ناآگاهی از هزینه ریسک معاملات


سرمایه‌گذاری یا سفته بازی، شما چکار می کنید؟

هدفتان از سرمایه‌گذاری را مشخص کنید و فریب وسوسه‌های دیگران را نخورید.

سرمایه گذاری در سهام مثل سایر انواع سرمایه‌گذاری ابزاری برای زندگی بهتر است، نه کمتر و نه بیشتر. شما در سهام سرمایه گذاری می‌کنید تا از طریق منافع حاصل از آن، به سایر اهدافتان برسید، مثلاً ماشین بخرید. پس باید ابتدا هدفتان را از سرمایه گذاری در بورس مشخص کنید. مثالی می‌زنیم تا موضوع روشن‌تر شود.

شما برای چه لپ‌تاپ می‌خرید؟ آیا لپ‌تاپ می‌خرید که فقط یک لپ‌تاپ داشته باشید؟ مسلماً خیر. هدف شما از خرید یک لپ‌تاپ می‌تواند این باشد که در کارهای روزانه‌تان از آن استفاده کنید و سرعت عملتان بیشتر شود. یا می‌خواهید از آن برای دیدن فیلم یا گوش کردن به موسیقی و بازی‌های کامپیوتری استفاده کنید. سرمایه گذاری در بورس هم همین‌طور است. آیا هدف خود را از سرمایه گذاری در بورس مشخص کرده‌اید؟ بیایید کمی دراین‌باره باهم صحبت کنیم.

اهداف از لحاظ بازه زمانی به سه دسته تقسیم می‌شوند:

  1. اهداف بلندمدت، به پروژه‌ها و اهداف مالی اطلاق می‌شود که حداقل به پنج سال زمان برای برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری نیاز دارند.
  2. اهداف میان‌مدت، برای مدت‌زمان دو تا پنج سال برنامه‌ریزی می‌شوند.
  3. اهداف کوتاه‌مدت نیز معمولاً به سرمایه‌گذاری و صرف هزینه در بازه زمانی کمتر از دو سال احتیاج دارند.

ریسک‌پذیری و سرمایه‌گذاری

سرمایه‌گذاری در بورس، ماهیتاً یک سرمایه‌گذاری بلندمدت است و شما باید برای حداقل پنج سال حضور مداوم در بورس برنامه‌ریزی کنید. هدف از سرمایه‌گذاری در بورس می‌تواند موارد زیر باشد:

  • رسیدن به استقلال مالی و درآمد پایدار و مستمر در سنین ۵۰ سال به بالا و بازنشستگی.
  • پرداخت هزینه تحصیل و ازدواج فرزندان در ۱۵ تا ۳۰ سال آینده.
  • پرداخت مخارج احتمالی درمان یا سایر مخارج پیش‌بینی‌نشده و سنگین در سنین پیری.

بااین‌وجود، سرمایه‌گذاری در برخی شرکت‌ها نظیر شرکت‌های بزرگ بورسی، می‌تواند هدفی میان‌مدت باشد. برای مثال اگر شما در آستانه بازنشستگی باشید، می‌توانید بخشی از پس‌انداز خود را در سهام شرکت‌های بزرگ سرمایه‌گذاری کنید و امیدوار باشید در چهار یا پنج سال آینده بازده خوبی برای شما داشته باشد. ولی شرایط کلان اقتصادی هم بسیار مهم است. درصورتی‌که بازار دوره رونق خود را سپری می‌کند، تصمیم برای ورود به بورس و سرمایه‌گذاری در سهام منطقی‌تر از زمانی است که رکود بر بازار حاکم است. در دوره رکود بهتر است کنار بایستید و منتظر باشید. (مقاله پیشنهادی برای زمان بازنشستگی: برای دوره بازنشستگی چه برنامه‌ای دارید؟)

نکته مهم اینجاست که بورس جای مناسبی برای سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت نیست. چون در کوتاه‌مدت قیمت‌ها به‌صورت غیرعقلانی بالا و پایین می‌روند و مدام نوسان دارند؛ بنابراین نمی‌توان فهمید که در هفته یا ماه آینده چه بلایی بر سر قیمت‌ها می‌آید! ممکن است امروز سهمی را در قیمت ۴۰۰ تومان بخرید و هفته آینده قیمت آن ۴۶۰ تومان و ماه آینده ۳۱۰ تومان باشد؛ بنابراین اگر می‌خواهید پول خود را برای یک سال در جای مطمئنی سرمایه‌گذاری کنید، بهتر است به بانک مراجعه کرده و در سپرده‌های کوتاه‌مدت سرمایه‌گذاری کنید. (برای مطالعه بیشتر می توانید این مقاله را نیز مطالعه نمایید: اهداف سرمایه گذاری، بلند مدت یا کوتاه مدت؟)

در سال‌های اخیر بسیاری از تحلیل‌گران، کارگزاران و وب‌سایت‌ها و مراکز آموزشی، سرمایه‌گذاران را ترغیب می‌کنند تا به‌جای سرمایه‌گذاری در بورس به معامله‌گری و سفته‌بازی بپردازند و سودهای مقطعی و کوتاه‌مدت به دست آورند. به همین دلیل عموم افراد ناآگاه خیال می‌کنند می‌توان یک‌شبه در بورس میلیونر شد، درصورتی‌که معمولاً عکس آن اتفاق می‌افتد. (ما در دوره “آموزش بورس” گام های مهم برای سرمایه گذاری در بورس را برای شما تهیه کرده ایم).

بنابراین بسیار مهم است بدانید سرمایه‌گذاری با پس‌انداز و سفته‌بازی چه تفاوتی دارد؟ شما می‌خواهید کدام باشید؟ سرمایه‌گذار یا سفته‌باز؟ دانستن جواب این سؤال برای اهداف و آرمان‌های شما حیاتی است. افرادی که تفاوت این سه را نمی‌دانند، به‌زودی در بورس بازنده خواهند شد! نکات زیر به شما کمک می‌کند که تفاوت این سه را درک کنید و بین آن‌ها تمایز قائل شوید.

  • سرمایه گذاری یعنی شما ثروت خود را در دارایی‌های فیزیکی نظیر زمین و مسکن یا دارایی‌های غیر فیزیکی نظیر سهام سرمایه‌گذاری کنید و انتظار دارید تا سود آن را در آینده به‌صورت افزایش قیمت یا پرداختی ماهیانه یا سالانه دریافت کنید. برای این کار شما به زمان، دانش و انضباط در تصمیم‌گیری نیاز دارید. قیمت سهام یا زمین شما ممکن است در کوتاه‌مدت مدام بالا برود یا پایین بیاید؛ اما شما به آن توجهی نمی‌کنید، چراکه منتظر عواید بلندمدت سرمایه‌گذاری خود هستید.
  • منظور از پس‌انداز این است که شما بخشی از ثروت خود را در حسابی مطمئن نظیر بانک نگه می‌دارید تا در آینده نزدیک آن را برداشت کرده و خرج کنید. پس‌انداز شما معمولاً دچار نوسان نمی‌شود و ریسک از دست دادن آن برای شما صفر است، چراکه اصل سپرده شما توسط بانک مرکزی یا سایر نهادهای مالی تضمین می‌شود. تأکید شما برای پس‌انداز بیشتر بر نقدشوندگی و بدون ریسک بودن آن است. درواقع همان قمار کردن است که در بازارهای مالی به آن سفته بازی گفته می‌شود. در این مورد افراد در سهام سرمایه‌گذاری می‌کنند تا از منافع کوتاه‌مدت و نوسانات روزمره قیمت بهره ببرند. برای مثال سهمی را امروز ۴۲۳ تومان بخرند و فردا یا پایان هفته ۴۴۵ تومان بفروشند.

درک این سه برای بسیاری از فعالان بازار دشوار است. تفاوت اصلی سرمایه گذاری و سفته بازی در میزان ریسکی است که شما در معامله تقبل می‌کنید. معاملات پر ریسک که معمولاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت هستند زیر چتر سفته‌بازی و معاملاتی که ریسک منطقی و متعادل دارند و بر طبق جمع‌آوری اطلاعات و تحلیل انجام می‌شوند، زیر چتر سرمایه‌گذاری قرار می‌گیرند. سرمایه‌گذاران به دنبال دستیابی به یک سود رضایت‌بخش با پذیرش ریسک متوسط یا کمتر از متوسط بازار هستند. درحالی‌که سفته‌بازان به دنبال یک بازده غیرعادی هستند که ممکن است به‌صورت مقطعی ایجاد شود. البته سفته‌بازی کاملاً شبیه به قمار نیست. چراکه سفته‌بازان بورس معمولاً افراد با دانشی هستند، اما درهرصورت ریسکی که می‌پذیرند بسیار بالاتر از ریسک متوسط بازار است.

روند فعلی معاملات بورس تا کجا ادامه دارد؟

یک کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه روند فعلی معاملات بورس تا زمان ایجاد ثبات نسبی در بازار ادامه پیدا می کند، گفت: طرف تقاضا اکنون منتظر روشن و شفاف شدن شرایط داخلی و بین المللی است و سرمایه‌گذاران به محض روشن شدن افق‌ها دوباره اقدام به سرمایه‌گذاری در بازار سهام خواهند کرد.

به گزارش ایراسین، امیرعلی امیرباقری به روند معاملات بورس در هفته‌ای که گذشت اشاره کرد و افزود: فشار عرضه در معاملات هفته گذشته بازار سهام مشهود بود، این رویه در ادامه روند نزولی شاخص بورس صورت گرفت که از چند ماه گذشته در بازار شکل گرفته است.

وی اظهار داشت: نکته‌ای که باید به آن دقت کرد، این است که ناآگاهی از هزینه ریسک معاملات این فشار فروش به دلیل روشن شدن چشم‌انداز سیاسی، از بین رفتن تورم سنگین انتظاری و وجود چشم اندازها برای نرخ بالای ارز بود.

امیرباقری خاطرنشان کرد: بازار به این نتیجه رسید که به احتمال زیاد برای کوتاه‌مدت فضای رکودی در بدنه بازار فیزیکی حاکم می‌شود و به تبع بازار سرمایه هم از این موضوع تاثیر خواهد پذیرفت.

این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه مطالعات تاریخی نشان دهنده آن است که در دوره دوم هشت ساله ریاست جمهوری فنر تورم آزاد می‌شود و با جهش ارز همراه می‌شویم، گفت: این موضوع نشات گرفته از کنترل دستوری نرخ ارز در اقتصاد ایران است و با ادامه این روند به فاصله چند سال شاهد جهش سنگین‌تری خواهیم بود.

وی با اشاره به اینکه به نظر می رسد، سکانداران پولی و مالی کشور به این نتیجه رسیده‌اندکه رویه قیمت‌گذاری دستوری، رویه‌ای بوده است که نتیحه‌ای جز تورم سمی، ایجاد رانت و سرریز شدن سرمایه مردم به جیب عده ای محدود نداشته است، افزود: سیاست دستوری قیمت ها در مورد نرخ ارز و هر کالای دیگری و مقابله با بازار آزاد نتیجه ای جز پرتاب تورم به آینده، توزیع رانت و فشار بر دهک‌های پایین جامعه نداشته است و به طور حتم باید اقدامی برای اصلاح این رویه صورت گیرد.

روند معاملات بورس در فروردین ماه

امیرباقری به روند معاملات بازار سهام در فروردین ماه اشاره کرد و ادامه داد: بازار در نیمه نخست سال 99 قله ای در نزدیکی دو میلیون و ١٠٠ هزار واحد را به ثبت رساند، ورود شاخص بورس به چنین قله ای با توجه به نرخ بسیار بالای ارز و نرخ تورم تا حدودی توجیه پذیر بود.

این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه از آنجایی که روندهای سیاسی به مرور دستخوش تغییر و چرخش شدند به تبع انتظارات اقتصادی هم با تعدیل همراه شدند، گفت: به دنبال چنین اتفاقاتی نه تنها دیگر آن چشم اندازهای مثبت محقق نشدند بلکه روند معاملات بازار به سمت ثبات نسبی چرخش پیدا کرد و کلیت اقتصاد هم به سمت رکود به حرکت در آمد.

وی اظهار داشت: با توجه به این اتفاقات، بازار اضافه پرش خود را در بسیاری از سهامی که دچار حباب شده بودند پس گرفت و با نزدیک شدن به قیمت‌هایی که با واقعیات حاضر و آتی اقتصاد همخوانی نسبی داشت سعی در تعدیل قیمت‌ها کرد.

امیرباقری خاطرنشان کرد: به طور طبیعی با توجه به وجود چنین وضعیتی در بازار، عده بسیار زیادی از افراد که با ناآگاهی و بدون تحقیقات اقدام به سرمایه گذاری در بورس کرده بودند، بدون اطلاع از ریسک‌های این بازار متضرر شدند و این حرکت جمعی برای چندین بار سبب ضرر و زیان‌های سنگین مردم شد.

خوش‌بینی بازار سهام به اتمسفر آینده سیاسی کشور

این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه روند فعلی معاملات بورس تا زمان ایجاد ثبات نسبی در بازار ادامه پیدا می کند، گفت: از آنجایی که اکنون چشم انداز روشنی برای بازار سرمایه و سایر پارامترهای اقتصادی میسر نیست؛ بنابراین طرف تقاضا هم مبادرت به خرید نخواهد کرد، این افراد شرایط کشور را رصد می کنند تا در زمان تعیین تکلیف وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور و متناسب با آن وارد عمل شوند.

وی با اشاره به اینکه بازار سهام در فروردین ماه از این امر جدا نبود و در این ماه شاهد رخ دادن امیدهای سیاسی و گره گشایی های برجامی در بازار بودیم، افزود: ایجاد چنین وضعیتی باعث شد که تا حدودی بازار نسبت به اتمسفر آینده سیاسی کشور خوشبین شود و همین امر تورم انتظاری را در بستر بازار سرمایه کمرنگ کرد.

امیر باقری افزود: طرف تقاضا اکنون منتظر روشن و شفاف شدن شرایط حاکم در کشور است و سرمایه‌گذاران به محض روش شدن افق‌ها دوباره اقدام به سرمایه‌گذاری در بازار سهام خواهند کرد.

تفکیک مسیر حرکت صنایع و سهام از یکدیگر

این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه بعید به نظر می‌رسد طرف تقاضا مانند گذشته به سمت هر سهمی پیش رود، گفت: در آینده کوتاه‌مدت و میان‌مدت رشد صنایع و سهام از یکدیگر تفکیک می شوند و سمت و سوی خود را براساس واقعیات اقتصادی و با توجه به اتفاقات عملیاتی مشخص می‌کند.

وی با اشاره به اینکه نباید در کوتاه مدت و میان مدت انتظار رشد جمعی همه سهام را با یکدیگر داشته باشیم، گفت: رشد جمعی سهام به دلیل تضعیف رشد پول ملی اتفاق می افتد؛ بنابراین بعید به نظر می رسد که در کوتاه مدت و میان مدت شاهد چنین اتفاقی در بازار باشیم.

ریسک جزو لاینفک معاملات بورس

امیرباقری خطاب به سهامداران گفت: بازار سرمایه از جمله هایی بازاری است که مزد ریسک را با کسب بازدهی جبران می کند؛ بنابراین بازار سهام از جمله بازارهایی است که امکان ندارد بدون در نظر گرفتن ریسک به بازدهی معقول دست پیدا کند.

این کارشناس بازار سرمایه ریسک را جزو مسایل لاینفک سرمایه گذاری در بازار دانست و افزود: سرمایه گذاران باید با توجه به نرخ بازده مورد انتظار خود و ریسک های حساب شده که در افراد متفاوت است، اقدام به سرمایه گذاری در بازار کنند و به طور حتم در سرمایه گذاری های خود از ابزارهای بدون ریسک مانند اسناد خزانه، صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت و ابزارهای ترکیبی استفاده کنند تا بتوانند نرخ بازده معقول را در میان مدت و بلندمدت کسب کنند.

معاملات قمارگونه رمز ارزها

وی به استقبال سرمایه گذاران به بازار رمز ارزها اشاره کرد و گفت: این موضوع باید مدنظر باشد، بازار رمز ارزها که این روزها مورد استقبال سرمایه گذاران قرار گرفته است در ادامه حرکات جمعی سرمایه گذاران که برای مدتی در بازار ارز ، سکه و بورس بوده است و اکنون این حرکت جمعی به بازار رمز ارزها سرایت کرده است.

امیرباقری خاطرنشان کرد: به هر حال سرمایه گذاران باید آشنایی کافی نسبت به نوسان سنگین این بازارها داشته باشند و بدانند که در این بازارها مدل های ارزش گذاری پاسخگو نیست و نمی توان ارزش ذاتی آنها را به دلیل نبود سابقه معاملاتی و تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار داد.

به اعتقاد این کارشناس بازار سرمایه؛ نبود روش تحلیلی و سرمایه گذاری برمبنای شانس، احتمال معاملات قمارگونه را تقویت می کند که علاوه بر مشکلات شرعی، نوسانات شدید می‌تواند مشکلات و ریسک‌های سنگین را در سبد سهام تحمیل کند.

پیش بینی روند معاملات بورس در هفته جاری

وی روند معاملات بورس در هفته جاری را پیش‌بینی کرد و گفت: انتظار می‌رود همچنان طرف تقاضا در معاملات بورس به دلیل کاهش نرخ ارز، روشن شدن چشم اندازهای سیاسی ناشی از گره گشایی های برجامی که در حال وقوع است و نیز ابهامات موجود برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری چندان قوی ظاهر نشود و روند گذشته در بازار تداوم پیدا کند.

امیرباقری با تاکید بر اینکه سرمایه گذاران باید نسبت به این موضوع واقف باشند که امکان وقوع اتفاقی که در چند وقت اخیر در بازار سهام رخ داد نه در کوتاه مدت بلکه در میان مدت هم بسیار کم است، اظهار داشت: سهامداران بهتر است که از طریق تخصص کسب شده اقدام به سرمایه گذاری در بورس کنند و در صورتی که از چنین تخصصی برخوردار نیستند از افراد دارای تخصص و مجوز قانونی استفاده کنند.

این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: به سرمایه گذاران توصیه می شود که وارد هر بازاری برای سرمایه گذاری می شوند از همه جهات دارای اطلاعات سرمایه گذاری باشند.

شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در پایان معاملات هفته‌ای که گذشت (چهارشنبه، یکم اردیبهشت ‌ماه) با ۳۶ هزار واحد کاهش به عدد یک میلیون و ۲۰۷ هزار واحد رسید که در مقایسه با پایان هفته قبل آن حدود سه درصد افت داشت.

شوک بانکی به بورس تهران

سلیمان کرمی دنیای اقتصاد : شاخص کل بورس تهران در معاملات دیروز با افت ۷۸۸ واحدی مواجه شد. سهام بانک صادرات ایران در صدر نمادهای با بیشترین تاثیر منفی بر شاخص کل به قطع مهم‌ترین اتفاق روز گذشته بازار سهام بود. نماد معاملاتی بانک صادرات و پارسیان پس از مدت‌ها توقف بازگشایی شدند. بازگشایی نماد «وبصادر» پس از توقف حدود ۲۰ ماهه اتفاقی شیرین برای سهامداران منتظر این بانک بود که البته تلخی زیان حدود ۵۰ درصدی را کاملا بر فضا غالب کرد. رخداد روز گذشته بورس تهران پیام‌های هشدار را به نهادهای ناظر اقتصاد در برداشت.

شوک بانکی به بورس تهران

نخستین موضوع احتمالا به شفافیت باز‌می‌گردد. اقتصاد مسیر خود را با توجه به واقعیت‌ها در پیش خواهد گرفت و پنهان‌کاری نه‌تنها دردی را دوا نمی‌کند، بلکه وخامت حال را بیشتر می‌کند. نکته دوم در این میان به لزوم درک کامل نهاد ناظر از شرایط بازمی‌گردد. در اتفاق روز گذشته دو نهاد بانک مرکزی و سازمان بورس درگیر بودند؛ البته در اقتصاد بانک‌محور کشور ما درهم‌تنیدگی تمام اعضای اقتصاد به این موضوع غیر قابل انکار است. بانک مرکزی نخستین گام مثبت را با شفاف‌سازی وضعیت بانک‌ها برداشت. اما سوال این است که چرا وضعیت اسفناک کنونی سیستم بانکی نباید در ریشه (سال‌ها قبل) خشکانده شود. چرا بانک‌های مرکزی در دولت‌های قبل در مسیر شفافیت تلاش نکردند و آیا نباید مسوولان وقت در این خصوص پاسخگو باشند. سازمان بورس نیز نهاد ناظر دوم است که به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر درک چندانی از وضعیت نداشته است. بارها بورس تهران از توقف طولانی‌مدت سهام در گروه‌های مختلف ضربه‌های سنگینی را تجربه کرده است. این ضربه معمولا خاطره تلخی در حافظه فعالان بازار است که هیچ‌زمان پاک نمی‌شود. با تمام رخدادهای گذشته همچنان مشاهده می‌شود که سهام یک شرکت برای مدت زمان طولانی متوقف می‌ماند. تعلل بیش از حد تا جایی پیش می‌رود که یک نماد ۲۰ ماه متوقف باشد و سهامدار بعد از این مدت طولانی همان‌ زیانی ناآگاهی از هزینه ریسک معاملات را تجربه کند که اگر همان روز اول نیز به بازار بازمی‌گشت در مقدار زیان تفاوتی ایجاد نمی‌شد. در حالی‌که در ثبت این زیان و عدم شفاف‌سازی سهامدار کاملا بی‌گناه بوده است و حداقل در این ۲۰ ماه با در دست داشتن سرمایه (با وجود زیان ۵۰ درصدی) به تلاش برای جبران زیان ادامه می‌داد. دو نکته پیشین به مانند درس‌های عبرتی هستند که پیامی را برای آینده در‌بردارند. این پیام در قالب نکته سوم بیان می‌شود که اگر به فکر راه چاره‌ای برای سیستم بانکی نباشیم ضربه بعدی تنها سهامداران را متضرر نخواهد کرد و ریسک بزرگی را برای کل اقتصاد کشور به دنبال دارد. گرچه تاکنون منافع سپرده‌گذار بر سهامدار بانک‌ها ترجیح داده شد اما ادامه این روند همگان را به شدت متضرر خواهد ساخت.

بورس غیرشفاف

ترکیب «بورس غیرشفاف» را می‌توان یک پارادوکس برای اقتصاد یک کشور دانست. در اقتصاد، بورس باید مکانی برای شفافیت باشد محمل شفافیت مبهم باشد نمی‌توان به فعالیت‌های سایر بخش‌های اقتصادی اعتماد داشت.به این ترتیب باید گفت در تک تک بخش‌های اقتصاد کشور باید به دنبال نکات پنهانی بود که رونمایی از هر یک از نقاط تاریک می‌تواند دربردارنده مشکلی با ابعادی بسیار بزرگ‌تر باشد. رئیس‌جمهوری کشور بارها در ماه‌های قبل و همزمان با ارائه بودجه به مجلس بر لزوم فضای باز اطلاعات و شفافیت در تک تک بخش‌های اقتصادی تاکید داشت. این موضوع برای اهالی اقتصاد می‌تواند باعث مباهات باشد. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که بالاترین رکن اجرایی کشور از وضعیت اقتصادی کشور آگاه است.نباید فراموش کرد که برای حل مشکل ابتدا باید به دنبال طرح صحیح مساله بود. زمانی‌که ابهام در لایه‌های مختلف اقتصادی نفوذ کرده باشد یافتن راه‌حل برای آن معنا پیدا نمی‌کند. طرح موضوع شفافیت از آن جهت با ریزش روز گذشته بورس تهران ارتباط پیدا می‌کند که ضربه روز گذشته به شاخص بورس دقیقا از جایی زده شد که بر ابهامات موجود در سیستم بانکی تکیه داشت. بورس به‌عنوان محملی برای شفافیت اقتصادی کشور در سال‌های اخیر با اتفاقات عجیبی دست و پنجه نرم کرده است. اما نکته جالب در این میان کهنه بودن این مشکلات است. به ندرت ابهامات بورسی که در سال‌های اخیر از آن رونمایی شده است تازه و جدید بوده است و عمدتا در سال‌های دور ریشه دارند.

در ریشه‌یابی ریزش بانک صادرات نیز به نظر باید به قبل از زمان عرضه این سهم در بازار سهام بازگشت. اما چه اتفاقی رخ می‌دهد، طی سالیان درازی که این سهم در بورس حضور دارد از این ابهامات رونمایی نمی‌شود. گزارش‌های بسیاری از سوی این بانک ارائه می‌شود و فعالان بازار سهام نیز به پشتوانه گزارش‌های این شرکت به خرید و فروش این سهم می‌پردازند. بیش از ۸ سال از عرضه اولیه «وبصادر» در بازار سهام می‌گذرد و در این مدت فعالان بورس تهران در حالی این سهم را دست به دست معامله می‌کرده‌اند که سودهایی تقسیم‌شده در مجامع سال‌های نه‌چندان دور این بانک در شرایط کنونی با عنوان سود موهومی شناخته می‌شود. این موضوع تنها برای بانک صادرات صادق نیست و تمام سیستم بانکی را در‌بر‌می‌گیرد. علاوه بر این وضعیت کنونی بانک‌ها حرف تازه‌ای نیست و کارشناسان این حوزه بارها به شرح کامل بحران کنونی پرداخته‌اند. آنچه وضعیت سیستم بانکی را به شرایط کنونی سوق داده از اهمیت بالایی برخوردار است. به نظر می‌رسد همچنان در بدنه تیم اقتصادی حاکم درک کاملی از علت وقوع چنین وضعیتی برای بانک‌ها وجود ندارد. گام نخست برای حل مشکلات اقتصادی شفافیت است. گرچه رئیس دولت بر لزوم تحقق این مهم در کل اقتصاد کشور تاکید دارد اما نکته نگران‌کننده در ادامه وضعیت منفعل در اجرا است. در این خصوص با فضای نیمه شفافی که در سیستم بانکی ایجاد شده کاملا مشکلات این حوزه مشخص است اما در واقعیت عزم جدی برای حل این مشکل مشاهده نمی‌شود. همچنان به نظر می‌رسد تیم اقتصادی دولت بر این باور است که زیان انباشته سنگین در ترازنامه بانک‌ها تنها با زیان سهامداران به پایان می‌رسد.

زیان ریسک سیستماتیک بانکی

سهامدار در شرایط کنونی به ناحق متحمل زیانی شده است که هر کس از بیرون بازار سهام این زیان سنگین را به ریسک ذاتی معاملات سهام متصل می‌داند (قضاوت ناآگاهان از بورس). در حالی‌که عامل اصلی این‌چنین زیانی اطلاعات گمراه‌کننده و بعضا اشتباهی بوده که مبنای تصمیم‌گیری خریدار بوده است. حال که سهامدار بار سنگین این زیان را متحمل شده است، باید مقام ناظر به مسیر تدبیر بازگردد و به فکر حل آن باشد. در غیر این صورت ریزش روز گذشته سهام بانک صادرات تنها می‌تواند آغاز دومینویی باشد که در نهایت دامن همه را خواهد گرفت. بر این اساس ریسکی را که از جانب سیستم بانکی اقتصاد کشور را تهدید می‌کند می‌توان در قالب یک ریسک سیستماتیک مطرح کرد. ریسک سیستماتیک تمامی ارکان یک بازار و اقتصاد را تهدید می‌کند. عدم به کارگیری ابزار اجرایی برای حل این مشکل به مانند تلاش سال‌های قبل در پنهان‌کاری می‌ماند (البته اگر ناآگاهی را با پنهان‌کاری یکی دانست) که سال‌ها اقتصاد کشور و سیستم بانکی را تا وضعیت بحرانی سوق داده است. اگر راه‌حلی برای عبور از این ریسک سیستماتیک در نظر گرفته نشود، موج بعدی تنها به سهامدار ضربه نخواهد زد و این‌بار بدنه اقتصاد را در برخواهد گرفت.

مقصران زیان سهامداران

زیان امروز سهامداران بانک‌ها به طور قطع ریشه در قصور مقام ناظر دارد. در این خصوص دو نهاد اصلی بانک مرکزی و سازمان بورس درگیر هستند. علاوه بر این نمی‌توان از حسابرسان و بازرسان صورت‌های مالی بانک‌ها نیز رفع تکلیف کرد. ابهام موجود در صورت‌های مالی بانک‌ها باید با دقت بیشتری در مراحل حسابرسی به اطلاع عموم می‌رسید. مدیران یک شرکت سهامی عام احتمالا از اینکه به وضعیت بحرانی خود اعتراف کنند ابا دارند اما در این میان وظیفه حسابرس است که سایر صاحبان سهام (سهامداران خرد) را در جریان واقعیت بگذارد. کوتاهی از جانب حسابرسان در سال‌های اخیر در دیگر موارد نیز شامل حال بورس شده است. درخصوص بانک مرکزی مساله کاملا مشخص است. بانک‌ها پیش از آنکه به سازمان بورس پاسخگو باشند باید به مقام ناظر نخست یعنی بانک مرکزی جواب بدهند. اینکه بانک مرکزی سرانجام از واقعیت نهفته در سیستم بانکی رونمایی کرد باعث خوشحالی است اما این موضوع اصل مساله را پاک نمی‌کند که چرا نباید زودتر از این مشکلات برشمرده می‌شد تا سهامدار خرد نیز بر این اساس درخصوص سرمایه‌گذاری در سهام بانک تصمیم‌گیری کند. نکته دوم این موضوع است که چرا تمامی بار زیان بانک‌ها را باید سهامداران به دوش بکشند. چرا سهامداران باید هزینه پرداخت سودهای بالا به سپرده‌ها را در سیستم بانکی متحمل شوند. این موضوع در سالیان اخیر از سوی کارشناسان مختلفی مورد بحث قرار گرفته است و جواب آن نیز مشخص است: اگر بنا باشد هزینه از جیب سپرده‌گذار پرداخت شود ریسک بزرگی که کل اقتصاد را در شرایط کنونی تهدید می‌کند، پیش از این رخ‌نمایی می‌کرد.

در غیر این‌صورت مدیران وقت بانک‌های مختلف حق نداشتند بیش از آنکه از اعطای تسهیلات سود کسب می‌کنند به سپرده‌ها سود بدهند. مقصران اصلی وضعیت کنونی بانک‌ها، مدیران گذشته این نهادها و بالاتر از آن مدیران پیشین نهادهای ناظر هستند که نظارت کافی بر عملیات بانک‌ها نداشته‌اند. نابخردی در وضعیت سیستم بانکی تا جایی پیش رفته است که در شرایط کنونی عقب‌نشینی از ادامه رویه اشتباه گذشته ریسک بزرگی را برای خود بانک و حتی کل اقتصاد کشور در بردارد. اما در شرایط کنونی که سهامداران تنها بار این هزینه را بر دوش کشیده‌اند باید امیدوار بود که این زیان بابت «هیچ» نبوده باشد. همچنان در پی سیاست‌های اشتباه ارزی که در سال‌های گذشته در اقتصاد کشور اتخاذ شده است، سیاست‌گذار برای جلوگیری از وضعیت بحرانی از ابزار بانک‌ها استفاده می‌کند.

بانک‌ها در نگاه دولت‌های حاکم در اقتصاد کشور و پیش از خصوصی شدن ابزاری برای جذب نقدینگی و ضربه‌گیر تورم بوده است و همین نگاه، وضعیت بانک‌ها را به جایی کشانده است که در تامین هزینه‌های جاری نیز ناتوان بمانند. نکته جالب در این میان درس نگرفتن از اتفاقات گذشته است. در هفته‌های اخیر در حالی‌که بار دیگر هزینه سنگینی به سیستم بانکی تحمیل شد (بازگشت نرخ سود به ۲۰ درصد) اما سیاست‌گذار بار دیگر سرکوب نرخ دلار را در پیش گرفت. این موضوعی است که نگرانی را میان کارشناسان اقتصادی افزایش داده که سیاست‌گذار برخلاف شواهد، درکی از عمق مشکل ندارد. تمامی این فعالیت‌ها در زمره سیاست‌های وضع‌شده از سمت بانک مرکزی جا می‌گیرد. مدیران پیشین بانک مرکزی با سیاست‌های اشتباهی مانند سرکوب نرخ دلار، استفاده از ابزار بانکی و سوق بانک‌ها به سمت شناسایی سودهای موهومی در ایجاد شرایط کنونی مقصر بوده‌اند اما پس از این‌ اگر مسیر درست انتخاب نشود باید گفت مدیران کنونی در انجام وظیفه کوتاهی کرده‌اند و آنها را باید مقصر دانست. همیشه این سوال ذهن نگارنده را درگیر می‌کند که چرا گذشتگان در قبال اشتباهات خود در اقتصاد کشور نباید پاسخگو باشند تا شاید درسی برای مدیران آینده کشور باشد؟

نیاز به قدرت ادراک بیشتر نهاد ناظر بورسی

نکته دیگر که از بازگشایی روز گذشته سهام بانک صادرات می‌توان مطرح کرد به مقام ناظر سهام بازمی‌گردد. نخست باید این سوال از مدیران سازمان بورس پرسیده شود که چرا سهام بانک صادرات و دیگر نمادهای بانکی در همان‌ ماه‌های نخست پس از رونمایی از ابهامات بازگشایی نشدند؟ چرا نهاد ناظر قدرت درک خود را از متغیرهای بورسی بیشتر از فعالان بازار می‌داند و نمی‌تواند به قدرت ادراک بازار اعتماد کند؟

شاید این پاسخ مطرح شود که ابهامات در صورت‌های مالی وجود داشت که باید بانک‌ها حتما به آنها پاسخ می‌دادند. در این خصوص اما باید گفت که اگر مقام ناظر بازار سهام قدرت درک این ابهامات را داشت سال‌ها قبل در دفاع از حق سهامداران خرد از آنها رونمایی می‌کرد. نکته دیگر اینکه اگر مقام ناظر بورس قدرت کافی را در برابر دیگر نهادهای حکومتی داشت با اهرم فشار بانک‌ها را ملزم به شفاف‌سازی در این خصوص می‌کرد. حتی این‌قدرت را نیز برای سازمان بورس می‌توان قائل بود که مدیران بانکی را پس از توقف این نمادها، مکلف به شفافیت وضعیت مالی می‌کردند.

علت مطرح کردن این موضوع در شرایط کنونی این است که نماد بانک صادرات برای مدت حدود ۲۰ ماه متوقف مانده است. از همان زمان مشخص بود که «وبصادر» ریزش قابل توجهی را در روز بازگشایی تجربه می‌کند. چرا باید به دنبال پنهان‌کاری در تک تک مراحل بود و در این‌جا نیز هزینه را باید سهامدار متحمل شود. بانک صادرات در پایان تیر ۹۵ متوقف شد. از آن زمان تاکنون شاخص بورس تهران بازدهی حدود ۳۰ درصدی را به ثبت رسانده است. حال اگر به جای حالت منفعلانه از همان‌ زمان، سازمان بورس به واسطه بانک مرکزی بر مدیران این بانک‌ها (که همیشه از سمت دولت‌های وقت منصوب می‌شوند) فشار وارد می‌کرد تا اطلاعات لازم برای بازگشایی ارائه می‌شد و از سوی دیگر اگر مقام ناظر دید کافی را داشت که ابهامات موجود در سیستم بانکی به این راحتی با حرکت‌های لاک‌پشتی مجریان قابل حل نیست، سهامداران متضرر کنونی این بانک از آن زمان تاکنون به دنبال نقد کردن سهام می‌توانستند بخشی از زیان خود و حتی با استراتژی مناسب کل زیان را جبران کنند.

شاید علت تمامی این اتفاقات را باید در تفکر حاکم بر اقتصاد کشور جست‌وجو کرد. تفکری که کل مدیران بالادستی اقتصاد را درگیر ساخته و خود را به نوعی عاقل‌تر از سایرین می‌دانند. به این ترتیب بهترین راه را برای ادامه کار و گذران زمان را سیاست‌های منفعلانه و پنهان‌کاری می‌دانند. همچنان باید وظایف مقام ناظر را گوشزد کرد که در راس آن ایجاد شفافیت به‌عنوان مهم‌ترین اصل بازار سهام است. سیاست‌های اشتباه مدیران پیشین سازمان و تلاش برای حفظ مصنوعی شاخص در سال‌های اخیر همچنان اثرات خود را در تفکر فعالان بازار سهام نگه داشته است. به این ترتیب فعالان بازار رشد قیمتی برخی از نمادهای بزرگ بازار مانند «فارس» را در بازار دیروز به‌عنوان حمایت مصنوعی از شاخص می‌شناسند. اگر رشد سهام هلدینگ فارس به منظور حمایت از شاخص کل بورس بوده باشد که باید به حال بورس پس از این همه تجربه تلخ، افسوس خورد؛ اما اگر قصدی در کار نبوده باشد (با توجه به تعدیل مثبت قابل توجه «فارس» انگیزه خرید معامله‌گران قابل توجیه است) درسی که مقام ناظر از حرف و حدیث‌های امروز بگیرد این است که هیچ زمان نباید از ریل مسوولیتی خود خارج شود و باید به آن پایبند باشد؛ در غیر این صورت عواقب سیاست‌های اشتباه تا مدت‌ها بر بدنه بازار باقی خواهد ماند.

فشار بانک‌ها بر شاخص سهام

شاخص بورس تهران با افت ۷۸۸ واحدی (معادل ۸/ ۰ درصدی) یک کانال دیگر عقب نشست. به این ترتیب در فضای نسبتا رکودی ماه‌های اخیر ضربه دیگری متوجه سهام شد. «وبصادر» با افت قیمت نزدیک به ۵۰ درصد در لحظه بازگشایی افت ۷۸۸ واحدی شاخص را رقم زد. «وپارس» دیگر نماد بانکی بود که پس‌از ۱۶ ماه به بازار سهام بازگشت. قیمت این سهم نیز پس از بازگشایی با فشار فروش به کمتر از ۱۰۰ تومان نزول پیدا کرد و با افت حدود ۱۰ درصدی پس از «وبصادر» بیشترین اثر منفی را بر شاخص کل داشت. «وبملت» نیز شتابان به دنبال دیگر هم‌گروهی‌ها با افت خود سومین نماد با بیشترین اثر منفی بر شاخص کل بورس بود. در این میان سایر گروه‌ها نیز در فضای منفی به معاملات خود ادامه دادند در این میان برخی نمادهای بزرگ مانند «فارس»، «کگل» و «خودرو» در فهرست حامیان شاخص‌کل قرار گرفتند.

ورود بانک‌ها و موسسات مالی به بازار رمز ارز ممنوع است

مدیر انجمن بلاکچین گفت: قوانین موجود برای کشور در سال ۹۶ توسط شورای پول و اعتبار ابلاغ شده است؛ این قوانین مبنی بر ممنوعیت ورود بانک‌ها و موسسات مالی به حوزه دارایی‌های دیجیتال بود.

ورود بانک‌ها و موسسات مالی به بازار رمز ارز ممنوع است

به گزارش بیان ما ؛ بانک مرکزی و مجلس شورای اسلامی برای تعیین تکلیف در بازار رمزارز کارگروهی تشکیل داده اند، آقای آشتیانی مدیر انجمن بلاکچین در گفت و گویی به سوالات زیر در این باره پاسخ داده است.
سوال: روزانه حجم معاملات بازار رمز در کشور چه میزان است؟
آقای آشتیانی: حجم معاملات رمز ارز‌ها با توجه به ثبات تقریبی بازار جهانی به روزانه ۸۰۰ میلیارد تومان در داخل کشور می‌رسد و ارزش معاملات رمز ارز با رمز ارز ۵ تا ۶ هزار میلیارد تومان تخمین زده می‌شود.
بازار دارایی های دیجیتال در کنار بازارهای سنتی به عنوان یک بازار مستقل، پدیده نوظهور است که بخش مهمی از اقتصاد دیجیتال امروز و آینده را تشکیل می دهند.
سوال: تفاوت سرمایه گذاری در بازار رمز ارز و بازارهای دیگر چیست؟
آقای آشتیانی: الان بازار بورس، بازار فلزات گران‌بها، بازار املاک و بازار دارایی های دیجیتال به صورت مستقل در داخل کشور زمینه های سرمایه گذاری مردم هستند؛ اما یکی از مشکلات و خطرات سرمایه گذاری در بازار رمز ارزها، نا آگاهی افراد نسبت به ریسک های آن است که موجب زیان بسیاری از سرمایه گذاران شده.
سوال: عوامل به وجود آمدن ریسک ها در بازار رمز ارز دیجیتال چیست؟
آقای آشتیانی: نوسانات قیمتی شدید و همینطور دانش بنیان بودن حوزه بلاکچین باعت شد تا مردم ریسک های بیشتری را در این حوزه متحمل شوند و باید با دانش و مطالعه خیلی بیشتری نسبت به این بازار توجه کنند.
بانک مرکزی الان هیچ قانونی مبنی بر ممنوعیت این حوزه در دست ندارد. قوانین موجود برای کشور در سال ۹۶ توسط شورای پول و اعتبار ابلاغ شده است؛ این قوانین مبنی بر ممنوعیت ورود بانک‌ها و موسسات مالی به حوزه دارایی‌های دیجیتال بود.
همچنین در سال ۹۸ مصوبه‌ای توسط هیئت وزیران برای صنعت استخراج رمز ارز‌ها ابلاغ شد که با توجه به بند یک آن، معاملات دارایی‌های دیجیتال در داخل کشور به عنوان ابزار پرداخت ممنوع است و این معاملات با پذیرش ریسک و خطر پذیری توسط معامله گران صورت می‌پذیرد.
سوال: رویکرد دولت سیزدهم در رابطه با قانونمند کردن این حوزه چیست؟
آقای آشتیانی : این حوزه در داخل کشور فعلا در یک ضعف قانونی به سر می‌برد. در دولت سیزدهم با توجه به سند تحول دولت مردمی یک جداگانه به بلاکچین و دارایی‌های دیجیتال اختصاص پیدا کرد که براساس آن قوانین و مقرراتی در حال تنظیم است.
سوال: آیا می توان به کسب و کار های فعال در زمینه رمز ارز مجوز داد؟
آقای آشتیانی : حوزه رمز ارزها ماهیتی دستور ناپذیری دارد؛ اما قابلیت های تنظیم، مشاهده و قاعده مندی در آن وجود دارد. در سایر کشورهای دنیا این ویژگی دستور ناپذیری و درعین حال قاعده مندی را به رسمیت شناخته اند و به عنوان یک نوع دارایی معرفی کرده اند.
تنظیم گری بازار رمز ارز از نظام مجوزدهی سنتی فاصله دارد. با نظام مجوزدهی تنها دارایی های دیجیتال مردم در معرض خطر و تحریم قرار می گیرد که این موضوع باعث کوچ سرمایه های دیجیتال مردم به خارج از کشور می شود به همین دلیل باید با احتیاط زیادی نسبت به این بازار تصمیم گیری کرد. short_url/vdcivzaz3t1aur2.cbct.html

با چه میزان سرمایه‌ای می‌توان وارد بورس شد؟

با چه میزان سرمایه‌ای می‌توان وارد بورس شد؟

همه دوست دارند، ثروتمند شوند! پول و سرمایه، رفاه خوبی در زندگی به همراه دارد. شما دوست عزیزی که مشغول مطالعه این مطلب هستید هم به احتمال زیاد با این ایده موافقید. رشد در زمینه‌های مختلف زندگی از جمله زمینه مالی بسیار خوشایند است و نمی‌توان منکر آن شد. اما چند سوال مهم ایجاد می شود: در چه چیز سرمایه گذاری کنیم؟ با پول خود چه بخریم که سود کنیم؟ با پول کم کجا سرمایه گذاری کنیم؟ خبر خوب این است که در سال‌های اخیر روش‌های سرمایه گذاری برای دست یافتن به پول و سود بیشتر در میان مردم تغییر کرده است. مثلاً سرمایه گذاری در بورس و مشارکت در سرمایه گذاری یک شرکت مهم، می‌تواند از جمله فعالیت‌های اقتصادی سودآوری باشد که شما با مدیریت بودجه و دارایی تحت اختیار خود آن را عملی می‌کنید. اما آیا برای ورود به بازار بورس باید سرمایه زیاد و مبالغ هنگفتی داشته باشید؟

پاسخ به این پرسش خیر است. شما با هر مبلغی می‌توانید به خود در بورس خوش‌آمد بگویید! اما مکانیزم کار و معاملات به چه صورت است؟ مثلا با ۱۰۰ هزار تومان هم می‌توان سرمایه گذاری در بورس را شروع کرد و وارد معاملات شد؟ اجازه بدهید که همه این موارد را در ادامه با دقت بیشتری برایتان شرح دهیم:

حداقل سرمایه لازم برای ورود به بازار بورس چقدر است؟

شما برای ورود به بازار بورس محدودیتی ندارید. اگر می‌خواهید فعالیت خود را در کارزار بورس آغاز کنید قبل از هر چیز باید دکمه دقت و هوشمندی خود را در مغزتان روشن کنید و یادتان باشد که اگر بی‌گدار به آب بزنید با سرمایه‌ای کلان هم به هیچ کجا نخواهید رسید. کسب آمادگی با یاد گرفتن اطلاعات مهمی که در بورس به دردتان خواهد خورد به مسیر این فعالیت اقتصادی شما جهت می‌دهد. بازار بورس به خاطر قانونی بودن، آسان بودن نقدشوندگی سرمایه و اطلاع‌رسانی شفاف معاملات یکی از بهترین گزینه‌های شما برای سرمایه گذاری است. پس بهتر است با یادگیری مفاهیم و قلِق‌های آن بهترین استفاده و بهره را از حضور خود در بازار ببرید. این هدف، فقط و فقط با آموزش بورس عملی و واقعی خواهد شد.

بسیار خوب! همان‌طور که پیش‌تر هم گفته شد، هیچ محدودیتی برای ورود به معاملات بورسی وجود ندارد. شما ناآگاهی از هزینه ریسک معاملات می‌توانید به تابلو معاملات بورسی نگاه کنید و ببینید که قیمت یک سهم در شرکت موردنظرتان چقدر است. مثلاً اگر یک سهم از آن شرکت، قیمتی معادل یک هزار تومان، ۱۰ هزار تومان یا هر قیمت دیگری که داشته باشد، شما با احتساب کارمزد باید اقدام به خرید سهم موردنظرتان کنید. فراموش نکنید که بازار بورس، بازاری توام با ریسک است. پس تنها در شرایطی باید از دروازه این شهر پرماجرا عبور کنید که مطمئن هستید از خطر کردن نمی‌ترسید و به هیجانات ناشی از نوسان قیمت‌ها علاقه دارید و می‌توانید در صورت ضرر کردن خود را کنترل کنید. البته این یک نگاه و توصیه کلی است. چون اگر با آگاهی و دقت وارد بازار بورس شوید و کم‌کم به تجربه‌ای مناسب از فضای بازار دست پیدا کنید، احتمال اینکه اشتباه کنید تا حد زیادی کاهش پیدا می‌کند. به هر حال از قدیم گفته‌اند که احتیاط شرط عقل است.

نکته دیگری که باید به خاطر بسپارید این است که برای خرید آنلاین سهام به حداقل ۱۰۰ هزار تومان نیاز دارید.

برای شروع سرمایه گذاری در بازار بورس باید چه کرد؟

بازار بورس مخاطرات خاص خود را دارد. گاهی‌اوقات، خرید سهام یک شرکت می‌تواند کاملاً به ضررتان تمام شود. مثلاً به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و…، سهام شرکت افت می‌کند و در نتیجه سرمایه‌تان به خطر می افتد. چنین مسائل و پیش‌بینی‌هایی باید منجر به یک تصمیم هوشمندانه شود. آن تصمیم هوشمندانه هم چیزی نیست جز وارد کردن تدریجی سرمایه خود به بازار! لازم نیست در همان ابتدای کار و با وجود حداقل دانش و تجربه از بورس، کلی پول از دیگران قرض کنید و وارد بورس شوید یا تمام پس‌انداز چندین‌ساله خود را در کمال ناآگاهی به خطر بیاندازید. در بورس باید آهسته و پیوسته حرکت کنید. این استراتژی نشانه عقل و درایت شما خواهد بود. وارد کردن سرمایه کلان، ناآگاهی از سازوکار بورس و فرآیندهای مربوط به آن و هرگونه بی‌دقتی، فقط می‌تواند کار فرد عجولی باشد که از درایت خود به خوبی بهره نمی‌برد. موافق هستید؟

برای ثبت نام در همایش رایگان آشنایی با بورس کلیک نمایید:

ماهیت سود و زیان در سرمایه گذاری در بورس چگونه است؟

سود یا زیانی که از فعالیت‌های‌تان در بورس به دست می‌آید فقط وابسته به میزان مبلغی است که در معاملات وارد کرده‌اید. به عبارت ساده‌تر، رقم سود و درصد سودی که برای خرید و فروش هر سهم در نظر گرفته می‌شود، عددی ثابت است که بنا به مبلغ سرمایه گذاری افراد برای آنها سود و زیان بیشتر یا کمتری فراهم می‌کند.

آنچه باعث می‌شود تا در جاده رسیدن به اهداف مالی خود در بورس به سمت مقصد نزدیک و نزدیک‌تر شوید، حضوری آگاهانه است. شاید بپرسید که حضوری آگاهانه دقیقاً به چه معنا است؟ منظور از حضوری آگاهانه در نظر گرفتن شرایط بازار، آشنایی با روندها، مدیریت صحیح سرمایه و در جریان اخبار بودن است. اگر با آگاهی کامل وارد بورس بشوید، احتمال موفقیت‌تان زیادتر خواهد شد. فقط به حرف‌های برندگان عرصه بورس و سهام دقت نکنید. از قدیم گفته‌اند، ادب از که آموختی؟ از بی‌ادبان. پس بهتر است بیشتر به بازندگان توجه کنید. البته در مثل، مناقشه نیست و منظور این نیست که بازندگان، بی‌ادب هستند. واقعیت این است که باخت واقعی‌تر از برد است. یعنی ممکن است، برندگان کمی اغراق و خودنمایی را در شرح فرایند موفقیت خود چاشنی صحبت‌هایشان کنند اما تحلیل روند باخت بازندگان خالی از چنین چیزهایی است. سعی کنید علت شکست آنها را تجزیه و تحلیل کنید.

کلام آخر:

اگر دوست دارید که سرمایه‌گذاری در زندگی را به شیوه‌ای متفاوت‌تر از افرادی دنبال کنید که فقط به گذاشتن پول خود در بانک اکتفا می‌کنند، ورود به بورس گزینه مناسبی است. به آن فکر کنید!اما قبل از انجام هر اقدامی به خوبی با مفاهیم و ساز و کار آن آشنا شوید. اصول مهمی وجود دارند که مانع از شکست خوردنتان در انجام معاملات مختلف می‌شوند. مثلا یکی از بدیهی‌ترین اصول ورود به بورس این است که تمام دارایی مورد نظر خود را برای به کارگیری در بورس،صرف خرید سهام یک شرکت نکنید؛ سبد سهام تشکیل بدهید و دارایی‌تان را میان چند سهم مختلف تقسیم کنید یا با پول وام یا قرضی که از دیگران گرفته اید، در بورس سرمایه گذاری نکنید. در آخر، با افزایش میزان اطلاعات و دانش خود در بورس، جسارت و شجاعت فعالیت‌های هوشمندانه این بازار را در وجودتان شکوفا کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.