک یا دو معامله بد بدون یک استراتژی مدیریت ریسک مناسب از دست بدهد. بنابراین چگونه می‌توان بهترین تکنیک‌ها را برای مهار ریسک‌های بازار ایجاد کرد؟ در این مقاله در مورد چند استراتژی ساده که می توان از آنها برای محافظت از سود معاملاتی خود استفاده کرد، بحث خواهد شد.

برنامه ریزی معاملات خود

مدیریت ریسک

همانطور که ژنرال ارتش چین "سون تزو" می گوید: "در هر نبرد قبل از وقوع آن باید پیروز شد." این عبارت نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی ها و استراتژی ها - نه نبردها - برنده جنگ‌ها هستند. به طور مشابه، معامله گران موفق معمولاً این عبارت را نقل می کنند: "معامله را برنامه ریزی کن و برنامه ریزی را معامله کن." درست مانند جنگ، یک برنامه ریزی از پیش آماده شده می تواند اغلب به معنای تفاوت بین موفقیت و شکست باشد.

در ابتدا مطمئن شوید که کارگزار (یا بروکر یا صرافی) شما برای معاملات مکرر مناسب است. برخی از کارگزاران برای مشتریانی که به ندرت و با دید بلند مدت معامله می کنند، مناسب هستند. آنها کمیسیون های بالایی دریافت می کنند و ابزارهای تحلیلی مناسبی را برای معامله گران فعال ارائه نمی دهند.

نقاط حد ضرر (S/L) و حد سود (T/P) دو روش کلیدی را نشان می دهد که معامله گران می توانند از قبل در هنگام معامله برنامه ریزی کنند. معامله گران موفق می دانند حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری که حاضرند چه قیمتی بپردازند و به چه قیمتی بفروشند. سپس آنها می توانند بازده حاصل را در برابر احتمال رسیدن سهام به اهدافشان اندازه گیری کنند. اگر بازده تعدیل شده به اندازه کافی بالا باشد، معامله را انجام می دهند.

برعکس، معامله گران ناموفق اغلب بدون داشتن ایده ای قبلی از نقاطی که در آن با سود یا زیان باید از معامله خارج شوند، وارد معامله می شوند. مانند قماربازانی که در یک دوره خوش شانس یا بدشانس هستند، کم کم احساسات به آنها چیره شده و بر معاملات آنها دیکته می شود. زیان اغلب مردم را تحریک می‌کند که دست نگه دارند و امیدوار باشند که زیان آنها جبران می شود، در حالی که سود می‌تواند معامله‌گران را ترغیب کند تا به امید سودهای بیشتر منتظر بمانند و از معامله ی خود خارج نشوند.

در نظر گرفتن قانون یک درصد

بسیاری از معامله‌گران روزانه از قانون یک درصدی پیروی می‌کنند. اساساً، این قانون بطور سرانگشتی نشان می دهد که هرگز نباید بیش از 1٪ از سرمایه یا حساب معاملاتی خود را در یک معامله قرار دهید. بنابراین اگر 10000 دلار در حساب معاملاتی خود دارید، هرگز نباید بیشتر از 100 دلار را در یک پوزیشن یا معامله قرار دهید.

در بازارهای سهام ایالات متحده، این استراتژی برای معامله‌گرانی که حساب‌های کمتر از 100000 دلار دارند رایج است - برخی حتی اگر ریسک پذیری بالاتری داشته باشند، این مقدار را به 2% نیز می رسانند. بسیاری از معامله‌گرانی که حساب‌هایشان موجودی بالاتری دارند، ممکن است حتی درصد کمتری را انتخاب کنند. به این دلیل که با افزایش مقدار حساب شما، حجم معامله نیز افزایش می یابد. بهترین راه برای کنترل ضررها به عنوان یک معامله گر فعال یا نوسانگیر، این است که این قانون را زیر 2٪ نگه دارید.

تعیین نقاط حد ضرر یا حد سود

حد ضرر و حد سود

شاید مهمترین نکته ی مدیریت ریسک برای معامله گران فعال تعیین نقاط حد ضرر و حد سود باشد. نقطه حد ضرر قیمتی است که معامله‌گر سهامی را در آن می‌فروشد و با ضرر از معامله خارج می‌شود. این اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که یک معامله آنطور که یک معامله‌گر امیدوار بود، انجام نشود. این نقاط برای جلوگیری از ذهنیت "قیمت سهم به زودی باز خواهد گشت!" و محدود کردن ضررها قبل از تشدید آنها طراحی شده اند. به عنوان مثال، اگر سهامی به زیر سطح حمایت کلیدی برسد، معامله گران اغلب در اسرع وقت اقدام به فروش می کنند.

از سوی دیگر، نقطه حد سود، قیمتی است که معامله‌گر سهامی را در آن می‌فروشد و با سود از معامله خارج می شود. این نقاط برای جلوگیری از چیره شدن احساس طمع در معامله گران ست می شوند. به عنوان مثال، اگر یک سهام پس از یک حرکت بزرگ به سمت بالا به یک سطح مقاومت کلیدی نزدیک شود، معامله گران ممکن است بخواهند قبل از یک دوره تجمیع، سهام خود را بفروشند.

نقاط حد ضرر را چگونه به طور موثری تعیین کنیم؟

برای تعیین یک نقطه ی حد ضرر مناسب، معمولا از تحلیل تکنیکال استفاده می شود. اما برخی از معامله گران از تحلیل بنیادی نیز برای این کار استفاده می کنند. به عنوان مثال اغلب آنها "شایعه را می خرند و خبر را می فروشند". به عنوان مثال در بازار بورس ایران، هنگامی که شایعه ی افزایش قیمت سیمان منتشر می شود، سهام سیمانی با تقاضای خوبی همراه شده و رشد می کنند در حالیکه وقتی این موضوع رسما تصویب شده و خبر آن منتشر می شود، رشد قیمت سهام سیمانی متوقف شده و خیلی از آنها با افت نیز مواجه می شوند.

اما برای تعیین نقاط حد ضرر به روش تکنیکال، راه های گوناگونی وجود دارد. مثلا میانگین‌های متحرک یکی از محبوب‌ترین راه ها برای تعیین این نقاط هستند، زیرا محاسبه آنها آسان است و به طور گسترده توسط بازار ردیابی می‌شوند. میانگین های متحرک کلیدی شامل میانگین های 5، 9، 20، 50، 100 و 200 روزه می باشند. اینها با اعمال بر روی نمودار سهام و تعیین اینکه آیا قیمت سهام در گذشته به آنها به عنوان سطح حمایت یا مقاومت واکنش نشان داده است، بهتر تنظیم می شوند.

یکی دیگر از راه‌های عالی برای قرار دادن سطوح حد ضرر یا سود، روی خطوط روند حمایت یا مقاومت است. اینها را می توان با اتصال سقف ها یا کف های قبلی که در حجم قابل توجه و بالاتر از حد متوسط رخ داده است، ترسیم کرد. مانند میانگین های متحرک، نکته کلیدی تعیین سطوحی است که در آن قیمت به خطوط روند و البته در حجم بالا واکنش نشان داده است.

چند نکته ی کلیدی دیگر هنگام تعیین نقاط حد ضرر و سود عبارتند از:

• از میانگین‌های متحرک بلندمدت برای سهم‌های بی‌ثبات‌تر استفاده کنید تا احتمال اینکه یک نوسان بی‌معنی قیمت باعث فعال شدن حد ضرر شما شود را کاهش دهید.

• میانگین متحرک را برای مطابقت با محدوده قیمت هدف تنظیم کنید. به عنوان مثال، اهداف طولانی تر باید از میانگین متحرک بزرگتر برای کاهش تعداد سیگنال های تولید شده استفاده کنند.

• حد ضررها نباید کمتر از 1.5 برابر دامنه بالا به پایین فعلی (نوسان) باشد، زیرا احتمال اجرای بدون دلیل آن بسیار زیاد است.

• برای مدیریت ریسک بهتر، حد ضرر را با توجه به نوسانات بازار تنظیم کنید. اگر قیمت سهام بیش از حد نوسان نمی کند، می توان نقاط توقف ضرر را نزدیکتر به قیمت خرید قرار داد.

محاسبه بازده مورد انتظار

برای محاسبه بازده مورد انتظار، تعیین نقاط توقف ضرر و سود نیز ضروری است. در اهمیت انجام این محاسبه نمی توان اغراق کرد، زیرا معامله گران را مجبور می کند تا به معاملات خود فکر کنند و آنها را منطقی کنند. همچنین، روشی سیستماتیک برای مقایسه معاملات مختلف و انتخاب تنها سودآورترین آنها به معامله گران ارائه می دهد.

این مورد می تواند با فرمول زیر محاسبه شود:

احتمال ضرر * درصد ضرر (با علامت منفی) + احتمال سود * درصد سود

نتیجه این محاسبه یک بازده مورد انتظار برای معامله‌گر فعال است، که اگر مثلا بین انتخاب دو فرصت معاملاتی شک دارد، بتواند با توجه به نتیجه ی فرمول فوق تصمیم خود را بگیرد. (هرچه مقدار منتج شده از فرمول فوق بزرگتر باشد، معامله ی مورد نظر جذاب تر است.) احتمال سود یا زیان را می توان با استفاده از تاریخچه ی نمودار سهم یا برای معامله گران باتجربه، با یک حدس آگاهانه محاسبه کرد.

متنوع سازی

تشکیل سبد

اطمینان از اینکه از معاملات خود بیشترین استفاده را می کنید به این معنی است که هرگز تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید. اگر حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری تمام پول خود را در یک جا قرار دهید، خود را برای ضرری بزرگ آماده کرده اید. بنابراین سرمایه گذاری های خود را تا جای ممکن گسترده کنید. به عنوان مثال بخشی از سرمایه خود را در سهام، بخشی را در ارزدیجیتال و بخشی را به عنوان پول نقد نزد خود یا در بانک نگه دارید و در خود آن بخش ها نیز، سرمایه خود را پخش کنید. یعنی به عنوان مثال، سبد سهام و یا سبد ارزدیجیتال تشکیل دهید. این نه تنها به شما در مدیریت ریسک کمک می کند، بلکه فرصت های بیشتری را نیز در اختیار شما قرار می دهد.

سخن پایانی

معامله گران باید همیشه قبل از انجام معامله بدانند که چه زمانی قصد ورود یا خروج از معامله را دارند. با استفاده موثر از حد ضرر، یک معامله گر می تواند نه تنها ضرر، بلکه تعداد دفعات خروج بی مورد از معامله را نیز به حداقل برساند. در نتیجه، برنامه نبرد خود را همیشه از قبل تهیه کنید تا از قبل بدانید که در جنگ پیروز می شوید!

اصول سه‌گانه معامله‌گری

تسلط بر روش، تسلط بر مکانیک معاملات و تسلط بر ذهن سه رأس یک هرم هستند. این سه مورد عبارت‌اند از ذهن، پول و روش؛ شاید قبلاً راجع به این موارد چیزی شنیده باشید؛ شاید هم نه. درهرصورت، در این مقاله قصد دارم درباره مفهوم، اهمیت و دلیل نیاز به آن‌ها جهت حصول به موفقیت با شما صحبت کنم.

هرکدام از این سه مورد، به‌اندازه یکدیگر مهم هستند و شما باید به آن‌ها به‌عنوان سه ستون معامله‌گری و پایه و اساس برنامه معاملاتی‌تان نگاه کنید؛ بدون وجود هرکدام از این‌ها، بنای معاملاتی‌تان از هم فرومی‌پاشد و شما هم در هدفتان، شکست می‌خورید. اگر می‌خواهید به‌عنوان یک تریدر، در بازار سود کنید، باید هر سه آن‌ها را باهم به کار بیندازید.

مدیریت ذهن

این بخش، به تعریف و تکمیل قوانین و مقررات روانشناسی می‌پردازد که ذهن شمارا در میان هیاهو، هیجان و وسوسه مداوم در بازار، آرام نگاه می‌دارد. همه امور با ذهنیت و تفکر معاملاتی شما (به قول فرنگی‌ها: trading mindset) آغاز می‌شود و پایان می‌یابد.

اگر نتوانید ذهنیت معامله‌گری مناسب را در خودتان ایجاد کنید، نمی‌توانید به‌صورت منظم و مستمر در بازار سود کنید. برای حصول این نتیجه، موارد زیادی متصدی‌اند و مقالات زیادی هم دراین‌باره نوشته‌ایم. بااین‌وجود، می‌خواهم دوباره بر اهمیت کنترل خود، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین آن‌ها تأکید کنم.

بخش اعظم معامله‌گری، به توانایی یا عدم توانایی شما در کنترل خودتان در مواجه با وسوسه مداوم به انجام معامله برمی‌گردد چراکه در اغلب موارد، انجام این کار، به معنای ضرر زدن به خودتان است!

نوسان گیری در بازار، کاری پر ریسک است و این، شما هستید که باید خودتان را کنترل کنید؛ این توانایی با درک ذهنی کاری که انجام می‌دهید، نتایج و اقدامات ممکنه و میزان ریسکی که می‌پذیرید، آغاز می‌شود.

به نظرم بهتر است به این حقیقت که ممکن است به‌راحتی سرمایه‌تان را در بازار به باد بدهید، بیشتر بیندیشید تا اینکه بخواهید درباره نتیجه یک معامله رؤیاپردازی کنید و خودتان را برنده میدان ببینید! این مقوله، به درک و پذیرش ریسک و سپس، در پیش گرفتن رفتاری متناسب با تصمیماتتان مربوط می‌شود؛ درواقع، یعنی، شما نباید بیش‌ازاندازه معامله کنید (به قول فرنگی‌ها over trading کنید) چراکه فرصت‌های با احتمال بالای کسب سود در بازار، آن‌قدرها هم که اکثر معامله‌گرها فکر می‌کنند، زیاد نیستند.

مدیریت پول

این بخش، به مدیریت پول اشاره دارد و هم ریسک و هم ریوارد را در نظر می‌گیرد؛ شما چطور ریسک را مدیریت می‌کنید و مدیریتتان در قبال سود/ریواردتان چگونه است؟

مدیریت پول عمدتاً به داشتن یک ذهنیت معامله‌گری صحیح و البته، داشتن درک صحیح و کاملی از مفهوم مدیریت پول برمی‌گردد. اگر بخواهم این مفهوم را برایتان به‌صورت کوتاه شرح دهم:

  • شما همیشه باید قبل از اندیشیدن به ریوارد، به ریسکی که متقبل می‌شوید بیندیشید.
  • شما می‌دانید که به ازای هر معامله، چه میزان ریسک می‌پذیرید و هیچ‌گاه از آن مقدار، فراتر نمی‌روید.
  • شما از روش صحیح تعیین حد ضرر و نحوه مدیریت اندازه موقعیت‌هایتان آگاهید
  • شما دقیقاً می‌دانید که اهداف سود و استراتژی خروجتان را چطور باید تعیین کنید (استراتژی مشخص خروج از معامله)
  • شما می‌دانید که چطور باید ریسک به ریوارد را در هر معامله محاسبه کرد؛ ضمن اینکه می‌دانید که گاهی اوقات، به دلیل اینکه ریسک به ریوارد آن نمی‌خواند‌، انجام معامله‌ای، ارزشش را ندارد.

در میان سه موردی که مطرح می‌شود، مدیریت پول در حکم چسب میان آن‌هاست چراکه همه‌چیز را در کنار هم نگه می‌دارد. اگر نتوانید پولتان را به‌درستی مدیریت کنید، ذهنیتتان به‌سرعت به هم می‌ریزد؛ همین‌طور، متد و روش کاریتان هم دیگر اهمیتی نخواهد داشت. پس، اگر می‌خواهید کار خودتان را آسان‌تر کنید، تمرکز و توجهتان را به مدیریت پولتان، خصوصاً میزان ریسکی که می‌پذیرید، معطوف کنید. یادمان باشد که اصل حفظ سرمایه، کلید اصلی در مدیریت پول است. حفظ سرمایه یعنی مدیریت سرمایه معاملاتی‌تان به‌نحوی‌که سهم زیادی از آن را در یک معامله نریزید و تعداد معاملاتتان را نیز کنترل کنید. درواقع، شما باید سرمایه معاملاتی‌تان را در معاملاتی وارد کنید که احتمال کسب سود در آن‌ها واضح/بالا است چون در این صورت، شما سرمایه بیشتری برای سرمایه‌گذاری در معاملات بهتر در اختیار خواهید داشت. با بیش‌ازحد معامله کردن، سرمایه‌تان را آتش نزنید.

متد و روش

این بخش، به نحوه انجام معاملات در بازار اشاره دارد. شما برای تحلیل قیمت‌ها و تصمیم‌گیری درباره ورود یا خروج از معاملات از چه روش یا رویکردی استفاده می‌کنید؟ شما باید یک روش معاملاتی مؤثر و کارا داشته باشید؛ اما، سؤال اینجاست که روش معاملاتی کارا چیست و چطور می‌توانید بفهمید که متد ترید شما، کاراست؟

اگر در مورد متد و روش نمی‌دانید،توصیه می‌کنم حتماً وبینار استراتژی معاملاتی را به‌طور رایگان دانلود و مشاهده نمایید.

آسان‌ترین راه برای فهمیدن اینکه آیا روش معاملاتی شما کارایی لازم را دارد یا نه، انجام معاملات در محیط دمو و آزمایشی (مثل حساب آزمایشی مفیدتریدر) برای چند ماه و مشاهده و بررسی نوع نتایجی است که به دست می‌آورید. البته اجازه دهید در همین‌جا، اخطاری به شما بدهم؛ شما حتماً باید از روش معاملاتی‌تان استفاده کنید؛ همان روشی که قبلاً آموخته‌اید و نباید در مواقعی که هیچ سیگنال ورودی دریافت نکرده‌اید، دست به معامله بزنید.

امروزه، روش‌ها و استراتژی‌های معاملاتی بسیار متنوعی وجود دارند. شما باید روشی را پیدا کنید که اولاً کارا باشد و ثانیاً از پیروی آن لذت برده و با تیپ شخصیتی و برنامه شما همخوانی لازم را داشته باشد.

استاپ لاس یا حد ضرر (stop loss) چیست؟

استاپ لاس یا حد ضرر (stop loss) چیست؟

معامله گران برای تعیین زمان خروج از معاملات از حد سود و حد ضرر استفاده میکنند.

معمولا بیشتر معامله گرانی که از این دو مورد استفاده میکنند با دید کوتاه مدت و میان مدت در بازار فعالیت می کنند، حد ضرر یا استاپ لاس در معاملات بسیار ضروری می باشد چرا که یکی از راه های موفقیت در بازار های مالی تعیین حد ضرر و پایبندی به آن می باشد.

در اکثر مواقع معامله گران تازه وارد، مفهوم حد ضرر را نادیده میگیرند و همین موضوع میتواند مهم ترین تفاوت بین معامله گران تازه کار و حرفه ای در بازار باشد.

پیشنهاد مطالعه: فارکس چیست

حد ضرر(Stop loss) چیست؟

یکی از اصولی ترین و مهم ترین قوانینی که در بازار های مالی باید به آن توجه شود، حد ضرر یا (Stop loss) میباشد، حد ضرر عددی است که در هنگام رسیدن قیمت به آن، باعث جلوگیری از زیان بیشتر معامله میشود و میتواند از سرمایه معاملاتی محافظت کند، البته گاهی اوقات که قیمت مطابق پیشبینی جلو رفت از حد ضرر میتوان برای ریسک فری (گذاشتن حد ضرر در نقطه ورود) یا سود هم استفاده کرد.

انواع حد ضرر

به طور کلی قانون و معیار خاصی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد، چون از دیدگاه معامله گران مختلف و تایم فریم های تحلیلی آن ها، مقدار ریسک پذیری و استراتژی های معاملاتی مختلف باعث میشود که تعیین نوع حد ضرر متفاوت باشد.

روش های تعیین حد ضرر را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: 1.حد ضرر ثابت 2.حد ضرر متحرک

1.حد ضرر ثابت

به حد ضرری که در یک نقطه قرار دارد و میزان آن تغییر نمیکند حد ضرر ثابت گفته میشود.

در این روش معامله گران درصد مشخصی از قیمت را تعیین میکنند که حد ضرر ثابت یکی از پر استفاده ترین روش ها میباشد.

به عنوان مثال معامله ای خریدی در قیمت مشخصی انجام شده که در این حالت میتوان حد ضرر را چند پیپ پایین تر قرار داد، در این مواقع فارغ از این که چه میزان سودی کسب خواهد شد، حد ضرر روی همان عدد تعیین شده باقی خواهد ماند.

حد ضرر

2.حد ضرر متحرک ( Trailing Stop Loss )

حد ضرر متحرک ( Trailing Stop Loss ) نوعی از حد ضرر میباشد که مدیریت ریسک و مدیریت معامله را با هم ترکیب میکند، و به همین دلیل به آن حد ضرر دنبال کننده هم گفته میشود.

معامله گر میتواند توسط این روش حتی زمانی که معامله به خوبی انجام نگرفت، مقداری از سود معامله را به دست بیاورد، چون حد ضرر متحرک در جهت روند سود حرکت میکند، و میتواند از سود به دست آمده هم محافظت کند، پس میتوان از آن به عنوان (حد ضرر های محافظت کننده سود) هم میتوان نام برد، و اینجاست که اهمیت حد ضرر متحرک در معاملات نمایان میشود.

حد ضرر متحرک (Trailing Stop Loss)

بهترین نقطه برای حد ضرر

نکته کلی در مورد قرار دادن حد ضرر این می باشد که بیشتر اوقات سعی میشود که حد ضرر نزدیک خطوط حمایتی و مقاومتی قرار داشته باشد و بهتر است در نقطه ای قرار داده شود که اگر حد ضرر زده شد، مطمئن شویم که روند و جریان کلی بازار عوض شده است.

حد ضرر شرایط ثابتی ندارد و گاهی اوقات پشت سقف یا کف های قبلی یا نواحی مهم قرار میگیرد، اما بهتر است آن را پشت سد محکمی قرار دهیم که از ترکیب چندین ابزار با محدوده های حمایتی و مقاومتی باشد، تا بازار نتواند به راحتی به آن نفوذ کند و حد ضرر زده شود.

پیشنهاد مطالعه: بروکر فارکس

عوامل تاثیر گزار در حد ضرر

عوامل مختلفی میتواند در تعیین حد ضرر تاثیر گزار باشد، که بیشتر آن ها از جنبه تکنیکالی در نظر گرفته میشوند، البته ویژگی های دیگری مانند ریسک پذیری معامله گرو دید گاه زمانی معامله گر میتواند تاثیر گذار باشد.

حد ضرر را میتوان بر اساس پارامترهای مختلف به روش تکنیکال، ابزار های نموداری و سقف و کف های خود نمودار تقسیم کرد که از نظر تکنیکال به چند دسته تقسیم می شوند.

نکات مهم در تعیین حد ضرر

1.کم شدن سود خود نوعی ضرر محسوب می شود، بنابر این وقتی معامله در سود قرار دارد باید حد ضرر را مدیریت کرد و متناسب با جهت معاملاتی پیش رفت.

2. گاهی اوقات تغییر حد ضرر بدون دلیل منطقی و با ترس میباشد، به طوری حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری که وقتی قیمت نزدیک حد ضرر است، فرد اقدام به دست کاری حد ضرر میکند و با تغییر آن منتظر از بین رفتن یا کم شدن ضرر میشود، که فرد با اقدام این عمل، در بلند مدت باعث از بین بردن کل سرمایه خود میشود.

3.حد ضرر نباید بیشتر از یک درصد کل سرمایه باشد و اگر درصد آن بیشتر باشد ریسک معاملات بالا تر میرود.

4.حد ضرر را نباید با فاصله زیاد یا کم از قیمت قرار داد، به این صورت که اگر حد ضرر نزدیک قیمت باشد با یک حرکت کوچک قیمت ممکن است حد ضرر زده شود و بعد از آن در جهت پیشبینی قیمت حرکت کند، و اگر زیاد باشد ممکن است باعث زیان بیشتر شود و نسبت سود به ضرر خوبی هم نداشته باشیم و معامله را از دست بدهیم.

5.حد ضرر را در معاملات، پشت نواحی و خطوط حمایتی و مقاومتی مهم تعیین کنید.

6.وقتی قیمت ناحیه مهمی را شکست و بعد از آن تثبیت شد میتوان حد ضرر را پشت ناحیه ای که شکسته شده قرار داد.

خلاصه و جمع بندی

با استفاده از حد ضرر میتوان از خسارات احتمالی توسط نوسانات غیر قابل پیش بینی جلو گیری کرد.

یکی از ملزومات تبدیل شدن به معامله گر موفق در بازارهای مالی تعیین حد ضرر یا همان استاپ لاس ( Stop loss) میباشد، که همین موضوع مهم ترین تفاوت بین معامله گران حرفه ای و تازه کارهاست و البته زمان و شرایط حال بازار در نحوه برخورد معامله گران مختلف میتواند تاثیر گذار باشد.

که اگر نحوه برخورد در آن لحظه را کنترل نکنیم میتواند باعث از دست رفتن کل سرمایه به مرور زمان شود.

همچنین باید به روند بازار و میزان ریسک پذیری و شخصیت معامله گری خود توجه کنیم.

روش های مختلفی برای تعیین حد ضرر وجود دارد که بهترین و مطمئن ترین آن ها گذاشتن حد ضرر پشت حد ضرر و اهمیت آن در معامله گری منطقه ای میباشد که چندین فاکتور مهم در آن جا قرار دارد.

در معاملات حد ضرر حتی از خود معامله اهمیت بیشتری دارد و آن را باید جدی گرفت.

در هنگام معامله ممکن است نوسانات زیادی ایجاد شود ولی اگر به استراتژی خود اطمینان دارید نباید ترس بر شما غلبه کند تا حد سود یا حد ضرر خود را جا به جا کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.