همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر


نکته‌ مهم این است که تحصیل مال غیرمنقول برای فروش یا اجاره تجاری محسوب نمی‌شود.

همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر

گاهاً مشکلات و مسائل اقتصادی، گاهاً عدم مدیریت درست، گاهاً قصور و کوتاهی خود فرد، منجر به ورشکستگی می‌شود. این موضوع علاوه بر از میان بردن اعتبار فرد در جامعه‌ای که وی را می‌شناسد، تبعات قانونی بسیاری را هم با خود به همراه خواهد داشت. ما در این مطلب از خود در ارتباط با این موضوع حقوقی و اثرات منفی آن با شما سخن خواهیم گفت. حتی مزایای ورشکستگی را هم بیان خواهیم کرد! لطفاً با ما در ادامه‌ی این مطلب از سروش عدل همراه باشید.

ورشکستگی چیست!

امکان دارد برای شما هم یک سؤال باشد. ورشکستگی چیست! در جواب این سؤال شما باید بگوییم که، عدم توانایی تاجر جهت پرداخت دیون و بدهی‌ها، ورشکستگی می‌باشد. در تعریف این موضوع براساس ماده‌ی ۴۱۲ قانون تجارت بهتر است بگوییم که؛ «ورشکستگی تاجر یا شرکت تجاری، به دلیل توقف پرداخت بدهی‌ها اتفاق می‌افتد.»

ورشکسته چه کسی است؟

آیا می‌دانید ورشکسته چه کسی است؟ ورشکسته به تجار و یا شرکت‌های تجاری و بازرگانی اطلاق می‌شود. اگر که آن‌ها توانایی پرداخت بدهی‌ها و تعهدات خود را نداشته باشند، ورشکسته به شمار خواهند رفت.

ورشکسته شدن شرکت سهامی خاص

شرکت سهامی خاص در واقع شرکتی است که با سرمایه مؤسسین آن شکل گرفته است. اعلام ورشکستگی شرکت سهامی خاص قوانینی را به خود اختصاص می‌دهد. به عبارتی ورشکسته شدن این شرکت تحت عناوین ذیل اتفاق خواهد افتاد؛

  • اگر که شرکت سهامی خاص ورشکست گردیده باشد.
  • صدور حکم ورشکستگی قطعی توسط دادگاه رسیدگی کننده.
  • به هنگام رأی مجمع عمومی صاحبان سهام به منحل گردیدن شرکت.
  • چنانچه موضوعی که منجر به ایجاد شرکت شده است، از قابلیت‌ انجام برخوردار نباشد.
  • مدّت زمان تعیین شده در راستای تشکیل شرکت به اتمام رسیده باشد و این مدّت زمان تمدید نشود.

ورشکستگی چیست؟

مزایا و معایب ورشکستگی چیست؟

بهتر است بگوییم که مزایا و معایب ورشکسته شدن بسیار است. از جمله مهم‌ترین معایب این است که، فرد ورشکسته آبرو و اعتبارِ خود را در میان کسبه و جامعه‌ای که وی را می‌شناسند، از دست می‌دهد. با این وجود این موضوع می‌تواند برای فرد ورشکسته با خود برخی از مزایا را هم به همراه آورد. به عنوان نمونه ما می‌‌توانیم به موارد بیان شده در قسمت ذیل اشاره نماییم؛

  • پس از اعلام این موضوع از جانب فرد ورشکسته، پیگیری طلبِ طلبکاران به واسطه‌ی دادگاه می‌باشد و شخص ورشکسته مستقیماً با طلبکاران خود روبه‌رو نخواهد شد.
  • بعد از اعلام ورشکستگی، شخص ورشکسته از پرداخت خسارت معاف خواهد شد و تنها مکلّف به پرداخت اصل بدهی خود است.
  • طلبکاران در واقع با ورشکستگان صلح می‌نمایند تا به لااقل مطالبات خویش به عنوان نمونه؛ پنجاه درصد بدهی دست پیدا کنند.

انواع گوناگون ورشکستگی!

  • ورشکستگیِ به تقلب.
  • عادی.
  • ورشکستگیِ به تقصیر.

ورشکستگیِ عادی

در ورشکستگیِ عادی، ورشکسته بدون هیچ‌گونه تقصیر و تقلب می‌باشد. ورشکسته عادی غالباً به علّت عوامل خارجی چون؛ تحریم و یا اتفاقات غیر منتظره ورشکست گردیده است.

ورشکستگیِ به تقلب

چنانچه که تاجر با هدف سوءاستفاده به عمد خود را ورشکسته نماید، ورشکستگیِ به تقلب رخ داده است. پس بدین هنگام فرد ورشکسته نیز مجرم معرفی می‌شود. به این نوع از ورشکستگی برابر قانون جمهوری اسلامی ایران رسیدگی می‌گردد.‌

_ برخی از مهم‌ترین دلایل ورشکستگیِ به تقلب عبارت است!

برخی از دلایل ورشکستگیِ به تقلب عبارت می‌باشد از؛

  • مخفی نمودن تمام دارایی خود.
  • از میان بردن اموال با معاملات صوری که حقیقت ندارد.
  • ایجاد بدهی غیر حقیقی برای آن‌که مبلغ بدهی بیشتر از میزان اصلی خود نشان داده شود.‌

جرم ورشکستگیِ به تقلب

جرم ورشکسته‌ای که به تقلب خود را یک ورشکسته اعلام نماید، بنابر ماده‌ی ۶۷۱ قانون مجازات اسلامی از شش ماه تا به دو سال حبس می‌باشد.

ورشکستگیِ به تقصیر!

ورشکستگیِ به تقصیر به علّت خطا و تقصیر تاجر رخ می‌دهد. بنابر ماده‌ی ۵۴۱ قانون تجارت، این نوع از ورشکستگی از جرایم غیرعمد می‌باشد. علاوه بر این امکان دارد به علّت عواملی چون نبود دفتر تجاری، مبهم و پیچیده بودن صورت دارایی، تعهدات و پذیرش تعهداتی بیشتر از تعهدات مالی شخص رخ داده باشد.‌

شیوه‌ی اعلام ورشکستگی

بنابر قانون، شیوه‌ی اعلام این موضوع به واسطه حکم ورشکستگی دادگاه خواهد بود. یعنی تا به هنگامی‌که دادگاه حکم بنابر ورشکستگیِ فرد را صادر نکند، ثابت نخواهد بود.‌ رسیدگی این پرونده در دادگاه عمومی محل اقامت ورشکسته صورت خواهد گرفت. اعلام آن هم می‌تواند بنابر درخواست طلبکاران، دادستان و یا حتی خود تاجر انجام بشود.

آثار منوط بر صدور حکم ورشکستگیِ اشخاص چه می‌باشد؟

آثار منوط بر صدور حکم به معنی تغییرات و چهارچوب‌هایی است که بعد از صدور حکم ورشکستگی برای شخص ورشکسته ایجاد می‌شود.‌ در حالتی جامع و کلّی اثرات صدور حکم ورشکستگیِ اشخاص حاوی موارد ذیل خواهد بود؛

  • اعتبار تاجر از میان می‌رود.
  • تاجر دیگر از مداخله در دعاوی ممنوع خواهد شد.
  • دیون و بدهــی‌های مدّت‌دار تاجر به روز خواهد شد.
  • تمامی معاملات تاجر باطل اعلام خواهد شد و درست نیست.‌
  • تاجر دیگر اجازه دخالت در اموال متعلق به خود را نخواهد داشت.‌
  • تاجر از برخی حقوق، اعم از سیاسی و اجتماعی محروم خواهد شد.

ورشکستگی چیست؟

اثر برجای مانده از ورشکستگی بر طلبکاران ورشکسته چیست؟

از جمله آثار صدور حکم ورشکستگیِ اشخاص بر طلبکاران وی، بدین حالت است که از تاریخ صدور حکم ورشکستگی، طلبکاران او میبایست خود را به مدیر تصفیه و یا نهاد تصفیه معرفی نمایند. طلبکاران مؤظف خواهند بود که اسناد و مدارک مطالبات خویش را عرضه نمایند تا بستانکاری آن‌ها به اثبات رسد. نهاد تصفیه هم می‌باید در زمان تصفیه از هیأت بستانکاران نظر بخواهد.

علاوه بر این‌ها اوراق تجاری چون؛ چک، سفته، برات و همانند آ‌ن‌ها که وجه منوط بدان پرداخت نشده است و از جانب طلبکار نزد همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر ورشکسته بوده است، مسترد گردد. به منظور یکسان‌سازی چک از رأس‌گیری استفاده می‌شود. علاوه بر این‌ها اموال کلّی و جزئی که نزد فرد ورشکسته و یا مورد اعتماد و اطمینان وی به امانت بوده است یا میبایست به حساب صاحب مال، به مرحله‌ی فروش می‌رسیده‌، قابل بازگشت می‌باشد. چنانچه مالی که ورشکسته برای فرد دیگری خریده است وجود داشته باشد ولو هزینه آن پرداخت نگردیده باشد، از جانب فروشنده و یا فردی که مال برای وی خریداری گردیده، قابل بازگشت می‌باشد.

اثرات برجای مانده از حکم ورشکستگیِ تاجر بر معاملات ورشکسته چیست؟

از مؤعد صدور حکم بنابر ورشکستگی، معاملات یک تاجر ورشکسته مشکوک خواهد بود. چرا که امکان دارد به منظور بهبود شرایط ورشکستگی خویش این معاملات را به مرحله‌ی انجام رساند. بهتر است خاطر نشان شویم که معاملات تاجر و یا معامله پیش از تاریخ توقیف خواهد شد. حال اگر که معاملات تاجر ورشکسته پیش از تاریخ توقف باشد، درست است.

ولو تاجری که تاریخ توقف خود را می‌داند و بدان آگاه است، باید از انجام تمامی معاملاتی که به طلبکاران ضرر می‌رساند اجتناب ورزد. پس اگر که این کار را به انجام نرساند، معاملات وی باطل و بلااثر است. علاوه بر این‌ها معاملات ورشکسته پس از صدور حکم ورشکستگی هم باطل خواهد بود. مگر آن‌که این معاملات به نفع طلبکار انجام شود و درستی آن از جانب اداره تصفیه به تأیید رسد.

اثر برجای مانده از حکم ورشکستگیِ اشخاص نسبت به بستانکاران ورشکسته چه می‌باشد؟

به همان شکل که بدین موضوع اشاره نمودیم، بستانکاران می‌باید پس از صدور حکم ورشکستگی، در راستای ثبت مقدار طلب خویش، همراه با اسناد و مدارک لازم و تحویل آن به اداره تصفیه اقدام نمایند.‌ تمامی اوراق، اموال اعم از منقول و غیرمنقول ورشکسته به هنگام اثبات، قابل بازگشت است.

اثر برجای مانده از حکم ورشکستگیِ اشخاص نسبت به معاملات انجام شده چیست؟

حال اگر که تاجر ورشکسته پیش از ورشکستگی خود معاملاتی را به انجام رسانده باشد، آن معاملات صحیح خواهد بود. ولی به انجام رساندن معاملات در تاریخ توقف و همچنین مؤعد پس از صدور حکم از جانب تاجر، باطل و بلااثر است.

اثر عام حکم ورشکستگی چیست؟

اثر عام برجای مانده از این حکم یعنی مازاد بر این‌که این حکم نسبت به طرفین دعوا تأثیرگذار است، بلکه در ارتباط با دیگر افرادی هم که اقامه دعوی ننموده‌اند، اثرگذار می‌باشد.

حکم ورشکستگیِ اشخاص یعنی چه؟

به هنگامی‌که حکم ورشکستگیِ اشخاص صادر می‌شود، به عبارتی تاجر در اداره کلّیه‌ی اموال خود محدود می‌گردد. براساس ماده‌ی ۴۱۸ قانون؛ «تاجر ورشکسته از تاریخ صدور حکم، از مداخله در تمام اموال خود حتی آنچه که امکان دارد در مدّت ورشکستگی عاید او گردد، ممنوع است.» این ماده‌ی قانونی بدین علّت است که شاید تاجر با مداخله در امور اموال خود به زیان طلبکار عمل نماید.

ویژگی‌های مربوط به حکم ورشکستگیِ اشخاص چیست؟

شیوه‌ی اعلام ورشکستگی تاجر به واسطه‌ی حکم ورشکستگی است. درخواست صدور حکم ورشکستگی از جانب خود تاجر، طلبکار گاهاً دادستان محترم است. خصوصیات حکم ورشکستگی حاوی محتویات آن، تاریخ صدور به همراه تاریخ توقف و دیگر اطلاعات موردنیاز خواهد بود.

وظایف و مسئولیت‌های مدیران بعد از ورشکستگی شرکت چه می‌باشد؟

بعد از ثبت شرکت، اتفاقاتی در مسیر راه آن امکان دارد که رخ دهد. از جمله موضوعاتی که امکان دارد کمپانی با آن مواجه شود، مسئله‌ی ورشکستگی شرکت‌های تجاری خواهد بود که ما در این مطلب به صورت مفید و مؤثر در ارتباط با وظایف مدیران بعد از اعلام ورشکستگی سخن خواهیم گفت.

ورشکستگیِ شرکت‌های تجاری!

بنابر قانون تجارت، شرکت‌های تجاری بازرگان به شمار می‌روند. به علّت تاجر بودن این شرکت‌ها، احکام و قوانینی که بر تجار حاکم می‌باشد بر کمپانی‌های تجاری هم حاکم خواهد بود. از جمله مسائل حاکم بر شرکت‌های تجاری به علّت تاجر بودن، موضوعات منوط بر ورشکستگی شرکت‌های تجاری می‌باشد. ورشکستگی به عبارتی به معنی توقف و ناتوانی شرکت تجاری از تأدیه بدهی‌های خود می‌باشد. بدین اساس شرکت نخواهد توانست تعهدات خویش را به انجام رساند‌‌. طی این فرآیند خواهد بود که شرکت ورشکسته اعلام می‌گردد.

بعد از ورشکستگی، مسئله تصفیه امور شرکت به میانه‌ها می‌آید. بعد از ورشکستگی نمی‌توان به حالت یک باره و آنی به امور کمپانی خاتمه داد. بلکه برای این موضوع میبایست اقداماتی انجام شود.

بعد از ورشکستگیِ شرکت چه اقداماتی لازم است انجام شود؟

بعد از ورشکستگیِ شرکت لازم است که نسبت به تصفیه امور شرکت اقدام نمایید. مقصود ما از تصفیه امور شرکت، شناسایی و محاسبه بدهی‌ها به همراه مطالبات است. طی مرحله‌ی بعد لازم است برای پرداخت دیون و پرداخت مطالبات و به انجام رساندن امور ناتمام اقدام به الویت بندی گردد. به انجام رساندن این موضوع نیازمند مطالعه در امور گوناگون کمپانی خواهد بود.

به منظور تصفیه امور شرکت میبایست در مرحله‌ی ابتدایی مدیرانی تحت عنوان مدیران تصفیه اتخاذ گردند‌. این مدیران مسئولیت اداره کمپانی را در زمان تصفیه برعهده خود خواهند داشت. نکات لازم در ارتباط با تصفیه شرکت و مدیران آن ضمن اساسنامه غالباً معین است‌. ولو به هنگامی‌که اساسنامه در این موضوع سکوت اختیار کرده باشد، میبایست با استناد به قانون تجارت به انحلال شرکت بعد از ورشکستگی اقدام گردد.

بنابراین بعد از ورشکستگی تا به هنگام انحلال شرکت، شخصیت حقوقی شرکت برجای خواهد ماند. در تمامی عبارت‌ها در کنار اسم شرکت می‌باید عبارت «در حال تصفیه» نیز قید گردد.

مدیران بعد از ورشکستگیِ شرکت!

بعد از ورشکستگی شرکت، از حدود و اختیارات مدیران به منظور پیش‌برد اهداف شرکت کم خواهد شد. این نقش جهت تسویه بدهی‌ها و طلب‌های شرکت به مدیران و یا مدیر تصفیه اعطاء می‌گردد. میبایست به این نکته توجه داشته باشید که در دو صورت امکان دارد مدیر تصفیه متفاوت از مدیران کمپانی باشد. این موارد از قرار ذیل هستند؛

  • ترتیب و سیر دیگری در اساسنامه و یا مجمع عمومی فوق‌العاده انتخاب شده باشد.
  • به هنگامی‌که موضوع ورشکستگیِ شرکت بنابر حکم دادگاه رسیدگی کننده باشد.

اگر که مدیر تصفیه معین نگردیده باشد یا به مسئولیت خویش عمل ننماید، هر ذی‌نفعی می‌تواند از دادگاه درخواست مدیر تصفیه داشته باشد.

وکیل ورشکستگی کیست؟

و در پایان بهتر است بیان داریم که با استناد به پیچیدگی‌ها و ابهام دعوی و دادرسی انحلال و ورشکستگیِ شرکت‌ها بهتر می‌باشد از وکیل ورشکستگی در این مسیر استفاده شود. به عبارتی تخصص افراد حقوقی در حیطه حل مشکلات و مسائل ورشکستگی برای شرکت‌ها و اشخاص ورشکسته بسیار لازم و ضروری می‌باشد.

ما از جمله مزیت‌های به کارگیری وکیل ورشکستگی را می‌توانیم در تسریع و پیش‌گیری از مشکلات ناشی از عدم آگاهی حقوقی بیان داریم. از جانبی دیگر وکیل می‌تواند به فرد ورشکسته کمک نماید تا دوباره کسب و کار خود را بازسازی نموده و بدهی‌های خود را تسویه نماید. علاوه بر این‌ها بهتر است ما به شما بگوییم که؛ تصمیم به انحلال شرکت در کناره‌ی یک وکیل متخصص می‌تواند بسیار آسان‌تر و سهل‌تر باشد. حال به نظر شما یک وکیل می‌تواند در این مسیر به شما کمک کند؟

درباره ما

مرکز حقوقی و داوری بین المللی سروش عدل با بکارگیری بیش از ۱۰۰ وکیل متخصص و قاضی بازنشسته و مشاوران حقوقی در زمینه های مختلف حقوقی در عرصه داخلی و بین المللی به فعالیت پرداخته و سیاست کلی خود را حمایت از حقوق و منافع موکلین قرارداده است.

آدرس ها

دفتر مرکزی: شریعتی ، ابتدای خ میرداماد ، پلاک 4 تلفن :22252009-021 ، 09101913036

شعبه قم: خیابان شهید صدوقی ابتدای خیابان امام حسین تلفن : 32941616-025

شعبه مازندران : سلمانشهر بلوار امام خمینی تلفن: 54613009-011 ،09919787554

اخبار و رویدادها

تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به مرکز حقوقی بین المللی سروش عدل می باشد. طراحی سایت و سئو: آواتار

محشای آنلاین قانون تجارت

تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجارتی قرار بدهد.

ماده 2 : اعمال تجاری ذاتی

معاملات تجارتی از قرار ذیل است:
۱) خرید یا تحصیل هر نوع مال منقول به قصد فروش یا اجاره اعم از اینکه تصرفاتی در آن شده یا نشده باشد.
۲) تصدی به حمل و نقل از راه خشکی یا آب یا هوا به هر نحوی که باشد.
۳) هر قسم عملیات دلالی یا حق‌العمل‌کاری (‌کمیسیون) و یا عاملی و همچنین تصدی به هر نوع تأسیساتی که برای انجام بعضی امور ایجاد ‌می شود از قبیل تسهیل معاملات ملکی یا پیدا کردن خدمه یا تهیه و رسانیدن ملزومات و غیره.
۴) تأسیس و به کار انداختن هر قسم کارخانه مشروط بر اینکه برای رفع حوائج شخصی نباشد.
۵) تصدی به عملیات حراجی.
۶) تصدی به هر قسم نمایشگاههای عمومی.
۷) هر قسم عملیات صرافی و بانکی.
۸) معاملات برواتی اعم از اینکه بین تاجر یا غیر تاجر باشد.
۹) عملیات بیمه بحری و غیر بحری
۱۰) کشتی‌سازی و خرید و فروش کشتی و کشتیرانی داخلی یا خارجی و معاملات راجعه به آنها.

ماده 3 : اعمال تجاری تبعی

معاملات ذیل ب ه اعتبار تاجر بودن متعاملین یا یکی از آنه ا تجارتی محسوب میشود:
۱) کلیه معاملات بین تجار و کسبه و صرافان و بانکها.
۲) کلیه معاملاتی که تاجر یا غیر تاجر برای حوائج تجارتی خود می نماید.
۳) کلیه معاملاتی که اجزاء یا خدمه یا شاگرد تاجر برای امور تجارتی ارباب خود می نماید.
۴) کلیه معاملات شرکت های تجارتی.

ماده 4 : غیرتجارتی بودن معاملات غیرمنقول

معاملات غیر منقول به هیچ وجه تجارتی محسوب نمی شود.

ماده 5 : اماره تجاری بودن کلیه معاملات تاجر

کلیه معاملات تجار تجارتی محسوب است مگر اینکه ثابت شود معامله مربوط به امور تجارتی نیست.

ماده 6 : انواع دفاتر تجارتی

هر تاجری به استثنای کسبه جزء مکلف است دفاتر ذیل یا دفاتر دیگری را که وزارت عدلیه به موجب نظامنامه قائم‌مقام این دفاتر قرار‌ می دهد داشته باشد:
۱) دفتر روزنامه.
۲) همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر دفتر کل.
۳) دفتر دارائی.
۴) دفتر کپیه.

ماده 7 : تعریف دفتر روزنامه

دفتر روزنامه دفتری است که تاجر باید همه روزه مطالبات و دیون و داد و ستد تجارتی و معاملات راجع به اوراق تجارتی (‌از قبیل خرید و‌ فروش و ظهرنویسی) و به طور کلی جمیع واردات و صادرات تجارتی خود را به هر اسم و رسمی که باشد و وجوهی را که برای مخارج شخصی خود‌ برداشت می کند در آن دفتر ثبت نماید.

ماده 8 : تعریف دفتر کل

دفتر کل دفتری است که تاجر باید کلیه معاملات را لااقل هفته یک مرتبه از دفتر روزنامه استخراج و انواع مختلفه آن را تشخیص و جدا ‌کرده هر نوعی را در صفحه مخصوصی در آن دفتر به طور خلاصه ثبت کند.

ماده 9 : تعریف دفتر دارایی

دفتر دارایی دفتری است که تاجر باید هر سال صورت جامعی از کلیه دارائی منقول و غیر منقول و دیون و مطالبات سال گذشته خود را ‌به ریز ترتیب داده در آن دفتر ثبت و امضاء نماید و این کار باید تا پانزدهم فروردین سال همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر بعد انجام پذیرد.

ماده 10 : تعریف دفتر کپیه

دفتر کپیه دفتری است که تاجر باید کلیه مراسلات و مخابرات و صورت‌ حسابهای صادره خود را در آن به ترتیب تاریخ ثبت نماید.
تبصره – تاجر باید کلیه مراسلات و مخابرات و صورت‌ حسابهای وارده را نیز به ترتیب تاریخ ورود مرتب نموده و در لفاف مخصوصی ضبط کند.

ماده 11 : ویژگی دفاتر تجارتی : امضا توسط نماینده ثبت

دفاتر مذکور در ماده ۶ به استثناءِ دفتر کپیه قبل از آنکه در آن چیزی نوشته شده باشد به توسط نماینده اداره ثبت (‌که مطابق نظامنامه ‌وزارت عدلیه معین می شود) امضاء خواهد شد. برای دفتر کپیه امضاءِ مزبور لازم نیست ولی باید اوراق آن دارای نمره ترتیبی باشد. در موقع تجدید ‌سالیانه هر دفتر مقررات این ماده رعایت خواهد شد.
‌حق امضاء از قرار هر صد صفحه یا کسور آن دو ریال و بعلاوه مشمول ماده (۱۳۵) قانون ثبت اسناد است.

ماده 12 : اوصاف دفاتر تجارتی

دفتری که برای امضاء به متصدی امضاء تسلیم می شود باید دارای نمره ترتیبی و قیطان کشیده باشد و متصدی امضاء مکلف است‌ صفحات دفتر را شمرده در صفحه اول و آخر هر دفتر مجموع عدد صفحات آن را با تصریح به اسم و رسم صاحب دفتر نوشته با قید تاریخ امضاء و دو‌طرف قیطان را با مهر سربی که وزارت عدلیه برای این مقصود تهیه می نماید منگنه کند. لازم است کلیه اعداد حتی تاریخ با تمام حروف نوشته شود.

ماده 13 : ترتیب تنظیم دفاتر تجارتی

کلیه معاملات و صادرات و واردات در دفاتر مذکوره فوق باید به ترتیب تاریخ در صفحات مخصوصه نوشته شود همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر – تراشیدن و حک‌کردن و همچنین جای سفید گذاشتن بیش از آنچه که در دفترنویسی معمول است و در حاشیه و یا بین سطور نوشتن ممنوع است و تاجر باید تمام آن‌ دفاتر را از ختم هر سالی لااقل تا ده سال نگاه دارد.

ماده 14 : سندیت دفاتر تجارتی

دفاتر مذکور در ماده ۶ و سایر دفاتری که تجار برای امور تجارتی خود به کار می برند در صورتی که مطابق مقررات این قانون مرتب شده ‌باشد بین تجار – در امور تجارتی – سندیت خواهد داشت در غیر این صورت فقط بر علیه صاحب آن معتبر خواهد بود.

ماده 15 : تخلف از تکالیف قانونی مقرر با دفاتر تجارتی

تخلف از ماده ۶ و ماده ۱۱ مستلزم دویست تا ده هزار ریال جزای نقدی است. این مجازات را محکمه حقوق رأساً و بدون تقاضای‌ مدعی‌العموم می‌تواند حکم بدهد و اجرای آن مانع اجرای مقررات راجع به تاجر ورشکستۀ که دفتر مرتب ندارد نخواهد بود.

ماده 16 : دفتر ثبت تجارتی

در نقاطی که وزارت عدلیه مقتضی دانسته و دفتر ثبت تجارتی تأسیس کند کلیه اشخاصی که در آن نقاط به شغل تجارت اشتغال دارند اعم‌ از ایرانی و خارجی به استثنای کسبه جزء باید در مدت مقرر اسم خود را در دفتر ثبت تجارتی به ثبت برسانند و الا به جزای نقدی از دویست تا دو هزار‌ ریال محکوم خواهند شد.

ماده 17 : آیین نامه دفتر ثبت تجارتی

مقررات مربوطه به دفتر ثبت تجارتی را وزارت عدلیه با تصریح به موضوعاتی که باید به ثبت برسد به موجب نظامنامه معین خواهد کرد.

ماده 18 : الزام به درج نمره دفتر ثبت تجارتی بر روی اسناد تاجر

شش ماه پس از الزامی شدن ثبت تجارتی هر تاجری که مکلف به ثبت است باید در کلیه اسناد و صورت‌ حسابها و نشریات خطی یا چاپی‌ خود در ایران تصریح نماید که در تحت چه نمره به ثبت رسیده و الا علاوه بر مجازات مقرر در فوق به جزای نقدی از دویست تا دو هزار ریال محکوم‌ می‌شود.

ماده 19 : تعیین کسبه جزء

کسبه جزءِ مذکور در این فصل و فصل اول مطابق مقررات نظامنامه وزارت عدلیه تشخیص می‌شوند.

ماده 20 : انواع شرکتهای تجارتی

شرکتهای تجارتی بر هفت قسم است:
۱) شرکت سهامی.
۲) شرکت با مسئولیت محدود.
۳) شرکت تضامنی.
۴) شرکت مختلط غیر سهامی.
۵) شرکت مختلط سهامی.
۶) شرکت نسبی.
۷) شرکت تعاونی تولید و مصرف.

تاجر کیست

*چند وقتی می باشد که به خاطر مسائل مالیاتی همه مردم دنبال این موضوع هستند که ببینند فعالیت آن ها جزو فعالیت های تجاری محسوب می شود و آن ها تاجر هستند یا خیر چرا که اداره امور مالیاتی در روند دریافت مالیات و اشخاص مالیات ده تغییراتی حاصل نموده و همین امر همگان را بر این داشته تا در خصوص صنف کار خود اطلاعات کافی و وافی را داشته باشند.

به همین علت در این مقاله اندکی در خصوص تاجر صحبت خواهیم نمود باشد که موجب استفاده شما عزیزان قرار گیرد

ﻣﺎدۀ ١ ﻗﺎﻧﻮن ﺗﺠﺎرت به بیان این که چه کسی تاجر است می پردازد:

ﻃﺒﻖ اﯾﻦ ﻣﺎدۀ ﺗﺎﺟﺮ ﺷﺨﺼﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻐﻞ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺧﻮد را ﻣﻌﺎﻣﻼت ﺗﺠﺎرﺗﯽ ﻗﺮار دﻫﺪ.

دو فرمول شناسایی تاجر بعنوان شخص حقیقی و حقوقی:

• ﺗﺎﺟﺮ اﮔﺮ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺑﺎﺷﺪ = ﮐﺴﯽ + ﺷﻐﻞ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ + ﻋﻤﻞ ﺗﺠﺎری + ﺑﻪ ﻧﺎم و ﺣﺴﺎب ﺧﻮد + ﺑﻪ ﻗﺼﺪ اﻧﺘﻔﺎع

• ﺗﺎﺟﺮ اﮔﺮ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﺑﺎﺷﺪ = ﺷﺨﺼﯽ + ﺷﻐﻞ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ + ﻋﻤﻞ ﺗﺠﺎری + ﺑﻪ ﻧﺎم و ﺣﺴﺎب ﺧﻮد + ﺑﻪ ﻗﺼﺪ اﻧﺘﻔﺎع

• استثناء فرمول بالا در مورد شخص حقوقی، شرکت سهامی است که در هر صورت حتی اگر عمل تجاری انجام ندهد، تاجر تلقی میشود.

ﻣﺎدۀ ٢ ﻻﯾﺤﮥ اﺻﻼح قانون تجارت: ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﺳﻬﺎﻣﯽ ﻻزم ﻧﯿﺴﺖ ﻋﻤﻠﯿﺎﺗﺸﻮن ﺗﺠﺎری ﺑﺎﺷﻪ! ﭘﺲ اﺻﻮﻻ ﺑﺮای ﻫﻤﻪ اشخاص تاجر ،اﻋﻢ از حقیقی و ﺣﻘﻮﻗﯽ، ﻋﻤﻞ ﺗﺠﺎری ﺑﺮای ﺗﺎﺟﺮﺷﺪن ﺷﺮﻃﻪ ﺑﻪ ﻏﯿﺮ از ﺷﺮﮐﺖ ﺳﻬﺎﻣﯽ.

• اﺻﻼ ﺟﻮﻫﺮ اﺻﻠﯽ ﺗﺎﺟﺮ، اﻧﺠﺎم ﻋﻤﻞ ﺗﺠﺎری اﺳﺖ ﺷﺨﺼﯽ اﻋﻢ از ﺣﻘﯿﻘﯽ ﯾﺎ ﺣﻘﻮﻗﯽ اﮔﺮ ﻋﻤﻞ ﺗﺠﺎری را ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻣﻌﻤﻮل، ﺑﻪ ﻧﺎم و ﺣﺴﺎب ﺧﻮد، ﺑﻪ ﻗﺼﺪ اﻧﺘﻔﺎع اﻧﺠﺎم دﻫﺪ ﺗﺎﺟﺮ ﺣﻘﯿﻘﯽ

اﺳﺖ ﺣﺘﯽ ﮐﺴﺒﮥ ﺟﺰء ﻣﮕﺮ ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﺳﻬﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺣﺎل ﺗﺎﺟﺮﻧﺪ، ﺣﺘﯽ اﮔﺮ ﻫﯿﭻ ﮐﺪام از آن ﺷﺮاﯾﻂ را ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

• ﺗﺎﺟﺮ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺷﺨﺺ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﯾﺎ ﺷﺨﺺ ﺣﻘﻮﻗﯽ ،ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﺗﺠﺎری، ﺑﺎﺷﺪ.

• ﭘﺲ ﮐﺴﺒﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﺎن ﻓﺮﻣﻮل

افرادی همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر که کارشان در ﻣﺎدۀ ١ ﻗﺎﻧﻮن ﺗﺠﺎرت بود ﺣﺘﻤﺎ ﺗﺎﺟﺮﻧﺪ؛

• ﺣﺎل اﮔﺮ ﻣﯿﺰان ﻓﺮوش ﺳﺎﻟﯿﺎﻧﮥ آﻧﻬﺎ در ﮐﺎر ﺗﻮﻟﯿﺪی 10 ﻣﯿﻠﯿﻮن ﺗﻮﻣﺎن و ﮐﻤﺘﺮ و ﻣﺒﻠﻎ درﯾﺎﻓﺘﯽ ﺳﺎﻻﻧﮥ آﻧﻬﺎ در ﮐﺎر ﺧﺪﻣﺎﺗﯽ 5 ﻣﯿﻠﯿﻮن ﺗﻮﻣﺎن و ﮐﻤﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﮐﺴﺒﮥ ﺟﺰء ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﯽآﯾﻨﺪ و ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ، ﮐﻼن

و ﮐﻞ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﯽآﯾﻨﺪ.

ﭘﺲ ﻣﯿﺰان ﻓﺮوش ﺳﺎﻟﯿﺎﻧﻪ ﺻﺮﻓﺎ ﺟﺰء و ﮐﻞﺳﺎز اﺳﺖ و ﻧﻪ ﺗﺎﺟﺮﺳﺎز! ﮐﺴﺒﮥ ﺟﺰء ﺻﺮﻓﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﯾﻨﮑﻪ

ﯾﮏ ﺗﺎﺟﺮ ﺧﺮد ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﯽآﯾﻨﺪ از ﺗﮑﺎﻟﯿﻒ ﺗﺠﺎر ﻣﺎﻧﻨﺪ داﺷﺘﻦ دﻓﺘﺮ ﺗﺠﺎری ﻣﺜﻞ ﺛﺒﺖ ﻧﺎم در دﻓﺘﺮ ﺗﺠﺎری و ﻣﺸﻤﻮل ورﺷﮑﺴﺘﮕﯽ ﺷﺪن ﻣﻌﺎف ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻣﻌﺎف ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺨﺘﺎر ﻫﺴﺘﻨﺪ.

• ﺑﺮای آﻧﮑﻪ ﺷﺨﺺ ﺗﺎﺟﺮ ﺗﻠﻘﯽ ﮔﺮدد، ﻻزم ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ اﺳﻢ او در دﻓﺘﺮ ﺛﺒﺖ ﺗﺠﺎرﺗﯽ ﺛﺒﺖ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ اﻟﺰاﻣﯽ ﺑﺮای اﺷﺨﺎص ﺗﺎﺟﺮ ﺑﻪ داﺷﺘﻦ ﮐﺎرت ﺑﺎزرﮔﺎﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ؛ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺷﻐﻞ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﯾﮏ ﺷﺨﺺ اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎرﺗﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﺗﺎﺟﺮ ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﺷﻮد.

• ﻣﻨﻈﻮر از ﺷﻐﻞ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺤﻞ اﺻﻠﯽ درآﻣﺪ ﺷﺨﺺ، اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری ﺑﺎﺷﺪ.

ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﮔﺮ ﺷﺨﺼﯽ در ﻣﺸﺎﻏﻞ ﻣﺘﻌﺪد ﺷﺎﻏﻞ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺧﯽ از آﻧﻬﺎ ﺗﺠﺎری و ﺑﺮﺧﯽ همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر دﯾﮕﺮ ﻏﯿﺮﺗﺠﺎری ﺑﺎﺷﺪ، در ﺻﻮرﺗﯽ اﯾﻦ ﻓﺮد ﺗﺎﺟﺮ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﻣﺤﻞ اﺻﻠﯽ درآﻣﺪ او از اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری ﺑﺎﺷﺪ.

• ﻋﻠﯽاﻻﺻﻮل اﻧﺠﺎم ﻣﻌﺎﻣﻼت ﺗﺠﺎری ﺑﺎﯾﺪ ﺷﻐﻞ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺷﺨﺺ ﺑﺎﺷﺪ، ﻣﮕﺮ در ﻣﻮارد اﺳﺘﺜﻨﺎﯾﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ: ﺷﺮﮐﺖﻫﺎی ﺳﻬﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ اﮔﺮ ﺷﻐﻞ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ ﺧﻮد را ﻣﻌﺎﻣﻼت ﺗﺠﺎری ﻗﺮار ﻧﺪﻫﻨﺪ، ﺗﺎﺟﺮ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.

ﻣﺎدۀ ۲ ل.ا.ق.ت: ﺷﺮﮐﺖ ﺳﻬﺎﻣﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺎزرﮔﺎﻧﯽ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮد وﻟﻮ اﯾﻨﮑﻪ ﻣﻮﺿﻮع ﻋﻤﻠﯿﺎت آن اﻣﻮر ﺑﺎزرﮔﺎﻧﯽ ﻧﺒﺎﺷﺪ.

ﺗﺎﺟﺮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻟﺰوﻣﺎ در ﺗﺠﺎرت ﻣﺒﺎﺷﺮت داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﮔﺮ اﺟﯿﺮ و ﮐﺎرﻣﻨﺪ ﻫﻢ ﺑﮕﯿﺮد ﺗﺎﺟﺮ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮد.

• ﺑﺮای اﯾﻨﮑﻪ ﺷﺨﺺ ﺗﺎﺟﺮ ﺗﻠﻘﯽ ﺷﻮد ﻻزم اﺳﺖ ﮐﻪ ﺣﺘﻤﺎ اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری را ﺑﻪ ﻧﺎم و ﺑﻪ ﺣﺴﺎب ﺧﻮد اﻧﺠﺎم دﻫﺪ، ﻧﻪ آﻧﮑﻪ اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری را ﺑﻪ وﮐﺎﻟﺖ از ﻧﺎﺣﯿﮥ ﻏﯿﺮ اﻧﺠﺎم دﻫﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ اﮔﺮ ﺷﺨﺼﯽ ﺑﻪ وﮐﺎﻟﺖ از ﻏﯿﺮ اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری اﻧﺠﺎم دﻫﺪ، ﺗﺎﺟﺮ ﻣﺤﺴﻮب ﻧﻤﯽﺷﻮد.

• اﮔﺮ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮع از اﻧﺠﺎم اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری اﺳﺖ، ﺑﺎ وﺟﻮد ﻣﻨﻊ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ، اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری اﻧﺠﺎم دﻫﺪ و ﺷﻐﻞ ﻣﻌﻤﻮﻟﯽ او اﻋﻤﺎل تﺠﺎری ﺑﺎﺷﺪ، ﭼﻨﯿﻦ ﺷﺨﺼﯽ ﻧﯿﺰ ﺗﺎﺟﺮ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽﺷﻮد.

• ﻣﻌﯿﺎر ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺗﺎﺟﺮ:

١. ﻣﻌﯿﺎر ﺷﺨﺼﯽ: ﻃﺒﻖ اﯾﻦ ﻣﻌﯿﺎر، ﺷﺨﺼﯽ ﺗﺎﺟﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ اﺳﻢ او در دﻓﺘﺮ ﺛﺒﺖ ﺗﺠﺎری ﺛﺒﺖ ﺷﺪه ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﺮ اﺳﺎس اﯾﻦ ﻣﻌﯿﺎر، در ﻣﺮﺣﻠﮥ اول ﺗﺎﺟﺮ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽﺷﻮد و در ﻣﺮﺣﻠﮥ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﻌﺎﻣﻼت او ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد. ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﯽ دﯾﮕﺮ ﻃﺒﻖ اﯾﻦ ﻣﻌﯿﺎر، اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری ﺑﻪ اﻋﻤﺎﻟﯽ ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺗﺎﺟﺮ اﻗﺪام ﺑﻪ آن اﻋﻤﺎل ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺑﺮ اﺳﺎس اﯾﻦ ﻣﻌﯿﺎر ﺣﻘﻮق ﺗﺠﺎرت، ﺣﻘﻮق اﺷﺨﺎص ﺗﺠﺎر اﺳﺖ و ﻣﻘﺮرات ﺗﺠﺎری ﺣﻮل ﺗﺎﺟﺮ و ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ اﻋﻤﺎل ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ از ﺳﻮی ﺗﺎﺟﺮ وﺿﻊ ﻣﯽﮔﺮدد.

٢. ﻣﻌﯿﺎر ﻧﻮﻋﯽ: ﻃﺒﻖ اﯾﻦ ﻣﻌﯿﺎر، ﺷﺨﺼﯽ ﺗﺎﺟﺮ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری اﻧﺠﺎم ﻣﯽدﻫﺪ، ﺑﺮ اﺳﺎس اﯾﻦ ﻣﻌﯿﺎر، در ﻣﺮﺣﻠﮥ اول اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ ﻣﯽﺷﻮد و در ﻣﺮﺣﻠﮥ ﺑﻌﺪ، ﻫﺮ ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری اﻧﺠﺎم دﻫﺪ، ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺗﺎﺟﺮ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮد.

• ﺑﺮ اﺳﺎس اﯾﻦ ﻣﻌﯿﺎر؛ ﺣﻘﻮق ﺗﺠﺎرت، ﺣﻘﻮق اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری اﺳﺖ و ﻣﻘﺮرات ﺗﺠﺎری ﺣﻮل اﻋﻤﺎل ﺗﺠﺎری وﺿﻊ ﻣﯽﮔﺮدد.

ﻣﻌﯿﺎر ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺗﺎﺟﺮ ﻃﺒﻖ ﻗﺎﻧﻮن اﯾﺮان:

در ﺣﻘﻮق ﺗﺠﺎرت اﯾﺮان ﻣﺎدۀ ١ ﻗﺎﻧﻮن ﺗﺠﺎرت ﻣﻌﯿﺎر ﻧﻮﻋﯽ را ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺗﺎﺟﺮ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ، اﻣﺎ در ﻣﺎدۀ ٣ ﻗﺎﻧﻮن ﺗﺠﺎرت ﻣﻌﯿﺎر ﺷﺨﺼﯽ

را ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ؛ ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ ﺣﻘﻮق ﺗﺠﺎرت اﯾﺮان ﺑﺮای ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺗﺎﺟﺮ ﻫﻢ ﻣﻌﯿﺎر ﻧﻮﻋﯽ و ﻫﻢ ﻣﻌﯿﺎر ﺷﺨﺼﯽ ﻣﻮرد ﻗﺒﻮل اﺳﺖ.

آیا وکیل تاجر است؟

وکیل تاجر

این روزها حواشی زیادی در رابطه با حرفه وکالت ایجاد شده است و سرمنشا این حواشی قانونی است که کلیات آن در شهریور ماه سال 1399 تصویب شد یعنی قانون تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار.

به موجب این قانون، حرفه وکالت و سردفتری جز کسب و کار محسوب شده و به آن وصف تجاری داده شده است اما هرکسی که کمی با قوانین آشنایی داشته باشد می‌داند که مشاغلی مانند وکالت، سردفتری و پزشکی تجارت به حساب نمی‌آیند و نباید وکیل، سردفتر و پزشک را تاجر محسوب کرد.

همین مسائل باعث شده است تا اعتراضات زیادی به تصویب این طرح وارد شود و عده زیادی از وکلا آن را قبول نداشته باشند.

با تصویب طرح تسهیل صدور مجوزهای کسب و کار برای بسیاری از افراد این سوال ایجاد شد که آیا واقعا حرفه وکالت تجارت محسوب می‌شود و آیا وکیل تاجر است؟ در ادامه این متن می‌خواهیم مطالبی را در پاسخ به این سوال بگوییم.

معامله وکیل با خود

درس های وکالت

چه کسی تاجر است؟

در ماده 1 قانون تجارت تعریفی برای تاجر آمده است. به موجب این ماده: «تاجر کسی است که شغل معمولی خود را معاملات تجارتی قرار دهد.»

بر اساس ماده‌ 1 قانون تجارت، کسی تاجر محسوب می‌شود که در وهله اول معاملات تجاری انجام دهد و در وهله دوم او این عملیات تجاری را شغل معمولی خود قرار دهد.

اما شغل معمولی در این ماده به چه همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر معناست؟ یعنی آن که شخص تاجر از طریق این شغل امرار ماعش کرده و خرج زندگی خود را در بیاورد. نکته دیگری که در مورد تاجر وجود دارد این است که او باید این عملیات تجاری را به نام و حساب خود انجام دهد.

نکته فوق یعنی انجام دادن عملیات تجاری به نام و به حساب خود تاجر باعث می‌شود که وصف تاجر بودن از روی برخی از افراد مانند قیم، وکیل، قائم مقام تجاری و مدیران شرکت‌های تجاری برداشته شود. (حتی اگر شرکت عملیات تجاری انجام دهد، باز هم مدیران آن تاجر محسوب نمی‌شوند، زیرا عملیات تجاری را به حساب و اسم شرکت انجام می‌دهند.)

البته خلاف این مورد یعنی تاجر شناخته شدن برخی از نماینده‌ها نیز وجود دارد و این موضوع را می‌توان به راحتی از ماده 546 قانون مدنی متوجه شد.

از این ماده و دیگر ماده‌های مرتبط می‌توان دریافت که برخی از نماینده‌ها مانند مضارب در عقد مضاربه، دلال، عامل و حق العمل کار تاجر به حساب می‌آیند.

اما تکلیف اشخاص حقوقی یا شرکت‌ها چیست؟ آیا شخص حقوقی تاجر هم داریم یا تنها اشخاص حقیقی تاجر محسوب می‌شوند؟ پاسخ این سوال به سادگی از ماده 588 قانون تجارت قابل استنباط است.

به موجب این ماده اشخاص حقوقی نیز این حق را دارند که از حقوق و مسئولیت یک تاجر برخوردار شوند. در نتیجه شرکت‌هایی که در زمینه مسائل تجاری فعالیت دارند نیز تاجر محسوب خواهند شد.

تاجر

تمایزی که میان شخص حقیقی تاجر و شخص حقوقی تاجر وجود دارد این است که شخص حقیقی تنها یک نفر است که به تجارت می‌پردازد اما شرکت مجموعه‌ای از اقراد است که به صورت گروهی فعالیتی تجاری انجام می‌دهند.

باید به این نکته نیز توجه داشته باشید که باتوجه به قانون تجارت، کسبه جزء نیز تاجر محسوب می‌شوند چون کالاهایی را به قصد کسب سود خرید و فروش می‌کنند.

البته قانونگذار تمام وظایف و مسئولیت‌های یک تاجر را برای آن‌ها قرار نداده است. به عنوان مثال کسبه جزء ورشکسته نمی‌شوند.

معاملات تجاری کدام است؟

گفتیم زمانی شخصی تاجر به حساب می‌آید که عملیات تجاری را به قصد کسب سود انجام دهد. اما کدام معاملات تجاری محسوب می‌شوند؟

در قانون تجارت ایران برای آن که معامله‌ای تجاری محسوب شود، هم نظریه شخصی و هم نظریه نوعی پذیرفته شده است.

نظریه شخصی می‌گوید معاملاتی که از سوی تاجر صورت بگیرد تجاری است و نظریه نوعی می‌گوید که معاملاتی تجاری است که ذات تجاری داشته باشند.

معاملات تجاری ذاتی

در ماده 2 قانون تجارت معاملات ذاتا تجاری آورده شده است و شامل موارد زیر می‌شود:

  • خريد يا تحصيل هر نوع مال منقول به قصد فروش يا اجاره اعم از اينكه تصرفاتي در آن شده يا نشده باشد:

فرقی ندارد که شخص تاجر مال را از چه طریقی به دست آورده باشد، صرف این که مال را برای فروش یا اجاره تحصیل کرده باشد برای تجاری شناخته شدن آن کافی است. این قصد باید در حین تحصیل وجود داشته باشد و ضرورتی ندارد که حتما مال را فروخت یا اجاره داد.

نکته‌ مهم این است که تحصیل مال غیرمنقول برای فروش یا اجاره تجاری محسوب نمی‌شود.

  • تصدي به حمل‌ و نقل از راه خشكي يا آب‌ و هوا به هر نحوی كه باشد:

تصدی یعنی ایجاد یک سازمان با تعدادی تجهیزات و نیروی انسانی برای انجام یک عملیات مشخص. پس عملیات حمل و نقل باید از سوی یک شرکت یا بنگاه انجام بگیرد تا تجاری محسوب شود.

  • هر قسم عمليات دلالی يا حق‌ العمل‌ كاری (كميسيون) و يا عاملی و همچنين تصدی به هر نوع تاسيساتی كه براي انجام بعضی امور ايجاد می‌شود از قبيل تسهيل معاملات ملكی يا پيدا كردن خدمه، تهيه و رسانيدن ملزومات و غيره:

دلالی: یعنی واسطه شدن برای پیدا کردن خریدار و فروشنده و آشنا کردن آن‌ها با هم.

حق‌ العمل‌ كاری: یعنی کسی یک معامله را برای کس دیگری ولی به نام خود انجام دهد. حق‌ العمل‌ كار در برابر طرف معامله مسئول است چون خبر ندارد از شخصی که معامله در حقیقت برای او انجام شده است.

تأسيساتی كه براي انجام دادن بعضي امور ايجاد می‌شود: قانون‌گذار با آوردن عبارت از قبیل این ماده را تمثیلی دانسته تا هر نوع مصادیقی که شامل عملیات توزیعی، خدماتی و غیره می‌شود را شامل گردد.

تجارت

  • تاسيس و به كار انداختن هر قسم كارخانه مشروط بر اينكه برای رفع حوائج شخصی نباشد:

صرف تاسیس کارخانه، عملیات تجاری نیست و شخص باید در این کارخانه مواد اولیه را تبدیل به موادی دیگر بکند. همچنین باید در کارخانه از نیروهای کار و تجهیزات نیز استفاده کرد.

  • تصدی به عمليات حراجی:

کسی که در قالب یک بنگاه اجناس افراد را برای ارائه و در یک مکان و زمان معین و فروختن به دیگران قبول می‌کند را متصدی عملیات حراجی می‌گویند. در این عملیات جنس به کسی فروخته می‌شود که بالاترین قیمت را پیشنهاد دهد.

  • تصدی به هر قسم نمايشگاه عمومی:

نمایشگاه مکانی است که در آن چیزی به نمایش گذاشته می‌شود. (این تعریف شامل تئاتر، سینما، سیرک و غیره هم می‌شود.) کسی که متصدی این نمایشگاه است تاجر محسوب می‌شود. البته نمایشگاه‌هایی که به منظور اهداف خیرخواهانه ایجاد شده‌اند، مشمول این بند نخواهند شد.

  • هر قسم عمليات صرافی و بانكی:

هرگونه عملياتی مانند افتتاح حساب‌ جاری، قرض‌الحسنه، اعطا هرگونه تسهيلات، قبول و نگهداری امانات در صندوق امانات، عمليات بانکی محسوب شده و تجاری است. عمليات صرافي نيز به تبديل پول محلی به واحد پول ديگری گفته می‌شود که تجاری است.

  • معاملات برواتی اعم از اينكه بين تاجر يا غيرتاجر باشد:

این بند تنها شامل سند تجاری برات و عملیات مربوط به آن مانند صدور، ظهرنویسی، قبولی، ضمانت و… است و سفته و چک مشمول آن نیستند.

  • عملیات بیمه بحری و غیر بحری

شرکت‌هایی که عملیات بیمه انجام می‌دهند تاجر محسوب می‌شوند. به علاوه شرکت‌های بیمه در قالب شرکت سهامی عام که تجاری است تشکیل می‌شوند.

  • كشتی‌سازی و خريد و فروش كشتي و كشتيرانی داخلی يا خارجی يا معاملات راجع به آن‌ها:

این بند مربوط به معاملات راجع به کشتی است و شامل تمام عقود مثب رهن، عاریه، وثیقه و عقد انتفاع می‌شود.

معاملات تجاری تبعی

معاملاتی که بسته به شخص عمل کننده تجاری می‌شود را معامله تجاری تبعی می‌گویند.

در ماده 3 قانون تجارت معاملات تبعی به این صورت تعریف شده است: «معاملات ذیل به اعتبار تاجر بودن متعاملین یا یکی از آن‌ها تجارتی محسوب می‌شود:

  1. کلیه معاملات بین تجار و کسبه و صرافان و بانک‌ها.
  2. کلیه معاملاتی که تاجر یا غیر تاجر برای حوائج تجارتی خود می‌نماید.
  3. کلیه معاملاتی که اجزاء یا خدمه یا شاگرد تاجر برای امور تجارتی ارباب خود می‌نماید.
  4. کلیه معاملات شرکت‌های تجارتی.»

اعمال تجاری

چرا وکیل تاجر نیست؟

در فهرست نهادها و موسسات که در ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری ذکر شده نامی از انجمن وکلا نیامده است.

این موسسات و نهادها که به عنوان کسب و کار شناخته می‌شوند شامل کانون همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر وکلای دادگستری نشده‌اند و همین امر خود ثابت کننده‌ تاجر نبودن وکیل و تجارت نبودن حرفه وکالت است.

در قوانین ما، کسب و کار کلمه‌ای است که در محیط‌های اقتصادی معنا پیدا کرده و به کسانی اطلاق می‌شود که تاجر باشند.

قانونگذار هیچ موقع پزشک، وکیل، معلم یا خبرنگار را تحت شمول این کلمه قرار نداده و آن‌ها را تاجر محسوب نکرده است. همین موضوع باعث شده افرادزیادی مخالف طرح تسهیل باشند.

در حقیقت وکلا نه تاجر و نه کسبه جزء محسوب می‌شوند. حتی هیات عمومی دیوان عدالت اداری هم دفاتر وکالت را مشمول حق کسب، پیشه و تجارت ندانسته است.

در اصل 35 قانون اساسی نیز که مربوط به حقوق ملت است حرفی از وکالت به عنوان یک حرفه اقتصادی نزده است.

اما موضع این قانون درباره حرفه وکالت چیست؟

با تصویب این طرح تغییراتی در آزمون‌های حقوقی از جمه آزمو سردفتری و آزمون وکالت و کارشناسان رسمی دادگستری ایجاد می‌شود.

به موجب این طرح:

  • آزمون‌های مذکور باید به صورت سالانه برگزار شوند.
  • آن دسته از داوطلبانی که در آزمون‌های ذکر شده حداقل 70 درصد امتیاز میانگین نمرات 1 درصد داوطلبان ممتاز در هر رشته را کسب کنند، پذیرفته‌شده محسوب می‌شوند و به سازمان مربوطه معرفی خواهند شد.
  • نهاد ناظر بر این موضوع قوه قضائیه است و اگر تشخیص داد که موارد گفته شده رعایت نشده است، دستور برگزاری مجدد آزمون را خواهد داد.
  • به اعتقاد کارشناسان و افرادی که مخالف این طرح هستند، طرح تسهیل یک طرح حقوقی است و باید به وسیله کارشناسان حقوقی و با یک دید حقوقی مورد همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر بررسی قرار بگیرد.

این در حالی است که به این طرح با دید اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته و به شغل وکالت و سردفتری همچون یک کسب و کار درآمدزا نگریسته شده است. نتیجه تصویب این طرح ایجاد تزلزل در استقلال نهاد کانون وکلا خواهد شد.

شغل تاجر

آیا وکیل می‌تواند در کنار حرفه وکالت به شغل تجارت نیز مشغول گردد؟

در این مطلب برای شما گفتیم که وکیل تاجر به حساب نمی‌آید و حرفه تجارت یک حرفه تجاری نیست. اما ممکن است برای افراد سوال شود که آیا یک وکیل می‌تواند در کنار کارش به تجارت هم بپردازد؟

پاسخ این سول مثبت است. در تعریف تاجر گفتیم هر کس که یکی از اعمال تجاری ذاتی یا تبعی را به صورت مکرر و با قصد تحصیل سود انجام دهد تاجر محسوب خواهد شد.

بنابراین اگر یک وکیل در اوقات آزاد خود مثلا به خرید و فروش خودرو بپردازد، تاجر هم محسوب می‌شود.

نکته‌ای که خوب است بدانید این است که کسی که به عنوان تاجر کار خود را شروع می‌کند باید نام خود را در دفتر ثبت تجارتی به ثبت برساند.

اما اگر یک شخصی این کار را انجام نداد به عنوان مثال از تجارت منع شده بود و یا به طور کل مایل بود اعمال تجاری خود را مخفی نگه دارد، باز هم تاجر محسوب خواهد شد و ثبت اسم در دفتر ثبت تجارتی تاثیری در تاجر شدن یا نشدن فرد ندارد.

افراد تنها به این علت ملزم شده‌اند نام خود را به عنوان تاجر در دفتر ثبت تجارتی به ثبت برسانند که اماره‌ای برای تاجر بودن آن‌ها باشد. وگرنه همین که احراز گردد شخصی تاجر است، کافی بوده و قوانین قانون تجارت بر او حاکم خواهد شد.

به عنوان آخرین سخن در این مطلب باید خدمت شما عزیزان عرض کنیم که تاجر و شغل تجارت تعریف مشخصی دارند که در ابتدای مطلب به آن پرداختیم.

نه در تعریفی که از تاجر در قانون تجارت آمده و نه در تعریف حرفه تجارت و مصادیق اعمال تجاری در ماده 2 و 3 قانون تجارت، حرفی از وکیل و حرفه وکالت نشده است.

همین امر خود نشان دهنده این موضوع است که وکیل تاجر نیست و حرفه وکالت یک عمل تجاری محسوب نمی‌شود. بنابراین تاجر دانستن وکیل امر بسیار اشتباهی است.

کانون وکلا نهاد مستقلی است و نباید در زمره کسب و کار و در نتیجه تجاری بودن آورده شود.

ورشکسته کیست و تعریف ورشکستگی در قانون تجارت چیست ؟

ورشکستگی

در ابتدا به سراغ تعریف ورشکستگی میرویم و در ادامه میخوانیم ورشکسته کیست : ورشکستگی در قانون تجارت یعنی یک تاجر از پرداخت تعهدات خود عاجز شود البته ممکن است تاجر املاک و مستغلات زیادی داشته باشد و به دلیل در رهن بودن این املاک نتواند تعهدات خود را انجام داده و به موجب آن ورشکسته تلقی میشود . ورشکستگی برای بسیاری از تجار پایان راه است و ممکن است عمر فعالیت تجاری آنها را به آخر برساند اگر نتوانند این دوران به درستی مدیریت کنند.

اما برخی از تجار هم با سپری کردن این دوران و اندختن تجربه های تلخ گذشته و درس گرفتن از اشتباهات قبلی فصلی جدید از فعالیت تجاری خود را آغاز کرده و در بعضی مواقع تاجر موفق تر و قوی تری خواهند شد اما در هر صورت ورشکستگی اگر عمدی نباشد بخش زیادی از دارایی ها و اموال شخص را تلف کرده و موجبات ضرر و زیان فراوانی برای شخص و یا اشخاص درگیر خواهد شد .

مراحل اعلام ورشکستگی

اعلام ورشکستگی چگونه صورت میگیرد ؟

مراحل اعلام ورشستگی برای افراد مختلف و مشاغل گوناگون متفاوت است . مثلا یک تاجر خرد ممکن است به صورت رسمی اعلام به ورشکستگی نکرده و اهالی و کسبه خودشان با توجه به شرایط متوجه ورشکستگی آن شوند اما به صورت کلی به خصوص برای مشاغلی که از گستره مالی و حقوقی وسعتری برخوردار هستند اعلام ورزشکستگی روند متفاوتی داشته و باید رعایت گردد.

بریا این ماشغل اعلام ورشکستگی باید به صورت قانونی صورت گیرد و برای رسمی و قانونی شدن موضوع ورشکستگی بایستی حکم ان از طریق دادگاه صادر شود و ادعای تاجر فقط دلیل بر ورشکستگی نخواهد بود ضمن انکه اگر افرادی که از تاجر طلبکار هستند به دادگاه شکایت کنند دادگاه میتواند بر اساس ادعای طلبکاران و مستندات ارائه شده توسط آنها اعلام ورشکستگی نماید . بنابراین تاجر برای اینکه بیش از این متضرر نشده و بتواند حداقل دارایی و اموال خود را حفظ کند بهتر است از راهکارهای قانونی برای اعلام ورشکستگی استفاده نماید .

معمولا افرادی که دچار ورشکستگی میشوند مطالباتی هم از اشخاص دیگر دارند که وصول نشده است که میتواند وصول این مطالبات در رفع و رجوع بدهی هایشان موثر بوده و از میزان آنها بکاهد برای اینکه شخص بتواند به صورت قانونی در زمان ورشکسته شدن مطالبات خود را وصول کنند و طرف های ذیربط از شرایط موجود سوء استفاده نکنند حتما بایستی اسناد و مدارک مالی این مطالبات را در اختیار داشته و به مراجع قانونی هم ارائه دهند.

مشاوره به افراد حقوقی و وکلای خبره در این خصوص هم بهترین راهکار است چرا که این افراد میتوانند جزییتات قانونی برای حمایت از شخص ورشکسته را بررسی کرده و اسب های ناشی از این شرایط را کاهش دهند .

ورشکسته کیست

( ارائه خدمات حسابداری در شرکت حسابداری محاسبان تلاشگر خبره )

انواع ورشکستگی

ورشکستگی انواع مختلفی دارد که در ذیل همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر به آنها شاره میشود .

وقتی ورشکستگی عادی است

در این ورشکستگی تاجر هیچگونه دخالت و عمدی در ورشکستگی خود نداشته و بر اثر شرایط اقتصادی ، برنامه ریزی های غلط مالی ، بحران های اقتصادی جهانی و منطقه ای و غیره اموال خود را از دست داده و ورشکسته میشود. ورشکستگی عادی ممکن است برای همه تجار از جمله تجار خرده پا یا تاجرین به نام و سرشناس اتفاق بیفتد.

هر چه تجارت فرد وسعیتر و مراودات مالی گستره بزرگتری داشته باشد ورشکستگی بعضا عواقب وخیم تری برای تاجر خواهد داشت البته گاهی آسیب هایی که یک تاجر خرده پا از ورشکسته شدن میبیند چیزی کمتر از یک تاجر بزرگ نخواهد بود و آن میتواند به دلیل محدویت منایع مالی ، ارتباطات در بازار ، حمایت های همکاران و مشکلات روانی ناشی از شرایط ورشکسته شدن باشد .

ورشکستگی عادی بیشتر در بحران های مالی کشوری و عدم حمایت های دولتی از تاجرین و تولید کنندگان رخ میدهد . در این حالت به دلیل بوجود آمدن شرایط پیش بینی نشده و تلاطم های اقتصادی در عرصه ملی تاجر پاسخگو تعهدات خود نبوده و در صورت تداوم وضع موجود تا از دست دادن کل سرمایه خود هم پیش میرود. متاسفانه در این مواقع تجار به دلیل اینکه از مشارین مالی و حرفه ای مشورت نمیگیرند و به اشخاص متخصص در اقتصاد اعتماد نمیکنند هر روز بیشتر در بدهی و وام و شرایط اقتصادی نابسامان خود غرق شده و هر روز بخش بیشتری از انوال خود را ازدست می دهند .

ورشکستگی ناشی از تقصیر تاجر

نوع دوم ورشکستگی که در قانون از آن نام برده شده است ورشکستگی به تقصیر است یعنی در اثر اشتباه محاسباتی یا عملکردی تاجر شرکت تجاری دچار ورشکستگی میشود و اصلا عمدی نبوده و در قانون جرم تلقی نمیگردد . این نوع ورشکستگی هم به نوعی شبیه ورشکسته شدن بالا بوده اما انحصارا نتیجه عملکرد غلط مالی تجار و صاحبان کسب و کار می باشد و ربطی به شرایط اقتصادی جهانی و ملی ممکن است نداشته باشد .

مثلا تاجر بیش تر از نیاز تولید مواد اولیه خریده و مواد فاسد میشود و نمی تواند طلب خود را پرداخت کند و یا اینکه در حوزه های دیگر مثل استخدام بی رویه پرسنل بدون تعریف کردن شغلی خاص برای آنها یا بریز و به پاش های غیر ضروری در عرصه کاری و خانوادگی یا به دلیل طمع زیاد و ریسک های غیر قابل در شغل خود دچار بحران مالی میشود .

نوع دیگر ورشکستگی ، ورشکستگی بر اثر تقلب است

گاهی تاجر برای پرداخت نکردن دیون و تعهدات خود املاک و دارایی های خود را مخفی کرده و به نام اشخاص دیگر می کند و یا اینکه اسناد مالی خود را از بین میبرد تا در اختیار قانون قرار نگیرد در صورت اثبات این امر و تمارض جهت نشان دادن ورشکستگی جرم تلقی شده و طبق قانون مجازات هایی خواهد داشت . این نوع ورشکستگی به تقلب نام دارد و عواقب وخیمی به لحاظ قانونی برای شخص مرتکب خواهد داشت .

ورشکسته شدن ناشی از تمارض به دلیل اینکه جرم تلقی میشود می تواند در صورت اثبات فرد را از بسیاری از حقوق قاننی برای تجارت در سالهای بعدی یا حتی تا پایان عمر محروم نماید و اینکه از خروج فرد از کشور یا بستگانش جلوگیری شود و یا اینکه سایر اموال وی که در خارج از کشور هم هستند مصادره شود و آسیب های جدی به اعتماد عمومی و خود شخص متخلف وارد نماید .

معایب و مزایای اعلام ورشکستگی

اعلام ورشکستگی برای تاجر عواقب و نتایجی دارد

اعلام ورشکستگی از طرف تاجر و تایید آن از طرف دادگاه عواقب و نتایج مالی و غیر مالی هم برای تاجر خواهد داشت:

تاجر دیگر نمی تواند در اموال خودش دخل و تصرفی داشته باشد

با اعلام ورشکستگی و تایید آن تاجر دیگر اجازه دخالت در اموال خودش را نخواهد داشت و پرداخت دیون و فروش و حراج اموالش به قانون یا نماینده قانونی وی در شرکت سپرده خواهد شد . در این حالت اختیار کلیه امول از وی سلب خواهد شد و اینکه شخص چه میزان از اموالش را میتواند در اختیار بگیرد فقط از طریق قانون تعیین میشود .

در این حالت حتی ممکن است اسباب و وسایل شخصی تارج ورشکسته هم مصادره شده تا دیون فرد پرداخت گردد . املاک و مستغلات آن پلمپ شده و نقص پلمپ توسط هر شخصی به جز مراجع قانونی جرم محسوب میشود .

کلیه معاملات قبلی باطل و فاقد وجاهت قانونی میشود

از تاریخی که حکم دادگاه جهت اعلام و تایید ورشکستگی اعلام میشود کلیه معاملات تاجر غیر قانونی و فاقد وجاهت قانونی خواهد بود و باطل اعلام میشود . یعنی تاجر دیگر نمیتواند در خصوص این معاملات مدعی شود و اشخاص طرف معامله هم باید در صورتیکه دچار ضرر و زیان مالی شده اند به مراجع قانونی مراجعه همه چیز درباره تجار و تعریف تاجر کرده و با ارائه اسناد و مدارک کافی درخواست جبران ضرر و زیان خود را داشته باشند .

مثلا اگر تاجر اعلام ورشکستگی کند و بعد از آن بدون انکه به طرف معامله خود این موضوع را بگوید اقدام به عقد قرارداد نماید و تعهداتی از اموال خود را در این قرارداد به طرف معامله بدهد کار غیر قانونی انجام داده و ممکن است طرف معامله را هم دچار ضرر زیان نماید چون بعد از اعلام ورشکستگی تاجر هیچ حقی نسبت به اموال منقول و غیر منقول خود نخواهد داشت .

تاجر ورشکسته از برخی از حقوق اجتماعی و سیاسی محروم میشود

به موجب قانون تاجری که اعلام ورشکستگی میکند بسته میزان دیون و تعهداتی که داشته از برخی از حقوق اجتماعی و به خصوص سیاسی محروم میشود . میزان محرومیت تاجر از حقوق اجتماعی و سیاسی بستگی به میزان تعهدات و مهمتر از ان جایگاه ان در اجتماع خواهد داشت . مثلا اگر شخص ورشکسته یک تاجر به نام با شخصیت سیاسی برجسته در جامعه باشد این فرد علاوه بر یکسری حقوق اجتماعی از برخی یا همه حقوق سیاسی خود هم محروم میشود .

چرا که بازتاب ورزشکستگی و تعهدات مالی یک شخص سیاسی و تاثیر آن در اعتماد عمومی بیشتر و عمیق تر خواهد بود . مثلا اگر یک وزیر که در بخش خصوصی هم تجارت می کند دچار ورشکستگی شود برای اینکه در اذهان عمومی استفاده از رانت و حمایت دولتی متبادر نشود این فرد ممکن است از انتصاب به کلیه پست های سیاسی در آینده محروم شود .

تاجر ورشکسته از دخالت در دعاوی منع میشود

به موجب ضرر و زیانی که تاجر به افراد حقیقی و حقوقی وارد کرده است از دخالت در دعوای حقوقی برای رسیدگی به موضوع ورشکستگی و بدهکاران منع شده و یک نماینده جهت تصویه معرفی میشود . این فرد نمیتواند به طور مستقیم در دعوای بین خود و مدعیانی که ضرر و زیان مالی داشته اند حاضر شود بلکه باید یک نماینده قانونی معرفی کرده و تمام مستندات و اسناد خود را از طریق نماینده خود در دادگاه ارائه دهد .

البته این بدان معنی نیست که حقی از تاجر ضایع میشود در این موارد تاجر در هر مرحله ای میتواند اسناد خود را ارائه کرده و در صورت اعتراض به احکام دادگاه ان را اعلام نماید .

ورشکستگی باعث سلب اعتبار تاجر در امور اقتصادی میشود

تاجر ورشکسته به خودی خود حتی اگر قانونی هم سلب اعتبار شود در بازار و میان تجار و کسبه اعتبار خودش را ازدست خواهد داد و این موضوع شروع یک کار تجاری جدید و یا انجام تعهدات قبلی را برایش سخت خواهد کرد . در نگاه عمومی یک تاجر ورشکسته چندان مورد اعتماد نمی باشد و کمتر شخصی حاضر به معامله با ان خواهد شد . چون یک عدم اطمینان از حفظ سرمایه ایجاد میشود که متاسفانه تا سال ها ادامه خواهد داشت .

تاجر نمیتواند به صورت فردی بستاکاران را تعقیب قانونی کند

پس از اعلام ورشکستگی تاجر نمیتواند به صورت شخصی بستاکاران را تعقیب کرده و مطالبه ای داشته باشد بلکه این کار توسط نماینده قانونی و با شرایط تعیین شده انجام خواهد شد . تعقیب شخصی بدهکاران توسط خود تاجر منع قانونی دارد و وی را دچار مشکل می کند .

ورشکسته شدن اتفاقی است که به موجب قانون باعث ضررزیان زیادی برای ورشکسته و افراد طرف دعوی ان خواهد شد. فرد ورشکسته از بسیاری از حقوق قانونی و اجتماعی و مالی خود محروم میشود و ممکن است تا سال ها اثرات این ورشکستگی زندگی وی را رها نکند. برای اینکه یک تاجر بتواند در شرایط مختلف اقتصادی دارایی خود را حفظ کرده و دیون خود را پرداخت و تعهداتش را به موقع انجام دهد باید یک برنامه ریزی مالی دقیق داشته و از مشاوران و مهندسین مالی خبره بهره بگیرد .

برخی شرکت ها و موسسات خدمات مالی می توانند در این خصوص مشاور خوبی برای تاجران و بنگاههای اقتصادی باشند . این شرکت ها می توانند در شرایط مختلف اقتصادی راهکارهای خوب و تخصصی برای حفظ سرمایه و سود دهی کسب و کارها ارائه دهند . برنامه ریزی مالی و تجارت یک تخصص و علم است و اگر شخصی از این مطلع نباشد و از افراد مطلع و متخصص هم کمک نگیرد ممکن است بخشی یا همه سرمایه خود را در بازار متلاطم فعلی از دست دهد .

برای همین ما به شما پیشنهاد میکنیم برای پیشگیری از این امر قبل از شروع هر کسب و کاری با متخصصان در این عرصه مشورت بگیرید و جوانب مختلف را از زاویه تخصصی و علمی بررسی کنید .

اشتراک این مطلب

https://mohasebankhebreh.com/wp-content/uploads/2017/12/-e1567526557297.jpg 350 700 maleki https://mohasebankhebreh.com/wp-content/uploads/2019/05/لوگو-شرکت-حسابداری123-300x78-300x78.png maleki 2017-12-07 12:58:44 2019-09-29 11:27:17 ورشکسته کیست و تعریف ورشکستگی در قانون تجارت چیست ؟

باسلام من کار ساخت وساز وتولید ساختمان داشته ام الان با مسائل پیش اومده از طرف شهرداری برای دوتا از ساختمانهام حدود ۴/۵ میلیارد جریمه اومد ومن توان پرداخت این مبلغ رو ندارم وعملا فراری شدم ممکنه راهنمایی کنید با توجه به سخصی بودن تولید ساختمان نبود شرکت من چطور میتوانم اعلام ورشکستگی کنم ممنون

با سلام
شما در صورتی می توانید اعلام ورشکستگی کنید که در سالهای فعالیت دفتر روزنامه و کل پلمپ کرده و اسناد مالی و هزینه ای خود را نگه داشته باشید

سلام یه عده پول مردم را گرفته و برای اقوام و بستگان منزل وکالتی خریداری میکنند و قبل از سر رسید چکهایشان اعلام ورشکستگی میکنند این راه خوبی برای فرار از پرداخت دین است

باسلام وآرزوی سعادت.
لطفاً درصورت امکان چنانچه اخیرا نسبت به ورشکستگی شرکت تولیدی خدماتی سهامی خاص با بدهی انباشته بانکی تجربه دارید با بنده تماس بگیرید.

سلام بنده شرکت سهامی خاص دارم وبه علت پول ندادن دولت همه وامهایی ک از بانکها ومردم گرفته بودم نتونستم بدم ماندم

مدت چهار سال پیش مقدار سه کیلو طلا ۷۵۰ به شخص طلا فروش دادم وبا این شخص قرار داد یک ساله بستم ودر ازای قرار داد چک گرفتم در داخل قرار داد او قید کرده چک ضمانت قراردادهست اعتبار وصول چک راندارد حالا بعدازگذشت سه سال طلا را پس نمیده ونه سود آنرا (در این مدت سه سال گاهی گفت تا حالا
به شما ربا دادم بعداز اثبات ربا نبوده حالا ادعای ورشکستگی نموده من چه باید بکنم تا به مالم برسم

با سلام . میخواستم بیینم آیا در قانون چیزی بعنوان ورشکسته افراد حقیقی هم وجود دارد؟ و این اصلا تفسیری در قراردادها میتواند داشته باشد یا نه ؟

من یک طلا ساز وطلا فروشم مقداری طلا از مردم پیش من بوده که با آنها کار کنم
واینکه مقداری از این طلا را شاگردم ربوده و فعلا در دادگاه پیگیر ایشان هستیم وهنوز موفق نشده ایم به گرفتن طلا
در حال حاضربدهی خودم به مردم را باید چگونه وقت بگیرم با این که اکسر طرفین ترسیدن وهمکاری نمیکنن
لطفا راهنمایی کنید

مدت چهار سال پیش مقدارسه کیلو طلای ۱۸ عیار ۷۵۰ به شخص طلا فروش دادم وبعد از این مدت اتمام قرار داد وندادن طلا وشکایت به قانون و گذراندن روال قانونی ایشان با بهانه های واهی ودروغهای شاخدار ..آقای طلا فروش با نظر سو که از قبل طراحی کرده بود کلیه مستغلات واملاک ودار.و ندار خود را به نام اشخاص ونردیکان خود منتقل با ترفند های واگدار. کرده ودر حال حاضر ندارم بارم افتاده از قانون تقضای اعسار کرده آیا قانون اعسار آقای طلا فروش را قبول میکند ( در صورتی که طلا فروش از تمکن مالی بسیار بالا برخور داراست) لطفا مرا راهنمایی بفرماید باتجدید ممتد تشکر از شما



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.