تاثیر محدودیتهای مالی و هزینههای نمایندگی بر کارایی سرمایهگذاری
با توجه به محدودیت منابع و در نتیجه اهمیت روزافزون افزایش کارایی سرمایهگذاری، در این پژوهش به بررسی تاثیر محدودیت مالی و هزینههای نمایندگی بر کارایی سرمایهگذاری پرداخته شده است. در راستای دستیابی به این هدف دو فرضیه تدوین و به منظور آزمون فرضیههای پژوهش از رگرسیون لجستیک بهره گیری شده است.
در ضمن، در این پژوهش برای اندازهگیری کارایی سرمایهگذاری و هزینههای نمایندگی از رگرسیون OLS استفاده شده است. این پژوهش در 95 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران، براساس اطلاعات مندرج در گزارشهای مالی شرکتها در فاصله سالهای 1381و1390 انجام شده است. در این پژوهش، محدودیت مالی با استفاده از دو مدل وایت و وو و کاپلان اندازهگیری شده است. نتایج پژوهش نشان داد که محدودیت مالی با مدل وایت و وو تاثیری بر کارایی سرمایهگذاری ندارد و محدودیت مالی با مدل کاپلان تاثیری معنادار و مثبت بر کارایی سرمایهگذاری دارد و هزینههای نمایندگی تاثیری منفی و معنیدار بر کارایی سرمایهگذاری دارد.
کلیدواژهها
- کارایی سرمایهگذاری
- محدودیت مالی
- هزینههای نمایندگی
عنوان مقاله [English]
The Impact of Financial Constraints and Agency Costs of Investment Efficiency
نویسندگان [English]
- R Baradaran Hassanzadeh 1
- Y Badavar Nahandi 1
- L Negahban 2
1 Assistant Professor of Accounting, Islamic Azad University, Tabriz Branch, Iran
2 Master of Accounting, Science and Research Branch, Islamic Azad University of Tabriz, Iran
چکیده [English]
his study will discuss the impacts of financial constraints and agency costs on the investment efficiency regarding limited resources and growing importance of investment efficiency. In order to achieve this goal, two hypotheses have been formulated and logistic regression has been used to test hypotheses. Meanwhile in this study regression (ols) has been used to measure investment efficiency and agency costs. This research has been done in 95 listed companies in Tehran Stock Exchange based on data contained in financial reports between 2001 – 2012. In this study, financial constraints has been measured using two models of Kaplan and White and wu. Results showed that financial constraints using White and Wu model does not have any effect on investment efficiency but, financial constraints using Kaplan has significant and positive effect on the investment efficiency. Agency costs have significant and negative effect on investment efficiency.
کلیدواژهها [English]
- Investment Efficiency
- financial constraints
- Agency Costs
اصل مقاله
سرمایهگذاری در امور گوناگون توسط شرکتها، همواره به عنوان یکی از راههای مهم توسعه شرکتها و جلوگیری از رکود و عقب ماندگی، مورد توجه بوده است. در این میان، محدودیت در منابع موجب شده است که علاوه بر توسعه سرمایهگذاری، افزایش کارایی سرمایهگذاری، از اهمیت فراوانی برخوردار گردد. به طور کلی، کارایی سرمایهگذاری، به معنای پذیرش پروژههایی با خالص ارزش فعلی مثبت، و منظور از ناکارایی سرمایهگذاری، انتخاب پروژههایی با خالص ارزش فعلی منفی (سرمایه گذاری بیش از حد) و یا عدم انتخاب فرصتهای سرمایهگذاری (سرمایهگذاری کمتر از حد) است.
در تعیین کارایی سرمایهگذاری، دست کم دو معیار نظری وجود دارد: معیار اول بیان میکند که به منظور تأمین مالی فرصتهای سرمایهگذاری، نیاز به جمعآوری منابع وجود دارد. در یک بازار کارا، همه پروژههای با خالص ارزش فعلی مثبت، باید تأمین مالی شوند. اگرچه تعداد زیادی از پژوهشهای موجود در حوزه مالی نشان داده است که محدودیتهای مالی، توانایی مدیران را در تأمین مالی محدود میسازد [13]، یکی از مواردی که میتوان استنباط نمود، آن است که شرکتهای با محدودیت تأمین مالی، ممکن است به علت هزینههای زیاد تأمین مالی، از قبول و انجام پروژههای با ارزش فعلی خالص مثبت، صرف نظر نمایند که این امر، به کم سرمایهگذاری منجر میشود.
در این میان، کاملترین و صریحترین تعریف از محدودیت مالی این است که شرکتها زمانی در محدودیت تامین مالی هستند که بین مصارف داخلی و مصارف خارجی وجوه تخصیص داده شده با یک شکاف رو به رو باشند [12]. بنابراین، با استفاده از این تعریف، تمام شرکتها را میتوان به عنوان شرکتهای با محدودیت مالی تلقی کرد، اما سطوح محدودیتهای مالی متفاوت است.
استفاده از وجوه خارجی، چارچوب مناسبی برای جدا کردن شرکتها بر اساس محدودیت مالی آنهاست. وقتی که تفاوت بین مصارف داخلی و خارجی وجوه سرمایهگذاری در یک شرکت زیاد و بالاست، آن شرکت از نظر مالی محدودیت بیشتر دارد. در حالت کلی، شرکتهای بدون محدودیت مالی و یا محدودیت مالی کمتر، آنهایی هستند که سرمایهگذاری به چه معنای است؟ به طور نسبی از داراییهای با قابلیت نقد شوندگی بالا برخوردارند و خالص دارایی آنها بالاست. بنابراین، منظور از محدودیتهای مالی، محدودیتهایی است که مانع تامین همه وجوه مورد نیاز برای سرمایهگذاریهای مطلوب برای شرکتها میگردد.
معیار دوم نیز بیان میکند که اگر شرکت تصمیم به تأمین مالی بگیرد، هیچ تضمینی وجود ندارد که سرمایهگذاری صحیحی با آن انجام شود؛ برای مثال، مدیران ممکن است با انتخاب پروژههای نامناسب در جهت منافع خویش و یا حتی سوء استفاده از منابع موجود، به سرمایهگذار ناکارا اقدام نمایند. بیشتر مقالات موجود در این حوزه، پیشبینی میکنند که انتخاب پروژههای ضعیف، موجب پیش سرمایهگذاری میشود [22]. تعداد اندکی از این مقالات نیز پیشبینی میکنند که انتخاب پروژههای ضعیف، میتواند سبب کم سرمایهگذاری گردد [10].
اولین فرض تئوری نمایندگی این است که اشخاص بر حسب منافع شخصی خود عمل میکنند و شرکت در تقاطع ارتباطات قراردادی است که بین مدیریت و سرمایهگذاران و اعتباردهندگان و دولت وجود دارد. طبق نظریه هزینههای نمایندگی مدیریت سعی میکند منافع خود را حداکثر کند که این هدف لزوماً همسان و همسو با حداکثر کردن ارزش شرکت نیست[4]. امکان دارد مدیران که هدف مشابهی با سهامداران نداشته باشند، بیشتر روی رشد شرکتها تمرکز داشته باشند تا به حداکثر رساندن ثروت سهامداران؛ در نتیجه، آنها ممکن است جریان نقد آزاد شرکتها را روی پروژههای کم درآمد صرف کنند که بیشتر از اینکه برای سهامداران سود داشته باشد، به سرمایهگذاری بیش از حد منجر شود. این پژوهش با استفاده از اطلاعات مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس تهران، به آزمون تجربی دو استنباط اخیر در مورد تاثیر محدودیتهای مالی و هزینههای نمایندگی بر کارایی سرمایهگذاری میپردازد.
مروری بر مبانی نظری و پیشینه پژوهش
رشد و توسعه شرکتها و تفکیک مالکیت از مدیریت، امروزه مسائل نمایندگی را به مهمترین دغدغههای سرمایهگذاران مبدل ساخته است. از تضاد بین مدیران و مالکان و نیز عدم تقارن اطلاعاتی بین دو گروه مذکور میتوان از دو عامل کلیدی در ایجاد مسائل نمایندگی یاد کرد. براساس مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی، مدیران در خصوص جریانهای نقدی، فرصتهای سرمایهگذاری و بهطور کلی، چشم انداز آتی و ارزش واقعی شرکت، اطلاعاتی بیش از سرمایهگذاران برون سازمانی در اختیار دارند. عدم تقارن اطلاعاتی میتواند بر هزینههای تامین مالی و انتخاب پروژه تاثیر گذارد. برای مثال، عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایهگذاران (که اغلب مشکل انتخاب ناسازگار نامیده میشود)، محرکی مهم برای افزایش هزینههای تامین مالی شرکتهایی است که درصدد تامین مالی برای فرصتهای سرمایهگذاریشان هستند. میر و مجلوف [19] مدلی را مبنی بر اینکه عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایهگذاران به کم سرمایهگذاری منجر میشود، ارائه نمودهاند. آنان نشان دادند زمانی که مدیران در طرفداری از سهامداران موجود عمل میکنند و شرکت نیاز به تامین مالی برای پروژههای با ارزش فعلی خالص مثبت دارد، مدیران ممکن است حتی به قیمت صرف نظر کردن از فرصتهای سرمایهگذاری، از تامین مالی با انتشار اوراق به قیمت کمتر، اجتناب کنند. از طرف دیگر، وردی بیان میکند که در یک بازار کارا همه پروژههای با NPV مثبت باید تامین مالی شود [23] به عبارت دیگر، هرگاه مدیران به فرصتی برای سرمایهگذاری در پروژههای با NPV مثبت دست یابند، باید قادر به تامین مالی آن باشند.
هوبارد [13] بیان کرده است که بخش عمدهای از ادبیات موجود در حوزه مالی اشاره دارند که محدودیت های مالی، توانایی مدیران را برای تامین مالی محدود میسازند. بنابراین، یکی از مواردی که میتوان استنباط کرد، آن است که شرکتهای مواجه با محدودیت مالی ممکن است به علت هزینههای زیاد تامین مالی از قبول و انجام پروژههای با NPV مثبت صرف نظر نمایند که این اقدام به کم سرمایهگذاری منجر میشود [23]. بعلاوه، عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهامداران ممکن است مانع سرمایهگذاری کارا شود. چون مدیران درصدد حداکثر کردن منافع شخصیشان هستند، میتوانند فرصتهای سرمایهگذاری را انتخاب کنند که ممکن است به بهترین نفع منافع سهامداران را تامین نکند [11].
به علت وجود تضاد منافع بین مدیران و سهامداران ممکن است فرآیند بیش سرمایهگذاری رخ دهد. هنگامی که عدم تقارن اطلاعاتی وجود دارد و مکانیسمهای همراستا نمودن منابع سهامداران و مدیران کاملاً کارا نباشد، مدیران ممکن است از جریانهای نقدی آزاد استفاده نموده، پروژههایی با NPV منفی را برای افزایش منافع خود به کار گیرند که این اقدام به بیش سرمایهگذاری منتهی میشود [14]. جریانهای نقدی آزاد، جریانهای نقدی مازاد بر آن مبالغی است که برای پروژههای با NPVمثبت لازم است. بنابراین، ممکن است مدیران به جای آنکه این وجوه را به سهامداران بپردازند، آنها را هدر دهند. از این رو، مدیران انگیزههایی برای بیش سرمایهگذاری جهت استفاده از منابع نقدی مرتبط با اندازه بزرگتر شرکت خواهند داشت [14]. در مجموع، بحث بالا حاکی از آن است که عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایهگذار و نیز بین مالک و نماینده میتواند مانع سرمایهگذاری کارا گردد.
میر و مجلوف [19] مدلی ارائه نمودند که در آن، عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت و سرمایهگذاران، به سرمایهگذاری کمتر از حد منجر میشود. آنها نتیجه گرفتند در زمانی که شرکت، به تأمین مالی برای پروژههای با خالص ارزش فعلی مثبت نیاز دارد، و مدیران شرکتها نیز در جهت منافع سهامداران کنونی عمل مینمایند، این امکان وجود دارد که حتی به قیمت صرف نظرکردن از فرصتهای سرمایهگذاری موجود، از تأمین مالی به وسیله انتشار سهام به قیمت کمتر اجتناب شود. مورگادو [18] در بررسی ارتباط بین ارزش شرکت و سرمایهگذاری، به منظور آزمون فرضیههای بیش و کم سرمایهگذاری، دریافت که یک سطح بهینه برای سرمایهگذاری وجود دارد.
شرکتهایی که از این سطح بهینه کمتر سرمایهگذاری میکنند، از مشکل کم سرمایهگذاری و شرکتهایی که بیشتر از این سطح بهینه سرمایهگذاری میکنند، از مشکل بیش سرمایهگذاری آسیب میبینند. همچنین، او نشان داد شرکتهایی که دارای فرصتهای سرمایهگذاری بیشتری نسبت به سایرین هستند، سطح سرمایهگذاری خود را بیشتر از دیگران به آن سطح بهینه، نزدیک نگه میدارند.
لامبرت و همکاران [17] دریافتند که مشکلات نمایندگی میتواند بر کارایی سرمایهگذاری اثر گذار باشد و نیز در صورتیکه سرمایهگذاران پیشبینی نمایند که مدیران میتوانند از منابع سوء استفاده کنند، موجبات افزایش هزینههای تامین مالی را فراهم خواهند ساخت. پیندادو و تور [20]، در بررسی رابطه بین ساختار مالکیت شرکتی و فرایند بیش و کم سرمایهگذاری نشان دادند که بین ساختار مالکیت شرکتهای بیش و کم سرمایهگذار، تفاوت معنیداری وجود ندارد. بیدل و هیلاری [8] دریافتند که کیفیت حسابداری بالاتر، کارایی سرمایهگذاری را با کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و تامین کنندگان خارجی سرمایه، تقویت مینماید. آنان همچنین بیان نمودند در کشورهایی که تامین مالی عمدتاً از طریق معاملات در شرایط عادی (بازار سرمایه) انجام میشود، در مقایسه با آنهایی که تامین مالی بیشتر از طریق اعتباردهندگان (مانند بانکهای دولتی) انجام میشود، ارتباط بین کیفیت حسابداری و کارایی سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود. ریچاردسون [21] در بررسی رابطه بین جریانهای نقد آزاد و بیش سرمایهگذاری، رابطه مثبت و معنیداری بین جریانهای نقد آزاد و بیش سرمایهگذاری نشان دادند.
بیدل و همکاران [9] در پژوهشی دربارة ارتباط کیفیت گزارشگری مالی با کارایی سرمایهگذاری، به تبیین این موضوع پرداختند که کیفیت بالاتر گزارشگری مالی، کارایی سرمایهگذاری در اقلام سرمایهای را بر اثر کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و در نتیجه، عواملی چون گزینش نادرست یا خطر اخلاقی افزایش داده، به کاهش سرمایهگذاری بیشتر و کمتر از حد منجر میگردد. یافتههای آنها مؤید این مطلب بود که همبستگی مثبت یا منفی میان کیفیت گزارشگری مالی و سرمایهگذاری در شرکتهایی بیشتر است که محیط عملیاتی آنها مستعد سرمایهگذاری کمتر از حد یا سرمایهگذاری بیش از حد است. این نتایج بیانگر آن است که وجود مکانیسمی میان گزارشگری مالی و کارایی سرمایهگذاری میتواند تنشهای میان این دو را که عمدتاً از خطر اخلاقی و گزینش نادرست نشأت میگیرد و کارایی سرمایهگذاری را مختل مینماید، کاهش دهد. در نتیجه، یافتههای آنها نشان داد که کیفیت گزارشگری مالی با سرمایهگذاری کمتر و بیشتر از حد در ارتباط است. آزاد و بیش سرمایهگذاری رابطه مثبت و معنیداری بین جریانهای نقدی آزاد و بیش سرمایهگذاری نشان دادند. یانگ و همکاران [24] در پژوهشی به بررسی تاثیر محدودیتهای مالی و هزینههای نمایندگی بر کارایی سرمایهگذاری پرداختند که نتایج آن نشان داد شرکتهایی که جریان نقد آزاد بیش از حد مطلوب دارند، بیشتر احتمال دارد که بیش سرمایهگذاری کنند و دلیل آن هزینههای نمایندگی است و شرکتهایی که جریان نقد آزاد کمتر از حد مطلوب دارند، به کم سرمایهگذاری تمایل دارند و علت آن محدودیتهای مالی است.
مدرس و حصارزاده [6]، در پژوهش خود به بررسی رابطه کارایی سرمایهگذاری و کیفیت گزارشگری مالی پرداختند. نتایج نشان داد علاوه بر اینکه سطح گزارشگری مالی با سطح کارایی سرمایهگذاری رابطه معنادار و مثبتی دارد، کیفیت گزارشگری موجب بهبود کارایی سرمایهگذاری میشود. همچنین، بین بیش یا کم سرمایهگذاری و کیفیت گزارشگری مالی، رابطهای منفی و معنادار وجود دارد. بنابراین، نتایج پژوهش فوق حاکی از آن است که کیفیت گزارشگری مالی، از طریق بیش (کم) سرمایهگذاری میتواند موجب ارتقای کارایی سرمایهگذاری گردد. تهرانی و حصارزاده [2] تاثیر جریان نقد آزاد و محدودیت در تامین مالی بر بیش سرمایهگذاری و کم سرمایهگذاری را بررسی نموده، به این نتیجه رسیدند که رابطه بین جریانهای نقدی آزاد و بیش سرمایهگذاری مستقیم و به لحاظ آماری معنیدار است. با وجود این، یافتههای این پژوهش حاکی از عدم معنیداری رابطه بین محدودیت مالی و کم سرمایهگذاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. محدودیت در تامین مالی، به ترتیب سرمایهگذاری بیش از حد و سرمایهگذاری کمتر از حد را به دنبال خواهد داشت.
ثقفی و عرب مازار [3]، در پژوهش خود با عنوان "کیفیت گزارشگری مالی و ناکارایی سرمایه گذاری"، با استفاده از مدل تعدیل شده وردی (2006)، رابطه میان کارایی سرمایهگذاری و کیفیت گزارشگری مالی را بررسی کردند. نتایج بررسی 152 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نشان داد که رابطه معناداری میان کیفیت گزارشگری مالی و کارایی سرمایهگذاری وجود ندارد. صنعت کار [5] در پژوهشی به "بررسی مقایسهای تاثیر محدودیتهای مالی داخلی و خارجی بر سرمایهگذاری در داراییهای سرمایهای در شرکتهای اهرمی و سرمایهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران" پرداخت که نتایج نشان داد محدودیت مالی داخلی و خارجی بر حساسیت سرمایهگذاری تاثیر دارد و علاوه بر این تاثیر محدودیت مالی خارجی و داخلی بر حساسیت سرمایهگذاری در شرکتهای اهرمی و سرمایهای تفاوت وجود دارد.
فرضیههای پژوهش
به منظور بررسی اثر محدودیتهای مالی و هزینههای نمایندگی بر کارایی سرمایهگذاری و با توجه به مبانی نظری پژوهش دو فرضیه به شرح زیر تدوین شدهاند:
فرضیه اول: محدودیتهای مالی بر کارایی سرمایهگذاری تاثیر دارد.
فرضیه دوم: هزینههای نمایندگی بر کارایی سرمایهگذاری تاثیر دارد.
متغیرها و مدلهای پژوهش
متغیر مستقل: هزینههای نمایندگی
برای اندازهگیری هزینههای نمایندگی از مدل استفاده شده در پژوهش یانگ و گاریگلیا[1] [24] استفاده شده است.
خدمات ملل پویا
بورس اوراق بهادار به معنای یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است, که در آن سهام شرکت ها و اوراق مشارکت, تحت ظوابط و مقررات خاص, مورد معامله قرار می گیرد. بورس مرجع رسمی و مطمئنی است برای جذب سرمایه افراد و بخش های خصوصی .
بورس کالا
بورس کالا بازاری است تشکل و سازمان یافته که در آن به طور منظم کالاهای معین با روشهایی از قبل تعریف شده مورد معامله قرار میگیرند. در این بازار تعداد زیادی عرضهکننده و خریدار از طریق کارگزاران اقدام به معامله میکنند.
بورس انرژی
بورس انرژی به عنوان چهارمین بورس کشور جهت عرضه محصولات نفت و مشتقات نفتی ، برق، گاز طبیعی ، زغال سنگ ، حق آلودگی و سایر حاملهای انرژی شکل گرفت. متعاقب صدور مجوز فعالیت بورس انرژی و برای تعیین گروههای سهامداری این بورس .
صندوق های سرمایه گذاری مشترک
صندوق سرمایه گذاری چیزی نیست جز مجموعه ای از سهام، اوراق مشارکت و سایر اوراق بهادار. در واقع می توان آن را به صورت شرکتی در نظر گرفت که در آن افراد مختلف پول های خود را روی هم می گذارند و در سبدی از اوراق بهادار سرمایه گذاری می کنند.
تحلیل ها و گزارشات
شما می توانید گزارشات و تحلیل های بازار بورس و سهام را به راحتی در سایت شرکت کارگزاری ملل پویا مشاهده نمائید. تحلیل ها به دو صورت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی در اختیار شما قرار می گیرد تا با اطمینان بیشتری معاملات خود را انجام دهید.
آموزش
دوره های متنوع آموزشی شرکت کارگزاری ملل پویا شامل آموزش به صورت صوتی، متنی، تصویری و حتی مجازی زیر نظر بهترین اساتید و کارشناسان خبره جهت ارتقاء سطح عمومی و تخصصی مشتریان در حوزه بازار سرمایه و بورس می باشد.
بورس اوراق بهادار
بورس اوراق بهادار چیست؟
بورس اوراق بهادار به معنای یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است، که در آن سهام شرکت ها و اوراق مشارکت، تحت ظوابط و مقررات خاص، مورد معامله قرار می گیرد.
برخط به معنای آنلاین است و معاملات برخط در حقیقت انجام خرید و فروش اوراق بهادار از طریق پلتفرم معاملاتی آنلاین میباشد. این پلتفرمها معمولا توسط کارگزاریهایی که مجوز معاملات آنلاین را دریافت کردهاند در اختیار افراد قرار گرفته میشود تا این افراد حقوقی یا حقیقی بتوانند با خرید و فروش اوراق بهادار، در بازار کسب سود کنند.
معاملات اینترنتی در بازار بورس اوراق بهادار روز به روز در حال گسترش است به گونه اي که سهامداران به جاي مراجعه به دفاتر کارگزاري جهت ارائه درخواست خرید و فروش، می توانند از طریق اینترنت درخواست خود را ارائه نمایند. انجام معاملات در بورس به صورت الکترونیک سبب افزایش سرعت عملیات، کاهش بوروکراسی و مهمتر از همه کاهش هزینه هاي معاملات شده است.
چرا به سرمایه گذاری آنلاین توجه بیشتری شده است؟
سرمایهگذاری به معنای خرید چیزی با ارزش به منظور رسیدن به سود یا کسب درآمد از آن در یک مدت زمان مشخص است. به این معنا که مبلغی را برای خرید دارایی یا گسترش پروژهای با هدف سرمایهگذاری به چه معنای است؟ افزایش درآمد در یک بازه زمانی مشخصی صرف کرد. یکی از این روشهای سرمایهگذاری، سرمایه گذاری آنلاین است که بهصورت غیرفیزیکی و به وسیله امکانات اینترنتی انجام میشود. گسترش اینترنت بر معاملات تجاری و سرمایهگذاری تاثیر بسیار زیادی گذاشته تا حدی که تنها با چند کلیک میتوان وارد بازارهای جهانی شد و معاملهای را به امید دریافت سود و یا کسب درآمد انجام داد.
مزایا سرمایه گذاری آنلاین
یک معامله تجاری سریع
یکی از مهمترین فواید سرمایه گذاری آنلاین سرعت انجام آن است. سرمایهگذاران با چند کلیک میتوانند دارایی مورد نظر خود را خریداری کنند.
راحتی در انجام معاملات
سرمایه گذاری آنلاین سادهترین روش برای انجام هرگونه معاملات اینترنتی است. در این نوع از سرمایهگذاری کاغذبازی و پرداختهای نقدی و معطلیهای اداری، جایگاهی ندارد.
امنیت سرمایهگذاری آنلاین
شرکتهای سرمایهگذاری شرایط ایمنی را برای معاملات فراهم میکنند که اجازه انتشار غیرقانونی اطلاعات حسابتان را نمیدهد. امنیت نرمافزارها و سایتها، نام کاربری و رمزعبور ویژه برای هر کاربر باعث اعتماد سرمایهگذاران میشود.
بهروز بودن سرمایه گذاری آنلاین
یکی از اصلیترین مزایای سرمایهگذاری اینترنتی یا آنلاین، بهروز بودن آن است. اطلاعات به صورت لحظهای منتشر میشود و سرمایهگذاران در کسری از ثانیه میتوانند بر مبنای آنها تصمیم به خرید یا فروش بگیرند.
دسترسی آسان به انواع بازارهای جهانی
رشد گسترده اینترنت به همه افراد دنیا حتی افرادی که در شهرهای کوچک یا روستاها زندگی میکنند امکان حضور در بازارهای جهانی را میدهد. بازارهای مالی ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در حال حاضر، هر جا که دسترسی به اینترنت وجود داشته باشد، سرمایهگذاری و خرید و فروش صورت میگیرد.
احتمال کمتر کلاهبرداری
در این نوع از سرمایهگذاریها معمولا خرید فروش در لحظه انجام میشود و به دلیل امنیت بالا وبسایتها و نرمافزارها، امکان کلاهبرداری بسیار پایین است.
حال پرسش اینجاست، درست است که با فراهم شدن امکان سرمایه گذاری آنلاین، فرآیند سرمایهگذاری خیلی راحت شده است ولی آیا این سهولت در معامله، نقشی هم در سودآوری معاملات بازی میکند؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت که اگر تعداد معاملات شما در روز خیلی زیاد است (برای مثال، 1000 معامله در روز)، این سهولت در معامله، بسیار راهگشا خواهد بود. جالب است بدانید که برخی شرکتهای آمریکایی حاضرند برای دسترسی سریعتر به اخبار منتشر شده، میلیونها دلار هزینه کنند چرا که در آن بازار، میکرو ثانیهها هم تاثیرگذار هستند.
اما در بازارهای مالی ایران که عمق زیادی ندارد، بیشتر از سهولت در سرمایهگذاری، انتخاب گزینههای سرمایهگذاری اهمیت دارد. هر چند نقش سرمایه گذاری آنلاین را اصلا نمیتوان نادیده گرفت. تیم مدیریت ثروت مانو علاوه بر تحلیل و بهکارگیری از تجربه نیروهای متخصص، از بهروزترین تکنولوژیهای سرمایهگذاری دنیا مانند هوش مصنوعی و الگوریتمهای معاملاتی نیز استفاده میکند. در ادامه به چند مدل سرمایهگذاری آنلاین اشاره شده است.
خرید و فروش سهام و اوراق مشارکت در بستر آنلاین
امروزه با الکترونیکی شدن معاملات سهام و ورود اینترنت به این حوزه، دیگر نیازی به مراجعه حضوری به تالار بورس یا تماس تلفنی با اتاق معاملات کارگزاریها نیست. البته کارگزار همچنان بهعنوان واسطه بین سرمایهگذار و بازار عمل میکند.
سرمایهگذار میتواند با مبلغ بسیار ناچیز (در حال حاضر، طبق بخشنامه سازمان بورس، حداقل مبلغ خرید سهام، 500 هزار تومان است) تنها با دریافت کد بورسی، نام کاربری و رمز عبور از کارگزاری مورد نظر به معاملات آنلاین در بورس بپردازد.
سرمایهگذاریهای آتی
قرارداد آتی یا future Contract قراردادی است که فروشنده در آن متعهد میشود که در زمان مشخص کالای مورد نظر خریدار را به قیمت و مشخصات از پیش تعیین شده به خریدار تحویل داده و وجه مورد نظر را هنگام تحویل، دریافت کند. در میان بازارهای آتی آنلاین بازار سکه طرفداران بسیاری دارد. این معامله ریسک کمتری نسبت به سایر معاملههای آتی داشته و سرمایهگذاری در آن مطمئن است.
خرید و فروش زعفران و زیره هم یکی دیگر از سرمایهگذاریهای آتی است که در چند سال اخیر طرفداران بسیاری پیدا کرده است.
سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال
در چند سال اخیر موضوع امنیت دیجیتالی در حوزههای مختلف فراگیر شد که منجر به ایجاد مفاهیمی مانند بلاکچین (Block chain)، رمزارزها یا ارزهای دیجیتال شده است.
ارز دیجیتال نوعی پول دیجیتالی رمزگذاری شده است که طی فرایند استخراج یا ماینینگ به دست میآید. منظور از ماینینگ، فرایندی است که در آن تراکنشهای صورتگرفته در شبکه توسط ماینرها تایید و پردازش شده و در آخر تعداد مشخصی ارز دیجیتال بهعنوان پاداش به آنها داده میشود. بیشتر این ارزها به خاطر تغییرناپذیری، شفافیت و غیرمتمرکزبودن از بلاکچین استفاده میکنند. بلاکچین نوعی سیستم ذخیرۀ اطلاعات است و تفاوتش با دیگر سیستمها در این است که اطلاعات را بین اعضای یک شبکه به اشتراک میگذارد. بدینترتیب، امکان دستکاری اطلاعات، حذف و هک آن از بین میرود.
در سال 2009، اولین ارز دیجیتال با نام بیتکوین و پس از آن ارزهایی مانند اتریوم، لایت کوین، ریپل، ترون و غیره به وجود آمد. گاهی به دلیل افت شدید قیمت بیتکوین و دشواری استخراج در شبکه آن، ماینرها به سمت ارزهای دیجیتالی دیگری سوق پیدا میکنند. به ارزهای دیجیتالی غیر از بیتکوین، آلتکوین میگویند.
برای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال، معمولا هیچ مدرک فیزیکی یا ارزی قابل لمس را دریافت نمیشود. بلکه ارز در حساب آنلاین وبسایت معتبری که بر بستر بلاکچین است، بهصورت کدگذاری شده ثبت میشود. بنابراین سرمایهگذار باید از بستری برای ذخیره کوین مورد نظر به نام کیف پول استفاده کند. برای انجام این کار فرد باید با انواع کیف پولها، معایب و مزایای آنها و میزان ذخیرهسازی در آنها آشنایی پیدا کند.
سرمایهگذاری روی استارتاپها
استارتاپها یا کسبوکارهای نوآور پروژههایی هستند که معمولا بر بستر تکنولوژی فعالیت میکنند و یا IT محور هستند. این نوع از کسبوکارها با همکاری یک یا چند نفر از ایده تا اجرا شدن آن شکل میگیرد که در نتیجه منجر به خلق یک محصول یا خدمت خاصی میشود. دیجی کالا، اسنپ، تپسی، دیوار، تحلیلگر امید (مانو) از نمونه استارتاپهای موفق ایرانی هستند.
استارتاپها برای رسیدن به محصول نهایی در طول مسیر آزمون و خطاهای بسیاری را تجربه میکنند و حتی گاهی شکست میخورند. با این حال افراد بسیاری روی این نوع از کسبوکارها سرمایهگذاری میکنند. این نوع از سرمایهگذاریها به دلیل ریسک بسیار زیاد و همچنین زمان سودآوری طولانی به سرمایهگذاریهای خطرپذیر معروف هستند. اما اگر سرمایهگذار بتواند در آن موفق عمل کند، در درازمدت به سود خوبی خواهد رسید.
بسیاری از این استارتاپها سهامهای خود را در بستر اینترنت به فروش میگذارند و سرمایهگذاران میتوانند بهصورت آنلاین روی این کسبوکارهای نوآور سرمایهگذاری کنند. این روش در دنیا به سرمایهگذاری جمعی یا Crowdfunding شهرت دارد که هنوز در ایران راه خودش را پیدا نکرده است.
فارکس
بازار مبادلات ارز خارجی(foreign exchange) به اختصار فارکس(FOREX) نامیده میشود. این همان فرآیند تبدیل ارز یک کشور به ارز کشوری دیگر برای تجارت یا گردشگری است که معمولا ازطریق بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری و غیره در مقیاسی بسیار بزرگ انجام میشود. این بازار تقریبا شبیه به بازار آتی است. یک بازار دوطرفه که بسیاری از فعالیتهای آن در بستر اینترنت انجام میشود. البته انجام معاملات در بازار فارکس بنا بر اطلاعیه سازمان بورس و اوراق بهادار به دلایل خروج ارز از کشور، ربا بودن و قاعده لاضرر نامشروع اعلام شده و ممنوع است. هرچند که نمایندگان فارکس به دلیل تحریمهای جهانی علیه ایران نمیتوانند در کشور فعالیت کنند.
سخن پایانی
سرمایه گذاری آنلاین دیگر در کشور ما به امری بدیهی تبدیل شده است. باید توجه داشت که از این امکانات میتوان به نحو احسن استفاده کرد. از طرفی سرعت سرمایهگذاری به چه معنای است؟ در معامله میتواند برای بسیاری از افراد، ضررهای زیادی را به بار آورد. چرا که ممکن است این سرعت باعث معاملات هیجانی افراد شود.
تیم متخصص مدیریت ثروت مانو، متناسب با درجه ریسکپذیری افراد، طرحهای متنوعی ارائه میکند که هر فرد بدون نیاز به کسب دانش تخصصی اقتصاد و رصد اخبار، به صورت غیرمستقیم و آنلاین سرمایهگذاری میکند.
مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایهگذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایهگذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار میگیرند.
مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه میشود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدلهای سرمایهگذاری خود، به درستی مدیریت کند.
فهرست عناوین مقاله
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی
در سالهای اخیر شاخصهای بازار سهام رشد چشمگیری داشته و سرمایه گذاران با سرمایههای خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شدهاند. اگرچه روشهای مطمئن و کم ریسکتری مانند صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح میدهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.
جهت سرمایهگذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معاملهگری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده میشود، دانش و مهارت سرمایهگذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، میبایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونهای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.
قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیشگیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایهگذاران اعم از ریسکگریز و ریسکپذیر بودن مشخص میشود.
رعایت اصول مدیریت سرمایه
به طور کلی نمیتوان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معاملهگران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیتهای معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام میشوند؛ چنین سرمایهگذارانی را نمیتوان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آنها تعریف نشده است زیرا آنها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر میکنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی میکشانند.
بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست
وجه تمایز اصلی معاملهگران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روشهای مختلفی ارائه شده است. روشهای کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدلهای نوین آن، بر مبنای جداول و فرمولهای پیچیده ریاضی شکل گرفتهاند. این روشها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیتهای معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوبهای مشخصی را برای محدوده ریسک سرمایهگذاری به چه معنای است؟ پذیری معاملهگران تعیین میکند.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید
اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخصهای مرسومی وجود دارند که از آنها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار استفاده میشود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه میپردازیم.
سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخصها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آنها تصمیمگیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص میشود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.
ریسک از بنیادیترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایهگذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و میبایست در محاسبات منطقی و برای سرمایهگذاری هوشمندانه، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولیترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.
سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایهگذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.
بازده
سود حاصل از سرمایهگذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان میشود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر داراییها در این دوره و شاخصهای پولی ارزیابی میشود. بازدهی سرمایهگذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل میشود. بازده مطلوب میتواند تابعی از دیدگاه سرمایهگذاری، هزینههای معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معاملهگری است که توانستهاند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیتهای معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست میآورد، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله میکنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین میشود.
منظور معاملهگران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیشبینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچگاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمیکند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین میکند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست میآید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایهگذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایهگذاری را بیان میکند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان میدهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.
حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایهگذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسکپذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل میکند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.
از مهمترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسکهای غیر منطقی میشوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار میکند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسکهای سنگین و نابودکننده میشود. یک اصطلاح رایج بیان میکند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمیتواند و نباید ریسکهای نجومی را تحمل کند.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان میشود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست میآید.
بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم
به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کردهاند، اما تریدرهای حرفهای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشدهاند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشتهاند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.
قواعد مرسوم و توصیههای رایج در مدیریت سرمایه
- هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار میگیرند.
- پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
- محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
- بنا بر اصول سرمایهگذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
- کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
- در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیتهای معاملاتی تقسیم شود.
- زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر میکند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن را نیز در نظر بگیرد.
- توصیه میشود سرمایهگذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیتهای معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیانده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.
جمعبندی
یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معاملهگری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی میشود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت میگیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگیها و جذابیتهایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفهای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.
همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایهگذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معاملهگر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجهبخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.
سرمایهگذاری به چه معنای است؟
آزمون درس 1 تا 6 کتاب اقتصاد دهم انسانی
تیم مدیریت گاما
آزمون تستی شبیه ساز کنکور اقتصاد | فصل ۲: بازیگران اصلی در میدان اقتصاد…
تیم مدیریت گاما
سوالات آزمون آنلاین اقتصاد دهم | فصل 4: اقتصاد در خانواده (درس 12 و 13…
تیم مدیریت گاما
آزمونک اقتصاد دهم دبیرستان شهید حکمت | درس 8: رکود، بیکاری و فقر
آزمون نیمسال اول اقتصاد دهم دبیرستان شهید حجه فروش | دی 1400
عذرا عرفانی پور
آزمون مستمر اقتصاد دهم انسانی | فصل 4: اقتصاد در خانواده (درس 12 تا 14)
مجموعه سوالات امتحانی اقتصاد دهم انسانی | درس 7: تجارت بین الملل
آزمون اقتصاد دهم دبیرستان فاطمه الزهرا (س) | درس 11: رشد و پیشرفت اقتصادی
دیدگاه شما