منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان


تصویر ۲: محاسبه نرخ رشد با تغییرات ثابت در اکسل

فرمول نرخ رشد در اکسل — آموزش محاسبه به زبان ساده

رشد به معنی افزایش یک کمیت در نظر گرفته می‌شود. انتظار داریم که بسیاری از پدیده‌ها، با گذشت زمان تغییر کرده و افزایش داشته باشند. البته در مواقعی نیز علاقمند به رشد منفی هستیم، برای مثال انتظار داریم با مصرف یک داروی ضد سرطان، اندازه غده کاهش داشته، و نرخ رشد منفی را تجربه کنیم. مقادیری مثل سن افراد، از مثال‌هایی است که رشد آن وابسته به زمان بوده و به صورت یکنواخت صورت می‌گیرد. همچنین درآمد در ماه برای افراد با توجه به کسب تجربه در حرفه‌ای که دارند، باید به صورت افزایشی رشد کرده ولی میزان یا نرخ رشد آن مانند سن، ثابت نخواهد بود. در این نوشتار از مجله فرادرس به فرمول نرخ رشد در اکسل خواهیم پرداخت و بوسیله رسم نمودار و جدول‌های مناسب با استفاده از فرمول‌ها، نرخ رشد را برای بعضی از مسائل محاسبه می‌کنیم.

از آنجایی که معمولا نرخ رشد، به صورت درصدی نمایش داده یا محاسبه می‌شود، بهتر است نوشتارهای دیگر مجله فرادرس با عنوان روش محاسبه درصد در اکسل — از صفر تا صد و آموزش اکسل — به زبان ساده را مطالعه کنید. همچنین خواندن مطالب نرخ تورم چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟ — به زبان ساده و مفهوم نرخ رشد مرکب سالانه و روش محاسبه آن — به زبان ساده نیز خالی از لطف نیست.

فرمول نرخ رشد در اکسل

هر چند رشد به منظور نمایش یا نشان دادن افزایش یک کمیت در نظر گرفته می‌شود، ولی می‌توان از آن برای نمایش تغییرات کاهشی یک کمیت نیز استفاده کرد. اغلب در بازار بورس و سرمایه (بازار سهام) برای مشخص کردن سهام قابل قبول برای سرمایه‌گذاری، نرخ رشد شرکت یا سود دهی آن در گذشته را مبنا قرار می‌دهند یا از سهامی که نرخ رشد منفی داشته، پرهیز می‌کنند.

همانطور که گفتیم، تغییرات و نرخ رشد برای مقادیر عددی و کمی قابل محاسبه است و نمی‌توان برای داده‌های کیفی، نرخ رشد را محاسبه کرد. البته رشد در شاخص‌های کیفی، می‌تواند به صورت ارتقا کیفیت در نظر گرفته شود که شاید به سادگی قابل بیان به شکل اعداد نباشد. بنابراین در این متن به تغییرات و رشد مقادیر عددی (کمی) توجه خواهیم داشت.

محاسبه نرخ رشد

مشخص است که زمانی از تغییرات صحبت می‌کنیم که یک کمیت با گذشت زمان دچار دگرگونی شده باشد. بنابراین هنگامی نرخ رشد قابل محاسبه است که دو کمیت را با یکدیگر مقایسه کرده و تغییرات را بیان کنیم.

درک مفاهیمی مانند میزان رشد و درصد رشد به ما کمک می‌کند تا تصویری بهتر از محیط پیرامون خود داشته باشیم. برای مثال رشد درآمد یا سوددهی یک شرکت را محاسبه، یا درصد رشد یک سرمایه‌گذاری در بازار بورس را بدست آوریم.

growth finance

تصویر ۱: رشد تعداد بازدیدکنندگان وبلاگ در ماه‌های مختلف

فرض کنید شما یک وبلاگ دارید و بازدید کنندگان در مرحله اولیه یا اول ماه، 1000 نفر بوده‌اند. در پایان ماه، وبلاگ شما 1200 بازدید کننده داشته است. می‌خواهیم فرمول نرخ رشد در اکسل را به کار بگیریم. برای دانستن درصد رشد وبلاگ در آن ماه خاص، کافی است تعداد بازدیدکننده فعلی خود را از بازدیدکنندگان اولیه کسر کنید و نتیجه را بر مقدار اولیه تقسیم نمایید. به این ترتیب میزان رشد نسبت به ماه قبل مشخص می‌شود.

$$ \large 1200 – 1000 = 200 $$

اگر این عدد را به صورت درصدی نمایش دهیم، مشخص است که تعداد بازدیدکنندگان وبلاگ شما نسبت به ماه قبل، ۲۰٪ رشد داشته است.

نکته: از آنجایی که در مخرج کسر، مقدار اولیه قرار گرفته، میزان رشد را برمبنای آن مشخص کرده‌ایم. بنابراین می‌گوییم که تعداد بازدیدکنندگان نسبت به ماه قبل، ۲۰٪ رشد داشته است. از همین شیوه نیز برای محاسبه نرخ تورم نقطه به نقطه استفاده می‌کنند.

پس می‌توان به طور کلی، فرمول میزان رشد یا نرخ رشد (Growth Rate) یا به اختصار GR را به صورت زیر در نظر گرفت. فرض کنید مقدار اولیه به صورت $$a$$ و مقدار بعدی با نماد $$b$$ مشخص شده باشد.

رابطه ۱: محاسبه نرخ رشد

در اغلب موارد، درصد رشد، مثبت است زیرا انتظار داریم که مقدار بعدی (یعنی $$b$$) بزرگتر از مقدار قبلی (یعنی $$a$$) باشد. ولی توجه داشته باشید که در صورت افول یا رشد منفی، مقدار $$b$$ کوچکتر از مقدار $$a$$ بوده و در نتیجه، نرخ رشد، منفی بدست می‌آید. در ادامه فرمول نرخ رشد در اکسل با رابطه ۱ را طی یک مثال بیشتر مورد بررسی قرار می‌‌دهیم.

این بار، فرض کنید می‌خواهیم مقدار بعدی (یعنی $$b$$) را برمبنای نرخ رشد $$GR$$ مشخص کنیم. کافی است رابطه ۱ را تغییر داده و این بار $$b$$ را برحسب $$GR$$ و $$a$$ محاسبه کنیم.

$$ \large a \times GR = b -a $$

$$ \large b = a \times GR + a $$

رابطه ۲: محاسبه مقدار بعدی برحسب نرخ رشد

در ادامه از فرمول یا رابطه‌های ۱ و ۲، برای محاسبه نرخ رشد و همچنین مقدار بعدی برحسب نرخ رشد، طی یک مثال عددی، استفاده خواهیم کرد.

نرخ رشد ثابت و میزان تغییرات ثابت

فرض کنید شرکتی می‌خواهد به طور پیوسته و در هر سال، مبلغ ثابتی را به حقوق کارکنان اضافه کند. می‌خواهیم در این حالت، نرخ رشد حقوق کارکنان را در طول ۱۰ سال محاسبه کنیم. از طرفی در حالت دیگر، فرض کنید بخواهیم با نرخ رشد ثابت، حقوق افراد شرکت تغییر کند. بنابراین می‌خواهیم مشخص کنیم یک فرد خاص حقوق سالانه‌اش در طول این ۱۰ سال چه خواهد بود و مثلا در پایان سال دهم، به چه میزان، دریافتی خواهد داشت.

واضح است که در حالت اول، میزان اختلاف ثابت ولی میزان نرخ رشد، متغیر است و در حالت دوم، میزان رشد ثابت ولی میزان اختلاف حقوق در دو سال پیاپی متفاوت خواهد بود. برای هر دو حالت در ادامه متن، جدول و نمودارهای مربوطه را در محیط اکسل اجرا و ترسیم کرده و نتایج را با یکدیگر مقایسه خواهیم کرد.

از آنجایی که در تحلیل تکنیکال و فاندمنتال شرکت‌های فعال در بورس نرخ رشد نقش مهمی ایفا می‌کند، بهتر است فیلمی که فرادرس در مورد تجزیه و تحلیل بازارهای مالی به وسیله تحلیل تکنیکال ارائه کرده است را مشاهده کنید. لینک دسترسی به این فیلم، در ادامه آورده شده است.

  • برای مشاهده فیلم آموزش تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) معاملات براساس نمودارهای شاخص و قیمت + اینجا کلیک کنید.

میزان تغییرات ثابت

جدول 1، نشانگر میزان میزان افزایش حقوق یکی از کارکنان شرکت مورد نظر در طول ۱۰ سال است. همانطور که می‌بینید، میزان افزایش حقوق او هر سال با سال قبلی برابر است. بنابراین، اختلاف حقوق دریافت شده در بین دو سال متوالی، برای همه سال‌ها، ثابت منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان خواهد بود.

جدول ۱: میزان حقوق یک کارمند در طی ۱۰ سال در یک شرکت با افزایش ثابت سالانه

سال حقوق سال حقوق
اول ۱۰۰ دوم 120
سوم 140 چهارم 160
پنجم 180 ششم 200
هفتم 220 هشتم 240
نهم 260 دهم 280

با توجه به این جدول، واضح است که میزان افزایش یا تغییر در حقوق سالانه، برابر با ۲۰ واحد و برای هر سال ثابت فرض شده و قرار است فرمول نرخ رشد در اکسل را با استفاده از رابطه ۱، محاسبات کنیم. حال مطابق با تصویر ۲، در اکسل نرخ رشد را برای سال دوم محاسبه کرده و نتیجه را برای سلول‌های بعدی، با عمل کپی کردن، به کار می‌بریم.

تغییرات ثابت و محاسبه نرخ رشد

تصویر ۲: محاسبه نرخ رشد با تغییرات ثابت در اکسل

فرمول نرخ رشد در اکسل با خط قرمز برای سال دوم نسبت به سال اول،‌ مشخص شده است. برای محاسبه نرخ رشد در سال‌های بعدی، کافی است همین فرمول را در سلول‌های پایینی کپی کنید. توجه دارید که همه آدرس‌ها به صورت مرجع نسبی در فرمول به کار رفته‌اند. همانطور که می‌بینید، ستون نرخ رشد تا سه رقم اعشار، گرد (Round) شده است.

نکته: باز هم تاکید می‌کنیم که این میزان یا نرخ رشد در اینجا، مربوط به مثلا سال جاری نسبت به سال قبل است. به همین دلیل، ابتدا حقوق سال جاری را از سال قبل کم کرده، سپس بر حقوق سال قبل طبق فرمول نرخ رشد، در اکسل تقسیم کرده‌ایم. این موضوع نشانگر آن است که حقوق سال قبل به عنوان مبنای رشد در نظر گرفته شده.

نرخ رشد ثابت

این بار فرض کنید که شرکت، هر ساله با نرخ رشد ثابتی، حقوق فرد را افزایش می‌دهد. سال مبنا یعنی سال اول نیز حقوق همان فرد را مانند قبل، ۱۰۰ در نظر گرفته‌ایم. به این ترتیب برای محاسبه میزان تغییرات یا حقوق در سال‌های مختلف، از فرمول یا رابطه ۲ کمک می‌گیریم. به تصویر ۳ توجه کنید. توجه کنید که فرمول نرخ رشد در اکسل به صورت برعکس اعمال شده است.

نرخ رشد ثابت

تصویر 3: نرخ رشد ثابت و محاسبه میزان تغییرات

به فرمولی که برای سلول C3 نوشته شده، توجه کنید. برای آنکه از تکرار مقدار رشد (که در فرمول باید ثابت باشد) از مرجع مطلق این آدرس استفاده کرده‌ایم. علامت‌های $‌ در ابتدا و انتهای آدرس B2 ، به این منظور نوشته شده‌اند. توجه داشته باشید که تغییرات حقوق و مقدار حقوق، با توجه به رقم اعشار گرد شده و نمایش داده شده است.

حال نرخ رشد و میزان تغییرات را در دو حالت گفته شده با یکدیگر طی دو نمودار مقایسه می‌کنیم. در نمودار اول، نرخ رشد را با دو شیوه گفته شده، نمایش داده‌ایم. این نمودار در تصویر ۴ قابل مشاهده است.

Growth Rate comparison

تصویر ۴: مقایسه نرخ رشد، با توجه به میزان افزایش ثابت

همانطور که می‌بینید، با توجه به میزان ثابت برای تغییرات حقوق، در ستون‌های نارنجی رنگ، درصد رشد به صورت نزولی است. در حالیکه ستون‌های آبی رنگ میزان یا نرخ رشد ثابت ۲۰٪ را نشان می‌دهند. تغییرات ستون‌های نارنجی به صورت یک تابع نمایی ولی نزولی است که بیانگر رشد نزولی است. این امر به این معنی است که با گذشت زمان، نرخ رشد کاهش می‌یابد ولی توجه داشته باشید که نرخ رشد منفی نیست.

در عوض تصویر ۵، حالتی را نشان می‌دهد که در آن میزان نرخ ثابت بوده و حقوق برای مقایسه نشان داده شده است. واضح است که اگر میزان ثابتی به حقوق اضافه شود، رشد به کندی صورت گرفته که در نمودار با ستون‌های آبی مشخص شده. ولی اگر نرخ ثابت ۲۰٪ را در نظر بگیریم، افزایش یا تغییر حقوق از یک سال به سال دیگر به صورت نمایی رشد یا تغییر خواهد کرد.

salary compare

تصویر 5: مقایسه حقوق دریافتی با نرخ رشد ثابت و متغیر

به منظور دستیابی به فرمول نرخ رشد در اکسل و نحوه محاسبه آن، فایل اطلاعاتی و کارپوشه مربوط به تصاویر ۲ و ۳ و همچنین نمودارهای مربوط به تصویر ۴ و ۵ را در اختیارتان قرار داده‌ایم. کافی است که فایل را با قالب فشرده از اینجا دریافت کرده، پس از خارج کردن از حالت فشرده، در برنامه اکسل، بارگذاری نمایید. تمامی فرمول‌ها و محاسبات صورت گرفته در کاربرگ‌ها و سلول‌های مربوطه مشخص شده است.

توجه داشته باشید که اگر بازه زمانی بین سال‌ها، ثابت نبوده یا مثلا در دو مقطع زمانی (مثلا سال اول و سال پنجم) از حقوق فرد خبردار بودیم برای محاسبه نرخ رشد سالانه (متوسط نرخ رشد سالانه) باید از تکنیک نرخ رشد مرکب به جای فرمول نرخ رشد در اکسل استفاده می‌کردیم.

معرفی فیلم آموزش تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) معاملات براساس نمودارهای شاخص و قیمت

تحلیل بازارهای مالی به دو شیوه یا روش اصلی به نام‌های تحلیل فاندامنتال (Fundamental) و تحلیل تکنیکال (Technical) صورت می‌گیرند. این فرادرس، بیشتر برای دسته دوم، یعنی تحلیگران تکنیکال مناسب است که سرمایه گذارانی براساس معاملات میان مدت و کوتاه مدت محسوب می‌شوند. معمولا تحلیل تکنیکال برای هر محصولی که دارای قیمت است به کار می‌رود. تحلیل تکنیکال بیشتر به جهت و حرکت قیمت و درصد رشد و نسبت تغییرات در گذشته و حال بازار تکیه کرده و الگوهایی نظیر نمودار خطی، نمودار شاخص و نمودار قیمت را برای تصمیم‌گیری مورد استفاده قرار می‌دهد. از نظر تحلیل تکنیکال، نوسانات آینده‌ بازار می‌‌تواند مانند سیکل تکراری گذشته بوده و شبیه به نوسانات قبل تغییر کند. البته در این آموزش مثال‌هایی از بازار فارکس نیز بیان شده و فراگیران می‌توانند ضمن آشنایی با اصول تحلیل تکنیکال این بازار را نیز شناخته و از تکنیک‌های گفته شده برای تحلیل آن استفاده کنند. فهرست سرفصل‌ها و رئوس مطالب مطرح شده در این مجموعه آموزشی، در ادامه قابل مشاهده است.

  • درس یکم: معرفی انواع بازارها، شاخص ها، تحلیلگران، نمودارها و الگوها
  • درس دوم: تحلیل تکنیکال براساس نمودار شاخص
  • درس سوم: تحلیل تکنیکال براساس نمودار قیمت
  • درس چهارم: تحلیل تکنیکال براساس نمودار قیمت با روند صعودی و نزولی
  • درس پنجم: تحلیل تکنیکال براساس نمودار قیمت در محدوده قیمتی معین معاملاتی
  • درس ششم: تحلیل تکنیکال براساس نمودار برگشتی قیمت
  • درس هفتم: انواع مقدار سوددهی (T/P)، توقف ضرر (S/L) و طریقه محاسبه آن در شیوه‌های مختلف معاملات
  • درس هشتم: روانشناسی بازار
  • درس نهم: انواع معاملات روزانه
  • درس دهم: خلاصه‌ای از بهترین تکنیک‌های معاملاتی

زمان این فیلم آموزشی ۱۵ ساعت و ۴۳ دقیقه است که مشاهده آن به همه کسانی که در زمینه بازار بورس به فعالیت می‌پردازند، پیشنهاد می‌شود.

  • برای مشاهده فیلم آموزش تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) معاملات براساس نمودارهای شاخص و قیمت + اینجا کلیک کنید.

خلاصه و جمع‌بندی

در این نوشتار از مجله فرادرس با فرمول نرخ رشد در اکسل آشنا شده و شیوه محاسبه آن را به کمک فرمول‌های مربوطه فرا گرفتید. البته محاسبه میانگین نرخ رشد از مباحثی است که بخصوص در مسائل مالی شرکت‌ها و بورس مورد توجه است. البته واضح است که ابتدا باید نرخ رشد برای هر سال بدست آمده و مثلا از میانگین هندسی برای محاسبه میانگین نرخ رشد استفاده کرد. البته در اغلب اوقات از آنجایی که به همه داده‌های مالی شرکت دسترسی نداریم، می‌توانیم از نرخ رشد مرکب سالانه برای مشخص کردن درصد رشد یا سوددهی شرکت استفاده کنیم.

اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزش‌ها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد می‌شوند:

راهکارهای سرمایه گذاری کوچک

مکانی برای به اشتراک گذاشتن ایده های سرمایه گذاری و کارآفرینی

شرکت فارکس

حساب فارکس

شرکت فارکس معتبر

درآمد از فارکس

دانلود متاتریدر

آموزش پایه ای فارکس

دانلود متاتریدر برای اندروید

آموزش فارکس

متاتریدر۴

دانلود متاتریدر۴

متاتریدر اندروید

فیبوگروپ

داشبورد فارکس

اکانت فارکس

MT4 farsi

نصب متاتریدر۴

نصب متاتریدر

متاتریدرفارسی

متاتریدر ویندوز

متاتریدر برای اندروید

منحنی افت سرمایه

سود فارکس

ریاضی برای فارکس

درآمد از اینترنت

تجارت آنلاین

تحیلیل تکنیکال

تحلیل فاندامنتال

فارکس خوب یا بد؟

فارکس حلال

  • ارديبهشت ۱۳۹۵ (۱۲)

اهمیت علم ریاضی، منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان

با استفاده از علم ریاضی و پیش‌بینی بر اساس احتمالات، می‌توان مدیریت سرمایه و ریسک را به خوبی در سیستم معاملاتی حساب فارکس خود جای داد. اساس فارکس در شرط بندی بر روی تغییر قیمت ها هست. پس اگاهی به اصول احتمالات ومبانی ریاضیات نقش مهمی را در منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان موفقیت در این بازار ایفا خواهند کرد. شرکت فارکس و معاملات انلاین٬ با خرید فید تغییر قیمتها از شرکتهای بزرگی مانند بلومبرگ و امثالشان٬ اجازه پیدا میکنند که بصورت خرده فروشی(retail) این فید را برای استفاده عموم عرضه کنند. سپس این فید ها را در سیستم خودشان استفاده کرده و برای خریدو فروش- در واقع شرطبندی بر روی تغییر قیمت- ارایه میکنند. شما هم به عنوان یک تاجر خرده پا در واقع برروی تغییر این قیمتها در یک فاصله زمانی شرط میبندید. اگر درست حدس بزنید-البته فقط حدس کافی نیست٬ زیرا لازمه پیش بینی درست دانش تحلیل بازار است-آن هنگام شما به اندازه ای که در ایتدا تغیین کرده بودید برنده میشوید و در غیر این صورت به اندازه ای که تعیین شده پول خود را می بازید.

نمونه‌ای از اهمیت نگرش ریاضی به حرفه معامله‌گری را با منحنی افت سرمایه برای شما گوشزد می‌کنیم.

افت سرمایه که در این حرفه با لغت Drawdown شناخته می‌شود، یکی از مسائلی است که در صورت عدم توجه به آن٬ نقشه راه معامله‌گربازار فارکس ، و نیز میزان پایبندی او به اصول مدیریت سرمایه و دقتش در تحلیل صحیح، همگی تحت تأثیر منفی قرار خواهند گرفت.

Drawdown به معنای حداکثر افت سرمایه از مقدار ماکزیمم است. به عنوان مثال اگر یک معامله‌گربازارفارکس حساب ۱۰.۰۰۰ دلاری داشته باشد و با ضرری معادل ۵.۰۰۰ دلار، حساب خود را به ۵.۰۰۰ دلار برساند ۵۰ درصد Drawdown را تجربه کرده.

نکته جالب توجه در مورد Drowdown این است که اگر یک معامله‌گر درصدی ضرر کند، برای بازگشت به رقم اولیه (سقف موجودی) باید درصدی بیش از آن مقدار را سود کند و این همان نکته‌ای است که کار را مشکل می‌کند.

چنانچه شما در یک معامله با ضرری معادل ۱۰٪ از موجودی حساب خود مواجه شوید، باید در معامله بعدی ۱۱٪ سود کسب کنید تا به موجود اولیه خود بازگشته و در این بازه زمانی تعادل حساب خود را برقرار کنید (یا به عبارت دیگر ضرر نکرده باشید). این شاید به نظر کار سختی نباشد. اما به ضررهایی با درصد بزرگتر توجه کنید. اگر شما در یک معامله ۵۰٪ ضرر کنید در معامله بعدی باید ۱۰۰٪ سود کسب کنید تا تعادل حساب برقرار شود و هر چه ضرر بزرگتر باشد، سود جبرانی نیز به صورت تصاعدی باید بیشتر باشد.

با آگاهی از مفهوم افت سرمایه، شما آماده پذیرش یکی از مهمترین اصول مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه یعنی «رعایت نسبت زیان به سود» هستید. قبل از انجام هر معامله، شما «باید» بدانید سود احتمالی که از آن معامله می‌توان انتظار داشت چقدر است و اینکه برای به دست آوردن آن مقدار سود، حاضر هستید تا چه میزان از سرمایه خود را به خطر بیندازید. با توجه به این امر٬ بسیاری از شرکت های فارکس معتبر٬ در اینترفیس معاملاتی حساب فارکس شما میزان سود و زیان محتمل از هر معامله را مشخص میکنند.

آیا منطقی است که برای به دست آوردن یک سود ۱۰۰۰ دلاری، ۵۰۰۰ دلار ریسک را بپذیریم؟ قطعاً پاسخ منفی است. اصل مدیریت ریسک بیان می‌کند که در هر معامله، میزان ریسک منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان حداکثر باید نصف سود مورد انتظار باشد. یعنی اگر برای یک معامله فرضاً ۳۰ دلار حد ضرر در نظر گرفته‌اید، پتانسیل کسب سود آن موقعیت معاملاتی حداقل باید ۶۰ دلار باشد. پس اگر یک فرصت معاملاتی پیش بیاید که این نسبت برای آن برقرار نباشد، توصیه اکید این است که کلا از آن معامله صرف نظر کنیم.

معمولا معامله گران مبتدی بازار فارکس به دو صورت موجودی حسابشان را از بین می برند یا با نگذاشتن حد ضرر و یا با معاملات زیان آور پشت سر هم.

در حالت اول برای افراد مبتدی حد ضرر مانند محافظی محکم جلوی از بین رفتن حساب را می‌گیرد اما آنها عموماً با نگذاشتن حد ضرر اجازه می دهند ضررشان انباشته شود. شاید چندین معامله برایشان پیش بیاید که با نگذاشتن حد ضرر، معامله پس از مدتی وارد سود شود اما حتما پس از مدتی به دام منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان گرفتار می‌شوند و بازار بر خلاف جهت مورد نظر آنها حرکت می‌کند و موجب از بین رفتن کل سرمایه در یک معامله می‌شود.

حالت دوم در صورتی پیش می آید که فرد ضررهای خود را مدیریت نمی‌کند و اجازه می‌دهد ضررهای متوالی و بعضاً بزرگ موجودی حسابش را از بین ببرند. برای پیش گیری از این حالت هم بهتر است در هیچ معامله واحدی، مقدار پولیِ حد ضرر بیش از ۳ درصد از کل موجودی سرمایه نباشد.

[مهم] مبانی مدیریت سرمایه

حامد ریحانی - توییتر

بهینه سازی دارای اهدافی است كه بايد حدود را نیز در نظر بگیرد، مثلا ما نمی توانیم بلند پروازی كنیم و بگوئیم می خواهیم حجم پوزيشن را 100 برابر كنیم ولی ضرر 0 باشد، می بايست پارامترهای قابل تنظیم روش های مديريت سرمايه را طوری مقدار دهی كنیم كه در اكثريت مواقع خوب باشد و نه در يک بازه خاص.

منظور از بهینه سازی حجم پوزيشن ها اين است كه سعی كنیم حجم پوزيشن های برنده را همواره افزايش دهیم و حجم پوزيشن های بازنده را يا كاهش دهیم و يا ثابت نگاه داريم كه در نهايت باعث میشود نرخ سودآوری افزايش يابد و از طرفی میزان ضرر در حد قابل قبولی ثابت بماند.

در روش ريسک ثابت فرمولی برای بهینه كردن مقدار ريسک f تحت عنوان Optimal f وجود دارد كه تعمیم يافته فرمول كِلی Kelly می باشد:

f = ((B + 1) * P - 1) / B

در فرمول فوق B نسبت سود به ضرر پوزيشن و P درصد معاملات برنده می باشد. با توجه به فرمول فوق انتظار می رود حجم معاملات برنده همواره بیشتر از حجم معاملات بازنده باشد.

با همه اين تفاسیر استفاده از Optimal f شايد بهتر از استفاده از f ثابت كه با تحلیل مونته كارلو بهینه شده باشد نباشد. در روش نسبت ثابت نیز بهینه سازی برای پارامتر دلتا توسط تحلیل مونته كارلو انجام می شود به اين صورت كه مقدار دلتا هر بار برای نمونه معاملات آزمايش می شود و نرخ سود و ماكزيمم ضرر بررسی می شود، سپس دلتایی كه بیشترين سود را با كمترين ضرر در 95 درصد مواقع بوجود آورد انتخاب می شود.

حامد ریحانی - توییتر

درس شانزدهم : مديريت هرمی

در اين درس با مفهوم مديريت هرمی (Pyramiding) آشنا می شويم. شايد برای خیلی ها سوال باشد كه آيا افزودن به حجم يک پوزيشن سودده جايز می باشد يا نه؟

مديريت هرمی يعنی چندين پوزيشن بر مبناي جهت يک پوزيشن گرفته شوند، پوزيشن مبنا پوزيشنی است كه در سود رفته و جهت بازار را نشان داده است، حال همینطور كه پوزيشن در سود میرود سرمايه اولیه و مارجین افزايش می يابد و امكان گرفتن پوزيشن های اضافی را میسر می سازد. مزيت اين روش بهره برداری مناسب از پتانسیل بازار در يک روند قوی و طولانی می باشد كه به سودآوری سیستم كمک شايانی می كند.

در اصل استفاده از اين مفهوم در همه سیستم ها مجاز نمی باشد و فقط سیستم هایی می توانند از آن بهره ببرند كه نسبت سود به ضرر پوزيشن های آنها عالی باشد و همچنین نقطه خروج مشخص و موثری داشته باشند، معمولا اين گونه سیستم ها روندهای منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان بلند مدت را شكار مي كنند و ابزارهای قدرتمندی در تعیین ادامه داشتن روند و يا برگشت روند دارند. اگر مديريت ريسک به خوبی انجام نشود اين روش می تواند نابود كننده باشد، پس هنگامی كه قرار است به حجم پوزيشن سودده افزوده شود می بايست ريسک مجموع پوزيشن ها محاسبه شود و نقطه خروج بر اساس آن ريسک به صورت دقیق مشخص شود.

محل های افزايش حجم مي بايست به صورت منطقی مشخص شوند، ممكن است اين محل ها با در نظر گرفتن فاصله ای ثابت مشخص شوند كه می بايست از قبل در استراتژی تست شده باشند. حجم پوزيشن های بعدی در مديريت هرمی استاندارد هر بار نصف می شود، مثلا اگر پوزيشن مبنا 10 هزار دلار باشد، پوزيشن دوم 5 هزار دلار، پوزيشن سوم 2500 دلار، پوزيشن چهارم 1250 دلار و. گرفته می شوند.

نوع دوم مديريت هرمی، مديريت هرمی يكنواخت می باشد، در اين روش هر بار به اندازه حجم پوزيشن مبنا پوزيشن های بعدی گرفته می شوند، مطمئنا اين روش در حساب های بزرگ بیشتر كاربرد دارد، اين روش ريسک بیشتر و از طرفی سود بیشتری را به همراه دارد.

نوع سوم مديريت هرمی، مديريت هرمی معكوس نامیده می شود، در اين روش حجم مبنا پائین ترين حجم ممكن در نظر گرفته می شود و حجم نهایی نیز از قبل مشخص می شود و تا رسیدن به حجم نهایی به حجم پوزيشن ها افزوده می شود، مثلا از قبل فرض می شود مجموع همه پوزيشن ها قرار است 20 هزار دلار شود، سپس از 500 دلار شروع كرده و در هر بار حجم دو برابر می شود. اين روش سود كمتری را به همراه خواهد داشت و از طرفی سرمايه كمتری را درگیر می كند.

نوع چهارم مديريت هرمی، مديريت هرمی ماكزيمم توان نامیده می شود، يعني پوزيشن بعدی به محض آماده شدن مارجین به اندازه سودهای حاصل شده گرفته می شود، در اين روش بیشترين سود ممكنه حاصل می شود و بدترين نسبت سود به ضرر را دارد، در اين روش می بایست نقطه خروج كاملا دقیق و حساب شده در نظر گرفته شود زيرا در غیر اين صورت يک فرمول مناسب جهت ورشكستگی سريع میباشد.

تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری

تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری

پس انداز و سرمایه گذاری هر دو مفاهیم مهمی برای ایجاد یک پایه مالی سالم هستند، اما مفهوم یکسانی ندارند. در حالی که هر دو می توانند به شما در دستیابی به آینده مالی راحت تری کمک کنند، مردم باید تفاوت ها را بدانند و بدانند چه زمانی پس انداز بهتر است و چه زمانی سرمایه گذاری بهتر است. بزرگترین تفاوت بین پس انداز و سرمایه گذاری در سطح ریسک پذیرفته شده است. پس انداز معمولاً منجر به بازدهی کمتری می شود اما تقریباً بدون ریسک است. در مقابل، سرمایه‌گذاری به شما این فرصت را می‌دهد که بازدهی و سود بالاتری کسب کنید، اما برای انجام این کار، ریسک ضرر را به عهده می‌گیرید.

در این مقاله تفاوت های کلیدی بین پس انداز و سرمایه گذاری توضیح داده شده است و اینکه چرا شما به هر دوی این استراتژی ها برای خلق ثروت پایدار نیاز دارید.

توضیحاتی درباره ی پس انداز و سرمایه گذاری

پس انداز در مقابل سرمایه گذاری

پس انداز در واقع کنار گذاشتن پول برای هزینه یا نیاز آینده است. وقتی تصمیم می‌گیرید در پول خود پس‌انداز کنید، در واقع می‌خواهید پول نقد نسبتاً سریع در دسترستان باشد چرا که شاید فورا بخواهید از آن استفاده کنید. با این حال، پس انداز می تواند برای اهداف بلندمدت نیز مورد استفاده قرار گیرد، به خصوص زمانی که می خواهید مطمئن شوید که در زمانی مناسب پول کافی در آینده دارید. پس انداز کنندگان معمولا پول را در یک حساب بانکی کم ریسک واریز می کنند. کسانی که به دنبال به حداکثر رساندن درآمد خود هستند، باید بالاترین درصد بازده سالانه (APY) حساب پس انداز که می توانند پیدا کنند را انتخاب نمایند.

سرمایه‌گذاری شبیه پس‌انداز است، به این معنا که شما پولی را برای آینده کنار می‌گذارید، با این تفاوت که در ازای پذیرش ریسک بیشتر به دنبال دستیابی به بازده بالاتر هستید. سرمایه‌گذاری‌های معمولی شامل سهام، اوراق قرضه، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) است و شما از طریق یک کارگزار یا حساب کارگزاری برای خرید و فروش آنها اقدام خواهید کرد.

اگر به دنبال سرمایه گذاری پول خود هستید، باید برنامه ریزی کنید که وجوه خود را حداقل برای پنج سال در سرمایه گذاری نگه دارید. سرمایه‌گذاری‌ها می‌توانند در بازه‌های زمانی کوتاه بسیار بی‌ثبات باشند و شما می‌توانید مقدار زیادی از پول خود را از دست بدهید. بنابراین، مهم است که فقط پولی را سرمایه گذاری کنید که فوراً به آن نیاز نخواهید داشت، به خصوص در طی یک یا دو سال.

جدول زیر برخی از تفاوت های کلیدی بین پس انداز و سرمایه گذاری را خلاصه می کند:

مشخصه پس انداز سرمایه گذاری منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان
نوع حساب بانکی کارگزاری
بازگشت سرمایه به طور نسبی، کم بسته به زمان سرمایه گذاری
ریسک تقریبا بدون ریسک بسته به نوع سرمایه گذاری متفاوت بوده اما همواره ریسک از دست رفتن بخشی از دارایی وجود دارد.
محصولات رایج حساب های پس انداز و حساب های بازار پول سهام، اوراق، صندوق های سرمایه گذاری مشترک و ETF
افق زمانی کوتاه بلند (5 سال یا بیشتر)
محافظت در برابر تورم بسیار کم به طور بالقوه زیاد
دشواری بسیار آسان کمی سخت
نقد شوندگی بسیار بالا بالا، اگرچه ممکن است بسته به زمان پول نقد کردن، مبلغ دقیقی که سرمایه گذاری می کنید، به دست نیاورید.

پس انداز و سرمایه گذاری چگونه شبیه هم هستند؟

همانطور که در جدول بالا می بینید، پس انداز و سرمایه گذاری ویژگی های مختلفی دارند اما یک هدف مشترک دارند: هر دو استراتژی هایی هستند که به شما کمک می کنند پول جمع کنید.

کریس هوگان، کارشناس مالی و نویسنده کتاب Retire Inspired می‌گوید: "اول و مهم‌تر از همه، هر دو شامل کنار گذاشتن پول برای آینده می باشند."

هر دو از حساب های تخصصی نزد یک موسسه مالی برای جمع آوری پول استفاده می کنند. برای پس انداز، این به معنای افتتاح حساب در یک بانک تجاری (مانند بانک تجارت، ملت، ملی و . ) است و برای سرمایه گذاری، این به معنای افتتاح حساب در یک کارگزاری (یا صرافی یا . ) است، اگرچه اکنون بسیاری از بانک ها خدمات کارگزاری نیز دارند. کارگزاری های مشهور در ایران شامل کارگزاری های مفید، آگاه، فارابی و . هستند.

پس انداز کنندگان و سرمایه گذاران هر دو به اهمیت کنار گذاشتن پول اهمیت می دهند. سرمایه گذاران نیز باید وجوه کافی در یک حساب بانکی برای پوشش هزینه های اضطراری و سایر هزینه های غیرمنتظره داشته باشند تا مجبور نباشند از سرمایه گذاری بلند مدت خود که ممکن است در ضرر باشد، پول برداشت کنند.

همانطور که هوگان توضیح می دهد، "سرمایه گذاری، پولی است که شما قصد دارید آن را به حال خود رها کنید تا اجازه دهید برای رویاها و آینده شما رشد کند."

مزایا و معایب پس انداز و سرمایه گذاری

دن کیدی، برنامه ریز مالی خبره و استراتژیست ارشد برنامه‌ریزی مالی در TIAA (یک سازمان خدمات مالی)، می‌گوید: "وقتی از کلمات پس‌انداز و سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنید، مردم - واقعاً 90 درصد از مردم - فکر می‌کنند که این مفاهیم دقیقاً یکسان هستند."

در حالی که این دو عمل شباهت های کمی دارند، پس انداز و سرمایه گذاری از بسیاری جهات متفاوتند و این با نوع دارایی در هر حساب شروع می شود. وقتی به پس‌انداز فکر می‌کنید، به محصولات بانکی مانند حساب‌های پس‌انداز، بازار پول و یا گواهی سپرده فکر می کنید. ولی وقتی به سرمایه‌گذاری فکر می‌کنید، در واقع به سهام، ETF، اوراق قرضه و صندوق‌های سرمایه‌گذاری متقابل فکر می کنید.

مزایا و معایب پس انداز

پس انداز

دلایل زیادی وجود دارد که باید پولی را که به سختی به دست آورده اید، پس انداز کنید. به عنوان مثال، معمولاً این مطمئن ترین شرط بندی شما است و بهترین راه برای جلوگیری از دست دادن پول نقد در طول مسیر است. انجام این کار نیز آسان است و در صورت نیاز نیز می توانید به سرعت به وجوه دسترسی داشته باشید.

در مجموع، پس انداز با این مزایا همراه است:

  • حساب های پس انداز، از قبل به شما می گویند که چقدر سود در مانده خود به دست خواهید آورد. به عنوان مثال نرخ بهره ی بانکی تقریبا در هر زمان مقداری مشخص است و توسط بانک مرکزی اعلام می شود و معمولا بین 15 تا 20 درصد، متغیر است. بنابراین با اینکه بازدهی کم است، اما در عوض پولی نیز از دست نخواهید داد.
  • محصولات بانکی به طور کلی بسیار نقد شونده هستند، به این معنی که شما می توانید پول خود را به محض نیاز دریافت کنید.
  • پس انداز به طور کلی ساده و آسان است. معمولاً هیچ هزینه اولیه یا منحنی یادگیری وجود ندارد.

پس انداز با وجود مزایایی که دارد، دارای معایبی نیز است، از جمله:

  • بازدهی کم است، به این معنی که می توانید با سرمایه گذاری درآمد بیشتری کسب کنید (اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این کار را انجام دهید.)
  • از آنجایی که بازدهی کم است، ممکن است به مرور زمان قدرت خرید خود را از دست بدهید، زیرا تورم ارزش پول شما را از بین می برد.

مزایا و معایب سرمایه گذاری

اهمیت سرمایه گذاری

پس انداز مطمئناً ایمن تر از سرمایه گذاری است؛ اما قطعا منجر به بیشترین ثروت انباشته در طولانی مدت نخواهد شد.

در اینجا چند مورد از مزایای سرمایه گذاری برای شما آورده شده است:

  • سرمایه گذاری محصولاتی مانند سهام می تواند بازدهی بسیار بالاتری نسبت به حساب های پس انداز داشته باشد. به عنوان مثال، سهمی مثل ایران خودرو را در نظر می گیریم که در زمان نگارش این مطلب، حدود 290 درصد از سقف قیمتی خود فاصله دارد که یعنی سهم افت شدیدی را تجربه کرده است اما ما همین قیمت کنونی سهم را که با سقف قیمتی فاصله زیادی دارد، در نظر می گیریم. قیمت این سهم از ابتدای سال 1390 تا کنون (یعنی یک بازه ده ساله) حدود 29 برابر شده است که با در نظر گرفتن اثر سود و زیان مرکب، یعنی این سهم به طور متوسط در هر سال 40 درصد بازدهی داشته است. در حالیکه بهره ی بانکی در این ده سال حداکثر 22 درصد بوده است.
  • محصولات سرمایه گذاری به طور کلی بسیار نقد شونده هستند. تقریباً در هر روز کاری هفته، سهام و ETF ها را می توان به راحتی به پول نقد تبدیل کرد.
  • اگر مجموعه‌ای متنوع از سهام دارید، احتمالاً به راحتی تورم را در دوره‌های زمانی طولانی شکست داده و قدرت خرید خود را افزایش خواهید داد. در حالیکه اگر بازدهی شما کمتر از نرخ تورم باشد، در طول زمان قدرت خرید خود را از دست می دهید.

در حالی که پتانسیل بازدهی بالاتر وجود دارد، سرمایه گذاری دارای معایبی است، از جمله:

  • بازده تضمین نشده است و این احتمال وجود دارد که شما حداقل در کوتاه مدت پول خود را از دست بدهید زیرا ارزش دارایی های شما در نوسان است.
  • بسته به زمان فروش و سلامت کلی اقتصاد، ممکن است آنچه را که در ابتدا سرمایه گذاری کرده اید، پس نگیرید. بازار سهام در بازه های زمانی بلند مدت مثلا 5 ساله، مثبت و بازدهی قابل قبول است اما با این وجود روندهای اصلاحی یا ریزشی یک یا دو ساله نیز ممکن است اتفاق بیفتد. بنابراین باید منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان اجازه دهید پولتان حداقل به مدت پنج سال در یک سرمایه گذاری بماند تا از برداشت پول در حالت ضرر و ریزش های احتمالی پرهیز کنید.
  • از آنجایی که سرمایه‌گذاری می‌تواند پیچیده باشد، احتمالاً برای انجام آن به کمک یک متخصص نیاز خواهید داشت؛ البته بهتر است که خود نیز برای یادگیری و آموزش، زمان صرف کنید.
  • کارمزدها می تواند در حساب های کارگزاری زیاد باشد. ممکن است مجبور شوید برای معامله یک سهام یا صندوق کارمزد زیادی بپردازید. همچنین ممکن است برای مدیریت پول خود نیاز به پرداخت کارمزد به یک متخصص یا مشاور داشته باشید.

کدامیک بهتر است؟ پس انداز یا سرمایه گذاری؟

تفاوت پس انداز و سرمایه گذاری

نه پس انداز و نه سرمایه گذاری در هر شرایطی به طور قطعی بر یکدیگر برتری ندارند و انتخاب صحیح واقعاً به موقعیت مالی فعلی شما و وضعیت جامعه بستگی دارد.

با این حال، به طور کلی، شما می خواهید این دو قانون سرانگشتی را دنبال کنید:

  • اگر در عرض یک سال یا بیشتر به پول نیاز دارید یا می خواهید از آن به منظور خاصی استفاده کنید، یک حساب پس انداز بهترین گزینه برای شماست.
  • اگر برای پنج سال آینده یا بیشتر به پول نیاز ندارید و می توانید در مقابل ضررهای بین راهی احتمالی مقاومت کنید، احتمالاً باید پولتان را سرمایه گذاری کنید.

به عنوان مثال اگر برنامه ی خرید یک خانه، ماشین یا . را در یکسال آینده دارید، سرمایه گذاری در این افق زمانی، می تواند شبیه قمار باشد و در چنین شرایطی پس انداز برای شما مناسب تر است.

در طرف مقابل سرمایه گذاری برای پولی که به آن در بلندمدت نیاز ندارید، بهتر است. بسته به سطح تحمل ریسک شما، سرمایه‌گذاری در بازار سهام، صندوق‌های قابل معامله در بورس یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک ممکن است گزینه‌ای برای افرادی باشد که به دنبال سرمایه‌گذاری هستند. وقتی بتوانید پول خود را برای مدت طولانی تری در سرمایه گذاری نگه دارید، در فراز و نشیب های اجتناب ناپذیر بازارهای مالی آرامش خود را از دست نمی دهید. بنابراین، زمانی که افق زمانی طولانی دارید (به طور ایده آل چندین سال) و نیازی به دسترسی به این پول در این مدت ندارید، سرمایه گذاری یک انتخاب عالی است.

در حالیکه سرمایه گذاری می تواند پیچیده و دارای ریسک هایی باشد، اما با دیدن آموزش های کافی در این حوزه، می توانید با مدیریت ریسک صحیح در سرمایه گذاری، به بیشترین بازدهی دست پیدا کنید.

جمع بندی

در این مقاله با هر دو مفهوم پس انداز و سرمایه گذاری آشنا شدیم. با اینکه اکثر مردم ممکن است این دو مفهوم را یکسان بدانند اما با وجود شباهت ها، تفاوت های اساسی نیز وجود منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان دارد. همچنین در مورد مزایا و معایب هر یک بحث شد و به طور کلی نمی توان یکی را بر دیگری ارجحیت داد. اما چیزی که مسلم است، مخصوصا در کشور ما به خاطر ساختار تورمی حاکم، چاره ای جز سرمایه گذاری نداریم که البته این کار نیاز به آموزش کافی و دقیق دارد. اما باید توجه داشته باشیم که برای مخارج غیر منتظره نیز بهتر است مقداری را پس انداز کنیم. در مورد پولی که سرمایه گذاری می شود نیز باید توجه داشت که مطمئن باشیم به این پول در یک بازه بلند مدت تقریبا 5 ساله، نیاز نداریم. همچنین این پول نباید پول فروش اقلامی مانند خانه، ماشین و یا پول وام یا قرض باشد.

بهترین روش مدیریت معاملات

موفقیت یک تجارت، منحصر به محصولات و خدمات آن نیست. بخش بزرگی از موفقیت شرکتها به نحوه‌ مدیریت تجارت آنها بستگی دارد. اگـر شـرکت هـا افـراد کارآمـد را استخدام نکنند، اگر به درستی بر کار آنها نظارت نکنند، اگر فهرست موجودی را بررسی نکنند و به بودجه پایبند نمانند، حتی با ارائـه بهترین محصولات و خـدمات، در به دست آوردن سود شکست خواهند خورد. این موضوع در حرفه معاملـه گـری نیـز صـادق است. بهترین معامله گرانی که میشناسم در مدیریت معاملات خود بسیار ماهرانه عمل می کنند. مدیریت معامله کاملاً متفاوت از تولید ایده معاملاتی و اجرای آن است و مربوط به کارهایی است که باید بعد از ورود به معامله و قبل از خروج از آن انجام دهید. ممکن است اولین عکس العمل شما در مورد مدیریت معامله این باشد که من کاری انجام نمی دهم. ممکن است بعد از ورود به معامله منتظر بمانید تا قیمت به حد سود یا حد ضرر معامله شما برسد؛ این نوع برخورد، ناکارآمد است. این کار مانند این است که در تمام شعبه ها، ترکیب مشابه ای از محصولات را برای فروش بگذارید، درحالی که در هر محله برخی محصولات بهتر و برخی دیگر بدتر به فروش می رسند.

UYknRsAYpRJ5hWuVKw30puP2bER3fP1KbbdGElfh.jpg

برای درک اهمیت این موضوع، لحظه ای را در نظر بگیرید که یک معاملـه انـجـام داده اید. در لحظه ورود، اطلاعات کمی در مورد صحت ایده خود دارید؛ اما با ادامه حرکت بازار، اطلاعات تازه ای به دست می آورید که ممکن است از دلایل انجام معاملـه شما حمایت کند یا نکند. فرض کنید که با انتظار کاهش نرخ بهره، معامله ای انجام می دهید و در همان زمان اوراق قرضه، رنج قیمتی خـود را می شکند، این اتفـاق صحت ایده معاملاتی شما را تایید می کند؛ یا فرض کنید که انتظار دارید در بازار سهام یک رو به بالا اتفاق بیفتد، افزایش حجم معاملات و حرکت نمودار به سمت اعداد بالاتر، هر دو از انتظار شما حمایت می کننـد. می توانیـد احتمال موفقیت یا شکست معامله فعال خود را با پیگیری موضوعات و اتفاقات بازار بررسی کنید.

مدیریت معامله، همان تصمیماتی هستند که در حین یک معاملـه فعـال و بر اساس اطلاعات جدید به دست آمده، گرفته میشوند .

یکی از کاربردهای این اطلاعات برای اضافه کردن حجـم بـه معاملـه فعـال اسـت. حجم معاملاتی اولیه ممکن است کوچک باشد اما با به دست آوردن اطلاعات جدید و تائید ایده معاملاتی می توان به حجـم معاملـه افـزود. بـرای هـر ایـده معاملاتی، سرمایه خود را به شش واحد تقسیم کنید. بـه طور معمـول، با یک یا دو واحـد از سرمایه خود وارد معامله شوید و اگر بازار، ایده معاملاتی را تایید کرد، سه یا چهار واحد دیگر به حجم معامله اضافه کنید. به تجربه در خواهید یافت که در صورت اشتباه بودن ایده معاملاتی، عموماً از همان ابتدای ورود به معامله متوجه می شوید که اشتباه کرده اید؛ بدین ترتیب افت سرمایه کوچکی را تجربه می کنید. از طرف دیگر، با تائید ایده معاملاتی و افزایش حجم معامله، سـود خـود را از معاملات خـوب بـه حـداکثر می رسانید. مدیریت معامله به اندازه کیفیت ایده اولیه در عملکرد معاملـه گـران نقـش دارد. نوع مدیریت معامله توسط معاملـه گـر باعـث تفـاوت در میزان سـود معاملانش می شود.

مدیریت معامله بدین معناست که در طول معامله فعال خود اطلاعات را پردازش کنید، نه این که منفعلانه به تماشای معامله خـود بنشینید. مدیریت صحیح معاملـه متفاوت از دنبال کردن بازار است، حتی اگر بازار در جهت مـورد نظر شـما حرکت کند. مدیریت معامله، خود یک روند اجرایی مجزاست، در طی این روند در سطوح مناسب و در اصلاحی‌ها به حجم معامله خود می افزاییم. به عنوان مثال، اگر معاملـه خریـد انـجـام داده اید و بازار در یک حرکت صعودی است، اصلاحی‌هـا بایـد در ترازهـای بالاتر اتفـاق بیفتند. برای اضافه کردن به حجم معامله در اصلاحی بازار باید مطمئن شوید که نسبت ریسک به سود برای این معامله جدید مناسب است.

پیش از اضافه کردن هر حجمی به معامله فعلی، باید نسبت ریسک به سـود را بـه طـور مجزا برای این معامله جدید ارزیابی کنید.

زمانی که معامله ای کوتاه مدت انجام میدهم، تمایلات میان روزی را به دقت زیر نظر می گیرم و به دنبال نشانه هایی از حضور خریداران یا فروشندگان فعال در بازار هستم. نمودار و مارکت دلتا را نیز پیگیری می کنم. این بررسـی هـا نشـان می دهند که آیا تمایلات بازار در جهت معامله من است؟ اگر تمایلات بـازار در خـلاف جهت معامله من باشد ممکن است برای احتیاط، قبل از رسیدن قیمت به حـد ضـرر از معامله خارج شوم. این نیز بخشی از مدیریت معامله من است. مثلاً اگر در بازار آتی شاخص اس اند پی ۵۰۰ موقعیت خرید داشته باشم و شکستی رو به پایین در بازار آتی راسل ۲۰۰۰ یا حرکتی در جهت ثبت قیمت‌های پایین تر در بخش کلیـدی بـازار اتفـاق بیفتد، احتمال صعود شاخص کمتر می شود. با خروج پیش از موعد از معامله، سرمایه خود را حفظ می کنم و برای معامله بعد آماده می شوم.

گرفتن تصمیم معاملاتی درست در بازار مهم است اما مهم تر از آن باید بدانیـد چـه زمانی تصمیم معاملاتی درست گرفته اید. بسیاری از معامله گران موفق بـه خـوبی متوجـه این موضوع می شوند و وقتی حق با آنهاست بر برتری خود پافشاری می کنند. چه بازار در جهت معامله آنها حرکت کند و چه در خلاف جهت آن، توانایی ارزیابی ایده ها و فرضیه های معاملاتی خود را دارند. آنها به این دلیـل معاملـه گـران خـوبی هستند که مدیریت معاملاتشان را به خوبی انجام می دهند.

POr2bvMx6UfGwbP7QSL6q5Uptgv6Dwxn3Ybjo0Ga.jpg

وظیفه شما برای این درس این است که شیوه مدیریت معامله خود را بـه عنـوان یک منبع سودآوری مجزا ارزیابی کنید. آیا به حجم معاملات خود می افزایید؟ آیا بهترین ایده ها و تصمیمات معاملاتی خـود را فعالانـه اجـرا مـی کـنیـد؟ اگر مانند بسیاری از معامله گران باشید این مورد یکی از بخش های توسعه نیافته از تجـارت معاملـه گـری شماست. شاید مجبور شوید برای تمرین مهارت‌های مربوط به مدیریت معاملـه و اضـافه کردن حجم، به معامله گری شبیه سازی بازگردید. باید بتوانید در طـول یک معاملـه فعال، زمان را سازماندهی کنید و اطلاعاتی که با مدیریت ایده شما بیشترین ارتبـاط را دارند مشخص کنید. در کل باید نسبت به موقعیت‌هایی که تصمیم معاملاتی درست گرفته اید یک ذهنیت تهاجمی داشته باشید.

بسیاری از معامله گران بابت از دست دادن سرمایه منحنی افت سرمایه و نسبت سود به زیان خـود از این تجارت خارج می شوند؛ اما معامله گرانی نیز هستند که به دلیل عدم توانایی در استفاده از ایـده هـای معاملاتی برنده و پتانسیل های خود، این کار را رها می کنند. به عنوان مربی معامله گـری خود باید بیشترین استفاده را از دارایی خود ببرید. یک تمـرین خـوب ایـن اسـت که هم زمان با حساب اصلی خود، یک معامله در حساب مجازی باز کنید و حداقل یک بار به حجم معامله در حساب مجازی اضافه کنید. سپس آمار مربوط به معامله ای که با اضافه کردن حجم انجام دادید را بررسی کنیـد، اعـم از میـزان سـود و هیجـانی کـه بـرای آن پذیرفتید و غیره. به طور خلاصه، نحوه مدیریت معامله را مانند معامله گـری یـک بـازار جدید یاد بگیرید. این فرآیند یادگیری شامل منحنی آموزش، تمـرین هـا و بازخوردهای منحصر به خودش می شود. قرار نیست همیشه تصمیمات درستی بگیرید؛ اما باید بدانیـد چه زمان تصمیم درست گرفته اید تا بیشترین بهره را از آن فرصت ببرید.

اگر قبل از رسیدن قیمت به حد زیان، از معامله خارج شدید آن را بررسی کنید. آیا ایـن مدیریت محتاطانه معامله، به حفظ سرمایه شما کمک کرد یا برای شما هزینه داشـت؟ باید تمرین‌های مربوط به مدیریت معامله را درک کنید و این که آیا ارزشی برای تجـارت معامله گری شما داشته است یا نه.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.