ریسک و بازده سرمایهگذاری در بورس
اغلب مواقعی که شما در بازار بورس سود میکنید، در حقیقت این مبلغ را از زیان فرد دیگری به دست آوردهاید. یعنی پول از داراییهای یک فرد خارج شده و به داراییهای شما اضافه میشود. پس همیشه این امکان وجود دارد که شما دریافتکننده سود یا اهدا کننده زیان باشید. شاید به ذهن شما برسد که در ماههای اخیر، هر کس که وارد بورس ایران شده باشد، سود کرده است. شاید این نکته صحیح باشد، اما در این صورت هم مقدار سود مطرح است. مثلا ممکن است شخصی به سود 200 درصدی و شخص دیگر به سود 40 درصدی رسیده باشد. پس مشخص است که در هر شرایطی، عملکرد و سود و زیان فعالان بورسی با هم متفاوت است. علت این تفاوت به مفهوم مهمی به نام ریسک و بازده سرمایهگذاری در بورس برمیگردد، پس برای آشنایی با این مفهوم با ما همراه باشید.
مفهوم ریسک و بازده سرمایهگذاری در بورس
زمانی که شما بر اساس تحلیل تکنیکال یا بنیادی و یا هر روش دیگری اقدام به خرید سهام بورس میکنید، امید به افزایش ارزش آن و کسب سود دارید. اما قیمت سهام به عوامل متعددی بستگی دارد. ممکن است بر خلاف تحلیل شما، اتفاقی غیر مترقبه باعث کاهش قیمت سهام شود. حتی ممکن است که تحلیل شما به کلی غلط باشد. در این صورت شما دچار زیان خواهید شد. بدین ترتیب سرمایهگذاری در بازار بورس با ریسک همراه خواهد بود. نکته مهم آن است که میان مقدار ریسک و بازده سرمایهگذاری در بورس رابطه جالبی وجود دارد:
اساسا سودهای هنگفت از معاملات با ریسک بالا به دست میآیند. البته لبه دیگر این قیچی، احتمال ضررهای شدید است. در حالت دیگر، اگر معاملات شما در بورس دارای ریسک پایینی باشد، علی رغم این که شما از ضررهای سنگین در امان هستید، اما به همان اندازه احتمال کسب سودهای هنگفت نیز برای شما پایین خواهد بود. در ادامه قصد داریم رابطه میان ریسک و بازده سرمایهگذاری در بورس را با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار دهیم.
مفهوم ریسک در بازار بورس
قبل از پرداختن به مفهوم ریسک و بازده سرمایهگذاری در بورس، شاید بهتر باشد که ابتدا کمی با مفهوم ریسک آشنا شویم. در سادهترین تعریف ممکن میتوان گفت که ریسک احتمال محقق نشدن پیش بینیها است. برای مثال فرض کنید که یک فعال بورسی قبل از خرید یک سهام خاص، افزایش قیمت آن را تا محدوده مشخصی پیشبینی کند. در این شرایط، احتمال رخداد دو وضعیت مختلف وجود دارد:
- قیمت سهام حداقل به همان میزانی که شخص تحلیل کرده بود، میرسد.
- قیمت سهام به محدوده مورد نظر نمیرسد و شاید دچار کاهش قیمت هم بشود.
هر چه احتمال وقوع اتفاقاتی که میتوانند تحقق این پیشبینی را مختل کنند بیشتر باشد، میتوان گفت که ریسک معامله بالاتر بوده است. در صورتی که این خطرات و موانع تهدید کننده کم باشند، احتمال رسیدن به قیمت هدف بیشتر است. در این صورت میتوان گفت که ریسک معامله کمتر بوده است.
انواع ریسک
1- ریسک کنترلپذیر (سیستماتیک)
همان طور که از مفهوم بازده در سرمایهگذاری عنوان این نوع ریسک مشخص است، میتوان به کمک برخی اقدامات، آن را کنترل کرد. کنترلپذیری ریسک باعث میشود تا امکان اجتناب از خطرات ناشی از آن وجود داشته باشد. این نوع از ریسک به طور عمده، منشاء درونی دارد. بدین ترتیب که از رویدادهای داخلی شرکت و رفتار سهامداران آن نشات میگیرد. برای مثال عملکرد ضعیف مدیریت شرکت، عملکرد نادرست و غیر منطقی سهامداران خرد و کلان، رقابتپذیری ضعیف شرکت در مقابل رقبا، کاهش مشتریان و افت میزان فروش محصولات و خدمات، از جمله عوامل ایجاد کننده این نوع ریسک هستند.
2- ریسک غیر قابل کنترل (غیر سیستماتیک)
نوع دیگری از ریسک هست که کنترل آن از دست شرکت و سرمایهگذاران خارج بوده و نمیتوانند از آنها اجتناب کنند. مواردی مثل تغییر نرخ تورم، اخبار پیشبینی نشده، سیاستهای کلان اقتصادی، وقایع سیاسی، بحرانهای داخلی و بین المللی و بسیاری از موارد دیگر، از منابع ایجاد کننده ریسک غیر قابل کنترل هستند. به عنوان مثال تغییر در سیاستهای اقتصادی کشور یا تغییر نرخ ارز و تورم میتوانند مستقیما روی درآمد، هزینه و سودآوری شرکتها تاثیر گذاشته و قیمت سهام آنها را تغییر دهند. تغیرات قیمتی که اگر در تحلیل اولیه شما پیشبینی نشده باشند، به معنای افزایش ریسک معامله شما خواهند بود.
رابطه ریسک و بازده سرمایهگذاری در بورس
برای درک رابطه میان ریسک و بازده سرمایهگذاری در بورس، میتوان یک فرمول کلی و سرراست ارائه کرد. به طور کلی هر چه ریسک انجام یک معامله بیشتر باشد، بازدهی آن نیز بالاتر خواهد بود. اما چگونه؟
تفاوت قیمت یک سهم در آغاز سرمایهگذاری با قیمت فعلی آن را میتوان معیاری از بازدهی سهم در نظر گرفت. به طور دقیقتر، درصد تغییرات قیمت سهم نسبت به زمان خرید آن، بازدهی نامیده میشود. پس بازدهی مفهوم بازده در سرمایهگذاری یک سهم میتواند مثبت یا منفی باشد. بنابراین وقتی گفته میشود که هر چه ریسک خرید یک سهام بیشتر باشد بازدهی آن هم بیشتر است، منظور هم بازدهی مثبت و هم بازدهی منفی است. یعنی اگر قصد دارید که روی سهامی که ریسک بالایی دارد سرمایهگذاری کنید، باید خود را برای افزایش و یا کاهش قابل توجه قیمت سهام آماده کرده باشید.
پس میتوان گفت که ریسک و بازده، دارای رابطه مستقیم با یکدیگر هستند. یعنی سرمایهگذاری که به دنبال بازدهی زیاد است، باید پذیرنده ریسک بالاتری نیز باشد. از سوی دیگر اگر سرمایهگذاری توانایی پذیرش ریسک بالا را نداشته باشد، نباید انتظار بازدهی بالایی را هم بکشد.
بنابراین تمام تصمیمات یک سرمایهگذار بر مبنای رابطه میان ریسک و بازده سرمایهگذاری در بورس است. شخص باید بر اساس میزان ریسکپذیری خود، به تعریف استراتژی معاملاتی مناسب بپردازد. به طور کلی نمیتوان مزیت یا عیب مشخصی را به هیچ یک از دو روش معامله با ریسک بالا یا معامله با ریسک پایین، نسبت داد. چرا که با هر دو استراتژی، میتوان افراد موفق زیادی را در بازار بورس پیدا کرد. مهمتر آن است که شخص باید بر اساس سیستم روانشناختی خود، یکی از این استراتژیها را پذیرفته و از آن در کنار سایر تکنیکهای تحلیل تکنیکال و بنیادی، برای مدیریت سبد سهام و معاملات خود استفاده کند.
ریسک و بازده سبد سهام
یکی از مهمترین معیارهایی که همیشه باید توسط سرمایهگذاران بورسی مورد توجه قرار بگیرد، سبد سهام یا پرتفوی (معادل کلمه Portfolio) است. سبد سهام یا پرتفوی به مجموعه سهامی که گفته میشود که شما خریداری کرده و آنها را در سبد خود قرار دادهاید. طراحی سبد سهام مناسب، معادل توزیع صحیح سرمایه شما میان سهام مختلف است. این توزیع صحیح باید بر اساس سیستم روانشناختی شما و ارزیابی شما از رابطه ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس باشد.
متداولترین روش مدیریت پرتفوی، ایجاد سبد سهام متنوع است. در این روش شما میتوانید ترکیبی از سهام پر ریسک و با پتانسیل بازدهی و سود بالا و سهام کم ریسک با بازدهی و سود کم اما قطعی را در سبد خود داشته باشید. ترکیب سبد و اینکه چه مقدار از سرمایه شما در معاملات پر ریسک و چه مقدار در معاملات کم ریسک وارد شود، متناسب با استراتژی معاملاتی و سیستم روان شناختی شماست.
کلام آخر
ریسک و بازده دو مفهوم متقابل هستند و ایجاد تعادل میان آنها، کاهش استرس در انجام معاملات را سبب میشود. عواملی مانند هدف از سرمایهگذاری و میزان درآمد قابل انتظار، بر روی ریسک پذیری موثر هستند. بعضی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند ریسک بالایی را با امید کسب سود بیشتر بپذیرند. برخی دیگر معاملات مطمئنتر و با سود پایینتر اما تضمینی را ترجیح میدهند. برای کاهش ریسک معاملات، باید آموزشهای لازم برای تحلیل بورس، ارزیابی وضعیت شرکتهای بورسی و مطالعه گزارشهای سامانه کدال را پشت سر گذاشت. هر چه میزان آموزش و تجربه شما به عنوان یک سرمایهگذار بیشتر باشد، میتوانید به کسب سود بالا همراه با ریسک معقول امیدوارتر باشید.
ریسک سرمایه گذاری در بورس | مفهوم ریسک در بازارهای مفهوم بازده در سرمایهگذاری مالی
ریسک سرمایه گذاری در بورس چقدر است و چه مواردی را شامل میشود؟ افرادی که در بورس و بازارهای مالی دیگر سرمایه گذاری انجام می دهند، همواره به دنبال شناسایی ریسک های مختلف بازارهای مالی هستند تا بتوانند با دید مناسبی برای سرمایه گذاری اقدام کنند و بتوانند نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه نمایند. در این مقاله مفهوم ریسک در بازارهای مالی را بررسی خواهیم کرد و در ادامه مفهوم بازده در سرمایهگذاری ریسک سرمایه گذاری در بورس ایران را به بحث خواهیم گذاشت. همچنین انواع ریسک در سرمایه گذاری را خواهیم گفت و مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را به شما یاد خواهیم داد، پس اگر می خواهید ریسک سرمایه گذاری در بورس را بشناسید و سرمایه گذاری با ریسک پایین را برای خود انتخاب کنید، این مطلب برای شماست.
ریسک سرمایه گذاری در بورس
عمدتا وقتی که صحبت از انواع ریسک به میان است، کلمه خطر برجسته می شود، ولی باید در نظر داشته باشید که ریسک تنها دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست. ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان می دهد. امکان دارد ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصت های مثبت مواجه شویم. این فرصت های مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند، لذا ریسک از دو بعد مثبت و منفی برخوردار است.
درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، مشاوره خرید، آموزش های رایگان بورسی و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.
معمولا مفهوم ریسک در مالی و سرمایه گذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو می خواهیم به توضیح انواع ریسک بپردازیم. به عبارت دیگر ریسک یعنی تفاوت بین آنچه که انتظار داریم و آنچه که به وقوع می پیوندد. منظور از ریسک دارایی، طرح یا پروژه تفاوت بین بازده واقعی و بازده مورد انتظار آن دارایی طرح یا پروژه است.
ریسک سرمایه گذاری چیست؟
در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک می گویند. این انحراف بازده می تواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه گذاری بیشتر باشد، در اصطلاح این طور می گویند که ریسک سرمایه گذاری بیشتر خواهد بود. اصل ثابتی در سرمایه گذاری وجود دارد مبنی بر اینکه سرمایه گذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد؛ به همین خاطر است که سرمایه گذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایه شان هست، امتناع می کنند. ریسک گریزی را می توان این طور بیان کرد که سرمایه گذاران طرح های مخاطره آمیز را قبول نمی کنند، مگر آنکه بازده مورد انتظار طرح خیلی زیاد باشد.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش ریسک
سرمایه گذاران را از منظر پذیرش ریسک می توان به سه گروه مختلف تقسیم بندی کرد :
- افراد ریسک پذیر : این افراد استراتژی جسورانه دارند و شخص در این حالت خواهان پذیرش ریسک است و تمایل دارد شانس خود را بیازماید.
- افراد خنثی نسبت به ریسک : سومین گروه افرادی هستند که اصطلاحا آن ها را ریسک خنثی می نامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن می دانند.
- افراد ریسک گریز : این افراد استراتژی محافظه کارانه دارند. یک شخص ریسک گریز ترجیح می دهد که بازده مطمئن به دست آورد و در حالتی که درصد احتمال بالای موفقیت مطرح باشد شرکت می کند.
ارتباط ریسک و بازده
در کنار مفهوم ریسک، مفهوم دیگری نیز همیشه در ادبیات سرمایه گذاری استفاده می شود، مفهومی به نام بازده است. منظور از بازده، درآمد حاصل از سرمایه گذاری است. این طور فرض کنید که اگر شما بتوانید با سرمایه گذاری در بورس، سرمایه خود را از ۱۰۰ ملیون تومان به ۱۶۰ میلیون تومان افزایش دهید، یعنی توانستید ۶۰ درصد بازدهی را طی یک سال به دست آورید.
حالا ببینیم اگر شما به جای سرمایه گذاری در بورس، به اندازه پول خود اوراق مشارکت از بانک خریداری کرده بودید چه اتفاقی رخ می داد؟ احتمالا با نرخ سود سالانه اوراق مشارکت که حدود ۲۰ درصد تعیین شده است، سرمایه شما پس از یک سال به حدود ۱۲۰ ملیون تومان می رسید، یعنی ۲۰ درصد بازدهی در یک سال! در حقیقت در اوراق مشارکت، بر خلاف سهام، ارزش اوراق ثابت است و سرمایه گذار تنها سود ثابتی را در فواصل زمانی تعریف شده و مشخصی دریافت خواهد کرد.
چرا ریسک سرمایه گذاری مهم است؟
درک این موضوع که سرمایه گذاری ریسک های خودش را دارد و همچنین شناخت پاداش های احتمالی که از سرمایه گذاری کسب می کنید، برای اتخاذ استراتژی های سرمایه گذاری ضروری است. دانستن ریسک های احتمالی پیش روی یک کلاس دارایی یا یک سرمایه گذاری خاص به شما اجازه می دهد که عکس العمل های احساسی را که سرمایه گذاری با خود به همراه دارد بهتر کنترل کنید. در ضمن آگاهی از ریسک بیشتر بعضی سرمایه گذاری ها به شما در تخصیص دارایی های خود و انتخاب دارایی هایی با ریسکی متناسب با موقعیت شما کمک خواهد کرد تا بهتر بتوانید ریسک سرمایه گذاری های خود را مدیریت فرمایید.
انواع ریسک در سرمایه گذاری
ریسک سرمایه گذاری معمولا شامل ریسک اعتباری، ریسک تجاری، ریسک نقدینگی، ریسک مالی، ریسک ورشکستگی، ریسک تورم، ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نوسان قیمت سهام، ریسک سیاسی و اقتصادی و حاکمیت دولتی ریسک نرخ تبدیل ارز است. در زمان مقایسه سرمایه گذاری های مختلف هر چقدر خطرات و ریسک سرمایه گذاری افزایش یابد، انتظار بازدهی مورد انتظار بیشتر است و یا به عبارتی نرخ بازدهی رابطه مستقیم با میزان خطرات ذاتی سرمایه گذاری انجام شده دارد. برای درک انواع ریسک های سرمایه گذاری در بورس ، این نوع خطرات را از منظر مدیریت مورد ارزیابی قرار می دهیم. در ادامه سعی داریم تمامی انواع ریسک در سرمایه گذاری را عنوان کنیم :
ریسک نرخ بهره : ریسکی که سرمایه گذار در زمان خرید اوراق قرضه قبول می کند و تغییرات و نوساناتی که در سود بانکی پیش می آید و موجب افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت می شود ریسک نوسان نرخ بهره گفته می شود. اگر نرخ بهره تغییر کند قیمت هم تغییر می کند و تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
ریسک نرخ ارز : نرخ ارز، ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور است. ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تغییرات در بازده اوراق بهادار که در نتیجه نوسانات ارزهای خارجی می تواند ایجاد شود. به این دلیل که نرخ ارز مدام در حال نوسان است روی مقدار تولید، فروش، هزینهها و سود شرکت هایی که صادرات و واردات دارند، تاثیرگذار خواهد بود. زمانی که نرخ ارز زیاد شود، شرکت هایی که در زمینه واردات فعالت دارند، مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه می کنند. لذا حاشیه سود آن ها کم خواهد شد، ولی شرکت هایی که صادرات انجام مفهوم بازده در سرمایهگذاری می دهند، در این موقعیت کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری می فروشند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش می دهند.
ریسک بازار : ریسک ناشی از تغییرات ساختاری در اقتصاد مثل رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و تغییر در ترجیحات مشتریان موجب تغییر بازده می شود که به آن ریسک بازار گفته می شود. همه اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، ولی سهام عادی بیشتر تحت تاثیر این نوع ریسک است.
ریسک تورم : ریسک قدرت خرید با کاهش قدرت خرید مردم در ارتباط است.، در واقع کاهش قدرت خرید به معنای افزایش نرخ تورم خواهد بود. ریسک تورم تمامی اوراق بهادار از جمله سهام ها را تحت تاثیر قرار می دهد. در جامعه ای تورمی قدرت خرید مردم کاهش پیدا می کند، بنابراین تقاضا در بازار کمتر شده و موجب کاهش ارزش سهام های موجود می شود و ریسک تورم نیز از کنترل مدیران شرکت ها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است. ریسک تورم بر اساس قانون فیشر با ریسک بهره مرتبط است. در واقع یعنی نرخ بهره می تواند در اثر تورم افزایش پیدا کند.
ریسک نقدینگی : به ریسکی که در نتیجه عدم احتمال تبدیل شدن به پول نقد در یک دارایی ایجاد می شود، ریسک نقدینگی گفته می شود. هرچه احتمال نسبت به نقد شدن یک دارایی بیشتر باشد، ریسک نقدینگی کمتر است. وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش پیدا می کند، خریدار در بازار کاهش خواهد یافت، این موضوع باعث ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکت ها می شود. بنابراین قدرت تقاضا کاهش و ریسک سرمایه گذاری افزایش پیدا می کند. ریسک نقدینگی می تواند از رشد بازار جلوگیری کرده و موجب ریزش بازار شود.
ریسک مالی : یکی از منابع تامین مالی شرکت ها، دریافت وام از بانک ها و موسسات مالی است. در حقیقت شرکت با دریافت وام، بدهی های خود را در افزایش خواهد داد. ریسک مالی در واقع ریسک ناشی از بکارکیری بدهی در شرکت است. هرچه بدهی در شرکت بیشتر باشد ریسک مالی افزایش خواهد یافت.
ریسک کشور : ریسک کشور یا ریسک سیاسی به ثبات یک کشور از نظر سیاسی و اقتصادی مربوط است. سرمایه گذارانی که در کشورهای دیگری سرمایه گذاری می کنند باید به اثبات آن کشور از نظر سیاسی و اقتصادی توجه داشته باشند. کشورهایی که از لحاظ سیاسی اقتصادی ثبات بالایی دارند ریسک سیاسی در آنها کمتر است.
ریسک تجاری : تغییر در قیمت ناشی از انجام تجارت های گوناگون در یک صنعت خاص را ریسک تجاری می گویند. با کسب اطلاعات کافی درباره صنعت خاصی که قصد سرمایه گذاری در آن را دارید، می توانید تا مقداری از این ریسک جلوگیری کنید.
مدیریت ریسک در بورس چیست؟ | انواع ریسک و محاسبه آن
«سرمایهگذاری در بازارهای مالی همیشه با ریسک همراه است!» اما مفهوم سرمایهگذاری، بازارهای مالی و ریسک چیست؟ اگر ما بخواهیم پسانداز، پول یا سرمایه خود را وارد بازار کنیم، چطور میتوانیم سود و زیان خود را پیشبینی یا محاسبه کنیم؟سرمایهگذاری در بازارهای مختلف به یک موضوع مطرح تبدیل شده است و بسیاری از افراد که به دنبال کسب سود هستند، سرمایه خود را در این بازار قرار میدهند تا با انجام معاملات گوناگون به هدف خود برسند. اما موضوعی که وجود دارد، این است که سرمایهگذاری همیشه به سود منجر نمیشود، بلکه گاهی اوقات ضرر و زیان بسیاری نیز به همراه دارد. از همین رو شما باید با ارکان اصلی بازار بورس آشنا شوید تا بتوانید بهترین عملکرد را داشته باشید. ریسک در بورس یکی از این ارکان به شمار میآید.
حال بسیاری از افراد با شنیدن نام ریسک به یاد خطر و ضرر میافتند، درحالیکه این چنین نیست. در معنای کلی ریسک را میتوان نا اطمینانی به آینده تعریف کرد که در برخی از مواقع اتفاقات مثبتی را به همراه دارد و گاهی اوقات اتفاقات منفی. بنابراین میتوان گفت ریسک هر دو بعد مثبت و منفی را پوشش میدهد، از همین رو توجه به این مسئله اهمیت دارد. در این مطلب قصد داریم تا با ارائه تعریف هریک از مفاهیم نامبرده، دید واضحی را به شما ارائه دهیم تا بتوانید از پول خود سود خوبی دریافت کنید. علاوه بر این موارد، موضوع دیگری وجود دارد که بررسی آن میتواند برای موفقیت در بازار بورس به شما کمک کند و آن مفهوم ریسک در بورس است. بنابراین با ما همراه باشید تا اطلاعات خود را با شما در میان بگذاریم.
سرمایهگذاری چیست و در کجا میتوان سرمایهگذاری کرد؟
سرمایهگذاری یا (investment) به معنی چشمپوشی از منافع کنونی برای دستیابی به موفقیت مالی یا رفاه بیشتر در آینده صورت میگیرد. مثلاً شما مقداری پول دارید که میتوانید هماینکه آن را خرج کرده و وسایل موردنیاز زندگیتان را خریداری کنید؛ اما شما بهجای اینکار بخش اعظم پول خود را وارد بازار میکنید تا بتوانید در چند سال آینده سود خوبی از پول خود بدست بیاورید و بتوانید نیازهای بیشتری را با آن پوشش دهید. بازارهای زیادی وجود دارند که شما میتوانید پول خود را در آنها سرمایهگذاری کنید. مانند بازار املاک، کالا، بورس و اوراق بهادار و …. اما با توجه به سیاستهای اخیری که دولت در پیش گرفته است، از اواخر سال گذشته اکثر مردم کشورمان سرمایههای خود را وارد بازار «بورس» کردهاند. میتوان گفت دیگر مثل گذشته بورس تنها برای عده خاصی از افراد نبوده و در حال حاضر بیشتر مردم عام هم جزو سهامداران بورس کشور هستند.
مطمئناً همه با هدف کسب سود و منفعت وارد بورس میشوند اما سودده بودن بورس به عوامل بسیار زیادی بستگی دارد که تشخیص این عوامل نیازمند دانش مالی فراوان است. دستیابی به دانش بورسی ممکن است چند سال طول بکشد و به تجربه نیاز داشته باشد. اما یکسری مفاهیم خاص در این بازار وجود دارند که توجه به آنها میتواند دانش اولیه سرمایهگذاری را در اختیار افراد قرار دهد تا بتوانند سرمایههای بورس خود را بهدرستی مدیریت کنند. از مهمترین مفاهیمی که سرمایهگذاران بورس باید از آن آگاهی داشته باشند، مفهوم بازده یا ریسک در بورس است که در ادامه به بررسی هریک از آنها خواهیم پرداخت.
بازده در سرمایهگذاری بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
بازده مهمترین و اولین مفهومی است که سرمایهگذاران علاقه زیادی به محاسبه آن دارند. در واقع بررسی بازده سهام بورس، ایشان را از مقدار سودهایی که کسب کردهاند آگاه میکند. اما بازده همیشه هم مثبت نیست و ممکن است برخی سرمایهگذاران در حین محاسبه بازده سهام خود متوجه بازده منفی (زیان) سهم خود شوند. محاسبه بازده مثبت یا منفی یک سهم در بورس دارای فرمول سادهای است که این فرمول به صورت زیر است:
- فرمول محاسبه بازده یک سهم:
- فرمول محاسبه درصد بازده:
طبق این فرمول اگر ما هر واحد سهمی را به قیمت 500 تومان خریده باشیم و پس از گذشت سه ماه قیمت هر واحد سهم به 520 هزار تومان رسیده باشد اما هنوز مجمع سالیانه تقسیم سود آن سهم برگزار نشده باشد (سود نقدی تعلق نگرفته باشد)، بازده این سهم به شکل زیر خواهد بود:
20 = 0 + 500 – 520
25 = 20 ÷ 500
حالا تصور کنید 6 ماه از خرید سهم فوق بگذرد و قیمت آن سهم به 450 کاهش پیدا کند، اما در مجمع سالیانه مقدار سود نقدی 120 تومانی به سهم تعلق گرفته باشد. در چنین شرایطی محاسبه بازده به شکل زیر خواهد بود:
50- = 500 – 450
1/0- یعنی 10- درصد بازده = 500 ÷ 50-
البته بررسی بازده یک سهم به تنهایی کافی نبوده و به همراه بازده، همیشه باید مقدار ریسک در بورس را نیز محاسبه کنیم. چراکه این دو مفهوم همیشه در کنار هم به کار برده میشوند و ارتباط مستقیمی با هم دارند.
ریسک در بورس چیست و چگونه محاسبه میشود؟
ریسک در لغت به معنی «خطر کردن» است. در واقع شما با خرید یک سهم، براساس پیشبینیهای خود عمل کرده و از سود و زیان سهم موردنظر اطمینان 100 درصد ندارید اما به امید کسب سود، خطر کرده و سهم موردنظر را خریداری میکنید. هرچقدر نوسان قیمت آن سهم شدیدتر باشد، مقدار ریسک بالاتر و هرچقدر نوسان قیمت آن ملایمتر باشد، ریسک آن سهم کمتر خواهد بود. اگر بخواهیم مقدار ریسک در بورس یک سهم را محاسبه کنیم، به عملیات ریاضی پیچیدهای نیاز خواهد بود. اما برای یک سرمایهگذار عادی بورس چنین محاسبات پیچیدهای برای مشخص شدن درصد ریسک در بورس لازم نیست. همینکه یک حساب سرانگشتی کنید، میتوانید به مقدار کلی ریسک در بورس سهم خود دست پیدا کنید.
یک مثال ساده از ریسک در بورس
برای مثال تصور کنید که شما پیشبینی میکنید یک سهم خاص تا شش ماه آینده به 50 درصد سود برسد و با همین پیشبینی سهم مورد نظر را خریداری میکنید. پس از گذشت زمان موردنظر، آن سهم به 20 درصد سود میرسد. بهنظر شما ریسک چنین سرمایهگذاری چقدر بوده است؟ میتوان گفت ریسک چنین خریدی بسیار بالا بوده است، چراکه 30 درصد از پیشبینی شما کمتر سود داده است. حالا اگر سهم دیگری را با پیشبینی دریافت 10 درصد سود به مدت یکماه خریداری کرده باشیم، اما پس از گذشت یکماه سهم مورد نظر به سود 25 درصدی رسیده باشد، آیا این خرید هم دارای ریسک بوده است؟ میتوان گفت، ریسک چنین سهمی 15 درصد بالاتر از محاسبه شما بوده است. نکته قابل توجه در این مثالها این است که ریسک تنها مقدار اختلاف پیشبینی شما با نتیجه واقعی است.
انواع ریسک در بورس کدامند؟
سرمایهگذاری که در بازار بورس مشغول به فعالیت شده است، در طول زمان بارها با ریسکهای گوناگون مواجه خواهد شد. حال برای آن که این فرد بتواند تحلیل درستی انجام دهد باید با انواع ریسک در بورس آشنا باشد. در حالت کلی انواع ریسک در این بازار را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک. اکنون برای بسیاری از کاربران سوال پیش میآید که تفاوت این دو نوع ریسک در چیست که در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت.
اولین نوع از ریسک در بورس، ریسک سیستماتیک است. این ریسک بهطورمعمول وابسته با شرایط سیاسی و اقتصادی کشور خواهد بود، از همین رو امکان حذف آن وجود ندارد. از جمله مواردی که باعث ایجاد ریسک سیستماتیک میشوند، میتوان به مواردی چون تغییر نرخ تورم، شرایط سیاسی و سیاستهای کلان اقتصادی اشاره کرد. مسلما امکان اجتناب از چنین مواردی وجود ندارد و تاثیر آنها برای تمام شرکتها خواهد بود.
همانطور که از نام این ریسک مشخص است، امکان اجتناب و دوری از آن با استفاده از برخی روشها وجود دارد. باید متذکر شد که دلیل و منشا بروز چنین ریسکی، اکثرا به داخل شرکت مربوط میشود. برای مثال میتوان به عملکرد ضعیف مدیرعامل یک شرکت، ضعیف ظاهر شدن در برابر رقبا، اعتصاب کارکنان شرکت، قدیمی شدن محصولات قابل سرمایهگذاری، عملکرد غلط سهامداران و … اشاره کرد. در واقع ریسک غیرسیستماتیک نه بر روی تمام سهام، بلکه تنها روی یک سهام خاص اعمال شده و به شرایط درونسازمانی آن سهم مربوط میشود. البته توجه داشته باشید که راهکارهای گوناگونی وجود دارد که میتوانید از طریق آنها احتمال چنین ریسکی را نیز کاهش دهید. برای مثال یکی از این راهکارها استفاده از تئوری سبد در بازار بورس است.
برای مثال ممکن است در مورد سهم x، اتفاقاتی مانند عملکرد ضعیف شرکت، رفتار نامناسب سهامداران، کاهش فروش محصولات، کاهش تنوع محصولات، رقابت ضعیف، اعتصاب کارکنان، کاهش مقدار تولید و … بر کاهش نرخ آن سهم تاثیر داشته باشد. در اینصورت بررسی شرایط آن سهم، میتواند شما را از خرید چنین سهم پرریسکی منصرف کند که در اکثر مواقع قابل پیشبینی و اجتناب است.
چطور میتوانیم بازده و ریسک در بورس خود را بهتر مدیریت کنیم؟
مدیریت کردن ریسک در بورس از اهمیت فراوانی برخوردار است. در واقع اگر ما هیچ مدیریتی بر روی سهام خود نداشته باشیم، مقدار سود و زیان خود را نیز نمیتوانیم محاسبه کنیم؛ در چنین شرایطی میتوانیم بگوییم که سهام خود را به دست باد سپردهایم و هر اتفاقی برای آن بیفتد، ما نمیتوانیم در روند سود و زیان آن مداخله کنیم. این در حالی است که سرمایه شما در تمام مراحل خرید سهم باید تحت نظارت و مدیریت مستقیم شما باشد.
مدیریت سهام چه ارتباطی با ریسک در بورس دارد؟
اگر یک کاربر مبتدی بورس هستید، با استفاده از نکات زیر میتوانید مدیریت سهام خود را در دست بگیرید و از سرمایهگذاری خود، بسیار بیشتر از زیانهایتان، سود ببرید (چراکه هم سود و هم زیان همیشه وجود دارد):
- اگر اطلاعات سرمایهگذاری شما در بورس کم است یا نمیخواهید ریسک بالا انجام دهید، بهجای خرید سهام مستقیم، اقدام به خرید واحد صندوقهای سرمایهگذاری کنید. (این واحدها مجموعهای از سهام برتر هستند که ریسک پایینی دارند و با خرید آنها شما به صورتی غیرمستقیم سهامدار بورس خواهید بود)
- قبل اینکه وارد بازار سرمایهگذاری در بورس شوید، از دانش کافی خود نسبت به این بازار اطمینان حاصل کنید.
- اگر به سرمایهگذاری در بورس علاقه دارید، اما دانش کافی ندارید، میتوانید از دانش سایر افراد حرفهای در این زمینه استفاده کرده و از ایشان مشورت بگیرید.
- هرگز تمام پول خود را به خرید یک سهم خاص اختصاص ندهید. بهجای آن پول خود را تقسیم کرده و با هر بخش آن یک نوع سهم از بازارهای متنوع پتروشیمی، کالا، صنایع غذایی، صنایع فولاد و …. را خریداری کنید. در اینصورت با ضرر کردن یک سهم، دیگر گزینهها زیان وارده را جبران خواهند کرد.
- بهتر است برای ورود به بازار بورس، دید بلند مدتی داشته باشید.
- رفتارهای هیجانی و پر ریسک در بورس بسیار دیده میشود و همین رفتارها ممکن است روی شما نیز تاثیر گذاشته و باعث شود ضررهای زیادی را متحمل شوید. اما اگر بتوانید در چنین شرایطی احساسات و هیجانات خود را کنترل کنید، در نهایت دچار خرید و فروشهای غیرمنطقی نخواهید شد.
- در سرمایهگذاریهای بلندمدت یا میانمدت در بورس، برای خود حداکثر و حداقل سود و زیان را مشخص کنید تا با رسیدن به حداکثرها یا حداقلها بتوانید سهام خود را بهتر مدیریت کنید. (مثلاً اگر بیش از 10 درصد در یک ماه در خرید یک سهم وارد ضرر شدید، آن را بفروشید یا اگر حداکثر در خرید یک سهم به 50 درصد سود در دو ماه رسیدید، آن را بفروشید)
ریسک فردی در بورس چیست؟
افراد بهطورکلی به سه دسته ریسکپذیر، ریسک گریز و افرادی میانه این دو تقسیم میشوند که بر اساس شرایطی که دارند، انتخابهایی را انجام میدهند. در حقیقت ریسک فردی در بورس تعیین میکند که امکان موفقیت وجود دارد یا خیر. باید متذکر شد که فعالیت در بازار بورس نیاز به ریسکپذیری بالایی دارد و برای افرادی که چنین توانایی ندارند، مناسب نخواهد بود. در چنین شرایطی شاهد سرمایهگذاری افراد ریسک گریز در بانکها هستیم یا عدهای دیگر نیز سرمایهگذاری با اوراق مشارکت را انتخاب میکنند.
سرمایه گذاری بدون ریسک در بورس
در شرایط دیگر، بسیاری از افراد ترجیح میدهند که از ریسک مربوط به سرمایه گذاری دوری کنند، چراکه حاضر به از دست دادن بخشی از سرمایه خود نیستند. توجه داشته باشید که برخی از بازارها، مانند بازار مربوط به ارزهای دیجیتال ریسک بالایی دارند و اگر شما به دنبال سرمایه گذاری بدون ریسک در بورس هستید، نباید به سراغ چنین بازاری بروید.
از طرفی شرایطی برای افرادی که به دنبال بازارهایی با ریسک کم هستند نیز به وجود آمده است. برای مثال سرمایه گذاری در صندوقها یکی از شیوهها با کمترین ریسک در بورس است، زیرا مدیریت آنها توسط گروهی از کارشناسان حرفهای انجام خواهد شد که استراتژیهای لازم برای رویارویی با شرایط را دارند. البته این نکته را در نظر بگیرید که صندوقها نیز انواع گوناگونی دارند که ریسک مربوط به هرکدام متفاوت است.
تعریف نرخ بازده داخلی (IRR) و نحوه محاسبه آن
بودجهریزی سرمایهگذاری تابعی از مدیریت است که از تکنیک های مختلفی برای کمک به تصمیم گیری استفاده میکند. نرخ بازده داخلی یکی از معیارهای تصمیم گیری در سرمایهگذاری است.
نرخ بازده داخلی (IRR) معیاری است که در بودجه بندی سرمایه برای ارزیابی سودآوری سرمایهگذاری های احتمالی استفاده میشود. نرخ بازده داخلی نرخ تنزیلی است که باعث می شود ارزش فعلی خالص (NPV) کلیه جریان های نقدی حاصل از یک پروژه برابر با صفر شود. محاسبات IRR به همان فرمول مشابه NPV تکیه می کنند.
این نرخ بازده را "داخلی" می نامند زیرا هیچ عامل بیرونی (مانند تورم) را در نظر نمی گیرد.
به هنگام مطالعه طرح سرمایهگذاری، شاهد جریانات مختلف نقدینگی شامل جریانات نقدینگی دریافتی و جریانات نقدینگی پرداختی در طول عمر طرح سرمایهگذاری هستیم. به منظور محاسبه خالص ارزش حال جریانات نقدینگی طرح سرمایهگذاری (NPV)، باید ارزش حال مجموع جریانات نقدینگی پرداختی را از ارزش حال مجموع جریانات نقدینگی دریافتی کسر کنیم.
حال اگر NPV مثبت باشد، بدین معنا است که ارزش حال جریانات نقدی دریافتی از ارزش حال جریانات نقدی پرداختی بیشتر است و لذا طرح سرمایهگذاری بازگشتی بیشتر از نرخ بازگشت سالانه مورد انتظار سرمایه گذاری (r%) به دنبال خواهد داشت. به عبارت دیگر سرمایهگذاری به نفع سرمایه گذار خواهد بود.
بالعکس در صورتی که NPV منفی باشد، پذیرش طرح سرمایهگذاری به نفع سرمایه گذار نخواهد بود زیرا طرح قادر نیست نرخ مورد انتظار سرمایهگذار (r%) را بازگرداند.
در صورتیکه NPV مساوی صفر باشد بدان معنی است که طرح سرمایهگذاری بازگشتی معادل r% دارد. این نرخ همان نرخی است که سرمایهگذار قادر است از سرمایه خود در بیرون از طرح به دست آورد. در واقع طرح سرمایهگذاری منفعتی مفهوم بازده در سرمایهگذاری اقتصادی برای سرمایهگذار نخواهد داشت و سرمایهگذار در خصوص پذیرفتن یا نپذیرفتن این طرح بی تفاوت خواهد بود.
NPV به سرمایهگذار کمک میکند تا از سودده بودن یا سودده نبودن طرح با توجه به نرخ بازگشت مورد انتظار خودش آگاه شود ولی این نرخ اطلاعاتی در مورد میزان سود پروژه به سرمایهگذار نمیدهد. در این مرحله سرمایهگذار باید نرخ بازده داخلی (IRR) طرح را به دست آورد.
نرخ بازده داخلی یا Internal Rate of Return نرخ تنزیلی است که براساس آن خالص ارزش حال جریانات نقدینگی طرح سرمایهگذاری (NPV) برابر با صفر میشود. به عبارت دیگر این نرخ، نرخ تنزیلی است که بر اساس آن ارزش حال جریانات نقدینگی دریافتی و ارزش حال جریانات نقدینگی پرداختی با یکدیگر برابر خواهند شد. این نرخ در حکم نرخ بی تفاوتی (سر بهسر) در خصوص پذیرش و یا عدم پذیرش طرح سرمایهگذاری از نگاه سرمایهگذار طرح میباشد.
نرخ تنزیل (نرخ هزینه فرصت یا نرخ سود انتظاری) در حقیقت نرخی است که سرمایهگذار قادر است تا از سرمایه خود در خارج از طرح سرمایهگذاری نیز بهره برداری کند. بدین ترتیب این نرخ از یک فرد به فرد دیگر متفاوت است. به بیان دیگر اشتباه خواهد بود اگر این نرخ را همیشه برابر با نرخ بهره بدانیم. نرخ هزینه فرصت هنگامی برابر با نرخ بهره است که بهترین حالت جایگزین برای افراد در خارج از طرح سرمایهگذاری، بانک باشد.
به منظور محاسبه نرخ بازده داخلی، میبایست از فرمول محاسبه خالص ارزش حال استفاده کرد و در آن نرخ تنزیلی را جست وجو کرد که به ازای آن خالص ارزش حال برابر با صفر میشود. خواهیم داشت:
مثال:
فرض کنید خالص جریانات نقدی طرح سرمایهگذاریای به صورت زیر باشد. نرخ بازده داخلی را محاسبه کنید.
سال اول | سال دوم | سال سوم | سال چهارم | سال پنجم | سال ششم | سال هفتم |
1200- | 650- | 200- | 400 | 1100 | 600 | 870 |
پاسخ:
می دانیم که خالص ارزش حال جریانات نقدی طرح به صورت زیر محاسبه میشود:
حال اگر بتوانیم نرخ تنزیل (r) یا discount Rate را به گونهای تعیین کنیم که NPV را برابر با صفر کند، آن نرخ تنزیل همان نرخ بازده داخلی خواهد بود.
همانطور که در نمودار فرضی بالا مشخص است نرخ تنزیلی (discount Rate) که در آن نقطه، نمودار NPV مساوی صفر شده است همان نرخ بازده داخلی یا IRR طرح است. حال تصور کنید طرح سرمایهگذاری با نرخ بازده داخلی 30% داریم و این طرح را به 3 سرمایهگذار مختلف میخواهیم پیشنهاد دهیم.
سرمایهگذار اول فردی است که اگر در این طرح سرمایهگذاری نکند، پول خود را در بانک سپردهگذاری میکند و نرخ سودی معادل 20% دریافت میکند. زمانیکه این طرح به این سرمایهگذار پیشنهاد میشود به دلیل اینکه نرخ بازده داخلی طرح از نرخی که سرمایهگذار قادر است در بیرون از این طرح کسب کند بیشتر است، این طرح برای این فرد دارای توجیه اقتصادی است لذا هنگامیکه IRR>r باشد NPV نیز مثبت است.
سرمایهگذار دوم فردی است که اگر در این طرح سرمایهگذاری نکند در بیرون از این طرح نیز حرفهای دارد که دقیقا توانایی کسب سود 30 درصدی از سرمایه خود را دارد. در این صورت اگر این طرح با نرخ بازده داخلی 30 درصد را به این فرد پیشنهاد دهیم نسبت به پذیرش سرمایهگذاری و یا عدم سرمایهگذاری در این طرح بی تفاوت خواهد بود و NPV=0 خواهد بود.
سرمایهگذار سوم فردی است که به عنوان مثال تجارتی دارد که سالانه سودی معادل 50 درصد از سرمایه خود کسب میکند. در صورتیکه این طرح با نرخ بازده داخلی 30 درصد را به وی پیشنهاد دهیم فرد سرمایهگذاری در این طرح را نمیپذیرد زیرا طرح فاقد توجیه اقتصادی جهت سرمایهگذاری برای این فرد است لذا درصورتیکه IRR
دستور IRR در اکسل
این دستور در اکسل به صورت زیر است:
منظور از Values، زنجیره جریانات نقدی است و Guess گزینه اختیاری است و منظور از آن نرخی است که حدس می زنیم نزدیک به نرخ بازده داخلی باشد. اگر مقداری برای آن تعیین نکنیم اکسل به صورت پیش فرض، آن را ۱۰٪ در نظر می گیرد.
همچنین اکسل به صورت پیش فرض اینگونه برای دستور IRR در نظر گرفته است که جریانات نقد در انتهای دوره تحقق می یابند. بنابراین در مواردی که جریانات نقدینگی در ابتدای دوره تحقق یافته است، بهتر است از ابزار کاربردی Goal Seek برای محاسبه IRR استفاده کنیم.
محدودیتهای استفاده از نرخ بازده داخلی (IRR)
محدودیت اول: نرخ بازده داخلی (IRR) معیار مناسبی جهت مقایسه و اولویت بندی طرحهای سرمایه گذاری نیست. به عبارت دیگر اگر نرخ بازده داخلی طرح A بزرگتر از نرخ بازده داخلی طرح B باشد، الزاما بدان معنی نخواهد بود که سود اقتصادی (خالص ارزش حال) طرح A از سود اقتصادی طرح B بزرگتر بوده و لذا طرح A بر طرح B اولویت دارد.
محدودیت دوم: نرخ بازده داخلی نشان دهنده میزان بازگشت عملی سرمایه برای سرمایه گذار نمیباشد و در تفسیر این نرخ باید دقت نمود. این نرخ نشان دهنده حداکثر مقدار بازگشتی است که یک سرمایه گذار ممکن است بتواند در شرایط اجرای طرح (در صورت وجود توجیه اقتصادی) آن را کسب نماید. به عبارت دیگر این مقدار نشان دهنده مقدار عملی بازگشت سرمایه در طرح سرمایه گذاری نیست که میتوان این مشکل را با بکارگیری معیار نرخ بازده داخلی تعدیل شده (MIRR) برطرف نمود.
محدودیت سوم: در صورتی که خالص جریانات نقدینگی بیش از یکبار در طول عمر طرح تغییر علامت دهد این امکان وجود دارد که طرح سرمایه گذاری دارای بیش از یک نرخ بازده داخلی باشد (نرخ بازده داخلی چندگانه)
4 | 3 | 2 | 1 | 0 | سال |
2000- | 1000 | 530 | 500 | 1000- | خالص جریانات نقدینگی |
محدودیت چهارم: این امکان وجود دارد که طرح سرمایهگذاری فاقد نرخ بازده داخلی باشد. این موضوع زمانی اتفاق میافتد که خالص ارزش حال سرمایهگذاری در کلیه سطوح نرخ هزینه فرصت همواره مثبت و یا همواره منفی باشد. تحت این شرایط معیار نرخ بازده داخلی فاقد کاربرد خواهد بود.
داستان مدیریت مالی به زبان ساده (مدیریت سرمایهگذاری)
داستان مدیریت مالی به زبان ساده (مدیریت سرمایهگذاری)
همه ما در زندگی شخصی و کاری خود در موقعیت تصمیمگیریهای اقتصادی قرار گرفتهایم. انتخاب منزل، اتومبیل، کار و حتی تفریحات و اتفاقات روزمره دیگری که هر کدام به نوعی ذهن مارا درگیر یک تحلیل هزینه منفعت مینماید. اما براستی چه چیزی قدرت استنباط و انتخاب در این گزینههای اقتصادی را به ما میدهد؟ پاسخ خیلی ساده است، علم سرمایهگذاری است که توان انتخاب را به ما داده و مارا قادر به انتخاب و تصمیمگیری مینماید.
مدیریت سرمایهگذاری چیست؟
یک مثال خیلی ساده اما ملموس برای بیان مفهوم مدیریت سرمایهگذاری کافی است. “شما بخشی از درآمد خود را پسانداز نموده و اکنون به دنبال آن هستید که پیرامون آن تصمیمگیری کنید. یک دل میگوید با آن خودروی خود را ارتقا دهید، آن یکی دل میگوید دلتان یک مسافرت حسابی میخواهد و با آن پول به مسافرت بروید.
اما از سویی یکی از دوستانتان به شما میگوید که بهتر است این پسانداز خود را در کاری صرف کنید که برای شما بازدهی مناسبی را ایجاد نموده و شما را قادر سازد سال آینده خودروی به مراتب بهتری بخرید و یا سفر مجللتری را تجربه کنید. پیشنهاد منطقی به نظر میآید. پس تصمیم میگیرید بجای مصرف پسانداز خود، آن را به تعویق انداخته و سال آینده توان مصرف خود را افزایش دهید”. این تعریف کلاسیک سرمایهگذاری است: به تعویق انداختن مصرف امروز به امید افزایش توان مصرف خود در آینده.
این افزایش توان مصرف در تقابل با “تورم” و از طریق” بازدهی” بدست میآید. یعنی تورم در طول زمان از قدرت پول میکاهد و بازدهی بر قدرت آن میافزاید. اگر زور بازدهی بر تورم چربید، توان مصرف شما در آینده افزایش پیدا کرده و شما میتوانید خودروی بهتر و یا سفر مجللتر را عملی سازید. اکنون سوال بعدی در ذهنتان ایجاد میگردد؟ این پول را در چه گزینهای سرمایهگذاری نمایم؟
مفهوم ریسک و بازده
افراد از نظر میزان تحمل ریسک در زندگی و کار به سه گروه تقسیم میشوند: افراد ریسکگریز، افراد ریسکپذیر و افرادی که نسبت به ریسک بیتفاوتند. زیبایی اقتصاد پویا نیز در همین تفاوتها است. عدهای برای پذیرش ریسک بیشتر، بازده به مراتب بیشتری مطالبه میکنند. اما آنچه در همه این نگرشها وجود دارد، تناسب ریسک و بازده مورد انتظار است. هرچه ریسک بیشتری را تحمل کنیم، انتظار بازدهی بیشتری هم خواهیم داشت. اما گاهی آنچه نصیبمان میشود با آنچه انتظار داشتیم متفاوت است و این همان ریسک است که در هفته قبل بدان پرداختیم. اما همه افراد در اقتصاد یک ویژگی ثابت را دارند: “از زیان گریزانند”.
گزینههای سرمایهگذاری
براساس طبقهبندی موسسه گزینههای سرمایهگذاری بر اساس ماهیت و میزان ریسک به طبقات زیر تقسیم میشود:
سرمایهگذاری در اوراق با درآمد ثابت شامل: انواع سپردهگذاری در بانکها، انواع اوراق مشارکت، صکوک و اوراق خزانه دولتی. این سرمایهگذاریها دارای ریسک کم و گاهی بدون ریسک بوده و برای افرادی با میزان ریسکپذیری کم مناسب است.
سرمایهگذاری در سهام شرکتها شامل: سهام شرکتهای سهامی عام پذیرفته شده در بورس و فرابورس، سرمایهگذاری در سهام شرکتهای غیربورسی و دانشبنیان. میزان ریسک در این نوع سرمایهگذاری بر اساس ماهیت فعالیت شرکتها متفاوت و بالاتر بوده و در واقع با سرمایهگذاری در آن، شما مالک بخشی از سهام شرکت خواهید بود. احتمال عدم مفهوم بازده در سرمایهگذاری وجود بازدهی و یا حتی بازدهی منفی نیز وجود دارد.
سرمایهگذاریهای جایگزین شامل: صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و با درآمد ثابت، مسکن، سکه و طلا، ارز و کالا. این سرمایهگذاریها به طور معمول ریسک متوسطی دارند و البته بسته به نوع آن سطح ریسک متفاوت است.
سرمایهگذاری مناسب کدام است؟
پاسخ این سوال ارتباط مستقیم به میزان ریسکپذیری شما در وهله اول دارد. شما میتوانید از طریق شرکتهای فعال در بازار سرمایه با تکمیل پرسشنامه سنجش ریسک، میزان ریسک خود را بسنجید. عوامل دیگری که در انتخاب گزینه سرمایهگذاری شما موثراند عبارتست از:
- مبلغ سرمایهگذاری اولیه
- افق سرمایهگذاری و مدت زمان آن
- نحوه دریافت بازدهی (ماهانه، فصلی و یا در سررسید)
- علایق سرمایهگذاری فردی
- میزان دانش و تخصص در گزینه سرمایهگذاری
به مثال ابتدای مقاله بازمیگردیم. قرار شد بجای خرید خودرو یا یک سفر تفریحی، مبلغ پسانداز خود را سرمایهگذاری نماییم. یکی از مواردی که در یک سرمایهگذاری موفق اهمیت دارد، میزان جذابیت گزینههای سرمایهگذاری است. در شرایط رونق بازارهای سرمایهگذاری، انتخاب کمی آسانتر است. مهم این است که گزینه سرمایهگذاری خود را متناسب با گزینههای موجود و ویژگیهای رفتاری و اقتصادی خود تنظیم نموده و اقدام نمایید. مشورت با افرادی که در این زمینه تخصص دارند به خصوص در شرایط رکود بازارها اهمیت دوچندان دارد.
سنجش بازدهی سرمایهگذاری
به منظور بررسی دقیق بازدهی سرمایهگذاری از نسبت بازدهی سرمایهگذاری (ROI) استفاده مینماییم. در این نسبت مبلغ بازدهی در صورت کسر و مبلغ سرمایهگذاری خودمان در مخرج کسر ارائه میشود. اگر از سرمایه دیگران همچون بانک استفاده نمودهایم، هزینه مالی این مبلغ از بازدهی کسر شده و مخرج تنها سرمایه خودمان را شامل میشود؛ نه کل سرمایهگذاری.
فراموش نکنیم که همه ما در معرض رفتارهای احساسی و تحلیل نشده اقتصادی هستیم. همه ما از زیان گریزان هستیم و اگر در تصمیمی اقتصادی دچار زیان شویم، برای ما بسیار نامطلوب است. بنابراین سنجیده، با دانش، همراه با تحلیل و مشاوره، اقدام به انجام سرمایهگذاری نمایید. اگر چنین تصمیمی ندارید توصیه میکنم همین امروز، یا همان خودروی خود را ارتقا دهید و یا به سفر تفریحی بروید، زیرا امکان دارد در نتیجه یک تصمیم نادرست و احساسی همین فرصتهای جاری را هم از دست بدهید. پربازده باشید.
دیدگاه شما