پشت تحلیل های تکنیکال چه می گذرد؟


در روش ۲ می توان گزارش مجامع عادی سالیانه را بررسی کرد که در انتهای آن eps و dps بصورتی که در تصویر زیر مشخص شده قابل مشاهده است.

EPS چیست؟

EPS مخفف کلمات earning per share است که به معنی درآمد هر سهم می باشد.در واقع تمامی شرکت های سهامی سود یا زیان خود را بطور مساوی بین تعداد سهام های شرکت تقسیم می کنند.

درآمد هر سهم سالانه از تقسیم سود خالص کل شرکت پس از کسر مالیات بر تعداد کل سهام های شرکت بدست می آید و طبیعتا هرچه EPS شرکتی بیشتر باشد سودسازی آن بیشتر است و گزینه مناسب تری برای سرمایه گذاری می باشد البته با EPS به تنهایی نمی توان خرید و فروش کرد و باید عوامل دیگری را نیز در انتخاب گزینه های سرمایه گذاری در نظر گرفت اما EPS یکی از مهم ترین و معتبرین ملاک های انتخاب سهام خوب است که بیشتر در تحلیل بنیادی کاربرد دارد.

این مطلب نیز می تواند برای شما مفید باشد: تکنیکال یا بنیادی

انواع EPS

در تحلیل های بازار سرمایه ۲ نوع EPS وجود دارد و بررسی می شود. یکی EPS پیش بینی و دیگری EPS تحقق یافته که در ادامه هر دو را توضیح خواهیم داد.

EPS پیش بینی:

شرکت های پذیرفته شده در بورس موظفند تا در آغاز سال مالی خود برای سال پیش رو مبلغی برای درآمد و سودسازی شرکت پیش بینی و به سازمان بورس اعلام کنند.

این پیش بینی توسط مدیران مالی شرکت به کمک حسابداران و مدیران ارشد و با توجه به وضعیت سودسازی شرکت در سال گذشته ، عوامل اقتصادی بیرونی ، برنامه ریزی های مدیریت و….. انجام می شود. EPS پیش بینی از اهمیت بیشتری به نسبت EPS تحقق یافته دارد چون سرمایه گذاران بر روی آینده ی شرکت سرمایه گذاری می کنند.

اما نکته مهم این است که این پیش بینی بطور قطعی به وقوع نمی پیوندد و ممکن است عواملی بطور اتفاقی یا پیش بینی نشده در آن اثر بگذارند. اگر چه سعی می شود که EPS پیش بینی به واقعیت نزدیک باشد اما خود سرمایه گذار می بایست با بررسی و تحلیل های اقتصادی وضعیت شرکت و سودسازی آنرا بسنجد.

EPS تحقق یافته:

EPS تحقق یاقته درآمد هر سهم است که از تقسیم درآمد خالص شرکت بر تعداد سهام بدست می آید. EPS تحقق یافته را می توان از سایت کدال و اطلاعیه های شرکت مورد نظر دریافت.

EPS که در سایت TSETMC.COM مشاهده می کنید EPS تحقق یافته آن شرکت است.

برای آشنایی کامل با سایت کدال پیشنهاد میکنیم این مطلب را نیز مطالعه بفرمایید: کدال چیست؟!

نکات بسیار مهم در EPS:

با آغاز سال مالی شرکت ها موظفند تا هر ۳ ماه صورت های مالی خود را در کدال منتشر کنند و EPS پیش بینی جدید را اعلام کنند طبیعتا چون مدتی از سال مالی و فعالیت شرکت می گذرد و مقداری از درآمد مشخص شده پیش بینی آن آسان تر و به واقعیت نزدیک تر است اگر EPS اعلامی جدید با قبلی متفاوت باشد یه اصطلاح تعدیل سود یا تعدیل EPS گفته می شود. اگر EPS بیشتر شده باشد تعدیل مثبت و باعث افزایش قیمت سهام می شود و اگر EPS کمتری اعلام شود به آن تعدیل منفی گفته می شود که به طبع همراه با کاهش قیمت سهام می باشد.

EPS منفی به معنی زیان ده بودن شرکت است یعنی هزینه های شرکت از درآمد آن بیشتر است و در طول زمان اگر به همین روند ادامه دهد سرمایه های سهام داران را نابود می کند.

از مهم ترین نکاتی که باید به آن توجه کرد تداوم داشتن EPS و سود سازی است. شرکتی که چندین سال پیاپی و پشت سر هم سود خوبی را کسب کرده بهتر از شرکتی است که تنها در یک پشت تحلیل های تکنیکال چه می گذرد؟ پشت تحلیل های تکنیکال چه می گذرد؟ دوره سود مناسبی داشته. برای بررسی تداوم سود باید صورت های مالی سال های گذشته و درآمد آنرا بررسی کرد و همچنین آینده شرکت و آینده بازار محصولات صنعت مورد نظر تحلیل کرد.

DPS چیست؟

DPS مخفف کلمات dividend per share که به معنی سود نقدی است که بین سهام داران تقسیم می شود و از EPS بدست می آید. معمولا شرکت ها EPS را به چند بخش تقسیم می کنند که مهم ترین آنها سود انباشته و dps است.

طبق قانون سازمان بورس شرکت های پذیرفته شده در بورس حداقل ۱۰ % از EPS سالیانه شرکت را باید به صورت سود انباشته و حداقل ۱۰ % آن را بصورت سود نقدی بین سهام داران تقسیم کنند و اینکه ما بقی EPS را تقسیم کند، نگه دارد،افزایش سرمایه دهد و یا…. توسط خود سهام داران در مجمع عمومی شرکت ها تعیین می شود و بستگی به سیایت های شرکت و سهام داران دارد.

این مطلب را از دست ندهید: مجمع چیست؟انواع مجامع

تفاوت EPS و DPS

پس طبق تعاریف ارایه شده در بالا EPS سود ساخته شده برای هر سهم و DPS سود نقدی تقسیم شده برای هر سهم است. برای مثال شرکت ذوب آهن اصفهان پیش بینی می کند برای سال ۹۷ سودی معادل ۱۰ میلیارد تومان بسازد به این پیش بینی eps پیش بینی گفته می شود. حالا بعد از اتمام سال مالی ذوب آهن اعلام میکند که ۹ میلیارد تومان سود ساخته است در نتیجه این سود می شود سود تحقق یافته . حالا شرکت ذوب آهن از این ۹ میلیارد تصمیم میگیرد ۴ میلیارد را بین سهام داران خود تقسیم کند که به این سود٬ سود تقسیمی یا همان DPS گفته می شود.

نکات بسیار مهم در مورد DPS:

معمولا DPS کوچک تر از EPS است اما ممکن است که شرکت طبق سیاست های خود از سود های انباشته سال های گذشته بین سهام داران خود سود نقدی تقسیم کند که DPS محسوب می شود برای همین در بازار شاهد هستیم که شرکت هایی که EPS کمی داشتند و DPS زیادی پرداخت کردند و یا حتی شرکت هایی که سالی زیان ده را پشت سرگذاشته و ضرر کردند اما باز هم سود بین سهام داران خود تقسیم می کنند.

طبق قانون سازمان بورس شرکت ها ۸ ماه از روز مجمع عمومی شرکت فرصت دارند تا DPS مصوب در مجمع را به حساب سهام داران شرکت واریز کند.

DPS چگونه و به چه کسانی تعلق می گیرد؟

در گذشته سود سهام روز به روز برای سهام داران محاسبه می شد تا کسی که روزی خرید و فروش می کند سود روز هایی که سهام دار بوده را نیز کسب کند که مشکلات بسیار بسیار زیادی را به همراه داشت زیرا دوره مالی شرکت ها معمولا سالیانه است و طبیعتا برای تقسیم سود و رسیدگی به وضعیت صورت های سود زیان یک سال طول می کشد اما در طی سال و هر روز هزاران معامله صورت می گیرد و سهام داران تغییر می کنند. برای رفع این مشکل مصوب شد تا تنها و تنها افرادی که در روز مجمع سهام دار شرکت می باشند از DPS آن بهره ببرند یعنی ممکن است سال مالی شرکتی اسفند باشد اما مجمع آن در خرداد ماه برگزار شود اگر کسی در اردیبهشت سهام خریداری کند از سود سال مالی قبل بهره می برد و حتی ممکن است از سود انباشته سالیان قبل نیز به او پرداخت شود همچنین حتی اگر یک روز قبل از تاریخ برگزاری مجمع سهام خود را بفروشد ریالی از بابت سود نقدی DPS دریافت نمی کند.

همچنین در گذشته هر شرکت DPS مورد نظر را به حساب بانک های مختلفی واریز می کرد و سهام داران با مراجعه به شعبات بانک اعلام شده توسط شرکت در کدال DPS خود را بطور نقد دریافت می کردند اما با راه اندازی سامانه جدید سجام از این پس هر شخص یک حساب بانکی معرفی شده به سجام دارد و شرکت های بورسی DPS را از طریق سجام به حساب شخصی سهام داران واریز می کنند.

چگونه می توان eps و dps شرکت های بورسی را بدست آورد؟!

تحلیل گرهایی که می خواهند eps شرکت ها را شخصا حساب کنند باید درآمد خالص شرکت را بر تعداد سهام های آن تقسیم کنند اما کسانی که می خواهند eps و dps را از صورت های ماالی پیدا کنند برای اینکار چند روش وجود دارد:

سایت مدیریت فناوری بورس:

در سایت مدیریت فناوری بورس یعنی tsetmc.com در صفحه هر نماد می توانید اطلاعات مربوط به EPS و DPS را در ۲ قسمت مشاهده کنید که در تصویر زیر مشخص شده است.

eps dps

سایت کدال:

از طریق سایت کدال نیز به روش های مختلف می توان EPS و DPS شرکت ها را بدست آورد.

در روش اول به اطلاعیه های اطلاعات و صورت های مالی می رویم و مطابق تصویر زیر در بالای صفحه صورت سود و زیان شرکت را انتخاب می کنیم. سپس در انتهای صفحه درآمد هر سهم به صورتی که مشخض شده نمایش داده می شود.

کدال

eps dps

eps dps

در روش ۲ می توان گزارش مجامع عادی سالیانه را بررسی کرد که در انتهای آن eps و dps بصورتی که در تصویر زیر مشخص شده قابل مشاهده است.

دومین سالگرد سقوط تاریخی بورس تهران

دومین سالگرد سقوط تاریخی بورس تهران

2 سال از آغاز ریزش تاریخی بورس می گذرد و در این دو سال سهامداران روزگار تلخی را پشت سر گذاشتند. در دومین سالگرد ریزش بورس؛ از ۱۸ کارشناس بازار سرمایه این پرسش را پرسیدیم که چه کنیم که چند سال دیگر دوباره به این وضعیت دچار نشویم؟

نبض بورس در گفتگو با ۱۸ کارشناس بازار سرمایه به این پرسش پاسخ داد که:

به نظر شما امروز چه کنیم که چند سال دیگر به این وضعیت دچار نشویم؟
عباسعلی حقانی نسب:

باید تصمیم گیری مسئولین و سرمایه گذاران مبتنی بر ارزش ذاتی بازار و شرکت‌ها باشد و رفتار سرمایه گذاری بلند مدت داشته باشیم.

مگر می‌شود بازار بدون تلاطم باشد. ما زنده از آنیم که آرام نگیریم | موجیم که آسودگی ما عدم ماست.

رونق و رکود جزء ادوار تجاری برای هر بازاری محسوب می‌شود. برای بعضی از بازار‌ها این سیکل تجاری کم است مانند صنعت مرغداری و بعضی بسیار طولانی است مانند بازار مسکن. روند گذشته ٢٠ ساله نشان می‌دهد بازار بورس عموماً دو سال رونق و دو سال رکود داشته است. بر این اساس باید منتظر رشد بورس بود البته بعضی اوقات دخالت بازار پول با تغییر نرخ بهره این دوره تجاری را طولانی‌تر کرده است.

عدم دخالت دولت در رویه‌ها و فرایند‌های بورس از طریق به رسمیت شناختن نقش رگولاتور و نهاد نظارتی بازار سرمایه و ارتقاء جایگاه آن در شورای اقتصادی دولت.

"به رسمیت شناختن نقش و جایگاه بازار سرمایه در سیاستگذاری‌های کلان سیاسی اقتصادی"

بازار سرمایه به مثابه آیینه تمام نما و منعکس کننده رویکرد و نگاه حاکمیت به اقتصاد است و برای راه اندازی نهضت سرمایه گذاری، حتما نیاز هست ساختار‌های سیاستگذاری کلان برای سرمایه گذاری جهت دهی شوند که همین امر باعث الزام متولی بازار سرمایه به اجرای استاندارد‌ها و محور‌های توسعه بازار سرمایه پیشرفته خواهد شد که در آن علاوه بر ایجاد امنیت مناسب برای سرمایه گذاری، تامین مالی بنگاه‌های اقتصادی هم به درستی انجام خواهد شد.

متاسفانه ما در این مدت هیچ درسی از آن اتفاقات سال ۹۸ و ۹۹ نگرفتیم، چرا که توسعه زیرساخت‌های بازار سرمایه و آموزش را اصلا انجام ندادیم و فرهنگ سازی نکردیم. درباره توسعه زیرساخت‌ها باید گفت در شرکت سپرده گذاری، شرکت مدیریت فناوری، بحث‌های پست ترید هیچ کاری انجام ندادیم. اگر با آن حجم از معاملات سال ۹۹ مواجه شویم دوباره سامانه معاملات با مشکل مواجه خواهد شد. برای فرهنگسازی و آموزش هم کاری نکردیم و یاد نگرفتیم که به هر کسی کد آنلاین ندهیم و سرمایه گذاری غیرمستقیم را توسعه ندادیم.

عمق بخشدن به بازارسرمایه با بالا بردن سطح شناوری بازار سرمایه و افزایش حجم منابع صندوق‌های توسعه و تثبیت و توسعه بازارگردانی سهام و افزایش سطح جذب سرمایه توسط شرکت‌های سبدگردان و همچنین توسعه ابزار‌های نوین و دو طرفه نمودن بازار سرمایه.

مسلما بدلیل افزایش قابل توجه تعداد سهامداران بخصوص از سال ۹۹ نحوه انعکاس مطالبات و خواسته‌های فعالان و ذینفعان بازار دگرگون خواهد بود و لازم است نسبت به پراکنده و موجز بودن این گونه درخواست‌ها اقدامی سزاوار و عادلانه صورت گیرد.

با پیش آمدن هر مانع بر سر راه صنایع و شرکت‌ها که ناشی از سلطه مطلق دولت بر اقتصاد و بازار سرمایه است، توسعه بازار سرمایه محدود و به کندی صورت میگیرد بنابراین:

حمایت از تشکل‌های خود انتظام و حضور قانونی نمایندگان آن‌ها در شورای عالی بورس براساس ماده ۳۳ قانون بازار اوراق بهادار. یکی از تمهیداتی خواهد بود که حمایت بیشتر و کاملتری از سازمان بورس و نهاد ناظر را در پی خواهد داشت.

تلاش برای بازگرداندن اعتماد از دست رفته با داشتن نگاهی اصولی جهت تامین مالی مولد از بازار سرمایه نه محلی برای جبران نیاز‌های مالی دولتی مانند کسری بودجه.

یکی از نشانه‌هایی که برای جلوگیری از رشد حبابی بازار می‌توانیم استفاده کنیم این است که p/e بازار نهایتا بیشتر از ۲ واحد نسبت به p/e اخزا نباشد.

توصیه می‌کنم یاد بگیریم که باید قبل از هر کاری یاد بگیریم.

تغییر نگاه حاکمیت به بازار سرمایه، شفافیت اطلاعات و خروج از نظام قیمت گذاری مبتنی بر عرضه و تقاضا، استقلال سازمان بورس از بدنه دولتی و افزایش تعامل با صنعت و ارکان اقتصادی، توسعه ابزار‌های معاملاتی نظیر معاملاتی دوطرفه و .

کاهش درصد سهامداری و دخالت دولت و ارگان‌های خاص می‌تواند از اتفاقات تلخ گذشته جلوگیری کند.

گسیل سهامداران خرد به سمت سرمایه گذاری غیر مستقیم و پیش بینی پذیر و با ثبات کردن روند متغیر‌های اقتصادی.

ساختار اقتصادی ایران به گونه‌ای است که سرمایه گذاران (افرادی با افق بلند مدت) بیشترین بازدهی را کسب می‌کنند. انتخاب خوب و صبر تنها تجویز من هست.

پیام الیاس کردی:

هنوز که هنوز است ما یک استراتژی کلی برای آینده نداریم مثلا میخواهیم مردم مستقیم به بورس وارد شوند یا غیر مستقیم؟ تعیین استراتژی گام اول پشت تحلیل های تکنیکال چه می گذرد؟ هست و سپس گسترش نهاد‌های مالی و برداشتن انحصار و رقابت پذیر کردن این بخش به نفع مردم.

دو تا مطلب می‌شود بیان کرد: اول پایبندی بودن به اصول علم اقتصاد و اصول بازار سرمایه. در زمانی که بازار‌ها دچار رکود می‌شوند ما باید خارج شویم و زمانی رونق می‌شوند باید ورود کنیم. اینکه چرا بازار‌ها دچار رونق و رکود می‌شوند باید گفت غیر از سیکل تجاری دارد بستگی به شرایط اقتصادی دارد. ما در سنوات گذشته اقتصاد مناسبی نداشتیم و در نتیجه انتظار رشد بازار شاید متصور نباشد. دوم بازار‌های مالی بازار‌هایی نیستند که بخواهند دولت‌ها در آن دخالت کنند. متاسفانه اقتصاد ایران دچار دولت زدگی شده است و دخالت‌هایی که دولت به عنوان یک متولی ارائه خدمات عمومی در یک نگاه کاسبانه به بازار سرمایه داشته و دارد. نه به این معنا که از عمد و یک عقل عاقله‌ای این تصمیم را گرفته است. وقتی نگاه‌ها به این سمت می‌رود که بسیاری از این شرکت‌ها که در بازار سرمایه هستند به نوعی خصولتی و وابسته به دولت هستند و تصمیم می‌گیرند که خواسته یا ناخواسته سیاست‌های دولت را اجرا کنند. به عنوان یک نمونه یک تعدادی از این شرکت‌هایی که دولتی هستند برای بازپرداخت سود‌های خود به خصوص برای شرکت‌هایی که وابسته به صندوق‌های بازنشستگی می‌شوند یا شرکت‌هایی که مجبور هستند که سهام خود را توزیع کنند در این بازار اقدام به فروش سهام می‌کنند و همین فشار فروش باعث کاهش بیشتر بازار سرمایه می‌شود. اینکه چرا به این نقطه رسیده اند بخاطر رکود اقتصادی است. این چرخ دواری است که در دو الی سه سال گذشته باعث این وضعیت برای بازار سرمایه شده است. امیدوارم بازار‌های مالی وظیفه و اصول اصلی خود که تامین سرمایه بلندمدت شرکت‌ها هست را به نحو احسن عمل کنند و در بخش بورس کالایی به معنای کلمه بازاری باشند برای تامین قیمت و نه برای سیاسی بودن و اینکه ما بازاری هم داریم.

از رمل و اسطرلاب تا تحلیل تکنیکال

دنیای اقتصاد – الهه باقری : این روزها در فضای مجازی با جست‌وجوی واژه بورس، پشت تحلیل های تکنیکال چه می گذرد؟ به صفحات بسیاری برمی‌خوریم که به پیش‌بینی بازار براساس الگوهای مختلف پرداخته‌اند. در این میان افرادی به صراحت از فال و طالع‌بینی و ستاره‌شناسی مالی حرف زدند و عده‌ای دیگر تحت عنوان تحلیلگر بازار سرمایه و فارغ‌التحصیل دانشگاه، روند بازار سهام را پیش‌گویی می‌کنند.

از رمل و اسطرلاب تا تحلیل تکنیکال

پیشینه ستاره‌شناسی مالی

وقتی صحبت از اعداد و محاسبات ریاضی در میان باشد، به‌سختی می‌شود ارتباطی با پیش‌گویی برقرار کرد؛ اما بیش از یک قرن از همکاری این دو می‌گذرد. اولین بار، حدود سال ۱۹۰۰ بود که فعالان اقتصاد به ستاره‌ها پناه بردند و چرخه‌های نجومی را راهنمای تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌های خود قرار دادند و دانش جدیدی به‌نام ستاره‌شناسی مالی پایه‌ریزی شده است.

این شیوه تحلیل بازار سهام را ویلیام دلبرت گن، معامله‌گر مشهور آمریکایی مطرح کرد. او تجارت را در انبار پنبه و ستاره‌شناسی را از پدربزرگش آموخت. گن به مطالعه هندسه باستانی و طالع‌بینی پرداخت تا متوجه شود وقایع بازار و شماره‌های دقیق چگونه در چرخه‌های مختلف زمانی تکرار خواهند شد. در آن زمان چارلز داو، اولین سردبیر روزنامه وال‌استریت ژورنال نوشت رفتار شاخص‌ها بازتاب بیم و امید سراسر بازار است. عقاید او پایه‌های تحلیل تکنیکی و نظریه داو امروز را تشکیل می‌دهد.

در سال‌های بعد، ورود علم ستاره‌شناسی به بازار سهام از نظریه فراتر رفت و امروزه بعد از گذشت یک‌قرن، هنوز هم چرخه نجومی با تعاریف مختلف، در بورس به‌کار می‌رود. بسیاری از افرادی که امروزه بر پایه نجوم برای بازار سرمایه پیش‌بینی می‌کنند، بر این باورند که رفتار بازار در شرایط مشابه، یکسان است. آنها با این ادعا که چرخه‌های مالی تکرار می‌شود، بازار را تحلیل می‌کنند اما روش و ادعای آنها تصور پیش‌گویی را در ذهن ایجاد می‌کند؛ ادعاهایی فقط بر پایه حدس و گمان و بدون کمترین استدلال منطقی و محاسباتی.

خرافات‌هایی با تحلیل ریاضی

نصراله برزنی، کارشناس بازار سرمایه، درباره روش‌های پیش‌بینی‌ روندها در بورس به «دنیای اقتصاد» گفت: «این تحلیل‌ها و ستاره‌شناسی مالی، اختراع ما نبوده و از سال‌های دور در بورس‌های مختلف مورد استفاده است. اینها خرافات علمی بوده که آنها را به ریاضی و نجوم ربط می‌دهیم و بعد رفتار انسان‌ها را با آن تحلیل می‌کنیم.»

او با بیان اینکه در برخی موارد این تحلیل‌ها نتیجه درست دارند، توضیح داد: «دلیل به نتیجه رسیدن این تحلیل‌ها، پذیرفتن پیش‌بینی از برخی افراد فعال در بازار و اقتصاد است. وقتی متخصصان کامپیوتر با طراحی مدل‌های ستاره‌شناسی، زمان مناسب برای خرید را پیش‌بینی می‌کنند، افرادی که دنبال‌کننده آنها هستند خرید انجام می‌دهند. بنابر این قیمت سهم افزایش می‌یابد. این محاسبات پایه علمی ندارد اما تلقین به سرمایه‌گذار‌هاست و در این صورت وقتی که جمعیت قابل‌توجهی از پیروان این تفکرات و پیشگویی‌ها به یک سمت مشخص حرکت می‌کنند، قیمت هم در همان جهت حرکت می‌کند.»

به گفته این کارشناس بازار سرمایه، فقط بحث نجوم و ستاره‌شناسی نیست، اصل این اتفاق‌ها، تحریک احساسات سرمایه‌گذارها و تاثیر بر تصمیم آنهاست که در نهایت به حرکت و تغییر قیمت‌ها منجر می‌شود. او در این باره توضیح داد: «عده‌ای از احساسات و اعتماد سرمایه‌گذارها سو‌ءاستفاده می‌کنند که سود آن هم جذب طرفداران بسیار است. آنها در بسیاری از موارد، اول سهام را می‌خرند، سپس با ادعای اینکه زمان مناسبی برای خرید است، افراد بسیاری را برای خرید سهام موردنظر تشویق می‌کنند. بنابر این بهترین فرصت را برای فروش سهم خریداری شده خودشان پیدا می‌کنند.»

پیشگویی مدرن در بازار سرمایه

برزنی با اشاره به اینکه آیا هنوز پیشگویی و ستاره‌شناسی در بازار سرمایه مورد استفاده است یا خیر، تاکید کرد: «امروز این پیشگویی‌ها، جای خود را به روش‌های جدیدتر و جاافتاده‌تری مانند تحلیل تکنیکال داده که به باور من، هیچ پایه و اساس علمی و محاسباتی ندارد. به‌طور کلی تمام این رفتارها مانند ستاره‌شناسی مالی، نجوم و تکنیکال، پایه علمی ندارد اما طرفداران بسیاری دارد. در واقع، این گروه‌هایی که به پیشگویی می‌پردازند، رفتارهای افراد و بازار را تشخیص نمی‌دهند، بلکه با نفوذ در میان طرفدارانی که پیدا کردند، رفتار آنها را شکل می‌دهند.»

هرچند این کارشناس بازار سرمایه، تحلیل تکنیکال را نوعی پیشگویی در بازار سرمایه دانست که چندان منطقی به‌نظر نمی‌رسد و پایه و اصول علمی ندارد، اما این شیوه طرفداران بسیاری دارد.

تاریخ، الگوی تحلیل تکنیکال است

ابراهیم قزل‌گل، کارشناس بازار سرمایه که خود از طرفداران تحلیل تکنیکال است، می‌گوید تاریخ در تمام حوزه‌ها تکرار می‌شود. او در این باره به «دنیای اقتصاد» گفت: «تحلیل تکنیکال بر اساس نظریه داو بر مبنای تکرار تاریخ نوشته شده است. به این معنا که هر اتفاقی در گذشته برای هر سهامی افتاده، می‌تواند در آینده نیز تکرار شود که این تحلیل بر پایه الگوهای تکرارشونده خاصی انجام می‌شود. هر کدام از این الگوهای خاص نیز، پیشینه‌ای مشخص دارند. تعدادی از آنها بر اساس فرمول‌های ریاضی شکل می‌گیرند مانند نسبت فیبوناچی که تاریخچه این نسبت هم به عدد داوینچی بازمی‌گردد. بخشی از این الگوها نیز، قرارداد است. وقتی قراردادی در بین اجتماعی شکل گرفته و بر اساس آن حرکت می‌کنند، آن الگو ترند شده و مورد استفاده اکثریت قرار می‌گیرد. در واقع بخش عمده‌ای از تحلیل تکنیکال، تصمیم‌گیری جمعی با توجه به قراردادهایی است که از قدیم وجود داشته و به‌مرور اصلاح شده است.» این کارشناس سرمایه با تاکید بر اینکه تحلیل تکنیکال پیش‌گویی نیست، توضیح داد: «همان‌طور که در اسم تحلیل تکنیکال مشخص است، این شیوه به تحلیل ارزش کالاها و افت و خیز سهام می‌پردازد. متاسفانه ادعای برخی استادان، باعث شده افراد به اشتباه فکر کنند تحلیل تکنیکال، پیش‌گویی می‌کند؛ در حالی که در تحلیل تکنیکال اصلا پیشگویی نداریم و فقط شرایط را پیش‌بینی می‌کنیم.» قزل‌گل درباره تکرارپذیری الگوهای رفتاری در بازار و اقتصاد توضیح داد: «اقتصاد سردمدار تکرار و سیکل‌هایی است که در دوره‌های مختلف ایجاد می‌شود. در اقتصاد، به‌دلیل درگیری افراد بیشتری در جهان، سیکل‌های بزرگی وجود دارد که آنها نیز از سیکل‌های کوچک‌تر تشکیل شده‌اند که این دوره‌ها در بازار تکرارپذیر و قابل‌اندازه‌گیری هستند.»

با این توضیحات، همچنان به نظر می‌رسد امروز این شیوه تحلیل منتقدان بسیاری دارد. نکته‌ای که تحلیل تکنیکال را در نظر منتقدان به پیشگویی شبیه می‌کند این است که در بسیاری موارد، تازه‌واردان بدون در نظر گرفتن شاخص‌های دیگر و بدون دلیل موجه، به رسم نمودار و پیش‌بینی می‌پردازند.

صور فلکی که از بورس می‌گذرند

بهروز خدا رحمی، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در این مورد به «دنیای اقتصاد» گفت: «تفاوت فاحشی میان شباهت و ارتباط علی و معلولی وجود دارد. بیشتر اتفاق‌هایی که در حوزه تحلیل تکنیکال می‌افتد از جنس شباهت است. مثلا بارها پیش آمده که نمودارهایی که در این نوع تحلیل رسم می‌شود، شبیه صور فلکی است نه اینکه رابطه دقیق منطقی بین آنها وجود داشته باشد.»

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه ما در بازار سرمایه به‌دنبال پیشگویی نیستیم، توضیح داد: «این کار، تخصص ساحرهاست. بازار سرمایه نیازمند پیش‌‌بینی است. ادعای پیشگو این است که من از آینده خبر دارم و شما با دسترسی به من از آن مطلع می‌شوید. متاسفانه آنچه امروزه در تحلیل تکنیکال مطرح می‌شود، به پیشگویی نزدیک‌تر شده است. این موضوع هم به‌خاطر حضور افرادی در این حوزه است که بدون کمترین دانشی به تحلیل تکنیکال، می‌خواهند به‌طور افراطی توانمندی خودشان را در درست بودن پیشگویی‌ها القا کنند.»

خدارحمی درباره ورود غیرمتخصصان در شیوه تحلیل تکنیکال تاکید کرد: «مشکل بسیاری از افراد افراطی که در تحلیل تکنیکال فعالیت می‌کنند، این تصور اشتباه است که بدون نیاز به دانش اقتصاد و شناخت بازار سرمایه می‌توانند روندها را پیش‌بینی کنند. حتی بدون اینکه درکی از نمودارهای ترسیم شده خودشان داشته باشند. این نگاه افراطی بیش از کمک‌کننده‌ بودن، مخرب بازار سرمایه است.»

این کارشناس بازار سرمایه، درباره حضور افراد سودجو در بازار سرمایه، توضیح داد: «تنگناهای مالی، افرادی که کمی طمع داشته باشند را طعمه مناسبی برای کلاهبرداران می‌کند. بنابراین انواع روش‌های اغواگری ابداع می‌شود. متاسفانه تحلیل تکنیکال هم راه را برای سوءاستفاده در بازار سهام باز کرده و در حال گسترش است. بسیاری از افرادی که در این شیوه به پیش‌بینی هم می‌پردازند، هیچ استدلال و دلیل منطقی برای پیش‌بینی خود ندارند. از طرفی، اگر بر اساس مدل خاصی نمودار خود را طراحی کرده‌ بودند، حتما پشتوانه محکمی ارائه می‌کردند.»

آمار جالب و خواندنی از 70 سال اقتصاد چین

به گزارش مجله افیکس‌کار به نقل از الجزیره، ۷۰ سال از زمان روی کار آمدن حزب کمونیست در چین می گذرد و در این زمان این کشور به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شده است. در ادامه با حقایقی از اقتصاد این کشور آشنا می‌شوید:

۱-در دهه ۱۹۶۰، میزان تولید ناخالص داخلی چین نه تنها هم اندازه قدرت‌های جهانی نبود بلکه از کشورهایی نظیر کامبوج، کنیا و سیرا لئون نیز پایین‌تر بود! اکنون اقتصاد چین به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شده و پیش بینی می‌شود در سال ۲۰۳۰ این کشور با پشت سر گذاشتن آمریکا به بزرگ ترین اقتصاد دنیا تبدیل شود.

۲- به گفته موسسه ” پرایس واترهاوس” میزان تویلد ناخالص داخلی سرانه چین در حال حاضر ۹۷۳۲ دلار است که این رقم در مقایسه با سال ۱۹۵۲ بیش از ۱۸۰ بار افزایش پیدا کرده است!

۳- اقتصاد چین در حال حاضر یک اقتصاد توسعه یافته است به گونه ای که سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی آن از ۸۳.۵ درصد در سال ۱۹۵۲ به ۲۶.۱ درصد در سال ۲۰۱۸ کاهش یافته است. از سوی دیگر اما سهم خدمات در سال ۲۰۱۸ به ۴۶.۳ درصد رسیده است که این رقم در سال ۱۹۵۲ تنها ۹.۱ درصد بود.

۴- سهم بخش خصوصی از اقتصاد چین به شدت تقویت شده است. در حال حاضر ۵۰ درصد درآمد مالیاتی، ۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی و ۸۰ درصد فرصت های شغلی در مناطق شهری چین را بخش خصوصی تامین می کند.

۵- شمار ثروتمندان چینی همگام با رشد اقتصادی این کشور افزایش داشته است: در سال ۲۰۱۵ چین هفت نماینده در بین ۱۰۰ ثروتمند جهان داشت اما این رقم در سال ۲۰۱۸ به ۱۵ نفر افزایش یافت.

۶- اختلاف طبقاتی در چین بیشتر شده است: طبق یافته های مدرسه اقتصاد لندن، درآمد دهک اول چین در سال ۱۹۷۸ معادل ۲۷ درصد کل درآمد ملی بود که این رقم در سال ۲۰۱۵ به ۴۱ درصد افزایش یافت. /ایسنا

سهام دارای کمترین نسبت p/e بهتر است یا سهام دارای بالاترین نسبت p/e؟

با توجه به اهمیت موضوع مالی رفتاری سایت نبض بورس در نظر دارد تا با همکاری ثآراسادات میران محقق و پژوهشگر دانش اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری هر هفته پنجشنبه راس ساعت ۱۱ درباره مالی رفتاری مقاله‌ای را منتشر کند. این سومین مقاله از سلسله مقالات مالی رفتاری است.

به گزارش نبض بورس، با توجه به اهمیت موضوع مالی رفتاری سایت نبض بورس در نظر دارد تا با همکاری ثآراسادات میران محقق و پژوهشگر دانش اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری هر هفته پنجشنبه راس ساعت ۱۱ درباره مالی رفتاری مقاله‌ای را منتشر کند. این سومین مقاله از سلسله مقالات مالی رفتاری است.

نویسنده: ثاراسادات میران | در مقاله قبلی به این نکته پرداختیم که در نگاه اول بازار کارا به مانند یک مدینه فاضله برای معامله گران جهت کسب سود می باشد اما بررسی بیشتر به نکته رسیدیم که این بازار یک معامله باخت و اقبال و به نوعی تاس انداختن می باشد تا یک مهارت حرفه ایی.

علاوه بر مطالب مذکور در مقاله قبلی محققین یا استناد به خلاف قاعده های بسیار در بازار کارایی بازار مالی را به چالشی دوباره کشیده اند.

آگاهی از این خلاف قاعده ها موجب می شود چشم اندازی روشن نسبت به روند آتی بازار کسب نماییم و همچنین در طراحی استراتژی معاملاتی، کمک شایان توجهی برای معامله گران خواهد بود.

در این مبحث به خلاف قاعده بنیادی Fundamental Anomalies می پردازیم.

این خلاف قاعده بیانگر بی نظمی هایی می باشد که یک تحلیل گر بنیادی در ارزیابی های خود در یک سهم با آنها مواجه می شود.

به عنوان مقدمه سرمایه گذاران و تحلیل گران بنیادی در خصوص چشم انداز پشت تحلیل های تکنیکال چه می گذرد؟ سهام شرکت های رشدی تحلیل های مبالغه آمیزی نسبت به ارزش شرکت های بی طرفدار ارایه می کنند.

به نوعی اگر شرکت الف و شرکت ی هر دو از نظر ارزش در یک سطح قرار بگیرند؛ ارزشگذاری سهمی که به دلایل غیر منطقی مورد اقبال عمومی قرار گرفته است وزن و ارزش بیشتری خواهد داشت.

طبق تحقیقاتی که در بازار جهانی صورت گرفته در یک روند بلندمدت سهام دارای کمترین نسبت p/e در مقایسه با سهامی که دارای بالاترین نسبت p/e بوده اند از عملکرد بهتری برخوردار بوده اند.

و این تحقیقات سبد متشکل از سهام بنیادی با توجه به شاخصه p/e را به چالشی جدی می کشاند.

محققان در مقاله ایی با عنوان در وال استریت چه می گذرد نشان دادند که سهام با نسبت های پایین قیمت به فروش عملکرد بهتری داشته اند.

در تحلیل بنیادی نسبت قیمت به فروش یک عامل قوی و موثر بر کسب بازده می باشد.

همانطور که یک تحلیل گر بنیادی غالبا با دیدگاهی بلندمدت تر و ارزشی تر وارد یک سهم می شود و به دنبال تحرکات نوسانی نمی باشد و با امید به سود و بازده بیشتر شرکت در آینده با توجه به برنامه های آتی آن سهم، به نظر می رسد با استراتژی نگهداری سهام وارد معامله خرید می شود، پس تقسیم سود پس از مجامع به جای حفظ آن در راستای توسعه آن شرکت سهامی یک خلاف قاعده بنیادی محسوب می شود که تحقیقات بیانگر این نکته می باشند که افراد بسیاری حتی با دیدگاه بنیادی سهامی را که سالانه به پرداخت سود نقدی خود اقدام میکنن را ترجیح میدهند.

ثآراسادات میران
کارشناس بازار سرمایه
محقق و پژوهشگر دانش اقتصاد رفتاری و مالی رفتاری

مقالات مربوط به مالی رفتاری را در صفحه مالی رفتاری نبض بورس بخوانید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.