الگوی کندلی انگالفینگ چیست؟


کاربرد پرایس اکشن در معاملات

پرایس اکشن یک رویکرد تحلیلی مشهور است که روی «حرکت درونی قیمت» متمرکز می‌شود و صرفا این حرکت را مبنای تحلیل خود قرار می‌دهد. پرایس اکشن زیرساخت و بنیاد تحلیل تکنیکال است و فضایی را برای استخراج انواع مختلفی از الگوها و اندیکاتورها فراهم می‌کند.

تعریف ساده پرایس اکشن به این صورت است که این رویکرد چگونگی تغییرات قیمت را نشان می‌دهد و در بازارهایی که دارای حجم بالایی از نقدینگی هستند کارکرد بهتری از خود نشان می‌دهد.

پرایس اکشن روانشناسی بازار است که رفتار بازار را با استفاده از کندل‌ها مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهد. معامله‌گران پرایس اکشن در همین راستا تلاش می‌کنند با استفاده از حرکت قیمت روی کندل‌ها ذهنیت و احساسات افراد در بازار و مسیر حرکت آنها را تحلیل کنند و در این راستا نیاز به هیچ ابزاری جز حرکت خود قیمت ندارند.

تحلیل تکنیکال و تمامی ابزارها و الگوهای‌اش ریشه در همین پرایس اکشن دارند و بسیاری از الگوهای نمودار کندل‌استیک از جمله انگالفینگ، دوجی، تبر و سنجاقک همه از نوع حرکت قیمت استخراج شده‌اند. حتی الگوهایی از قبیل امواج الیوت و ایچیموکو که استراتژی‌های تحلیلی پیشرفته‌تری در تحلیل تکنیکال به شمار می‌آیند، نیز ریشه در همین پرایس اکشن یا حرکت درونی قیمت دارند.

ذکر این نکته اهمیت دارد که پرایس اکشن یک ابزار معاملاتی نیست بلکه یک رویکرد کلی و شامل الگوهای مختلفی است که این الگوها نیز مبتنی بر اندیکاتورها نیستند، بلکه درون خود حرکت قیمت قرار دارند. به همین دلیل است که پرایس اکشن به «سادگی» مشهور است اما در عین حال از آنجا که بر پایه تحلیل قیمت و روانشناسی بازار است بسیار پیچیده است. چه بسا استفاده از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای معامله‌گران به دلیل تعریف مشخصی که دارند ساده‌تر باشد اما پرایس اکشن کاملا به ذهن خلاق تحلیل‌گر وابسته است و نیاز به تجربه و مهارت فراوانی در فهم بازار دارد.

پرایس اکشن همانند تحلیل تکنیکال هیچ توجهی به تحلیل جداگانه فاندامنتال ندارد چرا که بر این پیش‌فرض مهم و پایه‌ای متکی است که تمامی فاکتورهای تحلیل فاندامنتال در نهایت اثرات خود را در تغییرات قیمتی منعکس می‌کنند و به همین دلیل تحلیل جداگانه تحلیل فاندامنتال هیچ کاربردی ندارد و چه بسا باعث انحراف ذهن تحلیل‌گر شود.

تفاوت مهم پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال در این است که بر خلاف تحلیل تکنیکال که بر پایه‌ی بیرون کشیدن دیتاهای دست دوم از نمودار قیمت است بر رابطه بین قیمت فعلی با قیمت‌های گذشته متمرکز است. به عنوان مثال استخراج مووینگ اَوریج از داده‌های قیمتی یک داده دست دوم به شمار می‌آید و هیچگاه به خود قیمت نزدیک نمی‌شود و همیشه با آن انحراف دارد. سایر اندیکاتورها نیز همین حالت را دارند چرا که پایه و بنیاد تمامی اندیکاتورها همان میانگین متحرک است که در واقع یک داده دست دوم است.

پرایس اکشن مسیرهای تحلیلی مختلفی را پیش روی تحلیل‌گر باز می‌کند و هر مسیری نیز شامل سناریوهای مختلفی است. به همین دلیل است که این رویکرد تحلیلی وابستگی زیادی به خلاقیت تحلیل‌گر دارد و اینکه در نهایت تحلیل‌گر بر اساس سناریوهای مختلف پیش رو تصمیمات نهایی را اتخاذ می‌کند.

فهم رفتار بازار یا همان روانشناسی بازار بر اساس حرکت قیمت از مهمترین ویژگی‌های پرایس اکشن است که این رویکرد را از دیگر ابزارهای منطقی تحلیل متمایز می‌سازد. این رویکرد نگاهی پویا به حرکت درونی قیمت دارد و از اتخاذ یک نگاه ایستا و ثابت بر اساس داده‌های دست دوم اجتناب می‌کند. قطعیتی که در اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال وجود دارد در اینجا کاملا غایب است و به همین دلیل تفسیرهای متفاوتی از یک موقعیت مشخص در پرایس اکشن وجود دارد. به همین دلیل رویکرد پرایس اکشن را معمولا «معامله‌گری روی چارت تمیز»، «معامله‌گری عریان» و یا «معامله‌گری طبیعی یا خام» نام‌گذاری می‌کنند.

فهم الگوها و استراتژی‌های پرایس اکشن که بر اساس نوع حرکت قیمت شکل می‌گیرند اهمیت بنیادین دارد و به همین دلیل در نوشته‌های دیگر روی این مباحث متمرکز خواهیم شد.

اینساید بار چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم؟

الگوی اینساید بار، یک استراتژی معاملاتیِ پرایس اکشن است که شامل دو شمع میباشد.

در این الگو، شمع اینساید الگوی کندلی انگالفینگ چیست؟ بار در درون شمع قبلی(با احتساب سایه ها) قرار میگیرد.

یعنی سقف این شمع، پایینتر از سقفِ شمع قبلی است و کفِ آن بالاتر از کفِ شمع قبلی است.

اینساید بار میتواند در وسط شمع قبلی باشد و یا کمی بالاتر یا پایینتر باشد. شمع قبلی را شمع مادر میگوییم.

گاهی اوقات سایه بالایی(پایینی) در اینساید بار و شمع قبلی با هم برابر هستند.

برخی از معامله گران این حالت را نیز اینساید بار در نظر میگیرند.

اما اگر هم سایه بالایی و هم پایینی در این دو شمع با هم برابر باشند، آنگاه آن را اینساید بار در نظر نمیگیریم.

اینساید بار نشاندهنده یک دوره اصلاحی است.

اگر در چارت روزانه اینساید بار داشته باشیم، آنگاه میبینیم که در تایم فریم ۱ ساعته یا نیم ساعته یک مثلث شکل گرفته است.

اینساید بار معمولا بعد از یک حرکت قوی در بازار شکل میگیرد. یعنی بازار می ایستید و اصلاح میشود تا بتواند حرکت بعدی را شکل دهد.

با این وجود، اینساید بار میتواند در نقاط برگشتی هم شکل بگیرد و به عنوان سیگنال برگشتی در سطوح حمایت و مقاومت عمل کند.

اینساید بار پرایس اکشن

1 2 - اینساید بار چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم؟

چگونه اینساید بار را معامله کنیم؟

میتوانیم اینساید بار الگوی کندلی انگالفینگ چیست؟ را در روند و در جهت روند معامله کنیم. در چنین حالتی به آنها میگوییم “الگوی شکست پرایس اکشن”.

همچنین این الگو را میتوان در جهت مخالف روند هم معامله کرد؛ یعنی زمانی که در سطوح کلیدی شکل میگیرند.

در این حالت به آنها میگوییم “الگوی برگشتی پرایس اکشن”.

روش کلاسیک برای ورود به اینساید بار این است که در سقف یا کفِ شمع مادر، سفارش بای استاپ یا سل استاپ قرار بدهیم.

و وقتی قیمت ها سقف یا کف شمع مادر را میشکنند، سفارش شما انجام میشود.

ایست ضرر در جهت سقف یا کف قرار میگیرد.

اگر شمع مادر از حالت متوسط بزرگتر باشد، آنگاه میتوانیم ایست ضرر را در نیمه شمع مادر قرار بدهیم.

اینها روش الگوی کندلی انگالفینگ چیست؟ های استاندارد برای معامله در ستاپ اینساید بار هستند.

ممکن است معامله گران حرفه ای نقاط دیگری را برای ورود و ایست ضرر انتخاب کنند.

نحوه معامله با اینساید بار در جهت روند:

در مثال زیر نحوه معامله با اینساید بار در جهت روند را بررسی کرده ایم.

در اینجا یک روند نزولی داریم، پس الگوی اینساید بار را میتوان “سیگنال فروش اینساید بار” نام گذاری کرد.

2 4 - اینساید بار چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم؟

اینساید بار پرایس اکشن

در اینجا یک مثال دیگر از نحوه معامله اینساید بار در جهت روند را بررسی میکنیم.

در اینجا روند صعودی داریم، پس الگوی اینساید بار را میتوان “سیگنال خرید اینساید بار” نامگذاری کرد.

نکته مهم این است که وقتی روند قوی داریم(مانند اینجا)، میبنیم الگوی کندلی انگالفینگ چیست؟ که چند اینساید بار شکل میگیرد.

بدین ترتیب چندین فرصت سودآور برای ورود به روند فراهم میباشد.

3 2 - اینساید بار چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم؟

نحوه معامله با اینساید بار در جهت مخالف روند:

در شکل زیر، نحوه معامله با اینساید بار در جهت مخالف روند را بررسی میکنیم.

در اینجا میبینیم که قیمتها به سمت سطح حمایتی رفته اند تا آن را تست کنند. سپس در این سطح حمایتی، یک پین بار شکل گرفته است.

و بعد از آن یک اینساید بار برگشتی شکل گرفته است.

همانطور که میبینید، بعد از این الگوها، یک حرکت صعودی قوی داشتیم.

4 2 - اینساید بار چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم؟

در اینجا مثالی دیگر از معامله با اینساید بار در جهت مخالف روند را بررسی میکنیم.

در این مثال، اینساید بار در یک سطح مقاومت کلیدی شکل گرفته است. در اینجا ستاپ فروش اینساید بار را داریم که دو شمع در درون شمع مادر قرار دارند.

این حالت کاملا طبیعی است و گاهی اوقات چنین حالتی را روی چارت میبینیم.

معامله با اینساید بار در سطوح حمایت و مقاومت میتواند بسیار سودآور باشد چون اکثر اوقات بعد از این ستاپ، حرکت خیلی قوی در جهت مخالف را شاهد خواهیم بود.

این حالت در چارت زیر مشخص است:

5 2 - اینساید بار چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم؟

نکات مهم در معامله با اینساید بار:

۱-معامله گران مبتدی باید الگوی اینساید بار را درجهت روند معامله کنند.

معامله با اینساید بار در جهت مخالف روند، به مهارت و تجربه بیشتری نیاز دارد.

۲-اینساید بار را در چارت روزانه پیدا کنید. چون در الگوی کندلی انگالفینگ چیست؟ تایم فریم پایینتر، تعداد زیادی اینساید بار وجود دارد که همه آنها درست نیستند و ممکن است به شکست نادرست منجر شوند.

۳-گاهی اوقات ۲،۳ یا ۴ اینساید بار در درون شمع مادر شکل میگیرد.

این حالت مناسب است و فقط نشاندهنده این است که بازار زمان بیشتری در اصلاح است که گاهی اوقات به شکست بزرگتر منجر میشود.

گاهی اوقات چند اینساید بار به صورت متوالی شکل میگیرد.

یعنی ۲ اینساید بار و یا بیشتر در درون شمع مادر شکل میگیرند که هر کدام از اینسایدبارها از شمع قبلی کوچکتر هستند.

۴-اگر برای اولین بار است که میخواهید اینساید بار را معامله کنید، آن را روی چارت روزانه و در یک روند پیدا کنید.

۵-گاهی اوقات بعد از پین بار، اینساید بار شکل میگیرد.همچنین اینساید بار بخشی از الگوی فیکی(شکست نادرست اینسایدبار) نیز میباشد.

پس الگوی اینساید بار، الگوی مهمی میباشد.

۶-در الگوی اینساید بار، نسبت ریسک-بازدهی مناسب است چون در این الگو، ایست ضرر فشرده ای داریم و بعد از این الگو هم شکست قوی صورت میگیرد.

الگوی پوشای صعودی چیست؟ آشنایی با Bullish Engulfing در تحلیل تکنیکال

الگوی پوشای صعودی چیست؟ آشنایی با Bullish Engulfing در تحلیل تکنیکال

الگوی پوشای صعودی یا Bullish Engulfing یک الگوی تحلیل تکنیکال است که به زبان ساده یک الگوی بازگشتی صعودی است یعنی در انتهای روند نزولی ظاهر گشته و می‌تواند باعث مثبت شدن بازار بشود. در این مقاله شما را با این الگو بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.

الگوی پوشای صعودی چیست؟ آشنایی با Bullish Engulfing در تحلیل تکنیکال

الگوی پوشای صعودی چیست؟

Bullish Engulfing یک الگوی تحلیل تکنیکال است که به زبان ساده یک الگوی بازگشتی صعودی است یعنی در انتهای روند نزولی ظاهر گشته و می‌تواند باعث مثبت شدن بازار بشود.

این الگو از دو کندل متوالی و مجاور به هم تشکیل شده که اندازه کندل دوم به مراتب بزرگتر از کندل نخست است به گونه‌ای که کل بدنه کندل اول و حتی ترجیحاً شاخ و دم آن به طور کامل درون بدنه کندل دوم جای می‌گیرد.

شرط لازم برای الگوی پوشای صعودی این است که بدنه کندل دوم بزرگتر از بدنه کندل اول باشد شاخ و دم ها را کنار بگذارید و فقط به بدنه ها نگاه کنید.

کل بدنه کندل اول باید به طور کامل درون بدنه کندل دوم قرار بگیرد اگر چه تا همینجا نیز برای تعریف الگوی پوشای صعودی کافی است.

اما بهتر است بدنه کن در دوم آنقدر بزرگ باشد که علاوه بر کندل نخست حتی شاخ و دم آن را نیز درون خودش جای بدهد بگونه‌ای که انتهای شاخ و دم کندل اول از محدوده‌ی بدنه کندل دوم فراتر نرود.

یعنی بسته شدن کندل دوم بالاتر از سقف کندل اول قرار بگیرد به این ترتیب خریداران تا آخرین لحظه توانسته‌اند قیمت را حتی از سقف روز گذشته نیز بالاتر نگه دارند

نقطه ورود همانند الگو های قبلی در کندل سوم قرار خواهد داشت هنگامی که سقف کندل دوم شکسته شود وجود گپ به این نقطه بسته شدن کندل اول با نقطه باز شدن کندل دوم حائز اهمیت بوده و می تواند موجب تقویت اعتبار صعودی الگو بشود و به منظور طبیعتاً گپ از نوع گپ خستگی خواهد بود.

سخن پایانی :

امیدواریم مقاله آشنایی با الگوی پوشای صعودی برای شما عزیزان مفید بوده باشد.

پرایس اکشن چیست؟ و نحوه استفاده از آن چگونه است؟

طوطیا: اگر از کاربران تازه‌ وارد دنیای ارزهای دیجیتال باشید، ممکن است درک تفاوت بین «سقوط قیمت» و «اصلاح قیمت» برایتان دشوار باشد. هر دو این عبارت‌ها، جزو اصطلاحات رایج و پراستفاده در دنیای ارزهای دیجیتال هستند. در این مطلب مفاهیم سقوط و اصلاح قیمت را توضیح می‌دهیم و تفاوت‌های آنها را بررسی می‌کنیم. در ادامه با ما همراه باشید.

پرایس اکشن چیست؟ و نحوه استفاده از آن چگونه است؟

پرایس اکشن چیست؟

به بیان ساده پرایس اکشن یک تکنیک معامله گری و تحلیل بازار است که به معامله گر این امکان را می‌دهد تا با استفاده از حرکات واقعی قیمت تصمیمات خود برای انجام معاملات را بگیرد؛ برخلاف دیگر تریدرها که با استفاده از اندیکاتورهایی که همیشه عقب تر از قیمت فعلی بازار هستند اقدام به تحلیل حرکات قیمت می‌کنند (توجه داشته باشید که اصلا منظور ما این نیست که استفاده از اندیکاتورها برای انجام تحلیل و معامله مناسب نمی‌باشد).

اکثر اندیکاتورها از قیمت فعلی الگوی کندلی انگالفینگ چیست؟ بازار عقب­تر هستند و در واقع تحلیل اطلاعات گذشته قیمت را با استفاده از فرمول خود نشان می‌دهند. با استفاده از برخی روش‌های معامله گری خاص اطلاعات گذشته می‌توانند به تریدر کمک کنند تا بتواند حرکات بعدی بازار که به احتمال زیاد به زودی رخ خواهند داد را تشخیص دهد، در حالی که با استفاده از اندیکاتورها باید صرفا حرکات بعدی بازار را حدس بزنیم.

پرایس اکشن

پرایس اکشن با استفاده از تحلیل الگوهای قیمت تلاش می‌کند تا نظم حاکم بر بازار که گاهی اوقات تصادفی به نظر می‌رسد را به شیوه ای بهتر به معامله‌گر ارائه دهد. در واقع پرایس اکشن تریدرها چند گام فراتر می‌روند; سوال اصلی آن‌ها این نیست که چه اتفاقی در حال رخ دادن است; بلکه این است که چرا این اتفاق دارد می‌افتد! بنابراین می‌توانند تصمیمات بهتری بگیرند.

سویینگ‌­ها (نقطه عطف بالا و پایین بازار یا همان High و Low تست کردن حمایت­ها و مقاومت­ها و روندهای تثبیت؛ نمونه‌هایی از پرایس اکشن هستند.) نمودارهای شمعی ژاپنی و نمودارهای میله ای ابزارهای مهمی برای تحلیل با استفاده از روش پرایس اکشن می‌­باشند.

الگوهای شمعی مانند هارامی، اینگولفینگ، شوتینگ استار و … همگی مواردی هستند که در تحلیلگری به سبک پرایس اکشن با آن موجه خواهید شد.

پرایس اکشن به معامله‌گر چه می‌گوید؟

همانطور که گفته شد، داده‌های خام قیمتی مبنای داده‌های پرایس اکشن است که می‌توان آن را در قالب‌های مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش داده‌هایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایین‌ترین به محبوبیت بالایی بین معامله‌گران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونه‌هایی از پرایس اکشن‌های تفسیرشده‌ای هستند که معامله‌گر حین مشاهده آن‌ها می‌تواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آن‌ها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود می‌آورند.

برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، می‌توان برای پیش‌بینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما می‌گوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کرده‌اند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شده‌اند.

الگوی مثلث صعودی

چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟

پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمی‌آید و منبعی از داده‌هایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شده‌اند. معامله‌گران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح می‌دهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدوده‌های حمایت و مقاومت و پیش‌بینی شکست‌ها و تثبیت‌های قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایم‌فریم‌هایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کرده‌اند، توجه داشته باشند؛ چرا که می‌تواند بر روی درست بودن تحلیل‌هایشان تاثیر بگذارد.

معامله‌گران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند.

خطوط حمایت و مقاومت

معامله‌گران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدوده‌هایی باشند که قیمت در مواجهه با آن‌ها واکنش نشان داده است. به این محدوده‌ها حمایت و مقاومت گفته می‌شود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه می‌شکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته می‌شود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل می‌شود. این خطوط را باید در تایم‌فریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایم‌فریم خاص می‌تواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.

خطوط حمایت و مقاومت

خطوط روند

شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین‌ کارهایی است که معامله‌گر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده می‌شود، یکی از نکات مهمی است که معامله‌گران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کف‌ها و سقف‌ها به همدیگر ساخته می‌شوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص می‌کنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور می‌کند، معامله‌گر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.

خطوط روند

الگوهای کندل استیک

آرایش به خصوص کندل‌ها در کنار یکدیگر، معامله‌گر را برای حرکت بعدی قیمت آماده می‌کند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگی‌های آن‌ها معرفی شده است.

مشخصات یک شمع (کندل)

ماروبزو (Marubozu)

در این الگو سایه‌ای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمی‌شود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصه‌های بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.

ماروبزو

دوجی (Doji)

زمانی شکل می‌گیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایه‌ها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان می‌دهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافته‌اند. این الگو می‌تواند هم به صورت ادامه‌دهنده روند و هم بازگشت روند باشد.

دوجی

هارامی (Harami)

یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول می‌رساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل می‌شود.

هارامی

پوششی (Engulfing)

در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفته‌اند که رنگ‌های متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر می‌گیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمع‌های قبلی را در بر می‌گیرد، قدرت الگو را نشان می‌دهد.

پوششی

نکاتی در خصوص الگوها و ستاپ های پرایس اکشن

1- تحلیلگر پرایس اکشن به مشاهده اندازه نسبی، شکل، موقعیت، رشد و حجم شمع‌ها نگاه می­‌کند.

2- در این روش معمولا از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک، خط روند و دامنه معاملاتی نیز استفاده می­‌شود.

3- استفاده از پرایس اکشن برای سفته بازی الزاما به معنای نادیده گرفتن تمام روش­‌های تحلیل تکنیکال نیست. اما یک تحلیلگر پرایس اکشن می­‌تواند برای ساخت استراتژی خود صرفا بر روی درک رفتاری پرایس اکشن تمرکز کند.

4- به طور کلی، الگوهای پرایس اکشن با هر شمع شکل می­‌گیرد و معامله­‌گر به دنبال الگوهای مختلف است که به ترتیب خاصی شکل بگیرند و بدین ترتیب ستاپ شکل می‌گیرد که به سیگنال خرید و فروش منتج می­‌شود.

5- معامله گر پرایس اکشن از ستاپ برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده می‌­کند. هر ستاپ یک نقطه بهینه برای ورود دارد. معامله گران حرفه‌ای معیارهای خود را برای ورود و خروج دارند که این معیارها بر اساس تجربه چندین ساله شکل گرفته‌اند.

لازم به ذکر است که معمولا یک ستاپ ساده به تنهایی برای ورود به معامله کافی نمی­‌باشد، بلکه باید از ترکیب شمع‌ها، الگوها و ستاپ­‌ها استفاده کرد.

زمانی که معامله گر به این نتیجه رسید که سیگنال پرایس اکشن به اندازه کافی قوی است، آنگاه منتظر یک نقطه مناسب برای ورود یا خروج می‌­مانند که به آن تریگر گفته می­‌شود.

در هنگام معامله ممکن است سیگنالی مشاهده شود اما آن‌ها تریگر نیستند چون باید شمع مورد نظر بسته شود تا سیگنال معتبر باشد.

بعد از ورود به معامله باید حد ضرر مشخص شود.

شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن

معامله‌گران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافه‌ای برای هر چه ساده‌تر کردن آن، از لازمه‌های استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.

 پرایس اکشن

نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای 2019 نشان می‌دهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.

پرایس اکشن

در ابتدا با رسم محدوده‌های مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهد را تعیین می‌کنیم. با همین کار ساده می‌توان در صورت شکسته شدن این محدوده‌ها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آن‌ها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، می‌توان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.

برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان می‌دهد و لزوم مشخص شدن شمع‌ بعدی را بیش از پیش می‌سازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایین‌تر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمی‌شود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آن‌ها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده می‌کنند ضروری است.

گام های معامله بوسیله پرایس اکشن

معامله‌گران باتجربه از اقدامات متفاوتی برای تشخیص الگوهای معاملاتی، سطوح ورود و خروج و تعیین حدِ ضرر بهره می‌گیرند. استفاده از تنها یک استراتژی برای یک یا چند سهم ممکن است باعث از دست دادن شماری از فرصت‌های معاملاتی شود. در اغلب موقعیت‌ها از دو گام زیر برای تحلیل، بهره گرفته می‌شود:

تشخیص وضعیت: در این گام، معامله‌گر به تشخیص وضعیت موجود می‌پردازد. برای مثال، ممکن است قیمت یک سهم در حال کاهش یا افزایش یافتن باشد یا سهام به کانال قیمت معینی ورود کند یا به سادگی، روند قیمتی، در حال شکستن خطوط مقاومت یا حمایت باشد.

تشخیص فرصت‌های معاملاتی در هر وضعیت: برای مثال، هنگامی که روند قیمت یک سهم صعودی است، امکان دارد حتی از این اندازه هم بیشتر افزایش یابد و نوسانات زیادی را تجربه کند، یا اینکه بازگشت کند و کاهش یابد. این بستگی به دیدگاه تحلیل‌گر دارد و حتی ممکن است تحلیل‌گران متفاوت، برداشت‌های مختلفی از وضعیتی یکسان داشته باشند.

مزایای استفاده از روش پرایس اکشن برای معامله

تریدرهای پرایس اکشن برای تحلیل بازار به نرم‌افزارهای اضافی نیاز ندارند. کندل‌ها، بار، نقطه یا هر نمودار دیگری، اطلاعات مورد نیاز این تریدرها را فراهم می‌کند.

روش پرایس اکشن در هر موقعیت و تمام بازارهای مالی مثل بازار فارکس، باینری آپشن ، بازار بورس، کالا، سهام، ارزهای دیجیتال و… کاربرد دارد.

با همه نرم‌افزارهای معاملاتی (متاتریدر، نینجا تریدر، ترید استیشن و…) می‌توان تحلیل پرایس اکشن را انجام داد.

روشی است که اطلاعات تاریخ گذشته در معاملات نقشی ندارند.

هر چند روشی همه جانبه است که معامله‎گران جهت ورود به معاملات الگوهای نموداری نوسانات قیمت، حجم معاملات و سایر اطلاعات بازار را با هم ترکیب می‌کنند. اما تداخل اطلاعات در آن وجود ندارد.

با همه ویژگی‌های مثبت این روش، کلید اصلی یادگیری پرایس اکشن صرف زمان و تمرین مداوم است.

سخن پایانی

در این مقاله به معرفی یکی روش‌های ساده،‌ جذاب و درعین حال پول‌ساز در معامله‌گری بازارهای مالی، یعنی پرایس اکشن پرداختیم. در این روش برخلاف سایر روش‌های تحلیل تکنیکال، از اندیکاتورها و ابزارهای مختلف استفاده نمی‌شود و با یک چارت خلوت سروکار داریم. تمرکز اصلی این روش روی قیمت، محدوده‌های مهم قیمت و خطوط روند است.

درست است که اخبار و عوامل فاندامنتال تأثیر زیادی روی قیمت یک دارایی دارند، اما از آنجایی که برایند تمام متغیر‌ها در نهایت روی قیمت ظاهر می‌شود، پرایش اکسن با آنالیز الگوی کندلی انگالفینگ چیست؟ عمیق قیمت، مخصوصاُ در زمان‌هایی که به محدوده‌های مهم نزدیک می‌شود، معامله‌گر را قادر می‌سازد در بهترین زمان وارد معامله شود و تا سطح قیمت بعدی آن را همراهی کند و سود شیرین خود را از بازار به دست بیاورد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.