سرمایهگذاری در بازار مسکن و ۵ نکته که باید به آنها توجه کنید
سرمایهگذاری در ملک یکی از روشهای مطمئن و کاربردی برای افزایش سرمایه در دنیای امروز است. چون ریسک کمتری دارد و همزمان با تورم موجود در جامعه، رونق نسبتا خوبی دارد. البته این روش هم مثل سایر روشهای سرمایهگذاری، دوران رشد و رکود را حتما تجربه میکند؛ اما به ندرت پیش میآید که در دوران رکود مسکن، قیمت ملک افت شدیدی پیدا کند؛ چرا که خرید مسکن در بیشتر مواقع موجبات افزایش سرمایه شما را فراهم میکند. لازم به ذکر است که این نوع سرمایهگذاری هم مثل هر روش دیگری، به شناخت و مهارت نیاز دارد تا دچار اشتباه نشوید و سرمایه هنگفت شما در این مسیر از بین نرود. ما در کنارتان هستیم تا هم با اشتباهات رایج در راستای سرمایهگذاری در بازار مسکن آشنا شوید، هم نکات مهمی را که در فرآیند خرید ملک بهکارتان میآید، بشناسید.
۳ اشتباه رایج برای سرمایهگذاری در بازار مسکن
برای آنکه موقع سرمایهگذاری در ملک ضرری متحمل نشوید، بهتر است اشتباهات رایج را بشناسید، تا هم این اشتباهات گریبانتان را نگیرد و هم سرمایهگذاری دلنشینی را تجربه کنید. ضمنا ما در راستای سرمایه گذاری بهتر و پربازده، برایتان از اصول سرمایهگذاری و روشهای آن به صورت کامل و واضح گفتهایم و شما میتوانید با ورود به مطلب سرمایه گذاری چیست در بلاگ لندو، سطح اطلاعات خود را ارتقا دهید و با دید بازتری درمورد بازار مسکن و نکات مهم آن بخوانید. پس قبل از سرمایهگذاری در بازار مسکن، حتما به این ۳ اشتباه رایج و مهم دقت کنید.
- عدم تحقیق و بررسی لازم: برای سرمایهگذاری در زمین و ملک لازم است تمام جوانب یک ملک (مثل محله، بافت، قیمت و…) را در نظر بگیرید. خیلی از افراد بدون تحقیق و بررسی اولین ملکی را که میبینند، میخرند و در آینده برای فروش آن با مشکل روبرو میشوند؛ پس سعی کنید بدون تحقیق و کمک گرفتن از افراد باتجربه، وارد بازار پر تب و تاب ملک نشوید.
- خرید خانهای که در رهن و توقیف است: بسیاری از اوقات خانهای که شما قصد خرید آن را دارید، در رهن بانک است و یا به دلیل بدهی توقیف شده است. اگر شما به این نکته دقت نکنید و بیگدار به آب بزنید، بخشی از مبلغ ملک بابت پرداخت وام، فک رهن و برداشتن توقیف نگه داشته شود.
- توجه بیش از حد به حباب بازار: گاهی اوقات قیمت ملک به صورت نجومی زیاد میشود و سیر صعودی عجیبی را یک شبه طی میکند؛ در چنین شرایطی لازم است شما کمی دست نگه دارید و در شرایطی که بازار متعادلتر شد برای خرید ملک اقدام کنید؛ چون احتمال دارد به همان نسبت که شاهد رشد بازار مسکن بودهایم، به صورت ناگهانی با افت قیمت روبرو شویم و حباب بازار ما را درگیر کند.
با توجه به این ۳ مورد، نهایت تلاش خود را بکنید تا درگیر این اشتباهات رایج نشوید و با دقت و حواس جمع برای خرید خانه و سرمایهگذاری در بازار زمین و ملک اقدام کنید. (شما چه اشتباه مهلک دیگری را برای خرید ملک میشناسید؟ اگر در این رمینه تجربهای دارید، ممنون میشویم آن را با سایرین به اشتراک بگذارید). البته جای هیچ نگرانی و دغدغهای نیست! چون ما برایتان از نکاتی صحبت کردهایم که با رعایت آنها، هم میتوانید صاحبخانه شوید، هم در آینده شاهد رشد سرمایه خود باشید. ضمنا اگر مستاجر هستید و به فکر سرمایهگذاری روی ملک و زمین نیستید، میتوانید از شرایط دریافت وام ودیعه مسکن هم مطلع شوید و میزان پول پیش خود را افزایش دهید؛ با این اوصاف کمی نقدینگی خود را افزایش میدهید و میزان اجاره بهای کمتری پرداخت میکنید؛ این هم نوعی سرمایهگذاری خرد است.
۵ نکته مهم که لازم است برای سرمایهگذاری در بازار مسکن بدانید!
پیش از آنکه با نکات مهم برای سرمایهگذاری در بازار زمین و ملک آشنا شوید، خالی از لطف نیست که بدانید از همین حالا میتوانید فرزند یا فرزندانتان را از معضل اجارهنشینی و نبود ملک به عنوان سرمایه، در آینده نجات دهید. همچنین اگر خودتان قشر جوان جامعه هستید، میتوانید امیدوار باشید که در آینده نزدیک صاحبخانه بشوید. پس بهتر است یکسر به صفحه وام مسکن برای جوانان در بلاگ لندو بزنید و از تمام شرایط و قوانین آن مطلع شوید. حالا وقت آن است که به سراغ معرفی نکات پر اهمیت در زمینه خرید ملک و زمین برویم.
۱) نوساز بودن ملک
اولین قدم برای خرید خانه، این است که نوساز باشد و دردسری از جهت بازسازی و تعمیرات برای شما نداشته باشد. پس زمانی که برای بازدید خانهای میروید، خیلی دقیق جز به جز خانه را بررسی کنید تا بعدا دچار دردسر نشوید و هزینهی زیادی برای شما تراشیده نشود.
بیشتر بدانید: اگر بودجه زیادی دارید و توان مالی شما اجازه میدهد، میتوانید خانه قدیمی و کلنگی بخرید. در این صورت با ساخت مجدد و فروش واحدهای تازهساز، سرمایهگذاری موفقی انجام میدهید.
۲) دسترسی محلی
موقع خرید زمین و ملک، حتما به این نکته توجه کنید که در کجا واقع شده و از نظر دسترسی محلی چگونه است؛ چون خانههایی که در مناطق پرت و دورافتاده هستند، از جهت دسترسی به اتوبان، وسایل حمل و نقل عمومی، مراکز خرید و… در شرایط نامناسبی قرار دارند؛ بنابراین هم ارزش کمتری دارند و هم موقع فروش آن با مشکل مواجه میشوید. پس موقع سرمایهگذاری در بازار مسکن، از این مورد ساده عبور نکنید.
همچنین به عنوان نکته مهم این را هم در نظر بگیرید: خانههایی که داخل کوچههای بنبست یا کوچههای منتهی به اتوبان هستند، برای خرید مناسب نیستند. چرا که ضمن نا امنی زیاد، آلودگیهای صوتی هم برایتان ایجاد میکنند.
۳) با دریافت وام، کسری بودجه را جبران کنید
از آنجایی که برای خرید ملک و زمین ناچار به پرداخت هزینه زیادی هستید، ممکن است با کسری بودجه مواجه شوید. در این صورت میتوانید از وامهای بانک مسکن برای کمبود نقدینگی خود بهره ببرید. در همین راستا ما برایتان انواع وام مسکن را شرح دادهایم. شما میتوانید با ورود به صفحه انواع وام مسکن ۱۴۰۱ با یک تیر، دو نشان بزنید؛ هم از شرایط وامهای بانک مسکن مطلع شوید، هم فرصت سرمایهگذاری در بازار مسکن را از خودتان دریغ نکنید.
۴) توجه به امکانات مسکن
خانهای که قصد خرید آن را دارید، باید از تمام امکانات به طور کامل برخوردار باشد. چون خانهای که امکاناتی مثل پارکینگ، آسانسور، انباری و… را به طور کامل دارد، هم از جهت آسایش و رفاه حال شما بهتر است، هم از جهت فروش با قیمت بالاتر. پس اگر بودجه و هزینه کافی برای خرید مسکن دارید، از کنار هیچ کدام از امکانات مذکور، ساده نگذرید. چرا که اگر در آینده بخواهید امکاناتی به خانه خود اضافه کنید، باید هزینه زیادی صرف و از تسهیلات تعمیرات و… استفاده کنید.
۵)انتخاب منطقه امن و معقول
برای آنکه سرمایهگذاری در بازار مسکن را با موفقیت انجام دهید، لازم است سکونت در منطقهای را انتخاب کنید که هم ایمن باشد و هم اسم آن منطقه بد در نرفته باشد؛ چون در این صورت موقع فروش ملک نمیتوانید قسر در بروید و صاحب اول و آخر آن خودتان هستید. پس حتما قبل از خرید مسکن از ایمنی و مقبولیت منطقه و محله خانه، اطمینان حاصل کنید.
باتوجه به این ۵ مورد و با وجود تمام چالشهایی که بازار مسکن و سرمایهگذاری در این حوزه دارد، باز هم خرید ملک یکی از محبوبترین روشها برای افزایش سرمایه و در بدترین حالت، حفظ دارایی است؛ پس اگر پساندازی دارید و تا الان برای خرید مسکن تردید داشتید، دیگر معطل نکنید؛ همین حالا تا تنور گرم است نان را بچسبانید و برای خرید ملک اقدام کنید؛ اما اگر به هیچ عنوان بودجه کافی برای خرید خانه و زمین را ندارید، باید به سراغ سایر روشهای سرمایهگذاری بروید. پیش نیاز این کار آشنایی با روشهای مختلف سرمایهگذاری با بودجه خرد است که ما برای راحتی شما، این روشها را در مجله لندو منتشر کردهایم. کافیست با یک کلیک وارد صفحه سرمایه گذاری با ۲۰ میلیون شوید و خودتان را از لذت دارایی بیشتر محروم نکنید. سرمایهگذاری در بازار مسکن یا سایر روشها؟ چرا؟ ممنون میشویم در کامنتهای این مطلب از تجربیات و نظرات خود بگویید، تا سایرین هم از آن استفاده کنند.
نکته مهمی که نیازمند توجه است، سرمایهگذاری روی ملک حتی در شهرهایی جز تهران و حومههای شهر است؛ اگر شما سرمایه کمی دارید و میبینید که با این سرمایه نمیتوانید خانه خوبی در شهرهای بزرگ مثل تهران بخرید، از سرمایهگذاری در بازار مسکن ناامید نشوید. چرا که به جای آن میتوانید به سراغ خرید خانه در شهرستان یا اطراف شهرهای بزرگ بروید.
بعد از خرید خانه، نوبت به مرحله خرید وسایل میرسد!
بعد از خرید خانه و سرمایهگذاری در بازار مسکن، نوبت به خرید وسایل و لوازم مورد نیاز میرسد؛ در این شرایط میتوانید از وام ۲۰ میلیون تومانی خرید کالا استفاده کنید. این تسهیلات را بانک آینده با همکاری پلتفرم لندو ارائه میدهد. لندو یکی از معتبرترین سامانههای خرید اقساطی است که شما میتوانید انواع کالا و خدمات را به صورت اقساطی و تنها با ارائه سفته از آن خریداری کنید. جالب است بدانید که این تسهیلات با فرآیند تماما آنلاین اعطا میشود و شما در هیچ مرحلهای به صورت فیزیکی حاضر نمیشوید. پس جای نگرانی برای خرید محصولات مورد علاقه شما باقی نمانده است. اگر از لوازم منزل خود خسته شدهاید و قصد دارید یک سری از وسایل را تعویض کنید، میتوانید با ورود به سامانه لندو ، وارد صفحه فروشگاهها بشوید و با انتخاب فروشگاه مورد نظر، کالای مورد نیازتان را بخرید.
اصول سرمایه گذاری وارن بافت؛ قوانین طلایی و تجربه اشتباهاتس
در این نوشتار اصول سرمایه گذاری وارن بافت معرفی میشود و در انتها سری به اشتباهات وارن بافت در طول چندین و چند سال سرمایه گذاری او میزنیم تا به یک اجماع مفید دست پیدا کنیم.
ستاره | سرویس علوم – اصول سرمایه گذاری وارن بافت، فلسفه او و کتاب های وارن بافت، یک راهنمای تمام عیار برای سرمایهگذاران است؛ چرا که بافت بر روی نتایج بلند مدت تمرکز میکند که در نهایت منجر به اقتصاد پایدار خواهد شد. ما در این نوشتار سعی داریم، فلسفه و اصول سرمایه گذاری بافت را تجزیه و تحلیل کنیم، نگرانیهای او را بیشتر بشناسیم و دقایقی را برای آشنایی با اشتباهات تاریخی وارن بافت صرف کنیم تا در نهایت به یک اجماع مفید و سودمند دست پیدا کنیم.
در این مطلب میخوانید:
فلسفه و اصول سرمایه گذاری وارن بافت
همه ما چیزهای زیادی راجع به قناعت پیشگوی اوماها، تعصبش برای کوکاکولا و مبارزهاش با چهره زشت فقر، شنیده و خواندهایم. امروزه تمام سرمایهگذاران در سرتاسر جهان بر این باورند که وارن بافت یک افسانه زنده و البته تکرار نشدنی در دنیای سرمایهگذاری است. نامههای سالانه او به سهامدارانش به مثابه یک رمان فاخر ادبی است که خوانندگان، مدتها انتظار انتشار آن را میکشند و همین که منتشر میشود، این مقالات و تفسیرها هستند که مکررا از این طرف و آن طرف بیرون میآیند. اما اصول سرمایه گذاری و راز ثروتمند شدن ارن بافت چیست؟
اصل اول: سادگی در معاملات را لحاظ کنید
پیشتر راجع به ساده زیستی وارن بافت در “زندگینامه وارن بافت” صحبت کرده بودیم اما شاید باورش سخت باشد که فلسفه سرمایه گذاری او نیز به شکل فریبآمیزی ساده است.
هدف این است: “خرید هر کسب و کاری که علم مدیریت در آن نقش داشته و تمام یا بخشی از آن دارای مشخصات مطلوب و با دوام اقتصادی باشد؛ چیزی دقیقا مشابه آنچه در خرید برکشایر هاتاوی دیدیم.”
اصل دوم: شرکتهای بنیادین را انتخاب کنید
بافت در ادامه و برای تکمیل فلسفه آغازین خود به سراغ شرکتهایی میرود که قیمت کنونیشان پایینتر از ارزش ذاتیشان است. او ادعا میکند که چنین شرکتهایی دقیقا شبیه آتش زیر خاکستر هستند که توانایی بالقوهای دارند و هر آن میتوانند جهنمی (در اینجا منظور آتش گسترده است) به پا کنند.
در ادامه فهرستی از محتوای پورتفولیو یا همان سبد سهام وارن بافت ارائه شده که در مجموع به پنج گروه بزرگ تقسیم شده است:
- کسب و کارهای عملیاتی (Business operations) که تملک آنها تماما یا حداقل 80 درصد در اختیار کمپانی برکشایر هاتاوی است. کسب و کار عملیاتی یا عملیات تجاری به فرآیندی اطلاق میگردد که به کسب سود حاصل از داراییهای یک کسب و کار بینجامد.
- داد و ستد عمومی سهام (در اصطلاح ترید کردن) که کارشناسان از آن به عنوان قمار برکشایر هاتاوی یاد میکنند و چیزی در حدود 5 تا 10 درصد پرتفولیو را در برمیگیرد.
- چهار کمپانی که مالکیت قابل توجهی از آن را در اختیار دارند، این بخش تقریبا 25 تا 50 درصد سبد سهام را در برمیگیرد.
- پول نقد و معادل آن: این بخش پشتوانهای است در برابر وقوع اشتباهات و شرایط بحرانی که تقریبا مشابه بیمه عمل میکند.
- کمپانیهایی در صنعت بیمه: منبع دیگری برای نقدینگی و پشتوانهای برای به مالکیت درآوردن و سرمایهگذاری در دیگر کسب و کارها.
اصل سوم: فرصتهای خرید را شکار کنید
تا به اینجا همه چیز شکل سادگی خود را حفظ کرده است، اما همانطور که بر همگان واضح و مبرهن است، مقوله سرمایه گذاری به همین سادگیهایی که ما فکر میکنیم نیست. در همین راستا قصد دارم از یکی دیگر از اصول وارن بافت پرده بردارم که بافت از آن به عنوان ” تنزیل جریان نقدی (discounted value of the cash – DCF)” یاد میکند.
بافت از این اصل برای ارزیابی و تعیین جذابیتهای یک فرصت سرمایهگذاری در یک کسب و کار استفاده میکند که البته از پیچیدگیهای خاص خود برخوردار است؛ اما به طور خلاصه اگر ارزشی که از طریق تحلیل و معادلات مدل “تنزیل جریان نقدی” به دست میآید، بالاتر از ارزش خالص فعلی سهم باشد؛ به عنوان یک فرصت مناسب برای سرمایهگذاری تلقی میگردد.
بافت به منظور اینکه سهامدارانش را از شر تکلف و پیچیدگی اصطلاحات رها کند، عبارتی تحت عنوان “عایدات مالک (owner earnings)” را برای آنها متصور میشود که به شرح زیر است:
“ایده اصلی این است که ما به عنوان صاحب و سهامدار یک شرکت بایستی آن شرکت را از طریق کلیه درآمدهای پیدا و نهان که برای ما تولید میکند (earnings) بسنجیم و نه صرفا از روی پارامتری بنام سود خالص (Net income یا درآمد خالص شرکت یا سود هر سهم (EPS))”؛ برای فهم بیشتر مسئله به تصویر زیر نگاه کنید:
چگونه به مقدار “عایدات مالک (owner earnings)” دسترسی پیدا کنیم؟
امروزه عنوانی بنام “جریان نقدی آزاد” (free cash flow)، جایگزین بسیار مناسبی برای “عایدات مالک (owner earnings)” است، به طوری که با تقریب خوبی با هم برابرند و در صورتهای مالی هر شرکت، مقدار آن نیز ذکر میشود.
اصل چهارم: مراقب اهرم مالی باشید
معامله با اهرمهای مالی با مقیاس کمتر، از جمله مواردی است بافت به شدت یکی از اشتباهات سرمایهگذاران روی آن تاکید دارد. همه ما میدانیم اهرمهای مالی اغلب بازدهی فوق العادهای را به ارمغان میآورند، اما سرمایهگذاران باید مراقب این شمشیر دولبه باشند؛ چرا که آنها را در معرض خسارتهای بالقوه و جبران ناپذیری قرار میدهد.
تجربه اشتباهات وارن بافت در مدت سرمایه گذاری
اشتباهات، تجربه هایی ارزشمندی برای ما به ارمغان میآورند. اما هوشمندانه تر است که از تجربیات و اشتباهات دیگران نیز بیاموزیم. اشتباهات وارن بافت درس های بینظیری درباره سرمایه گذاری به ما خواهد داد.
مورد اول: چانه زدن یا چانه نزدن، مسئله این است…
در سال 1975 وارن بافت موفق به خرید گروهی از کارخانجات نساجی واقع در نیوهمپشایر در آمریکا شد. از آنجا که او توانسته بود با چانه زنی مبلغ بسیار کمتری در این معامله پرداخت کند، بسیار خرسند از خرید خود به جشن و پایکوبی پرداخت غافل از این که روزگار چه تقدیری برایش رقم زده بود.
قیمت پایین معامله، بافت را وسوسه کرده و همین امر او را از پیش بینی آینده صنعت نساجی بازداشته بود. بعدها او از این حادثه مکررا یاد کرد و پیام آن را بارها و بارها به سهامدارنش گوشزد میکرد:
تکنیک چانه زنی از ملزومات یک سرمایه گذاری بلند مدت نیست؛ به جای آن روی بازدهی شرکتها در بلند مدت تمرکز کنید.
تجربه دوم: هیجانات سم معاملات!
در سال 1962 بافت شروع به جمع آوری سهام شرکت نساجی برکشایر هاتاوی کرد و دلیل آن این بود که به خاطر اخبار پیرامون کارخانه و تعطیلی بخشی از آن، قیمت سهم پایین تر از ارزش ذاتی آن قرار داشت. این بار نیز صنعت نساجی روی خوشی به بافت نشان نداد و اوضاع رو به وخامت پیش رفت. تا اینکه…
در سال 1964، خزانه دار کارخانجات هاتاوی یعنی سیبوری استانتون، پیشنهاد شفاهی خرید هر سهم برکشایر هاتاوی به قیمت 11.5 دلار را مطرح کرد، بافت نیز پذیرفت اما در کمتر از چند هفته، استانتون پیشنهاد خرید دیگری به صورت مکتوب برای بافت ارسال کرد و این بار مبلغ پیشنهادی او به 11.375 دلار کاهش یافته بود. بافت که از این کار هاتاوی خشمگین شده بود، با وجود اینکه در موضع ضرر قرار داشت ولی از روش خشم عمل کرد و سهم استانتون را خرید و او را از کار برکنار کرد.
اشتباه سوم: بدترین معامله
کمپانی کفش دکستر واقع در ایالت مِین (Maine) که در حوالی سال 1993 به دلیل تولید کفشهای بادوام و با کیفیت به یکی از بهترینهای آمریکا تبدیل شده بود، مورد اقبال وارن بافت قرار گرفت. بافت این کمپانی را در همان سال و با سهام برکشایر هاتاوی خریداری کرد.
حدود 8 سال بعد، کمپانی دکستر که حالا تمامیت آن در اختیار برکشایر هاتاوی بود به دلیل استقبال مردم از کفشهای ارزانتر خارجی به دردسر عظیمی افتاده بود و ورشکسته شد. به این ترتیب ارزش سهامداران هاتاوی نیز لکه دار شد و بافت به اشتباه خود پی برد و از معاملهای که در سال 1993 انجام داده بود به عنوان «بدترین معامله» یاد کرد. از آن پس بود که بافت استفاده از “پول نقد و معادل آن” را به عنوان پشتوانه شرکتها و خرید مالکیت کمپانیها مطرح کرد.
اشتباه چهارم: قاطعیت
تسکو از فروشگاههای زنجیرهای انگلیسی است که برکشایر هاتاوی در سال 2006 روی آن سرمایه گذاری کرد و چندین و چند بار از این سرمایه گذاری کسب سود کرد. در سال 2013 هاتاوی با دریافت چندین هشدار نسبت به وضعیت سود دهی تسکو، سهام خود را با سرعت کمی عرضه کرد تا این که رد سال 2014 دست کمپانی رو شد و طی حسابرسیها مشخص شد که آنها در گزارش درآمد خود اغراق میکردند. در آن زمان هاتاوی سومین سهامدار عمده شرکت بود.
درسی که وارن بافت از این اشتباه گران قیمت به دست آورد، این بود که همانطور که خرید جرئت و جسارت میخواهد، خروج از سهم نیز به قاطعیت احتیاج دارد بالاخص زمانی که به مدیریت یک شرکت اشکال یکی از اشتباهات سرمایهگذاران وارد باشد.
و اما در پایان…
به نظر من با وجود همه اینها درسهای بسیار جالبی در مورد استراتژی سرمایهگذاری وارن بافت و حتی اشتباهات او برای سرمایه گذاران وجود دارد . به عنوان مثال، رویکرد بافت به ساخت و ساز و مولد بودن قابل ستایش است؛ چرا که در این صورت است که پول به شما خدمت میکند و بر خلاف قواهد این روزها شما دیگر تحت سلطه پول نخواهید بود!
و حالا چند قلق برای سرمایهگذاری:
- داراییهای خود را به مسیر سرمایهگذاریهای بلندمدت هدایت کنید؛ به طور مثال سرمایهگذاری در شرکتهایی با بنیاد قوی یا صندوقهای قابل معامله (Exchange-traded fund: ETF) که اخیرا دولت به عرضه آنها پرداخته است.
- به یاد داشته باشید برای آنکه به یک سبد سهام استراتژیک و قدرتمند دست پیدا کنید بایستی فرصتهای خرید در بازار را شکار کنید و دست از تکنیک چانه زنی بردارید.
- از داشتن پشتوانه نقدی غافل نشوید؛ چرا که روزهای گاوی بازار پایدار نیستند و اوقات خونی آن هم فرا میرسد!
- در نهایت، چند منبع درآمد منفعل را یکی از اشتباهات سرمایهگذاران برای خودتان دست و پا کنید و آنها را مجددا به چرخه سرمایهگذاری برگردانید تا شانس موفقیت شما چند برابر شود.
اگر قصد سرمایه گذاری در بورس یا هر بازار مالی دیگری دارید، خواندن مطالب «سود و درآمد سرمایه گذاری در بورس ایران» و «بهترین سرمایه گذاری در ایران کنونی چیست؟» را به شما توصیه میکنم. نظرات یکی از اشتباهات سرمایهگذاران و پرسشهای شما در پایان این مطلب، ما را در بهبود آن کمک خواهد کرد. پس تجربیات و سوالات خود را برای ما بنویسید.
براساس تجارب ۳۰ سالهی دکتر کرمانی رژیم گروهی بهترین راهحل برای حفظ انگیزهی افراد طی رژیم و رسیدن به وزن دلخواه در مدت کوتاهه. رژیم گروهی رو میتونی از برنافیت با ضمانت بازگشت وجه دریافت کنی و تا 2 هفته بعد از رژیم به هر دلیلی میتونی پولت رو پس بگیری.
زیان گریزی، دلیل بسیاری از ضررها در بورس
شاید شما هم چه در نقش یک سرمایه گذار، چه در نقش یک مدیر یا سرپرست یک خانواده با جمله «فعلا بذارم باشه» سر و کار زیادی داشته باشید. در این مطلب تصمیم داریم تا در خصوص یک اشتباه رفتاری که به جرأت میتوان گفت در رفتار اغلب سرمایه گذاران وجود دارد اطلاعاتی را در اختیارتان قرار دهیم. در اشتباه رفتاری «زیان گریزی» یا «Loss Aversion Bias» تمایل افراد به پرهیز از زیان، بیشتر از کشش آنها به سمت کسب سود است. وقتی فرد دچار زیان گریزی میشود از نظر روانی امکان وقوع زیان، دو برابر بیشتر از امکان کسب سود در تصمیمگیریاش تاثیر میگذارد.
میتوان این طور گفت که برای یک شخص زیان گریز، ضرر هزار ریالی دارایی مطلوبیتی برابر با سود دو هزار ریالی دارد. این موضوع نشان میدهد که وقتی میزان سود و زیان با هم برابر باشند افراد در آن دارایی سرمایه گذاری نمیکنند چرا که زیان برای آنها نسبت به سود، بار روانی سنگینتری را دربردارد. شاید به نظر شما این موضوع، ویژگی بدی نباشد و فکر کنید که نوعی فرار از ریسک به شمار میرود؛ اما در واقعیت، همین ویژگی اخلاقی باعث کم شدن سود و بیشتر شدن ضررها میشود.
تمایل افراد به پرهیز از زیان، بیشتر از کشش آنها به سمت کسب سود است. در واقعیت، همین ویژگی اخلاقی باعث کم شدن سود و بیشتر شدن ضررها میشود.
زیان گریزی، یکی از دلایل ضرر در بازارهای مالی است.
جمله «فعلا بذار باشه!» در میان بسیاری از سرمایه گذاران شایع است. این جمله بدان معنی است که یک فرد آنقدر صبر میکند و منتظر میماند تا اینکه یک سرمایه گذاری زیان ده، نتیجه معکوس دهد و رونق بگیرد. چنین استراتژی میتواند خطرناک باشد. چون بهترین پاسخ در شرایط زیان، فروش دارایی و سرمایه گذاری آن در فرصتهای دیگر است. مثلا شما سهم بانک صادرات را میخرید اما بعد از مدتی ناگهان سهم در سرازیری افت کردن قرار میگیرد. با وجود این که سهم شما دچار ضرری ۵ درصدی شده اما دلتان نمیآید آن را بفروشید و سهم را به امید برگشت نگه میدارید و به نوعی ریسک پذیر میشوید! این کار اشتباهی است.
اگر در طول یک سال، سهم بانک صادرات شما ۴۰% افت کند چقدر ضرر میکنید؟! ۴۰% سرمایه شما از دست خواهد رفت. در صورتی که اگر پول خود را در بانک صادرات سرمایه گذاری کرده بودید، میتوانستید بدون ریسک ۲۰% سود کنید. در نتیجه، شما بعد از یک سال چیزی در حدود ۶۰% ضرر کردهاید. کاش ریسک پذیر نشده بودید و سهم خود را در همان ۵% ضرر میفروختید!
وارن بافت و زیان گریزی
در مطالب زیادی توصیه شده که اول در بازار بورس حفظ سرمایه کنیم. مثلا «وارن بافت» که از راه سرمایه گذاری در بازار سهام به ثروتمندترین مرد جهان تبدیل شده است میگوید: «قانون اول: هرگز پولتان را از دست ندهید. قانون دوم: هرگز قانون اول را فراموش نکنید.» شاید یکی از دلایلی که ما این قانون را زیر پا میگذاریم تبدیل شدن ناگهانی ما از فردی ریسک گریز به ریسک پذیر باشد.
ارتباط بین زیان گریزی و ریسک پذیری
نکته جالب آنجا است که بیاییم زیان گریزی را به ریسک گریزی (Risk Aversion)، ریسک پذیری یا ریسک طلبی (Risk lover) ارتباط دهیم، چگونه؟ به این صورت که اگر فردی سرمایه گذاری خود را رو به رشد و ترقی ببیند ریسک گریز میشود و با شتاب، آن سرمایه گذاری را میفروشد. چون میترسد که بازار معکوس عمل کند و سودهای او از بین برود. اما زمانی که سرمایه گذاریهای او در زیان باشند به فردی ریسک پذیر تبدیل میشود و سرمایه گذاریهای زیانده خود را حفظ میکند.
چون امیدوار است که شرایط تغییر کند و سرمایه گذاریهای او از زیان خارج و به سود تبدیل شوند. دقت کنید که موضوع ریسک گریز بودن افراد در شرایط سود با بحث «طمع» متفاوت است. چون طمع، زمانی معنا دارد که سرمایه گذاری شخص رشدی را در پیش نداشته ولی به امید رشد بیشتر، دارایی خود را به فروش نمیرساند. اما ریسک گریز بودن در سود یعنی وقتی یک سرمایه گذاری به احتمال زیاد در ادامه، رشد خواهد داشت اما شخص اطمینانی به این رشد ندارد و میترسد که روند رشد به وضعیتی منفی تبدیل شود.
نمونه ای از اشتباه رفتاری زیان گریزی در بورس
نمونه بارز این اتفاق را میتوان در سال ۱۳۹۲ و در بورس اوراق بهادار تهران دید. به عنوان مثال، نماد واتی (سرمایه گذاری آتیه دماوند) در آن سال که اوج رشد بازار بورس در چندین سال اخیر بود تا حدود قیمت ۹۰۰۰ ریال رشد کرد. فردی که در قیمت ۹۰۰۰ ریال یا سقف قیمت، خرید کرده بود پس از افت قیمت تا محدوده کمتر از ۶۰۰۰ ریال (یعنی ۳۳% زیان) همچنان امیدوار به برگشت شرایط و رشد قیمت بود تا اینکه حداقل سهم خود را در نقطه سر به سر به فروش برساند.
متاسفانه این اتفاق نیفتاد و سهامدار علاوه بر تحمل زیان شدید از فرصتهای سرمایه گذاری دیگر هم بازماند. این مثال میخواهد بیان کند که خریدار سهم واتی، حتی پس از سقوط قیمت این سهم، همچنان بر ریسک پذیری خود اصرار داشت که این اشتباه موجب شد تا زیان او روز به روز افزایش یابد.
راه چاره چیست؟
راه چاره را میتوان در این دانست که یک نخبه سرمایه گذاری در بازار بورس باید بتواند با استفاده از آموختههای خود در جایی مناسب از سهم زیانده خارج شود، بدون اینکه درگیر این اشتباه رفتاری یا به قولی سوگیری رفتاری شود. این کار با ابزاریهایی مثل تحلیل تکنیکالی که در دوره جامع آموزش بورس میآموزید اتفاق میافتد.
حد ضرر را برای خرید سهم به یاد آورید.
سرمایه گذاران حرفه ای بورس، شما به علم تحلیل تکنیکال و بنیادی مسلط هستید. فقط کافی است همین نکات ساده را رعایت کنید تا ببینید چقدر نسبت به افراد عادی در بازار بورس جلو هستید و سودهایی میکنید که خیلیها در خواب هم نمیبینند.
پس یادمان باشد با داشتن حد ضرر و شجاعت در فروش در حد ضرر، میتوان از اشتباه رفتاری تبدیل شدن از ریسک پذیر به ریسک گریز جلوگیری کرد و همین موضوع، بخش اعظمی از موفقیت شما در بازار بورس را تضمین میکند.
پیش فرض های اشتباه در خصوص تحلیل بنیادی
1- تحلیل بنیادی یعنی مطالعه صورت های مالی و خرید سهام: در چندین سالی که در بازار سرمایه فعالیت می کنم افراد متعددی را دیده ام که گمان کرده اند تحلیل بنیادی یعنی توانایی خواندن صورت های مالی و خرید سهام بر آن اساس. این تصور اگرچه اشتباه نیست اما اگر تحلیل بنیادی را محدود به این عامل بدانیم به شدت اشتباه کرده ایم.
تحلیل بنیادی حرفه ای یعنی توانایی پیش بینی از آینده قیمتی سهم و عملکرد یک شرکت. بنا به تجربه دریافته ام بیشتر اوقات وقتی یک شرکت صورت مالی خود را منتشر می کند حتی اگر گزارش خوبی را ارائه کرده باشد ممکن است که قیمت سهم رشد چندانی نکند یا حتی با افت قیمت مواجه شود.
دلیل این پارادوکس چیست؟ در حقیقت افرادی که توانایی تحلیلی خوبی دارند بر اساس گزارشات ماهانه و پیش بینی از بازارهای جهانی و اقتصاد کشور، می توانند تحلیلی معقول از آینده شرکت داشته باشند و سهم را قبل از ارائه گزارش 6 یا 12 ماهه شرکت خرید و پس از افزایش قیمت و ارسال گزارش شرکت آن را می فروشند. در حقیقت بازی اصلی افزایش قیمت سهم بسیاری از اوقات پیش از ارائه صورت های مالی در کدال آغاز شده و پس از آن مراحل پایانی خود را می گذراند.
2- تحلیل بنیادی یعنی P/E=5: تحلیل بنیادی به زبان ساده یعنی ابتدا ما سود شرکت را حساب کرده و با این سود بگویم شرکت چه ارزشی دارد. روش های مختلفی برای ارزش گذاری سهام وجود دارد و یکی از این راهها استفاده از روش P/E می باشد. اما تصور اشتباهی که توسط برخی مدرسان تحلیل بنیادی طرح می گردد آن است که سود شرکت را حساب کرده و در P/E=5 ضرب کنیم تا ارزش شرکت بدست آید. روش P/E یکی از روش های پرکابرد در ایران و دنیا است اما اینکه برای همه شرکت ها و گروهها از عدد 5 استفاده شود حرف اشتباه و نادرستی است که جدا باید از ان اجتناب کرد. در دوره تحلیل بنیادی من به تفصیل در این خصوص صحبت کرده ام که دوستان می توانند از اینجا آن را تهیه فرمایند.
3- وقتی تغییرات قیمتی در هم اتفاق می افتد تحلیل گران بنیادی به دنبال علت آن می گردند و در نتیجه نمی توانند سود مناسب را کسب کنند:
همان طور که در بند اول گفتم تحلیل گر بنیادی حرفه ای فردی است که از ابتدای سال تحلیلی هر چند همراه با اندکی خطا از آینده وضعیت شرکت دارد و با انتشار گزارشات ماهانه یا صورت های مالی فصلی و سالانه تحلیل های خود را بروز می کند. به شخصه به عنوان فردی که تعصبی روی تحلیل بنیادی و تکنیکال نداشته و در هر دو زمینه تدریس می کنم، معتقدم از هر دو روش برای موفقیت در بورس باید استفاده کرد و تحلیل بنیادی نیز می تواند دورنمای شرکت را برای ما روشن سازد.
اگر همراهان گرامی سایت مدیریت سرمایه تمایل داشتند تحلیل بنیادی را به روشی حرفه ای و با زبانی ساده فرا گیرند می توانند از اینجا این محصول ارزشمند را تهیه فرمایند.
3 نظر برای « پیش فرض های اشتباه در خصوص تحلیل بنیادی »
تحلیل بنیادی همجنان که از اسمش هم بر می اید بنیان های سهم را تحلیل می کند و باید احاطه کامل به شرکت های مشابه ( مثلا ارتباط مس با هنر با مس شیلی ) را داشته باشد که شما در این مورد اشاره ای نداشتید و………
بله درسته. من در این مقاله سعی کردم به چند مورد مهم اشاره کنم و طبیعی است موارد دیگری هم باشد. عنوان مقاله نیز پیش فرض های اشتباه است یعنی چه فکر اشتباهی افراد در خصوص تحلیل بنیادی داشته باشند
اشتباهات رایج حسابداری
در دنیای کنونی و با توجه به پیشرفت و توسعه کسب و کارها، گستردگی و توسعه در رشد نرم افزار های حسابداری باعث شده یکی از اشتباهات سرمایهگذاران یکی از اشتباهات سرمایهگذاران است که حساب و کتاب کارها و هزینه ها بهتر و دقیق تر انجام شود.
اشتباهات رایج در حسابداری:
در کسب و کارها و سازمان ها حتی با وجود نرم افزار های حسابداری باز هم خطاها و اشتباهاتی رخ می دهند که تاثیر زیادی در روند کسب و کار ایجاد می کنند. در ادامه این موضوع به اشتباهات و خطاهایی که در حسابداری شرکت ها به وجود می آید و همچنین راهکار های تصحیح اشاره شده است.
فرض سود یعنی جریان نقدی:
در کسب و کار ها و سازمان ها پس از انجام معامله، وسوسه ای سراغ آنها می آید که آیا این معامله را به عنوان درآمد و سود خود ثبت نمایند یا خیر. این کار ممکن است شرکت بهتر از آن چیزی که وجود دارد خود را نمایان سازد که دیگران و حتی ذی نفعان و سایرین را به خطا می کشاند.
عدم اهمیت کافی به دفترداری:
یک حسابدار موفق و ماهر، به حسابداری گفته می شود که همه چیز را از معاملات کوچک گرفته تا انواع پرداخت های بزرگ را به درستی ثبت نماید. ثبت کردن دقیق این حساب ها به میزان بزرگی و کوچکی شرکت هیچ ربطی ندارد و یک مدیر مالی ماهر و موفق بایستی بتواند تمامی حساب های ثبت شده را به طور دقیق و درست مدیریت نماید.
ایجاد یک سیستم حسابداری عاری از خطا، از تقسیم بندی و دسته بندی کردن انواع مختلف دارایی ها و بدهی ها گرفته تا انجام بررسی ماهانه حساب ها و دفتر ها که در هر سازمان کلید حفظ امنیت مالی محسوب می شود.
شکست در تعیین پرسنل و پیمانکاران:
شناسایی و تشخیص تفاوت های بین پیمانکار و کارمندان که یکی از مهم ترین عوامل در جلوگیری از بروز خطا می باشد و استفاده درست از آن باعث ثبت درست حساب ها می شود.
مدیریت حساب ها در منزل:
زمانی که یک کسب و کار بسیار کوچک با درآمد محدود آغاز به کار می کند و مسیر خود را می پیماید، وسوسه انگیز خواهد بود که به منظور کاهش هزینه های آن، اشخاص صاحب کسب و کار حسابداری را انجام دهند. این موضوع با این که روش خوبی برای صرفه جویی در هزینه به شمار می رود، اما می تواند برای کسب و کار مورد نظر هزینه بر باشد.
در این مورد ممکن است خطاهایی به وجود بیاید مانند کسورات مالیاتی که از آنها بی خبر باشید و وجود یک حسابدار هر چند هزینه بر باشد اما از بروز این گونه خطا ها جلوگیری به عمل آورد.
عدم موفقیت تطبیق دفاتر با حساب های بانکی:
مغایرت گیری یکی از کارهایی است که همیشه و به طور مداوم بایستی انجام گیرد. در حقیقت مغایرت گیری، به فرآیند بررسی گفته می شود که در آن مانده حساب ها همان گونه که در دفاتر فهرست شده است، درست باشد و تضمین کند که با مانده واقعی در حساب های بانکی مربوطه مطابقت دارد.
موسسه مشاوران مطالعه مقاله کشف تقلب یا تخلف اداری را به شما عزیزان پیشنهاد می نماید.
اشتباهات رایج در حسابداری شرکتها و سازمان ها
فراموشی و عدم ثبت معاملات کوچک:
این که معاملات نقدی خرد کم اهمیت هستند یک امر کاملا بدیهی می باشد اما برای این که کسب و کار مورد نظر سوابق تمام هزینه های خویش را داشته باشد، نیاز است که این سوابق کم اهمیت و خرد نیز به درستی و با دقت ثبت شوند. این موضوع در محیط های خرده فروشی بیشتر اهمیت دارد زیرا اکثر معاملات به صورت نقدی و خرد صورت می گیرند.
در این مورد لازم است که سوابق معاملات کوچکی مانند پرداخت برای تحویل پستی را نیز نگه داشت حتی اگر هزینه آن بسیار ناچیز باشد.
ارتباط ضعیف با حسابدار:
اشتباه هایی که فکر می کنیم کوچک هستند مانند خدمات یا خرید محصولات، مخصوصا آنهایی که به صورت ماهانه هستند و گزارش ندادن آنها به حسابدار باعث مشکلات و افزایش کار اضافی می شود. در این رابطه می باید ارتباط دقیق و منظمی با حسابدار داشته باشید و ایشان را در جریان کلیه معاملات قرار دهید.
عدم تخصیص بودجه شفاف به هر پروژه:
اجرا کردن پروژه ها بدون داشتن درک درست و دقیقی از هزینه های آنها می تواند هزینه ای بیشتر از انتظار را برای شرکت به بار آورد. در این خصوص بودجه بندی یکی از کار های مهمی است که باید انجام داد و در نظر نگرفتن این امر می تواند هزینه زیادی را برای شرکت متحمل گردد.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله سند اختتامیه و افتتاحیه را به شما پیشنهاد می کنیم.
دیدگاه شما