سرمایه گذاری چیست و انواع آن کدام است؟
قبل از پرداختن به سرمایه گذاری چیست ، به تعریف سرمایه گذاری می پردازیم. از نظر لغوی تعریف سرمایه گذاری چیزی است که با پول خریداری میشود و انتظار میرود که درآمد یا سودی در آینده نزدیک یا دور ایجاد کند. در عمل اما اختصاص بخشی از سرمایه به فعالیت هایی است که از آن انتظار کسب سود در بازه زمانی های مختلف متناسب با ریسک آن را داریم.
سرمایه گذاری مالی انواع و اقسام مختلفی دارد. باتوجه به ماهیت سرمایه گذاری و بازارهای موجود و همچنین بازه زمانی مورد انتظار این دسته بندی تعریف می شود که در ادامه به آن می پردازیم.
تعریف سرمایه
سرمایه یک اصطلاح گسترده است که شامل هر نوع دارایی های مالی یا ارزش دارایی های مالی نظیر وجه نقد موجود در حسابهای بانکی، همینطور کارخانهها، ماشین آلات و تجهیزاتی که برای تولید در اختیار شرکت ها است، میشود.
هم چنین سرمایه برای یک شخص حقیقی عبارت است از دارایی های وی اعم از نقدی و یا غیرنقدی مانند کالا
تفاوت سرمایه با سرمایه گذاری چیست؟
هر گونه دارایی به صورت نقدی مانند پول نقد ، موجودی حساب بانکی ، ارزهای بین المللی مثل دلار و نیز دارایی های غیر نقدی مانند طلا، تجهیزات صنعتی ، ماشین آلات ، ملک ، زمین و . سرمایه نامیده می شود. البته معنای دقیق سرمایه بسته به مفهومی که کلمه سرمایه در آن استفاده می شود ، مختلف می باشد. به طور معمول ، کلیه منابع مالی و پولی و منابع قابل تبدیل به پول ، سرمایه خوانده می شود. اما سرمایه گذاری به استفاده درست و بهره مند از سرمایه به طوری که موجب افزایش سرمایه شود است.
اهمیت سرمایه گذاری
همه ما به طور پیوسته در حال کارو تلاش هستیم تا بتوانیم به اهدافی که در نظر داریم دست یافته و رفاه بیشتری برای خود و عزیزانمان فراهم کنیم. برای مثال ممکن است بخشی از سرمایه خودرا در املاک و بخشی را هم در حساب های بانکی سرمایه گذاری کنیم. شناخت بهترین بازار برای سرمایه گذاری در زمان مناسب مهم ترین قدم برای شروع سرمایه گذاری است.
اهداف سرمایه گذاری
یکی از مهم ترین اهداف سرمایه گذاری در ایران، حفظ ارزش پول در برابر تورم افسار گسیخته و محافظت سرمایه شخصی از ریسک های این تورم است. هرکس می تواند اهداف متفاوتی از سرمایه گذاری داشته باشد، رسیدن به آرامش در دوران بازنشستگی، رسیدن به اهداف مالی و پیشرفت مالی از دیگر اهداف سرمایه گذاری هستند.
مزایای سرمایه گذاری
1- باسرمایه گذاری از تورم در امان باشید:
سرمایه گذاری درکنار اینکه ارزش سرمایه شمارا به عنوان یک سرمایه گذار در برابر تورم حفظ می کند، بلکه باعث افزایش ارزش پول و پیشی گرفتن از تورم نیز می شود.
2- سرمایه گذاری درست ابزاری برای آرامش!
دوران بازنشستگی یکی از بخشهای مهم زندگی هر انسانی است که بایستی از سنین جوانی برای آن برنامه ریزی داشته باشد؛ چرا که در این قسمت از عمر، توان کاری ما تقلیل رفته و به احتمال زیاد نمیتوانیم درآمد مطلوبی را به دست بیاوریم. لذا توصیه میشود که از سنین جوانی، بخشی از درآمد خود را در یک بازار مناسب سرمایه گذاری کنید تا در دوران بازنشستگی و کهنسالی، دغدغه مالی نداشته و بتوانید در کنار عزیزانتان از زندگی لذت ببرید.
3- به اهداف خود دست پیدا می کنید:
بی شک هر یک از ما انسانها برای خود اهدافی را مشخص کردهایم که معمولا بخش زیادی از آنها نیاز به سرمایهای بیشتر از آنچه که در اختیارمان هست، دارد. از جمله این اهداف میتوان به خرید خانه، زمین، ویلا، وسیله نقلیه، لوازم منزل، تجهیزات کامپیوتری و … اشاره کرد. سرمایه گذاری هدفمند به شما کمک میکند تا با مدیریت صحیح بخش مازاد درآمدهای خود، بتوانید به سرمایه لازم جهت رسیدن به اهدافتان دست پیدا کنید.
انواع سرمایه گذاری از نظر زمانی
انواع سرمایه گذاری بر اساس مدت زمان مدنظر برای کسب بازدهی به 3 دسته تقسیم می شود:
سرمایه گذاری کوتاه مدت:
هدف از سرمایه گذاری کوتاه مدت، کسب بازدهی در کوتاه ترین زمان ممکن است. این نوع سرمایه گذاری نیاز به شناخت بهتری از بازار موردنظر داشته و ریسک بالاتری را هم متوجه سرمایه گذار می کند.
خرید و فروش ملک، خودرو و یا سهام در بازه زمانی کوتاه برای کسب سود از نوسان قیمت مثال هایی از این نوع سرمایه گذاری هستند.
سرمایه گذاری میان مدت:
هدف از سرمایه گذاری میان مدت، کسب بازدهی در بازه زمانی چند ماهه تا 2سال است. این نوع سرمایه گذاری کم ریسک تر از سرمایه گذاری کوتاه مدتی بوده و باشناخت نسبی از بازار هدف می توان از آن کسب سود کرد. سرمایه گذاری در حساب های بانکی، خرید سهام به دید میان مدت ومثال هایی از این نوع سرمایه گذاری هستند.
سرمایه گذاری بلند مدت:
هدف از سرمایه گذاری بلندمدت، کسب سود در بلندمدت است. اساس سرمایه گذاری بلند مدت صبر و نادیده گرفتن نوسانات در طول زمان سرمایه گذاری است. انتخاب بازار مناسب برای سرمایه گذاری در بلند مدت اهمیت زیادی دارد، چرا که بازدهی بازارها دربلند مدت تفاوت بسیاری دارد.
دربازه زمانی مشابه بازار بورس بازدهی 382 برابری ثبت کرده در حالی که خودرو با بازدهی 28 برابری ضعیف ترین عملکرد را داشته است.
همانطور که می بینید انتخاب بازار مناسب در سرمایه گذاری بلند مدت بسیار مهم است. به عنوان مثال در بازه زمانی سال 80 تا 90، بازار بورس بازدهی کمتری نسبت به طلا داشته اما در بازه زمانی 90 تا 1400 بازار بورس بازدهی به مراتب بالاتری نسبت به طلا ثبت کرده است. یا به عنوان مثال بازدهی 20 ساله سپرده بانکی از خودرو بیشتر بوده است اما در بازه زمانی 95 تا 1400 بازدهی به مراتب کمتری از آن داشته است.
پس در سرمایه گذاری بلند مدت انتخاب بازارمناسب توسط سرمایه گذار اهمیت بسیار بالایی دارد.
انواع روش های سرمایه گذاری
1-بورس
سرمایه گذاری در بازار بورس بهترین نوع سرمایه گذاری به گواه تاریخ و ارقام است. از تنوع فاکتور های مهم در خرید سهام بالا در سرمایه گذاری شامل انواع صندوق ها، سهام از صنایع مختلف تا امکان تحلیل و مشورت با خبرگان بازار بورس مهم ترین مزایای بازار بورس است. از دیگر مزایای این بازار میتوان به امکان سرمایه گذاری با پول کم، نقدشوندگی مناسب، قابلیت سرمایهگذاری غیر حضوری، امکان مدیریت ریسک و شفافیت اطلاعاتی بالا اشاره کرد.
شما میتوانید بدون آموزش سرمایه گذاری در بورس نیز از مزایای بازار بورس بهرهمند شوید. برای این کار کافی است واحدهای صندوقهای سرمایهگذاری را خریداری کنید تا یک تیم متخصص و با تجربه، مدیریت دارایی شما را برعهده بگیرند.
2-زمین و مسکن
سرمایه گذاری در زمین و مسکن نیاز به سرمایه چند صد میلیونی و یا حتی چند میلیاردی دارد. از این رو معمولا اشخاص درآمدهای خود را در بازارهای دیگری نظیر بورس، طلا و … که نیاز به سرمایه اولیه کمتری دارند، سرمایهگذاری میکنند. سرمایه گذاری درملک مزیت مهم کسب درآمد ماهیانه از آن را دارد. بااجاره دادن ملک، نه تنها اصل سرمایه از تورم حفظ می شود بلکه با کسب مبلغی به صورت ماهیانه، سود دیگری را هم به سرمایه گذار اعطا می کند.
ریسک های جدی ای که این نوع سرمایه گذاری را تهدید می کنند، نقدشوندگی پایین و داشتن تخصص برای خرید در مناطق مناسب هستند.
3-طلا
مزیت طلا بر برخی از نوع های دیگر سرمایه گذاری نقدشوندگی نسبتابهتر و بازدهی دوگانه است. به دلیل تعیین نرخ طلا بوسیله نرخ جهانی انس، طلا می تواند هم از نوسان قیمت انس و هم با نوسان قیمت دلار، بازدهی داشته باشد.مزیت دیگر طلا، امکان سرمایه گذاری با مبالغ کم است.
از جمله ریسک های متوجه این نوع سرمایه گذاری، ریسک ناشی از اصل و یاتقلبی بودن و مکان نگهداری آن به عنوان یک کالای فیزیکی می باشد. با روی کارآمدن صندوق های سرمایه گذاری مبتنی بر طلا، نه تنها این ریسک ها از بین رفته اند، بلکه دغدغه خرید و فروش و مالیات طلا نیز برطرف شده است.
4-ارزهای خارجی مانند دلار
بازار ارز یکی از انواع روش های سرمایه گذاری پرریسک و پرنوسان است و پارامترهای بسیار زیادی نظیر روابط خارجی، روابط اقتصادی شامل واردات و صادرات، سیاست های دولتی و سیاست های کلی بانک مرکزی بر آن تاثیرگذار است. از طرف دیگر، ممکن است در شرایط خاصی خرید و فروش ارزهای پر استفاده مانند دلار و یورو، با محدودیتهای جدی همراه شود و نگهداری مقدار زیادی از آنها مطابق قانون تخلف به شمار رود. بنابراین سرمایه گذاری در این بازار جز سرمایه گذاری پرریسک بوده و در بازه های زمانی کوتاه مدت نیز نوسانات زیادی را خواهد داشت.
5-خودرو
خودرو در ایران به عنوان یک کالای سرمایهای محسوب شود. اما عواملی همچون محدودیت خرید و تفاوت نرخ بین بازار آزاد و کارخانه و مشکلاتی از قبیل نقل و انتقال و نقدشوندگی پایین، هزینه تعمیرات و بیمه از معایب سرمایه گذاری در این بازار است. با توجه به ریسک های ناشی از خرید خودروی دست دوم نیز، این سرمایه گذاری پر ریسک و با نقدشوندگی پایین است. ضمن اینکه داده های تاریخی که از سال 1380 در بالاگفته شد، نشان دهنده بازدهی کمتر این بازار است.
6-سپرده های بانکی
بسیاری از افراد سپرده گذاری در بانک و دریافت سود بانکی را به عنوان یک سرمایهگذاری مناسب میشناسند. اما دادههای تاریخی نشان داده است که طی سالیان گذشته، سود بانکی بسیار کمتر از میزان تورم بوده است. به بیان دیگر سپرده های بانکی در حفظ قدرت خرید و ارزش پول کارآمد نبوده است. سرمایه گذاری در سپرده بانکی کم ریسک ترین نوع سرمایه گذاری بوده و متناسب باریسک کم، سود کمتری را نسبت به انواع دیگر سرمایه گذاری به همراه خواهد داشت.
7-سرمایه گذاری های متنوع
حالت های متنوع دیگری از جمله سرمایه گذاری در کسب و کار و یا شرکت های دانش بنیان نیز نوع دیگری از سرمایه گذاری هستند که نیازمند دانش و تجربه بالا هستند.
8-ارزهای دیجیتال
ارزهای دیجیتال که به تازگی بر سر زبان ها افتاده اند، نوع دیگری از سرمایه گذاری هستند. لازم به ذکر است که سرمایه گذاری در این بازار نیازمند دانش و اطلاعات بالا و شامل ریسک بالا نیز است.
فاکتورهای مهم سرمایه گذاری
درجه ریسک پذیری
افق سرمایه گذاری
میزان سرمایه در دسترس و بازار هدف
بازدهی مورد انتظار
بهترین روش سرمایه گذاری
باتوجه به فاکتورهای ذکر شده در بالا، نوع سرمایه گذاری برای هر فرد متفاوت است. باتوجه به دانش وزمان در دست، بازدهی موردانتظار و میزان ریسک پذیری بازار های متفاوت می توانند انتخاب شوند.
نحوه سرمایه گذاری در بازار سرمایه
برای اطلاع از روش ها و نحوه سرمایه گذاری در بازار سرمایه با شماره تلفن 41000-021 تماس حاصل فرمایید.
سرمایه گذاری آنلاین
دربازارهای مختلفی می توان به صورت آنلاین سرمایه گذاری کرد اما بهترین و آسان ترین بازار، بازار بورس است. شما با دریافت کد بورسی از کاریزما، می توانید به راحتی در انواع سهام و صندوق سرمایه گذاری کنید.
سرمایه گذاری در ایران
تمام انواع سرمایه گذاری گفته شده، قابلیت سرمایه گذاری در ایران را دارند. اما باتوجه به ریسک های گفته شده در بالا مثل مالیات در بازارهای دیگر، نبود مرجعی برای نظارت بر قیمت ها و معاملات، نبود قابلیت سرمایه گذاری با پول کم،تحلیل پذیری پایین و. با
سهام بنیادی چیست؟
یک استراتژی مناسب پایههای یک سرمایهگذاری خوب در بازارهای سرمایه میباشد. در این راستا اولین قدمی که باید برداشته شود، شناسایی سهام شرکتها با استفاده از متدهای مختلف و حرفهای است. در این مقاله به چگونگی شناسایی سهام شرکتها از طریق تحلیل بنیادی پرداختیم و اینکه چگونه میتوانیم سهام بنیادی را شناسایی کنیم.
عناوینی که در این مقاله به آنها پرداخته شده است:
- سهام بنیادی چیست؟
- کمکگرفتن از تحلیل بنیادی برای انتخاب سهام بنیادی
- تفاوت سهم بنیادی و غیر بنیادی
- فاکتورهای مهم شناسایی سهام بنیادی
- سایر فاکتورها که باید در تشخیص سهام بنیادی به آن توجه کنید
- سهام بنیادی بهتر است یا سهام غیر بنیادی؟
سهام بنیادی چیست؟
سهم بنیادی به سهمی گفته میشود که از بررسی آن توسط روشهای فاندامنتال (Fundamental) یا همان تحلیل بنیادی، بتوان به این نتیجه رسید که مشخصههای رشد در آینده را دارد. با توجه به پیچیدگی این روشها، معیارهای مشخصی برای بررسی اولیه سهام یک شرکت وجود دارد و پس از این بررسیها، اینگونه سهام معمولاً رشد میکنند و یا قیمت آنها در طول زمان افزایش چشمگیری خواهد داشت؛ به بیان دیگر، این سهام کمتر دچار نوسان خواهد شد و روند رشد آن منطقی میباشد. در واقع سرمایهگذاری بر روی سهام بنیادی، یک سرمایهگذاری بلندمدت است، اما انتخاب این سهام نیازمند دانش و اطلاعات در این زمینه میباشد. با توجه به صورتهای مالی و گزارشهایی که در سایت کدال منتشر میشود، میتوان وضعیت شرکتها را بهخوبی بررسی کرد. سرمایهگذاران در دنیای سرمایهگذاری بیشتر به دنبال خریدن سهام بنیادی هستند؛ زیرا در تحلیل بنیادی سعی میشود تا ارزش و قیمتی ذاتی سهام کشف شده و پس از آن، با قیمت فعلی سهم مقایسه گردد.
کمکگرفتن از تحلیل بنیادی برای انتخاب سهام بنیادی
تحلیلگران چند معیار را در نظر میگیرند تا سهام بنیادی قوی را پیدا کنند. از جمله مواردی که آنها در نظر میگیرند، عبارت است از:
- میزان فروش محصولات و خدمات شرکت
- سطح تکنولوژی بهکاررفته
- میزان استهلاک
- حاشیه سود
- رقابتهای خارجی
- کیفیت مدیریت
- منابع مالی
- نرخ مالیات
- گردش دارایی
تفاوت سهم بنیادی و غیر بنیادی
تشخیص یک سهام بنیادی از غیر بنیادی برای سرمایهگذار مهم است. استفاده از کلمه سهام غیربنیادی به این منظور نیست که آن سهام مناسب نمیباشد؛ بلکه منظور سهامی است که سرمایهگذاری بلندمدت در آن مناسب نیست. همانطور که میدانید در تحلیل بنیادی، ارزش ذاتی سهام را در نظر قرار میدهیم ولی در تحلیل تکنیکال به کشف قیمت میپردازیم. به جهت درک بهتر مفهوم سهام بنیادی و غیربنیادی بهتر است ویژگیهای مختلف سهام را مورد بررسی قرار داده تا بتوانید آنها را از یکدیگر تشخیص دهید.
فاکتورهای مهم شناسایی سهام بنیادی
چند فاکتور مهم که با استفاده از میتوانید سهام بنیادی را از غیر بنیادی تشخیص دهید:
1) سودآوری : این فاکتور را از جهات گوناگون مورد توجه است، سودآوری از نظر درآمد، سودآوری بر اساس میزان فروش، بر اساس میزان دارایی و بر اساس حقوق صاحبان سهام. سودآوری بیشتر را میتوان با قویتر بودن بنیاد سهم نیز در نظر گرفت. زمانی که شرکت تلاش میکند تا به سود خالص برسد، مواردی نظیر بهای تمامشده، هزینههای عملیاتی و غیرعملیاتی، مالیات و هزینههای مالی نیز مهم هستند. توجه کنید که سودآوری در یک سال، الزاماً مبنای درستی برای تصمیمگیری نیست؛ زیرا ممکن است سود ادامهدار نباشد.
2) EPS : میدانیم که EPS نشاندهنده میزان سود هر سهم است. برای محاسبه این عدد کافی است تعداد کل سهام را به میزان سود عملیاتی پس از کسر مالیات تقسیم کنیم. میزان سودآوری شرکت بهازای هر سهم به کمک این فاکتور تعیین میشود. بالا بودن این رقم نشان از سودآوری شرکت دارد.
3) DPS : نسبت سود تقسیمی هر سهم فاکتوری است که نمیتوان آن را در کوتاهمدت مدنظر قرارداد. در انتخاب سهام بنیادی باید DPS را در بلندمدت بررسی کنید؛ چنانچه DPS بالا و یا پایین باشد، نمیتواند آن را معیاری برای بنیادی بودن و یا نبودن سهم در نظر گرفت.
4) نسبت P/E : این نسبت از جمله نسبتهای پرکاربرد در تحلیل سهام است. در این نسبت منظور از P قیمت و منظور از E همان درآمد است. در این نسبت سودی که شرکت در طول سال مالی به یک سهم اختصاص میدهد، نشان داده میشود. زمانی که سهمی حداکثر رشد خود را تجربه میکند و سود آن تثبیت میشود، نسبت P/E در آن تعدیل میگردد. اما اگر این فاکتور بیش از اندازه بالا باشد، نشان از ریسک بیش از حد معمول را برای سرمایهگذاری دارد و سرمایهگذار نمیتواند آن را به عنوان یک سرمایهگذاری بلند مدت در نظر بگیرد. چنانچه نسبت P/E منفی باشد، تقاضا برای فروش کم خواهد شد؛ بدان معنا که سهم دارای نقدشوندگی کمی است و یک خصوصیت منفی برای سهم به حساب میآید.
5) ثبات سودآوری : هم سودآوری و هم تداوم آن در تحلیل سهام مهم است. ممکن است سودآوری دورهای باشد.
6) میزان نقدشوندگی : بدون توجه به این که هدف و استراتژی شما از سرمایهگذاری بلندمدت یا کوتاهمدت است، فاکتور مهمی که در تحلیل سهام باید به آن توجه کنید، نقد شوندگی میباشد. اگر شرکت در وضعیت مطلوب باشد، نقدشوندگی آن نیز بالا خواهد بود. بهاینصورت و به کمک فاکتور نقدشوندگی میتوان اوضاع داخلی شرکت را تخمین زد. معمولاً نقد شوندگی کمتر را در سهمهای غیربنیادی مشاهده میکنیم و این یک ویژگی مناسب برای تشخیص سهام بنیادی از غیر بنیادی است.
7) روند افزایشی سود خالص شرکت : یکی از مواردی که باید به آن توجه کنیم، سود خالص در سهام است که در سهمهای بنیادی همواره سود روندی رو به رشد دارند؛ از سویی دیگر حوزه فعالیت میتواند این امکان را به وجود بیاورد که روند کند شود. اما در سهام غیربنیادی، روند افزایشی سود خالص را مشاهده نمیکنیم؛ همچنین نوسانهای موجود در این سهام معمولاً غیرمنطقی هستند.
8) ارزش ویژه : برای بررسی ارزش ویژه، در ابتدا ارزش اسمی را بررسی میکنیم. یکی از نشانههای تفاوت میان سهام بنیادی و غیر بنیادی، بیشتر بودن ارزش ویژه در مقایسه با ارزش اسمی است که نشانگر استحکام بیشتر در موقعیت شرکت است.
9) تاریخ پرداخت سود سهام : بدیهی است که هر چه سود نقدی سریعتر به سهامداران پرداخت شود، به نفع سهامداران میباشد. پس در زمان انتخاب سهام بنیادی، گزینهی مهمتر سهامی است که دوره پرداخت سود آن کوتاهتر میباشد.
سایر فاکتورها که باید در تشخیص سهام بنیادی به آن توجه کنید:
- میزان تأثیر سهام در شاخص کل
- نسبت داراییها به بدهی شرکت
- عمر شرکت
- برنامههای آینده شرکت از جمله قراردادها، برنامه برای توسعه کسبوکار
- استمرار در انتشار اخبار و اطلاعات
- تغییر روند سهم از زیانده به سوددهی
- روند افزایشی نرخ فروش محصولات و خدمات
- سایر تأمین مالی
سهام بنیادی بهتر است یا سهام غیر بنیادی؟
برای پاسخ به این سؤال باید روند فعالیت خود را در بازار بسنجید. معاملهگران روزانه به سمت سهمهای بنیادی میروند، در این مسیر از ابزارهای تحلیل تکنیکال کمک میگیرند و نقطه ورود و خروج سهم را میسنجند. سرمایهگذارانی که به دنبال سرمایهگذاری بلندمدت هستند، به سراغ تحلیل بنیادی میروند. اما بهترین حالت این است که در سبد خود هم سهام بنیادی و هم سهام غیربنیادی را نگهداری کنید.
مقاله: معیارهای خرید سهام
سرمايه گذار با خريد يك ورقه بهادار، ريسك مي پذيرد و بازده به دست مي آورد پس مهم ترين عواملي كه در تصميم گيري براي خريد اوراق بهادار مؤثر است، بازده و ريسك آن در مقايسه با ساير فرصت هاي سرمايه گذاري است. به همين ترتيب، بازده و ريسك هر ورقه بهادار، قابل مقايسه با ساير اوراق مي باشد.
به عبارتي، هدف سرمايه گذار منطقي اين است كه از ميان اوراق بهادار، ورقه بهاداري را انتخاب كند كه از يك سو در صورت داشتن ريسك مساوي ، نسبت به ساير اوراق ، بيش ترين بازدهي را داشته باشد و از سوي ديگر در صورت داشتن بازده مساوي نسبت به ساير اوراق، از حداقل ريسك برخوردار باشد.
با توجه به منطق ياد شده، برخي نكات كه مي توانند در انتخاب يك ورقه سهم از ميان اوراق سهام موجود، مؤثر باشند از اين قرار است. گفتني است كه اين نكات جنبه عام دارند ، بنابراين ممكن است درجه اهميت آن ها با توجه به نظر گاه ها و خط مشي سرمايه گذاران فرق كند.
1.قابليت نقدشوندگي
قابليت نقدينگي يك ورقه سهم به معناي امكان فروش سريع آن است. هر چه سهمي را بتوان سريع تر و با هزينه كم تري به فروش رساند، قابليت نقدينگي آن بيش تر است، اوراق بهاداري كه به طور روزانه و به دفعات مكرر معامله مي شوند، نسبت به اوراق بهاداري كه با تعداد محدود و يا دفعات كم معامله مي گردند، قابليت نقدينگي بيش تر و در نهايت ريسك كم تري دارند. فهرست پنجاه شركت فعال بورس كه هر سه ماه يك بار منتشر مي شود ، راهنماي مناسبي براي انتخاب سهامي است كه از قابليت نقدينگي خوبي برخوردارند.
2.تعداد سهام در دست عموم
قابليت نقدشوندگي يك ورقه سهام ، تا حدودي به تعداد سهام در دست عموم بستگي دارد. هر چه تعداد سهامي كه در دست مردم قرار دارد بيش تر باشد، حجم و سرعت گردش معاملات افزايش يافته و بازار، قيمت منصفانه و معقول تري براي آن پيدا مي كند. برعكس هر چه تعداد سهام در دست مردم كم تر باشد، ركود بيشتري بر معاملات سهام حاكم شده و در صورت معامله، قيمت ها شكل يك طرفه )صعودي يا نزولي( به خود مي گيرد.
تجربه شركت هايي كه تعداد سهام رايج آن ها كم بوده مؤيد اين نكته است.
3.تركيب سهامداران
يكي ديگر از معيارهاي يك ورقه فاکتور های مهم در خرید سهام سهم، تركيب سهامداران آن است. تركيب سهامداران كه در واقع تركيب هيات مديره آن را تعيين مي كند، مي تواند به نفع سهامداران جزء يا عمده باشد. در شركت هايي كه اعضاي هيات مديره آن، منتخب سهامداران عمده هستند، ممكن است تصميماتي اتخاذ شود ، كه بيشتر در راستاي اهداف سهامدار عمده باشد و در مواردي به نفع سهامدار جزء نباشد.
چنين تصميماتي در بازارهاي كارا اثر خود را به خوبي در قيمت سهام نشان مي دهد و البته معمولاً تاثيرخيلي مهمي ، بر قيمت سهام نمي گذارد، اما در بازارهاي غير كارا كه تا حدودي تحت تاثير جو بازار قرار مي گيرد، مي تواند جهت تغييرات قيمت را يك طرفه سازد.
4.سودآوري
شايد مهم ترين عامل برتري يك سهم، ميزان سودآوري آن باشد. با توجه به اين كه تعداد سهام منتشره از سوي شركتها با هم متفاوت است، ميزان سودآوري يك سهم را با سود هر سهم يا EPSمي سنجد.
5.تعداد سهام منتشره شركت / مجموع سود خالص = سود هر سهم
سود هر سهم، مبلغ سود به ازاء ارزش اسمي سهام را نشان مي دهد. با توجه به اين كه ارزش اسمي سهام كليه شركت هاي پذيرفته شده در بورس تهران 1000 ريالي بوده و ممكن است قيمت بازار انواع سهام متفاوت باشد، براي مقايسه شركت ها با يكديگر رقم سود نسبت به قيمت بازار تحت عنوان نسبتP/E سنجيده مي شود. اين نسبت بازده جاري سهام را نشان داده و در شرايط تساوي ساير عوامل، هر چه اين نسبت بالاتر باشد سهام از موقعيت بهتري برخوردار خواهد بود.
گفتني است هر چه ميزان سود هر سهم در مقايسه با قيمت بازار سهام بيش تر باشد به خاطر تقاضايي كه براي آن ايجاد مي شود احتمال افزايش آتي قيمت بالاتر خواهد بود.
خاطر نشان مي شود كه سهامداران در خريد سهام مي توانند از نسبت قيمت بر درآمد تحت عنوان نسبت P/E نيز استفاده كنند، كه اين نسبت براساس مرتبه بيان مي شود و هر چه رقم آن كم تر باشد بازدهي آن سهم بيش تر خواهد بود.
6.ثبات نسبي سودآوري
استناد به سود هر سهم در يك سال، لزوماً مبناي صحيحي براي ارزيابي سهام نيست، چرا كه ممكن است سود سال بعد بسيار كم تر از آن باشد.
معيار مهم ديگري كه به هنگام تحقيق در بازده جاري سهام بايد مورد نظر قرار داد، ثبات نسبي سودآوري هر سهم است. لازم به يادآوري است هر چه ميزان انحراف سودآوري سال هاي گذشته و يا سودهاي احتمالي آينده، نسبت به ميانگين سود، يا سود مورد انتظار بيشتر باشد، ريسك سهم بالاتر و ارزش آن كم تر خواهد بود، برعكس هر چه روند سوددهي سال هاي گذشته و آتي از ثبات بيشتري برخوردار باشد ، ريسك كم تر و ارزش سهم بالاتر خواهد بود.
با توجه به اين كه سرمايه گذاران در ارزيابي سهام تقريباً از ضريب قيمت يكساني در صنايع مختلف استفاده مي كنند در ميان انواع اوراق بهاداري كه با يك ضريب قيمت بر درآمد (P/E) يكسان ارزيابي شده اند، ورقه بهاداري كه از سودهاي باثبات تري برخوردار است ، به دليل اين كه ريسك كم تري دارد، مطلوب تر است.
7.نسبت سود تقسيمي هر سهم
نسبت سود تقسيمي هر سهم، از تقسيم سود نقدي هر سهم ، به سود هر سهم به دست مي آيد.
تفاوت سود نقدي هر سهم و سود هرسهم ، مواردي از جمله ماليات، اندوخته قانوني ، ساير اندوخته ها و سود )زيان( انباشته را در بر مي گيرد. گرچه در نظريه، تفاوت زيادي بين شركتي كه سود نسبتاً بالايي تصويب مي كند و شركتي كه سود كمي از درآمد خود را تقسيم مي نمايد وجود ندارد ، در عمل به دليل جو حاكم بر بازار به ويژه از طرف كساني كه به درآمد سهام اتكاي زيادي دارند ، عرضه سهام شركت هايي كه سود سهام كمي تعيين مي كنند ، زياد شده و موجبات كاهش قيمت آن سهم را در بازار فراهم مي نمايد.
از اين رو، در شرايط تساوي ساير عوامل، شركت هايي كه نسبت سود تقسيمي بالاتري دارند نسبت به ساير شركت ها از موقعيت بهتري برخوردارند. گفتني است كه نبايد اين نسبت در كوتاه مدت مورد توجه قرار گيرد. به عبارتي ارقام يك سال را نمي توان مبناي صحيحي براي قضاوت نسبت به عملكرد هميشگي شركت قرار داد. ممكن است سياست شركت در سالي اقتضا كند كه نسبت سود تقسيمي بالايي وضع شود، اما در ساير سال ها، اين نسبت رقم پاييني باشد. براي قضاوت صحيح در مورد سياست تقسيم سود شركت، بايد روند تقسيم سود چند سال گذشته شركت را مورد بررسي قرار داد و به استناد آن ها نحوه تقسيم سود احتمالي سال هاي آتي را برآورد كرد.
8.ارزش ويژه هر سهم
ارزش ويژه هر سهم از نسبت حقوق صاحبان سهام (سرمايه + اندوخته طرح و توسعه+ اندوخته قانوني+ اندوخته احتياطي+ ساير اندوخته ها+ سود انباشته( به تعداد سهام منتشره، به دست مي آيد و در مقايسه با ارزش اسمي هر سهم سنجيده مي شود. هر چه ارزش ويژه هر سهم از قيمت اسمي سهام بيش تر باشد سهام آن شركت از موقعيت و استحكام بالاتري برخوردار است.
9.بافت مالي شركت
بافت تامين مالي كه شامل بدهي ها و حقوق صاحبان سهام است تاثير به سزايي در عملكرد و سودآوري يك شركت دارد. هر چه بدهي بيش تر باشد ، به خاطر خاصيت اهرمي بدهي، سودآوري نيز بالاتر خواهد بود ولي خطر ناتواني شركت در ايفاي تعهداتش نيز بيش تر مي شود . بنابراين ريسك شركت نيز بالاتر خواهد بود و بالعكس.
10.مهلت و تاريخ پرداخت سود سهام
طبق ماده 240 قانون تجارت ، در صورتي كه مجمع عمومي عادي سودي را تصويب كند ، شركت بايد ظرف مدت 8 ماه از تاريخ تصويب، آن را به سهامداران پرداخت كند. وجود اين ماده قانوني، يك مهلت پرداخت 8 ماهه براي شركت ها بوجود مي آورد، در مقام مقايسه هر چه سود نقدي هر سهم سريع تر پرداخت شود ، براي سهامداران مفيدتر است، چرا كه اولاً مشمول تورم و كاهش ارزش پول نمي شود و فاکتور های مهم در خرید سهام ثانياً سهامدار مي تواند وجوه خود را مجدداً سرمايه گذاري كرده و از بابت آن بازده به دست آورد. بنابراين در ميان شركت هايي كه سود سهام نقدي اعلام مي كنند ، آن شركتي مطلوب تر است كه سود سهام خود را سريع تر از ديگران مي پردازد.
11.انتشار مستمر اطلاعات و اخبار نسبي
در صورتي كه شركت ها در ارائه اطلاعات شفاف مالي و يا هرگونه اخبار در زمينه وضعيت شركت به سهامداران نهايت تلاش را نمايند، سهامداران با داشتن اطلاعات كافي مي توانند اقدام به خريد و فروش سهام نمايند.
12.عمر شركت و ميزان استهلاك ماشين آلات
هر چه شركت ها از ماشين آلات جديد با تكنولوژي پيشرفته تر استفاده كنند ، در امر توليد موفق تر هستند و شركت هايي كه عمر ماشين آلات آنها به پايان رسيده ، يا آن كه استهلاك بالايي دارند، ممكن است در طول سال به دليل خرابي دستگاه ها وقفه زماني در توليد داشته باشند و نتوانند به تعهدات خود عمل كنند. در نتيجه اين مورد در سودآوري شركت بي تاثير نخواهد بود.
13.نوع شركت و صنعت مربوطه
در هر برهه از زمان، با توجه به شرايط اقتصادي كشور و خط مشي اعمال شده توسط دست اندركاران اقتصادي، مي توان شاهد تاثير گذاري بر روي صنايع مختلف بود. فعاليت اقتصادي شركت هاي توليدي و صنعتي با توجه به تقاضاي بازار براي كالاي توليد شده مي تواند در سودآوري آن نقش بسزايي داشته باشد. به عنوان مثال ، شركتي كه عرضه كننده انحصاري كالاي خاصي به يك بازار باشد، مي تواند بر قيمت آن اعمال قدرت بيشتري نمايد و در نتيجه سود بالاي شركت مزبور تضمين شده است ، يا دولت مي تواند به منظور حمايت از صنايع داخلي برروي كالاهاي مشابه خارجي تعرفه و حقوق گمركي نسبتاً زياد وضع كند و يا در مواردي ممنوعيت ورود اعلام نمايد، در چنين حالتي تقاضا براي محصولات داخلي حفظ مي شود و يا افزايش مي يابد و نهايتاً پيش بيني هاي فروش شركت و سودآوري آن تحقق مي يابد.
14.اقتصاد كلان و عوامل سياسي ـ اجتماعي
رويدادهاي اجتماعي و سياسي و پيش بيني تاثير احتمال هر يك از آن ها بر اقتصاد كشور و همچنين عوامل اقتصاد كلان )يا كل سيستم اقتصادي كشور( مي تواند در تصميم گيري سهامدار در خريد و فروش سهام شركت ها نقش عمده اي داشته باشد.
دامنه اين عوامل بسيار متنوع است و طيف گسترده اي را در برمي گيرد. عواملي مانند نرخ تورم، بيكاري، اشتغال، سبد هزينه خانوار، توزيع درآمد و. برخي از عوامل مهم اقتصادي است كه بر وضعيت بازار سهام تاثير مهمي دارد.
همچنين عوامل سياسي_ اجتماعي مانند بروز تنش ها، رخدادهاي مهم سياسي و . نيز به نوبه خود بر اوضاع عمومي بازار سهام ميتواند حائز اثرات مثبت يا منفي باشد.
گفتني است دو عامل نوع صنعت و اقتصاد كلان جزو عوامل بيروني هستند كه غالباً شركت ها و خود بورس بر آن ها كنترلي ندارند و مابقي عوامل ياد شده از عوامل دروني شركت ها به شمار مي روند.
نكته مهم در مورد زمان خريد يا فروش سهام :
بعد از اينكه تصميم گرفتيد سهام شركتي را خريداري كنيد يا آنرا بفروشيد نكته بعدي آن است كه زمان اين كار را مشخص كنيد.مثلاً اگر تصميم گرفتيد تعدادي سهام خريداري كنيد درحالیكه قيمت در اوج خود است ، اين كارمعقول نيست چون با اندك نوسان، قيمت سهام پايين مي آيد و معلوم نيست دقيقاً چه زماني رشد مي كند. همچنين فاکتور های مهم در خرید سهام در مورد فروش سهام وقتي قيمت ها پايين است ، اقدام به فروش نكنيد زيرا متضرر مي شويد.بنابراين طبق اصول، اقدام به انتخاب سهام كنيد .تنوع و سبد سهام داشته باشيد و مهمتر از آن به زمان مناسب براي خريد و فروش دقت نماييد. معمولاً وقتي قيمت سهام شركت پايين است ، زمان مناسبي براي خريد است .در مورد پايين آمدن قيمت سهام نيز دقت كنيد زيرا فاکتور های مهم در خرید سهام ممكن است باز هم پايين تر بيايد.همچنين وقتي قيمت سهام شركت بالاست، دقت كنيد چون ممكن است قيمت سهام شركت بازهم بالاتر رود.
آشنایی با قدرت خریدار و فروشنده در بورس ایران
قدرت خریدار و فروشنده یکی از فاکتورهای مهم در پیشبینی روند آتی حرکت قیمت یک سهم است. اگر معاملهگران بتوانند میزان خرید و فروش را تشخیص دهند، تصمیم بهتری درباره رفتار خود خواهند گرفت. وقتی سیل خریداران به سمت یک سهام خاص میروند، به این معنی است که بازار به زودی صعودی میشود. برعکس زمانی که افراد، سرمایه خود را از یک سهام خاص خارج کنند، نمودار آن سهم با افت قیمت مواجه میشود. تابلوخوانی یکی از مهارتهایی است که به افراد در پیشبینی این روندها برای یک سهم خاص کمک میکند. در ادامه مقاله به بررسی فاکتورهای موثر بر قدرت خریدار و فروشنده و روش تحلیل و استفاده از آن در پیشبینی وضعیت بازار خواهیم پرداخت.
قدرت خریدار و فروشنده را چطور تشخیص دهیم؟
بدیهی است نسبت حجم سرمایهای که وارد بازار میشود تاثیرگذاری زیادی بر وضعیت نمودار سهم دارد. اگر سرمایه زیادی وارد بازار یک سهم شود، سهام مورد نظر به شدت صعودی شده و در صورتی که این سرمایه از آن خارج شود، آن سهم به شدت نزول میکند. پس بررسی قدرت خریداران و فروشندگان میتواند به ما در پیشبینی وضعیت سهام در روزها و هفتههای آتی کمک کند.
اینکه تعداد خریداران یا فروشندگان چقدر باشد اهمیتی ندارد، مهم حجمی از سهام است که به خرید یا فروش میرسد. اما در بازارهای مالی ایران دو دسته خریدار یا فروشنده داریم یعنی حقیقیها و حقوقیها. معمولا تحرکات حقوقیها یعنی شرکتها و مجموعههای بزرگ، با هدف کسب سود نیست و مسائلی مثل تامین نقدینگی یا ورود به هیات مدیره و … را دربر میگیرد. به همین جهت تحرکات شرکتهای حقوقی در تعیین روند بازار اهمیت زیادی ندارد.
اما حقیقی ها افرادی هستند که سرمایه خود را با هدف کسب سود وارد بازار میکنند و اگر سهمی را میخرند میخواهند از آن سود کسب کنند. پس تحرکات حقیقیها در بازار اهمیت زیادی دارد. بررسی قدرت خریداران و فروشندگان نیز در درجه اول روی حقیقیها متمرکز است.
سرانه خرید و فروش به چه معناست؟
سرانه خرید و فروش نسبتی است که بین حجم خرید یا فروش یک سهام خاص با تعداد خریداران یا فروشندگان آن وجود دارد. این نسبت نشان میدهد هر شخص، به طور متوسط چه مبلغی از سهم را خرید و یا چه مقدار از آن را فروخته است.
اگر میزان سرانه خرید بیشتر از سرانه فروش باشد به این معناست که قدرت خریداران بیشتر است و احتمالا بازار آن سهم صعودی خواهد بود. برعکس، اگر سرانه خرید فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، میتوان نتیجه گرفت بازار آن سهم به سمت خرسی شدن (نزولی) پیش میرود.
برای محاسبه سرانه خرید و فروش میتوانیم حجم فروش را برحسب ریال یا برحسب حجم سهم، وارد کنیم که هر دو درست است و نتیجه نهایی یکسان خواهد بود.
قدرت خریدار و فروشنده چگونه تعیین میشود؟
مثلا در نظر بگیرد برای یک سهم خاص چنین آماری وجود دارد:
- میزان خرید حقیقیها: 2358 نفر که 85.81 میلیون سهم را خرید کردهاند.
- میزان خرید حقوقیها: 746 نفر که 8.32 میلیون سهم خریدهاند.
- تعداد فروش حقیقیها: 1259 نفر که 41.25 میلیون سهم را فروختهاند.
- تعداد فروش حقوقیها: 24 نفر که 32.5 میلیون سهم را فروختهاند.
برای محاسبه نسبت قدرت خرید و فروش باید حجم خرید یا فروش را بر تعداد خریداران یا فروشندگان تقسیم کنیم.
نسبت قدرت خریداران حقیقی: 85.81 تقسیم بر 2358 برابر با 0.036 است
نسبت قدرت فروشندگان حقیقی: 41.25 تقسیم بر 1259 برابر با 0.032 است.
در مثال بالا میبینیم قدرت خریداران حقیقی بیشتر از قدرت فروشندگان حقیقی است. بهاینترتیب بهراحتی متوجه قدرت خریدار و فروشنده حقیقی درباره یک سهم خاص میشویم.
نسبت قدرت خریدار به فروشنده چیست و چطور محاسبه میشود؟
نسبت قدرت خریدار به فروشنده برابر است با نسبت سرانه خریدار به سرانه فروشنده که مثال محاسبه این سرانهها را در قسمت قبلی بیان کردیم.
برای مثال بالا نسبت قدرت خریدار به فروشنده برابر با 0.036 تقسیم بر 0.032 است که عددی 1.125 میشود. درحالت کلی اگر این نسبت بیشتر از 2 باشد، میتوان گفت آن سهم برای خرید مناسب است. بهاینمعنی که قدرت خریداران بر قدرت فروشندگان برتری دارد. ولی در مثال بالا چنین شرایطی وجود ندارد. برعکس، شرایط برای فروش سهام مناسب است.
مثالی از تابلوخوانی قدرت خریدار و فروشنده
برای بررسی اطلاعات خریداران و فروشندگان یک سهم میتوانید به وبسایت مدیریت فناوری بورس تهران به آدرس http://tsetmc.com/ مراجعه کنید.
وقتی نام سهام مورد نظر خود را جستجو کنید، در صفحهای که باز میشود اطلاعاتی مانند صفحه زیر را میبینید. قسمت مربوط به حجم و مقدار معامله را مشخص کردهایم.
همانطور که میبینید تعداد خریداران حقیقی 1216 نفر با 13.306میلیون خرید و تعداد فروشندگان حقیقی 1793نفر با 22.932میلیون فروش است. به طور واضح میتوان دید که بازار این سهم خرسی و رو به سقوط است.
توجه داشته باشید که این بررسی باید در ساعات کاری بورس ایران انجام شود.
در تحلیل تکنیکال برای فاکتور های مهم در خرید سهام تعیین قدرت خریدار و فروشنده از چه ابزاری استفاده میشود؟
نرمافزارهایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند یک مشکل مهم دارند و آن این است که بین معاملات حقیقی و حقوقی تفاوتی قائل نمیشوند. در تحلیل تکنیکال دو روش برای تعیین قدرت خریدار و فروشنده وجود دارد.
اندیکاتور ADX
ADX یا شاخص میانگین جهتدار سه خط اصلی دارد:
- +DI: اندیکاتور جهتدار مثبت (positive directional indicator)
- -DI: اندیکاتور جهتدار منفی (negative directional indicator)
- ADX: میانگین شاخص جهتدار (average directional index)
اگر اندیکاتو جهتدار مثبت بالاتر از اندیکاتور جهتدار منفی قرار بگیرد بازار گاوی و صعودی است و برعکس.
این اندیکاتور قدرت روند کنونی بازار را مشخص میکند و هر قدر تفاوت آنها بیشتر باشد نشاندهنده قدرت بیشتر آن روند است.
اندیکاتور RSI
RSI شاخص قدرت نسبی است و در بازه صفر تا صد قرار دارد. اما معمولا منطقه 30 تا 70 را منطقه کلیدی در نظر میگیرند. چراکه اگر RSI وارد سطح بالاتر از 70 شود نشان میدهد بازار از خریداران اشباع شده و آنها بر بازار تسلط دارند و سهم، روند صعودی در پیش گرفته است.
برعکس، اگر سهم به زیر 30 برود نشاندهنده اشباع بازار از فروشندگان است و وضعیت بازار سهم، نزولی است.
جمعبندی
بازار بورس بازاری پرنوسان است. اکثر افراد حقیقی که به این بازار وارد میشوند هدفی جز کسب سود ندارند. اینکه افراد از یک روند مثبت سود بگیرند یا از روند منفی، بستگی به استراتژی معاملاتی آنها دارد. اما پیشبینی صعودی یا نزولی بودن روند یک سهم برای هر دو دسته اهمیت زیادی دارد.
یکی از راههای تشخیص روند حرکت یک سهم، توجه به قدرت خریداران و فروشنده است. قدرت خریدار توسط سرانه خریدار تعیین میشود که نشاندهنده متوسط میزان خرید یا فروش هر شخص حقیقی است. بهاینترتیب از نسبت میزان سرانه خرید به فروش، قدرت خریدار و فروشنده محاسبه میشود. با این روش میتوان پیشبینی کرد که وضعیت یک سهم خاص صعودی خواهد بود یا نزولی. معاملهگران میتوانند از ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز استفاده کنند.
اهمیت این پیشبینی روندها، در حفظ سرمایه معاملهگران است. بهاینترتیب معاملهگران میتوانند سهمی را خرید و فروش کنند که روند تغییرات قیمت آن با استراتژی معاملاتی فاکتور های مهم در خرید سهام آنها در بازار سازگاری دارد.
حجم مشکوک
تابلو خوانی یعنی اینکه شما به عنوان یک فعال بازار سهام، از طریق بررسی تابلو یک نماد در بورس، تا حدی پی به بازی سهامداران حقیقی و حقوقی برده و روندهای معاملات و تغییر در سهامدار عمده را در کنار حجم معاملات، شناسایی و تحلیل کنید.
تابلوخوانی، ابزار خلاقی برای تحلیل بنیادی یا تکنیکالی نیست و بیشتر جنبه روانشناسی بورس را در بر میگیرد. تابلوخوانی، نیاز به تجربه و مطالعه داشته تا در بلند مدت، شما با مشاهده روزانه، هفتگی و ماهانه تابلو نمادها در بورس، از اتفاقاتی مطلع شوید که دیگر افراد، قادر به فهم این بازیها نیستند.
همان طور که میدانیم یکی از فاکتور های مهم در تابلوی معاملات سهام ایران، حجم معامله شده در یک سهم است، گاهی اوقات حجم بسیار زیادی وارد سهم میگردد که اصطلاحا به آن حجم مشکوک میگویند قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم مختصری در مورد حجم معاملات و چگونگی استفاده از آن خواهیم پرداخت.
در بازار سهام به صورت روزانه معاملاتی را بین سرمایهگذاران شاهد هستیم که این معاملات حجم را شکل میدهند.
در واقع حجم معاملات، تعداد سهام خرید و فروش شده در یک بازه زمانی مشخص است، این بازه معمولا یک روزه یا چند روزه است. معاملات هر سهم فاکتور های مهم در خرید سهام را به صورت روزانه میتوان در صفحه سایت مدیریت فناوری بورس تهران به آدرس tsetmc.com برای هر نماد مشاهده کرد.
حجم مشکوک به چه معناست؟
اصطلاح “حجم مشکوک” زمانی استفاده میشود که در یک نماد به صورت غیر عادی شاهد افزایش حجم معاملات باشیم، مثلا یک نماد در روزهای عادی ۱۰۰هزار سهم در حال معامله است و به یک باره در یک روز یک میلیون حجم میخورد فاکتور های مهم در خرید سهام که این نشانه از ورودی سرمایه ای عظیم در سهم است.
این حجم های غیر عادی، معمولا نشانههایی از تغییر مهم در روند یک نماد یا تقویت سرعت تغییرات قیمتی آن هستند، اما همیشه هم ورود حجم مشکوک به معنای بالارفتن قیمت سهم نیست بلکه در مواقعی باعث افت قیمت سهم میشود به خصوص اگر نزدیک یک مقاومت بزرگ در سهم باشیم.
اما اگر در نزدیکی یک حمایت مهم شاهد افزایش حجم بودیم میتواند خبر خوبی باشد، پس با پایش و تحلیل حجم های مشکوک میتوانیم روند آتی سهم را بهتر تفسیر کنیم.
چرا حجم مشکوک مهم است؟
حجم یکی از جنبه های مهم تحلیل است چون میتوان از آن برای تایید روندها و الگوهای نموداری استفاده کرد.یک حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین با حجم نسبتا بالا ،در مقایسه با یک حرکت مشابه با حجم اندک، به عنوان یک حرکت قویتر و مرتبطتر ارزیابی میشود.
بنابراین، اگر شما به یک حرکت قیمت بزرگ نگاه می کنید، باید حجم آنرا نیز بررسی کنید و ببینید که آیا حجم آن نیز نتیجه گیری های شما را تایید می کند یا خیر.
مثلا همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید سهم یک حرکت صعودی را شروع کرده است و حجم معاملات هم بطور چشمگیری افزایش یافتهاند که این فاکتور های مهم در خرید سهام نشانه خوبی برای یک سهم است.
فرض کنید یک نماد پس از آنکه در یک روند رو به پایین بلندمدت قرار داشته، روز بعد با ۵ درصد مثبت باز میشود، حال این سوال مطرح میشود که آیا این میتواند نشانه یک واژگونی روند باشد؟
اینجاست که بررسی حجم به ما کمک میکند. اگر حجم در مقایسه با میانگین حجم روزانه بالاتر باشد، احتمال دارد نشانه برگشت روند باشد. حجم باید با روند حرکت کند.
اگر قیمتها در یک روند رو به بالا حرکت کنند، حجم نیز باید افزایش یابد (و بالعکس). اگر رابطه قبلی بین حجم و قیمت رو به زوال رفت، معمولا نشانه ضعف در روند است.
نکتهای مهم درباره حجم مشکوک
بعضی افراد خاص در بازار هستند که دنبال سوء استفادهاند بدین گونه که به دنبال درست کردن حجمهای مشکوک در سهم هستند . روش آنها بدین گونه است که آنها با درست کردن صفهای خرید و فروش سهم را در قیمتهای پایین میخرند و همان سهم را قیمتهای بالا به فروش میرسانند.
این اتفاق توسط افراد حقیقی در سهم های کوچک و توسط شرکتها در سهمهای بزرگتر اتفاق میافتد و انگیزه اصلی آنها از این ترفند سوق دادن قیمت به سمتی است که خریداران قصد رساندن سهم به آن را دارند.
فرض کنیم شخصی حقیقی سهم مورد نظر خود را در قیمت مورد نظرش خریداری میکند و برای اینکه بتواند سهم را در قیمتهای بالاتر به فروش برساند، خود اقدام به تحریک قیمت به سمت بالا میکند، این کار با گذاشتن سفارشات خرید متناوب در قیمتهای بالاتر از سفارشات معمول عرضهکنندگان انجام میشود.
آنها با گذاشتن سفارشات خرید کلی در قیمتهای بالاتر به یک باره دهها و یا صدها سفارش عرضه را جمع آوری میکنند که این کار در طول چند روز باعث درست شدن جو روانی و عطش خرید در سهم شده و ممکن است برای سهم صف خرید بسازند.
نکته دیگر در این باب این است که همیشه افزایش حجم معاملات نشانه حجم مشکوک نیست. ممکن است معاملات بلوکی در افزایش حجم معاملات دخیل باشد. بنابراین در تحلیل نمیشود تنها به افزایش حجم معاملات به عنوان ملاک برای ارزندگی سهم تکیه نمود.
دیدگاه شما