افق زمانی در سرمایه گذاری و اهمیت آن



بنابراين يكي از روشهاي مطلوب حمايت از كارآفرينان، مخترعان، مبتكران و صاحبان ايده، مشاركت در تجاري سازي طرح با صاحبان طرح بوده كه ضمن حفظ مالكيت فكري طرح، صاحب طرح نيز در موفقيت يا شكست آن شريك مي گردد. در اين روش، ضمن حل مشكلات اخذ وام از بانك (وثيقه، باز پرداخت اقساط در زمان معين، سود از پيش تعيين شده، احتمال ايجاد مشكلات خارج از شان يك نخبه مانند زنداني شدن در صورت عدم موفقيت يا شكست طرح كارآفرين و . )، مشكلات و موانع پيشرفت طرح با همكاري و مشاركت شركا برطرف خواهد شد و در نهايت سرمايه گذار خطرپذير پس از به نتيجه رسيدن طرح، سهم الشركه خود را از طريق مكانيسمي به صاحب ايده واگذار مي نمايد. گروه خدمات مدیریت بصیر برای سرمایه گذاری های پر خطر خود از گروه دیدگاهان نوین برای خدمات مشاوره ای اقتصادی خود استفاده می کند.

افق زمانی در سرمایه گذاری و اهمیت آن

در این مقاله با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی کشور به بررسی و معرفی سبد پیشنهادی برای سال 1401 می‌پردازیم.

سال 1399 و 1400 به همگان ثابت کرد که نداشتن استراتژی مناسب و در نتیجه آن چیدمان نامناسب سبد دارایی به چه میزان می‌تواند خطرناک باشد. خطری که با نادیده گرفتن آن موجب از دست رفتن بیش از 60درصد از دارایی‌های عده‌ای شد. در این مقاله به معرفی سبدی برای سرمایه‌گذاری در سال 1401 خواهیم پرداخت.

نگاهی کلان به شرایط اقتصادی و سیاسی

همانند سال‌های گذشته، یکی از متغیرهای مهم برای انتخاب بازار مناسب جهت سرمایه‌گذاری، شرایط برجام و رخدادهای مرتبط با سیاست خارجه است. چرا که مشخص شدن تکلیف برجام، خود مقدمه‌ای بر تحلیل سایر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تورم، نرخ ارز، تراز تجاری کشور و. است.

حساسیت مذاکرات در بهمن‌ماه سال جاری به اوج خود رسید. گرچه در این بازه اختلافات میان طرفین به کمترین مقدار خود رسیده بود و همه رسانه‌ها در انتظار اعلام توافق افق زمانی در سرمایه گذاری و اهمیت آن بودند؛ اما جنگ روسیه و اوکراین، انتظارات برای حصول توافق را کم‌رنگ کرد. با بررسی و تحلیل متغیرهای مختلف داخلی و خارجی، در حال حاضر احتمال حصول توافق در یک سال آتی را 60درصد و احتمال عدم حصول توافق را 40درصد درنظر می‌گیریم.

رشد قیمت‌های جهانی در پی جنگ میان روسیه و اوکراین، متغیر دیگری است که سال آتی می‌تواند باعث بهبود شرایط صنایع صادراتی کشور شود. این متغیر در کنار احتمال بالای حصول توافق، باعث می‌شود که تا بعد از سال‌های متمادی رشد سودآوری اسمی بنگاه‌های اقتصادی کشور، (سودآوری ناشی از تضعیف ارز ملی کشور) را در شرکت‌ها شاهد بودیم، برای سال آتی رشد سودآوری حقیقی (ناشی از افزایش راندمان یا افزایش سطح تولید) را محتمل بدانیم.

با توجه به اقتصاد وابسته به نفت و مشتقات نفتی در کشور ما، اصلی‌ترین متغیری که بر روی کلیت اقتصاد به‌خصوص توازن بودجه تاثیرگذار خواهد بود قیمت جهانی نفت است. جنگ روسیه و اوکراین یکی از متغیرهایی است که باعث شده سایت Bloomberg در مقاله‌ای، تارگت قیمتی نفت در سال آینده را حتی تا 150 دلار نیز محتمل و قابل دسترس بداند. این موارد سبب شده تا کسری بودجه‌ای که برای سال آینده متصور بودیم کاهش یافته و حتی به صفر میل کند. کاهش کسری بودجه سبب می‌شود دولت از دخالت و تامین مالی در بازار سرمایه خودداری کرده و بازار سرمایه جو آرام و متعادلی را در پیش رو داشته باشد. به‌بیان دیگر در صورت وقوع احتمالات ذکر شده، می‌توان بازاری با کمترین دخالت دولت در سال آینده را پیش‌بینی کرد.

نتیجه بررسی این متغیرها در نهایت به این موضوع ختم می‌شود که برای سال آینده احتمال کاهش تورم انتظاری از 40درصد سال جاری به 30درصد در سال آتی را داشته باشیم. ذکر این نکته نیز ضروریست که تورم انتظاری ارتباط مستقیمی با بازدهی انتظاری از بازار سرمایه دارد و در نتیجه تعدیل آن نمی‌توان چشم‌انداز رشد با اهمیت در سطح بازار را در نظر داشت!

پرتفوی پیشنهادی در سال آتی

توجه: مواردی که در ادامه این محتوا گفته می‌شود براساس سطح پذیرش ریسک متوسط درنظر گرفته شده است. بنابراین باتوجه به شخصیت سرمایه‌گذاری و میزان ریسک‌پذیری خود می‌توانید تغییراتی را در ترکیب سبد معرفی شده ایجاد کنید.

تا این مرحله متوجه شدیم که برای چیدمان درست پرتفو و پیدا کردن صنایع و شرکت‌های مناسب برای سرمایه‌گذاری، باید فاکتورهای زیادی را مورد بررسی قرار داد. در ادامه پرتفوی پیشنهادی را براساس افق‌های زمانی مختلف سرمایه‌گذاری مشاهده می‌کنید.

همان‌طور که در نمودار نیز مشخص است بیشترین مقدار پرتفوی پیشنهادی براساس استراتژی میان‌مدت پیشنهاد می‌شود. باتوجه به نزدیکی به مجامع و همچنین افت بالای قیمت سهام و ارزندگی اکثر نمادهای بنیادی، این نگاه وجود دارد که به افق زمانی میان‌مدت، می‌توان بر روی این نمادها سرمایه‌گذاری کرد و به بازدهی معقولی دست یافت. از طرفی با توجه به عدم ثبات قوانین و شرایط سیاسی و اقتصادی کشور، بهتر است وزن کمتری از پرتفوی را به استراتژی‌های بلندمدت اختصاص دهیم. عدم ثبات متغیرها در کشور را می‌توان از طریق جریانات خبری و تأیید و تکذیب‌های پی‌درپی نیز متوجه شد. در همین راستا بهتر است که 25 تا 30درصد ارزش پرتفوی خود را به افق زمانی کوتاه‌مدت و با دید نوسان‌گیری اختصاص دهیم.

مواردی از جمله احتمال حصول توافق، رشد قیمت‌های جهانی علی‌الخصوص نفت، کاهش تورم انتظاری، ثبات در نرخ ارز و. سبب شده که برای یک سال آینده پرتفویی را با ترکیب زیر مناسب بدانیم.

رشد قیمت‌های جهانی کالاهای پایه در سال آینده می‌تواند سبب ایجاد انتظارهایی نسبت به رشد سودآوری شرکت‌های صادراتی را ایجاد کند. باتوجه به این موضوع که حدود 70درصد شرکت‌های صادراتی ما دلاری و کامودیتی بیس هستند، می‌توان این انتظار را داشت که صنایع کامودیتی بیس و دلاری ما در سال آینده رشد خوبی را در سودآوری خود تجربه کنند. در همین راستا و باتوجه به افق زمانی مطرح شده، 65درصد پرتفوی خود را به صنایع دلاری و 35درصد را به صنایع ریالی اختصاص خواهیم داد.

صنایع و شرکت‌های دلاری پیشنهادی

همان‌طور که در قسمت قبل بیان شد باتوجه به شرایط بنیادی مناسب صنایع دلاری، 65درصد از پرتفوی خود را به آن‌ها اختصاص می‌دهیم. در بین تمام صنایع دلاری بازار سرمایه سه صنعت پتروپالایشی، فولادی و معدنی از شرایط مناسبی برخوردار بوده و می‌توانند به‌عنوان گزینه مناسب برای سرمایه‌گذاری مطرح شوند.

پتروپالایشی

رشد قیمت‌های جهانی از یک سو و احتمال حصول توافق از سوی دیگر سبب شده است تا صنایع پتروپالایشی در سال آینده بتوانند از مشکلات و چالش‌هایی که در گذشته با آن روبه‌رو بوده‌اند نجات یابند. یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها و مشکلات، تخفیفات بالایی است که شرکت‌های ایرانی مجبورند به خریداران خارجی بابت پوشش ریسک تحریم اعطا کنند. در نتیجه می‌توان این احتمال را برای سال آتی درنظر گرفت که شرکت‌های این صنعت بتوانند رشد خوبی را در سودآوری خود تجربه کنند. روند صعودی سودآوری فصلی شرکت‌ها در سال 1400، نیز تأییدکننده این موضوع است.

با بررسی‌های انجام شده نمادهای خراسان، بوعلی و شبندر برای سرمایه‌گذاری مناسب هستند و می‌توان میانگین بازدهی 30 تا 40درصدی را از آن‌ها در افق زمانی میان‌مدت انتظار داشت.

فولادی‌ها و فلزات گران‌بها

گروه فولادی را معمولا جزء سرمایه‌گذاری امن و با ریسک اندک درنظر می‌گیرند. چرا که در 20 سال گذشته شاهد تداوم رشد سودآوری آن‌ها بوده‌ایم. از طرفی افزایش سرمایه‌های پی‌درپی و همچنین طرح‌های توسعه جذاب شرکت‌های این صنعت، باعث شده است که برای کنترل ریسک در پرتفوی، از نمادهای این صنعت نیز استفاده کنیم. علی‌رغم تمام نکات مثبت این صنعت، اما ریسک قطعی گاز، برق و کمبود آب همواره این صنعت را تهدید کرده و سال آینده نیز این ریسک برای این صنعت وجود خواهد داشت. باتوجه به موارد گفته شده می‌توان احتمال کاهش افت تولیدات شرکت‌ها و افزایش سطح رقابت در بورس کالا را از خرداد تا انتهای مردادماه برای این صنعت پیش‌بینی کرد.

از بین تمام نمادهای گروه فولادی، نمادهای فسازان و فولاد جزء نمادهای منتخب برای سرمایه‌گذاری هستند. تارگت 1350 تا 1500 تومان برای فولاد و 540 تا 600 تومان برای فسازان، نشان‌دهنده این موضوع است که میانگین بازدهی انتظاری از سرمایه‌گذاری روی این دو نماد برابر با 35درصد خواهد بود.

مواد معدنی و کانه‌های فلزی

دو صنعت فولاد و مواد معدنی همبستگی بالایی نسبت به هم داشته و معمولا حرکات آن‌ها مشابه هم است؛ اما نکته مهم کمتر بودن ریسک‌های صنعت مواد معدنی نسبت به فولادی‌ها است. ریسک‌های گفته شده در خصوص فولاد از جمله ریسک قطعی گاز، برق و کمبود آب برای صنعت کانه‌های فلزی کم رنگ‌تر است. همین موضوع در کنار جذابیت بالای شرکت‌های این صنعت از منظر نسبت قیمت به سود آتی (P/E forward) سبب شده است تا این صنعت را نیز به عنوان صنعت ممتاز برای سرمایه‌گذاری به دید میان‌مدت انتخاب کنیم.

اگرچه تعداد شرکت‌های گروه معدنی در بازار سرمایه اندک است؛ اما شرایط بنیادی هر کدام از این شرکت‌ها کاملا منحصربه‌فرد بوده و با دیگری تفاوت زیادی دارد. پس از بررسی تمام شرکت‌های این صنعت می‌توان انتخاب دو نماد کنور و کچاد را قابل دفاع دانست و با در نظر داشتن بازده انتظاری 40 تا 45درصد آن‌ها را مناسب برای سرمایه‌گذاری دانست.

صنایع و شرکت‌های ریالی پیشنهادی

زمزمه‌های انجام توافق سبب شده تا بخشی از پرتفوی خود را به صنایع ریالی اختصاص دهیم تا در صورت توافق، بتوانیم با استفاده از هیجانی که در بازار سرمایه بر روی صنایع ریالی به‌ وجود خواهد آمد، استفاده کنیم. باتوجه به این موضوع از بین صنایع ریالی، سه صنعت بانک‌ها و موسسات اعتباری، زراعت و دارو به‌عنوان صنایع منتخب برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌کنیم.

بانک‌ها و موسسات اعتباری

یکی از صنایعی که می‌تواند از لغو تحریم‌ها منفعت ببرد صنعت بانکداری در کشور است. افزایش سطح تبادلات مالی با سایر کشورهای، آزادسازی پول‌های بلوکه شده و کاهش هزینه مبادلات بخش کوچکی از منافعی است که بانک‌ها می‌توانند پس از حصول توافق از آن بهره ببرند. بررسی ذخایر ارزی بانک‌ها و میزان تبادلات خارجی آن‌ها نشان می‌دهد که همه بانک‌ها از انجام توافق به یک میزان بهره نخواهند برد. دو نماد وپست و وبملت جزء نمادهایی هستند که شرایط مناسب‌تری نسبت به مابقی بانک‌های بازار سرمایه دارند و با بازدهی انتظاری 20 تا 30درصد می‌توان روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کرد.

زراعت و مواد دارویی

دولت باتوجه به کسری بودجه‌ خود، چندسالی است که حذف یارانه و ارز دولتی صنایع را در دستور کار خود قرار داده است. به‌طوری ‌که در چندسال گذشته شاهد حذف یارانه و ارز دولتی از صنایعی همچون قند و شکر، مواد غذایی، لاستیک و پلاستیک و. بوده‌ایم. به‌عنوان مثال در یک سال اخیر، دولت چندین مرتبه تصمیم به حذف ارز دولتی مواد دارویی گرفت؛ اما مشکلات موجود در تأمین دارو و همچنین قیمت بالای آن، این اقدام را به تعویق انداخته است.

اما در سال آینده دولت به‌طور مشخص اعلام کرده است که نرخ ارز دو صنعت زراعت و مواد دارویی حذف خواهد شد. این حذف شدن ارز ترجیحی سبب خواهد شد تا شرکت‌های این صنعت با نرخ بالاتری محصولات خود را به فروش برسانند. به همین دلیل شاید شاهد رشد حاشیه سود ناخالص در آن‌ها باشیم.

نکته مهمی که باید به آن اشاره کنیم ریسک‌هایی است که این دو صنعت را تهدید می‌کند. ریسک کاهش بارندگی و کمبود آب برای صنعت زراعت و ریسک افزایش سطح مطالبات از شرکت‌های بیمه‌ای برای افق زمانی در سرمایه گذاری و اهمیت آن صنعت دارو علی‌الخصوص با آزادسازی نرخ ارز، می‌تواند برای آینده آن‌ها مشکلاتی را ایجاد کند.

پس از بررسی شرکت‌های این دو صنعت، در صنعت زراعت نمادهای زبینا و زدشت و در صنعت مواد دارویی نمادهای دبالک، دارو و دلر به‌عنوان گزینه منتخب برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌شوند.

توجه: این محتوا در تاریخ 25 اسفندماه و براساس مفروضاتی که در این تاریخ برقرار است، نوشته شده است. در ادامه با تغییر مفروضات و احتمالات، مطمئنا ترکیب و نمادهای گفته شده نیز باید دستخوش تغییر شود.

فیندو در نوروز سلسله وبینارهایی در زمینه بازارهای مالی دارد که می‌توانید به صورت رایگان در آن شرکت کنید. برای ثبت نام می‌توانید از طریق این لینک اقدام بفرمایید.

آموزش مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه در بازارهای مالی یکی از مهمترین ارکان موفقیت در این صنعت است، زیرا هیچ تاجری بدون مدیریت سرمایه نمی تواند در هیچ بازار مالی (حتی کسانی که در بازارهای سنتی کار می کنند) دوام بیاورد. اگر ندانید سرمایه خود را افق زمانی در سرمایه گذاری و اهمیت آن چگونه مدیریت کنید در شرایط بحرانی و ناپایدار اقتصادی دارایی خود را از دست خواهید داد، از طرفی با یادگیری علم مدیریت سرمایه می توانید ریسک را مدیریت کرده و سود و زیان خود را کنترل کنید. تیم تحلیلی آکادمی اشرف، ارکان مهم مدیریت سرمایه را مدیریت می کند که شما را قادر می سازد در بازارهای مالی مانند بازارهای ارز دیجیتال و بازارهای ارز به موفقیت مالی دست یابید.

وقتی صحبت از مدیریت سرمایه ارز دیجیتال می شود، مدیریت ریسک، اصول سرمایه و ترکیب ارز دیجیتال است. هر یک از موارد ذکر شده می تواند پیامدهای بسیار مهمی برای مدیریت سرمایه داشته باشد. مدیریت سبد ارزهای دیجیتال مهم ترین پارامتر در مدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال است. سرمایه گذاران باید یاد بگیرند که چگونه وجوه خود را با توجه به مدل سرمایه گذاری خود به درستی مدیریت کنند، دوره آموزش مدیریت سرمایه به شما یاد می دهد که چگونه در مسیر ارز دیجیتال قرار بگیرید.

مدیریت سرمایه یک استراتژی مالی است که برای اطمینان از حداکثر کارایی سرمایه در یک شرکت طراحی شده است. به عبارت دیگر مدیریت سرمایه به معنای مدیریت پول است.

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی است، اما کاملا فردی و مختص هر سرمایه گذار است و بر اساس شخصیت، احساسات و اهداف مالی افراد متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، تجریه سرمایه گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت پول دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه بقا است. در مرحله بعد اولویت با سود و افزایش سرمایه است.

مدیریت سرمایه دانشی است که در صورت استفاده صحیح، نه تنها به بقای سرمایه منجر می شود، بلکه موجب سودآوری و افزایش ارزش سرمایه نیز می شود.

چرا به مدیریت سرمایه نیاز داریم؟

مدیریت سرمایه دانش و مهارت های سرمایه گذاری است که به افراد در کنترل ریسک و به حداکثر رساندن بازده کمک می کند. البته مدیریت پول با توجه به شخصیت، تجربه و میزان پول هر فرد متفاوت خواهد بود و هرکس باید با توجه به شرایط خود استراتژی مدیریت پول را طراحی کند.

عواملی مانند میزان سرمایه اولیه، میزان ریسک به ازای هر معامله، سود-سود، حاشیه سود، کاهش سرمایه و غیره باید در طراحی استراتژی مدیریت سرمایه در نظر گرفته شوند. عوامل این معاملات باید در بازه های زمانی معینی مانند هفتگی، ماهانه، فصلی و سالانه مورد بررسی و تحلیل و بررسی قرار گیرند.

عوامل موثر افق زمانی در سرمایه گذاری و اهمیت آن بر مدیریت سرمایه کدامند؟

برای مدیریت پول باید عوامل مختلفی را در نظر بگیریم و بررسی کنیم، مانند

1- شناخت بازاری که معامله می کنیم،

2- میزان سرمایه اولیه و بازده مورد انتظار در یک دوره معین،

3- بررسی نتیجه معامله و ….

در مورد این عوامل بحث می کنیم:

1- بازاری که معامله می کنیم را بشناسیم

قبل از سرمایه گذاری در هر بازاری، اولین و مهمترین قدم این است که قوانین آن بازار را درک کنید. بازار مالی یک بازار تخصصی است و معاملات یا سرمایه گذاری در هر بازار مالی شرایط خاص خود را دارد، زیرا ماهیت بازار مالی متفاوت است، مثلا ماهیت بازار ارز دیجیتال و بازار ارز کاملاً متفاوت است. ، و هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. ریسک شخصی و قوانین خاص همانطور که گفته شد، اگر قصد معامله یا سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال را دارید، یادگیری ارز دیجیتال از اصول اولیه و دریافت راهنمایی های متخصص اولین قدمی است که باید بردارید.

2- سرمایه اولیه و نرخ بازده مورد انتظار

قبل از در نظر گرفتن میزان سرمایه اولیه، باید هدف از معاملات خود را مشخص کنید، اگر هدف معاملاتی شما پوشش هزینه های زندگی است، به سرمایه اولیه بسیار زیادی نیاز دارید. اگر شغل اول دارید و تجارت شغل دوم شماست، طبیعتا سرمایه اولیه برای نیازهای شما کمتر خواهد بود.

بسیاری از معامله گران به دلیل نداشتن سرمایه اولیه کافی شکست می خورند. بخش بزرگی از اضطراب و نگرانی معامله گران جدید به نداشتن سرمایه اولیه کافی مربوط می شود. آنها سعی می کنند با مبلغ اندک پول زیادی به دست آورند، بنابراین ریسک های زیادی می کنند و در نهایت سرمایه خود را خیلی سریع از دست می دهند.

سرمایه اولیه کافی به شما این امکان را می دهد که از اشتباهات رایج معامله گران مبتدی جان سالم به در ببرید و قبل از اینکه مجبور شوید برای همیشه تجارت را ترک کنید، نقص های استراتژی معاملاتی خود را برطرف کنید. البته مراقب باشید، این میزان سرمایه است که در شروع معامله اهمیت دارد و اگر به طور کامل ضرر کنید، آسیب جدی به زندگی شما وارد نمی‌کند و زیاد خود را مورد ضرب و شتم قرار ندهید، مبادا بازارهای مالی را ترک کنید. برای همیشه.

در بازار فارکس امکان افتتاح حساب معاملاتی دمو (مجازی) وجود دارد و پس از اتمام دوره آموزشی خود در بازار فارکس، می توانید یک حساب معاملاتی دمو افتتاح کرده و استراتژی های معاملاتی خود را در آنجا تست کنید. اگر نتایج کلی معاملات شما به طور مداوم سودآور است، می توانید یک حساب معاملاتی زنده باز کنید و تجارت را شروع کنید.

پس از انتخاب هدف معاملاتی و تعیین میزان سرمایه اولیه خود، باید بر اساس هر دو حد سود معاملاتی منطقی را در نظر بگیرید و به بررسی نتایج معاملات خود ادامه دهید تا ببینید آیا در مسیر درستی هستید یا خیر. برای پیشرفت در معاملات، باید به طور مداوم نقاط قوت و ضعف خود را مطالعه کنید.

3- نتیجه معاماه را بررسی کنید

تصور کنید شخصی که صاحب یک فروشگاه لباس است، یک سری محاسبات را به طور منظم انجام می دهد تا سودآوری خود را محاسبه کند. او فروش خود را به صورت هفتگی بررسی می کند و ایده خوبی از نحوه فروش هر محصول و همچنین فروش کلی دارد. به عنوان مثال، اگر اقتصاد در وضعیت وخیمی قرار دارد، می داند که کدام لباس یا اقلام به دلیل قیمت بهتر، بیشتر می فروشند، بنابراین طرفداران بیشتری نسبت به لباس های گران قیمت دارد. برای به حداکثر رساندن سودآوری، به طور منظم تمام عوامل مؤثر بر درآمد و هزینه ها را بررسی می کند.

در دنیای معاملات، جزئیات زیادی را ثبت می کنید، زمان معامله را در نمودار، زمان باز و بسته شدن معامله، نماد، حجم، تاریخ معامله و غیره را ثبت می کنید. اگر بدانید چه کاری را درست یا غلط انجام می دهید، نمی توانید تراکنش های خود را به درستی مدیریت کنید. اگر داده ها را جمع آوری نکنید، نمی توانید پیشرفت خود را ردیابی کنید. ما اطلاعات را نه تنها برای اطمینان از عملکرد خوب، بلکه برای بهبود عملکرد جمع آوری می کنیم.

در مدیریت پول معاملاتی، ثبت برخی معیارها بسیار مهم و حیاتی است که شامل 1- تعداد معاملات برنده در مقابل تعداد معاملات بازنده، 2- میانگین سود معاملات برنده و میانگین سود معاملات بازنده و … می باشد.

3-1- معاملات برنده و بازنده

این یکی از معیارهای اصلی است که توانایی شما را در تشخیص درست جهت حرکت بازار نشان می دهد. در اینجا، ما می خواهیم به جای برجسته کردن اعداد خاص، عملکرد فعلی را با گذشته مقایسه کنیم. فکر کنید؛ شما معامله‌گری هستید که در جهت بازار معامله می‌کنید، فقط از 40 درصد معاملات خود سود می‌برید، اما سود معاملات برنده شما بسیار بیشتر از ضرر معاملات بازنده شماست.

حال، اگر درصد معامله برنده شما به طور ناگهانی به یک چهارم کاهش یابد، باید به دنبال مشکلات احتمالی باشید. آیا بازاری که معامله می کنید غیر جهت دار و بی ثبات شده است؟ آیا نحوه ورود یا مدیریت تراکنش ها را تغییر داده اید؟ با بررسی این عوامل و پاسخ به این سوالات می توانید گره های کاررا پیدا کنید. شاید پس از بررسی به این نتیجه برسید که من نباید در بازارهای پر ریسک و بدون روند معامله کنم یا … مهم است که به مسیر درست برگردم.

2-3- میانگین سود و میانگین زیان معاملات برنده

اگر 60 درصد از معاملات شما سودآور هستند، اما میانگین ضرر در معامله 2 برابر سود شما است، پس چنین درصد بالایی از سود به سودآوری شما کمک نمی کند. ثبت میانگین برد معاملات سودآور و میانگین ضرر معاملات باخت، اطلاعات زیادی در مورد نحوه اجرای ایده های معاملاتی به شما می دهد. به عنوان مثال، آیا نسبت ریسک به پاداش هنگام ورود منطقی است؟ آیا از قانون ریسک-پاداش پیروی می کنید؟

اگر میانگین سود و زیان یک معامله در همان واحد افزایش یا کاهش یابد، ممکن است با نوسانات بازار کم و بیش از حد معمول روبرو باشید. ممکن است حجمی کمتر یا بزرگتر از حد معمول انتخاب کرده باشید. آنچه در مدیریت سرمایه مهم است، تغییر نسبی میانگین سود در معاملات برنده و میانگین ضرر در معاملات بازنده است.

اگر میانگین معاملات برنده شما افزایش یابد و میانگین معاملات بازنده شما کاهش یابد، به وضوح معامله خوبی دارید. مهم است که تشخیص دهید کجا خوب کار کرده اید تا بتوانید به همان مسیر ادامه دهید. از سوی دیگر، زمانی که میانگین ضرر شما از پیشگیری تجارت بیشتر است، باید بفهمیم مشکل کجاست.

آشنایی با انواع استراتژی‌ سرمایه گذاری

business-model-canvas

استراتژی سرمایه گذاری مجموعه‌ای از قوانین، ضوابط، روش‌ها یا رفتارهایی است که سرمایه‌گذار را در انتخاب پرتفولیوی سرمایه‌گذاری خود راهنمایی می‌کند. به معنای دیگر برنامه استراتژیک، برنامه سرمایه‌گذار از توزیع دارایی‌ها است که با در نظر گرفتن عوامل مختلفی همانند اهداف فردی، تحمل ریسک و افق زمانی در میان سرمایه‌گذاری‌های مختلف انجام می‌گیرد.

افق زمانی در سرمایه‌گذاری به معنای چارچوب زمانی شما است تا به اهداف مالی مشخص خود برسید.

برای استراتژی سرمایه گذاری رده‌بندی‌های مختلفی انجام شده است. برخی سرمایه گذاران که ریسک‌ پذیر هستند، حداکثر کردن بازگشت سرمایه خود را با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های ریسکی ترجیح می‌دهند؛ اما دیگر افراد که کمتر ریسک پذیرند، حداقل کردن ریسکشان را ترجیح می‌دهند. البته اکثریت بین این دو استراتژی را می‌پسندند و عمل می‌کنند.

استراتژی سرمایه گذاری در کسب و کار به چه صورت است؟

یک سرمایه گذار معمولا مایل است تا سریع‌تر از هر مورد و هر بخشی بفهمد داده‌های کلیدی طرح کسب و کار از جمله پیش بینی‌های مالی و بازده احتمالی مالی آن کسب و کار چیست؟

بنابراین در این مقاله برای راحت پیش رفتن کار و به نتیجه رسیدن آن، به موضوعات کلیدی که باید در طرح یک کسب و کار به آن اهمیت دهید، می‌پردازیم تا شما استراتژی سرمایه گذاری خود را بچینید:

  1. طرح نیاز، خواسته یا مشکل موجود در بازار و ارزش پیشنهادی کسب و کار

ارزش پیشنهادی ممکن است با تکیه بر قیمت، محصول، کیفیت، نحوه ارائه و حل مشکل موجود برای مصرف کنندگان باشد.

بیان ارزش پیشنهادی و اثرگذاری محصول در بازار و یک تشریح مختصر از محصول یکی از مهم ترین مواردی است که باید به شما به عنوان یک سرمایه‌گذار ارائه شود.

در حقیقت با معرفی ارزش پیشنهادی، شما متوجه موضوع کسب و کار و صنف مربوط به آن خواهید شد.

  1. نمایش فرصت و سهم بازار و نیز سهم رشد کسب و کار

شما به عنوان یک سرمایه گذار انتظار دارید که شواهد معتبری را از ماتریس سهم رشد و سهم بازار کسب و کار مشاهده کنید. در حقیقت سرمایه‌گذاران بیش از تماشای شور و اشتیاق زیاد یک کسب و کار به بررسی سهم بازار و سهم رشد یک کسب و کار نگاه می‌کنند. برای دین این دو سهم می‌توانید ازآن‌ها درخواست ماتریس BCG یا همان ماتریس نمایید.

شما از درک خود نسبت به موضوع پیشنهادی کسب و کار به این فکر می‌کنید که این پیشنهاد، ایده یا طرح چه تفاوت‌هایی با کارهای فعال کنونی دارد؟ این تفاوت‌ها و مزیت‌های رقابتی چیست؟

مزیت رقابتی یک کسب و کار، آن مواردی است که یک کسب و کار را با دیگر کسب و کارهای فعال متمایز ساخته و به نوعی انگیزه خرید مشتری از یک کسب و کار به حساب می‌آید. مزیت رقابتی می‌تواند در قیمت، نحوه ارائه ارزش پیشنهادی، کیفیت، تنوع و … باشد.

امروزه مدل کسب و کارها برای نمایش کامل از مختصات مهم یک کسب و کار است. از صاحبان آن کسب و کار درخواست نمایید یک تقسیم بندی از بخش‌های مختلف کسب و کارشان راجع به تمام آنچه درباره آن کسب و کار برای شما مهم است را در بوم به نمایش درآورند.

بوم مدل کسب و کار

یکی از مواردی که باید به آن بسیار اهمیت دهید، نیروی انسانی و در واقع مجری یک ایده کسب و کار است. توجه داشته باشید که ایده‌های غیر جذاب بسیاری وجود دارند که اگر به دست مجریان توانمند سپرده شوند موفق شده و هم‌چنین ایده‌های جذابی هستند که به دست تیم‌های غیرمتخصص از بین می‌روند.

  1. ساختار هزینه و درآمد و بیان انتظارات سرمایه‌گذاری

آن‌ها در برابر شما باید اهداف خود را به اشکال کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت بیان کنند. این اهداف اولا قدرت تعیین استراتژی سرمایه گذاری آن‌ها را نشان می‌دهد و در وهله دوم شما را با فضای ذهنی آن‌ها آشنا می‌کند. ساختار هزینه و درآمد دو بخشی هستند که در بوم مدل کسب و کار به آن پرداخته‌اند ولی آن‌ها باید این دو موضوع را با انتظارات سرمایه گذاری ترکیب کرده و انتظارات را با سنجش هزینه و درآمد بیان کنند.

  1. بازده سرمایه گذاری و روند بازپرداخت سرمایه

فراموش نکنید که بزرگ‌ترین هدف شما از سرمایه‌گذاری هدف برگشت سرمایه خود به همراه حداکثر سود سرمایه گذاری است. بنابراین به دنبال شرکت‌هایی با پتانسیل بالقوه بالا و قدرت رشد زیاد باشید. اما این را هم بدانید که شما به عنوان یک سرمایه گذار باید ریسک را بپذیرید و یک سرمایه گذاری خطر پذیر باشید.

سرمایه گذاری روی استارتاپ ها

سرمایه گذاری در استارتاپ ها

اگر تا به حال اخبار کسب و کار یا اخبار استارتاپی را دنبال کرده باشید، متوجه موفقیت چشمگیر اخیر این‌ها در این حوزه شده باشید.

سرمایه گذاری روی کوچک یکی از محبوب‌ترین راه‌ها برای ایجاد پرورش و رشد دارایی است که وقتی هوشمندانه تحت شرایط مناسب اداره شود، می‌تواند نقدینگی ایجاد کند که نه تنها منجر به استاندارد خوبی برای زندگی می‌شود بلکه زمینه را برای تأمین اعتبار سایر سرمایه گذاری ها فراهم می‌کند.

این حرکت نه تنها به نفع آن استارتاپ بلکه نیز به نفع شما خواهد بود و باعث رشد و افزایش سرمایه شما خواهد شد. همچنین شما می‌توانید به عنوان یک سرمایه گذار فرشته سرمایه‌ی نه فقط یک شرکت نوپا، بلکه چند شرکت نوپا را فراهم نمایید و نیازی به مدیریت و مشارکت در امور شرکت از طرف شما نیست.

کسب و کارها نیز مانند افراد که جهت خرید خانه، خودرو و سایر نیازهای خود اقدام به دریافت وام از بانک‌های مختلف می‌کنند، برای تامین نیازهای مالی خود به بانک‌ها مراجعه می‌کنند.

گاهی اوقات مقدار نیاز مالی بیش از حد، نگرفتن وام از بانک و بدهی اعتباری، این راه را از جلوی ما حذف می‌کند. اما غیر از وام راه‌های دیگری هم وجود دارد، راه‌های زیادی برای جمع آوری پول برای یک کسب و کار کوچک وجود دارد:

اوراق بدهی (اوراق قرضه)

یکی از این روش‌ها استفاده از اوراق بدهی یا اوراق قرضه است تا سازمان‌های تجاری از این طریق بتوانند نیازهای مالی خود را تامین نمایند.

اوراق بدهی که با نام اوراق قرضه هم شناخته می‌شود به اوراقی با درآمد ثابت اشاره دارد. در این حالت سرمایه گذاری، فرد خریدار اوراق به کسب و کار ها وام می‌دهد و می‌تواند سود ثابتی را دریافت نماید. هنگامی‌که یک سرمایه گذاری را در یک کسب و کار کوچک انجام می‌دهید سود کمتری به شما یعنی سرمایه گذار تعلق می‌گیرد اما ریسک پایین‌تری هم نسبت به روش سرمایه‌گذاری مالکیت سهام متوجه سرمایه گذار می‌شود.

· شرکت های سرمایه گذاری کوچک تجاری

اداره تجارت کسب و کارهای کوچک یا به اختصار SBA مجوزها و برنامه‌هایی را با نام شرکت‌های سرمایه‌گذاری کوچک، سرمایه‌گذاری می‌کند که سرمایه‌ها را برای کسب و کارهای کوچک فراهم می‌کنند. با این‌که بودجه SBA بسیار رقابتی است، ولی برای شروع می‌تواند راه بسیار خوبی باشد.

· سرمایه گذاران فرشته به عنوان منبع تامین مالی Equity

سرمایه گذاران فرشته می‌توانند تامین مالی ثانویه را برای کسب و کار فراهم کنند. آن‌ها افراد توانمند مالی یا افرادی هستند که به دنبال بازدهی بالای سرمایه‌گذاری هستند و در مورد کسب و کارهایی که در آن سرمایه گذاری می‌کنند، بسیار شگفت انگیز عمل می‌کنند.

تأمین مالی مازناین

تامین مالی مزرعه در واقع یک فرم ترکیبی از تامین مالی است که از بدهی و حقوق صحیحی استفاده می‌کند. وام دهنده وام می‌دهد و اگر همه چیز خوب پیش رود، این شرکت به واسطه شرایط مذکور وام را بازپرداخت می‌کند. با این حال، اگر این شرکت موفق به پرداخت وام خود نشود، وام دهنده حق دارد که وام خود را به مالکیت یا سهم سهام تبدیل کند.

این رویکرد وام دهنده را از واقعیت محافظت می‌کند که اگر کسب و کاری کوچک شکست خورد به سرمایه او لطمه‌ای وارد نشود و در عین حال، به صاحبان کسب و کار تا زمانی که کسب و کار سودآور باشد، اجازه کسب مالکیت خود را می‌دهد.

رفاه مالی تصدیق شده

رفاه مالی، سرمایه گذاری سهام در فروش آتی محصول است. این یک فرآیند رسمی کمتر از سرمایه‌گذاری‌های فرشته یا سرمایه گذاری است؛ همانند وام. این سرمایه را یک تامین کننده فراهم می‌کند؛ پس از آن، سرمایه گذار پس از پرداخت سود به «حق امتیاز» پرداخت می‌شود.

و در پایان؛ کدام بهتر است: یک سهام سرمایه یا یک اوراق بدهی؟

مانند بسیاری از سوال‌های دیگر در زندگی یا تجارت، برای این سوال هم پاسخی ساده وجود ندارد. اگر شما در زمان راه اندازی یکی از کسب و کارهای معروف جهان مانند مک دونالد یا هر کسب و کار دیگری جزء اولین سرمایه‌گذاران این شرکت بودید، یکی از ثروتمند‌ترین افراد حال حاضر دنیا لقب می‌گرفتید.

حال فرض کنید که اوراق قرضه یا اوراق بدهی خریداری می‌کردید؛ شاید باز هم سرمایه مناسبی به دست می‌آوردید اما مسلما به اندازه حالت اول سرمایه گذاری پر سودی انجام نداده بودید.

ولی از سوی دیگر اگر شرکت مورد نظر به هر دلیلی ورشکست شود واضح است که سرمایه گذاری نوع دوم بسیار به نفع یک سرمایه گذار خواهد بود.

بنابراین پاسخ این سوال را می‌توان کاملا نسبی در نظر گرفت. فقط گذشت زمان می‌تواند شما را به جواب این سوال که شما روی یک کسب و کار پر سود سرمایه گذاری کرده اید یا خیر برساند.

وبگاه خدمات مدیریتی بصیر

اطلاعات تخصصی در زمینه های مدیریتی، حسابرسی، فن آوری اطلاعات و مشاوره حقوقی

سرمايه گذاري خطر پذير (VC)

سرمايه گذاري خطرپذير (Venture Capital) در طرح هاي دانش بنيان

موتور محرك پيشرفت هاي فناورانه، ايده هاي كاربردي خلاقانه اي است كه در ذهن كارآفرينان، مخترعان و مبتكران شكل مي گيرد و با پيگيري جدي آنان در قالب كسب و كاري جديد به بار مي نشيند و مفهوم كارآفريني آغاز مي گردد. اما اغلب اين كارآفرينان، فارغ التحصيلان جوان و خوش فكري هستند كه فاقد تجربه در سه عامل اصلي براي موفقيت در بازار رقابتي هستند. اين عوامل عبارتند از: 1- دانش و تجربه مديريتي 2- منابع مالي كافي 3- بازار و مشتري كه محصول حاصل از اين كارآفريني را به مصرف برساند.
بسياري از اين تلاش ها براي راه اندازي كسب و كار جديد، به دليل نبود اين سه عامل، با شكست مواجه مي شود. امروزه كليد حل مشكل در دست سرمايه گذاراني است كه با تكيه بر شم فوق العاده خود و با تقبل مخاطرات قابل محاسبه و يا غير قابل محاسبه، فعالانه با كارآفرينان همراه شده و با هدف كسب سود، نقاط ضعف آنان (تجربه مديريتي، منابع مالي كافي و بازار) را پوشش مي دهند. به اين سرمايه گذاران، سرمايه گذاران خطرپذير مي گويند؛ كه در كشورهاي توسعه يافته به يكي از حلقه هاي اصلي سيستم ملي نوآوري تبديل شده است.

مشاوره سرمایه گذاری


بنابراين يكي از روشهاي مطلوب حمايت از كارآفرينان، مخترعان، مبتكران و صاحبان ايده، مشاركت در تجاري سازي طرح با صاحبان طرح بوده كه ضمن حفظ مالكيت فكري طرح، صاحب طرح نيز در موفقيت يا شكست آن شريك مي گردد. در اين روش، ضمن حل مشكلات اخذ وام از بانك (وثيقه، باز پرداخت اقساط در زمان معين، سود از پيش تعيين شده، احتمال ايجاد مشكلات خارج از شان يك نخبه مانند زنداني شدن در صورت عدم موفقيت يا شكست طرح كارآفرين و . )، مشكلات و موانع پيشرفت طرح با همكاري و مشاركت شركا برطرف خواهد شد و در نهايت سرمايه گذار خطرپذير پس از به نتيجه رسيدن طرح، سهم الشركه خود را از طريق مكانيسمي به صاحب ايده واگذار مي نمايد. گروه خدمات مدیریت بصیر برای سرمایه گذاری های پر خطر خود از گروه دیدگاهان نوین برای خدمات مشاوره ای اقتصادی خود استفاده می کند.

ويژگيهاي سرمايه گذاري مخاطره پذير:
• فرآيند سرمايه گذاري در قالب مشاركت مبتني بر عقود اسلامي مي باشد.
• ارزش ريالي دانش فني طرح محاسبه و به صورت مستقيم يا غيرمستقيم در مشاركت اعمال مي گردد.
• تيم كارآفرين و صندوق، به نسبت سهم الشركه در سود و زيان حاصل از طرح شريك خواهند بود.
• اولويت سرمايه گذاري با شركتهاي نوپا و افق زمانی در سرمایه گذاری و اهمیت آن با سرمايه اوليه كم مي باشد.
• قبل از انجام سرمايه گذاري، استراتژي خروج و حدود زماني خارج شدن صندوق از طرح مشخص مي گردد.
• صندوق در طول دوره سرمايه گذاري به اندازه سهام خود، بر فعاليتهاي اجرائي نظارت كامل خواهد داشت.
• صندوق در طول دوره سرمايه گذاري در صورت نياز مشاوره هايي در زمينه هاي گوناگون نظير مباحث مالي، حقوقي، مديريتي و غيره ارائه مي دهد.
• در طول دوره سرمايه گذاري، صندوق به هيچ عنوان دانش فني طرح را افشا نخواهد نمود.
• طرح مراجعه كننده، با روشهاي علمي مورد ارزيابي و امكان سنجي قرار مي گيرد.

مشاوره سرمایه گذاری

نقش صندوق‌هاي سرمايه گذاري در تامين مالي پروژه‌هاي خطر پذير:

يكي از زنجيره‌هاي اصلي سيستم ملي نوآوري، مجموعه صندوق‌هاي تامين مالي خطرپذير مي‌باشد. تامين مالي خطرپذير از ويژگيهاي خاصي برخوردار است كه در ذيل به هشت ويژگي و شاخص اصلي عملكردي فعاليت صندوق‌هاي سرمايه گذاري خطر پذير اشاره مي‌گردد:

1- مشاركت در مديريت شركت‌ها:

نقش سرمايه‌گذاران خطر پذير در تامين منابع مالي خلاصه نمي گردد و آنها نسبت به وضعيت عملكردي شركت‌هاي سرمايه‌پذير خود موضعي انفعالي خواهند داشت. اين سرمايه‌گذاران بدليل مشاركت در مالكيت شركت‌هاي نوپا، خود را در قبال موفقيت آنها متعهد مي‌دانند و بيشترين سعي را دارند كه با كمك به موفقيت شركت‌هاي سبد سرمايه‌گزاريشان، سود سرمايه‌گزاري خود را افزايش دهند.اين سرمايه ‌گذاران كه بيشتر افراد باتجربه و داراي شم تجاري بالا هستند، با اتكا به تجربه‌هاي حاصل از كمك به شركت‌هاي مشابه، فعالاته وارد عرصه مي‌شوند. ارتباطات فردي وسازماني اين سرمايه‌گزاران، در بيشتر مواقع راهگشاي شركت‌هاي نوپا است، زيرا مديريت شركت‌هاي نوپا بيشتر در اختيار كارآفرينان فني است( كساني كه تجربه مديريتي كافي ندارند) بازاريابي راهبردي و برنامه ريزي نيز از ديگر حوزه‌هايي است كه اين سرمايه گذاران در آنها بسيار موثرند. بنابراين، سرمايه گذاران خطرپذير با مشاركت در مديريت شركت‌هاي سرمايه پذير نوپا، به ارزش افزايي مي پردازند. و نقش كارآفريني آنها چشم گير تر از نقش تامين كنندگي منابع مالي است.

مشاوره سرمایه گذاری

2- ارزيابي مديريتي:

همانگونه كه در تعريف منابع مالي خطرپذير آمده است، اين منابع بيشتر در شركت‌هاي جوان و نوپايي سرمايه گذاري مي شود كه رشدي سريع دارند و بطور ذاتي به واحدهاي اقتصادي مهمي تبديل مي شوند. اما تشخيص اين توان ذاتي به هيچ وجه كار ساده اي نيست زيرا ممكن است اين شركتها در مراحلي باشند كه هنوز هيچ محصول واقعي يا بنگاه سازمان يافته اي وجود نداشته باشد. بهمين دليل اين گونه سرمايه گذاري‌ها با خطر فراواني روبرو هستند. لذا لازم است در مرحله نخست ارزيابي بسيار دقيقي از اين شرکت‌ها بعمل آيد.

مهمترين شاخص ارزيابي شرکت‌هاي نوپا، وضعيت گروه مديريتي آنها است. بررسي وضعيت گروه مديريتي به سبب ماهيت غير ملموس آن به تجربه و دانش فراواني نياز دارد و مهارت‌هاي خاصي از جمله انسجام و وحدت، سابقه، تعهد، دانش تجاري، برخورداري از تمامي مهارت‌هاي تخصصي لازم و تمايل به پذيرش مشاور را مي‌طلبد. و انجام اين ارزيابي‌ها، توانمندي‌هاي ويژه‌اي را از سوي صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري در پي خواهد داشت.

3- خطرپذيري

اهميت سرمايه‌گذاري خطر پذير در توسعه تکنولوژي و رشد اقتصادي، بيشتر به ويژگي خطرپذيري باز مي‌گردد. کارآفريناني که طرح و ايده نو در سر دارند و به موفقيت اقتصادي آن باور دارند به سبب عدم دسترسي به منابع مالي کافي در مسير حرکت خود متوقف مي‌شوند. ويژگي هاي خاص شرکت‌هاي کوچک و متوسط، دريافت منابع مالي از بانک ‌ها و ديگر کانالهاي سنتي تامين مالي را براي پروژه‌هاي پرخطر مبتني بر تکنولوژي پيشرفته بسيار دشوار کرده است. خطر پذيري از ويژگي‌هاي اصلي سرمايه ‌گذاري هاي خطر‌پذير بشمار مي‌رود و نقش بسزايي در توسعه تکنولوژي دارد. خطر پذيري به مجموعه شرايط وابسته است که يکي از آنها ايجاد مشوق‌هايي براي کارکنان صندوق‌هاست تا درقبال سرمايه گذاري هاي مطمئن پاداش دريافت نمايند و در قبال شکست بي تفاوت نباشند.

4- مشارکت در مالکيت شرکت ها:

مشارکت در مالکيت شرکت‌ها از ويژگي‌هاي اصلي افق زمانی در سرمایه گذاری و اهمیت آن و ماهيتي سرمايه‌گذاري خطرپذير بشمار مي رود. وام دادن با مفهوم سرمايه‌گذاري خطرپذير همخواني ندارد و خلا موجود در تامين مالي پروژه‌هاي نوآورانه و مبتني بر تکنولوژي‌هاي پيشرفته را پر نمي‌کند. زماني که صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري خطرپذير در مالکيت شرکت ها سهيم مي شوند، از هر ابزاري براي کمک به موفقيت اين شرکت‌ها استفاده مي‌کنند. مشاوره‌هاي مديريتي و برنامه‌ريزي در كمك به شركت‌هاي نوپا مبتني بر تكنولوژي مطرح مي‌گردد.و اين كار به‌معناي پيوند نظامند ((ايده و تخصص كارآفرينان جوان)) با تجربه و شم تجاري كارشناسان صندوق‌هاي مالي )) است كه اين پيوند مي‌تواند ضامن تجاري‌سازي موفق نوآوري‌هاي تكولوژي در كشور و به عبارتي تحقق اهداف توسعه تكنولوژي باشد.

مشاوره سرمایه گذاری

5- انگيزه سودآوري:

در تعريف سرمايه‌گذاري خطر پذير آمده است( پذيرش خطر بالا که به اميد کسب سود فراوان صورت مي‌گيرد). مطمئنا، پذيرش خطر بايد با انگيزه کسب سود بيشتر همراه باشد، در غير اينصورت مي‌توانند به نرخ بانکي يا ديگر سرمايه‌گذاري‌هاي مطمئن(مانند اوراق قرضه ) بسنده کنند. بنابراين کساني که سرمايه خود را در طرح‌هاي نوآورانه و در عرصه تکنولوژي‌هاي پيشرفته در معرض خطر قرار مي دهند، مطمئنا بايد برنامه نسبتا طولاني براي کسب سود بيشتر داشته باشند. سود مورد نظر صندوق‌هاي سرمايه‌گذاري خطر پذير، از محل افزايش ارزش سهم مالکيت آن‌ها در زمان فروش حاصل مي شود نه از راه درآمد جاري شرکت‌ها. با اطمينان مي توان گفت که هرگاه،‌ از انگيزه سودآوري صندوق‌هاي مالي سرمايه‌گذاري چشم پوشي شود، اين صندوق‌ها اندک اندک از خطرپذيري فاصله مي‌گيرند و درنهايت به پرداخت‌ وام‌هاي مطمئن مي پردازند.

6- توجه به شرکت‌هاي نوپا:

سرمايه‌گذاري خطرپذير مي‌تواند در مراحل مختلف رشد شرکت‌ها صورت پذيرد. اين مراحل را مي‌توان به مراحل ابتدايي ، رشد و گسترش تقسيم کرد. اين نوع سرمايه‌گذاري طيف وسيعي است که در يک سوي آن خطر و ناامني به بالاترين حد خود مي‌رسد و افق زماني خروج از سرمايه‌گذاري نيز طولاني‌تر مي‌شود. در مرحله ابتدايي معمولا کارآفريناني با ايده‌ها و نواوري‌هاي جالب وجود دارند و در بسياري از موارد، حتي ساماندهي مناسبي در قالب شرکت ندارند. پس ارزيابي ظرفيت اين طرح‌ها بسيار دشوار است و خواهان مهارت‌هاي ويژه‌اي با افق زماني سودآوري حداقل هفت ساله مي باشد. در سوي ديگر ، سرمايه‌گذاري در شرکت‌هاي ثبات‌يافته با ارزيابي آسانتر و سود کمتر همراه مي‌باشد. و در کل تاثير سرمايه‌گذاري بر توسعه تکنولوژي و ارتقاي کارآفريني زماني پررنگ‌تر مي شود که جهت گيري اصلي آن بسوي آغاز طيف يعني سرمايه‌گذاري در مراحل ابتدايي رشد افق زمانی در سرمایه گذاری و اهمیت آن شرکت‌ها يا همان شرکت هاي نوپا و نواور است.

7- ديدگاه بلند مدت:

خطرپذيري براي کسب سود بدون در نظر داشتن ديدگاه بلند مدت امکان پذير نمي‌باشد . اساسا ديدگاه کوتاه‌مدت در توسعه تکنولوژي جايي ندارد و اگر ديدگاه کوتاه مدت بر صندوق هاي سرمايه‌گذار حاکم شود، اين صندوق‌ها از مفهوم سرمايه گذاري خطرپذير دور مي‌شوند و در راستاي اهداف توسعه تکنولوپي گام بر نخواهند داشت. و عملکرد آنها مانند موسسه هاي مالي و بانکها مي شود.

مشاوره سرمایه گذاری

8- مديريت افق زمانی در سرمایه گذاری و اهمیت آن حرفه‌اي:

لازمه سرمايه‌گذاري خطرپذير تامين‌مالي شرکت‌هاي نوپا و مبتني بر تکنولوژي است. تصميم‌گيري درباره انتخاب پروژه‌هاي مناسب براي سرمايه‌گذاري از اهميت خاصي برخوردار است و بايد بگونه‌اي باشد که بازگشت سرمايه را در بالاترين اندازه برساند و از خطر موجود به ميزان زيادي بکاهد. سرمايه‌گذاران خطرپذير بايد خدمات داراي ارزش افزوده را به شرکت‌هاي پذيراي سرمايه ارائه کنند . خدماتي مانند:

- پياده سازي مفاهيم مدرن مديريت بنگاه

- يکپارچه سازي منابع اطلاعاتي براي برنامه ريزي بازار و برنامه ريزي راهبردي

- تامين مالي اوليه و تامين مالي مجدد

- شناسايي سرمايه گذاران راهبردي

- طراحي برنامه هايي براي عرضه ابتدايي سهام در بازار بورس

بنابراين سرمايه گذاري خطر پذير بايد در قالب سرمايه گذاري حرفه اي دنبال شود

سهام بنیادی چیست؟

برای افرادی که به تازگی وارد بازار بورس شده‌اند، درک عباراتی مانند سهام بنیادی، سهام تکنیکال، عرضه اولیه و… ضرورت دارد. یک معامله‌گر برای فعالیت در این بازار باید با اصطلاحات پایه آشنا باشد. برخی از این اصطلاحات مثل عرضه اولیه، به راحتی قابل درک هستند، اما عباراتی مثل سهام بنیادی، نیاز به دانش بورسی دارند و دانستن مفهوم آن کافی نیست. به بیان دیگر شاید شما بدانید که معنی «سهام بنیادی» چیست، اما آیا معیار اطلاق کلمه «بنیادی» به یک سهم، چگونگی شناسایی سهام بنیادی و روش انجام تحلیل بنیادی را هم آموخته‌اید؟ در ادامه این مقاله می‌آموزیم که سهام بنیادی چیست، چه ویژگی‌هایی دارد، چگونه می‌توان آن را شناسایی کرد و برای یادگیری تحلیل بنیادی باید چه اقداماتی انجام دهیم.

تعریف سهام بنیادی

برای تعریف سهام بنیادی، ابتدا به سراغ کلمه «بنیاد» می‌رویم. همانطور که می‌دانید کلمه بنیاد اشاره به ریشه و پایه دارد. مثلا به علومی مانند ریاضی، فلسفه، زیست‌شناسی که ریشه بسیار از علوم دیگر هستند، علوم بنیادی گفته می‌شود و اگر فردی در این علوم قوی باشد، در قدم‌های بعدی با اطمینان حرکت می‌کند. درباره سهام هم این موضوع وجود دارد، هر سهمی که شرکت ناشر آن از بنیادی قروی برخوردار باشد، سهام بنیادی خوانده می‌شود.
پس در تعریف سهام بنیادی می‌توان گفت: سهامی که بر اساس ارزش ذاتی و پشتوانه قوی، ارزنده شمارده شود، در اثر سفته‌بازی یا تصمیمات هیجانی ارزش آن تغییر نکند و در بلندمدت سودآوری خوبی داشته باشد را سهام بنیادی می‌نامیم. دقت کنید که در تعریف سهام بنیادی، عبارت «بلند مدت» اهمیت زیادی دارد. چرا که بورس، بازاری بر مبنای عرضه و تقاضا است. بنابراین اگر در یک بازه زمانی محدود، درخواست برای سهام (مثلا سهام افق زمانی در سرمایه گذاری و اهمیت آن یک گروه صنعت خاص) کاهش یابد، قیمت آن سهام هم روند نزولی خواهد داشت، اما این معنای کاهش ارزش ذاتی سهم نیست.
از طرفی سفته‌بازی، انتشار شایعات، رخدادهای سیاسی یا اجتماعی پر سر و صدا در زمانی خاص، می‌توانند سهام مختلف را تحت تاثیر قرار داند. در این شرایط ممکن است ما شاهد افت یا رشد شدید قیمت در هر سهام، اعم از بنیادی یا غیر بنیادی باشیم. بنابراین برای سرمایه‌گذاری در سهام بنیادی، داشتن افق زمانی بلندمدت اهمیت دارد. سرمایه‌گذار در این مدت احتمالا فراز و نشیب‌هایی را در قیمت سهم مشاهده می‌کند و این موضوع هرگز نباید تصمیمات هیجانی را برای وی در پی داشته باشد.
در نهایت می‌توان نتیجه گرفت که آگاهی از ویژگی های سهام بنیادی، ما را در شناسایی این سهام یاری می‌کند. در ادامه با آموختن روش تحلیل بنیادی، بررسی نمودارهای قیمتی سهم از گذشته تاکنون و تعیین افق زمانی، یک سرمایه‌‌گذاری سودده را برایمان در پی دارد.

ویژگی های سهام بنیادی

در بخش قبل به این موضوع اشاره شد که شناخت ویژگی های سهام بنیادی، یکی از قدم‌های ما برای انجام سرمایه‌گذاری بلندمدت و سودده است. در واقع هر سهمی بسته به گروه صنعت، میزان عرضه و تقاضا، قدمت، سودسازی در گذشته و… دارای ویژگی‌های مخصوص به خود است. حال برخی از این ویژگیها به صورت مشترک در سهام بنیادی وجود دارند و به کمک آنها می‌توانیم به راحتی سهام بنیادی را تشخیص دهیم.
ویژگی های سهام بنیادی در دو گروه اصلی و فرعی تقسیم می‌شوند. ویژگی های اصلی به معنای بررسی: EPS سهم، نسبت P/E، نقدشوندگی، میزان سودآوری و روند افزایشی سود (سود خالص) هستند. برای بررسی ویژگی های فرعی سهام بنیادی به سراغ مواردی چون: نسبت دارایی‌های شرکت به بدهی‌ها، روند افزایشی نرخ فروش محصولات یا خدمات، برنامه‌ها و اهداف آتی، قراردادهای جاری و آتی که در گسترش شرکت نقش دارند و میزان تاثیر سهم در شاخص کل می‌رویم. در ادامه توضیحات مختصری درباره ویژگی های سهام بنیادی (اصلی) ارائه می‌‌شود.
سود هر سهم یا (EPS): eps مخفف عبارت Earnings per Share و به معنای سود یا درآمد هر سهم است. این مقدار در تابلو هر سهم در سایت tse درج شده است. اما تحلیل‌گران بنیادی معمولا eps سهام را خودشان محاسبه می‌کنند و عدد دقیق آن را به دست می‌آورند. فرمول محاسبه eps به شرح زیر است:

تعداد کل سهام / سود خالص در 12 ماه گذشته = EPS

نسبت P/E: نسبت قیمت بر درآمد یا (price / earnings per share) یک فاکتور بسیار مهم برای تشخیص سهام بنیادی است. با کمک نسبت P/E می‌توان میزان سودی که شرکت در طول یک سال مالی برای سهامداران فراهم می‌کند را تخمین زد.
نقدشوندگی: بسیاری از افراد تصور می‌کنند که چون سرمایه‌گذاری در سهام بنیادی اغلب با دیدگاه بلندمدت انجام می‌شود، پس نقدشوندگی سهم اهمیت چندانی ندارد! این تفکر اشتباه است. همانطور که در قبل ذکر شد کاهش نقدشوندگی سهم در یک بازه زمانی خاص و محدود، نرمال است اما در مجموع نقدشوندگی سهم اهمیت دارد و یکی از ویژگی‌های سهام بنیادی، جاری بودن روند معاملات و نقدشوندگی بالا است.
میزان سودآوری سهم: منظور از میزان سودآوری سهم، روند افزایشی سود (خالص) است. دقت کنید که سود خالص با سود ناخالص تفاوت دارد. سود ناخالص معمولا مثبت است، اما سود خالص که با کسر هزینه‌ها، مالیات و… بدست می‌آید نمی‌تواند همواره مثبت باشد. بنابراین روند افزایشی آن، یک ویژگی مثبت به حساب می‌آید و گویای بنیاد قوی شرکت ناشر سهم است.

سهام بنیادی را چگونه تشخیص بدهیم؟

تا این لحظه متوجه شدیم که سهام بنیادی چه ویژگی‌هایی دارد، اما دقت کنید که بررسی ویژگی‌ها پس از انتخاب سهم صورت می‌گیرد. سوال اینجاست که سهام بنیادی را چگونه تشخیص بدهیم؟ برای تشخیص سهام بنیادی در ابتدا می‌توان چند مورد کلی را در نظر گرفت:
– زمان اصلاح بازار، سهام کوچک با افت قیمت بیشتری مواجه می‌شوند و سهام بنیادی در مقایسه با آن‌ها ثبات قیمتی بیشتری دارند.
– زمان اصلاح قیمت، نقدشوندگی در سهام بنیادی بیشتر به چشم می‌خورد.
– سهام شرکت‌های بزرگ و شاخص‌ساز معمولا سهام بنیادی هستند. در قبل هم به این موضوع اشاره شد که تاثیر در شاخص یکی از ویژگی های سهام بنیادی است.
– صنایع استراتژیک معمولا سهام بنیادی زیادی را شامل می‌شوند. اما دقت کنید که این موضوع شما را گول نزند. هر شرکتی که در صنایع استراتژیک دسته‌بندی می‌شود صرفا دارای سهام بنیادی نیست.

سرمایه‌ گذاری در سهام بنیادی

برای سرمایه ‌گذاری در سهام بنیادی شما باید در قدم اول اهداف، اولویت‌ها و ویژگی‌های شخصیتی خود را بشناسید. هر سرمایه‌گذاری در بازار بورس، با توجه به میزان برخورداری از دانش اقتصادی، ریسک‌پذیری و اولویت‌هایی چون افق زمانی و بازده مورد انتظار، روش‌ه متفاوتی را برای تعیین مسیر سرمایه‌گذاری و شناسایی سهام انتخاب می‌کند. مثلا مسیر سرمایه‌گذاری برخی افراد بر مبنای انجام معاملات روزانه است، برخی دیگر افق زمانی در سرمایه گذاری و اهمیت آن افق زمانی میان‌مدت دارند و برخی هم با افق زمانی بلندمدت به سرمایه‌گذاری می‌پردازند.
برای هر سه گروه بالا یادگیری مهارت‌هایی مانند تابلوخوانی و فیلترنویسی ضرورت دارد، اما در ادامه با توجه به اینکه مسیر سرمایه‌گذاریشان تغییر می‌کند، هر گروه بر یک روش تحلیلی متمرکز می‌شوند. مثلا برای انجام معاملات روزانه، باید از نمودارهای تحلیل تکنیکال بهره برد، در صورتی که برای سرمایه‌گذاری بلندمدت، تمرکز بر روش تحلیل بنیادی و شناسایی سهام بنیادی است. در نهایت کارشناسان بورسی پیشنهاد می‌کنند که همه روش‌ها را به ترتیب بیاموزید تا بتوانید دارایی خود را بر اساس افق زمانی و میزان ریسک، به شکل موازی تقسیم کنید.
در این حالت سرمایه گذاری در سهام بنیادی و غیر بنیادی را هم‌زمان انجام می‌دهید و از سود بازار بورس تا بیشترین حد ممکن بهره‌مند می‌شوید.

سخن آخر

ما در این مطلب با تعریف سهام بنیادی، ویژگی های سهام بنیادی و چگونگی تشخیص سهم‌های بنیادی آشنا شدیم و در آخر باید روش استفاده از اطلاعات و صورت‌های مالی شرکت‌ها برای تخمین ارزش و بنیاد سهم را بیاموزیم. این مهارت‌ها در آموزش‌های بورس با عنوان «تحلیل بنیادی» شناسایی می‌شود و یادگیری آن برای سرمایه‌گذاری بلندمدت اهمیت زیادی دارد. البته آموزش تحلیل بنیادی را نمی‌توان در یک مقاله گنجاند و برای یادگیری آن نیاز به گذراندن دوره‌های پیش‌نیاز مثل مبانی سرمایه‌گذاری، تابلوخوانی و فیلترنویسی است. بنابراین بهترین روش برای یادگرفتن تحلیل بنیادی و سرمایه‌ گذاری در سهام بنیادی، شرکت‌ در دوره‌های آموزش است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.