حد ضرر – قیمت سهم = ریسک قیمت سهم – حد سود = ریوارد
ریسک به ریوارد چیست؟ مهمترین قسمت معاملهگری
ریسک به ریوارد یکی از مهمترین مفاهیم معاملهگری است که تنها در صورت رعایت کردن آن میتوانید برایندی سود ساز در معاملات خود داشته باشید. ریسک به ریوارد را میتوان زیر شاخه مدیریت سرمایه هم دانست که به قطع مهمترین قسمت مربوط به معمالهگری است. در این موضوع که معاملهگری همواره با ریسک همراه است و آن ریسک تحت هیچ شرایطی به صفر نمیرسد بر همگان واضح است، اما آیا میشود ریسک را مدیریت کرد؟ قطعا بله و مدیریت همواره از دقت تحلیل مهمتر بوده است. تا انتهای این مقاله همراه ما باشید تا در مورد مدیریت ریسک و نسبت ریسک به ریوارد صحبت کنیم.
مفهوم ریسک در معاملهگری
بازارهای مالی همواره ذاتی غیرقابل پیشبینی دارند، حتی حرفهای ترین معاملهگران نیز همیشه حرکت بازار را درست پیشبینی نمیکنند. حتی بزرگترین سرمایهگذاران نیز با ضرر مواجه میشوند، پس وجود ریسک در معامله امری طبیعی است. همواره زمانی که یک معامله انجام میشود دو طرف معماله راضی هستند اما چندی بعد یک طرف از معامله خود پشیمان خواهد شد.
حال که معاملهگری همواره با ریسک همراه است، چه راهی وجود دارد که ضرر نکنیم؟ در جواب باید گفت راهی وجود ندارد! ضرر کردن امری اجنتاب ناپذیر است. این که معاملهگر در یک معامله ضرر کند طبیعیترین اتفاق ممکن است، اما اگر معاملهگری در برآیند ۵۰۰ معامله طی ۶ ماه ضرر ده باشد چطور؟ آیا این هم طبیعی است، قطعا خیر! در این صورت یک جای کار میلنگد که از بر اساس تجربه چندین ساله بنده مشکل از رعایت نکردن مفهوم ریسک به ریوارد و مدیریت سرمایه است.
ریسک به ریوارد به چه معناست؟
همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، هر معاملهای با خود ریسک به همراه دارد. اما مسئاله مهم این است که در ازای چقدر ریسک انتظار چقدر سود باید از معامله داشته باشیم؟ ریسک احتمالی چقدر سود احتمالی در پی خواهد داشت؟ یا نسبت سود باید از ریسک بیشتر باشد یا کمتر؟ بررسی و اندازهگیری این موضوع دقیقا مفهوم ریسک به ریوارد را تعریف میکند.
هر معاملهای نسبت خاصی از ریسک به ریوارد را در خود میگنجاند، ریسک به ریوارد چیزی نیست که معاملهگر انتخاب کند، بلکه این معیار در نقطه ورود نهفته است. یک نقطه ورود خوب برای معامله دارای ریسک به ریوارد مناسب است، بهطوری که سود احتمالی معامله باید چندین برابر ریسک آن باشد.
تصور کنید با ۱۰ دلار وارد یک معامله میشوید، حد ضرری که برای معامله در نظر گرفتهاید نسبت ریسک به ریوارد در معاملات ۳ دلار است. به این معنی که اگر معامله شما به ضرر بنشیند، ۳ دلار از ۱۰ دلار ضرر میکنید، حال تصور کنید این ۳ دلار ریسک را برای بدست آوردن ۱.۵ دلار بپذیرید! آیا این نسبت ریسک به ریوارد درست است؟ قطعا خیر! این معامله به صرفه نیست! حال اگر وارد معاملهای شوید که در صورت ۳ دلار ضرر، ۹ دلار سود احتمالی بدست آورید چطور؟ قطعا این معامله ارزش ریسک کردن را دارد زیرا حتی اگر نسبت برد به باخت معامله ۵۰ ۵۰ باشد، در صورتی که معامله برنده شود شما ۳ برابر ریسک خود سود بدست آوردهاید. به بیان دیگر با یک برد به اندازه سه بار باخت جلو افتادهاید.
- حال تصور کنید، این موضوع در تمام معاملات شما در بازهای بلند مدت رعایت شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ برایند حساب شما همواره به سود گرایش خواهد داشت.
- نسبت ریسک به ریوارد در خود نقطه ورود نهفته است، پس هرجایی نقطه ورود مناسب در بازار نیست و معاملهگر باید بهترین نقاط را برای ورود به معامله پیدا کند.
چگونه ریسک به ریوارد معامله خود را محاسبه کنیم؟
پس از اینکه نقط ورود خود را پیدا کردیم، که معمولا سوطح کلیدی بازار بهترین نسبت ریسک به ریوارد را ارائه میدهند، حال باید بهترین نقطه حد ضرر و حد سود را محاسبه کنید. پس از آن تنها کافیست مقدار درصدی حد سود را بر حدد ضرر تقسیم کنیم. عدد بدست آمده نسبت ریسک به ریوارد معامله است.
بهعنوان مثال اگر عدد ۳ بدست آمد به این معنی است که سود احتمالی معامله ۳ برابر ضرر احتمالی است که یک نسبت عالی برای معامله است.
- معمولا نسبتهای ۲ و ۳ برای معامله عالی هستند، نسبتهای بالاتر نیز وجود دارند اما کمتر در بازار مشاهده میشوند.
- ابزاری در سایت تحلیلی Trading view وجود دارد که بهصورت خودکار نسبت ریسک به سود معامله حساب کرده و نمایش میدهد.
چرا رعایت ریسک به ریوارد مهم است؟
دلیل اهمیت ریسک به ریوارد، غیرقابل پیشبینی بودن بازار است. هیچ مطلقی در بازار مالی وجود ندارد، تنها با رعایت مدیریت و سرمایه و ریسک به ریوارد مناسب در شغل معاملهگری میتوان به سود دهی رسید، معاملهگری یک مسیر طولانی است. اگر به دنبال یک شبه پولدار شدن هستید، در بازارمالی دوام نخواهید آورد، ممکن است چند معامله اول شما از خوششانسی سود ساز شود اما بالاخره معاملهای فرا خواهد رسید که سرمایه شما را به یک باره نابود کند. پس بهتر است از همان اول اصول این شغل را رعایت کنید.
کلام آخر
در این مقاله مهمترین مفهوم شغل معاملهگری یا تریدینگ را معرفی کردیم. نسبت ریسک به ریوارد و مدیریت ریسک! هیچ معاملهگری بدون رعایت این اصل نمیتواند به سود متسمر در بازار مالی برسد، تنها در این صورت است که برآیند معاملات سود ساز خواهد بود. پس از مطالعه این مقاله اهمیت این موضوع درک خواهید کرد. حتما رعایت این مبحث مهم را در معاملات خود در نظر بگیرید.
نسبت ریسک به ریوارد ارز دیجیتال + فرمول و اندیکاتور
لازمه ورود به بازارهای سرمایه گذاری بین المللی و اقدام به انجام معاملات، آموزش ارز دیجیتال یا آموزش فارکس است. همچنین داشتن توانایی انجام تحلیل و استفاده از ابزارها و روشهای مختلف همچون اندیکاتورها و … می باشد. در واقع اندیکاتور ها و ابزارهای معاملاتی به ما کمک می کند که متوجه شویم که ورود به یک سهم به چه میزان برای ما ریسک دارد و به ازای ریسک محاسبه شده چقدر احتمال دارد که این معامله به ما سود دهد. حال ما در این مقاله میخواهیم درباره نسبت ریسک به ریوارد که این مسئله را برای ما مشخص میکند صحبت کنیم.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
در شروع انجام هر معامله معامله گر یا تریدر باید میزان ریسک پذیرفته شده در انجام معامله خود را مشخص کند و انجام یک معامله را بر اساس میزان ریسکی که می تواند بپذیرد، تعیین کند. نکته مهمی که درباره تعیین میزان ریسک در انجام معاملات وجود دارد این است که تریدر یا معامله گر باید یک میزان ریسک ثابت را تا انتهای معامله برای خود مشخص کند زیرا بعضی از معاملهگران در حین انجام معامله برای دریافت سود بیشتر طمع کرده و میزان ریسک پذیری خود را افزایش میدهد که همین مسئله میتواند در طی روند نزولی باعث وارد شدن ضرر بیشتر به این افراد شود. مسئله دوم که در کنار مسئله اول از اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار می باشد بازده انجام معاملات است در واقع منظور از بازدهی انجام معاملات سودی است که تریدر یا معامله گر از انجام معاملات خود در بازارهای سرمایه گذاری به دست میآورد. مبنای محاسبه بازده انجام معاملات یک تریدر یا معامله گر بر اساس شاخص های پولی موجود در داخل جامع، دوره زمانی به دست آوردن سود مورد نظر و همچنین عملکرد تریدر از نظر دارایی های خود می باشد. به صورت کلی می توانیم بگوییم که بازدهی یک سهم یا به علت افزایش قیمت سهم در طول یک دوره معاملاتی است یا به علت سودهای نقدی میباشد که به صورت سالیانه در بین سهامداران یک سهم توزیع می شود و این دو مورد بازدهی تریدر یا معامله گر را مشخص میکند. البته باید بدانید که بازدهی انجام معاملات با توجه به عواملی همچون نرخ تورم، هزینه های معاملاتی و غیره سنجیده میشود و میزان کسب این سود و بازدهی بر اساس مدیریت سرمایه گذاری و میزان علم و دانش تریدر یا معامله گر برای انجام معاملات خود در بازارهای سرمایه گذاری می باشد.
نسبت ریسک به ریوارد risk / reward
یکی از مهمترین و پرکاربردترین شاخص های مورد استفاده در طراحی و استفاده از استراتژی های معاملاتی در بازارهای سرمایه گذاری اعم از بازار ارز دیجیتال و فارکس محاسبه نسبت ریسک به ریوارد یا R/R(risk / reward) می باشد. مسئله ای که در انجام معاملات در هر بازار سرمایه گذاری برای معامله گران و تریدرها مشخص و معین می باشد کسب بیشترین میزان سود ممکن با دریافت کمترین میزان ضرر می باشد و محاسبه این دو پارامتر ذکر شده با محاسبه نسبت ریسک به ریوارد سهم میتواند مشخص گردد و معامله گر یا تریدر با محاسبه این نسبت میتواند در کنار تحلیل های صورت گرفته دیگر، اقدام به تصمیم گیری درباره خرید و یا فروش یک سهمیه جفت ارز بگیرد. به صورت خلاصه میتوانیم بگوییم که نسبت ریسک به ریوارد یک سهم و جفت ارز و یا ارز دیجیتال مشخص کننده این مسئله می باشد که یک معامله گر یا تریدر به ازای چه مقداری از سود حاضر به دریافت ضرر می باشد.
کاربرد ریسک به ریوارد R/R چیست ؟
همانطور که گفتیم معامله گران بازارهای سرمایه گذاری با محاسبه نسبت ریسک به ریوارد یک سهم، جفت ارز یا ارز دیجیتال میتواند برای خود مشخص کند که در ازای پذیرش مقدار ریسک مورد نظر چه مقدار سرمایه و بازدهی می توانند کسب کنند. محاسبه این نسبت فوق از این جهت می تواند به معامله گران بازار کمک کند که معامله گران با محاسبه این نسبت میزان ریسک انجام معاملات خود را کاهش داده و به صورت بهتر و موثرتری می تواند سرمایه خود را در بازارهای سرمایه گذاری مدیریت کنند و کمتر از قبل اقدام به انجام معاملاتی کنند که امکان وارد شدن ضرر به سرمایه آنها در آن معاملات بیشتر است.
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
تمام معامله گران برای انجام معاملات خود در بازار فارکس، ارز دیجیتال یا بورس یک حد سود مشخص دارند، در واقع حد سود بالاترین میزان سود پیش بینی شده توسط یک معامله گر می باشد که در آن میزان سود این معامله گر اقدام به فروش سهم مورد نظر و خروج از سهم را میکند. در مقابل حد سود در انجام معاملات حد ضرر را می بینیم، حد ضرر در واقع نقطه مقابل حد سود می باشد که در آن یک معامله گر انتظار دارد که پس از خرید یک سهم یا جفت ارز قیمت آن تا حداکثر سطح مشخص شده که همان حد ضرر می باشد پایین بیاید و اگر قیمت سهم یا جفت ارز مورد نظر معامله گر از آن حد ضرر مشخص شده پایینتر بیاید این معامله اقدام به فروش دارایی خود می کند.
نسبت ریسک به ریوارد سهم یا جفت ارز
در توضیحات ذکر شده با مفهوم حد سود و حد ضرر آشنا شدیم حال می خواهیم برای شما توضیح دهیم که چگونه با دانستن حد سود و حد ضرر می توانیم نسبت ریسک به ریوارد سهم یا جفت ارز را محاسبه کنیم. اگر شما حد ضرر محاسبه شده برای خروج از یک معامله را به حد سود محاسبه شده در انجام معامله تقسیم کنید عددی به دست می آید که این عدد همان نسبت به ریسک به ریوارد R/R را نشان میدهد. هرچقدر این عدد محاسبه شده کمتر و کوچکتر باشد نشان دهنده این مسئله می باشد که نسبت ریسک معامله به ریوارد احتمالی که کسب میشود بسیار پایین می باشد و انتظار دریافت سود بالاتری نسبت به ضرر احتمالی در این معامله می رود و هر چقدر نسبت ریسک به ریوارد یک سهم بالاتر باشد نشان دهنده مسئله است که انتظار سود پایین تری نسبت به ضرر احتمالی در این معامله میرود. برای مثال می توانیم بگوییم اگر یک معامله گر در هنگام خرید یک سهم و جفت ارز انتظار سود ۲۰ درصدی از آن سهم در مقابل یک حد ضرر ۵ درصدی داشته باشد ما می توانیم نسبت ریسک به ریوارد را از تقسیم حد ضرر ۵ درصدی و حد سود ۲۰ درصدی به دست بیاوریم عدد حاصل از این تقسیم دو دهم می باشد یعنی پری دریا معامله گر انتظار دارد در ازای از دست دادن یک دلار دو دلار سود کند. حال محاسبه نسبت ریسک به ریوارد معامله گر تصمیم می گیرد که آیا ورود به این معامله با این نسبت کار درست و منطقی است یا خیر.
اندیکاتور محاسبه ریسک به ریوارد
میخواهیم درباره نحوه محاسبه ریسک به ریوارد یا همان قسمت حد سود و حد ضرر به یکدیگر در اپلیکیشن های معاملاتی صحبت کنیم. یکی از پرکاربردترین اپلیکیشن های معاملاتی در بازار فارکس متاتریدر ۴ می باشد مرد که در این برنامه ما میتوانیم اندیکاتوری را برای محاسبه میزان ریسک به ریوارد یک سهم یا جفت ارز پیدا کنیم که با نام RR Like Tradingview شناخته می شود که نیاز تمام معامله گران و تریدر ها را برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد برطرف کرده است در واقع این اندیکاتور به شما این قابلیت را میدهد که میزان ریسک به ریوارد سهره جفت ارز همچون پلتفرم تریدینگ ویو محاسبه کنید و با خیال راحت به انجام معاملات خود بپردازید. از جمله امکاناتی که علیزاده اختیار ما قرار می دهد می توانیم مشخص کردن نقطه ورود حد ضرر و حد سود یک جفت ارز یا سرد اشاره کنیم که هر کدام از موارد فوق را می توانیم بر اساس استراتژی معاملاتی خود شخصی سازی کنیم. از مزایای این اندیکاتور می توان به کاربردی بودن آن برای تمام تریدر ها، قابل استفاده بودن در انواع جفت ارزها و انتهای فرم ها،محیط بسیار ساده، قابل استفاده همزمان با اندیکاتور های دیگر و انواع سیستم های معاملاتی اشاره کنیم. نتیجه گیری در نهایت می توانیم بگوییم که شما با با یک محاسبه ساده و داشتن حد سود و حد ضرر در هنگام انجام معاملات خود میتوانید ریسک به ریوارد انجام معاملات را به دست بیاورید و از ورود به معاملات با ریسک بالا و احتمال ضرر زیاد جلوگیری کنید. از طرف دیگر با ورود به معاملات ای که نسبت ریسک به ریوارد پایین دارند احتمال ضرر کردن را برای خود کاهش دهید. همچنین با استفاده از اندیکاتور مربوطه می توانید به راحتی در تمام معاملات خود این نسبت را مورد استفاده قرار دهید و در تعیین استراتژی معاملاتی خود از آن استفاده کنید.
ریسک به ریوارد ؛ ورود به معامله با ریسک حساب شده
انجام معاملات به منظور سرمایهگذاری و ایجاد فرصتهای کارآفرینی بدون دانش و اطلاعات کافی، به طور معمول ریسک زیادی همراه خود دارد. در صورت عدم بررسی مناسب وضعیت، امکان از دست رفتن بخش وسیعی از سرمایه، هم از نظر مالی و هم از نظر زمانی، وجود دارد. به همین منظور است که یکی از مهمترین فاکتورهایی که سرمایهگذاران و کارآفرینها در نظر میگیرند، نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio) یا ریسک حساب شده (Calculated Risk) معامله است. این مقاله برای بررسی کامل این موضوع نوشته شده است. پس اگر به دنبال یادگیری هستید، با ما همراه باشید.
در این مقاله، در ابتدا ریسک حسابشده را به طور کامل معنی میکنیم. در ادامه، مزایای استفاده از ریسک حسابشده را بررسی میکنیم و برای اینکه با اطلاعات کاملی از مقاله خارج شویم، در انتها شما را با چند مورد از اصلیترین تکنیکها برای مدیریت درست ریسک و سرمایه آشنا میکنیم.
ریسک به ریوارد یا ریسک حساب شده چیست؟
در چهار ربع نقدینگی (Cashflow Quadrants)، مخصوصاً در بخش کسب و کارهای بزرگ (Big Business Owners) و سرمایهگذاری (Investors)، بیشتر افراد با فرصتهایی طرف میشوند که در آن سودآوری بخش جذاب و ضررهای به نسبت بزرگ و چشمگیر بخش ترسناک آن است. برای افرادی که در دو ربع دیگر (کارمند (Employee) و خویش فرما (Self-Employed)) فعالیت میکنند، علت تمایل کارفرما یا سرمایهگذار به این فرصتها غیرقابل درک است؛ زیرا در این دو ربع، امنیت ملاک اصلی فعالیتهای مالیست و این مدل آزادی عمل در فعالیتهای مالی را ترسناک میدانند.
شروع یک کسب و کار جدید، تولید یک محصول نسبت ریسک به ریوارد در معاملات نسبت ریسک به ریوارد در معاملات یا تزریق سرمایه به بخشی از بازارهای مالی بدون قبول درجهای از ریسک در عمل غیرممکن است. افراد کارآفرین و سرمایهگذار با درک این قضیه که در زمان شروع یک مسیر جدید، هر دو احتمال موفقیت و شکست وجود دارد، اقدام به فعالیت میکنند. علت این است که یک کارآفرین یا سرمایهگذار موفق تقریباً هیچوقت تمام دارایی خود را وارد یک معامله نمیکند و در معرض ریسک قرار نمیدهد. در عوض با استفاده از ریسک حساب شده سرمایه خود را مدیریت میکند.
تعریف ریسک حساب شده
ریسک حساب شده تصمیمی است که با احتیاط بسیار زیاد میگیرید و شما را در برابر میزان مشخصی از ریسک شخصی و مالی قرار میدهد؛ ولی در ازای آن احتمال کسب سود قابل قبولی را برای شما ایجاد میکند. بررسی ارزش یک ریسک را میتوانیم به تحلیل دقیق مدیریت ریسک و سرمایه وابسته بدانیم. در بیشتر موارد، ریسک حساب شده در مباحث مدیریت مالی و کسب و کار استفاده میشود. ولی افراد میتوانند در زندگی شخصی خود نیز از این موضوع استفاده کنند. زیرا در هر لحظه، در عمل، فرد در حال قبول یک ریسک ذاتی به ازای انجام هر کار در آن لحظه است. این جمله کمی پیچیده است پس توضیح بیشتری میدهیم.
تا به حال دقت کردهاید که به ازای هر کاری که در هر لحظه انجام میدهیم، سایر کارها را در آن لحظه انجام نمیدهیم؟ خیلی سوال مسخرهای به نظر میرسد ولی به آن فکر کنید. چه کارهایی به جای کار فعلی میتوان انجام داد؟ آیا نتیجه کار فعلی از نتیجه سایر کارهایی که میشد انجام داد باارزشتر است؟ این سوالها و جواب آنها ریسک حساب شده زندگی شما را نشان میدهد. به کارهایی که به جای کار فعلی انجام نمیدهیم، هزینه فرصت از دست رفته یا هزینه فرصت (Opportunity Cost) میگوییم.
هنگامی که یک تصمیم، فرد را از نظر مالی، عاطفی و یا حتی از نظر شهرت شخصی از محدوده امن خارج و آسیبپذیر کند، ریسک ایجاد میشود. ولی اگر با بررسی نتایج مشخص شود که سود نهایی از آن تصمیم نسبت به ریسک موجود بیشتر است، میتوان گفت که یک ریسک حساب شده انجام دادهایم. شما چند بار تا به حال با توجه به نتیجه نهایی حاضر که قبول یک ریسک شدهاید؟
مزایای ریسک حساب شده
ریسک حسابشده، بخش جدانشدنی موفقیت در کسب و کار و سرمایهگذاری است. به همین دلیل فرد باید این درک را قبل از شروع کار در هر یک از این دو ربع نقدینگی به طور کامل بدست بیاورد. بیشتر کارآفرینان و سرمایهگذاران باید در ابتدای کار بخشی از دارایی خود را درگیر کنند. در صورت عبور از سطح ترس در برابر چنین ریسکی، منافع زیادی در طرف دیگر در انتظار فرد خواهد بود.
البته با عبور از ترس، مورد دیگری که فرد باید در برابر آن مقاومت داشته باشد، طمع برای کسب سودهای بیشتر در مدت زمان کمتر است که میتواند منجر به درگیر کردن میزان بیشتری از سرمایه فرد در کسب و کار شود. باید توجه داشت که هر کار و هر مسیری نیاز به طی یک زمان مشخص دارد و عجله در هیچ کاری نتیجهبخش نخواهد بود. البته این را هم در نظر داشته باشیم که برای هر کاری میتوان یک مسیر سریعتر یافت یا ایجاد کرد، اگر و تنها اگر تخصص و تسلط کافی به آن کار را داشته باشیم.
جان مورفی و ریسک حساب شده
در کتاب جان مورفی، مبحث ریسک حسابشده تحت عنوان نسبت جذابیت معامله (Risk to Reward Ratio) مطرح میشود که با شناسائی نقاط حد سود و حد ضرر بدست میآید و همچنین عنوان میکند که بهتر است این نسبت حداقل ۱ به ۳ باشد تا در برابر قبول یک واحد ریسک، ۳ برابر واحد سود در انتظار فرد باشد.
همچنین رابرت کیوساکی در کتاب چهارربع نقدینگی، عنوان میکند که به هیچ عنوان منطقی نیست که بدون توجه به بهره، ریسک انجام کاری قبول شود. به زبان دیگر، فرد تنها زمانی باید ریسک یک کار را قبول کند که در ازای آن سود قابل قبولی دریافت کند.
پس میتوانیم با بررسی این صحبتها و تعریفهای انجامشده به این درک برسیم که انجام هر کاری ریسک دارد، چه شما آن را ببینید و چه آن را نبینید. ولی در صورتی که بتوانید ریسک هر کار را به درستی شناسایی کنید و براساس آن میزان سرمایه خود را تنظیم کنید، هیچ ریسکی به شما آسیب کمرشکن نخواهد زد. دوست دارم این بحث را با یک مثال برای شما تا جای ممکن بیشتر باز کنم.
مثالی از ریسک حساب شده
با توجه به اینکه در مدرسه تحلیل کار ما معامله داراییهایی مثل سهام و ارز دیجیتال است، این مثال را براین اساس تنظیم میکنیم. ولی این مورد را در نظر داشته باشید که این حساب کتابی که در ادامه با هم انجام میدهیم، در زمان بررسی یک کسب و کار هم قابل استفاده است.
هدف ما خرید سهامی است که سیگنال آن را در قیمت ۱۰۰۰ ریال دریافت کردهایم. برای این مقاله و این مثال کاری به نحوه سیگنالگیری نداریم. فقط به قیمتها توجه کنید. براساس تحلیل، برای ما مشخص است که حد ضرر سناریو در ۸۰۰ ریال فعال میشود. ولی در صورتی که تحلیل نقض نشود و قیمت براساس سناریو رشد کند، میتوانیم در حد سود با قیمت ۲۰۰۰ ریال با سود از معامله خارج شویم. نظر شما چیست؟ بخریم یا ریسک زیادی دارد؟ با هم حساب کتاب میکنیم:
محاسبات ریسک و ریوارد
اگر وارد این معامله بشویم، در صورت ضرردهی در هر واحد سهم ضرر ما برابر است با:
این ۲۰۰ ریال نسبت به ۱۰۰۰ ریال به صورت درصدی میشود ۲۰٪.
از طرف دیگر در صورتی که معامله ما سودده باشد برای هر یک واحد سهم، سود ما میشود:
2000 – 1000 = 1000
این ۱۰۰۰ ریال نسبت به ۱۰۰۰ ریال نقطه ورود ما به صورت درصدی برابر با ۱۰۰٪ است.
چه به صورت عددی، چه به صورت درصدی، اگر نسبت ریسک به ریوارد را با هم بسنجیم، میشود:
200/1000 = 20/100 = 1/5
در مبحث مدیریت ریسک و سرمایه، این نسبت را به شکل ۱:۵ نشان میدهیم که به این معنی است که سود معامله ما ۵ برابر ضرر ماست.
حالا فرض کنیم که سرمایه ما ۱۰۰ میلیون تومان است. آیا کل این سرمایه را وارد این معامله کنیم؟ اگر نه، چه میزان سرمایه باید وارد کنیم؟ اصول محاسبه آن به چه شکل است؟
اگر ما کل سرمایه را وارد این معامله کنیم، در صورت ضرردهی ۲۰ درصد ضرر به کل سرمایه وارد میشود که میشود ۲۰ میلیون تومان و اگر سود کنیم، ۱۰۰ درصد سود برای کل سرمایه ثبت میشود که میشود ۱۰۰ میلیون تومان سود. ۱۰۰ میلیون تومان سود خیلی جذاب است ولی طمع خود را کنترل کنید. ۲۰ میلیون ضرر برای ۱۰۰ میلیون سرمایه به هیچ وجه اصولی نیست.
سرمایه مناسب هر معامله را چگونه حساب کنیم؟
چه میزان سرمایه باید وارد کرد؟ جواب این سوال بسته به جواب یک سوال دیگر دارد: چه درصدی از سرمایه خود را حاضرید برای هر معامله ریسک کنید؟ اگر کل سرمایه وارد معامله مثال ما شود، یعنی شما تا ۲۰ درصد از کل سرمایه خود را حاضرید برای هر معامله ریسک کنید که بسیار فراتر از میزان اصولی آن است. برای آن دسته از دوستانی که به تازگی شروع به معامله کردهاند، یک قانون در مدیریت ریسک و سرمایه به “قانون یک درصد” معروف است. این قانون عنوان میکند که شما در هیچ معاملهای برای چیدن سبد معاملاتی خودتان اجازه ندارید بیشتر از یک درصد از کل سرمایه خود را ریسک کنید. در ریسکپذیرترین حالت، این میزان دو درصد از کل سرمایه میشود.
برای درک بهتر بیایید قانون یک درصد را برای مثالمان اجرا کنیم. یک درصد از ۱۰۰ میلیون تومان برابر است با ۱ میلیون تومان یا ۱۰ میلیون ریال. از طرفی، در صورت فعالشدن حد ضرر در این معامله در قیمت ۸۰۰ ریال، ما به ازای هر واحد سهم ۲۰۰ ریال ضرر میکنیم. با تقسیم کردن ۱۰ میلیون ریال به ۲۰۰ ریال، میتوانیم تعداد سهامی که باید خریداری کنیم را حساب کنیم. داریم:
10,000,000 ÷ 200 = 50,000
براین اساس، حجم معامله ما مشخص میشود. برای اینکه بفهمیم چه میزان سرمایه برای این معامله استفاده میشود، کافیست حجم را در قیمت خرید ۱۰۰۰ ریال ضرب کنیم:
50,000 × 1000 = 50,000,000
۵۰ میلیون ریال یا ۵ میلیون تومان میزان سرمایهایست که بر این اساس میتوانید وارد معامله مثالمان کنید. حالا میتوانید تفاوت را در نحوه ورود به معامله احساس کنید. در صورتی که این معامله به حد سود خود برسد، سود شما ۵ میلیون تومان خواهد بود. نسبت به ۱۰۰ میلیون تومان سود، جذابیت چندانی ندارد ولی هدف اصلی ما کنترل ضرر است، نه بیشترین میزان سود.
تکنیکهای مدیریت ریسک و سرمایه
همانطور که قول دادیم، در آخرین بخش از این مقاله به بررسی تکنیکهای اصلی برای مدیریت ریسک و سرمایه میپردازیم. تکنیکهایی که در ادامه میبینید در وبسایت Investopedia ارایه شد. بدون مقدمهچینی بیشتر به سراغ این تکنیکها میرویم.
۱ – برنامهریزی معاملاتی
یک ضربالمثل چینی از ژنرال نظامی سون زو (Sun Tzu) وجود دارد که میگوید: “هر نبرد قبل از شروع آن به پیروزی میرسد.” منظور این جمله این است که برنامهریزی و استراتژی باعث پیروزی در جنگ میشود، نه خود جنگ. پیروزی فقط برای جنگ و کشت و کشتار تعریف نمیشود. این پیروزی میتواند در بازارهای مالی باشد. معاملهگران موفق هم ضربالمثلی مشابه برای فعالیت خود استفاده میکنند که میگوید: “معامله خود را برنامهریزی کن و برنامهریزی خود را معامله کن. (Plan your trade & trade your plan.)” در بازارهای مالی، نبود برنامهریزی میتواند تفاوت بین برد و باخت شما باشد. برد دوست دارید یا باخت؟
اصلیترین برنامه معاملهگران موفق، نقاط ورود و خروج از معامله است که به عنوان حد سود و حد ضرر میشناسیم. برعکس آن، اکثر معاملهگران ناموفق به طور معمول هیچ ایدهای در رابطه با نقاط ورود و خروج خود ندارند. این افراد رفتارهای مشابه با قماربازان را از خود نشان میدهند. به همین دلیل، هنگامی که در بازار در حال معامله هستند، در اکثر موارد احساساتشان گریبانگیرشان شده است. در زمان ضرر، با امید برگشت بازار خود را در ضرر غرق میکنند. در زمان سوددهی هم با طمع سود بیشتر، همان یک ذره سود را هم از دست میدهند.
پس حتما قبل از ورود به بازارهای مالی استراتژی تحلیلی-معاملاتی خود را مشخص کنید و براساس قواعد و اصول این استراتژی به بازار ورود کنید.
۲ – قانون یک درصد در ریسک حساب شده
همانطور که قبلتر در مثال بررسی کردیم، قانون یک درصد میتواند ضامن بقای شما در بازارهای مالی باشد. حد ضرر نقطهای که سناریوی معاملاتی شما نقض شده است. چه تحلیل شما درست باشد و چه غلط با فعال شدن حد ضرر موظفید از معامله خارج شوید. اگر به حد ضرر اعتقاد ندارید، لطفا به طور کلی وارد بازار نشوید.
وجود حد ضرر طرز فکر امیدواری به برگشت بازار را از بین میبرد و بهترین مزیت آن روشن بودن تکلیف شما در زمان معامله است. یکی از دلایل وجود طرز فکر امید به برگشت بازار این است که شما با میزان ریسکی که در زمان فعالشدن حد ضرر کردهاید راحت نیستید و ضرری که برایتان ایجاد شده قابل هضم نیست. اینجاست که قانون یک درصد مثل سوپرمن شما را از چنگال ضرر بد بازار نجات میدهد. از طرفی، اگر تعداد زیادی از معاملات شما ضررده شده است شاید لازم باشد وین ریت استراتژی معاملاتی خود را بررسی کنید.
۳ – تعیین نقاط حد سود و حد ضرر قبل از ورود به معامله
ترس، طمع و امیدواهی که در بازارهای بینالمللی به عناوینی مثل FOMO و FUD شناخته میشوند، بزرگترین عامل اشتباهات معاملهگری هستند. FOMO مخفف عبارت Fear Of Missing Out یا ترس از جاماندن از بازار است و FUD مخفف Fear, Uncertainty & Doubt یا ترس، عدم قطعیت و شک است. این احساسات زمانی در معاملهگر ایجاد میشود که در حال انجام معامله باشد و یا معامله باز داشته باشد. بیایید صورت مسئله را پاک کنیم.
برای ورود به معامله دستور شرطی بزارید که برای آشنایی با آن حتما به مقالههای انواع سفارش در بازار ارز دیجیتال و انواع سفارش در بازار فارکس مدرسه تحلیل نیم نگاهی داشته باشید. بلافاصله پس از تکمیل سفارش شرطی، برای معامله حد سود و حد ضرر تعیین کنید و هرچه سریعتر از پلتفرم معاملاتی خود خارج شوید. تا زمانی که برای شما پیامی برای فعالشدن حد سود و حد ضرر معامله نیامده، اجازه ورود به پلتفرم را به خود ندهید. به همین سادگی همه احساسات در زمان معامله حذف میشوند. اگر فعال شدن حد ضرر برای شما تولید احساس میکند، یعنی ریسک هر معامله برای هضم شما زیاد است. پس میزان ریسکتان را کمتر کنید.
۴ – مشخص کردن نقطه حد ضرر به طور موثر
فعال شدن حد ضرر باید نشانه تغییر سناریوی بازار باشد. به همین منظور، تعیین درست نقطه حد ضرر اهمیت بسیار زیادی دارد. در صورتی که با نحوه تعیین حد ضرر آشنایی ندارید، دانش تحلیلی شما ناقص است. توصیه میکنم حتما این دانش را تکمیل کنید. بزرگترین سرمایهگذاری شما این کار است. کتابها و دورههای آموزشی بسیار زیادی وجود دارد که به شما در این رابطه کمک میکند. یکی از این دورهها، دوره هتریک بازارهای مالی مدرسه تحلیل است.
همه اعضای هیئت علمی مدرسه تحلیل، با استفاده از مبانی گفتهشده در این دوره در حال فعالیت در بازار هستیم و موفقیت ما در بازار باعث رسیدن ما به این نقطه با عنوان هیئت علمی شده است. شاید عضو بعدی شما باشید. در صورتی که برای خرید این دوره شک دارید، ما به صورت دورهای همایشهای رایگانی برگذار میکنیم که تا حدودی میتواند به شما در تصمیمگیری کمک کند. اگر تمایل به شرکت دارید، کافیست روی لینک زیر کلیک کنید.
ریسک به ریوارد
ریسک به این معنا است که تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر و ریوارد یعنی تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
مسئلهای که به آن نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Reward) میگویند فرمول سادهای دارد:
- ریسک: تفاوت قیمت سهم و حد ضرر
- ریوارد: تفاوت قیمت سهم و حد سود
به عبارتی اگر میزان ریسک را تقسیم بر ریوارد کنیم و ضربدر ۱۰۰ کنیم نسبت R/R به دست میآید که هر وقت کمتر از ۵۰% بود سهم برای خرید مناسب است.
- اگر سود انتظاری شما (که بر اساس یک تحلیل منطقی تکنیکالی یا بنیادی باشد) حداقل دو برابر زیان احتمالی ( حد ضرر به دست آمده به روش تکنیکالی) باشد، آن وقت خرید یک سهم مانعی ندارد در غیر این صورت خرید معمولا اشتباه است.
خرید سهام بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد (که با کمی تجربه و شناخت نقاط حمایتی و مقاومتی به صورت ذهنی مشخص است) شاید یکی دوبار موفقیت آمیز باشد ولی هیچگاه موفقیت پیوسته و مداومی برای شما نخواهد داشت و به مرور زمان خواهید دید که سرمایه شما از سرمایه اولیه کمتر شده است.
بنابراین از خریدهای هیجانی در مقاومتها و صفهای خرید و بدون در نظر گرفتن ریسک به ریوارد، پرهیز کنید همچنین باید گفت ریسک به ریوارد ملاک صد در صد ورود به یک معامله نیست.
ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود بر اساس پارامترهای احتمالی بنا نهاده شده در اصل میتوان گفت کاربرد نسبت ریسک به ریوارد برای اولویتبندی کردن پوزیشنهای خرید به حساب میآید.
مفهوم ریسک و ریوارد چیست؟
مفهوم ریسک و پاداش تنها به بازارهای مالی اختصاص ندارد. برای درک بهتر مفهوم نسبت ریسک به ریوارد مثالی خارج از بازارهای مالی را بیان میکنیم. یک باغ وحش که در آن انواع حیوانات وحشی نگهداری میشود را در نظر بگیرید. قطعا ورود به قفس حیوانات برای مردم و بازدیدکننده ممنوع است و این کار تخلف به حساب میآید. در این زمان اگر شخصی پیشنهاد 1بیت کوین در ازای ورود به قفس پرندگان و غذا دادن به آنها را به شما بدهد، ریسک این کار برای شما چیست؟
به دلیل آنکه ورود افراد به قفس حیوانات ممنوع است، با انجام اینکار، طبق قوانین با شما برخورد خواهد شد؛ این تنها ریسک انجام این کار است و پاداش آن یک بیت کوین خواهد بود. دراین حال فرض کنید فرد دیگری به شما پیشنهاد میدهد که اگر وارد قفس شیرها شوید و به آنها غذا بدهید، ۲ بیت کوین به شما خواهد داد. اکنون ریسک اینکار را برای شما چه خواهد بود؟ علاوه بر برخورد قانونی با شما، خطر وجود شیر نیز شما را تهدید میکند. غذا دادن به پرندگان خطر جانی برای شما ندارد اما در صورت ورود به قفس شیرها، ممکن است جان خود را از دست بدهید.
پس برای ورود به قفس شیرها شما با دو ریسک مواجه هستید که ممکن است آسیب جدی به شما وارد شود. اما پاداش آن بیشتر از حالت اول است؛ شما با ورود به قفس شیرها ۱ بیت کوین بیشتر بدست خواهید آورد. کدام یک از دو حالت بالا انتخاب بهتری میتواند باشد؟ هرچند در هر دو حالت احتمال برخورد قانونی با شما وجود دارد، اما انجام کدام یک، تصمیم عاقلانهتری خواهد بود؟ پاداش حالت اول ۱ بیت کوین بوده و ریسک آن برخورد قانونی باغ وحش با شماست. اما پاداش حالت دوم، ۲ بیت کوین بوده و ریسک آن علاوه بر برخورد قانونی، از دست دادن جانتان نیز خواهد بود. انتخاب حالت اول تصمیم عاقلانهتری است زیرا ریسک کمتری نسبت به حالت دوم دارد، با اینکه پاداش کمتری بدست میآورید. شما با این ارزیابی نسبت ریسک به ریوارد میان این دو حالت را برسی کردید.
چرا باید نسبت Risk / Reward معاملات خود را محاسبه کنید؟
اصولا معاملهگران نسبت ریسک به ریوارد را به نسبت R/R (نسبت آر به آر) میخوانند. در واقع این نسبت معرف این است که در ازای از دست دادن 1 دلار از سرمایه خود، خواهان به دست آوردن چه مقدار سود هستید. محاسبه این نسبت بسیار ساده است. حد سود در واقع بالاترین مقدار سود احتمالی است که در یک معامله انتظار کسب آنرا دارید. حد ضرر، قیمتی است که اگر ارز دیجیتالی یا سهامی که خریداری کردید به آن قیمت برسد از آن خارج خواهید شد. برای محاسبه این نسبت، حد ضرر معامله خود را به حد سود تقسیم کنید؛ نتیجه این تقسیم، نسبت ریسک به ریوارد سرمایهگذاری شما خواهد بود. با ذکر یک مثال این موضوع را ادامه میدهیم.
به طور مثال فرض کنید قصد خرید یک ارز دیجیتال را دارید؛ اصولا باید برای هر معاملهای، قیمت ورود، قیمت حد سود و قیمت حد ضرر را پیش از خرید آن تعیین کنید و معاملهگران حرفهای تحت هیچ شرایطی این حدود را تغییر نخواهند داد. قیمت ورود، قیمتی است که قصد خرید دارایی را دارید. حد سود، بالاترین میزان سودی است که از معامله روی یک دارایی دیجیتال انتظار دارید. اما زمانی که بازار در جهت حرکت نکند و معامله وارد ضرر شود نقطهای برای حد ضرر در نظر گرفته که از بازار خارج خواهید شد. تقسیم قیمت حدضرر به قیمت حد سود و عدد به دست آمده را نسبت ریسک به ریوارد میگویند. هرچه نسبت Risk / Reward عدد کوچکتری باشد، به این معنی است که شما سود بالاتری را به نسبت زیان احتمالی انتظار دارید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به سود
با فرض اینکه معامله گری قصد خرید بیت کوین را با دید سرمایهگذاری بلند مدت داشته باشد، بر اساس تحلیل حد سود را از نقطه ورود، ۱۵ درصد در نظر میگیرد. اما اگر تحلیل او نادرست باشد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در نتیجه باید برای این تحلیل خود حدضرر تعیین کند؛ بر اساس تحلیل، حد ضرر خود را ۵ درصد در نظر میگیرد. این اعداد بر اساس تحلیل تکنیکال و استفاده از ابزارهای موجود در تحلیل تکنیکال مشخص میشود. برای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به این دو قیمت احتیاج داریم.
حد سود این خرید ۱۵ درصد و حد ضرر آن ۵ درصد تعیین شده است, نسبت Risk / Reward این معامله چند است؟
۰. ۳۳= ۵/۱۵. نسبت ریسک به ریوارد را به صورت اختصار ۱: ۳ نشان میدهند. این نسبت نشان میدهد که به ازای هر یک واحد ریسک، ۳ واحد سود انتظار داریم. به عبارت دیگر، در ازای از دست دادن هر ۱ دلار، انتظار کسب ۳ دلار را داریم. بنابراین اگر با ۱۰۰ دلار وارد این معامله شویم، سود احتمالی ما ۱۵ درصد و ضرر احتمالی ۵ درصد خواهد بود.
برای کاهش نسبت، باید حد ضرر را به قیمت ورود به معامله نزدیکتر کنیم. این اعداد را نمیتوان به دل خواه انتخاب کرد؛ بلکه این اعداد برگرفته از تحلیل تکنیکال است. در صورتی که یک معامله، نسبت ریسک به ریوارد بالایی دارد، بهتر است آن معامله انجام نشود و به دنبال فرصت بهتری برای سرمایه گذاری باشیم.
نسبت ریوارد به ریسک
دراین روش از معکوس نسبت ریسک به ریوارد یعنی نسبت ریوارد به ریسک استفاده میشود. نسبت ریوارد به ریسک مفهوم جدیدی نیست و فقط نمایش دیگری از همان مفهوم ریسک به ریوارد است. نسبت ریوار به ریسک در مقایسه با نسبت ریسک به ریوارد بهتر درک میشود و به همین دلیل بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد. محاسبه آن دقیقا برعکس نسبت ریسک به ریوارد است. در مثال بالا، نسبت ریوارد به ریسک از تقسیم ۱۵ بر ۵ بدست میآید. در نتیجه این نسبت برابر ۳ خواهد بود. در این صورت، هر چه این نسبت بالاتر باشد، شرایط بهتری برای سرمایه فراهم خواهد شد.
نسبت ریوارد به ریسک
فرمول ریسک به ریوارد
روش اول
یک فرمول ریسک به ریوارد به این صورت است که:
حد ضرر – قیمت سهم = ریسک
قیمت سهم – حد سود = ریوارد
سپس مقدار ریسک را بر ریوارد تقسیم کنید و هرچه نسبت محاسبه شده کمتر از 50 درصد باشد، برای خرید مناسبتر است.
قیمت سهم افق 61,270 ریال میباشد.
حد ضرر: 58,600 و مقاومت 63,100 ریال. هدف اول را 70,000 ریال محاسبه میکنید. تعیین ریسک به ریوارد به این صورت است:
2670=58600– 61270= ریسک
1830= 61270 -63100= ریوارد
ریسک / ریوارد= 1. 45 که بالا میباشد. این عدد از 100 بیشتر است و به همین خاطر، ریسک خریدش بالا است.
اگر سهمی را در 10,000 ریال خریداری کرده باشید و برای آن حد ضرر 7,500 ریال و حد سود 20,000 ریال قرار دهید، ریسک این معامله بهازای هر سهم 2,500 ریال و پتانسیل سود آن 10,000 ریال است.
سپس به مقایسه ریسک با سود میپردازید تا نسبت ریسک به ریوارد به دست آید:
25= 10000 /2500 = پاداش/ریسک
بنابراین ریسک به ریوارد این معامله یک به چهار میباشد.
البته بهترین ریسک به ریوارد یک به سه تعیین شده است به این معنا که یعنی تحمل یک واحد ریسک در مقابل سه واحد سود وجود دارد.
معامله خرید EUR/USD را در نقطه 1. 1225 وارد میشویم. حد ضرر ما در نقطه 1. 1200 و حد سود ما در نقطه 1. 1275 قرار دارد.
حد ضرر به پیپ = 25 پیپ
حد سود به پیپ = 50 پیپ
ریسک به ریوارد = 1: 50/25 = 1: 2
همانطور که میبینید نسبت ریسک به ریوارد ما برابر شد با 1 به 2. پرواضح است که برای نسبت سود به زیان یا ریوارد به ریسک جای این دو عدد عوض میشود.
روش دوم
در ابتدا باید مقدار سرمایه خود را تعیین کنید (متغیر S)، سپس درصد ضرر خود را مشخص کنید (متغیر N).
نقطه ورود معاملات خود را باید مشخص کنید که معمولاً معاملهگران برای تعیین نقطه ورود از تکنیک Triger (تریگر) استفاده میکنند.
استفاده از تریگر زمانی کاربرد دارد که شما محدوده مناسب برای ورود را تشخیص دادهاید اما قیمت دقیق برای ورود را نمیدانید، در این زمان استفاده از تریگر مناسب است.
استفاده از اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک، RSI، MACD و … برای تشخیص نقطه ورود مناسب است. مثلاً زمانی که خط روند با یک کندل صعودی یا نزولی قدرتمند قطع شود میتواند سیگنالی برای خرید باشد.
بعد از خریداری سهم برای خود حد سود (profit target) برای خروج و حد ضرر فروش تعیین کنید. فاصله بین قیمت خرید و هدف قیمتی فروش را a در نظر بگیرید. مشخص کردن حد ضرر به کمک متغیر N انجام میشود.
معمولاً تعیین حد ضرر به این صورت است که کندل، حد موردنظر شما را رد کند و در نقطه پایینتر بسته شود و کندل بعدی نیز پایین کندل ایجاد شده قرار گیرد.
محاسبه ریسک نیز به کمک حد ضرر (stop loss) انجام میشود.
فاصله بین نقطه ورود و حد ضرر تعیین شده b نامیده میشود.
حال با تقسیم مقدار b بر a، نسبت ریسک به ریوارد محاسبه میشود.
X*b = (N/100)*S
متغیر X، مقداری است که باید خرید انجام شود. در صورتی که حاصل به دست مده از 0. 5 بیشتر باشد، معامله توجیهپذیر خواهد بود.
اندیکاتور محاسبه ریسک به ریوارد
در موقعیتهای تحلیل جهت تعیین نسبت ریسک به ریوارد و برای تعیین نقاط ورود و خروج، تعیین حد سود و ضرر و مشخص کردن محدوده زمانی و قیمتی بین دو نقطه مختلف، میتوان طبق تصویر زیر از اندیکاتور مناسب استفاده کرد:
ابزار Forecast یا پیشبینی به تحلیلگران این امکان را میدهد که نقاط ورود و خروج را در معاملات خود تعیین کنند و برای افزایش زیبایی بصری و جذابیت آن میتوانید از آیکونها استفاده کنید.
اندیکاتور Position Size Calculator نیز ابزاری کاربری است که در هر معامله باتوجهبه حجم معامله بر اساس نقطه ورود، حد ضرر و درصد ریسکپذیری شما را تعیین میکند و در هر دو پلتفرم متاتریدر 4MT و 5MT قابلاستفاده است.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله کاربرد ارز دیجیتال را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه می توان از آن در معاملات استفاده کرد؟
از نسبت ریسک به ریوارد برای تعیین حد ضرر و سود معاملات استفاده می کنند. معامله گران می توانند در هنگام تصمیم گیری برای خرید یک ارز رمزنگاری از آن کمک بگیرند. نسبت ریسک به ریوارد یعنی این که سرمایه گذار برای رسیدن به سود مورد نظر خود حاضر است چقدر ریسک کند.
معامله گران و سرمایه گذاران ماهر حدهای ضرر و زیان خود را با دقت زیاد انتخاب می کنند. آنها به دنبال بیشترین سود و کمترین ضرر هستند.
چه از استراتژی معاملات روزانه استفاده می کنید یا معاملات بر اساس نوسان، چندین مفهوم مهم در مورد ریسک وجود دارند که باید با آنها آشنا شوید. این مفاهیم اساس درک شما از بازار را تشکیل می دهند و پایه ای برای هدایت فعالیت های معاملاتی و سرمایه گذاری شما خواهند بود. در غیر این صورت، شما قادر به محافظت و رشد سبد معاملاتی خود نخواهید بود.
حال این سوالات پیش می آیند که برای رسیدن به سود احتمالی حاضرید چقدر ریسک کنید؟ چگونه سود احتمالی با ضرر احتمالی مقایسه می شود؟ به عبارت دیگر، نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است؟
در این مطلب، در مورد نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد در معاملات بحث خواهیم کرد.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد مقدار ریسک احتمالی یک معامله گر برای رسیدن به نسبت ریسک به ریوارد در معاملات سود مورد نظر را محاسبه می کند. به عبارت دیگر، این نسبت نشان می دهد که سود احتمالی شما برای ریسک پذیری هر یک دلار در یک سرمایه گذاری چه مقدار است.
ریسک به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد ضرر آن و ریوارد به معنی تفاوت بین قیمت یک ارز و حد سود آن است. طبق فرمول های زیر می توان آنها را محاسبه کرد:
حد ضرر- قیمت ارز= ریسک
حد سود – قیمت ارز = ریوارد
محاسبه نسبت ریسک به ریوارد به خودی خود بسیار ساده است. شما حداکثر ریسک خود را بر سود خالص مورد نظر تقسیم می کنید. اما چطور این کار را می توان انجام داد؟ ابتدا بررسی کنید که در کجا می خواهید وارد معامله شوید. سپس تصمیم بگیرید که در کجا می خواهید سود بدست بیاورید(در صورتی که معامله موفقیت آمیز باشد) و کجا می خواهید حد ضرر خود را قرار دهید (در صورتی که معامله ضرر داشته باشد). اگر می خواهید ریسک خود را به درستی مدیریت کنید توجه به نکات گفته شده خیلی مهم است. معامله گران ماهر قبل از ورود به یک معامله سودهای مورد نظر و همچنین حد ضرر و توقف خود را تعیین می کنند.
اکنون، شما نقاط ورود و خروج خود را تعیین کرده اید، به این معنی که می توانید نسبت ریسک به ریوارد خود را محاسبه کنید. این کار را می توانید با تقسیم ریسک احتمالی خود بر سود احتمالی انجام دهید. هرچه این نسبت پایین تر باشد، سود احتمالی برای هر”واحد” ریسک بیشتر خواهد بود. اجازه دهید تا این را به صورت عملی بررسی کنیم.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد
فرض کنیم که شما می خواهید که وارد یک موقعیت خرید برای بیت کوین شوید. شما تجزیه و تحلیل خود را انجام می دهید و تعیین می کنید که سود شما از قیمت زمان ورود 15 درصد خواهد بود. ضمنا، این سوال به ذهن شما خطور می کند که نقطه ضرر معامله را در کجا باید قرار داد؟ اینجاست که باید حد ضرر و توقف خود را مشخص کنید. در این حالت، شما تصمیم می گیرید که نقطه ضررتان 5 درصد با نقطه ورود فاصله داشته باشد.
شایان ذکر است که این درصدها نباید به صورت تصادفی انتخاب شوند. بلکه شما باید آنها را براساس تجزیه و تحلیل خود از بازارها، سود مورد نظر و حد ضرر و توقف خود تعیین کنید. شاخص های تحلیل تکنیکال می توانند در تعیین حد ضرر و توقف خیلی مفید باشند.
بنابراین، سود مورد نظر شما 15 درصد و زیان احتمالی 5 درصد است. نسبت ریسک به ریوارد شما چقدر است؟ با تقسیم ضرر بر سود می توان به جواب رسید:
یعنی شما برای هر واحد ریسک، احتمالا سه برابر سود دریافت خواهید کرد. به عبارت دیگر، به ازای هر یک دلار ریسک که می کنید، ممکن است سه برابر سود دریافت کنید. بنابراین، اگر موقعیتی به ارزش 100 دلار داشته باشید، نسبت سود به ضرر احتمالی شما 15 به 5 دلار خواهد بود.
نحوه کاهش این نسبت
برای کاهش این نسبت می توانید حد ضرر و توقف خود را نزدیک تر به نقطه ورود به معامله بگیرید. همانطور که در بالا ذکر شد، نقاط ورود و خروج نباید بر اساس انتخاب تصادفی اعداد باشند. آنها باید براساس تجزیه و تحلیل شما از بازار انتخاب شوند. اگر نسبت ریسک به ریوارد معامله ای بالا باشد، ارزش وارد شدن و تعیین حد ضرر و توقف را ندارد. بهتر است که به دنبال یک موقعیت دیگر با نسبت ریسک به ریوارد مناسب باشید.
توجه داشته باشید که موقعیت هایی با اندازه های مختلف می توانند نسبت ریسک به ریوارد یکسانی داشته باشند. برای مثال، اگر شما موقعیتی به ارزش 10000 دلار داشته باشید، این نسبت 500 به 1500 (این نسبت هنوز 1 به 3 است) خواهد بود. این نسبت فقط در صورتی تغییر می کند که شما موقعیت نسبی هدف و حد ضرر و توقف خود را تغییر دهید.
نسبت ریوارد به ریسک
لازم به ذکر است که بسیاری از معامله گران این محاسبه را برعکس انجام می دهند و در عوض نسبت ریوارد به ریسک را محاسبه می کنند. اما چرا؟ این فقط مربوط به اولویت بندی است. برخی این روش را بهتر و آسان تر درک می کنند. محاسبه این نسبت دقیقا برعکس فرمول نسبت ریسک به ریوارد است. بنابراین، نسبت ریوارد به ریسک شما در مثال بالا 3=5÷ 15 خواهد بود. همان طور که انتظار دارید، نسبت ریوارد به ریسک بالا بهتر از نسبت ریوارد به ریسک پایین است.
نمونه ای از معامله با نسبت ریوارد به ریسک 3.28
ریسک در مقابل ریوارد
فرض کنیم که در باغ وحشی هستیم و می خواهیم شرط بندی کنیم. من به شما 1 بیت کوین می دهم، اگر شما به داخل قفس پرندگان بروید و با دستان خود به یک طوطی غذا بدهید.ریسک احتمالی چیست؟ دو حالت وجود دارد. حالت اول: چون شما می خواهید کاری را بکنید که طبق قوانین مجاز به آن نیستید، با برخورد مامور باغ وحش مواجه خواهید شد. حالت دوم، شما موفق به انجام آن می شوید و 1 بیت کوین را دریافت خواهید کرد.
حال گزینه دیگری را پیشنهاد می کنیم. اگر شما با دست خالی به قفس ببر بروید و به آن گوشت خام بدهید، به شما 1.1 بیت کوین داده خواهد شد. ریسک احتمالی در اینجا چیست؟ مطمئنا، مامور باغ وحش با شما برخورد خواهد کرد و مانع این کار خواهد شد. اما این احتمال هم وجود دارد که ببر به شما حمله کند و صدمات جدی به شما وارد کند. از طرفی، مقدار سود شما کمی بیشتر از مورد طوطی است و اگر موفق شوید، بیت کوین دریافتی شما کمی بیشتر از مورد قبلی خواهد شد.
کدام معامله بهتر است؟ از نظر تکنیکال، هر دو معامله بد هستند، چون شما نباید اینگونه بی مقدمه اقدام کنید. البته، ریسک شما در مورد شرط ببر بیشتر خواهد شد، در حالی که سود شما از آن کمی بیشتر از مورد طوطی خواهد بود.
به روشی مشابه، بسیاری از معامله گران به دنبال شروع معامله از جایی هستند که سود بیشتری نسبت به ضرر خود دارند. به این عمل فرصت نامتقارن می گویند (سود احتمالی بیشتر از ضرر احتمالی است).
نرخ برنده شدن
نکته مهم بعدی که باید به آن توجه کرد، نرخ برنده شدن است. این نرخ از تقسیم تعداد معاملات برنده (سود ده) بر تعداد معاملات بازنده (زیان ده) به دست می آید. برای مثال، اگر نرخ برد شما 60 درصد است، در 60 درصد از معاملات (به طور متوسط) سود کسب خواهید کرد. چگونه می توان از این نرخ در مدیریت ریسک استفاده کرد؟
با این وجود، برخی از معامله گران می توانند با نرخ برد بسیار کم سودآوری بالایی داشته باشند. چرا؟ زیرا نسبت ریسک به ریوارد در تنظیمات معاملات شخصی آنها در یک حد مناسب است. اگر آنها تنظیمات خود را با نسبت 1 به 10 انجام دهند، احتمالا در 9 معامله متوالی زیان خواهند کرد و در یک معامله سر به سر (نه سود و نه زیان) خواهند شد. در این صورت، آنها باید از این 10 معامله دو معامله را ببرند تا به سود برسند.
حرف آخر
در این مطلب فهمیدیم که نسبت ریسک به ریوارد چیست و چگونه معامله گران می توانند آن را در برنامه معاملاتی خود بگنجانند. وقتی که صحبت از ریسک پذیری در یک استراتژی مدیریت پول به میان می آید، محاسبه این نسبت ضروری است .
از طرفی، داشتن یک دفتر وقایع روزانه برای ثبت جزئیات معاملات خیلی مهم است. با نوشتن جزئیات معاملات خود می توانید تصویر دقیق تری از عملکرد استراتژی های خود بدست بیاورید. بعلاوه، می توانید از آنها برای دارایی های مختلف و در شرایط مختلف بازار استفاده کنید.
از نسبت ریسک به ریوارد می توان برای اولویت بندی موقعیت های خرید استفاده کرد. در صورتی که معامله گر نسبت به خرید دو یا چند ارز تردید داشته باشد و تمام آنها به لحاظ تکنیکال و فاندامنتال موقعیت های خوبی برای خرید باشند، می تواند به کمک این نسبت یکی از آنها را که ریسک به ریوارد کمتری دارد، انتخاب کند.
ناگفته نماند که نسبت ریسک به ریوارد فقط یک عدد است که براساس پارامترهای احتمالی تعیین شده و این نسبت ملاک صددرصد ورود به یک موقعیت معاملاتی نیست. به طور خلاصه، در بازارها فرصت های مطلوب و ایده آل زیادی را می توان یافت و دلیلی برای ریسک بیشتر برای دستیابی به سود کمتر وجود ندارد. برای سود بردن از یک معامله باید یک برنامه دقیق معاملاتی داشته باشید. این برنامه باید به شما بگوید که دقیقا چه زمانی و در کجا وارد یک موقعیت معاملاتی شوید و هدف ها و حدود ضرر و توقف خود را باید در کجا و تحت چه شرایطی انتخاب کنید.
دیدگاه شما