انسان های ثروتمندی که فقیر بودند؛ موفقیت بدون پارتی
هفته پیش یک کار اداری برایم پیش آمده بود و مجبور شدم از ساعت 9 صبح تا 11 در یکی از ادارات دولتی منتظر باشم. همانطور که میدانید با توجه به اینکه همیشه در این محلها به کار ارباب رجوع دیر رسیدگی میشود؛ در گوشه و کنار اتاقهای مختلف آدمهایی را میبینیم که در همین چند دقیقه یا چند ساعت با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و صحبت میکنند.
خب طبق روال همیشه هم نیمی از این آدمها در مورد مشکلات روز صحبت میکنند و از بخت بد، من هم کنار چند نفر از آنها نشسته بودم. (با حفظ فاصله اجتماعی)
در میان صحبتها حرف به موفقیت و ثروت رسید و همان ابتدای کار یکی از افراد که اتفاقا سن بالایی هم نداشت؛ از این گفت که مطمئنا دیگر بدون پارتی یا سرمایه نمیتوان موفق شد! جالبتر اینجا بود که همه اطرافیان هم صحبتهایش را تایید و حتی نمونههایی از انسانهای موفق را مثال میزدند که به کمک پارتی و… به این درجه فعلی رسیدهاند.
همین موضوع باعث شد کمی به فکر فرو بروم و در نهایت تصمیم به نوشتن این مقاله بگیرم: انسان های ثروتمندی که فقیر بودند؛ موفقیت بدون پارتی
چرا باید این مقاله بخوانیم؟
در واقع همه موفقیتهایی که یک انسان در زندگی به دست میآورد، از اعتماد به نفس و باوری است که به خودش دارد. حالا در همین حین، به نظرتان من و شمایی که دائما هر روز در مقابل اخبار ناامید کننده قرار گرفته و انسانهایی را میبینیم که به زعم خودمان با پارتی موفق شدهاند، چقدر برای تواناییهای خودمان به عنوان یک انسان بدون داشتن پارتی و… ارزش قائلیم؟
در واقع ما همیشه الگوهایی رو مرور میکنیم که به ما ثابت میکنند موفقیت برای یک انسان عادی، ناممکن است. اما نمیدانیم که مشاهده الگوهای یکی از مهمترین تمرینها برای باور کردن یک موضوع منفی یا مثبت است. در واقع یکی از تمرینهای اعتماد به نفس این است که قبل از شروع یک کار، انسانهای موفقی که در انجام آن پیروز شدهاند را ببینیم تا مطمئن شویم که اگر قبلا این کار انجام شده پس ما هم میتوانیم انجامش دهیم. اما زمانی که در حال مشاهده الگوهای برعکس هستیم، فقط اعتماد به نفس خودمان را کاهش میدهیم.
هدفم از نوشتن این مقاله اول از همه کمک به خودم و سپس به شماست. چون میدانم با خواندن سرنوشت کوتاه این انسانهای موفق، بار دیگر باور میکنیم که موفقیت الزاما نیاز به پارتی و سرمایه و مال پدری ندارد! در واقع با خواندن این سرگذشتها، باور میکنیم که میشود؛ چون بقیه توانستند و بقیه هم مثل ما انسان بودند!
1_ بهروز فروتن
به نظر من یکی از هنرهای نویسنده، این است که قبل از نوشتن رفتار مخاطبش را حدس بزند! البته من آنقدر هنرمند نبودم که رفتار مخاطبم را حدس بزنم پس سری به مقالات مختلف در سطح وب زدم و با چنین جملاتی از طرف مخاطبان روبرو شدم:
جملاتی که همه نشان از ناامیدی یا کم امیدی نسبت به شرایط کشورمان دارند.
بنابراین تصمیم گرفتم اول از همه، یک فرد ثروتمند ایرانی را به شما معرفی کنم. بهروز فروتن که اغلب محصولات کارخانه او را به نام “بهروز” میشناسیم، در سن 15 سالگی پدرش را از دست داد و از همان سنین با کمک فروش محصولاتی مثل بادکنک و… امرار معاش میکرد. آقای فروتن در دفعه اول البته خیلی سریع به موفقیت نسبی رسید و یک کسب و کار مناسب برای خودش دست و پا کرد اما در همین حین به دلیل یک اعتماد اشتباه، تمام اموالش را از دست داد و دوباره به نقطه صِفر برگشت!
بار دیگر آقای فروتن و این بار به کمک همسر خود و در یک زیرزمین اجارهای اقدام به تولید محصولات غذایی مثل ترشی و… کرد. در این راه و بعد از مورد استقبال قرار گرفتن محصولات، اقدام به فروش خانه خود و حتی شراکت برای جذب سرمایه کرد و در نهایت توانست برند غذایی محصولات بهروز را پایه گذاری کند.
البته مسیر پایهگذاری کارخانه بهروز به این راحتیها هم طی نشد. طبق گفته خودش برای راه اندازی اولین کارگاه حتی حلقه همسرش را هم فروخت اما بعد از این ماجرا و دقیقا در حین گرفتن پروانه بهداشت، کارگاهش آتش گرفته و تمامی داراییاش سوخت. ولی حتی این موضوع هم باعث توقف این مرد نشد…
2_ نازنین دانشور
یکی دیگر از بهانههایی که در سطح وب از زبان مخاطبان خواندم و البته بارها مشابه آنها را در محلهای مختلف میشنوم این است که:((زنها در ایران نمیتوانند به موفقیت برسند.)) بنابراین تصمیم گرفتم به عنوان نفر دوم؛ به جای شخصی که از فقر به ثروت رسیده، به بانویی اشاره کنم که در کشور خودمان به موفقیت رسیده.
خب راستش را بخواهید با یک گشت و گذار 10 دقیقهای در سطح وب به نام بیشتر از 20 بانو موفق کارآفرین ایرانی رسیدم که بدون توجه به این موضوعات؛ توانسته بودند به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کنند. اما در نهایت تصمیم گرفتم نام خانم نازنین دانشور را در مقالهام بیاورم.
خانم دانشور بنیانگذار مجموعه بزرگ تخفیفان است و در حال حاضر یکی از موفقترین زنان کارآفرین در ایران محسوب میشود. قسمت جالب زندگی نامه خانم دانشور اینجاست که قبل از راه اندازی تخفیفان، یک زندگی کاری افراد میلیاردر چه عادت هایی دارند؟ عالی در کشور آلمان داشته. اما در نهایت تصمیم میگیرد برای راه اندازی کسب و کار دلخواهش؛ به ایران برگردد!
در همین ایرانی که خیلیها میگویند در آن فرصت رشد به کسی داده نمیشود؛ او به همراه چند تن دیگر وب سایت تخفیفان را راه اندازی کرده و این مجموعه را به اولین استارتاپ تخفیف گروهی در کشور تبدیل کردند. خانم دانشور امروز صاحب و بنیانگذار مجموعه بزرگ تخفیفان است و توانسته به الگوی خیلی خوبی برای دیگر بانوان ایرانی تبدیل شود. با ادامه مقاله « انسان های ثروتمندی که فقیر بودند »همراه باشید.
3_ بابک بختیاری
بگذارید به عنوان نفر سوم لیست هم از یک ایرانی با شرایط خاص نام ببرم تا دیگر هیچ بهانهای را در بخش نظرات این مقاله نبینم. بابک بختیاری بنیانگذار برند آیس پک و یکی از کارآفرینان موفق ایرانی است؛ ولی زندگی این فرد پر از شکستهای مختلف است!
او در 14 سالگی با ورشکستگی پدرش روبرو شد، در سنین جوانی در راه اندازی یک رستوران شکست خورد و در نهایت به دلیل شکست در یک کسب و کار، تمام سرمایهاش را از دست داده و با 300 میلیون تومان بدهی به زندان افتاد! بختیاری بعد از جلب رضایت شاکیان از زندان آزاد شد و بعد از چند تجربه نه چندان موفق دیگر در راه اندازی کسب و کار، ایدهای به اسم آیس پک را به وجود آورد. همین ایده باعث شد این بار آقای بختیاری به یک کارآفرین موفق با ثروت بسیار زیاد تبدیل شود و امروز هم نامش در میان کارآفرینان برتر ایرانی باشد. به تازگی هم این شخص ایده جدیدی در صنعت غذایی به اسم توت طلایی را به وجود آورده و موفقیتهایی را با این ایده کسب کرده.
4_ پیتر دینکلیج (Peter Dinklage)
شخصی که در تصویر میبینید؛ پیتر دینکلیج است که در یک خانواده فقیر به دنیا آمد. او در رشته تئاتر تحصیل کرد اما آنقدر وضع مالی نامناسبی داشت که حتی در پرداخت هزینه وام دانشجویی و اجاره منزل به مشکل خورده بود. همین موضوع باعث شده بود شبها افراد میلیاردر چه عادت هایی دارند؟ را در خانه دوستانش سر کند.
او تا 29 سالگی در شرایط نامساعد و بدی زندگی میکرد و اغلب از راه نظافت و… پول در میآورد؛ اما در همین سن به خودش قول داد که به یک بازیگر تبدیل شود و در نهایت به خواستهاش رسید. اگر سریال تلویزیونی و پرطرفدار بازی و تاج و تخت را دیده باشید، مطمئنا این بازیگر ریز نقش اما بزرگ را در نقش “تیریون لنیستر” به یاد دارید. در واقع او به یکی از نقشهای اصلی پربیننده ترین سریال جهان تبدیل شد!
5_ دو وون چانگ (Do Won Chang)
دو وون چانگ یک مهاجر کرهای بود که برای امرار معاش به آمریکا مهاجرت کرد. او در ابتدای مهاجرتش به این کشور در یک رستوران مشغول به ظرفشویی شد و به درآمد ساعتی 3 دلار قناعت کرد. علاوه بر این برای شغل دوم خودش به استخدام یک پمپ بنزین درآمد. در همین حین با بعضی از افراد ثروتمند که برای بنزین زدن ماشینشان به آنجا میآمدند صحبت میکرد و از آنها در مورد شغلشان میپرسید؛ در نهایت به این جمع بندی رسید که اغلب ثروتمندان آن ناحیه در حوزه پوشاک فعالند. بنابراین شغلش را رها کرد در یک فروشگاه لباس مشغول به کار شد.
در ادامه و با فعالیت در 3 شغل مختلف روزانه، توانست حدود 11 هزار دلار پس انداز به دست آورده و با کمک همین مقدار پول، یک فروشگاه پوشاک برای فروش لباس با قیمت پایین راه اندازی کرد. این اولین شعبه از فروشگاههای زنجیرهای او بود! در حال حاضر دو وون چانگ با ثروتی بیشتر از 3 میلیارد دلار، جزو میلیاردرهای آمریکایی است.
6_ اینگوار کامپراد (Ingvar Kamprad)
چند ماه پیش با یکی از اقوام دورم که در خارج از افراد میلیاردر چه عادت هایی دارند؟ کشور زندگی میکند صحبت میکردم؛ در حین صحبتهایش به فروشگاههای زنجیرهای مبلمان و محصولات چوبی به اسم IKEA اشاره کرد که بسیار در آمریکا و اروپا محبوب هستند. او گفت آنقدر این فروشگاهها محبوب و پرفروشند که هر بار قرار باشد یک فروشگاه IKEA در یک منطقه از کشور راه اندازی شود، قیمت املاک تجاری آن نقطه به شدت کاهش پیدا میکند؛ چون مردم به دلیل علاقه زیاد به آنها دیگر به بقیه فروشگاهها علاقهای نشان نمیدهند!
اما به نظر شما چه کسی این فروشگاههای بزرگ را راه اندازی کرده؟ در واقع موسس آنها آقای “اینگوارد کامپراد” بود. شخصی که در سنین 6 سالگی و از شدت فقر خانوادگی مجبور بود در خارج از خانه کبریت بفروشد. همینطور او از یک بیماری به اسم “خوانش پریشی” رنج میبرد که باعث میشد نمرات خوبی در مدرسه نگیرد؛ اما با این حال تحصیلش را ادامه میداد.
آقای کامپراد در سال 2018 با 91 سال سن و بیشتر از 55 میلیارد دلار ثروت درگذشت و در حال حاضر فروشگاههای زنجیرهای او در جهان بیشتر از 350 شعبه دارند!
انسان های ثروتمندی که فقیر بودند
7_ جان دی راکفلر (John D. Rockefeller)
امروزه ثروتمندترین مرد دنیا، جف بیزوس با ثروتی بیشتر از 140 میلیارد دلار است اما جالب است بدانید که اگر بخواهیم ثروت جان دی راکفلر را به پول امروز حساب کنیم، این شخص بیشتر از 400 میلیارد دلار ثروت داشته! در واقع او ثروتمندترین فرد جهان بوده و همینطور اولین میلیاردر آمریکایی در سال 1916 شناخته شده. ثروت این فرد از فعالیت در صنعت نفت به دست آمد.
مانند بقیه افراد حاضر در لیست، جان دی راکفلر هم از پشتوانه مالی آنچنانی برخوردار نبود، در اصل او در یک خانواده پرجمعیت کشاورز به دنیا آمد و اولین شغلش را در سن 16 سالگی و به عنوان یک پادو تجربه کرد.
کلام آخر؛ همه چیز اعتماد به نفس است…
بگذارید یک مرور کوتاه داشته باشیم؛ در این مقاله به افراد موفقی اشاره کردم که با شکستهای مختلف مالی روبرو شدند، به زندان افتادند، با وجود شرایط اقتصادی سخت دست به راه اندازی کسب و کار زدند، برای به دست آوردن بودجه مالی به صورت 3 شیفت کار میکردند، از مشکلات اقتصادی شدید رنج میبردند و حتی بیماریهای مادرزادری مختلف داشتند! اما همه آنها نقاط مشترکی هم داشتند: در شرایطی که همه ناله میکنند؛ آنها موفق شدند! به نظر من این به خاطر اعتماد به نفس فوقالعادهشان است.
البته فکر میکنم واژه اعتماد به نفس این روزها برای ما به یک کلمه مصنوعی تبدیل شده که صرفا به یکی از مهارتهای موفقیت فردی اشاره دارد. اما اگر کمی در این واژه ریز شویم؛ میبینیم که این کلمه به این موضوع اشاره میکند: اعتمادی که انسان به خودش دارد!
در واقع همه افراد ثروتمند تاریخ به خودشان اعتماد داشتند! آنها چه در لحظه شکست و چه موفقیت میدانستند که انسان ارزشمندی هستند؛ میدانستند که یک شکست نمیتواند این ارزش را از آنها بگیرد و میدانستند که تواناییهای بزرگی به عنوان یک انسان دارند. بنابراین در هیچ کجای زندگیشان نه غر زدند و نه نظارهگر تغییرات بودند. آنها یا با تغییرات همراه شدند و یا تغییرات را ساختند؛ چون به خودشان اعتماد داشتند.
اگر دوست دارید میزان تقریبی اعتماد به نفستان را بسنجید، در آزمون رایگان زیر شرکت کنید. بلافاصله پیام بهرام پور، آزمونتان را تحلیل خواهد کرد!
و دوره فوقالعاده، علمی و کاملاً موثر اعتماد به نفس، برای شماست تا به فردی موفق تبدیل شوید:
مریم امیرجلالی در لباس عروس | لباس عروس خاص دهه پنجاه مریم امیرجلالی غوغا کرد
-->
فیلم سوزناک که نسرین مقانلو از پسرش منتشر کرد | نسرین مقانلو:عزیز مادر برس به مزارم
دف نوازی نسرین مقانلو در مراسم ترحیم عشقش | فخرفروشی نسرین مقانلو با ثروتش غوغا کرد
نحوه واریز سود سهام عدالت تغییر کرد
واکنش زیبای جوانان مقابل عمامه پرانی و توهین به روحانیت
مریلا زارعی عزادار شد | ضجه زنی مریلا زارعی در بهشت زهرا تهران
به گزارش شمانیوز: شایعه ای مبنی بر ازدواج علی دایی با دختر مریم امیرجلالی هنرمند سینما و تلویزیون در شبکه های اجتماعی در به وجود آمده که در ادامه مطالعه می کنید. مریم امیرجلالی بازیگر خوب سینما و تلویزیون ایران است که به تازگی شایعه شده که این بازیگر زن سینما مادر زن علی دایی است. مریم امیرجلالی این موضوع را یک شایعه بی اساس خواند و برای انتشار دهندگان چنین خبرهایی ابراز تاسف کرد. در ادامه شایعاتی در مورد مریم امیرجلالی و ازدواجش را می خوانید که از اساس کذب است و واقعیت ندارد . مریم امیر جلالی برای تجدید خاطراتش عکسی از خود که در کنار علی دایی و همسرش بود را منتشر کرد.
نام اصلی: مریم امیرجلالی
زمینه فعالیت: بازیگری
تولد: ۲۹ آذر ۱۳۲۶
محل زندگی: تهران
ملیت: ایرانی
پیشه: بازیگر
سالهای فعالیت: ۱۳۷۴ تا کنون
بیوگرافی مریم امیرجلالی:
مریم امیرجلالی متولد 29 آذر 1326 در تهران، بازیگر است او اصالتا تهرانی است، دارای مدرک فوق دیپلم حسابداری بوده و چهار خواهر و برادر افراد میلیاردر چه عادت هایی دارند؟ افراد میلیاردر چه عادت هایی دارند؟ دارد، پدرش مرحومش بازنشسته ارتش بود.
شروع فعالیت بازیگری مریم امیرجلالی:
آشنایی او با مینا جعفرزاده و همسرش بهمن زرین پور (هر دو بازیگر) باعث شد وارد دنیای هنر شود. امیرجلالی سال ۱۳۷۳ وارد کارهای هنری شده و اولین بار در سریال زیرگنبد کبود به کارگردانی آقای بهمن زرین پور ایفای نقش نمود.
مریم امیرجلالی قبل از شروع بازیگری کارمند وزرات بازرگانی بود او به عنوان رییس تمرکز حساب ها در شهر و روستا مشغول بوده و همزمان با انتشارات خوارزمی به عنوان مدیر مالی و در شرکتهای ساختمانی سنگ و ستون نیز که در سال 1378 بازنشسته شد.
بازی زیبای مریم امیرجلالی در سریال خانه بدوش رضا عطاران در سال 1383 مورد استقبال مردم قرار گرفت و از وی چهره شناخته شده ای ساخت.
مریم امیرجلالی:مجید یاسر دامادم نیست
مریم امیرجلالی با حضور در برنامه خندوانه شایعاتی درمورد زندگی خصوصی اش را تکذیب کرد. ابتدا در خصوص اصالتش اظهار داشت:من بارها گفتم که ملایری و اراکی و . نیستم و تنها مادر من متولد اراک بوده. او هم پس از ازدواج به تهران آمد و من نیز متولد همین جا هستم.
خوانندگی و کنسرت مریم امیرجلالی:
مریم امیرجلالی به موسیقی بسیار علاقه مند می باشد و تا کنون چندین کنسرت حضور داشته و رسما او را باید یک خواننده تمام عیار بدانیم.
مریم امیر جلالی: من نود سالم است و دوست دارم آرایش کنم !
امیرجلالی در بخشی از گفتگو با واکنشی تند عنوان کرد که دوست ندارد درباره سنش صحبت کند و این مساله کاملا شخصی است و به هیچ کسی ربطی ندارد.
او همچنین ادامه داد: سن من یک راز است که در شناسنامه من ثبت شده و فقط خودم باید بدانم و به هیچ احدی ارتباط پیدا نمیکند. چرا ما عادت کردیم مدام سرمان در زندگی این و آن باشد! به من میگویند خانم سنی از شما گذشته است چرا آرایش میکنید؟ خانم و آقای محترم من دوست دارم آرایش کنم و این به خودم مربوط است. من آراستگی را دوست دارم صبح که از خواب بلند میشوم موهایم را شانه میکنم لباس مرتب میپوشم چون من را از بچگی عادت دادند که خوب بخورم، خوب بپوشم و خوب بگردم!
ازدواج و زندگی مشترک مریم امیر جلالی
مریم امیرجلالی در سال 1349 در روز عید غدیر ازدواج کرده و یک دختر دارد که خارج از کشور زندگی می کند و دارای دو نوه دختر می باشد.
تفال به حافظ امروز دوشنبه 9 آبان ماه 1401
سرویس مجله - همیشه در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی ماندهاست. در ادامه فال حافظ مخصوص روز ۹ آبان ماه ۱۴۰۱ از نظر خوانندگان محترم میگذرد. فال به حافظ ۹ آبان ماه را بخوانید.
به گزارش سرویس مجله برخط نیوز به نقل از فرارو - فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
سحر با باد می گفتم حدیث آرزومندی
خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
بدین راه و روش می رو که با دلدار پیوندی
قلم را آن زبان نبود که سر عشق گوید باز
ورای حد تقریر است شرح آرزومندی
الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندی
جهان پیر رعنا را ترحم در جبلت نیست
ز مهر او چه می پرسی در او همت چه می بندی
همایی، چون تو عالی قدر حرص استخوان تا کی
دریغ آن سایه همت که بر نااهل افکندی
در این بازار اگر سودیست با درویش خرسند است
خدایا منعمم گردان به درویشی و خرسندی
به شعر حافظ شیراز می رقصند و می نازند
سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی
شرح لغت: واثق: اعتماد کننده/گنج مقصود: گنجینه مراد
تفسیر عرفانی:
راز و نیاز به درگاه معشوق کلید گنجینه مقصود است. در حقیقت وارستگان محبوب بدین. اسطه می توانند وصال دوست را برای خود محقق سازند. شرح عشق به بارگاه ازلی محبوب قابل گفتن نیست.
تعبیر غزل:
از خودخواهی و خودپرستی به شدت بپرهیز که عوارض مخربی برای روح و روان شما دارد. پس تا می توانی با تهذیب نفس این اخلاق رذیله را از خود دور کن تا به آخرین پله نردبان معرفت به حق تعالی برسی. آن گاه که رسیدی بیشترین مراقبت را باید انجام دهی تا دچار وسوسه های شیطان نشوی که اگر چنین شود، تمام زحماتی که در این راه متحمل شدی از بین می رود و از جایگاهت به دره ی سقوط و تباهی می افتی.
چرا مغزمان دروغ را باور میکند؟
فرارو- تصحیح دروغها و اطلاعات نادرست دشوار است، زیرا یادگیری حقیقت آن موارد را از حافظه ما حذف نمیکند و استعدادهایمان را در برابر دروغها آسیبپذیر میسازند. در نتیجه، احتمال باور، به خاطر سپردن و بعدا یادآوری اطلاعات نادرست حتی پس از آن که متوجه شویم دروغ بودهاند بیشتر خواهد شد.
به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست؛ «ناتان والتر» استاد مطالعات ارتباطات در دانشگاه نورث وسترن که در مورد تصحیح اطلاعات نادرست در حال مطالعه است میگوید: «در هر سطحی من فکر میکنم که اطلاعات نادرست حرف اول را میزند».
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
چرا ما گرفتار اطلاعات نادرست هستیم؟
هیچ فردی به طور کامل از دروغ مصون نیست این تا حدی به دلیل نحوه ساخت شناخت ما و نحوه سوءاستفاده اطلاعات نادرست از آن است. ما از میانبرهای ذهنی یا اکتشافی برای قضاوت هایمان استفاده میکنیم که به نفع ماست. با این وجود، اگر مراقب نباشیم تمایلات شناختیمان میتوانند ما را مستعد پذیرش اطلاعات نادرست سازند.
«استفان لواندوفسکی» روانشناس شناختی در دانشگاه بریستول که در درک نحوه واکنش مردم به اصلاح اطلاعات نادرست تخصص دارد، میگوید: «به طور پیش فرض، مردم هر چیزی را که ببینند یا بشنوند باور خواهند کرد. در زندگی روزمره ما این بسیار منطقی است، زیرا بیشتر چیزهایی که ما در معرض آن قرار میگیریم درست هستند. در عین حال، هر چه بیشتر شاهد تکرار چیزی باشیم بیشتر احتمال دارد که آن را باور کنیم. این «تاثیر حقیقت توهم آمیز» بدان خاطر به وجود میآید که هر چه چیزی بیشتر تکرار شود آشناتر و روانتر احساس میشود، خواه اطلاعات نادرست باشد خواه درست.»
«نادیا براشیر» استاد روانشناسی در دانشگاه پردو در امریکا که به مطالعه این موضوع میپردازد که چرا مردم در معرض اخبار جعلی و اطلاعات نادرست قرار میگیرند میگوید: «معمولا تنها یک نسخه واقعی از یک ادعا و تعداد نامتناهی راه وجود دارد که میتوانید آن را جعل کنید، درست است؟ بنابراین، اگر بارها و بارها چیزی را بشنوید به احتمال زیاد آن چیز واقعی خواهد بود. با این وجود، این میانبرها در محیط سیاسی کنونی و رسانههای اجتماعی ما که میتوانند دروغها را تکرار و تشدید کنند چندان خوب کار نمیکنند».
نتیجه یک مطالعه نشان داد که حتی یک بار قرار گرفتن در معرض یک عنوان جعلی باعث میشود تا آن عنوان واقعیتر به نظر برسد. «براشیر» میگوید که سیاستمداران اغلب دروغها را تکرار میکنند و به نظر میرسد از قدرت اثر حقیقت توهمی آگاه هستند. هم چنین، ما بیشتر مستعد اطلاعات نادرست هستیم که با جهان بینی یا هویت اجتماعیمان مطابقت دارد و میتوانیم در سوگیری تایید قرار بگیریم که تمایل به جستجوی اطلاعات متناسب با آن چه پیشتر به آن باور داشتهایم میباشد.
داستانهای نادرست و مثالهای هیجانی آسانتر از آمار قابل درک بوده و غوطهورتر هستند. ما در حال حرکت در این دنیای جدید از اعداد و احتمالات و عوامل خطر هستیم، اما ظرفی که ما از آن استفاده میکنیم یعنی مغزمان بسیار قدیمی است.
چرا اطلاعات غلط در مقابل تصحیح مقاومت میکنند؟
زمانی که اطلاعات نادرست را شنیدیم حتی زمانی که بخواهیم حقیقت را بدانیم ریشه کن ساختن آن دشوار است. مطالعات متعدد نشان دادهاند که اطلاعات نادرست هم چنان میتواند بر تفکر ما تاثیر بگذارد حتی اگر مورد اصلاح شده را نیز دریافت کنیم و آن را درست باور کنیم پدیدهای که به عنوان «اثر تاثیر مستمر» شناخته میشود.
والتر در جریان یک متا آنالیز که نتایج ۳۲ مطالعه روی بیش از ۶۵۰۰ نفر را جمع آوری کرد دریافته بود که تصحیح موارد نادرست تاثیر اطلاعات نادرست را کاهش میدهد، اما به طور کامل از بین نمیبرد. یکی از بزرگترین موانع برای تصحیح اطلاعات نادرست این واقعیت است که شنیدن حقیقت یک دروغ را از حافظه افراد میلیاردر چه عادت هایی دارند؟ ما پاک نمیکند. در عوض، باطل و صحیح آن در کنار یکدیگر هستند و برای به خاطر سپردن با هم رقابت میکنند. مطالعات تصویربرداری از مغز که توسط لواندوفسکی و همکارانش انجام شد شواهدی پیدا کرد که نشان میداد مغز ما هم اطلاعات نادرست اصلی و هم تصحیح آن را ذخیره میکند.
لواندوفسکی میگوید: «به نظر میرسد از نظر شناختی تقریبا غیر ممکن است که به چیزی گوش دهیم آن را بفهمیم و در عین حال آن را باور نکنیم». نادیده گرفتن اطلاعات نادرست مستلزم یک مرحله شناختی کامل برای برچسب زدن آن به عنوان امری نادرست در حافظه ما است.
لواندوفسکی میگوید: «با این وجود تا آن زمان به یک معنا خیلی دیر شده است، زیرا اطلاعات پیشتر در حافظه شما باقی مانده است».
با گذشت زمان، ممکن است حافظه ما از بررسی واقعیت بازمانده و تنها اطلاعات نادرست برایمان باقی بمانند. «براشیر» میگوید: «شواهدی وجود دارد که نشان میدهد وقتی اطلاعات اصلاحی را به افراد دهیم با محدودیتهای اساسی حافظه انسانی مواجه میشویم».
در نهایت، تصحیح اطلاعات نادرست اگر در هویت یا نظام اعتقادی ما گنجانده شود امری چالش برانگیزتر خواهد بود.
لواندوفسکی میگوید: «افراد مدلهای ذهنی جهان را برای درک موقعیتها آشکار میسازند. بسیار دشوار است که تختهای از این عمارت را بدون فروریختن کل آن جدا کنیم. چرا که اگر آن تخته جزء مهمی از مدل ذهنی شما باشد از نظر شناختی بسیار دشوار است که آن را کنار بزنید و بگویید نادرست افراد میلیاردر چه عادت هایی دارند؟ است».
چگونه مغز را در برابر اطلاعات نادرست مصون سازیم؟
به قدری اطلاعات نادرست وجود دارد که نمیتوان به هر دروغ تازهای که ظاهر میشود واکنش نشان داد. والتر میگوید: «مثل این است که بازی موش و چکش را انجام دهید شما میتوانید خیلی خوب باشید، اما در پایان موش همواره برنده است».
افشاگری به تنهایی برای مبارزه با اطلاعات نادرست کافی نیست و ما باید مغزمان را برای تشخیص اطلاعات نادرست پیش از مواجهه با آن آماده سازیم. دقیقاً مانند روشی که واکسن سیستم ایمنی شما را برای مبارزه با مهاجم خارجی تقویت میکند این عمل نیز میتواند سیستم ایمنی روانی شما را در برابر اطلاعات نادرست ویروسی مصون ساخته و تقویت کند.
لواندوفسکی و همکاراناش در مطالعهای صورت گرفته در سال جاری میلادی به تقریبا ۳۰ هزار نفر در هفت آزمایش پنج ویدئوی کوتاه در مورد تکنیکهای رایج دستکاری از جمله افراد میلیاردر چه عادت هایی دارند؟ ناهماهنگی، دوگانگیهای کاذب، قربانی کردن، حمله ناشی از تعصبات و احساسات به افراد و زبان دستکاری عاطفی را ارائه کردند. هر ویدئو پیش از ارائه دوز اندکی از اطلاعات غلط هشداری در مرد حمله قریب الوقوع از سوی اطلاعات غلط و تکنیک دستکاری ارائه میکرد. این مطالعه نشان داد که تماشای این ویدئوها میتواند ما را نسبت به دروغهایی که در آینده گفته میشود دچار شک و تردید سازد.
راه دیگر برای محافظت از خود در برابر اطلاعات نادرست این است که به سادگی به درستی آن چه میبینید توجه کنید. زمانی که افکار در رسانههای اجتماعی خود پیمایش میکنند به دقت درباره صحت آن فکر نمیکنند. نتیجه مطالعهای تازه نشان داد که تحریک نامحسوس افراد به این موضوع که آیا آن چه میبینند دقیق است یا خیر باعث میشود کمتر احتمال داشته باشد که اطلاعات نادرست را به اشتراک بگذارند.
«براشیر» میگوید: «همه ما ممکن است گرفتار اطلاعات نادرست شویم. من گرفتار داستانهای نادرست شدهام اگرچه این مقولهای است که خود درباره آن در حال مطالعه هستم».
یک ثروتمند خودساخته شوید
یکی از راههای ثروتمند شدن، الگوبرداری از روش و منش ثروتمندان است. ثروتمندان عادتهایی دارند که باعث میشود، در عمری که خداوند به آنها عطا کرده بتوانند ثروتمند شوند.
در مورد افراد ثروتمند خودساخته، دو نکتهی مهم وجود دارد که میتواند جالبتوجه باشد:
۱- سالها است دربارهی این افراد تحقیق میشود و میلیونها دلار برای بررسی رفتار آنها هزینه میشود. پس میتوان فهمید که آنها چه کسانی هستند و چطور زندگی و رفتار میکنند.
۲- اگر رفتار افراد ثروتمند خودساخته را تکرار کنید، افرادی که از صفر شروع کردند و در طولعمری برابر یک نسل به افرادی ثروتمند تبدیل شدند، شما نیز به همان نتایجی که آنها دست یافتهاند، خواهید رسید.
در این مقاله با آکادمی بازار همراه باشید
شما به آنچه که اغلب فکر میکنید، تبدیل خواهید شد
نقطهی شروع ثروتمند شدن، بهخاطر آوردن بزرگترین کشف بشریت است: «شما به آنچه که اغلب فکر میکنید، تبدیل خواهید شد.»
اگر واقعاً میخواهید یک ثروتمند خودساخته شوید و به تمام اهداف خود دست افراد میلیاردر چه عادت هایی دارند؟ یابید، و به عنوان شخصی ثروتمند و خودساخته بازنشسته شوید، یکی از هوشمندانهترین کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که عادت کنید به خواستهتان فکر کنید و مطابق با آن رفتار کنید.
الگوهایی که منجر به موفقیت مالی میشوند را میتوان آموخت و همانند دیگر چیزها، با تمرین و تکرار میتوان آنها را به عادت تبدیل کرد.
شما میتوانید خود را بهگونهای برنامهریزی کنید که مانند افراد ثروتمند فکر کنید و زمانی که عادات فکریتان مانند افراد ثروتمند شود، خودتان هم به یک ثروتمند خودساخته تبدیل خواهید شد. بهخاطر داشته باشید که جهان بیرون، آیینه درون شماست و شما باید از درون خود آغاز کنید. برخی عادتهای افراد ثروتمند عبارت است از:
ثروتمندان به استقلال مالی فکر میکنند
اولین عادتی که این افراد دارند، این است که همیشه به استقلال مالی خود فکر میکنند. آنها در سنین جوانی و یا نقطهای مشخص در زندگی خود، بر دستیابی به اهدافی مشخص که منجر به استقلال مالی آنها خواهد شد، تمرکز میکنند. آنها بیشتر مواقع به آن اهداف فکر میکنند.
ثروتمندان هرچیزی که لازم است را قربانی میکنند
دومین مورد این است که افراد ثروتمند خودساخته، خود را مقید میکنند تا برای دستیابی به اهداف مالی خود، هرچیزی که نیاز باشد را قربانی کنند. آنها تمام زندگی مالی خود را بارها برنامهریزی میکنند و درآمدها، مخارج و سرمایهگذاریهای خود را طوری برنامهریزی میکنند که همراستا با اهداف مالیشان باشد. نکتهی مهم این است که دستیابی به موفقیت مالی، کار آسانی نیست و به صورت اتفاقی رخ نمیدهد. بلکه توسط برنامهریزی منسجم و تعهدی طولانی همراه با پشتکار در انجام ضروریات محقق خواهد شد.
در زمان خاصی از زندگی، هر فردی بر سر دوراهی تصمیم گیری در مورد اهداف مالی خود قرار میگیرد. یک راه به درآمدزایی، پسانداز و جمعآوری ثروت منتهی میشود و راه دیگر به درآمدزایی، خرج کردن و بدهکار شدن منتهی میشود. متأسفانه ۸۰ درصد افراد، راه دوم را انتخاب میکنند زیرا جذاب به نظر میرسد.
ثروتمندان، مسئولیتپذیر هستند
به عنوان شخصی بالغ و مسئولیتپذیر، باید تصمیم بگیرید که کدام راه را میخواهید انتخاب کنید. بدون درنظرگرفتن راهی که تا الان انتخاب کردهاید، آزاد هستید تا راهی که از الان به بعد میخواهید را انتخاب کنید. گذشته شما اهمیتی ندارد، آنچه که مهم است، مسیر و هدف نهایی شماست. شما نمیتوانید گذشته را تغییر دهید اما میتوانید آینده را بهکلی تغییر دهید.
دیدگاه شما