16 الگو کندل استیک که هر تحلیلگر باید بداند
یکی از روشهای بررسی و ورود به بازارهای مالی روش تحلیل تکنیکال است. استراتژیهای متفاوتی در تحلیل تکنیکال وجود دارد که یکی از آنها، بررسی الگوهای کندل استیک یا شمعی ژاپنی است. ما مدرسه تحلیلها در این مقاله ۱۶ نوع از پرکاربردترین الگوهای کندل استیک (Candle Stick) ( شمعی ژاپنی) را برایتان توضیح میکنیم. معاملاگران با استفاده از تحلیل کندلها در نمودار قیمت داراییها میتوانند قدرت یا ضعف رفتار جاری بازار را درک کنند.
نمودارهای کندل استیک (شمعی ژاپنی) از کجا آمدند؟
- نمودارهای کندل استیک بیش از 100 سال قبل از اینکه غرب نمودارهای میلهای و خطی را توسعه دهد در ژاپن ایجاد شد.
- در دهه 1700، مردی ژاپنی به نام مونیهیسا هوما (Munehisa Honma) متوجه شد که در حالی که بین قیمت و عرضه و تقاضای برنج ارتباطی وجود دارد، بازارها به شدت تحت تأثیر احساسات تاجران هستند.
- رنگ شمعدانها یا کندلها نشاندهنده احساس معاملهگران هستند. معاملهگران با توجه به الگوهای کندلی میتوانند روند کوتاه مدت قیمت را پیشبینی کنند و تصمیمات معاملاتی مناسب را بگیرند.
اجزای کندل استیک Candlestick
- درست مانند نمودار میلهای، یک کندل روزانه قیمت باز شدن، بیشترین قیمت، کمترین قیمت و قیمت بسته شدن بازار را در روز نشان می دهد. کندل ها قسمت پهنی دارد که به آن بدنه (body) میگویند.
- بدنه (body) محدوده بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن معاملات آن روز را نشان میدهد.
- بدنه پر یا سیاه نشان میدهد که قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن پایینتر است. به این کندلها کندل کاهشی یا نزولی میگوییم.
- اگر بدنه تو خالی یا سفید باشد، به این معنی است که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن است، این کندل را کندل افزایشی یا صعودی میگوییم.
- شکل زیر نحوه نمایش قیمت در نمودار میلهای را نشان میدهد.
- در شکل زیر نحوه نمایش قیمت، بدنه و سایهها بر روی کندل را میبینید.
- معاملهگران میتوانند این رنگها را در پلت فرم معاملاتی خود تغییر دهند. به عنوان مثال، کندلهای نزولی اغلب قرمز و کندلهای صعودی سبز هستند.
نمودارهای کندل (شمعی ژاپنی) در مقابل نمودار میلهای
- درست در بالا و پایین بدنه “سایه” یا “فتیله” (shadow) قرار دارد.
- سایهها بالاترین قیمت و پایینترین قیمت را نشان میدهند. سایهها میتوانند بلند یا کوتاه باشند.
- بدنه میتواند بلند یا کوتاه و سیاه یا سفید باشد. بدنه بلند نشان از قدرت کندل است.
- نمودارهای میلهای و نمودارهای شمعی ژاپنی اطلاعات یکسانی را فقط به روشی متفاوت نشان میدهند. نمودارهای کندل استیک برای تحلیلگران واضحتر و راحتتر هستند.
شکل زیر نحوه نمایش قیمت در نمودار میلهای را نشان میدهد.
در شکل زیر نحوه نمایش قیمت بر روی کندل استیک را میبینید.
الگوهای پایه شمعی ژاپنی
- شمعدانها (کندلها) با حرکات بالا و پایین قیمت ایجاد میشوند. در حالی که این حرکات قیمت گاهی تصادفی به نظر میرسند، الگوهایی را تشکیل میدهند که معامله گران برای تجزیه و تحلیل از آنها استفاده میکنند.
- الگوهای شمعی ژاپنی به دو دسته الگوهای صعودی و نزولی تقسیم میشوند.
- الگوهای صعودی نشان دهنده احتمال افزایش قیمت است.
- در حالی که الگوهای نزولی نشان دهنده احتمال کاهش قیمت است.
- دقت کنید الگوهای شمعی ژاپنی نشان دهنده تمایلات بازار به حرکت قیمت هستند و قطعی نیستند.
الگوی پوشا (Engulfing)
- این الگو یکی از مهمترین و موثقترین الگوهای شمعی ژاپنی است و معادل روز برگشتی تکنیکال کلاسیک است.
- این الگو از دو کندل با رنگهای متضاد تشکیل میشود، بطوریکه بدنه کندل اول به طور کامل توسط بدنه کندل دوم پوشیده میشود.
- الگو پوشا به دو صورت پوشا نزولی (Bearish Engulfing Pattern) و پوشا صعودی (Bullish Engulfing Pattern) است.
فروش با پوشا نزولی Bearish Engulfing Pattern
- زمانی که قدرت فروشندگان از خریداران بیشتر باشد، یک الگوی نزولی در یک روند صعودی ایجاد میشود.
- این عمل توسط یک بدنه (کندل) قرمز بلند منعکس میشود که یک بدنه (کندل) سبز کوچک را میپوشاند.
- این الگو نشان میدهد که قدرت فروشندگان بیشتر است و قیمت میتواند به کاهش ادامه دهد.
خرید با پوشا صعودی Bullish Engulfing Pattern
- زمانی که خریداران از فروشندگان پیشی میگیرند، یک الگوی فراگیر در سمت صعودی بازار اتفاق میافتد.
- این در نمودار با یک بدنه (کندل) سبز رنگ که بدنه (کندل) قرمز کوچکی را در بر میگیرد منعکس میشود.
- در این حالت قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان است که به اصلاح میگوییم بازار گاوی و قیمت میتواند بالاتر رود.
پوشش ابر سیاه Dark choud cover
- الگوی پوشش ابر سیاه الگویی برگشتی نزولی است.
- در این الگو بخش بالایی بدنه کندل برگشتی کمی بالاتر از بالای بدنه روز قبل است.
- لازم است بدنه کندل برگشتی حداقل تا ۵۰٪ بدنه کندل قبلی نفوذ کند.
نافذ Piercing pattern
- الگوی نافذ الگویی برگشتی صعودی است.
- بخش پایینی بدنه کندل برگشتی کمی پایینتر از پایین بدنه روز قبل است.
- لازم است بدنه کندل برگشتی حداقل تا ۵۰٪ بدنه کندل قبلی نفوذ کند.
مرد به دار آویخته Hanging man
- در این الگو رنگ بدنه اهمیتی ندارد.
- طول سایه دست کم ۲ برابر بدنه باشد.
- سایه بالایی نباید وجود داشته باشد یا حداقل بسیار کوچک باشد.
- این الگو ماهیت برگشتی دارد که صرفا در مناطق حمایت و مقاومت ارزش پیدا می کند.
الگوی شهاب سنگ Shooting star
توضیحات این الگو نیز مشابه الگوی مرد به دار آویخته است و ماهیت برگشتی دارد.
چکش Hammer
در الگو چکش نیز مشابه الگوی مرد به دار آویخته رنگ بدنه اهمیتی ندارد و طول سایه ۲ تا ۳ برابر بدنه است. این الگو به صورت الگوی چکش (Hammer) و چکش وارونه است. الگوی هامر یا چکش یک الگوی برگشتی است.
الگوی ستاره شامگاهی نزولی Bearish Evening Star
- ستاره شب یک الگوی برگشتی است. با آخرین شمع در باز شدن الگوی زیر بدنه کوچک روز قبل مشخص میشود.
- بدنه کوچک می تواند قرمز یا سبز باشد.
- آخرین شمع دو روز قبل در اعماق بدنه شمع بسته میشود.
- این الگو پس از یک روند صعودی شکل میگیرد و نشان دهنده توقف خریداران و سپس کنترل توسط فروشندگان است بنابراین احتمال برگشت روند و افت قیمت را داریم.
بررسی ستاره صبحگاهی Morning star
- الگوی ستاره صبحگاهی یک الگوی برگشتی محسوب میشود.
- خلاف الگوی ستاره شامگاهی است، زمانیکه قیمت در یک روند نزولی است در صورت شکل گیری این الگو احتمال برگشت قیمت و رشد قیمت را داریم.
الگوی هارامی نزولی (Bearish Harami)
- الگو شامل یک بدنه (کندل) کوچک (قرمز) است که کاملاً درون کندل روز قبل قرار دارد.
- این الگو نشان دهنده عدم تصمیم گیری از سوی خریداران است.
- اگر قیمت پس از آن مجدد رشد کند، ممکن است همچنان روند صعودی ادامه یابد. اما یک کندل پایین از این الگو نشان دهنده افت بیشتر قیمت است.
بررسی هارامی صعودی (Bullish Harami)
- این الگو مخالف الگوی (Bearish Harami) است. یک روند نزولی در جریان است و یک بدنه (کندل) کوچک (سبز) در داخل بدنه (کندل) بزرگ (قرمز) روز قبل رخ میدهد.
- این به تحلیلگران میگوید که روند نزولی در حال توقف است.
- در صورت تشکیل کندل دوم صعودی احتمال شکل گیری روند صعودی تایید می شود.
الگوی هارامی نزولی کراس Bearish Harami Cross
- هارامی نزولی کراس در یک روند صعودی اتفاق میافتد، به صورتیکه پس از شکل گیری یک کندل صعودی، یک الگوی دوجی تشکیل میشود که قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن در بازه زمانی مد نظر یکسان هستند.
- دقت کنید الگوی دوجی درون بدنه کندل صعودی قبلی است.
- مفهوم این الگو مشابه الگوی هارامی نزولی معمولی است با این تفاوت که این الگو سیگنال قویتری صادر میکند.
الگوی هارامی صعودی کراس Bullish Harami Cross
- هارامی صعودی کراس مخالف هارامی نزولی کراس در یک روند نزولی اتفاق میافتد.
- به صورتیکه پس از کندل نزولی، یک کندل دوجی که درون بدنه کندل نزولی قبل است شکل میگیرد.
- مفهوم این الگو مشابه الگو هارامی صعودی است اما سیگنال قویتری محسوب میشود.
خرید با سه گانه صعودی گاوی Bullish Rising Three
- این الگو یک الگوی پنج روزه است. به صورتیکه در روز اول شاهد شکل گیری کندل صعودی قوی (بدنه بزرگ و سایههای کوچک) هستیم.
- سپس در ادامه سه کندل نزولی ضعیف میبینیم که قیمت قادر به عبور از قیمت باز شدن کندل صعودی روز اول نمیشود.
- در روز پنجم مجدد شاهد کندل صعودی پر قدرت هستیم.
- این الگوی در روند صعودی رخ میدهد و یک الگوی ادامه دهنده محسوب می شود.
- دقت کنید ممکن است کندل شکل گرفته در روز دوم کمی بالاتر بعد از کندل افزایش روز اول باز شود، ولی سایر کندل مشابه قبل هستند. هنگامی که این تغییر رخ میدهد، به آن “الگوی پایداری صعودی” می گویند.
فروش با سه گانه نزولی خرسی (Bearish Falling Three)
- این الگو نیز مشابه الگوی قبل یک الگوی پنج روزه است. با این تفاوت که در میانه روند نزولی رخ میدهد.
- در روز اول یک کندل نزولی پر قدرت داریم.
- در ادامه سه کندل صعودی ضعیف مشاهده میکنیم به گونهای که قیمت قادر به عبور از قیمت باز شدن کندل نزولی روز اول نیست.
- مجدد در روز پنچم کندل پر قدرت نزولی را میبینیم.
- این الگوی یک الگوی ادامه دهنده است و به معنای ادامه روند نزولی است.
کلام آخر
همانطور که تاجران ژاپنی برنج قرنها پیش کشف کردند، احساسات سرمایهگذاران در مورد معامله یک دارایی تأثیر عمدهای بر حرکت آن دارایی دارد. کندلها به معاملهگران کمک میکنند تا احساسات پیرامون یک سهام یا سایر داراییها را بسنجند و به آنها کمک میکند تا پیشبینیهای بهتری در مورد اینکه قیمت آن دارایی ممکن است به کدام سمت حرکت کند، داشته باشند.
منابع
“Understanding a Candlestick Chart”, Investopedia, 2022.
S. Nison, الگوهای دوجی چگونه شکل می گیرند؟ Japanese candlestick charting techniques. Soeul, Korea: Shinwon Agency Co., 2001.
الگوی فرفره (Spinning) چیست و چطور به کمک تحلیلگران میآید؟
الگوی فرفره از جمله کندل استیکهایی است که از آن برای تعیین بازگشت یک سهم و بررسی و پیشبینی روند آینده حرکت آن استفاده میشود.
علیرغم اینکه این الگو مانند الگوی دوجی یک الگوی خنثی است، میتواند تاثیر بسیار مهمی در تصمیمگیری خریداران و فروشندگان داشته باشد.
در این الگو قیمت باز شدن و بستهشدن نزدیک به هم است و کندلهای بالایی و پایینی تقریبا با هم تقارن دارند و متناسب با یکدیگرند.
وقتی بازار با الگوی فرفره مواجه شود به این معنی است که خریداران و فروشندگان حاضر در بازار در برابر عرضه و تقاضا دودل هستند یا هنوز تصمیمی نگرفتهاند
هرچقدر تعداد این الگوهای فرفره در کنار هم بیشتر باشد، نشاندهنده این است که این تصمیمی و دودلی در بازار بیشتر است.
ازآنجاییکه رفتار الگوهای دوجی چگونه شکل می گیرند؟ این الگو شباهت زیادی به رفتار الگوی دوجی دارد، به این الگو، الگوی دوجی فرفره هم گفته میشود. نکته مهمی که برای بررسی الگوی فرفره باید در نظر داشته باشید این است که تنها فرفرههایی که در کفها و سقفها شکل میگیرند مهم هستند.
بنابراین الگوهای فرفرهای که در طی این روند شکل گرفته میشود را نادیده بگیرید و فقط به ابتدا و انتها توجه کنید. همچنین شباهت فرفره با دوجی به معنی یکسان بودن آنها نیست!
در حالت ایدهآل، این دو کندل باید طولی مشابه، بدنه کوتاه و تفاوت کمی بین قیمت باز و بستهشدن داشته باشند.
آیا اطلاعات بیشتری درباره روند الگوی فرفره و اهمیت آن برای بررسی حرکت بازار دارید؟ اگر شناخت کاملی از این الگو ندارید و در حال یادگیری بیشتر بازار و کسب دانش بیشتر برای موفقتر شدن در بازار هستید، ادامه این مطلب را بخوانید.
شکلگیری الگوی فرفره
الگوی فرفره ( Spinning Top ) زمانی در بازار و روند حرکت یک سهم شکل میگیرد که خریداران قیمت را در یک بازه زمانی معین بالا ببرند و فروشندگان در همان دوره زمانی، قیمت را پایین بیاورند.
وقتی با وجود این تفاوت قیمتها، همچنان قیمت پایانی بسیار نزدیک به قیمت باز شدن سهم باشد، الگوی فرفره در بازار اتفاق افتاده است.
بعد از افزایش یا کاهش شدید قیمت، درصورتیکه کندل بعدی تأیید کند، الگوهای فرفره میتوانند نشانهای از برگشت بالقوه قیمت باشند.
کندلهای یک الگوی فرفره میتواند بالا یا پایین بروند (نسبت به سایه)، اما قیمت پایانی و ابتدایی همیشه نزدیک به هم است.
همانطور که اشاره کردیم، الگوهای فرفره در بازار نشاندهنده عدم تصمیمگیری سهامداران یک سهم یا بازار است. کندل استیکهای بلند در بالا و پایین حرکت سهم نشان میدهد که تفاوت زیادی بین قیمت باز و بسته شدن وجود ندارد.
بعد از افزایش یا کاهش شدید قیمت، درصورتیکه شمع بعدی تأیید کند، الگوهای فرفره میتوانند نشانهای از برگشت بالقوه قیمت باشند.
الگوی فرفره در بازارهای گاوی و خرسی
الگوی فرفره در بازارهای گاوی قیمت را به سمت بالاتر میبرند و در بازارهای خرسی قیمت به پایینترین رده خود میرسد.
حتی با وجود چنین روند حرکتی، باز هم قیمت پایانی نزدیک به همان قیمت بازگشایی در هر دو بازار گاوی و خرسی است. اگر این الگو به دنبال افزایش یا کاهش قیمت اتفاق بیفتد، میتواند نشانهای برای برگشت احتمالی قیمت سهم یا کریپتو محسوب شود.
گاهی اوقات الگوهای فرفره به وجود آمده در روند حرکت سهم، ممکن است نشانه تغییر قابلتوجهی باشد. برای مثال، فرفرهای که در بالای یکروند صعودی رخ میدهد، میتواند از بازار خرسی خبر دهد. این اتفاق به ما میگوید سهامداران و سرمایهگذاران بازار گاوی درگیر سردرگمی شدهاند و هر آن ممکن است روند بازار بهطورکلی معکوس شود.
درست در شرایط مشابه، وقتی فرفره بالا در پایین یکروند نزولی قرار میگیرد، نشان میدهد که بازار خرسی هم از کنترل خارج شده و هر لحظه ممکن است بازار تبدیل به یک بازار گاوی شود. درهرصورت، روند حرکتی این فرفرهها نقش مهمی در بررسی و تعیین بازار دارند.
همانطور که یک فرفره صعودی یا نزولی درباره آغاز روند جدید در بازار خبر میدهد، کندل بعدی در الگوی فرفره، تاییدیه این حرکت است.
اگر معاملهگری معتقد باشد که فرفره بالا پس از روند صعودی میتواند منجر به برگشت به سمت نزولی شود، کندل بعدی که باید حرکت آن را دنبال کند، کاهش پیدا کرده و قیمت هم کم میشود. اگر اینطور نباشد، برگشت تایید نمیشود و معاملهگر باید منتظر سیگنال معامله دیگری باشد.
اگر فرفره در یک محدوده اتفاق بیفتد، این نشان میدهد که بلاتکلیفی معاملهگران هنوز در بازار وجود دارد و این محدوده احتمالاً تا مدتزمان دیگری پابرجا خواهد بود.
میتوان گفت ک ندلهای بعدی و پایینتر معمولا تاییدی برای روند و تحلیلی است که تحلیلگران از بازار به دست آوردهاند.
انواع الگوی فرفره
اگر تا این بخش از بررسی الگوی فرفره همراه بورسینس بوده باشید، متوجه شدید که دو بخش اصلی و مهم الگوی فرفره شروع و پایان آن و فرفرههای بالا و پایین است.
به فرفره بالا، فرفره سقف، نزولی یا Spinning top هم گفته میشود. فرفره کف یا پایین فرفره صعودی و Spinning Bottom است.
برای آشنایی بیشتر با این دو نوع فرفره، ویژگی هرکدام از آنها را بهصورت جداگانه بررسی میکنیم:
فرفره سقف (Spinning top)
فرفره سقف در انتهای روند صعودی شکل میگیرد و از الگوهای نزولی بازگشتی است.
این کندل به طور بالقوه میتوان نشانه کاهش خریداران و به همان نسبت، نشانهای برای افزایش قدرت فروشندگان باشد. رنگ کندل در الگوی فرفره سقف اهمیتی ندارد. به این معنی که الزاماً فرفره سقف سبز نیست و حتی میتوان یک کندل قرمز را هم بهعنوان الگوی فرفره بالا شناسایی کرد.
تا زمانی که این الگو تایید نشده باشد، نمیتوان بهدرستی اطلاعاتی که نشان میدهد اعتماد کرد. کندل تایید در الگوی فرفره بالا، کندلی قرمزرنگ است که قیمت بستهشدن آن پایینتر از بدنه الگوی فرفره سقف است. شکلگرفتن فرفره سقف در مقاومتها هم میتواند تایید دیگری برای تغییر روند و شروع یکروند صعودی در سهم یا کریپتو باشد.
اگر بین بدنه کندل تایید با بدنه فرفره سقف فاصله یا وقفه افتاده باشد، میتوان اعتبار بیشتری برای الگو قائل شد.
الگوی فرفره بالا نشاندهنده عدم تصمیمگیری در بین گاوها و خرسها است. در نظر داشته باشید که این الگو در بازارهای پرطرفدار، چه دارای روند صعودی باشد و چه روند نزولی را طی کند، بسیار قوی تر است. هنگامی که این الگو در یک بازار متلاطم اتفاق میافتد، سیگنالی برای نشاندادن عدم وضوح عملکرد سرمایهگذاران و معاملهگران در بازار محسوب میشود.
مثال زیر تصویر دقیقتر و کاملتری از شکلگرفتن فرفره سقف در انتهای روند صعودی و مقاومت استاتیکی به شما نشان میدهد.
فرفره کف (Spinning Bottom)
فرفره کف یک الگوی صعودی از نوع بازگشتی است. این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
فرفره کف نشانه افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان به میزان برابر است. مانند الگوی فرفره سقف، رنگ کندل در این الگو اهمیتی ندارد.
فرفره کف نیاز به کندل تایید دارد تا تحلیلگران بتوانند از روند تغییر مطمئن شوند. کندل تایید در الگوی فرفره کف کندلی سبز رنگی است که قیمت بستهشدن آن بالاتر از بدنه الگوی فرفره کف است. شکلگرفتن فرفره در حمایتها هم میتواند تایید دیگری بر تغییر روند و شروع یکروند صعودی باشد.
مثال زیر تغییر روند و حرکت شارپ الگوی فرفره کف در انتهای روند نزولی را نشان میدهد:
ظهور الگوی فرفره و تعادل جدید در سهم
در یکروند صعودی یا نزولی قوی، چرخش بالا نشان میدهد که تعادل جدیدی از نیروها در مورد قیمت سهم یا کریپتو به وجود آمده است.
برخلاف الگوها و اندیکاتورهای دیگر که در آنها یک طرف بر بازار مسلط است و قیمت را به سمت دلخواه خود سوق میدهد، در الگوی فرفره و فرفره سقف میتوان متوجه شد که طرف مقابل بازار درحالرشد بوده اما نتیجه کوتاهمدت این اتفاق نامشخص است.
در نتیجه، مانند تمام الگوهای کندال، نقش کندل بعدی در این الگو هم مهم است.
در صورت معکوس شدن، کندل کنار صفحه الگوی فرفره باید خلاف روند غالب باشد، درحالیکه برای الگوهای دیگر، تحلیلگران به دنبال کندلی هستند که در همان جهت حرکت میکند تا تأیید کند که روند قیمت هم در همان جهت ادامه دارد.
نمودار بالا چندین حرکت از الگوی فرفره را نشان میدهد. اولین مورد، در سمت چپ، پس از کاهش قیمت کوچک رخ داده است. به دنبال آن یک کندل پایین آمده که نشاندهنده کاهش بیشتر قیمت است. مجدد قیمت کمی پایینتر میرود، اما سپس به سمت بالا حرکت میکند.
اگر معاملات را بر اساس کندل انجام دهید، میتوانید برنامه منعطفتری برای مدیریت سرمایه و ریسک داراییهای خود داشته باشید، زیرا کندل استیکهای الگوی فرفره راهنمای خوبی برای شناسایی ریسکها و فرصتهای بازار است.
معمولا چرخشهایی که در این الگو اتفاق میافتد، بلاتکلیفی فعلی بازار را نشان میدهند. زیرا قیمت همچنان به سمت پایین حرکت میکند. بعد از کندل دوم و با بررسی الگوی فرفره بعدی، معمولا اندازه کندل سوم در مقایسه با کندلهای اطراف آن بسیار بزرگتر است. این نشان میدهد که حرکت سهم یک پیشروی را تجربه کرده و به دنبال آن یک کندل بزرگ پایین آمده است.
حرکت بعدی، حرکت معکوسی است که به معنی کاهش قیمت است. با کاهش قیمت، یک الگوی فرفره دیگر شکل گرفته است. در نهایت، حرکت سهم با یک مکث کوتاه به پایان میرسد و کندل بعدی به روند کاهشی خود ادامه میدهد.
بررسی این مثالها و نمونههایی که از نحوه تحلیلی الگوی فرفره وجود دارد، نشاندهنده اهمیت و تاثیر این الگو برای شناسایی حرکت سهم یا ارز است.
تفاوت الگوی فرفره با سایر الگوهای کندلی
همانطور که قبلا ذکر شد، شکل الگوی فرفره بسیار شبیه به الگوی کندل دوجی است.
هر دو دارای کندلهایی هستند که بالاتر و پایینتر امتداد پیدا میکنند و بهعنوان الگوهای خنثی در نظر گرفته میشوند. بدیهی است زمانی که ردپای یک الگوی فرفره یا دوجی را در پایان حرکت سهم ببینید، بهراحتی میتوان انتظار برگشت سهم را هم داشته باشید.
الگوی دوجی
الگوی دوجی هم مانند الگوی فرفره یک الگوی کندل استیک رایج است.
رایج بودن این الگوها به این معنی است که آنها در ارتباط با سایر اشکال تحلیل تکنیکال بهترین کاربرد و اطلاعات را در اختیار تحلیلگران میگذارند. بهعنوانمثال، معاملهگران ممکن است قبل از انجام معامله بر اساس فرفره، به اندیکاتورهای فنی مانند میانگین متحرک همگرایی – واگرایی (MACD) یا شاخص قدرت نسبی (RSI) برای نشانههای برگشت نگاه کنند.
اندیکاتورها یا سایر اشکال تجزیهوتحلیل، مانند شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، ابزارهای کارآمدی برای کمک به تصمیمگیری بر اساس الگوهای کندلی هستند.
تفاوت الگوی فرفره و الگوی دوجی
با وجود تمام شباهتهایی که بین دو الگوی فرفره و دوجی وجود دارد، نمیتوان چشم روی تفاوتهای این دو الگو بست.
طبق چیزی که در کندلهای الگوی فرفره تا اینجا دیدید، میبینید که کندلهای دوجی سایه کوتاهتری دارند و تقریبا بدون بدنه هستند.
این در حالی است که کندلهای فرفره دارای سایههای بلندتری هستند که به دو طرف کشیده میشوند و بدنه آنها نیز طولانیتر است.
با وجود همه شباهتهای الگوی فرفره و دوجی، این دو الگو تفاوتهایی هم دارند که نباید نادیده گرفت.
البته ذکر این نکته هم ضروری است که اگر در بررسیها و تحلیلهای خود نتوانید الگوی دوجی را از فرفره تشخیص دهید، مشکلساز نیست. آنچه مهم است این است که هر دوی این الگوهای کندلی پیامی مبنی بر عدم تصمیمگیری در بین خریداران و فروشندگان دارند.
نحوه معامله در الگوی دوجی و الگوی فرفره هیچ تفاوتی با معاملات دیگر کندلها ندارد. ازآنجاییکه این دو الگوی بهعنوان یک الگوی کندلی ساده در نظر گرفته میشوند، ممکن است در نمودارهای یک ساختار فرفره سقف را ببینید، پس آماده باشید تا جزئیات استراتژی معاملاتی خود را طبق این حرکت بهروزرسانی کنید.
فرفرهها و دوجیها هر دو نشاندهنده عدم تصمیمگیری هستند. هر دو الگو به طور مکرر رخ میدهند و گاهی اوقات برای هشدار دادن به عقبگرد پس از یک حرکت قیمت قوی استفاده میشوند. هر دو نوع کندل بهشدت به تایید متکی هستند.
جمعبندی
کندلهای فرفره جزء روشهای عادی تحلیل بازار هستند.
به این معنی که نمیتوان به اطلاعات آنها بهعنوان تنها مرجع اتکا کرد و لازم است تحلیلها و اطلاعاتی که از این الگو به دست میآید در کنار الگوهای دیگر و ابزارهای تحلیلی پیشرفتهتر باشد. ازآنجاییکه داراییها اغلب دورههای بلاتکلیفی دارند، این موضوع کاملاً منطقی است.
الگوی فرفره اغلب زمانی اتفاق میافتند که قیمت از قبل به سمتی حرکت میکند یا روند حرکتی آن در شرف شروع است. با وجود تمام کاربردهای این الگو، محدودیتهایی وجود دارد که برای تکمیل این بحث و در بخش پایانی باید به آن اشاره کنیم.
برای مثال فرفره در مورد پیشبینی روند حرکت معکوس در بازار کاربرد دقیقی ندارد. بسیاری از الگوهای فرفره منجر به برگشت نمیشوند. اگر چه برای استفاده از اطلاعات این الگو تایید آن لازم است، اما حتی با تایید هم هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت سهم در جهت جدید و پیشبینی شده ادامه دهد.
معامله در زمان تشکیل یک الگوی فرفره هم میتواند مشکلاتی ایجاد کند. زیرا کندل میتواند از بالابهپایین بسیار بزرگ باشد. ارزیابی پتانسیل پاداش یک معامله تاپ چرخان نیز دشوار است زیرا الگوی کندل استیک هدف قیمت یا برنامه خروج را ارائه نمیدهد. معاملهگران باید از الگوها، استراتژیها یا شاخصهای دیگر کندل استیک استفاده کنند تا یک خروجی سودآور پیدا کنند.
در پایان میتوان گفت الگوی فرفره هم درست مانند الگویهای دیگر باید در کنار تحلیلها و بررسیهای مختلف مورد استفاده قرار بگیرد. این الگو بههیچوجه نمیتوانند به تنهایی مرجع معتبری برای تعیین حرکت سهم و استراتژی سرمایهگذاران باشد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
پین بار(pin bar) چیست؟ و چگونه آن را معامله کنیم؟
این الگو، یکی از الگوهای معاملاتی پرایس اکشن میباشد که توسط نایل فولر بکار گرفته شده است. برای دانلود دوره صفر تا صد فارکس کلیک کنید.
الگوی پین بار از یک شمع تشکیل میشود که برگشت شدید و ریجکت قیمتها را نشان میدهد.
در این الگو که پین بار برگشتی نیز نامیده میشود، یک شمع با سایه بلند داریم.
پین بار معمولا در مقایسه با سایه، بدنه کوچکی دارد.
سایه پین بار، ناحیۀ قیمتی را نشان میدهد که ریجکت شده است.
این یعنی قیمتها در جهت مخالف سایه، به حرکت خود ادامه خواهند داد.
بنابراین پین بار نزولی، سایه بلندی در بالا دارد و این یعنی قیمتهای بالاتر، ریجکت شده اند.
این بدین معنی است که قیمتها به زودی کاهش خواهند یافت.
پین بار صعودی هم سایه بلندی در پایین دارد و این یعنی قیمتهای پایینتر، ریجکت شده اند.
این بدین معنی است که قیمتها به زودی افزایش خواهند یافت.
چگونه پین بار را معامله کنیم؟
برای معامله در پین بار، روش های مختلفی برای ورود وجود دارد. اولین روش این است که در قیمت بازار معامله کنیم.
یعنی به راحتی در قیمتِ جاری بازار به معامله بپردازیم.
الگوی پین بار باید بسته شده باشد تا بتوانیم بر اساس آن معامله کنیم. زمانی که این الگو بسته نشده باشد، نمیتوانیم با قطعیت بگوییم که پین بار داریم.
نقطه دیگر برای ورود به پین بار این است که در اصلاح ۵۰ درصدیِ پین بار وارد بشویم.
یعنی صبر میکنیم که قیمت تا نیمه پین بار (با در نظر گرفتن سایه ها) اصلاح شود. پس در این روش، در نیمه پین بار سفارش محدود قرار میدهیم.
در شکل زیر نحوه ورود به انوع پین بار مشخص شده است:
معامله با پین بار در جهت روند:
معامله در جهت روند، بهترین روش معاملاتی در هر بازاری است.
وقتی روند داریم، ورود به پین بار میتواند منجر به سودآوری بالا شود و همچنین در این حالت، نسبت ریسک-بازدهی مناسبی خواهیم داشت.
در مثال زیر یک پین بار صعودی داریم که در یک روند صعودی شکل گرفته است.
این نوع پین بار نشان میدهد که قیمت های پایینتر، ریجکت شده اند(به سایه پایینیِ بلند توجه کنید).
پس به آن پین بار صعودی میگوییم. چون ریجکت شدن قیمتهای پایینتر به این معنی است که در ادامه، خریداران بازار را بالا خواهند کشید.
پین بار پرایس اکشن
معامله با پین بار در جهت مخالف روند:
زمانی پین بار را در جهت مخالف روند معامله میکنیم که پین بار در یک سطح کلیدی حمایت و مقاومت شکل گرفته باشد.
سطوح کلیدی، اعتبار پین بار را بیشتر میکنند. این سطوح، اعتبار الگوی اینساید بار که در جهت مخالف روند است را هم بیشتر میکند.
هر وقت بازار یک حرکت شدید انجام داد(نزولی یا صعودی)، آنگاه یک سطح کلیدی داریم و میتوانیم به دنبال پین بار باشیم.
الگوی پین بار کامبو:
همیشه میتوانیم الگوی پین بار را با سایر الگوهای پرایس اکشن ترکیب کنیم.
در چارت زیر الگوی اینساید پین بار کامبو را میبینیم.
در این الگو، اینساید بار، یک شمع پین بار است. این الگو زمانی که روند داریم، بهترین عملکرد را از خود نشان میدهد.
الگویی که در چارت زیر داریم، عکسِ الکوی اینساید پین بار است. یعنی پین بار شمع مادر است و در درون آن، اینساید بار داریم.
این حالت خیلی رایج است که اینساید بار در درون پین بار شکل بگیرد. معمولا در چنین حالتی یک شکست بزرگ رخ میدهد.
به همین دلیل، همانطور که در چارت زیر میبینیم، ستاپ ترکیبی اینسایدبار- پین بار، یک الگوی قوی پرایس اکشن است.
الگوی پین بار دوقلو:
گاهی اوقات میبینیم که دو پین بار پشت سرهم در سطوح کلیدی بازار شکل میگیرند.
این الگو را دقیقا مانند پین بارِ معمولی معامله میکنیم.
در این الگو، تاکید بیشتری داریم چون یک سطح برای دو مرتبه متوالی ریجکت شده است.
نکات مهم در معامله با پین بار:
- معامله گران مبتدی باید پین بار را در چارت روزانه و در جهت روند معامله کنند.
معامله با پین بارهایی که در جهت مخالف روند شکل میگیرند، معمولا کمی مهارت میخواهد که به زمان و تجربه نیاز دارد.
- پین بار معمولا نشاندهنده برگشت است. پس ابزار خوبی برای پیش بینی جهت قیمت ها میباشد.
پین بارها معمولا سقف و کف های ماژور(نقاط برگشتی) را مشخص میکنند.
- تمام پین بارها ارزش معامله کردن را ندارند. بهترین پین بارها در روندهای قوی و بعد از اصلاح به سمت حمایت و مقاومت شکل میگیرند.
- معامله گران مبتدی باید در چارت روزانه و ۴ساعته به دنبال پین بار بگردند. چون پین بارهایی که در این تایم فریم ها شکل میگیرند، دقیق تر و سودآورتر هستند.
- هر چه سایه پین بار بلندتر باشد، به این معنی است که برگشت و ریجکت قیمتها شدیدتر بوده است.
پس وقتی سایه بلندتری داریم، میتوان گفت که احتمال سودآوری، کمی بیشتر است.
در پین بارهایی که سایه بلندتری دارند، معمولا قیمتها تا ۵۰ درصدِ پین بار اصلاح میشوند.
بنابراین میتوان گفت که برای ورود در نیمه پین بار، میتوانیم از پین بارهایی که سایه بلندتری دارند استفاده کنیم.
- پین بار در هر بازاری شکل میگیرد. این الگو را ابتدا در حساب دمو تست کنید و سپس به معامله در حساب ریل بپردازید.
Responses
پر بازدیدترین صفحات
معامله در بورس، فارکس، CFD و سایر ابزارهای معاملاتی با ریسک بسیار بالایی همراه است و امکان دارد تمام یا بخشی از سرمایه خود را از دست بدهید. رسابورس یک وبسایت آموزشی با هدف تکمیل دانش معاملاتی است و هیچگونه مسئولیتی نمیپذیرد.
با استفاده از الگوی کندل استیک صعودی سهام بخرید
هر کندل اطلاعات قیمتی یک روز سهم را از طریق چهار اطلاعات نشان می دهد: قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی. رنگ مستطیل مرکزی (به نام بدنه واقعی) به سرمایه گذاران اطلاع می دهد که قیمت اولیه یا قیمت پایانی بالاتر بوده است.
نمودارهای کندل استیک (Candlestick) نوعی نمودار مالی برای ردیابی حرکت اوراق بهادار است. این نمودار ها در معاملات چند صد ساله برنج ژاپنی ریشه دارند و به نمودار قیمت امروزی راه یافته اند. به عقیده برخی سرمایهگذاران آنها از نظر بصری جذابتر از نمودارهای میلهای استاندارد هستند و همچنین تفسیر پرایس اکشن (price actions) آسانتر است.
به این دلیل به آن کندل استیک می گویند که شکل مستطیلی و خطوط دو طرف آن به یک شمع با فتیله شباهت دارد. هر کندل معمولاً نشان دهنده اطلاعات قیمت یک روز در مورد یک سهم است. با گذشت زمان، کندل استیک ها به الگوهای قابل تشخیصی گروه بندی می شوند که سرمایه گذاران می توانند از آنها برای تصمیم گیری خرید و فروش استفاده کنند.
نکات مهم
- نمودارهای کندل استیک برای معامله گران روز تکنیکالمناسب اند آنها می توانند از این نمودار ها برای شناسایی الگوها و تصمیم گیری در معاملات استفاده کنند.
- کندلهای صعودی، نقاط ورودی برای معاملات طولانی را نشان میدهند و میتوانند به پیشبینی زمان تغییر روند نزولی به صعودی کمک کند.
- در اینجا، چند نمونه از الگوهای کندل استیک صعودی را بررسی می کنیم که باید به آنها توجه کنیم.
چگونه یک کندل استیک را تفسیر کنیم
هر کندل اطلاعات قیمتی یک روز سهم را از طریق چهار اطلاعات نشان می دهد: قیمت اولیه، قیمت پایانی، سقف قیمتی و کف قیمتی. رنگ مستطیل مرکزی (به نام بدنه واقعی) به سرمایه گذاران اطلاع می دهد که قیمت اولیه یا قیمت پایانی بالاتر بوده است. کندل مشکی یا پر شده به این معنی است که قیمت پایانی دوره کمتر از قیمت اولیه بوده است. یعنی قیمت سهم نزولی بوده و نشان دهنده فشار فروش است. در همین حال، کندل استیک سفید یا توخالی به این معنی است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت اولیه بوده است. یعنی قیمت سهم صعودی بوده و فشار خرید را نشان می دهد. خطوط دو سر کندل استیک سایه نامیده می شوند و کل محدوده قیمت روز را از کم تا زیاد نشان می دهند. سایه بالا، بالاترین قیمت سهام در روز را نشان می دهد و سایه پایین، پایین ترین قیمت روز را نشان می دهد.
الگو های کندل استیک صعودی
با گذشت زمان، گروههایی از کندل استیکهای روزانه به الگوهای قابل تشخیصی به نامهای سه سرباز سفید، پوشش ابری تیره، چکش، ستاره صبحگاهی و نوزاد رها شده دسته بندی شدند. الگوها در یک بازه زمانی یک تا چهار هفته ای شکل می گیرند و منبع اطلاعات ارزشمندی از عملکرد قیمت آتی سهام هستند. قبل از اینکه به الگوهای کندل استیک صعودی فردی بپردازیم، به دو اصل زیر توجه کنید:
- الگوهای معکوس صعودی باید در یک روند نزولی شکل بگیرند. در غیر این صورت، این یک الگوی صعودی نیست، بلکه یک الگوی ادامه دهنده (continuation pattern) است.
- اکثر الگوهای معکوس صعودی نیاز به تایید صعودی دارند. به عبارت دیگر، آنها باید به دنبال یک حرکت صعودی قیمت که می تواند به صورت یک کندل توخالی بلند یا یک شکاف بالا باشد و با حجم معاملات بالا همراه شود. این تایید باید در عرض سه روز پس از الگو مشاهده شود.
الگوهای معکوس صعودی را می توان از طریق دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال سنتی، مانند خطوط روند، شتاب، نوسانگرها، یا شاخص های حجم، برای تأیید مجدد فشار خرید تأیید کرد. الگوهای کندل استیک زیادی وجود دارد که نشان دهنده فرصت خرید است. ما بر روی پنج الگوی کندل استیک صعودی تمرکز خواهیم کرد که قوی ترین سیگنال معکوس را ارائه می دهند.
1.چکش یا چکش وارونه
الگوی چکش (The Hammer) یک الگوی معکوس صعودی است و سیگنالی از روند نزولی یک سهم است. بدنه شمع کوتاه است و سایه پایینی بلندتری دارد که نشان دهنده کاهش قیمت در پی فشار خرید قوی برای پایان دادن به دوره پایانی بالاتر است. با این حال، قبل از اینکه به حرکت معکوس صعودی بپردازیم، باید روند صعودی را با مشاهده دقیق در چند روز آینده تأیید کنیم. برگشت نیز باید از طریق افزایش حجم معاملات تایید شود.
چکش معکوس نیز در یک روند نزولی شکل می گیرد و نشان دهنده یک روند معکوس یا حمایت احتمالی است. چکش معکوس مشابه چکش است، البته به جز سایه بالایی بلندتر که نشان دهنده فشار خرید است، یعنی قیمت اولیه در پی فشار فروش زیادی قرار می گیرد و نمی تواند قیمت را به زیر قیمت اولیه کاهش دهد. یکبار دیگر تأیید صعودی مورد نیاز است و میتواند به شکل یک کندل توخالی بلند یا یک شکاف بالا همراه با حجم معاملات سنگین باشد.
2. الگوی پوشای صعودی
الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing) یک الگوی معکوس دو شمعی است. شمع دوم بدون توجه به طول سایههای دم، بدنه واقعی شمع اول را کاملاً «می بلعد». الگوی پوشای صعودی، در یک روند نزولی ظاهر می شود و ترکیبی از یک شمع تیره به دنبال یک شمع توخالی بزرگتر است. در روز دوم الگو، قیمت کمتر از کف قیمتی قبلی باز میشود، اما فشار خرید، قیمت را به بالاتر از سقف قیمتی قبلی سوق میدهد، که منجر به یک برد آشکار برای خریداران میشود. توصیه می شود زمانی که قیمت بالاتر از سقف قیمتی شمع پوشای دوم حرکت می کند، وارد موقعیت خرید شوید، به عبارت دیگر زمانی که بازگشت روند نزولی تایید شد.
3. الگوی نفوذ گر
مشابه الگوی پوشای، الگوی نفوذگر نیز یک الگوی بمعکوس صعودی دو شمعی است که در روندهای نزولی رخ می دهد. پس از اولین شمع بلند سیاه، یک شمع سفید ظاهر می شود که پایین تر از قیمتی پایانی قبلی باز می شود. پس از آن، فشار خرید، قیمت را تا نیمه یا بیشتر (ترجیحاً دو سوم راه) بدنه واقعی شمع سیاه افزایش می دهد.
4. ستاره صبحگاهی
همانطور که از نامش مشخص است، ستاره صبح نشانه امید و شروعی جدید در یک روند نزولی تاریک است. این الگو از سه شمع تشکیل شده است: شمع با بدنه کوتاه (به نام دوجی یا فرفره)، یک شمع بلند سیاه اولیه و یک شمع بلند الگوهای دوجی چگونه شکل می گیرند؟ سفید. رنگ بدنه واقعی شمع کوتاه می تواند سفید یا سیاه باشد و هیچ تداخلی بین بدنه آن و شمع سیاه اولیه وجود ندارد. این نشان دهنده کاهش فشار فروش روز قبل است. سومین شمع سفید با بدنه شمع سیاه همپوشانی دارد و فشار مجدد خریدار و شروع یک برگشت صعودی را نشان می دهد، به خصوص اگر با حجم بالاتر تأیید شود.
5. سه سرباز سفید
این الگو معمولاً، پس از یک دوره الگوهای دوجی چگونه شکل می گیرند؟ روند نزولی یا در تثبیت قیمت مشاهده می شود. این شامل سه شمع سفید بلند است که به تدریج بالاتر از هر روز معاملاتی بسته می شوند. هر شمع بالاتر از قیمت اولیه روز قبل باز میشود و نزدیک به سقف قیمتی روز بسته میشود، که نشاندهنده افزایش مداوم فشار خرید است. زمانی که شمعهای سفید خیلی بلند به نظر میرسند، سرمایهگذاران باید احتیاط کنند، زیرا ممکن است فروشندگان کوتاه مدت را جذب کند و قیمت سهام را بیشتر پایین بیاورد.
استفاده از تمام الگو ها
در نمودار سهام شرکت انریج (Enbridge)، سه الگوی معکوس صعودی مورد بحث در بالا را نشان می دهد: چکش معکوس، الگوی نفوذ گر و چکش.
در نمودار سهام شرکت پستیفیک دیتا ویژن (Pacific DataVision)، الگوی سه سرباز سفید را نشان می دهد. توجه داشته باشید که چگونه معکوس شدن روند نزولی با افزایش شدید حجم معاملات تایید می شود.
ختم کلام
سرمایه گذاران باید از نمودارهای کندل استیک مانند سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال (به عنوان مثال برای مطالعه روانشناسی فعالان بازار در زمینه معاملات سهام) استفاده کنند. نمودارهای کندل استیک تحلیل هایی بیشتر از تحلیل بنیادی ارائه می دهند که اساس تصمیمات معاملاتی را تشکیل می دهد.
ما پنج الگوی نمودار شمعی محبوبتر که نشانگر فرصتهای خرید هستند، را بررسی کردیم. آنها می توانند به شناسایی تغییر در احساسات معامله گر کمک کنند که در آن فشار خریدار بر فشار فروشنده غلبه می کند. چنین تغییر روند نزولی می تواند با پتانسیل سود طولانی همراه باشد. با این حال، خود الگوها تضمین نمی کنند که روند معکوس شود. سرمایه گذاران باید همیشه قبل از شروع معامله، معکوس را با اقدام بعدی قیمت تأیید کنند.
کندل دوجی چیست؟ آشنایی با انواع کندل دوجی + همراه با تصویر
تحلیل ها مبنای تصمیمات هستند. آنها از هر زاویه ای برای هر تریدر می توانند تفسیر متفاوتی را به ذهن متبادر کنند. این یعنی هر تفسیر می تواند سبب اخذ یک استراتژی شود که در انتهای آن یک میزانی از سود و زیان برای او بدست می آید. معمولا تحلیل های تکنیکال روی نموداری از قیمت انجام می شود و نوسانات آن به عنوان داده های پیش بینی آینده و توسط عناصری به نام کندل به کار برده می شوند. کندل ها همانند شمعدان هایی هستند که دم و شاخ دارند و دارای تاریخچه ای قدیمی در بین ژاپنی های فروشنده برنج هستند. سقف و کف قیمت ها به همراه قیمت بازگشایی و بسته شدن هر کندل در تایم فریم مشخص ( دوره زمانی ) که عموما یک روز،ساعت یا دقیقه معاملاتی است، در کندل ها قابل مشاهده هستند. تا به حال با انواع کندل مانند کندل مارابوزو و کندل مرد به دار آویخته آشنا شده ایم. در این مقاله به صورت اختصاصی در مورد کندل دوجی صحبت کرده و انواع گوناگون آن که می تواند در تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن بسیار مفید واقع شود را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
کندل دوجی چیست؟
روندها در شاخص قیمت و حجم ها توسط سه نوع از نمودارها نمایش داده می شوند. این سه نمودار شامل، خطی، میله ای و شمعی هستند. شمعی ها دسته ای از این نمودارها هستند که در ژاپن مورد استفاده قرار گرفتند و به نام کندل استیک مشهور شدند. کندل های استیک از چهار قسمت مختلف تشکیل شده اند:
- بالاترین قیمتی که سهم در آن محدوده زمانی معامله شده است (High)
- پایین ترین قیمتی که سهم در آن محدوده زمانی معامله شده است (Low)
- اولین قیمتی که سهم با آن معاملات آن محدوده زمانی را آغاز می کند (Open)
- آخرین قیمتی که سهم با آن معاملات آن محدوده زمانی را پایان می دهد (Close)
اگر از پایین ترین قسمت دم کندل شروع کنیم، ابتدا (Low) قرار دارد. اولین نقطه شروع بدنه کندل در قسمت پایین آن، همان قیمت (Open) و آخرین نقطه بدنه در قسمت بالایی (Close) می باشد. مجموعه ای از کندل های روی نمودار، باید مبنای تحلیل تکنیکال باشد و نمی توان از یک کندل تنها برای تحلیل استفاده کرد. کندل های سبز، همان کندل هایی هستند که قیمت باز شدن آن از قیمت بسته شدن بیشتر باشد و حالت برعکس آن، کندل قرمز را نشان می دهند. کندل های سبز روند صعودی و قرمزها، روند نزولی را به تصویر می کشند.
اگر برایتان سوال است که کندل شناسی چیست؟ کلیک کنید.
تعریف اولیه از کندل دوجی
اگر بخواهیم در یک پاراگراف و به شکل ساده توضیح دهیم که کندل دوجی چیست، باید این گونه شرح داد که، اگر قیمت باز شدن و بسته شدن در یک کندل یکسان یا بسیار نزدیک به هم باشد، آن یک کندل دوجی خواهد بود. این کندل ها بدنه ندارند و یک خط نمایش دهنده بدنه آن است. این کندل ها معرف یک حالت از بازار هستند که به آن خستگی گفته می شود. زمانی که هیچ برتری خاصی در بین خریداران و فروشندگان بر یکدیگر احساس نمی شود و بازار در کمای معاملاتی است. آنچه در تحلیل این مدل نقش اساسی را بازی می کند، کندلی است که پس از کندل دوجی شکل می گیرد و نمایش دهنده روند شکل گرفته پس از یک دوره استراحت است.
انواع کندل دوجی
کندل های دوجی شکل گرفته بر روی نمودارهای مختلف می تواند سه حالت مختلف به خود بگیرد :
1- کندل دوجی با پای بلند
عمده ترین وِیژگی این کندل نزدیکی شدید قیمت باز و بسته شدن است. این یعنی بدنه ای به شکل یک خط و قسمت سایه ای بالا و پایین بسیار طولانی و بلندی که نشان دهنده این موضوع است که فشار تقاضا قیمت را در محدوده ای بسیار بالا کشانده و در دوره بعدی فشار عرضه آن را به کمترین قیمت با فاصله از قیمت بدنه رسانده است. نوسان شدیدی که حکایت از عدم روند قطعی در بازار دارد و باید در مورد آن صبر بیشتر به خرج داد. همین صبر مبنایی برای استراحت دارایی محسوب می شود. کندل یا کندل های بعدی تکلیف ما را برای اقدام بعدی مشخص خواهد کرد.
2- کندل دوجی سنجاقکی
در این شکل از کندل دوجی، قیمت بازشدن سهم و بسته شدن آن با بالاترین قیمت ممکن برای سهم در آن محدوده زمانی برابری می کند. این موضوع سبب شکل گیری یک سایه بلند پایین برای کندل می شود. روند معامله این گونه است که سهم در بالاترین قیمت ممکن الگوهای دوجی چگونه شکل می گیرند؟ باز می شود و به دلیل فشار شدید عرضه به پایین ترین قیمت ممکن نزول می کند و نهایتا در قیمت بازشده، بسته خواهد شد. آنچه مشخص است این است که نهایتا دلیل بسته شدن سهم در قیمت باز شده آن، فشار تقاضا و برتری خریداران بر فروشندگان است. این نشانه خوبی است. پدیدار شدن یک کندل دوجی به شکل سنجاقک در انتهای یک روند نزولی می تواند نوید آغاز یک روند صعودی باشد. اما توصیه این است که چند کندل را صبر کنید.
3- دوجی حالت سنگ قبر
برعکس حالت سنجاقک را می توان سنگ قبر نامید. یعنی قیمت بازشدن و بسته شدن سهم با کمترین قیمت ممکن آن در محدوده زمانی برابر است. این یک فاجعه محسوب می شود. سهم در بخشی از زمان به دلیل فشار تقاضا به بالاترین قیمت ممکن صعود می کند و اما آنچه نهایتا رخ می دهد، فشار شدید عرضه و بسته شدن سهم در قیمت ابتدایی آن است. نام بسیار با مسمایی برای این کندل انتخاب شده است و رخداد آن در انتهای یک روند صعودی نشان از برخورد سهم به یک مقاومت بالا و آغاز روند نزولی است.
می توان به جرات به این نکته اشاره کرد که کندل های دوحی به تنهایی یک عامل کاملا خنثی هستند و این عدم فعالیت به نزدیک بودن قیمت های باز و بسته بودن بر میگردد. اما در تشخیص روندها از مهم ترین عوامل و ابزارها به حساب می آیند. نمی توان هیچ قطعیتی در مورد روند پس از شکل گیری یک کندل دوجی ارائه داد و نباید به صورت صریح در مورد آن سخن گفت. اما توصیه های حرفه ای در این زمینه حکایت از صبر تریدرها تا چند کندل بعدی است. همچنین استفاده انحصاری و تکی از این نمودار برای تحلیل یک اشتباه بزرگ است. باید در کنار آن از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره برد. از ایرادات بنیادی این کندل های دوجی این است که هیچ افقی از قیمت در آینده را ارائه نمی دهند. این ها تنها ابزاری برای تعیین روند هستند و دقت خاصی در زمینه میزان سود و سقف و کف قیمتی به شما نمی دهند. شاید به همین دلیل است که کندل های دوجی را به عنوان مکمل برای سایر اندیکاتورها و برای تعیین نقاط ورود و خروج به یک سهم استفاده می کنند. در واقع به قطعیت می توان ادعا کرد که کندل دوج و تحلیل های مبنای آن، نمی تواند برای سیگنال دهی مورد استفاده باشند، بلکه بهترین شیوه برای تعیین روند آینده بازار و نقاط حمایتی و مقاومتی دارایی هستند. بنابراین تلاش کنید از ابزارهای متنوع خود در تحلیل های تکنیکال، به صورت بهینه و در موقعیت های متناسب خود بهره بگیرید.
دیدگاه شما