بهترین شیوه برای تصمیمگیری در مورد اینجا کجا تبلیغ کنید، این است که ROI هر کدام از شیوههای تبلیغات را بدانید. زیراک رادید
نحوه محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری
نحوه محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری : قبل از بیان نحوه محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری بهتر است تا با ماهیت این حساب آشنا شویم و در ادامه با ذکر مثالی نحوه محاسبه آن را توسط خدمات حسابداری در هر مجموعه بیان کنیم . سود و زیان انباشته در واقع پیوندی است میان صورت درآمد ها و ترازنامه ، چرا که اطلاعات آن در بخش حقوق صاحبان سهام در ترازنامه منعکس می شود . در صورتی که حساب دارای سود باشد می تواند از آن در بخشهای مختلفی چون خرید ماشین آلات و تجهیزات ، تأمین مخارج بخش تحقیق و توسعه و جهت هزینه برای اقداماتی که سبب رشد شرکت می شود استفاده نمود .
نحوه محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری
سود یا زیان انباشته بخشی از آیدی یک شرکت است که مانند سود سهام میان سهامداران توزیع نمیشود ، بلکه از آن برای سرمایه گذاری مجدد در بخش های مختلف شرکت یا مجموعه استفاده می کنند . در حالت عادی این سود به عنوان سرمایه در گردش شرکت جهت خرید دارایی های جدید و یا پرداخت بدهی به سایرین مورد استفاده قرار می گیرد .
این حساب را در پایان هر سال مالی ، در بخش حقوق صاحبان سهام قید می کنند . برای محاسبه آن باید سود زیان انباشته ابتدای دوره را به خالص سود و زیان اضافه کنیم و در مرحله بعد سود سهام را از آن کم نماییم .
هدف از محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری چیست ؟
این گزارش پیوند کارآمدی را بین درآمد ها و تراز نامه یک شرکت برقرار می کند ، به همین خاطر دارای اهمیت ویژه ای است . به علاوه همان طور که قبلا گفته شد در صورت مثبت بودن این حساب ، سود حاصل از آن را در زمینه فعالیت های تحقیق و توسعه و رشد شرکت به کار گرفته می شود . در واقع استفاده از این سود تنها به این منظور است که شرکت در آینده بتواند درآمد بیشتری را کسب کند . اگر شرکت یا موسسه ای این توان را در خود نبیند که بتوانند از این سود به اندازه کافی بازدهی دریافت کند (یعنی درآمدها بیشتر از هزینه باشد) آن به عنوان سود یا بازخرید سهام میان سهامداران توزیع کند .
آیا درآمدها بر سود و زیان انباشته تأثیر می گذارند؟
هرگونه تغییر در خالص درآمدها به طور مستقیم بر این حساب تأثیر گذار خواهد بود ، این تأثیر تا حدی است که افزایش یا کاهش در خالص درآمد ها یا تداوم در افزایش آن ها ، مسیر را برای سود یا زیان ده بودن شرکت کاملاً هموار خواهد ساخت . البته باید گفت که این حساب همیشه سود آور نخواهد بود و در مواردی ممکن است به خاطر زیان های انباشته عددی بزرگ و منفی را به خود بگیرد . به این منظور مدیران شرکت ها باید دقت کنند تا میزان فعالیت شرکت را به سطحی برسانند که زیان ده نباشد و عوامل تأثیرگذار بر سود انباشته را شناسایی کرده و روی آن ها متمرکز شوند . در حالت عادی عواملی که بر روی درآمد تأثیر گذارند سود خالص را نیز تحت تأثیر قرار می دهند ، به عنوان مثال میتوان از سود حاصل از فروش ، بهای تمام شده کالای فروش رفته ، استهلاک ، هزینه های سربار و سایر مخارج اجرایی به عنوان برخی از عوامل تأثیرگذار بر درآمد و همچنین سود انباشته اشاره کرد . البته این موارد تنها به جریان های پولی محدود نمی شود بلکه میتواند عوامل غیر پولی چون کاهش در ارزش دفتری یا ارزش دارایی های شرکت را نیز شامل شود .
نحوه تأثیر گذاری تقسیم سود سهام بر سود زیان انباشته
تقسیم سود یا زیان سهام بین سهامداران می تواند به شکل نقدی یا در قالب سهم باشد ؛ در هر دو صورت تقسیم آن ها می تواند میزان سود و زیان انباشته شرکت را کاهش دهد . پرداخت سود سهام به صورت نقدی در واقع باعث خروج وجه از شرکت می شود و حجم ترازنامه و دارایی شرکت را کاهش خواهد داد ، چرا که شرکت بخشی از سرمایه در گردش خود را از دست می دهد . اما زمانی که سود سهام به صورت سهم به افراد پرداخت می شود نیازی به خروج وجه از حساب های شرکت نبوده و تنها بخشی از سود انباشته به سهام و سایر حساب های مربوط به سرمایه پرداخت شده اضافی تبدیل می شود . این شیوه از تخصیص سود بر حجم کلی ترازنامه تأثیر نمی گذارد ولی ارزش هر سهم را کاهش خواهد داد . حسابدارانی که حسابداری شرکت ها را بر عهده دارند در این زمینه باید دقت بیشتری را بخرج دهند .
نحوه محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری چیست ؟
از آنجا که درآمدها و هزینه ها همیشه در قالب اعداد بیان می شوند و در زمره مقیاس های کمی هستند برای آن ها مانند سایر مواردی که با اعداد سر و کار دارند از فرمول در محاسبه آن استفاده می شود . سود زیان انباشته نیز داری فرمولی است که محاسبه آن را هر چه راحت و سریع تر امکان پذیر می کند .
فرمول نحوه محاسبه سود و زیان انباشته حسابداری
سود انباشته = سود انباشتهی ابتدایی دوره + خالص سود و زیان – سود سهام نقدی – سود سهمی
سود و زیان انباشته ابتدای دوره : در انتهای هر سال مالی سود و زیان انباشته به عنوان درآمد تجمیعی سال قبل با درآمد سال جاری منهی سود سهام پرداختی به سهامداران در ترازنامه منعکس می شود . در سال مالی بعدی میزان سود انباشته در سال قبل به عنوان سود زیان انباشته در ابتدای سال مالی جدید منظور می گردد . البته این نکته را نیز باید در نظر گرفت که سود زیان انباشته هر دوره نمی تواند مثبت باشد چرا که که خالص زیان های دوره جاری ممکن است از میزان سود انباشته ابتدای دوره بیشتر باشد . توزیع سود سهام بیشتر از تراز حساب سود و زیان انباشته نیز می تواند باعث منفی شدن این حساب گردد .
مثالی برای محاسبه نحوه سود زیان انباشته در شرکت حسابداری
در مثال ما مقدار سود سهام که توسط شرکت شکیبا پرداخت شده است کاملاً نامشخص می باشد ، بنابراین با استفاده از اطلاعاتی که از ترازنامه و صورت درآمدها در اختیار داریم می توانیم با توجه به فرمول بالا مقدار سود زیان انباشته را محاسبه کنیم . در حال حاضر اطلاعات زیر تنها در دسترس ما قرار دارند .
سود و زیان انباشته ابتدای دوره :۸۸۹۳۲
سود انباشته پایان دوره :۹۴۲۱۱
خالص درآمدها :۲۷۶۹
سود انباشته ۸۰۴۸ = ۲۷۶۹+۹۴۲۱۱-۸۸۹۳۲ بنابراین سود سهام پرداختی به هر نفر معادل ۸۰۴۸ تومان خواهد بود .
اکنون با استفاده از فرمول
صحت اطلاعات به دست آمده را محاسبه کنیم. «سود انباشتهی آغازین + خالص سود و زیان – سود سهام = سود انباشتهی پایانی»
۸۸۹۳۲+۲۷۶۹-۸۰۴۸ =۹۴۲۱۱
حاشیه سود خالص و ناخالص در بورس و کاربرد آن ها
بررسی حاشیه سود یا «Profit Marigin» یکی از مواردی است که تحلیلهای بنیادین در بازارهای مالی بر پایه آن انجام میشود. اگرچه بررسی حاشیه سود برای خود عوامل شرکت ضروری است، اما تحلیلگران برای محاسبه سود سهام خود، این مفهوم را بسیار جدیتر به کار میبرند. البته حاشیه سود، انواع مختلفی دارد که از جمله آنها میتوان حاشیه سود خالص، ناخالص، عملیاتی، قبل از مالیات، پس از مالیات و …. را نام برد؛ اما در این مطلب صرفاً به بررسی حاشیه سود خالص و سود ناخالص شرکتها میپردازیم تا به ماهیت اصلی این اصطلاحات پی ببریم. اگر شما هم یکی از سرمایهگذاران بازارهای مالی مانند بورس هستید، آشنایی با این مفاهیم میتواند در هر سطحی که هستید، عملکردتان را ارتقا دهد. پس تا انتهای این مقاله از دلفین وست همراه ما باشید.
حاشیه سود خالص چیست؟
حاشیه سود خالص یا «Net profit Margin» در پی محاسبهی سود خالص شرکتها بدست میآید. سود خالص یک واحد تولیدی یا خدماتی را میتوان پس از کسر تمام هزینهها، اعم از هزینههای تولید، هزینههای متفرقه و غیرمستقیم، حقوق و دستمزدها، مالیات و …. محاسبه کرد. این نوع از حاشیه سود با درصد بیان میشود و نشان دهندهی سود اصلی حاصل از فعالیت شرکتها است. برای مثال وقتی میشنویم که میگویند: «سود خالص فلان شرکت 35 ٪ است»، یعنی از هر 1000 تومان فروش آن شرکت، 350 تومان آن سود خالص به شمار میآید. به بیان سادهتر، از هر 100 میلیون تومان فروش آن شرکت، 35 میلیون تومان آن حاشیه سود خالص خواهد بود.
لازم به ذکر است که سود خالص شرکتها همیشه مثبت نیست و میتواند به منفی هم برسد. اگر سود خالص یک شرکت منفی باشد، میتوان آن را «زیان خالص» آن شرکت نیز در نظر گرفت. اگر مقدار سود مثبت باشد، در اصطلاح عمومی به آن «درآمد خالص» نیز گفته میشود که سهامداران به آن «سود هر سهم» میگویند. هرچقدر مقدار سود خالص بیشتر باشد، سودآوری یک شرکت بالاتر بوده و سوددهی آن در بازارهای مالی نیز بیشتر است. بنابراین میتوان روی سهام آن سرمایهگذاری کرد.
حاشیه سود ناخالص چیست؟
حاشیه سود ناخالص یا «Gross Profit Margin» به سود حاصل از فروش محصولات شرکت بدون در نظر گرفتن هزینههای تولید، عملیاتی، دستمزدی، مالیاتی و ….. گفته میشود. این نوع از سود را نیز با درصد بیان میکنند که نشان دهندهی بازدهی بالا، مدیریت قدرتمند و توان استفاده از درآمد برای دیگر هزینهها است.
اگر محصولی با قیمت نهایی 2000 تومان در بازار به فروش رسیده باشد و قیمت تمامشدهی آن برای شرکت، 1000 تومان باشد، پس میتوان حاشیه سود ناخالص این محصول را 1000 تومان یا 100 ٪ در نظر گرفت. همینطور اگر سود ناخالص یک شرکت برابر با 50 ٪ باشد، به این معنی است که از هر 1000 تومان فروش آن شرکت، 500 تومان سود بوده. البته این سود یک سود ناخالص است، چون دیگر هزینههای متفرقهی دخیل در تولید و عرضهی آن، محاسبه نشده است. پس میتوان سود ناخالص را اختلاف فروش و بهای تمام شدهی یک محصول در نظر گرفت. بنابراین با فرمول زیر میتوان آن را محاسبه کرد:
بهای تمام شده محصول – قیمت فروش = سود ناخالص آن محصول
پس از بدست آوردن مقدار سود خالص، حاشیه آن، یعنی حاشیه سود ناخالص آن محصول را نیز با فرمول زیر محاسبه میکنند:
سود ناخالص محصول / فروش = حاشیه سود ناخالص
البته این فرمولها میتواند برای کل فروش محصولات یک شرکت در نظر گرفته شود و تنها یک محصول خاص را دربر نگیرد. در اینصورت باید برای محاسبهی سود ناخالص، میانگین قیمتها لحاظ شود، چراکه ممکن است سود ناخالص یک محصول 30 درصد و سود ناخالص محصول دیگر 60 درصد باشد.
هرچقدر هزینهی تمام شدهی یک محصول پایینتر باشد یا با قیمت بالاتری به فروش برسد، حاشیه سود ناخالص آن محصول بالاتر خواهد بود. البته ارزانتر بودن بهای تمام شده و افزایش قیمت، باید در چهارچوبی باشد که به کیفیت محصول آسیب نزند، در غیر اینصورت سود ناخالص بالای یک محصول پایدار نخواهد بود.
تفاوت سود خالص و سود ناخالص در چیست؟
سود خالص و ناخالص در تحلیلهای بنیادی بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند که هریک برای در نظر گرفتن بخشی از جریان فعالیت شرکتها مورد استفاده قرار میگیرند. سود خالص، همانطور که از نامش پیداست، تمام سود باقی مانده برای شرکت را با کسر تمام هزینهها، در اختیار ما قرار میدهد؛ این در حالی است که مقدار سود ناخالص، تنها بیانگر سود فروش است و هزینههای اعمال شده در تولید یا توزیع آن محصول در نظر گرفته نمیشود.
محاسبهی سود ناخالص، راحتتر و سریعتر از محاسبهی سود خالص است؛ چون در نظر گرفتن تمام هزینههای مستقیم و سود سهام چگونه محاسبه می شود؟ غیرمستقیم شرکت و کسر آن از سود حاصله، امری است که نیاز به دقت و شناخت فراوان از محصولات، بازار و … دارد. بنابراین سود ناخالص شرکتها، به مراتب بیشتر از سود خالص آنها مورد تجزیه، تحلیل و بررسی قرار میگیرد. البته در مواردی که تحلیلگران بنیادی نیاز به بررسیهای دقیقتری داشته باشند، حساب کردن سود خالص شرکتها در اولویت قرار میگیرد.
کاربرد حاشیه سود خالص و ناخالص در بورس چیست؟
کاربرد حاشیه سود خالص و ناخالص در بورس به نوع تحلیلها بستگی دارد. اگر کسی از تحلیل تکنیکال برای پیشبینیهای این بازار استفاده کند، نیازی به بررسی حاشیه سود خالص و ناخالص نخواهد داشت. این تنها تحلیلگران بنیادی هستند که از حاشیه سود خالص و ناخالص شرکتها برای پیشبینیهای خود بهره میگیرند.
لازم به ذکر است که بیشتر تحلیلگران بازارهای مالی، تحلیلگران تکنیکالیست هستند، چراکه تحلیل تکنیکال به نسبت تحلیل بنیادی سریعتر و راحتتر است، اما تحلیل بنیادی درصد خطای کمتری دارد و حرفهایتر و کاربردیتر از تحلیل تکنیکال است.
نکات مهم حاشیه سود خالص و ناخالص
اگرچه محاسبهی حاشیه سودها در بررسیهای مالی سود سهام چگونه محاسبه می شود؟ کاربرد فراوانی دارد، اما چون بررسی این اصطلاحات، به زمان، انرژی و محاسبات دقیقی نیاز دارد، بهتر است قبل از هرگونه محاسبه حاشیه سود، نکات زیر را در نظر بگیرید:
بررسی شرکت ها با مدل کسب و کار یکسان
با توجه به اینکه شرکتهای مختلف حاشیههای سود متفاوتی دارند، از بررسی حاشیه سودها باید در مقایسه شرکتهایی که دارای مدل کسبوکار یکسان هستند، استفاده شود. مقایسه حاشیه سود شرکتهایی که مدلهای کاری متفاوتی دارند و در صنعت متفاوتی فعالیت میکنند، بینتیجه خواهد بود. (برخی از شرکتها با توجه به نوع فعالیت و تولیدات خود ممکن است حاشیه سود بالا و فروش کم یا حاشیه سود پایین و فروش زیاد داشته باشد!)
استفاده از سایت کدال
برای محاسبهی سود خالص شرکتها، به صورتهای مالی 3، 6 یا 12 ماهه نیاز خواهد بود؛ این اطلاعات را میتوان در سایت خود شرکتها یا در سامانهی کدال «ir» مشاهده کرد.
توجه به حاشیه سود پایین
اگرچه حاشیه سود پایین، همیشه نشان از ضعف یک شرکت است، اما در برخی از موارد، حاشیه سود میتواند دورهای باشد یا بخاطر استراتژی خاصی صورت بگیرد. مثلاً ممکن است یک شرکت برای بدست گرفتن سهم بیشتری از بازار هدف، قیمتهای فروش خود را کاهش داده باشد!
بررسی حاشیه سود در بازه زمانی مشخص
تحلیلگران با بررسی صورتهای مالی و حاشیه سود شرکتها در دورههای زمانی مشخص، به پیشرفت یا پسرفت شرکتها و افزایش یا کاهش ارزش ذاتی سهام آنها پی ببرند. بنابراین بهتر است بررسی حاشیه سود با دقت بالا و در یک دوره زمانی مشخص انجام شود.
حاشیه سود دروغین
ممکن است یک شرکت در صورتهای مالی ارائه شدهی خود، حاشیه سود را کمتر یا بیشتر از حد معمول خود در نظر گرفته باشد. به همین خاطر علیرغم گزارشات موجود در سایت شرکتها، سهم بازار، نحوه بازاریابی، تیم مدیریت و …. آن شرکت را نیز رصد کنید.
سخن پایانی
در این مطلب، تعریف، موارد لازم و کاربرد حاشیه سود خالص و ناخالص در بورس را مورد بررسی قرار دادیم. تمام کسانی که به تازگی قصد ورود به بورس را دارند یا میخواهند تحلیل بنیادی را فرا بگیرند، به بررسی این مفاهیم نیاز خواهند داشت. با توجه به دقت بالایی که محاسبه حاشیه سودها میطلبد، میتوانید از آموزشهای جامع تحلیل بنیادی کارشناسان دلفینوِست استفاده کنید.
سوالات متداول
حاشیه سود چیست؟ در تعریف کلی نسبت سود به فروش شرکت را حاشیه سود میگویند.
سود خالص چیست؟ به مجموعه درآمد باقی مانده بعد از کسر مالیات، هزینههای عملیاتی و سایر هزینه های مالی سود خالص گفته میشود.
برای یادگیری “انواع سود” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
سودآوری شرکتها چطور با EPS و P/E بیان میشوند؟
به گزارش پایگاه خبری شهر بورس، در گزارش سود و زیان شرکتها بخشی تحت عنوان درآمدها و هزینهها وجود دارد که با کسر کردن هزینهها از درآمدها، سود یکساله شرکت محاسبه میگردد. EPS چیست؟ به سود شرکت به ازای هر سهم EPS گفته میشود که از تقسیم سود خالص به تعداد سهام شرکت محاسبه میشود.
به گزارش پایگاه خبری شهر بورس، در گزارش سود و زیان شرکتها بخشی تحت عنوان درآمدها و هزینهها وجود دارد که با کسر کردن هزینهها از درآمدها، سود یکساله شرکت محاسبه میگردد.
EPS چیست؟
به سود شرکت به ازای هر سهم EPS گفته میشود که از تقسیم سود خالص به تعداد سهام شرکت محاسبه میشود. به جهت بررسی EPS شرکتهای مختلف، همه افراد میتوانند به صورت دورهای این پارامتر را بررسی نمایند. اما به دلیل آنکه شرکتها با توجه به بزرگی یا کوچک بودنشان میتوانند EPS های متفاوتی هم داشته باشند، این معیار به تنهایی کافی نیست؛ یعنی نمیتوانیم اینگونه نتیجه بگیریم که هر چه شرکت EPS بالاتری داشته باشد، شرکت بهتری است، بلکه این مقایسه باید با توجه به تعداد سهام شرکت و قیمتی که روی تابو دارند، انجام شود.
تشخیص سودآوری با نسبت P/E
به طور معمول برای ارزشگذاری سهام از نسبت P/E استفاده میشود.
از تقسیم قیمت سهم به EPS (سود به ازای هر سهم) مقدار P/E سهم محاسبه میشود. این نسبت به طور ساده بیان میکند که به ازای هر یک واحد پولی که شما در سهام یک شرکت سرمایهگذاری میکنید، چه میزان در سود سهام شریک هستید.
به طور مثال، قیمت سهم شرکتی ۵۰۰۰ تومان است و سود به ازای هر سهم آن ۱۰۰۰ تومان است. با تقسیم قیمت (Price) به سود خالص هر سهم (EPS)، نسبت P/E محاسبه میشود. در مثال ذکر شده این نسبت عدد ۵ حساب میشود. به عبارت دیگر میتوان این نسبت را اینگونه تعریف کرد که در واقع برای آنکه شما بتوانید میزان اولیه سرمایه خود را برگردانید، مدت ۵ سال زمان میبرد که نرخ بازگشت سرمایه شما ۵ سال میشود.
دسترسی به نسبت P/E
در قسمت تابلو هر سهم مقدار EPS (به ریال) و P/E (نسبتی که بدون واحد است) مشخص و قابل نمایش است.
برای مثال، P/E سهمی طبق تصویر زیر ۱۸.۱۶ است و P/E سهم دیگر ۲۳۶.۶ است که نشان دهنده تفاوت این نسبت در شرکتهای مختلف است.
به همین خاطر تاکید میشود که برای بررسی مقایسه این نسبت به این نکته توجه داشته باشید که سهام متعلق به یک صنعت باشند زیرا سهام متعلق به یک صنعت P/E مشخصی دارند، یعنی نمیتوانیم برای بررسی نسبت P/E سهام از صنایع مختلف استفاده کنیم. پس نکته مهم این است که برای مقایسه دو سهم از صنایع مختلف نمیتوان از نسبت P/E استفاده کرد.
نکته مهم دیگر پیشبینی EPS سهام در آینده و پیشبینی متغیرهایی است که بر EPS شرکتها تاثیر گذار هستند است. این کار برعهده تحللیگران فاندامنتال (بنیادی) است که باتوجه به پیشبینیها و اتفاقاتی که در آن صنعت در آینده خواهد افتاد EPS سهم را در یک یا دو سال آینده پیشبینی میکنند و با P/E ای که ممکن است بازار بگیرد، قیمتگذاری سهم درآینده نزدیک را انجام میدهند.
درصد تحقق سود چیست و چگونه محاسبه میشود؟
وقتی برای شرکتی سودی در اول سال در نظر میگیرند اگر تا پایان سال شرکت به همان میزان دست پیدا کند به آن درصد سود محقق شده میگویند.
به گزارش سرویس بورس مشرق، سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.
دو اهرم فشار بر بورس
مفهوم «درصد تحقق سود» یکی از موارد مهم برای سرمایهگذاران بورسی است. در واقع برای سهامداران همیشه جذاب بوده که در پایان هر دوره مالی میزان سود محقق شده را بدانند، با توجه به اهمیتی که درصدد تحقق سود برای سرمایهگذاران بورسی دارد، این مفهوم را ابتدا با تعریفی از «درصد» و سپس با ارائه مثالی ساده تشریح کردهایم.
همانطور که میدانید مفهوم درصد و استفاده از آن کاربردهای فراوانی دارد. درک درست از این مفهوم، سرمایهگذار بورسی را برای تشخیص آن در زمینههای گوناگون و چگونگی محاسبه با آن آماده میکند. برای مثال، در علم احتمال مقدار احتمال یا نتایج آن بهصورت درصد بیان میشود. ارائه آمارهای رشد اقتصادی یا کاهش شاخصها با درصد بیان میشوند. در زمان حراج فروشگاهها، میزان تخفیف به درصد بیان میشود، این قبیل کاربردها باعث شده که اکثر مردم درکی از مفهوم درصد داشته باشند.
هراندازه درصد تحقق سود یک شرکت بالاتر باشد، نشاندهنده پیشبینی دقیقتر و عملکرد بهتر آن شرکت خواهد بود.
در زبان محاورهای وقتی اشاره به قطعیت اتفاقی داریم، از اصطلاح ۱۰۰ درصد استفاده میکنیم و وقتی به عدم انجام یک اتفاق یقین داریم، احتمال انجام آن اتفاق را با صفر درصد بیان میکنیم.
حال برای درک مفهوم درصد تحقق سود به این مثال توجه کنید. شرکت الف را در نظر بگیرید. این شرکت در ابتدای سال ۹۴ پیشبینی کرده بود که در پایان سال، ۱۰۰ تومان سود به ازای هر سهم به دست آورد. اگر در پایان سال، میزان سود تحققیافته این شرکت به ازای هر سهم، ۸۵ تومان باشد، به این معناست که شرکت الف توانسته ۸۵ درصد سود پیشبینیشده خود را محقق کند؛ البته همانطور که مشخص است، این درصد سود از آنچه پیشبینی میشده و انتظار سهامداران بوده، کمتر است.
هراندازه درصد تحقق سود یک شرکت بالاتر باشد، نشاندهنده پیشبینی دقیقتر و عملکرد بهتر آن شرکت خواهد بود. درصد تحقق سود یا میزان پوشش سود برای دورههای سهماهه، ۶ ماهه، ۹ ماهه و ۱۲ ماهه در گزارشهای عملکرد فصلی شرکتها ارائه میشود. مثلاً اگر در گزارش ۶ ماهه همین شرکت، ۳۸ تومان سود محقق شده باشد، به نسبت پیشبینی سود کل سال که ۱۰۰ تومان باید محقق میشد، ۳۸ درصد از سود شرکت محقق شده است، بنابراین سود محقق شده شرکت مذکور ۱۲درصد از پوشش ۵۰ درصد تعیین شده در بازه زمانی ۶ ماه کمتر بوده است.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؟ + فرمول محاسبه
نرخ بازگشت سرمایه ROI چیست؟ در این مقاله مفهوم پرکاربرد roi و فرمول محاسبه آن را به شما معرفی میکنیم.
توسط تیم تولید محتوای دیدار -
به روزرسانی شده در ۱۱ مهر ۱۴۰۱ -
زمان مطالعه 6.5 دقیقه
فرض کنید به شما بگوییم یک جایی هست که تضمین میدهد در ازای سرمایهگذاری یک میلیون تومانی شما، سود خالص سه میلیون تومان را پرداخت میکند. به این شاخص کلیدی، نرخ برگشت سرمایه یا ROI میگویند. این نرخ در این مثال ۳۰۰ درصد میشود.
دانستن این شاخص مهم است چرا که تصمیمگیری را به شدت آسان میکند. مثلا اگر بدانید میزان برگشت سرمایه هر منبع تبلیغاتیتان چقدر است، مسیر تصمیم گیری برای تبلیغات خیلی ساده و راحت خواهد شد.
بهترین شیوه برای تصمیمگیری در مورد اینجا کجا تبلیغ کنید، این است که ROI هر کدام از شیوههای تبلیغات را بدانید.
زیراک رادید
نرخ بازگشت سرمایه ROI چیست؟
نرخ بازگشت سرمایه ROI یا (Return on investment) یک شاخص کلیدی ارزیابی عملکرد KPI یا مقیاس مالی است که به منظور محاسبه احتمال سود پس از سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد. با استفاده از این نسبت میتوانید میزان سود و ضرر ناشی از سرمایهگذاری را با میزان هزینههای سرمایهگذاری مقایسه کنید. با محاسبات نرخ بازگشت سرمایه ROI میتوانید سود بالقوه یک سرمایهگذاری مستقل را با سود چندین سرمایهگذاری مقایسه کنید. همین تعریف ساده یک پاسخ برای سوال مهم بازگشت سرمایه ROI چیست، هست.
نکات کلیدی نرخ بازگشت سرمایه
نرخ بازگشت سرمایه ROI برای محاسبه میزان سود سرمایهگذاری مورد استفاده قرار میگیرد.
نرخ بازگشت سرمایه ROI کاربردهای گوناگونی دارد. از این مقیاس برای محاسبه میزان سودآوری سهامها، مقایسه و بررسی شرایط سرمایهگذاری در یک تجارت خاص، یا بررسی نتایج معاملات ملکی و غیره استفاده میشود.سود سهام چگونه محاسبه می شود؟
برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ROI کافی است میزان سرمایه گذاری اولیه را از قیمت نهایی سرمایهگذاری کم کنید (عدد حاصله همان بازده خالص net return خواهد بود). سپس این عدد را بر هزینههای سرمایهگذاری تقسیم کرده و در 100 ضرب کنید.
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ROI نسبتاً آسان و قابل درک است و این سادگی نشان میدهد که ROI مقیاسی استاندارد و جهانی است.
یکی از معایب نرخ بازگشت سرمایه ROI این است که مدت زمان نگهداشت سرمایهگذاری را در نظر نمیگیرد. پس با استفاده از مقیاسی که مدت زمان سرمایهگذاری را هم در محاسبات دخیل میکند، بهتر میتوانید سرمایهگذاریهای بالقوه را با هم مقایسه کنید.
نحوه محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ROI
برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ROI میتوانید از دو روش زیر استفاده کنید:
روش اول:
روش دوم:
چگونه نرخ بازگشت سرمایه ROI را تفسیر کنیم؟
نکاتی وجود دارند که باید آنها را در تفسیر نتایج ROI در نظر بگیرید. اول اینکه نرخ بازگشت سرمایه ROI عموماً به صورت درصدی گزارش میشود. چرا که درک درصد (در مقایسه با نسبت) راحتتر است. دوم اینکه در محاسبات ROI، بازده خالص را در صورت کسر قرار میدهند؛ چون هم میتواند مثبت باشد و هم منفی.
وقتی نرخ بازگشت سرمایه ROI مثبت باشد، بازده خالص مثبت بوده (چرا که میزان کل بازگشتی از میزان کل هزینهها بیشتر بوده است). و اگر ROI منفی باشد یعنی متضرر شده اید و هزینههای کلی از میزان سود سود سهام چگونه محاسبه می شود؟ کلی بیشتر بوده است. نکته آخر اینکه برای محاسبه دقیق نرخ بازگشت سرمایه ROI باید هزینههای کلی و میزان سود کلی را هم در نظر بگیرید. برای محاسبه جز به جز گزینههای سرمایهگذاری موجود، باید نرخ بازگشت سرمایه ROI سالانه را هم در نظر بگیرید.
مثال های محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ROI
فرض کنید سرمایهگذاری هزار سهام از یک شرکت خیالی به نام Worldwide Wicket Co را خریداری کرده است و سود خالص هر سهام 10 دلار بوده است. این سرمایهگذار یک سال بعد، سهامش را به قیمت 12.5 دلار به فروش میرساند. و برای بازهی نگهداشت سرمایه ی یک ساله ، 500 دلار سود سهام دریافت میکند. این سرمایهگذار همچنین 125 دلار بابت کمیسیون معاملاتی (trading commissions) پرداخت کرده تا بتواند سهام خرید و فروش کند.
نرخ ROI این سرمایهگذار به صورت زیر محاسبه خواهد شد:
ROI = ([($12.50 – $10.00) * 1000 + $500 – $125] ÷ ($10.00 * 1000)) * 100 = 28.75%
بیایید تا مراحل محاسبات را به صورت جزئی بررسی کنیم:
- برای محاسبه بازده خالص، باید بازده کل و هزینههای کل را در نظر بگیرید. بازده کل در بازار بورس، از سود سرمایه و سود سهام ناشی میشود. هزینههای کلی هم شامل قیمت اولیه خرید به علاوهی هزینههای کمیسیون خواهد بود.
- در محاسبات بالا، بازده کل (قبل از کمیسیون) به صورت x ( 1,000) ضربدر ($12.50 – $10.00) بوده است. 500 دلار بعدی سود سهام و 125 دلار میزان کمیسیون پرداختی است.
اگر بخواهید با ریزبینی بیشتری عمل کنید، میتوانید نرخ بازگشت سرمایه ROI را به اجزای آن تقسیم بندی کنیم. در مثال بالا متوجه شدیم که 23.75 درصد از بازده کل و 5 درصد از سود سهام حاصل میشود. این تقسیمبندی از آنجایی صورت میپذیرد که در بیشتر مواقع نرخ مالیات بازده کل و سود سهام متفاوت است.
ROI = %جمع کل سود سرمایه – کمیسیون% + نرخ سود
جمع کل سود سرمایه = $2500 ÷ $10,000 * 100 = 25.00%
کمیسیون = $125 ÷ $10,000 * 100 = 1.25%
نرخ سود = $500 ÷ $10,000 * 100 = 5.00%
ROI = 25.00% – 1.25% + 5.00% = 28.75%
نکته: وقتی نرخ بازگشت سرمایه ROI مثبت باشد، بازده خالص مثبت است. چرا که سود کل از هزینهها بیشتر بوده است. ROI منفی نشان دهنده سود کل منفی است و زمانی رخ میدهد که هزینهها از سود بیشتر باشند.
محاسبه جایگزین نرخ بازگشت سرمایه ROI
به عنوان مثال اگر این سرمایهگذار کمیسیون را تقسیم کند، روش جایگزینی برای محاسبه نرخ ROI مطرح خواهد شد. فرض کنید کل کمیسیون به این صورت تقسیم شده باشد: 50 دلار هنگام خرید سهام و 75 دلار هنگام فروش آن.
IVI = $10,000 + $50 = $10,050
FVI = $12,500 + $500 – $75 = $12,925
ROI = [($12,925 – $10,050) ÷ $10,000] * 100 = 28.75%
منظور از IVI در فرمول بالا، سرمایهگذاری اولیه (یا هزینههای سرمایهگذاری) و منظور از FVI ارزش نهایی سرمایهگذاری میباشد. محاسبهی ROI سالانه، معایب ROI استاندارد (عدم در نظرگیری مدتزمان نگهداشت سرمایه) را از محاسبات حذف میکند.
نرخ بازگشت سرمایه سالانه ROI
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه ROI سالانه، راه حلی برای حذف محدودیت کلیدی محاسبات ROI استاندارد است. فرمول نرخ بازگشت سرمایه سالانه مانند زیر است:
اگر یک سرمایهگذاری فرضی در طی 5 سال، نرخ نرخ بازگشت سرمایه ROI پنجاه درصدی را به همراه داشته باشد، ROI سالانه، 10% خواهد بود. این میزان از تقسیم ROI کلی بر سالهای نگهداشت سرمایه به دست آمده است و میزان تقریبی ROI سالانه را نشان میدهد. میگوییم تقریبی چرا که تأثیر بهره مرکب را در نظر نمیگیرد. بهره مرکب در گذر زمان تأثیر غیر قابل اغماضی خواهد داشت. هرچه مدت زمان بیشتر باشد، تفاوت بین میانگین تقریبی ROI سالانه (که از تقسیم ROI کلی بر سالهای نگهداشت) و میزان واقعی ROI سالانه بیشتر خواهد بود. بر اساس فرمول بالا:
میتوانید نرخ ROI با زمان نگهداشت کمتر از یک سال را با تبدیل کسری زمان نگهداشت (تقسیم مدتزمان بر 12 ماه) محاسبه کنید. به عنوان مثال فرض کنید نرخ ROI سرمایهگذاری خاصی طی 6 ماه، 10% بوده باشد. پس:
ROI سالانه = [(1+0.10) 1/0.5−1]×100%=21.00%
عدد 0.5 در محاسبات بالا، بیانگر 6 ماه است.
مقایسه سرمایهگذاریها بر اساس نرخ بازگشت سرمایه سالانه
نرخ بازگشت سرمایه ROI سالانه زمانی مفید است که بخواهید میزان بازگشت سرمایه سرمایهگذاریهای مختلف را محاسبه و مقایسه کنید. فرض کنید سرمایه گذاری پنج ساله در سهام X، نرخ ROI پنجاه درصدی و سرمایهگذاری سه ساله در سهام Y، نرخ ROI سی درصدی را به دنبال داشته باشد. با استفاده از محاسبات زیر میتوانید بهترین سرمایهگذاری را مشخص کنید:
منظور از AROIX، نرخ ROI سالانه سهام X و منظور از AROIY نرخ ROI سالانه سهام Yمیباشد. بر اساس این محاسبات، سرمایهگذاری روی Y بسیار بهتر است.
ترکیب اهرم مالی (Leverage) با ROI
اگر از سرمایهگذاریتان سود ببرید، با استفاده از Leverage میتوانید تأثیرات نرخ بازگشت سرمایه ROI را بیشتر کنید. اما اگر ضرر کنید هم همین اثر را خواهد گذاشت و ضررهایتان را افزایش میدهد.
فرض کنید سرمایهگذاری، هزار سهام از یک شرکت فرضی .Worldwide Wickets Co را به قیمت هر سهام 10 دلار خریداری کرده و این خرید را با حاشیه ( margin ) 50% انجام دهد؛ یعنی 5000 دلار از سرمایه شخصی هزینه کرده و 5000 دلار از کارگزاری قرض گرفته و حساب مارجین ایجاد کند. این سهام دار، دقیقا یک سال بعد، سهامش را به ارزش 12.50 دلار به فروش میرساند. سود سهام این فرد، با زمان نگهداشت یک سال، 500 دلار بوده است. به علاوه 125 دلار برای کمیسیون معاملاتی (در زمان خرید و فروش) خرج کرده است. به علاوه برای مارجین دریافتی، نرخ بهره 9 درصدی در نظر گرفته شده است.
برای محاسبه ROI این مثال خیالی، نکات مهمی وجود دارد که باید در نظر داشته باشید. اول اینکه باید بهره ی مارجین (450 دلار) را در هزینههای کلی لحاظ کنید. سپس باید در نظر بگیرید که سرمایهگذاری اولیه اکنون 5000 دلار خواهد بود. چرا که با گرفتن وام مارجین، از اهرم استفاده کردهاید.
ROI = [($12.50 – $10)*1000 + $500 – $125 – $450] ÷ [($10*1000) – ($10*500)] * 100 = 48.5%
با وجود اینکه بازده خالص این معامله 450 دلار کاهش داشته، اما ROI دائما بالاتر از 48.50% خواهد بود (در مقایسه با زمانی که از اهرمی استفاده نکرده و نرخ بازگشت سرمایه 28.75% را تجربه میکنید).
بیایید کمی بیشتر بررسی کنیم. فرض کنید قیمت سهام به جای آنکه تا 12.50 افزایش بیاید، به 8.00 دلار سقوط کند. در این حالت سرمایهگذار تصمیم میگیرد که جلوی ضرر را بگیرد و موقعیتش را به طور کامل بفروشد. در این حالت ROI به صورت زیر محاسبه میشود:
نرخ بازگشت سرمایهی -41.50% (با اهرم) بسیار بدتر از نرخ -16.25% (بدون اهرم) است.
محاسبه ROI در اکسل
محاسبه ROI در اکسل بسیار سادهتر از محاسبه آن به کمک ماشین حساب است. در واقع مکانیزم محاسبه ROI در اکسل به این صورت است که شما مجموعه از فرمولها را در اکسل تعریف میکنید، ارقام مورد نظرتان را وارد و طیفی از محاسبات بازگشت سرمایه از بازده حقوق صاحبان سهام گرفته تا نرخ بازده داخلی و بازگشت سرمایه سالانه را به کمک آن محاسبه میکنید.
برای نمونه بیایید نرم بازگشت سرمایه سالانه را در تصویر زیر ببینیم. این عدد به صورت درصد به نمایش در خواهد آمد به این ترتیب که
ROI = (مقدار پایانی / مقدار شروع) ^ (1 / تعداد سال) -1
** برای محاسبه تعداد سال، تاریخ شروع خود را از تاریخ پایان کم کرده، سپس بر 365 تقسیم کنید.
*** علامت ^ نشانه توان است.
مزایا و معایب محاسبه ROI
مزایای نرخ بازگشت سرمایه
محاسبه سود و تاثیر سرمایه گذاری بر کسب و کار شما، هنگام تصمیم گیری برای شرکت بسیار مهم است. سه مزیت اصلی همیشه درباره محاسبه ROI مطرح است:
- به طور کلی محاسبه ROI آسان است. ارقام کمی برای تکمیل محاسبه مورد نیاز است که همه آنها باید در صورتهای مالی یا ترازنامه موجود باشد.
- قابلیت تحلیل مقایسه ای. به دلیل استفاده گسترده و سهولت محاسبه ROI، میتوان مقایسههای بیشتری را روی بازده سرمایه گذاری بین سازمانها انجام داد.
- سنجش سودآوری. ROI به درآمد خالص برای سرمایه گذاریهای انجام شده در یک واحد تجاری خاص مربوط میشود. در واقع معیار بهتری نسبت به محاسبه سودآوری شرکت یا تیم ارائه می دهد.
معایب محاسبه ROI
محاسبه ROI معایبی هم دارد. بیایید سه نمونه آن را با هم بررسی کنیم.
- این محاسبات زمان نگهداشت سرمایه را در نظر نمیگیرد که به هنگام مقایسه گزینههای سرمایه گذاری مشکل ساز خواهد شد. به عنوان مثال، اگر سرمایهگذاری X نرخ بازگشت سرمایه ۲۵% و سرمایهگذاری Y نرخ بازگشت سرمایه ۱۵% را به دنبال داشته باشد، ممکن است فرض کنید که X بهتر است. اما زمان بندی و مقیاس زمانی هیچ کدام از این پروژهها را نمیدانید. ممکن است که ROI پروژه X پنج ساله و ROI پروژهی Y یکساله باشد. با استفاده از ROI سالانه میتوانید بر این مشکل غلبه کنید.
- ROI قابلیت تطابق با ریسک را ندارد. همه میدانند که بازگشت سرمایه با ریسک عجین شده است. هرچه بازگشت سرمایه بالقوه بالاتر باشد، ریسک سرمایهگذاری هم بالاتر است. در دنیای بورس میتوانید به وضوح چنین چیزی را ببینید؛ سرمایهگذاری روی سهام شرکت های کوچک، در مقایسه با شرکت های بزرگ، بازگشت بالاتر (و ریسک بیشتری) دارد.
- اگر عمداً یا سهواً همه هزینهها را در محاسبات وارد نکنید، نرخ ROI خروجیتان اغراق آمیز خواهد بود. به عنوان مثال باید تمامی هزینهها را در محاسبهی ROI خرید و فروش املاک دخیل کنید. بهرهی وام، مالیات بر دارایی، بیمه و تمامی هزینههای تعمیر و نگهداری شامل خواهند شد. این هزینهها ROI را به میزان قابلتوجهی کاهش میدهند. بدون وارد کردن این هزینهها، به نرخ ROI اغراق آمیزی خواهید رسید.
- ROI هم مانند بسیاری از معیارهای سود آوری، در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه، روی سود مالی تمرکز میکند. مزایای فرعی (مانند مزایای اجتماعی و محیط زیستی) در ROI دخیل نیستند. معیار جدیدی به نام بازگشت سرمایهی اجتماعی (Social Return on Investment) یا SROI وجود دارد که به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا چنین مزایایی را هم در بررسیهایشان دخیل کنند.
سخن نهایی
در این مطلب سعی کردیم روشن کنیم که دقیقا بازگشت سرمایه roi .چیست نرخ بازگشت سرمایه ROI معیاری ساده و شهودی است که برای محاسبه سودآوری سرمایهگذاریها مورد استفاده قرار میگیرد. ROI هم مانند سایر معیارها معایبی دارد؛ مدت زمان نگهداشت سرمایه و ریسک پذیری را در محاسبات دخیل نمیکند. با این وجود – و برخلاف محدودیتهای مذکور – ROI هنوز هم یک معیار کلیدی است که برای آنالیز، مقایسه و رتبه بندی گزینههای سرمایهگذاری موجود مورد استفاده قرار میگیرد.
سوالات متداول
چگونه ROI را به صورت دستی محاسبه می کنید؟
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI بازده خالص سرمایه تقسیم بر هزینه سرمایهگذاری است؛ به عبارت دیگر میتوانید مقدار شروع را از مقدار فعلی کسر کنید و سپس تقسیم عدد بر مقدار شروع کنید. میتوان مقدار ROI را به کمک ابزارهایی مانند اکسل یا به صورت دستی محاسبه کنید.
درصد ROI خوب چقدر است؟
با توجه به محاسبات مرسوم، بازگشت سرمایه سالانه تقریباً 7٪ یا بیشتر، بازده سرمایه گذاری خوبی برای سرمایه گذاری در سهام در نظر گرفته می شود. از آنجایی که این مقدار به صورت سالانه محاسبه میشود ممکن است کمی کمتر یا بیشتر باشد.
دیدگاه شما